فهرست مطالب

چغندر قند - سال بیست و چهارم شماره 1 (بهار و تابستان 1387)

مجله چغندر قند
سال بیست و چهارم شماره 1 (بهار و تابستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/02/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • حمیدرضا ابراهیمیان، ذبیح الله رنجی، مصلح الدین رضایی، زهرا عباسی صفحه 1

    به منظور استفاده بهینه از منابع آب و خاک شور روش های مختلفی پیشنهاد شده است. انجام عملیات مناسب به زراعی و به کارگیری ارقام متحمل به شوری ازجمله راه کارهای عملی و اجرائی هستند که امروز کاربرد وسیعی دارند. برای تهیه ارقام متحمل به شوری نخستین گام، ارزیابی منابع ژنتیکی در دسترس می باشد. به همین منظور در این تحقیق از سال 1379 به مدت چهار سال، هر ساله تعداد 20 ژنوتیپ چغندرقند شامل مولتی ژرم دیپلوئید، تتراپلوئید، اوتایپ و منوژرم های موجود در موسسه تحقیقات چغندرقند و جمعا تعداد 80 ژنوتیپ چغندرقند در طی 4 سال تحت شرایط تنش شوری در گلخانه و مزرعه ارزیابی شدند. در شرایط گلخانه موادژنتیکی در سه سطح شوری هشت، 16 و 24 دسی زیمنس بر متر (ds/m) به صورت آزمایش اسپلیت پلات درقالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار بررسی شدند. سپس این در ارقام همان سال در مزرعه ایستگاه تحقیقات شوری رودشت اصفهان در دو طرح بلوک کامل تصادفی جداگانه، هرکدام با چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. در یک طرح، آبیاری با شوری 8 ds/m (خاکی با شوری اولیه1±8) و در طرح دوم آبیاری باشوری 12 ds/m (خاکی با شوری اولیه1±12) صورت گرفت. هم چنین هرسال ژنوتیپ های مورد آزمایش در مزرعه ای در امیرآباد کرج درشرایط خیلی شور (EC≥14ds/m) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی ارزیابی شدند. در بررسی گلخانه ای درصد جوانه زنی گیاه پس از چهار تا پنج هفته تعیین و مواد گیاهی ازنظر این صفت در شرایط شور گروه بندی شدند. از آن جایی که 20 ماده ژنتیکی در یک سال بررسی شده بودند، برای یکسان سازی آن ها و حذف اثر سال و سایر عوامل محیطی و نهایتا گروه بندی همزمان هر 80 ماده ژنتیکی، صفات عملکردنسبی ریشه، درصدقند، عملکردقند و عملکردقند سفید در محاسبه تحمل به شوری مورد استفاده قرار گرفت. در پایان چهار سال ژنوتیپ ها براساس شاخص تحمل به تنش محیطی STI (Stress Tolerance Index) گروه بندی شدند. نتایج آزمایشات گلخانه ای نشان داد که در سال1380 بین سطوح شوری اعمال شده بر ژنوتیپ ها، ازنظر درصد جوانه زنی اختلاف معنی دار وجود دارد. هم چنین عدم معنی دار شدن اختلاف میانگین اثر متقابل شوری و ژنوتیپ بیان گر این بود که با افزایش درجه شوری ژنوتیپ ها واکنش یکسان نشان دادند و مناسبترین سطح شوری برای ارزیابی در شرایط کنترل شده 16 دسی زیمنس بر متر می باشد. برطبق نتایج آزمایشات مزرعه ای در هر سال ژنوتیپ ها ازنظر صفات عملکردریشه، عملکرد شکرناخالص و عملکرد شکرخالص در سطح EC=8ds/m یا ds/m 12 EC=و یا هر دو اختلاف معنی دار نشان دادند که در شرایط مزرعه مناسبترین سطح شوری برای ارزیابی ژنوتیپ ها 12 دسی زیمنس بر متر بود. از آن جایی که ازنظر درصدقند، ژنوتیپ ها فاقد تفاوت معنی دار آماری بودند، می توان نتیجه گرفت که عملکردریشه بیش از سایر صفات از شوری تاثیر می پذیرد. اما نهایتا بهترین معیار و ملاک انتخاب ژنوتیپ ها برای تحمل به شوری عملکرد شکر خالص می باشد. براساس شاخص STI مواد ژنتیکی 9671-P.11، 9597-P.1 و OTYPE 231، ازنظر درصد جوانه زنی و موادژنتیکی 9669-P.24، BP KARADJ، 9671-P.10، BP MASHADو9597-P3 ازنظر عملکرد شکرسفید به عنوان موادژنتیکی متحمل به شوری مشخص شدند که در بین آن ها ماده ژنتیکی BP MASHAD با داشتن بالاترین میزان STI (848/1) به عنوان ژنوتیپ برتر شناخته شد که می توان از آن در پروژه های اصلاحی استفاده کرد.

