فهرست مطالب

Kerman University of Medical Sciences - Volume:16 Issue: 1, 2009

Journal of Kerman University of Medical Sciences
Volume:16 Issue: 1, 2009

  • 112 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1387/11/25
  • تعداد عناوین: 10
|
  • پژوهشی
  • شهرزاد ادهمی، فهیمه بقایی، شهلا کاکویی، مریم رئوف صفحات 1-11
    مقدمه
    لکوپلاکیا شایع ترین ضایعه پیش بدخیم مخاط دهان است و پتانسیل تغییر بدخیمی آن غیر قابل پیش بینی می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی رنگ پذیری پروتئین p53 در سلول های مخاط دهانی طبیعی، لکوپلاکیا و کارسینوم سلول سنگفرشی دهان بود.
    روش
    از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی با روش استاندارد Biotin Streptavidin Peroxidase در این مطالعه استفاده شد تا رنگ پذیری پروتئین p53 روی بلوک های پارافینی 8 مورد سرطان سلول سنگفرشی، 20 مورد لکوپلاکیا و 10 مورد مخاط طبیعی دهان مورد بررسی قرار گیرد.
    یافته ها
    تفاوت آماری معنی داری از نظر میزان و شدت رنگ پذیری پروتئین p53 در بین گروه لکوپلاکیا و گروه کنترل یافت نشد اما الگوی انتشار آن در گروه لکوپلاکیا عمدتا در لایه های سوپرا بازال و در اپی تلیوم گروه طبیعی عمدتا بازال بوده و میانگین سلول های مثبت برای p53 در گروه سرطان سلول سنگفرشی بالاتر از گروه های لکوپلاکیا و کنترل بود. سلول های محیط جزایر اپی تلیالی نئوپلاستیک بیشترین میزان بروز را نشان دادند.
    نتیجه گیری
    با توجه به این یافته ها افزایش سوپرا بازال p53 در اپی تلیوم لکوپلاکیا در ناحیه فوق بازال ممکن است در ارتباط با پیش آگهی بالینی ضعیف باشد. افزایش بروز p53 ممکن است مشخصه مهمی در سرطان دهان باشد.
    کلیدواژگان: سرطان سلول سنگفرشی، لکوپلاکیا، بدخیمی، ایمونوهیستوشیمی، سرکوب کننده تومور p53
  • محمدرضا شکیبایی، آزیتا خسروان، آرمیتا فرهمند، سعید زارع صفحات 13-24
    مقدمه
    امروزه پساب فلزات سنگین تولید شده توسط کارخانجات صنعتی معضل زیست محیطی مهمی را در اطراف شهرک های صنعتی به وجود آورده است و تخلیه این پسمان ها سبب مرگ ومیر موجودات زنده در اطراف این شهرک ها می شود. در این تحقیق به وسیله ترکیبات جهش زای آکری فلاوین، آکریدین اورنج و اتیدیم برومید با القای موتاسیون افزایش دهنده سعی در افزایش جذب فلزات مس و روی از یکی از کارخانجات صنعتی کرمان و کاهش پساب خروجی آن شده است.
    روش
    برای این منظور تعداد 20 سویه باکتری Pseudomonas از خاک و آب اطراف کارخانه جدا گردید و مورد شناسایی میکروبی قرار گرفتند. سپس حداقل غلظت مهارکننده از رشد (MIC) سویه های ایزوله شده نسبت به فلزات فوق به کمک رقت سازی در آگار تعیین شد. سویه هایی که بالاترین MIC را نشان دادند جدا شده و در معرض 400 تا 3200 میلی گرم در میلی لیتر از مواد جهش زا قرار گرفتند. سپس کلنی هایی که در بالاترین غلظت رشد نمودند برای بررسی MIC در غلظت های بالاتر مس و روی (mM20(و جذب اتمی به کمک اسپکتروفتومتر اتمی استفاده شدند.
    یافته ها
    بر اساس نتایج به دست آمده ایزوله های 6، 7، 8، 9، 10، 13 و 16 پس از القای جهش بیشترین MIC را نسبت به فلزات فوق از خود نشان دادند (mM 10 برای فلز مس و mM 20 برای فلز روی(. آزمایشات جذب اتمی توسط این سویه ها نشان داد که ایزوله شماره 13 بیشترین مقدار جذب مس به میزان 35/0% در هر میلی گرم وزن خشک باکتری را داشت در حالی که ایزوله 10 میزان جذب 33/0% روی در هر میلی گرم وزن خشک باکتری را داشت.
