فهرست مطالب

فصلنامه دامپزشکی ایران
سال چهارم شماره 19 (تابستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/05/11
  • تعداد عناوین: 15
|
  • جعفر آی، سیدهادی منصوری، سید رضاقاضی صفحه 5
    تحقیق حاضر بر روی 15 قلاده سگ نر بومی در پنج گروه سنی جنین 42 روزه، جنین 52 روزه، نوزاد، سگ شش ماهه و سگ بالغ و در هر گروه 3 قلاده سگ صورت پذیرفت. در این تحقیق برش های بافتی به ضخامت 5 میکرون از سگمنت های نخاعی اول، چهارم و هشتم ناحیه گردنی، چهارم، هفتم و سیزدهم ناحیه سینه ای، چهارم و هفتم ناحیه کمری، دوم ناحیه خاجی و اول ناحیه دمی تهیه و پس از انجام مراحل آماده سازی بافتی به وسیله رنگ آمیزی هما توکسیلین و ائوزین، جهت بررسی و شمارش تعداد سلول های عصبی و رنگ آمیزی تیونین، جهت بررسی تراکم اجسام نیسل، رنگ آمیزی شدند. مقاطع بافتی جهت بررسی ارگانل های سلول های عصبی در سطح میکروسکوپ الکترونی نیز تهیه شد. نتایج بدست آمده حاکی از افزایش معنی دار تعداد سلول های عصبی (p <0.05) و تراکم زیاد اجسام نیسل در سگمنت های نخاعی هشتم گردنی، هفتم کمری و دوم خاجی در تمام گروه های سنی می باشد. این نتایج توسط مطالعات میکروسکوپ الکترونی نیز مورد تایید قرار گرفت.
    کلیدواژگان: نخاع شوکی، سلول های عصبی، اجسام نیسل، سگمنت های نخاعی، سگ نر
  • احمدعلی بدر، محمد تقی بیگی نصیری، محمود نظری صفحه 18
    به منظور بررسی تغییرات ژنتیک و فنوتیپ صفات مهم اقتصادی، رکورد صفات وزن بدن در سن 12 هفتگی، تعداد تخم مرغ، وزن اولیه تخم مرغ، وزن بلوغ جنسی و سن بلوغ جنسی مربوط به مرکز اصلاح نژاد مرغ بومی استان فارس طی سه نسل پی در پی (سال های 1383-1381) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ارزش های اصلاحی صفات فوق با مدل حیوانی و تحت روش حداکثر درست نمایی محدود شده محاسبه گردید. با برآورد تابعیت ارزش های اصلاحی صفات روی نسل، تغییرات ژنتیکی برای هر صفت بدست آمد. ضرایب وراثت پذیری وزن بدن در سن 12 هفتگی، وزن بلوغ جنسی، سن بلوغ جنسی، وزن اولیه تخم مرغ و تعداد تخم مرغ به ترتیب 37/0، 35/0، 43/0، 26/0 و 25/0 برآورد گردید. با توجه به گزینش فنوتیپی بر اساس دو صفت وزن بدن در 12 هفتگی و تعداد تخم مرغ تغییرات ژنتیکی این دو صفت بیشتر مورد تاکید قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهند که در خلال سه نسل صفت وزن 12 هفتگی از تغییرات مثبتی برخوردار بوده است. همچنین میانگین ارزش های ارثی تعداد تخم مرغ نشان دهنده تغییرات مثبت بهبود برای این صفت نمی باشد.