  • سعید صادقزاده حمایتی، علی کاشانی، داریوش فتحاله طالقانی، قربان نورمحمدی، سیدعطاءالله سیادت صفحه 23

    با هدف بررسی تاثیر تاریخ کاشت، تراکم بوته و رقم بر مولفه های دریافت تشعشع خورشیدی، این تحقیق طی سال های 1384 و 1385 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی کمالآباد کرج انجام شد. آزمایش به صورت کرت های دو بار خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بود. سطوح تاریخ کاشت به کرتهای اصلی، تراکم بوته به کرتهای فرعی و رقم به کرتهای فرعیفرعی اختصاص داده شد. نتایج نشان داد که میزان تشعشع فعال فتوسنتزی (PAR) در دو سال اجرای آزمایش از حدود هشت مگاژول بر مترمربع در روز طی اوایل اردیبهشت آغاز و پس از افزایش به بیشترین مقدار طی خرداد ماه (حدود 75/17-61/17 مگاژول بر مترمربع در روز) به تدریج از مقدار آن کاسته شد. مجموع تشعشع فعال فتوسنتزی دریافت شده (iPAR) در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنیدار بین سالهای آزمایش داشت و در سال 1385 (04/1817 مگاژول بر مترمربع) معادل 15/8 درصد بیش از سال 1384 (22/1680 مگاژول بر مترمربع) بود. رابطه بین میزان دریافت تشعشع (fi) با شاخص سطح برگ در سال 1384 (r2=0.82**) و در سال 1385 (r2=0.64*) به ترتیب در سطح احتمال یک درصد و پنج درصد معنیدار شد و نشان داد که افزایش سطح برگ موجب افزایش iPAR میشود. بیشترین نسبت دریافت تشعشع (fi) مقارن با دهه سوم شهریور ماه در منطقه کرج با شاخص سطح برگ معادل 5/3-5/2 حاصل شد. کشت در اولین فرصت ممکن تاثیر معنیداری در سطح احتمال یک درصد بر fi داشت و تاریخ کاشت اولین فرصت ممکن (53/1974 مگاژول) معادل 67/29 درصد بیش از کشت دیرهنگام چغندرقند (73/1522 مگاژول) بود. تاثیر تراکم بوته بر fi معنیدار نشد. میانگین ضریب خاموشی تشعشع (K) معادل 605/0 بود. اثر تاریخ کاشت بر K معنیدار نشد. افزایش تراکم بوته از 0/6 بوته در مترمربع (717/0K=) به 5/7، 0/9 و 5/10 بوته در مترمربع موجب شد تا K به ترتیب معادل 2/11، 6/18 و 9/32 درصد کاهش یابد. تاثیر معنیدار رقم بر K به نحوی بود که در سال 1385، K رقم 428 (373/0) به ترتیب معادل 1/54 و 9/72 درصد کمتر از رقمهای جلگه و دیاس4027 باشد. بنابراین، کاشت زودهنگام به دلیل افزایش fi، افزایش تراکم بوته با کاهش K و از آن جا، افزایش نفوذ تشعشع به داخل سای هانداز موجب افزایش عملکرد محصول می شود.