    نتیجه گیری
    جذب فلزات سنگین از پسمان های صنعتی توسط میکروب های جهش یافته می تواند راه حل جدیدی برای رفع معضل زیست محیطی ایجاد شده توسط کارخانجات صنعتی باشد
    کلیدواژگان: جذب فلزات، جهش، پساب صنعتی، باکتری pseudomonas
  • سیده سمیه معززی نکویی اصل، مجید فصیحی هرندی، محمد صبا، حسین کامیابی، فردوس شیخ زاده صفحات 25-34
    مقدمه
    هیداتیدوزیس کیستی که توسط مرحله لاروی اکینوکوکوس گرانولوزوس ایجاد می شود، دارای انتشار جهانی بوده و در نواحی روستایی شایع تر است. این بیماری در ایران آندمیک بوده و موارد انسانی آن همواره از مراکز درمانی در مناطق مختلف ایران گزارش می شود. هدف از این بررسی تعیین میزان آلودگی بیماری هیداتید در بین جوامع روستایی شهداد و چترود استان کرمان می باشد.
    روش
    در این مطالعه 451 نفر (87 مرد و 364 زن) به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی طی سال های 1386-1385 مورد بررسی قرارگرفتند. پس از جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و تکمیل پرسش نامه هر فرد ابتدا تحت سونوگرافی کامل شکم قرار گرفته، سپس 5 سی سی خون از فرد گرفته شده و نمونه ها به روش الایزا مورد آزمایش سرولوژی قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از آزمون مربع کای و رگرسیون لجستیک برای بررسی عوامل خطر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    با انجام سونوگرافی دو مورد (4/0%) اکینوکوکوزیس کیستی کبدی شناسایی شد و 37 مورد (8/8%) نیز به تست الایزا پاسخ مثبت دادند و زنان (7/9%) نسبت به مردان (9/4%) بیشتر آلوده بودند. شیوع بیماری با سن اختلاف معنی داری نشان داد)012/0(P=. درصد آلودگی در شهداد 5/8% و در چترود 9% به دست آمد و هیچ گونه اختلاف معنی داری بین دو منطقه مشاهده نشد. آنالیز رگرسیون لجستیک نشان داد نسبت شانس آلودگی زنان 6/4 برابر مردان می باشد و شستشوی سبزیجات با مواد دترجنت یا نمک 71% شانس آلودگی را کاهش می دهد. داشتن سگ شانس آلودگی را به طور معنی داری افزایش نمی دهد. از نظر شغل بیشترین درصد آلودگی در زنان خانه دار (6/9%) و کشاورزان (1/9%) مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    در مجموع این مطالعه نشان داد میزان شیوع سرمی بیماری هیداتید در نواحی روستایی شهداد و چترود نسبتا بالا می باشد.
    کلیدواژگان: اکینوکوکوزیس، اولتراسوند، شیوع سرمی، اپیدمیولوژی، کرمان
  • احمد غلامحسینیان، حسین فلاح، فریبا شریفی فر صفحات 35-44
    مقدمه
    دیابت ملیتوس به گروهی از اختلالات متابولیکی کربوهیدرات ها اطلاق می شود که در آنها گلوکز کمتر مصرف می شود و ایجاد هیپرگلیسمی می کند. هیپرگلیسمی پس از غذا عامل اصلی اختلالات دیابت نوع II می باشد. یکی از راه های اصلی کنترل قند خون پس از غذا استفاده از مهارکننده های آلفاگلوکوزیداز مانند آکاربوز است که با مهار این آنزیم در روده مانع تولید مونوساکاریدها از دی ساکاریدها و جذب آنها می شود.
    روش
    عصاره های مورد، آویشن شیرازی، مازو و پسته که در مطالعه قبلی اثر مهارکنندگی شدیدی (بیش از 90%(بر آنزیم آلفاگلوکوزیداز نشان داده بودند به روش خیساندن (پرکولاسیون) تهیه شدند. از عصاره حاصل به میزان mg/kg1000 همراه با g/kg2 مالتوز به صورت داخل معدی به موش های سالم و دیابتی شده با استرپتوزوتوسین تجویزشد. قند خون در زمان های صفر 30، 60 و 120 دقیقه پس ازتجویز با استفاده از گلوکومتر تعیین شد.