    کلیدواژگان: تغییرات ژنتیک و فنوتیپ، وزن بدن، تولید تخم مرغ بومی، استان فارس
  • جلال بختیاری، حمیدرضا فتاحیان، داود شریفی، کتایون کیانی صفحه 25
    هدف از مطالعه تجربی حاضر معرفی و کارآیی روش درمانی دیالیز صفاقی در اورمی تجربی پس کلیوی و مقایسه آن با مایع درمانی است. شش قلاده سگ از نژاد مخلوط ایرانی در این طرح گنجانیده شدند. حیوانات به طور تصادفی دو گروه مساوی سه تایی، مایع درمانی و دیالیز صفاقی تقسیم شدند. پس از آماده سازی، القاء داروی بیهوشی و نگهداری آن، حفره شکم در تمامی حیوانات باز شده و برش بر روی سطح بطنی مثانه ایجاد شد. شکاف خط وسط پس از شستشوی حفره بطنی، بخیه گردید. متعاقب تایید اورمی (مشاهدات و نتایج بالینی، خون شناسی و بیوشیمیایی)، محوطه بطنی با جراحی متعارف باز و با اصلاح مثانه و تایید عدم نشت مجدد و کارگذاری کاتتر دیالیزی، لایه های حفره بطنی بخیه گردیدند. حیوانات گروه مایع درمانی با استفاده از مایع درمانی و گروه دیالیز صفاقی با محلول دیالیز روزانه دوبار درمان شدند. نتایج نشان داد که پارامترهای بالینی پس از جراحی اول در هر دو گروه افزایش یافت و با شروع درمان در گروه مایع درمانی و دیالیز صفاقی پس از جراحی دوم بتدریج کاهش مشاهده شد. اختلاف معنی داری در روز هفتم در میزان کراتینین و BUN در گروه دیالیز صفاقی نسبت به مایع درمانی مشاهده شد (05/0P<). با توجه به نتایج بدست آمده دیالیز صفاقی نسبت به روش مایع درمانی ارجحیت دارد.
    کلیدواژگان: دیالیز صفاقی، مایع درمانی، اورمی، سگ
  • سید حسین حسینی، سعید بکایی، روجا رودگری صفحه 32
    در فاصله زمانی یک سال (پاییز 1381 تا پاییز 1382) آلودگی کرمی 120 راس اسب سواری از 16 باشگاه سوارکاری اطراف تهران مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری اول به صورت تصادفی انجام شد و در فصول بعد از همان اسبان نمونه گیری بعمل آمد. نمونه های مدفوع در آزمایشگاه به روش شناورسازی مورد آزمایش قرار گرفتند و تشخیص اکسیوریس اکوئی با نمونه برداری بوسیله چسب نواری از اطراف مخرج (روش گراهام) صورت گرفت. در نمونه های آزمایش شده آلودگی به پارآسکاریس اکوئوروم، اکسیوریس اکوئی و استرونگل ها به ترتیب 8/19%، 35/8%، 8/29% دیده شد. کشت نمونه های مدفوع نشان داد که همه تخم های استرونگلی شکل موجود در مدفوع مربوط به استرونگل های کوچک می باشند. حداکثر آلودگی به پارآسکاریس اکوئوروم و استرونگل ها در گروه سنی 2-0 سال و حداکثر آلودگی به اکسیوریس اکوئی در گروه سنی بالای 10 سال مشاهده شد. بیشترین موارد آلودگی به پاراسکاریس اکوئوروم و اکسیوریس اکوئی در پائیز و زمستان و آلودگی به استرونگل ها در بهار و تابستان دیده شد. هرچند شیوع نسبی آلودگی در طی فصول سال بالا بوده است ولی تعداد تخم در گرم مدفوع کم بوده است. با توجه به پایین بودن میزان آلودگی پیشنهاد می شود در مقاطع زمانی معین از اسب ها نمونه گیری بعمل آید و اقدامات درمانی بر اساس نتایج آزمایشگاهی صورت گیرد.
    کلیدواژگان: آلودگی کرمی، اسب های سواری، تهران
  • غلامحسین خواجه، محمد راضی جلالی، احسان دانشگر صفحه 40
    به منظور بررسی میزان برخی لیپیدها و تعیین الگوی الکتروفورتیک لیپوپروتئین های سرم خون شترهای ماده یک کوهانه، از 50 نفر شتر ماده به ظاهر سالم در سه گروه سنی کمتر از دو سال، 2 تا 5 سال و 5 سال به بالا از ورید وداج خون گیری به عمل آمد.