  • کیوان فتوحی، جمال احمدآلی، امیر نورجو، عادل پدرام، عبدالمجید خورشید صفحه 43

    آب یکی از مهم ترین عوامل محدودکننده زراعت در ایران بوده و استفاده بهینه از آن در راستای کشاورزی پایدار ضروری می باشد. در این پژوهش اثرات مقادیر مختلف تخلیه رطوبتی خاک در مراحل مختلف رشد چغندرقند ریشه ای و تاثیر آن بر صفات کمی و کیفی محصول مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل با دو فاکتور در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی به مدت دو سال (84-1383) اجرا گردید. مراحل مختلف رشد چغندرقند (فاکتور A) در چهار سطح شامل مرحله اول رشد از زمان استقرار تا پوشش 10 درصد (S1)، مرحله دوم رشد از پوشش 10 درصد تا پوشش 70 الی 80 درصد سطح زمین (S2)، مرحله سوم رشد از انتهای مرحله دوم تا رسیدن گیاه (S3) و مرحله چهارم رشد از انتهای مرحله سوم تا برداشت محصول (S4)، و آبیاری در مقادیر مختلف تخلیه رطوبتی خاک (فاکتور B) در سه سطح شامل، تخلیه 70-65 درصد (I1)، 90-85 درصد (I2) رطوبت قابل استفاده و تیمار شاهد تخلیه رطوبتی50-45 درصد در کلیه مراحل رشد (I3) انتخاب شدند. صفات مختلف کمی و کیفی محصول چغندرقند و مقدار آب مصرف شده برای هر تیمار اندازه گیری شد. نتایج نشان داد به طورکلی تاثیر تیمارهای آبیاری روی خواص کیفی ریشه موثر بود و بر صفات زراعی نظیر عملکرد ریشه تاثیر کمتری داشت. تنش رطوبتی (سطوح مختلف تخلیه رطوبتی) صفات کیفی و کمی ریشه را تحت تاثیر قرار داد. تخلیه رطوبتی بالا (90-85 درصد) علی رغم این که سبب کاهش عملکرد ریشه شد ولی در پاره ای از موارد به دلیل بهبود خواص کیفی ریشه و استحصال قند، کاهش عملکرد را جبران نمود. اعمال تخلیه رطوبتی بالاتر موجب تغییرات معنی دار درصد قند شد. تاثیر متقابل تخلیه رطوبتی در مراحل مختلف رشد بر روی عملکردریشه در سطح یک درصد معنی دار نشد. بیشترین مقدار بهره وری مصرف آب براساس عملکردریشه از تیمار S3I1 و برابر 42/5 کیلوگرم بر مترمکعب آب به دست آمد و کمترین مقدار آن مربوط به تیمار S1I2 و برابر 88/3 بود. بیشترین مقدار بهره وری مصرف آب براساس عملکردقند سفید از تیمار S2I3 و برابر 64/0 کیلوگرم قند در مترمکعب آب و کمترین مقدار آن مربوط به تیمار S4I2 و برابر 33/0 کیلوگرم بر مترمکعب بود.

  • غلامرضا برادران، محمد مهدی امینایی، محمدعلی جواهری صفحه 61

    ریشه های چغندرقند به همراه خاک چسبیده به آن پس از برداشت جهت فرآوری به کارخانه های قند حمل شده و در اولین مرحله توسط فشار آب شستشو می شوند. آب گل آلود حاصل از شستشوی ریشه ها به عنوان پساب کارخانه توسط کانال به مزارع منطقه انتقال یافته و جهت آبیاری مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه به امکان انتقال عوامل بیماری زا توسط خاک و آب، طی سال 1384یک بار در هفته در زمان فعالیت کارخانه قند بردسیر از پساب کارخانه نمونه برداری شد و نمونه ها همان روز به آزمایشگاه منتقل گردید. جداسازی عوامل بیماری زا از هر نمونه پساب با استفاده از روش طعمه گذاری با برگ مرکبات و استفاده از ریشه های سالم چغندرقند، آبیاری گیاهچه های چغندرقند با پساب کارخانه، کشت روی محیط انتخابی PARPHو کشت قطرات پساب روی محیط های PDA،CMA،NA،MAو WA انجام شد. جداسازی نماتدها با ریختن پساب در الک با مش های مختلف انجام شد. با استفاده از روش های فوق قارچ های Fusarium oxysporum، Fusarium sp.، Rhizopus stolonifer، Penicillium spp.، Aspergillus spp.، Pythium aphanidermatum Pythium sp.، Phytophthora cryptogea، Ph.drechsleri، Mucor sp. Rhizoctonia solani،Geotrichum sp.، باکتری Erwinia carotovora و سیست های نماتدHeterodera schachtii جداسازی گردید و بیماری زایی این عوامل بر روی گیاه چه و برش های ریشه چغندرقند اثبات گردید. بررسی تغییرات جمعیت عوامل بیماری زا با استفاده از روش طعمه گذاری با برگ مرکبات و کشت قطرات پساب روی محیط های MA،NA، و PDA انجام شد. نتایج حاصل نشان داد قارچ های خانواده Pythiaceae و باکتری Erwinia carotovora در ابتدای دوره فرآوری دارای جمعیت بیشتری در پساب بوده و جمعیت قارچ های Alternaria alternata، Rhizoctonia solani و spp. Fusariumدر طی دوره نمونه برداری یکنواخت بود. جمعیت قارچ های Penicillium spp.، Rhizopus stolonifer، Aspergillus spp.، Mucor sp. و Geotrichum sp. در اواخر دوره نمونه برداری افزایش داشت. جمعیت سیست های نماتد Heterodera schachtii در دوره نمونه برداری متغیر بود. عوامل بیماری زای فوق از مزارع تحت آبیاری با پساب نیز جداسازی گردید.