    یافته ها
    مطالعه حاضر نشان داد که عصاره های آبی آویشن شیرازی و مازو تاثیر شدیدی در کاهش قند خون در موش های دیابتی دارند (0001/0P<). ولی این عصاره ها تاثیری بر کاهش قند خون پس از غذا در موش های سالم نداشتند (05/0P>). میزان قند خون تا 30 دقیقه پس از تجویز مالتوز در این گروه بالا بود. عصاره پوست پسته نه در موش های سالم و نه دیابتی اثری بر کاهش قند خون پس از غذا نشان نداد. عصاره مورد نیز تاثیر ناچیزی بر کاهش قند خون پس از غذا هم در موش سالم وهم دیابتی از خود نشان داد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج احتمال می رود که بتوان عصاره های مازو و آویشن شیرازی را برای کنترل قند خون پس از غذا در دیابتی هایی که رژیم غذایی کنترل نشده دارند، بکار برد که البته مطالعات بیشتری را می طلبد
    کلیدواژگان: دیابت، آلفاگلیکوزیداز، آویشن شیرازی، گال مازو، پوست پسته، برگ مورد
  • محمد جواد زاهدی، صدیف درویش مقدم، مهدی حیات بخش عباسی، زهرا دلیرثانی صفحات 45-53
    مقدمه
    بیماری کولیت اولسروز از بیماری های التهابی روده است که اتیولوژی آن به درستی شناخته نشده است ولی نقش عوامل ژنتیکی و محیطی در وقوع این بیماری مطرح شده است. با توجه به مطالعات محدود در کشور ما انجام بررسی جامع در زمینه مشخصات دموگرافیک و علایم بیماران ضروری به نظر می رسد.
    روش
    در این مطالعه مقطعی و آینده نگر، 85 بیمار مبتلا به کولیت اولسروز مراجعه کننده به مطب سه نفر از متخصصین گوارش شهر کرمان از ابتدای سال 1384 لغایت نیمه اول سال 1386 تحت بررسی قرار گرفتند. تشخیص کولیت اولسروز بر اساس علائم بالینی، کولونوسکوپی، پاتولوژی و رد سایر بیماری ها داده شد. اطلاعات مورد نظر از طریق مصاحبه حضوری از بیماران اخذ گردید و تحلیل نتایج توسط نرم افزار آماری SPSS15 انجام شد.
    یافته ها
    متوسط سن بیماران در زمان تشخیص 12/13±31/33 سال بود. فاصله شروع علایم تا تشخیص بیماری به طور متوسط 8 ماه و نسبت مرد به زن 8/0 به 1 بود. مهم ترین علایم بالینی رکتوراژی و اسهال خونی (9/92%)، درد شکم (20%)، اسهال موکوسی (1/13%)، کاهش وزن (2/11%) و تب (4/4%) بود. الگوی بیماری در 5/83% موارد مزمن متناوب، در 13% موارد مزمن مداوم و در 5/3% موارد حاد خود محدود شونده بود. توزیع آناتومیک بیماری، محدود به رکتوم (3/8%)، رکتوسیگموئید (5/23%)، رکتوسیگموئید و کولون نزولی (2/28%)، درگیری تاخم کبدی (2/21%)، و پان کولیت (8/18%) بود. عوارض خارج روده ای در 35/22%، موارد وجود داشت که شامل درگیری دهان (94/12%)، کبد (88/5%) و درگیری عضلانی-اسکلتی (53/3%) بود.
    نتیجه گیری
    بیماری التهابی روده با عود مکرر یکی از علل مهم مراجعه به متخصصان گوارش می باشد. کولیت اولسروز در ایران از نظر اپیدمیولوژی و ویژگی های دموگرافیک بالینی مشابهت نسبی با سایر نقاط جهان دارد ولی سیر بالینی شدید، تظاهرات خارج روده ای و پیک سنی دوم در سنین بالا به نظر می رسد نسبت به سایر مطالعات کمتر است.
    کلیدواژگان: کولیت اولسروز، یافته های بالینی
  • ایرج لطفی نیا، اسماعیل خلاقی، مهران مسگری، رسول استخری صفحات 55-63
    مقدمه
    فیبروز اپیدورال قسمتی از پاسخ فیزیولوژیک طبیعی به لامینکتومی بوده و ممکن است یکی از علل مهم عدم پاسخ به درمان جراحی باشد. در حال حاضر هیچ درمان طبی و یا جراحی مؤثری برای فیبروز اپیدورال وجود ندارد. استئوپروتژرین یک ماده محلول از خانواده گیرنده های (tumor necrosis factor receptor) TNF می باشد که ممکن است نقشی در فیبروز اپیدورال بعد از عمل داشته باشد. هدف از بررسی حاضر ارزیابی وجود ارتباط بین سطح استئوپروتژرین و فیبروز اپیدورال بعد از لامینکتومی می باشد.