    تری گلیسرید و کلسترول سرم خون به روش آنزیمی و لیپوپروتئین های سرم خون به روش الکتروفورز با استفاده از ژل آگارز تفکیک گردید. در الکتروفورز لیپوپروتئین های سرم خون سه بخش لیپوپروتئینی شامل الفالیپوپروتئین (HLD)، پره بتالیپوپروتئین (VLDL) و بتالیپوپروتئین (LDL) بترتیب با 5/10±5/54، 9/12±8/29 و 2/9±9/15 درصد تفکیک گردید. در این مطالعه میانگین مقادیر تری گلیسرید و کلسترول سرم خون بترتیب 1/8 ±4/16 و 6/7±8/23 میلی گرم در دسی لیتر بدست آمد. نتایج نشان می دهد که میزان تری گلیسیرید در گروه سنی 2 تا 5 سال به طور معنی داری بالاتر از گروه های زیر 2 سال و 5 سال به بالا می باشد (05/0P<). میزان کلسترول در گروه سنی زیر 2 سال به طور معنی داری بالاتر از گروه های 2 تا 5 و 5 سال به بالا می باشد (05/0P<). میزان VLDL در گروه سنی بالای 2 سال به طور معنی داری پایین تر از گروه های سنی 2 تا 5 و 5 سال به بالا می باشد (05/0P<). میزان LDL در گروه سنی زیر 2 سال به طور معنی داری بالاتر از گروه های 2 تا 5 و 5 سال به بالا می باشد (05/0P<). نتایج نشان داد که بین تری گلیسرید با آلفالیپوپروتئین رابطه منفی و معنی دار و بین کلسترول با بتالیپوپروتئین و پره بتالیپوپروتئین رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (05/0P<). همچنین نتایج نشان داد که با افزایش سن میزان کلسترول کاهش می یابد در حالی که درصد LDL و VLDL افزایش می یابد (05/0P<).
    کلیدواژگان: شت، ر، س، رم، کلست، رول، تری گلیس، رید، لیپوپروتئین، الکتروفورز
  • محمد راضی جلالی، غلامحسین خواجه، مسعود قربانپور نجف آبادی، عبدالرحمن راسخ، آزاده نیسی صفحه 48
    لیپوپلی ساکارید باکتریایی ملکول بزرگی بوده که در برگیرنده لیپیدو کربوهیدرات میباشد. این ترکیب قادر است سیستم های مختلف بدن را در انسان و حیوانات متاثر سازد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات لیپوپلی ساکارید باکتری اشریشیاکلی بر مقادیر CRP، فیبرینوژن و لکوسیت های خون و نقش پیشگیری کننده دیکلوفناک بر این تغییرات بوده است. بدین منظور تعداد 96 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به 8 گروه مساوی تقسیم شدند. گروه های І،Π وШ فقط لیپوپلی ساکارید به ترتیب به میزان g/ratμ 100، 200 و 300 از طریق داخل صفاقی دریافت کردند. گروه های IV، V وVІ علاوه بر دریافت لیپوپلی ساکارید مشابه سه گروه قبلی، mg/kg5/2 دیکلوفناک از طریق داخل عضلانی به طور همزمان و گروه های VΠ و VIIIبه ترتیب فقط دیکلوفناک و سرم فیزیولوژی دریافت نمودند. پس از انجام تزریقات، خونگیری از طریق داخل قلب در زمانهای صفر (قبل از تزریق) 1، 6 و 24 ساعت پس از تزریق بعمل آمده و شمارش تام و تفریقی گلبولهای سفید، اندازه گیری مقادیر CRP و فیبرینوژن با روش های معمول صورت گرفت. آنالیز نتایج حاصله نشان داد مقادیر شمارش تام گلبولهای سفید، نوتروفیل ها و لنفوسیت ها در زمان های یک و شش ساعت پس از تزریق لیپوپلی ساکارید کاهش معنی داری پیدا می کند (05/0>p). این حالت در کلیه گروه هایی که لیپوپلی ساکارید دریافت نموده بودند مشاهده گردید. در زمان 24 ساعت پس از تزریق لیپوپلی ساکارید، افزایش مجدد و معنی دار پارامترهای فوق در کلیه گروه ها به چشم می خورد (05/0>p). همچنین در گروه های І، Π و Ш افزایش معنی دار CRP نیز مشاهده گردید (05/0>p). در گروه هایIV، V و VІ نیز افزایش CRP مشاهده گردید که این افزایش در مقایسه با سه گروه قبلی که دیکلوفناک دریافت نکرده بودند از شدت کمتری برخوردار بوده و با سه گروه قبلی تفاوت معنی داری را نشان داد (05/0>p). تغییرات مقادیر فیبرینوژن در تمامی گروه های مورد آزمایش در زمان 24 ساعت پس از تزریق افزایش معنی داری را نشان داد که از این لحاظ بین گروه هایی که دیکلوفناک دریافت کرده یا نکرده بودند تفاوتی به چشم نمی خورد. به نظر می رسد تجویز دیکلوفنک بر تغییرات پارامترهای شمارش تام و تفریقی گلبولهای سفید و مقادیر فیبرینوژن ناشی از لیپوپلی ساکارید تاثیری نداشته است، ولی در مورد CRP توانسته است از افزایش شدید آن بطور معنی داری بکاهد.