  • علیرضا حق شناس، مهدی ضرابی، داوود افیونی صفحه 67

    کک چغندرقندChaetocnema tibialis Illiger (Col.، Chrysomelidae) از آفات مهم این گیاه زراعی می باشد به نحوی که گاهی خسارت آفت به قدری شدید است که کشاورزان مجبور به واکاری می شوند. باتوجه به حساسیت گیاه به خسارت بالای این حشره در مرحله کوتیلدونی تا مرحله چهار برگی، پیش آگاهی در زمینه زمان ظهور حشره و بررسی تغییرات جمعیت آن نقش مهمی در کنترل آن دارد. تله های چسبی رنگی در ردیابی جمعیت حشرات آفت استفاده می شوند. در این تحقیق کارایی تله های چسبی رنگی، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور طی سال های زراعی 1381 و 1382 کارت های رنگی (زرد، سبز، قرمز، آبی، سفید و سیاه) بر روی پایه هایی در چهار ارتفاع (25/0، 5/0، 75/0 و 1متری) در حاشیه مزرعه چغندرقند نصب گردیدند. کارت ها هر هفته تعویض شده و کارت های حاوی حشره جهت بررسی فون و تعیین تراکم جمعیت حشرات به آزمایشگاه منتقل گردید. آزمایش در قالب طرح کرت های خردشده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتور رنگ به کرت های اصلی و فاکتور ارتفاع به کرت های فرعی اختصاص داده شد. برای مقایسه میانگین ها از آزمون دانکن استفاده شد. باتوجه به نتایج به دست آمده در سال اول، در سال دوم کارت های زرد با دو طیف زرد لیمویی و زرد پررنگ مورد مقایسه قرار گرفت که بیشترین میزان جذب کک به طیف زرد لیموئی و در ارتفاع 25/0 متری بود. باتوجه به نتایج به دست آمده در این آزمایش برای استفاده از تله های چسبی رنگی در زمینه پیش آگاهی و ظهور کک می توان از تله های زرد لیمویی به ارتفاع 25/0متر از سطح زمین در حاشیه مزرعه استفاده نمود.

  • سارا آشنا، حمیدرضا زمانی زاده، سید باقر محمودی صفحه 77

    از ریشه های چغندرقند دارای علائم پوسیدگی، از مناطق چغندرکاری مختلف کشور، یکصد جدایه قارچی جداسازی شد. از بین آن ها، 20 جدایه براساس خصوصیات ریخت شناسی متعلق به F. solaniبودند. بیماری زایی جدایه ها در شرایط آزمایشگاه روی ریشه های چغندرقند انجام شد. جدایه های مورد بررسی به گروه های بیماری زا، بیماری زایی کم و غیر بیماری زا دسته بندی شدند. جدایه های F. solani در گلخانه روی بوته های 14 هفته ای قادر به ایجاد بیماری نبودند اما روی ریشه های زخم شده علائم بیماری را نشان دادند. تنوع ژنتیکی 20 جدایه F. solani با روش ITS-rDNA با کمک جفت آغازگرهای ITS 1/4 مطالعه شد. آغازگرهای مذکور در تمام جدایه ها منجربه تکثیر قطعات DNA شدند. جدایه ها با توجه به الگوی نواری به سه گروه یک نواری (550 یا 600 جفت باز)، دو نواری(550 و 600 جفت باز) و سه نواری (500،550و 600 جفت باز) تقسیم بندی شدند. برش محصولات تکثیری با آنزیم های برشی Msp1،EcoR1،BamH1 نشان داد که آنزیم BamH1فاقد محل برش در قطعات تکثیری بود. الگوی حاصل از آنزیم EcoR1 برای همه جدایه ها یکسان بود و این آنزیم دارای یک محل برش در کلیه جدایه ها بود. برای الگوی برش آنزیم Msp1 جدایه ها دارای تنوع بودند. در برخی از جدایه ها یک محل برش و در برخی دیگر بیش از یک محل برش وجود داشت. ارتباطی بین بیماری زایی، منطقه جغرافیایی و تنوع حاصل از آنالیز ITS-rDNA مشاهده نشد.