    روش
    در این بررسی تعداد شصت خرگوش نیوزیلندی به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه A شامل بیست خرگوش به عنوان گروه شاهد وگروه B شامل چهل خرگوش بود که تحت عمل لامینکتومی دوطرفه L4 و L5 در ناحیه کمر با روش معمول قرار گرفتند. بعد از هشت هفته در هر دو گروه خون گیری انجام شد و حیوانات گروه مورد بعد از خون گیری کشته شده و سگمان L3 تا L6 ستون فقرات به صورت یک تکه خارج گردید و میزان فیبروز در محل لامینکتومی با روش شرح داده شده توسط He وهمکاران بین صفر تا سه تقسیم شد. با توجه به میزان اسکار گروه مورد به دو گروه کوچک تر تقسیم شد: گروهB1 با فیبروز کمتر (گرید صفر و یک) و گروه B2 با فیبروز بیشتر (گرید دو و سه). در هر سه گروه سطح سرمی استئوپروتژرین با روش ELISA مشخص گردید. برای تعیین تفاوت آماری بین گروه ها از روش یک طرفه ANOVAاستفاده شد.
    یافته ها
    سطح استئوپروتژرین درگروه A Pmol/l 4-0 و به طور متوسط Pmol/l 5/1، در گروه با فیبروز کم (B1) Pmol/l 6-0 و به طور متوسط Pmol/l 42/2 و در گروه با فیبروز شدید (B2) Pmol/l 6-0 و به طور متوسط Pmol/l 15/2 بود. تفاوت قابل توجهی بین سطح استئوپروتژرین بین سه گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه هیچ ارتباطی بین سطح استئوپروتژرین و فیبروز اپیدورال هشت هفته بعد از لامینکتومی نشان نداد.
    کلیدواژگان: استئوپروتژرین، فیبروز اپیدورال، لامینکتومی
  • مهرداد عسکریان، دکترعلی حسین زینال زاده چینی بلاغ، عزیز ژاپونی، عبدالوهاب البرزی صفحات 65-77
    مقدمه
    سوش های استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی سیلین (MRSA) عاملی مهم برای عفونت های بیمارستانی در سرتاسر دنیا می باشند. این پژوهش با هدف تعیین عوامل خطر مرتبط با حاملین MRSA و تعیین الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی آن در کارکنان بیمارستان نمازی شیراز انجام شد.
    روش
    طی یک مطالعه مقطعی از مرداد الی آبان ماه 1385 از600 نفر از کارکنان بیمارستانی سواپ بینی گرفته شد. نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه بندی شده بود. جداسازی استافیلوکوک اورئوس ها با استفاده از مورفولوژی، رنگ آمیزی گرم، آزمایش های کاتالاز، کوآگولاز و محیطDNase Agar انجام شد. نمونه های مثبت از نظر Staphylococcus aureus جهت افتراق مقاوم بودن و حساس بودن نسبت به متی سیلین بر روی محیط Agar screen plate برده شدند. در نهایت حضور ژن mecA در تمام نمونه های MRSA با روش PCR تایید گردید. حساسیت آنتی بیوتیکی با استفاده از روش دیسک دیفیوژن و E-test تعیین گردید.
    یافته ها
    از600 فرد مورد بررسی، 186 نفر (31 %) حامل ایزوله های استافیلوکوک اورئوس بودند، که از آنها 154 نفر (8/82 %) حامل سوش حساس به متی سیلین (MSSA) و 32 نفر (2/17%) ناقل سوش مقاوم بودند. از نظر آماری، بین جنس، سن، سابقه کار، سطح تحصیلات و عوامل خطر مرتبط با حامل استافیلوکوک اختلاف معنی داری وجود نداشت. در تحلیل تک متغیره، تنها نوع شغل با حامل استافیلوکوک در بینی بودن ارتباط نشان داد (032/0=P). در تحلیل رگرسیون لجستیک، شغل (7/9-3/1= CI95%، 6/3 = OR، 012/0=P) به طور مستقل با حامل MRSA بودن ارتباط داشت. بر اساس نتایج آنتی بیوگرام،100% ایزوله های MRSA نسبت به موپیروسین حساس بودند.