    کلیدواژگان: لیپوپلی ساکارید، دیکلوفناک، پروتئین واکنشگر C، فیبرینوژن، لکوسیت
  • محسن عباسی، احمد قارزی صفحه 60
    ماهی کور غار ایرانی با نام علمی ایرانوسیپریس تیفلوس1 یک گونه منحصر بفرد است که تنها در غاری در استان لرستان زندگی می کند و به علت عدم توجه کافی جزو گونه های در معرض انقراض بشمار می رود. از نظر ذخیره ژنتیکی یک ماهی بسیار با ارزش می باشد. در این تحقیق، مورفولوژی و بافت شناسی دستگاه گوارش ماهی کور غار مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی 10 عدد ماهی استفاده شد. پس از بررسی های مورفولوژیکی، از نمونه ها مقاطع بافتی تهیه گردید و با استفاده از روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند. نتایج بررسی ها نشان داد که دهان در این ماهی نعلی شکل و در موقعیت تحتانی واقع است. مری بسیار کوتاه و دارای چین های مخاطی فراوانی است. فاقد معده می باشد. دندان های حلقی در سه ردیف داخلی، میانی و خارجی قرار دارند و به ترتیب دارای 5، 3 و 3 دندان می باشد. بخش اول روده دارای خم S شکل بوده و حدود نیمی از طول کل روده را شامل می شود.
    چین های مخاطی با اندازه های متفاوت وجود دارند و لایه مخاطی آن از سایر لایه ها ضخیم تر است. بخش های انتهایی روده بصورت مستقیم بوده و تا مخرج ادامه می یابد. نسبت طول روده به طول بدن در این ماهی، یک و دو دهم است. کبد از دو لوب تشکیل شده است که لوب سمت راست آن از لوب چپ بزرگ تر و دو قسمتی است. کیسه صفرا کروی شکل و شفاف است. لوزالمعده بصورت توده هایی پراکنده و به رنگ قرمز تا نارنجی بر روی مزانتر حفره صفاقی پخش شده است.