  • سیدنعمت الله موسوی، فریبا قرقانی، فرزانه طاهری، حمید محمدی صفحه 107

    چغندرقند از نظر تولید و مصرف از محصولات مهمی است که استان فارس ازجمله تولید کننده های بزرگ آن در کشور می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین عوامل موثر بر عرضه چغندرقند در استان فارس بود که جهت دستیابی به هدف فوق، اطلاعات سری زمانی 1383-1369 استان فارس جمع آوری گردید و از روش تعدیل جزیی نرلاو که یکی از روش های متداول برای برآورد تابع عرضه محصولات کشاورزی است، استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی متغیرهای مدل به استثنای عرضه سال قبل چغندرقند معنی دار می باشند. متغیرهای توضیحی مدل توانستند 71درصد تغییرات متغیر وابسته (عرضه محصول) را توجیه نماید و نیز کشش های تابع نشان دادند که سطح زیر کشت با میزان کشش 94/0 از حساسیت بیشتری برخوردار است. شایان ذکر است با توجه به ضریب کشش قیمتی محصول 52/0، سیاست های قیمت گذاری به تنهایی برای افزایش عرضه چغندرقند کافی نخواهد بود و در نهایت دولت می تواند با اتخاذ سیاست حمایتی در سطح کلان و سرمایه گذاری در تولید قند و شکر به حمایت از تولیدکنندگان چغندرقند بپردازد.

  • سمر خیامیم، داریوش فتح الله طالقانی صفحه 121
    تاریخ کاشت و برداشت از مهم ترین متغیرهای تولید هستند که به انتخاب تاریخ کاشت به علت استقرار مناسب بوته و به تاریخ برداشت از نظر مناسب ترین زمان رسیدگی کمی و کیفی محصول باید توجه نمود. در کشاورزی پیشرفته زارعین به دنبال روش های زراعی هستند که به توانند در حداقل درجه حرارت ممکن (صفر فیزیولوژیکی) بذور را کاشته و سبز نمایند. زمان کاشت، توسعه کمی سایه انداز گیاه (تعداد، اندازه و سن برگ ها) را در ارتباط با تشعشع دریافت شده از تشعشع کل در طول فصل رشد تحت تاثیر قرار می دهد. چغندرقند گیاهی است که اگر در اولین فرصت ممکن کشت گردد می تواند زودتر به سطح برگ مطلوب رسیده و از تشعشع خورشیدی استفاده مؤثر کرده و در نهایت افزایش عملکرد به همراه داشته باشد (حسین پور 1385). در نظام کشت بهاره، سرما به عنوان عامل محدودکننده جوانه زنی و استقرار گیاه بوده و خطر ساقه رفتن و مرطوب بودن بیش از حد خاک هنگام کشت، از موانع کاشت زود و در نتیجه عدم استفاده حداکثر از تشعشع خورشیدی هستند. عموما در اکثر مناطق، کشت زودهنگام باعث کاهش عیارقند می شود. از طرفی تاخیر در کاشت بعداز اوایل اردیبهشت خطر خشک شدن خاک به هنگام عملیات خاک ورزی، ایجاد کلوخه، سله و کاهش جوانه زنی بذر را به دنبال دارد، بنابراین دقت در انتخاب تاریخ کاشت بسیار ضروری است. نتایج به دست آمده از تحقیقات تاریخ کاشت در کشت بهاره چغندرقند در مناطق مختلف نشان داده است که کاشت در اولین فرصت پس از سپری شدن سرمای زمستانی هنگامی که میانگین درجه حرارت خاک سه تا پنج درجه سانتی گراد باشد اقدام بهینه است. گرچه در این حالت احتمال آسیب پذیری در مقابل سرمای دیررس بهاره نیز وجود دارد ولی این مساله در مقابل مزایای بسیار زیاد کشت زود هنگام قابل چشم پوشی است. با کشت زود هنگام به دلیل استفاده از رطوبت ذخیره شده در خاک و وجود بارندگی های اول فصل، در اکثر مواقع آبیاری های موردنیاز برای سبزشدن بذر حذف می گردد. هر چند در صورت عدم وقوع بارندگی، آبیاری مزرعه جهت استقرار مناسب بوته در اولین فرصت ممکن توصیه می شود. از طرفی زود کاشتن باعث افزایش عملکرد شکر سفید در اکثر آزمایشات بوده است (طالقانی 1387) (جدول 2). در کشت زودهنگام خسارت آفات نیز کاهش می یابد (جدول 1)، زیرا بوته ها در هنگام حمله آفات در مرحله ای از رشد قرار دارند که به دلیل رشد کمی، امکان از بین رفتن آن ها در اثر حمله اولیه آفت در حداقل ممکن است (اشرف منصوری 1383). کشت زودهنگام باعث کاهش خسارت برخی بیماری ها (کرلی تاپ (اشرف منصوری 1384)و ریزومانیا (اشرف منصوری 1385)) شده است. در برخی موارد باوجود این که خسارت بیماری کرلی تاپ در کشت زودهنگام بیشترین مقدار بود اما عملکرد شکر نیز در کشت زود حداکثر بوده است (جلالی 1383) (جدول 1). به طور کلی بازه زمانی از اواسط اسفند تا اوایل اردیبهشت به عنوان بهترین تاریخ کاشت از نظر عملکردریشه و شکر برای مناطق مختلف کشور معرفی شده است. چغندرقند حدود 210-180 روز بعداز کاشت در اکثر مناطق ایران برداشت می شود. به طور کلی بهترین تاریخ برداشت ازنظر عملکردشکر سفید، براساس تحقیقات انجام شده در کشور (جدول 2) طی آبان ماه می باشد.
|
  • H. R. Ebrahimian*, Z. A. Ranji, M. A. Rezaee, Z. Abbasi Page 1