    نتیجه گیری
    در بین عوامل خطر مورد مطالعه تنها داشتن شغل پرستاری به طور مستقل با حامل MRSA بودن ارتباط داشت. از طرف دیگر با توجه به حساسیت صددرصد ایزوله های جداشده به موپیروسین می توان ازآن برای ریشه کنی و درمان بیماران و حاملین استفاده کرد.
    کلیدواژگان: استافیلوکوک اورئوس، متی سیلین، عوامل خطر، حاملین بینی، حساسیت آنتی بیوتیکی، کارکنان بیمارستانی
  • حمزه امیری صفحات 79-86
    مقدمه
    کاکوتی کوهی(Ziziphora clinopodioides)گیاهی است متعلق به تیره نعناع که بخش های هوایی آن به عنوان ادویه و در طب سنتی در درمان سرماخوردگی و سرفه به کار می رود.
    روش
    اسانس به دست آمده از بخش های هوایی این گیاه توسط روش تقطیر با آب به وسیله دستگاه GC و GC/MS مورد آنالیز قرار گرفت. عصاره های متانولی بخش های هوایی گیاه نیز با روش Lin و همکاران تهیه شد. فعالیت آنتی اکسیدانی احتمالی اسانس و عصاره متانولی گیاه با استفاده از 2 و 2- دی فنیل-1- پیکریل هیدرازیل (DPPH) و بتاکاروتن- لینولئیک اسید مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    در مجموع 23 ترکیب که 6/98% از کل اسانس را شامل می شدند مورد شناسایی قرار گرفتند. ترکیبات اصلی آن به ترتیب شامل پولگون (1/30%)، تیمول (3/21%)، پارا-منتا- 3-ان-8-ال (9/12%)، پیپریتنون (3/9%)، و 1 و 8- سینئول (1/4%) بود. در سیستم DPPH میزان IC50 برای فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره های متانولی μg/ml4/21 بود در حالی که میزان IC50 برای اسانس μg/ml3/55 به دست آمد. در روش بتاکاروتن- لینولئیک اسید فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره متانولی و اسانس به ترتیب 3/89% و 6/61% می باشد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه ضمن شناسایی مواد تشکیل دهنده گیاه فوق نشان داد که به طورکلی فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره متانولی در مقایسه با اسانس بیشتر است.
    کلیدواژگان: Ziziphora clinopodioides، اسانس، فعالیت آنتی اکسیدان، عصاره متانولی
  • موردی
  • مسعود بقایی وجی، فرزانه غضنفری پور، مریم احمدی پور صفحات 87-91
    شایع ترین علت انسداد خروجی معده در دوره نوزادی و اوایل شیرخوارگی تنگی هیپرتروفیک پیلور است. انسداد خروجی معده ناشی از پرده پیلور (Pyloric Web) بیماری نسبتا نادری در کودکان می باشد که با استفراغ های غیرصفراوی درد شکم و اختلال رشد تظاهر می کند. علائم این بیماری به شکل دیررس و غیراختصاصی مثل کاهش رشد و استفراغ بروز می کنند. به نظر می رسد که این بیماری به دلیل عدم تطابق نوروماسکولار ایجاد شده و اغلب با تاخیر تشخیص داده می شود.
    در این گزارش یک کودک سه ساله با تب طول کشیده و استفراغ غیر صفراوی مقاوم به درمان و کاهش وزن از بیست روز قبل از پذیرش معرفی می شود. رادیوگرافی با باریوم انسداد خروجی معده و اتساع معده را نشان داد. بیمار لاپاراتومی شده و وجود پرده پیلور در وی به اثبات رسید و تنها پیلوروپلاستی به روش Heineke-Mikulicz منجر به محو تمام علائم بیمار شد.
    کلیدواژگان: انسداد خروجی معده، پرده پیلور
  • بازآموزی
  • علی اکبر حق دوست، الهام ایرانمنش صفحات 93-105
    اهداف آموزشیانتظار می رود بعد از مطالعه این متن خوانندگان،شاخص های سنجش دقت آزمون های تشخیصی را بشناسند.
    نحوه ترکیب آزمون های تشخیصی و مزایا و معایب آنها را بدانند.
    بتوانند تفسیر دقیق و کاربردی نتایج آزمون های تشخیصی را ارایه دهند
|
  • Adhami Sh., Baghaie F., Kakooi Sh., Raoof M Pages 1-11
    Background and Aims
    Today, toxic effluents have created ecological and health problems in and around the industrial cities resulting in death of nearby living organisms. The aim of this research was to increase the elimination of copper and zinc from copper factory effluents in Kerman/Iran through mutation inducing in metal-resistant bacteria by using Acriflavine, Acridine orange and Ethidium bromide.