    کلیدواژگان: ماهی کور غار، دستگاه گوارش، ریخت شناسی، بافت شناسی
  • علیرضا غدیری، محمدرحیم حاجی حاجیکلایی، عبدالله میر صفحه 70
    هدف از انجام این تحقیق پیدا کردن تکنیک و ارزیابی یافته های اولتراسونوگرافی کبد بز می باشد، که به نظر می رسد تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است. به همین منظور این مطالعه روی ده راس بز ماده سالم بالغ انجام گرفت. ابتدا موهای سمت راست از خلف کتف تا تهیگاه و از زائده عرضی مهره ها تا پایین شکم کاملا تراشیده و پوست تمیز و شسته شد. اولتراسونوگرافی برای جستجوی کبد از خلف دنده 13 تا ششمین فضای بین دنده ای و از سطح پشتی به شکمی انجام گرفت. یافته های اولتراسونوگرافی شامل امکان مشاهده کبد از هر فضای بین دنده ای، وضعیت اکوژنیسیته، ضخامت و اندازه کبد، موقعیت، قطر و عمق سیاهرگ های باب و میان خالی خلفی و موقعیت و اندازه کیسه صفرا بود. کبد از فضای بین دنده ای دوازده تا هفت و از خلف دنده 13 قابل اولتراسونوگرافی بود. اکوژنیسیته بافت کبد یکنواخت بود و درون آن سیاهرگ های کبدی و باب به خوبی قابل مشاهده بودند. مرز های پشتی و شکمی کبد مسیری منحنی از فضای بین دنده ای دوازده به هفت داشتند. هر دو فاصله بین مرز پشتی و شکمی کبد تا خط وسط پشتی دام در فضاهایی بین دنده ای دوازده و هفت به ترتیب کمترین و بیشترین فاصله را داشتند ولی فاصله بین مرز پشتی و شکمی کبد در فضای بین دنده ای هشتم بیشترین اندازه را داشت. میانگین ضخامت کبد در فضاهای بین دنده ای دوازده تا هفت بین 1/4 تا 6/5 سانتیمتر متغیر بود و بیشترین ضخامت آن در فضای بین دنده ای نهم و هشتم بود. مشاهده سیاهرگ های باب و میان خالی خلفی از فضاهای بین دنده ای نه تا دوازده و از خلف دنده 13 امکان پذیر بود. کیسه صفرا به صورت گلابی شکل و کشیده، در فضای بین دنده ای نهم، دهم و یازدهم در مجاورت پوست و عضلات بین دنده ای قابل اسکن بود.
    کلیدواژگان: اولتراسونوگرافی، کبد، بز
  • حسین نجف زاده ورزی، ولی الله حاج هاشمی، علیرضا نقدی صفحه 81
    رژیم غذایی غنی از فیبر و داکسی سایکلین با تغییر فلور روده خرگوش می توانند موجب عوارض گوارشی شدید و حتی مرگ خرگوش ها شوند. در این مطالعه به نقش مترونیدازول در پبشگیری از این آثار پرداخته شده است. در پنج گروه هشت تایی از خرگوش ها (نر و ماده) به مدت بیست روز مطالعه انجام گرفت. گروه اول جیره غذایی معمولی دریافت کردند (بعنوان کنترل)، گروه دوم جیره غذایی غنی از فیبر حاوی سیب زمینی و چغندر دریافت کردند، گروه سوم جیره معمولی بهمراه داکسی سایکلین خوراکی با دوز mg/kg 3 دریافت نمودند، گروه چهارم همانند گروه دوم یعنی جیره غذایی غنی از فیبر حاوی سیب زمینی و چغندر را بهمراه مترونیدازول خوراکی با دوز mg/kg 40 دریافت کردند، گروه پنجم همانند گروه سوم یعنی جیره معمولی بهمراه داکسی سایکلین خوراکی با دوز mg/kg 3 و بعلاوه مترونیدازول خوراکی با دوز mg/kg 40 دریافت کردند. در طی مطالعه شروع عوارض بخصوص اسهال و مرگ و میر حیوانات بررسی و ثبت گردیده و در پایان وضعیت دستگاه گوارش از نظر اسهال، خونریزی های روده و از طرفی نکروز کبدی بررسی گردید از مدفوع سکوم و کولون برای شناسایی کلستریدیوم ها نمونه گیری شد.
    درصد تلفات بترتیب در گروه اول بمیزان صفر، گروه دوم 5/37، گروه سوم 5/62، گروه چهارم 25 و در گروه پنجم صفر درصد بود. میزان ابتلا به اسهال در گروه دوم 100% بوده و در بقیه گروه ها اسهال مشاهده نشد. درصد خونریزی و اولسر روده در گروه های اول تا پنجم به ترتیب صفر، 5/87، 100، 5/62 و 5/37 درصد بود. نکروز کبدی در گروه دوم 5/12 و در گروه چهارم 5/37 درصد بوده و در بقیه گروه ها مشاهده نگردید. از نمونه مدفوع روده گروه های 2 و 3 باکتری کلستریدیوم جدا گردید.