    For optimum utilization of saline soil and water resources, various methods have been proposed. Application of best management practices and selection of salt tolerant cultivars are two important issues. Selection and breeding for salt tolerant cultivars require potential genetic materials, screening and evaluation of them in laboratory and field experiments. Starting in 2000, 80 sugar beet genetic genotypes(Iranian Sugar Beet Seed Institute) were evaluated for salt tolerance in the greenhouse and field conditions. Each year 20 genotypes consisting of multigerm, diploid, tetrapolid, Otype and monogerm genotypes were evaluated in the greenhouse condition using split plot based on randomized complet block design with two replications, treated with 8, 16 and 24 ds/m irrigation water. The germination- rate was determined after 4 to 5 weeks and the genotypes were classified for salt tolerance.In another experiment, the genotypes were evaluated in two separate randomized complete block design with four replications, in Roudasht Agricultural Salinity Station in the field condition using 8 and 12 ds/m water for irrigation in a soil with initial ECe of 8±1 and 12±1 ds/m, respectively. At the end of growing season, traits such as root yield, sugar content, and sugar yield were determined. At the end of four years, data were pooled and the genotypes were evaluated based on Salt Stress Tolerance Index. To minimize the effect of year and environment, the relative amounts were calculated for each year yield and some quality traits. The results of greenhouse trials showed that there were significant difference for germination rate among genotyes only in 2001. Based on field experiments, there were significant differences among genotypes for root yield, sugar content and white sugar content in 8 ds/m or 12ds/m or both levels. Results showed that the most proper level for evaluating genotypes in the field conditions was 12ds/m. On the basis of STI, genotypes 9671-P.11, 9597-P.1 and OTYPE 231 for gemination, and 9669-P.24, BP KARADJ, 9671-P.10, BP MASHAD and 9597-P3 for white sugar content were evaluated as tolerant. Among them, BP MASHAD with the highest STI was the best genotype.

  • S. Sadeghzadeh Hemayati, A. Kashani, D. Fathollah Taleghani, G. Nour, Mohammadi, S.A. Siadat Page 23

    In order to evaluate the effects of sugar beet sowing date, planting density and cultivar on solar radiation interception, the present study was conducted in Kamal-Abad Agricultural Research Station of Sugar Beet Seed Institute (SBSI) in 2005 and 2006. The experiment arranged was in split-split plots based on Randomized Complete Block Design (RCBD) with three replications. The sowing date, planting density and cultivar were assigned to main, sub and sub-sub-plots, respectively. Results showed that the photosynthetically active radiation (PAR) rised from 8 MJ.m-2.day-1 during late April and after reaching the maximum amount (17.61-17.75 MJ.m-2.day-1) during June started to gradually decrease through growing season. Total intercepted PAR (iPAR) had significance differed significantly (P<0.01) between studied years and iPAR in 2005 (1817.04 MJ.m-2) was about 8.15% greater than that in 2004 (1680.22 MJ.m-2). The relationship between radiation interception (fi) and leaf area index (LAI) was significant in 2005 (r2=0.82**) and 2006 (r2=0.64**) indicating that increase in LAI caused the increase in iPAR. The highest fi was observed in mid-October and LAI equaled to 2.5-3.5 in Karaj. Sowing date had a significant effect (P<0.01) on fi and sowing the sugar beet in the earliest possible date increased the iPAR by 29.67%. The effect of planting density on fi was non-significant and linear correlation coefficient was positive and non-significant. Average radiation extinction coefficient (K) was estimated to be 0.605. The effect of sowng date on K was not significant. The increase in planting density from 6.0 plants.m-2 (K=0.717) to 7.5, 9.0 and 10.5 plants.m-2 reduced the K by 11.2, 18.6 and 32.9%, respectively. The significant effect of cultivar on K in 2006 showed that the K of cultivar 428 (0.373) was less than that of cultivars Jolgeh and DS4027 by 54.1 and 72.9%, respectively.