    Methods
    A total of 20 strains of Pseudomonas spp. were isolated from water and soil of the factory and subjected to microbiological identification. Maximum Inhibitory Concentration (MIC) to Cu and Zn were determined by agar dilution method. Those strains with the highest MIC to these metals (5mM) were subjected to 400-3200mg/L of the above mutagenic agents. After determination of MIC those colonies which were capable to grow on 20mM copper were selected for atomic absorption spectroscopy.
    Results
    According to the atomic absorption spectroscopy of dried biomass obtained from resistant strains after exposure to mutagenic agents, strains 6,7,8,9,10,13 & 16 showed the highest accumulation of CU and Zn (10mM for Cu & 20mM for Zn). Strain 13 had the highest absorption of Cu (0. 35%/mg biomass) and strain 10 showed the highest accumulation of Zn (0.33%/mg biomass).
    Conclusion
    Elimination of heavy metals by artificially mutated bacteria can be suggested as a cost effective solution to this environmental health issue.
  • Shakibaie M.R., Khosravan A., Frahmand A., Zareh S Pages 13-24
    Background and Aims
    Today, toxic effluents have created ecological and health problems in and around the industrial cities resulting in death of nearby living organisms. The aim of this research was to increase the elimination of copper and zinc from copper factory effluents in Kerman/Iran through mutation inducing in metal-resistant bacteria by using Acriflavine, Acridine orange and Ethidium bromide.
    Methods
    A total of 20 strains of Pseudomonas spp. were isolated from water and soil of the factory and subjected to microbiological identification. Maximum Inhibitory Concentration (MIC) to Cu and Zn were determined by agar dilution method. Those strains with the highest MIC to these metals (5mM) were subjected to 400-3200mg/L of the above mutagenic agents. After determination of MIC those colonies which were capable to grow on 20mM copper were selected for atomic absorption spectroscopy.
    Results
    According to the atomic absorption spectroscopy of dried biomass obtained from resistant strains after exposure to mutagenic agents, strains 6,7,8,9,10,13 & 16 showed the highest accumulation of CU and Zn (10mM for Cu & 20mM for Zn). Strain 13 had the highest absorption of Cu (0. 35%/mg biomass) and strain 10 showed the highest accumulation of Zn (0.33%/mg biomass).
    Conclusion
    Elimination of heavy metals by artificially mutated bacteria can be suggested as a cost effective solution to this environmental health issue
  • Moazezi S.S., Fasihi Harandi M., Saba M., Kamyabi H., Sheikhzadeh F Pages 25-34
    Background and Aims
    Human cystic Echinococcosis (CE) caused by larval stage of Echinococcus granulosus, has a cosmopolitan distribution and is particularly more prevalent in rural regions. Iran is an endemic focus for CE and human cases are reported regularly from medical centers in different parts of Iran including Kerman. The objective of this study was to determine the prevalence of hydatidosis among rural communities in Shahdad and Chatroud in Kerman province.
    Methods
    A total of 451 individuals (87 males and 364 females) were selected by randomized cluster sampling between 2006 and 2007. Demographic features were recorded in a questionnaire and abdominal ultrasonography was carried out. Then 5 ml venous blood sample was collected for ELISA test. Data were analyzed using Chi-square test and Multivariate logistic regression for risk factors analysis.
    Results
    Two hydatid cases (0.4%) were detected by ultrasonography. Serological results showed 8.8 % (37 cases) seropositivity, and females (9.7%) were more positive than males (4.9%). There was a significant difference in CE prevalence in different age groups (p=0.012). Results showed the seroprevalence of 8.5% and 9% in Shahdad and Chatroud respectively and there was no significant difference in CE prevalence rates between the two regions. Multivariate logistic regression showed that females were 4.6 times more likely to be infected than males (OR=4.6, 95% CI=1.27-16.79). Proper washing of vegetables decreased the probability of infection by 71% (OR=0.29, 95% CI=0.13-0.65).Dog ownership was not a significant risk factor of CE (OR=0.28, 95% CI=0.06-1.22, P=0.09). Housewives (9.6%) and farmers (9.1%) were more seropositve than other groups. Canclusion: The study showed that seroprevalence of hydatid disease is relatively high in rural regions of Shahdad and Chatroud
  • Gholamhoseinian Najar A., Fallah H., Sharififar F Pages 35-44
    Background and Aims
    Postprandial hyperglycemia results in the development of chronic complications. Therefore, its control is critical in the treatment of diabetes. One of the main therapeutic approaches for reducing postprandial hyperglycemia is to reduce the absorption of carbohydrates by enzyme inhibitors such as Acarbose which have already been clinically used as a medicine for diabetic patients.