    نتایج این آزمایش نشان می دهد که جیره غذایی غنی از فیبر حاوی سیب زمینی و چغندر و تجویز خوراکی داکسی سایکلین با دوز معمولی می توانند موجب تغییر فلور گوارشی خرگوش ها شده و سبب افزایش رشد کلستریدیوم ها گردند و منجر به اسهال و مرگ شوند که با سایر مطالعات همخوانی دارد. از طرفی این مطالعه نشان داد که مترونیدازول در از عوارض ناشی از داکسی سایکلین در مقایسه با عوارض ناشی از جیره غذایی غنی از فیبر بهتر پیشگیری می کند.
    کلیدواژگان: مترونیدازول، داکسی سیکلین، جیره پر فیبر، خرگوش
  • سعید نظیفی، مهدی صائب، ابراهیم روغنی، مریم انصاری لاری صفحه 90
    هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط فعالیت آنزیم SOD با عناصر مس، آهن، روی، منگنز و سلنیوم در سرم میش های خشک غیرآبستن یک شکم زایش نژاد مهربان است. نمونه های خون از ورید وداج 50 راس میش خشک غیرآبستن، یک شکم زایش از نژاد مهربان اخذ و سرم آنها جدا گردید. در نمونه های سرم، سلنیوم، مس، روی، منگنز و آهن به روش جذب اتمی اندازه گیری شدند. فعالیت سوپراکسید دیسموتاز (SOD) گلبولهای قرمز براساس روش اصلاح شده نیتروبلوتترازولیوم اندازه گیری گردید مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. چون مقادیر مس، آهن و روی از توزیع نرمال پیروی نمی کردند، ضرایب همبستگی آنها با استفاده از آزمون ناپارامتری اسپیرمن محاسبه شد. در مورد سایر عناصر و آنزیم سوپراکسید دیسموتاز از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. هیچگونه همبستگی معنی داری میان غلظت مس، روی، آهن، منگنز و سلنیوم با فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز گلبولهای قرمز میش های مورد مطالعه مشاهده نشد (05/0P>). با توجه به شرایط فیزیولوژیک یکسان در مورد میش های مورد مطالعه، نبود همبستگی معنی دار میان غلظت برخی عناصر کمیاب سرم و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز گلبولهای قرمز، نیاز به تحقیقات بیشتر در این زمینه را ضروری می سازد.
    کلیدواژگان: آنزیم سوپراکسید، دیسموتاز، گویچه های قرمز، عناصر کمیاب سرم، گوسفند
  • مقالات کوتاه
  • عباس پورشب، نجفقلی دبیری، سیدعلی تبعیدیان، محمدرضا قربانی صفحه 97
    به منظور بررسی اثرات افزودن پروبیوتیک بیوپلوس 2 ب بر مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذا، تولید تخم مرغ، غلظت کلسترول زرده و ضخامت پوسته تخم مرغ، 75 قطعه مرغ تخم گذار بومی در سن 36 هفتگی طی مدت 60 روز در قفس نگهداری شدند. لازم به توضیح است که مرغ های بومی ایران که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته اند با توجه به خصوصیات آنها جزء دسته مرغان آسیایی می باشند. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار و 3 قطعه مرغ در هر تکرار به اجرا درآمد. میزان توصیه شده این نوع پروبیوتیک برای مرغهای تجاری 400 گرم در تن جیره می باشد از این رو در تیمارهای انتخاب شده، تیمار 1 (شاهد) شامل جیره پایه (براساس ذرت و کنجاله سویا) بدون پروبیوتیک؛ تیمارهای دوم، سوم، چهارم و پنجم به ترتیب جیره پایه به همراه 200، 400، 600 و 800 گرم در تن پروبیوتیک را دریافت کردند. نتایج نشان دادند که میانگین مصرف خوراک در تیمارهای 2، 3 و 4 (33/90 گرم)، نسبت به گروه شاهد (33/91 گرم) کاهش یافت (05/0>P)، ولی این عامل در تیمار 5 بیشترین مقدار بود (33/92 گرم). از لحاظ ضریب تبدیل غذایی، تولید تخم مرغ و وزن آن نیز تفاوت معنی داری بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد. تیمار 3 حاوی کمترین سطح کلسترول در مقایسه با تیمار شاهد بود (531/11 در مقابل 258/13 میلی گرم در گرم زرده (05/0>P). میانگین ضخامت پوسته تخم مرغ نیز به واسطه افزودن پروبیوتیک به جیره افزایش یافت که در میان این گروه ها، بیشترین ضخامت پوسته مربوط به تیمار 3 (357/0میلی متر) بود (05/0>P). این بررسی نشان داد که پروبیوتیک باعث افزایش تولید و بهبود عملکرد مرغان بومی می گردد.