  • K. Fotouhi, J. Ahmadauli, A. Nourjou, A. Pedram, A. Khorshid Page 43

    Water is one of the most important restrictive factors in crop production. Therefore, optimum use of water resources in line with sustainable agriculture is mandatory. In this research the effects of different amounts of allowed soil water depletion at various growth stages of root sugar beet and its effect on qualitative and quantitative characters of the crop were studied. The experimental design was randomized complete blocks in a factorial arrangement with 2 factors and 4 replications. The trial was conducted at Miyandoab Agricultural and Natural Resources Research Station, West Azarbaijan for 2 years (2004-2005). Growth stages of sugar beet (factor A) at four levels included the first (S1), second (S2), third (S3) and fourth (S4) growth stages. Allowed soil water depletion (factor B) at 3 levels 65-70% (I1), 85-90% water depletion (I2) and 45-50% of water depletion (Control, I3) were applied at all growth stages. Different quantitative and qualitative traits of sugar beet and the amount of the water used for each treatment were measured and recorded. The results showed that generally the different growth stages influenced qualitative characteristics of root with less effect on root yield, while water stress (different levels of water depletion) influenced qualitative both and quantitative characteristics of root. Although, water depletion caused low root yield but in some cases due to improvement of qualitative root characteristics and sugar extract, it recompensated for root yield reduction. The greatest WUE, based on root yield, and the lowest WUE belonged to S3I1 (5.42 kgm-3) and S1I2(3.88 kgm-3) treatments, respectively. The greatest WUE, based on white sugare content, and the lowest WUE belonged to S2I3(0.64 kg/m3) and S4I2(0.33 kgm-3), respectively.

  • Gh. Baradaran, M. M. Aminaee, M.A. Javaheri Page 61

    Sugar beet roots and attached soil are usually transferred to sugar factories for processing, then the roots are washed by pressurized water. Muddy water as waste flows in canal and is used to irrigate fields. The possibility of occurrence and fluctuations of the pathogenic organisms in waste were studied in 2005. The samples were collected from waste water once a week. Isolation of pathogens was done by a) citrus leaf baiting method and on PARPH selective medium, and common culture media such as PDA, CMA, MA, NA and WA, b) irrigation of sugar beet seedlings with waste water, c) bioassay with healthy sugar beet roots and d) cysts of nematode extracted from waste by sieves. Different pathogens were isolated from waste such as Fusarium oxysporum, Fusarium sp., Rhizopus stolonifer, Penicillium spp., Aspergillus spp., Pythium aphanidermatum Pythium sp., Phytophthora cryptogea, Ph. drechsleri, Mucor sp. Rhizoctonia solani, Geotrichum sp., Erwinia carotovora and cysts of Heterodera schachtii. Pathogencity tests were done for each pathogen. At early periods of processing, recovered populations of Pythiaceae and Erwinia carotovora were high, and in the last weeks of processing period population of Penicillium spp., Aspergillus spp., Mucor sp. and Geotrichum sp. Were in high levels. Populations of Alternaria alternata، Rhizoctonia solani and Fusarium spp. were stable and cysts of Heterodera schachtii were variable during processing period. These pathogens were also isolated from fields of sugar beet irrigated with waste water.

  • A. R. Haghshenas M.Zarrabi, D.Afiuni Page 67

    Flea beetles of Chaetocnema tibialis (Col:, Chrysomelidae) are important pests on sugar beet in Iran. In some cases, the damages caused by this pest are so high that some part of the field should be replanted. Since most of crop losses occur from cotyledon stage until 4-leaf stage, monitoring of the population of this pest could play an important role in decreasing damage of the pest. Sticky-colored traps are used for the pest population monitoring. To study the effects of sticky traps of different colors, an experiment was conducted in a split plot design with four replications in Esfahan’ during 2002-2003. Main plot was traps color in seven levels (green, yellow, orange, red, blue, black and white) and subplot was height of traps instalation in 4 levels (0.25, 0.5, 0.75 and 1 meter). Traps’ surfaces were coated with a thin layer of insect adhesive (tangle trap) and replaced in the margin of the field in weekly intervals. In the second year of experiment, two types of yellow (lemon and saturn) were also evaluated. Data were analyzed by MSTATC statistical software and means were compared with Duncan’s multiple range test (DMRT). Results showed that more individuals were significantly captured by lemon yellow tapes installed at the height of 0.25 meter so that the condition can be used for monitoring the population of this pest.