    Methods
    Aqueous and methanolic extracts of Zataria multiflora, Pistachio hulls, Myrtle leaves and Quercus infectoria which had inhibited alpha glucosidase (>90%) in our previous study were prepared by maceration method. Male wistar rats were divided into two, streptozotocin-induced diabetic group and non-diabetic group. Then each group subdivided into 6 groups of control receiving 2g/kg maltose, positive control receiving 2g/kg maltose as well as Acarbose and 4 other groups receiving 2g/kg maltose and one of the prepared extracts (1000mg/kg) after deprivation of food. Blood glucose level was measured before and 30, 60 and 120 min. after extract administration.
    Results
    In non-diabetic rats, Quercus infectoria and Myrtle extracts significantly reduced the postprandial glucose levels (60 and 50% respectively, P<0.0001) comparing to the control. The effect of Pistachio extract on reduction of blood glucose was not significant. Zataria multiflora extract had no significant effect (P>0.05) but showed a reveres effect on plasma glucose and remained at high level up to 60 minutes.
    Conclusion
    Further studies must be done for proving the efficacy of Zataria multiflora and Quercus infectoria for hyperglycemic patients with uncontrolled diets
  • Zahedi M.J., Darvish-Moghadam S., Haiatbakhsh M., Dalirsani Z Pages 45-53
    Background and Aims
    Ulcerative colitis is one of the inflammatory bowel diseases with unknown etiology. Genetic and environmental factors are thought to be effective in this disease. According to the limited studies in our country, general assessment of demographic features and clinical symptoms seems to be essential.
    Methods
    In this prospective and cross-sectional study, 85 cases of ulcerative colitis referred to the 3 gastroenterologist offices in Kerman city were evaluated during 2005-2007. The diagnosis was confirmed based on clinical features, colonoscopy, pathology and ruling out of other causes. Data were collected through direct interview and analyzed by SPSS 15 software.
    Results
    Mean age at the time of diagnosis was 33.31_13.12. Duration of symptoms onset until diagnosis was 8 months. Male to female ratio was 0.8/1 and the most important clinical manifestations were rectorhagia and bloody diarrhea (92.9%), abdominal pain (20%), mucoid diarrhea (13.1%), weight loss (11.2%) and fever (4.4%). The pattern of disease was chronic intermittent in 83.5%, chronic continuous in 13% and acute self-limited in 3.5%. Anatomically disease was limited to the rectum (8.3%), recto sigmoid (23.5%), recto sigmoid and descending colon (28.5%), transverse colon (21.2%) and pan colitis. (18.8%). Extra intestinal manifestations were seen in 22.35% of cases of whom 12.96% had oral involvement, 5.85% had hepatic involvement and 3.53% had musculoskeletal involvement.
    Conclusion
    Recurrent inflammatory bowel disease is one of the important reasons of referral to gastroenterologists. Ulcerative coilitis in Kerman is similar to other countries of world epidemiologically, demographically and clinically but its seems that severe clinical courses, extra intestinal manifestations and second old age peak to be less comparing to other studies.
  • Lotfinia I., Khallaghi E., Mesgari M., Estakhri R Pages 55-63
    Background and Aims
    Epidural fibrosis (EF) is part of natural physiological tissue response to laminctomy and it may be an important cause of failed back surgery syndrome (FBSS). There is still no effective medical or surgical therapy for EF. Osteoprotegerin (OPG) is a soluble member of the tumor necrosis factor receptor family that might play a role in postoperative EF. The objective of this study was to evaluate the relationship between serum OPG level and EF after laminectomy.
    Methods
    Sixty rabbits were employed and divided randomly into two groups. Group A contained 20 rabbits as controls and group B contained 40 rabbits that underwent bilateral laminecyomy at L4 and L5 lumbar levels under an approved surgical protocol. Serum sample was obtained after 8 weeks from all rabbits and then the animals in group B were killed in accordance with the guidelines for euthanasia. The spine segment from L3 to L6 was removed en bloc. The amount of scar tissue at the laminectomy defect was scored on an ordinal score from 0 to 3 with a scoring system similar to that of He et al. According to the amount of scar the rabbits in group B, were divided into two groups: B1 with low fibrosis (grade 0, 1) and B2 with high fibrosis (grade 2, 3). The serum OPG level of groups A, B1 and B2 were determined using ELISA method. The one way ANOVA was used to assess significant difference among groups.