    کلیدواژگان: پروبیوتیک، عملکرد تولید، کیفیت تخم مرغ، مرغ تخم گذار بومی
  • علیقلی رامین، مهدی رضوی روحانی، کریم بوداغی صفحه 102
    اوره و مقادیر آن در خون، ادرار، بزاق، عرق و سایر مایعات بدن بیانگر سوخت و ساز پروتئین ها و از اندیس های مهم سلامتی در موجودات محسوب می گردد. مقادیر و ارزیابی اوره در شیر نسبت به سایر مایعات کمتر مورد توجه قرار داده می شود به همین منظور غلظت ماهانه اوره شیر و ارتباط بین آنها در 220 راس بز و 136 راس میش از ابتدا تا ماه پنجم شیردهی به روش برتوله مورد بررسی قرار گرفت. میانگین اوره شیر بز از یک تا پنجمین ماه شیردهی و در مجموع به ترتیب 2/35، 9/30، 7/19، 27، 4/35 و 6/28 و اوره شیر میش 7/21، 9/41، 2/41، 9/36، 2/50 و 7/36 میلی گرم در دسی لیتر تعیین گردید. دامنه ی تغییرات اوره شیر بز و میش در طی شیردهی به ترتیب بین 27/7 تا 7/72 و 9/11 تا 1/89 میلی گرم در دسی لیتر متغیر بود. مقایسه میانگین غلظت اوره شیر بز و میش در پنج ماه شیردهی معنی دار بوده است (P<0.01). غلظت اوره شیر بز در ماه سوم با بقیه ماه ها (P<0.05) و غلظت اوره شیر میش در ماه اول با تمامی ماه ها معنی دار بوده است (P<0.05). حضور اوره در شیر بز و میش مشخص شده بود و مقدار آن در شیر میش بیشتر از بز بوده که از نظر اقتصادی و بهداشتی نیازمند بررسی است. فقدان ارتباط بین اوره در ماه های شیردهی در بز یا میش بیانگر اختلافات متابولیسمی در روند فیزیولوژیک حیات دام می باشد.
    کلیدواژگان: بز، میش، شیر، اوره، ماهانه
  • غلامرضا قنبری، غلامرضا رزمی، غلامرضا هاشمی تبار صفحه 108
    در این مطالعه تغییرات بافت شناسی روده کنه هیا لوما آناتولیکم آناتولیکم پس از خونخواری بر روی خرگوش های آزمایشگاهی ایمن شده بر علیه آنتی ژنهای مشتق شده از روده کنه مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا تعداد 10 عدد خرگوش سفید به دو گروه کنترل و مورد (هر گروه 5 عدد) تقسیم شدند. گروه مورد طی روزهای صفر، 14 و 28 با آنتی ژن روده ای کنه به همراه ادجوانت فروند کامل و ناقص بصورت زیر جلدی مورد تلقیح قرار گرفتند. در گروه کنترل، فقط از سرم فیزیولوژی به همراه ادجوانت استفاده شد. دو هفته پس از آخرین تلقیح هر یک از خرگوش های دو گروه با 10 جفت کنه هیالوما مورد چالش قرار گرفتند و پس از اتمام خونخواری نسبت به جمع آوری و نگهداری کنه ها در بافر فرمالین 10% اقدام شد. از کنه های جمع آوری شده مقاطع بافتی تهیه گردید و با تولوئیدین بلو رنگ آمیزی گردیدند. بررسی میکروسکوپی مقاطع بافتی رنگ آمیزی شده نشان دهنده تخریب مشخص سلولهای روده ای کنه گروه مورد در مقایسه با گروه کنترل بود. نتایج این مطالعه نشان داد که مکانیسم اثر آنتی ژنهای مشتق شده از روده کنه هیالوما در ایجاد ایمنی در میزبان و تخریب روده کنه مشابه مکانیسم واکسن تجاری تهیه شده بر علیه کنه بوفیلوس می باشد.