  • S. Ashena, H. R. Zamanizadeh, S. B. Mahmoodi Page 77

    Diseased samples with root rot symptoms were collected from different sugar beet growing areas. From rotted roots, 20 fungal isolates were identified as Fusarium solani based on morphological characteristics. Pathogenecity of the isolates was studied in in vitro condition on sugar beet roots. The results showed pathogenic variability among the isolates. Cluster analysis divided the isolates into three pathogenic, moderate pathogenic and non-pathogenic groups. In pathogenicity test on 14 week old sugar beet plants no symptoms was observed in greenhouse conditions but the symptoms appeared on exposed roots. Genetic diversity of the isolates was studied using ITS4 and ITS5 primers through PCR-RFLP. Banding patterns of the isolates divided them into three groups including isolates with a single band (550 or 600 bp.), double band (550 and 600 bp.) and triple band (500, 550, and 600). PCR products of the isolates were digested with Msp1, EcoR1 and BamH1 restriction endonucleases. The results showed that BamH1 enzyme had no restriction site. DNA patterns of the isolates digested by EcoR1 were the same among all isolates and produced double monomorphic fragments for all isolates. Digestion with Msp1 showed intraspecific genetic diversity among different isolates of F.solani. The results didn’t show any relation among pathogenecity test, geographic location and ITS-rDNA analysis of the fungal isolates.

  • S. N. Mousavi, F. Gharaghani, F. Taheri, H. Mohammadi Page 107

    Sugar beet is an important crop from the point of production and consumption. In this case, Fars province is one of the largest producers in Iran. The purpose of this study was to determine the effective factors on sugar beet supply. Accordingly, time series information of the crop was collected from 1990 to 2004 in Fars province and were analyzed through Nerlove partially adjustment model that is an established method to estimate supply function for agricultural products. Results indicated that the all variables were significant except sugar beet supply in the last year. Independent variables could explain 71 percent of variation of dependent variables (supply). Therefore, elasticities of function showed that elasticity of land (0.94) was more sensitive than others. According to elasticity of product price (0.52), guaranteed price policies are not just sufficient for increasing sugar beet supply. Consequently, government is able to support sugar beet producers by adapting supportive policies at macro level and investing in sugar production.

  • S. Khayamim, D. F. Taleghani Page 121
    Sowing and harvesting date are the most important agronomic factors that we should pay attention to proper date selection for sowing date in order to achieve good crop establishment and to harvest date in order to achieve the best time for crop quantities and qualities ripening. Farmers intend to germinate sugar beet seed at minimum environmental temperature. Sowing date affects crop canopy development (leaf number, size and age) in relation to absorbed radiation during growing season. Sugar beet can get optimum leaf area and use solar radiation effectively and will have more yields if it is planted as soon as possible. Cold condition in spring sowing may limit germination and establishment and cause bolting. Wet soil in this sowing may prevent on time sowing and crop couldn’t use solar radiation properly in this way. Early sowing may also decrease sugar content in most regions. On the other hand, delayed sowing till May will decrease germination because of soil dehydration and crusting during seedbed preparation. So, attention to selection of proper sowing date is necessary. Results of spring sugar beet sowing experiments show that we can sow at first possible time after hard winter coldness when soil mean temperature is about 3-5 °C. Freezing damage risk will decrease in this case and also irrigation isn’t necessary because of soil moisture and first season rains but we should irrigate land for better crop establishment at the first possible time if raining doesn’t happen. Early sowing will also increase white sugar yield in most experiments and insect damages will decrease because crop is at a growth stage which is not affected by initial insect attack. Some diseases such as Curly top and Rhizomania will decrease in early sowing. Some researches showed maximum Curly top damage in early season, while white sugar yield was high. The best sowing time is between March and last April in different areas in order to achieve the highest root and white sugar yields. Sugar beet can be harvested 180-210 days after sowing in most areas of Iran. The best harvest time based on research is between last October and first November for maximum white sugar yield. The best sowing date is between September and first October for warm and autumn sowing areas in the country. In spite of bolting decrease in delayed sowing, white sugar yield decreases significantly. The best harvesting time is between May and first June in which root yield and sugar content are high but bolted varieties increase also. So, we can use bolting resistant varieties and sow them in October and harvest them at June in Khuzestan.