    Results
    Serum OPG level ranged from 0-4 Pmol/l_with a median of 1.5 Pmol/l in group A, 0-6 Pmol/l with a median of 2.42 Pmol/l n group B1 and 0-6 Pmol/l with a median of 2.15 Pmol/l in group B2. There was not any significant difference in OPG levels among these 3 groups.
    Conclusion
    This study showed no relation between OPG level and existence of postlaminectomy EF after 8 weeks.
  • Askariyan M., Zeinalzadeh A.H., Japoni A., Alborzi A Pages 65-77
    Background and Aims
    Methicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) is a major nosocomial pathogen worldwide. The aim of this study was to determine the risk factors of nasal carriage of MRSA and its antibiotic susceptibility pattern among healthcare workers at Namazi Hospital (Shiraz-Iran)
    Methods
    In a cross-sectional study from July to November 2006, nasal swabs were taken from 600 stratified randomly selected health care workers. The isolates were identified as S. aureus based on morphology, gram stains, catalase test, coauglase test and DNase Agar. To differentiate Methicillinsusceptible S. aureus (MSSA) and Methicillin Resistant S. aureus (MRSA), agar screen plate was used. All methicillin-resistant isolates were examined for mecA genes existence by PCR performance. The sensitivity patterns of S.aureus isolates were determined by disc diffusion and E-test method.
    Results
    Nasal screening identified 186 (31%) S. aureus carriers of whom, 154 ones (82.8%) were MSSA and 32 ones (17.2%) were MRSA._There was no significant association between related risk factors and gender, age, years of healthcare service and level of education. In the univariate analysis, a statistically significant difference was found only based on occupation (P=0.032) between carriers of MSSA and MRSA. In multivariate analysis(logistic regression), having nursing occupation (p=0.012, OR=3.6, 95%CI=1.3-9.7) was independently associated with MRSA carriage. All of the MRSA strains were sensitive to mupirocin.
    Conclusion
    This study revealed that having nursing occupation is independently associated with MRSA carriage since all S.aureus isolates were susceptible to mupirocin, topical mupirocin could be used successfully to eradicate nasal staphylococcal colonization and carriers.
  • Amiri H Pages 79-86
    Background & Aims Ziziphora clinopodioides Lam belongs to the Labiatae family and its dried aerial parts are used as flavors and also in the treatment of cold and cough.
    Methods
    The chemical composition of the essential oil obtained from aerial parts by hydro distillation method was analyzed by GC and GC/MS. The methanolic extract was also obtained from the aerial parts of the plant. Samples were subjected to a screening for their possible antioxidant activities by using 2, 2- diphenyl-1-picrylhydrazyl (DPPH) and β-carotene-linoleic acid.
    Results
    Twenty three constituents accounting to 96.6% of the total oil were identified. Major components of the oil were pulegon (30.1%), thymol (21.3%), p-mentha-3-en-8-ol (12.9%), piperitenone (9.3%) and 1, 8-cineol (4.1%), respectively. In the DPPH test system, the IC50 value for antioxidant activity of methanolic extract was determined to be 28.4µg/ml, whereas it was 55.3 µg/ml for the oil. In β-carotene-linoleic acid test system, antioxidant activities of the extract and oil were 89.3% and 61.6%, respectively.
    Conclusion
    In general, methanolic extract of ziziphora clinopodioides lam showed greater antioxidant activity than its essential oil.
  • Baghai M., Ghazanfaripour F., Ahmadipour M Pages 87-91
    Abstract: The most common cause of gastric outlet obstruction in neonates and infants is hypertrophic pyloric stenosis. Pyloric web as a cause of gastric outlet obstruction is relatively rare in children and presents with non_bilious vomiting, abdominal pain and failure to thrive. The onset of symptoms is usually late with nonspecific symptoms like vomiting and failure to thrive that seems to be due to neuromuscular incoordination. Here we report a 3 year-old boy with prolonged fever, anorexia, and intractable postprandial non bilious vomiting and weight loss since 20 days prior to admission. Barium meal study revealed gastric outlet obstruction with a dilated stomach. The patient underwent laparotomy and pyloric web was confirmed as the cause of the symptoms and Heineke-Mikulicz pyloroplasty led to disappearing of the entire patient’s problems.