    کلیدواژگان: هیستوپاتولوژی، هیالوما آناتولیکم آناتولیکم، آنتی ژن های روده ای، خرگوش
  • محمد میرزایی، وحید محمدی، رضا فتوحی اردکانی صفحه 115
    کریپتوسپوریدیوم یکی از تک یاخته های انگلی مهم و زئونوز بوده و سبب اسهال در انسان و حیوانات می شود. به دلیل اهمیت بهداشتی و ضررهای اقتصادی ناشی از کریپتوسپوریدیوم، این مطالعه با هدف تعیین میزان آلودگی کریپتوسپوریدیایی در کبوتران شهرستان کرمان طی چهار فصل در سال 1384 انجام شد. به این منظور تعداد 400 نمونه مدفوع (هر فصل 100 نمونه) از 400 قطعه کبوتر مورد آزمایش قرار گرفت. گسترش ها پس از تغلیظ نمونه ها به روش رسوبی فرمل- ا تر تهیه شدند و با روش زیل نلسون اصلاح شده رنگ آمیزی شده و با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند.
    در 10 نمونه (5/2 درصد) ااسیست های کریپتوسپوریدیوم مشاهده گردید. بیشترین میزان فراوانی آلودگی مربوط به فصل زمستان (6 درصد) بود که اختلاف معنی داری نسبت به سایر فصول داشت (05/0>P). از نمونه های مثبت، 4 مورد به جنس نر و 6 مورد به جنس ماده تعلق داشت و میزان فراوانی آلودگی در دو جنس، اختلاف آماری معنی داری نداشت (05/0
    کلیدواژگان: کریپتوسپوریدیوم، کبوتر، کرمان
  • گزارش موردی
  • مجتبی علیشاهی، رحیم پیغان صفحه 122
    انگل لرنئا سیپرینی سه آعامل یکی از مهمترین بیماری های انگلی ماهیان آب شیرین در جهان می باشد و در ایران نیز از سال 1983 به بعد از منابع آبی مختلف گزارش گردیده است. گزارش فعلی مربوط به یک مورد آلودگی بسیار شدید و غیر معمول ماهی کپور سرگنده به این انگل در یکاستخر پرورشی کپور ماهیان (سیستم پرورش چند گونه ای1 شامل کپور نقره ای، کپور معمولی، کپور علفخوار و کپور سرگنده) می باشد. تعداد 1462 عدد انگل در نقاط مختلف بدن ماهی شامل: سر، تنه، باله ها، آبششها، دهان، چشم، بینی، حلق و مخرج شناسایی و شمارش گردید. وضعیت ماهی از نظر وزن، طول، تغذیه و تحرک با جمعیت گونه کپور سرگنده داخلاستخر تفاوتی نداشت. میزان آلودگی و متوسط تعداد انگل شمارش شده روی یک ماهی آلوده در این گونه کمتر از سه گونه دیگر و برابر 92/3% و 45/1±4 بود. در کالبد گشایی، روده ماهی پر از غذا بوده (تغذیه طبیعی) و هیچگونه عفونت انگلی داخلی مشاهده نشد. در کشت باکتریایی از کلیه و کبد این ماهی نیز هیچگونه آلودگی باکتریایی مشاهده نگردید. چند عدد از انگلهای بالغ روی بدن ماهی به دقت و با حفظ قلاب و کیسه تخم جدا شده و پس از بررسی تاکسونومیک، جنس و گونه انگل لرنه آسیپرینی سه آتشخیص داده شد.
    کلیدواژگان: آلودگی، ماهی کپور سرگنده، انگل لرنئا