فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
سال شانزدهم شماره 3 (پیاپی 64، پاییز 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/08/11
  • تعداد عناوین: 14
|
  • مقالات پژوهشی
  • محمدحسن اسلامی، محمد افخمی اردکانی*، منصور اکبری صفحه 3
    مقدمه

    بخش قابل توجهی از بیماران افسرده، به درمان دارویی پاسخ نداده و نیازمند الکتروشوک درمانی ECT (Electro Convulsive Therapy) می شوند. از سوی دیگر، با این عقیده که بعضی از تاثیرات ECT به افزایش سطح هورمونهای تیروئیدی نسبت داده می شود، از لووتیرونین به عنوان درمان کمکی (Adjuvant) قبل از انجام ECT استفاده می شود. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات پارامترهای عملکرد تیروئید پس از انجامECT بود.

    روش بررسی

    مطالعه از نوع Outcome study روی 31 بیمار از بیماران مراجعه کننده به کلینیک روانپزشکی بیمارستان تفت که دچار اختلال افسردگی مقاوم به درمان دارویی و کاندیدECT بودند انجام گرفت. حجم نمونه با بررسی مطالعات مشابه و راهنمایی های مشاور آمار به دست آمد. نمونه خون قبل از انجام اولین ECT و بعد از آخرینECT و تایید بهبود بالینی بیمار توسط روانپزشک، گرفته شد و مقادیر سرمی T3، T4،T3RU و TSH مورد مقایسه قرارگرفت.

    نتایج

    مجموعا 31 بیمار(19مرد و 12زن) وارد مطالعه شدند. سطح سرمیT3 و T3RU پس از انجام ECT افزایش معناداری داشت (p به ترتیب برابر 0001 /0 و 029 /0). در مورد T3 این افزایش در تمامی بیماران وجود داشت و از این لحاظ تفاوتی میان جنس، گروه های سنی مختلف و مدت ابتلا به افسردگی وجود نداشت. اما ECT باعث کاهش معنادار T4 و TSH گردید(p به ترتیب برابر 025/0 و 0001/0).

    نتیجه گیری

    یافته های تحقیق نشان داد که ممکن است اثرات ECTتا حدودی از طریق افزایشT3 اعمال گردد. تغییرات سایر پارامترهای عملکرد تیروئید به دنبال افزایش T3 به وجود می آید که در این زمینه نیاز به پژوهشهای بیشتری میباشد.

    کلیدواژگان: الکتروشوک درمانی، هورمونهای تیروئید، افسردگی
  • شکوفه بهداد، علی محمد میرآتشی، ویدا آیت اللهی*، محمدرضا بشارتی صفحه 7
    مقدمه

    فشار داخل چشمی مطلوب حین اعمال جراحی چشم، یکی از عواملی است که مشکلات و عوارض حین عمل را به حداقل می رساند. در بعضی از مراکز بیشتر اعمال جراحی کاتاراکت تحت بیهوشی عمومی و با استفاده از شل کننده های عضلانی انجام می شود، لذا تاثیر داروها روی فشار داخل کره چشم در مطالعات متعددی بررسی شده است. در تحقیق حاضر تاثیر آتراکوریوم (mg/kg5/0) و پانکرونیوم (mg/kg1/0) بر روی IOP مقایسه شده است.

    روش بررسی

    مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی است. 90 بیمار کلاس ASAI،II که تحت عمل جراحی کاتاراکت با بیهوشی عمومی قرار گرفتند، در دو گروه 45 نفری بررسی شدند. القای بیهوشی با فنتانیل- تیوپنتال سدیم و آتراکوریوم یا پانکرونیوم انجام شد. IOP قبل از اینداکشن و بعد از لوله گذاری تراشه اندازه گیری و ثبت شد. اطلاعات توسط نرم افزار SPSS و تستهای t.test وChi- square تحلیل شد.

    نتایج

    میزان IOP قبل از القای بیهوشی در هر دو چشم در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. (99/0P= در چشم راست و10/0P= در چشم چپ). در گروه آتراکوریوم میانگین تغییرات IOP قبل و بعد از القای بیهوشی در هر دو چشم تفاوت معنی داری نداشت (99/0P= در چشم راست و60/0 P= در چشم چپ) مقایسه میانگین تغییرات IOP در گروه دیگر نیز نشان داد که پانکرونیوم به طور مشخصی باعث کاهشIOP می شود(000/0P= در هر دو چشم).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه آتراکوریوم بر روی IOP تاثیری نداشته ولی در مقایسه پانکرونیوم باعث کاهش آن شده است. بنابراین می توان با اطمینان از این دو دارو در بیهوشی عمومی در اعمال جراحی چشم استفاده نمود.

    کلیدواژگان: کاتاراکت، فشار داخل کره چشم (IOP)، آتراکوریوم، پانکرونیوم
  • نیره پارساییان، بمانعلی جلالی، حسن مظفری خسروی صفحه 11
    مقدمه

    افزایش لیپیدهای خون از جمله عوامل مهم خطرساز در بروز آترو اسکلروزو بیماری های قلبی- عروقی است. مغزها از جمله مغز بادام غنی از لیپیدهای غیراشباع وعوامل آنتی اکسیدان بوده و برخی از گزارشات حاکی از اثر حفاظتی آنها بر سیستم قلب و عروق می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر مغز بادام بر لیپیدها و لیپوپروتئین های خون بیماران مبتلا به هیپرلیپیدمی است.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی به روش قبل و بعد می باشد که بر روی 30 مرد داوطلب انجام شد. افراد مورد مطالعه روزانه 60 گرم مغز بادام به مدت چهار هفته مصرف نمودند. قبل و بعد از مصرف بادام میزان لیپیدها، لیپوپروتئین ها، آپولیپوپروتئینها و لیپوپروتئین((aخون آنها اندازه گیری شد.

    نتایج

    مغز بادام به صورت معنی داری (001/0(p< باعث کاهش کلسترول سرم خون به میزان 1/36 میلی گرم بر دسی لیتر، تری گلیسرید به میزان 94/45 میلی گرم بر دسی لیتر، LDL–کلسترول به میزان 68/28 میلی گرم بر دسی لیتر و افزایش HDL–کلسترول به میزان 64/10 میلی گرم بر دسی لیتر گردید. مغز بادام موجب کاهش لیپوپروتئین (a) سرم خون به میزان 11/2 میلی گرم بر دسی لیتر، آپولیپوپروتئین B100 به میزان3 9/8 میلی گرم بر دسی لیتر و افزایش آپولیپوپروتئین A1 به میزان 74/1 میلی گرم بر دسی لیتر شد، ولی از لحاظ آماری معنی دار نبود.

    نتیجه گیری

    مصرف مداوم مغز بادام وضعیت لیپیدهای خطر سازخون را بهبود بخشیده وممکن است در فرآیند آترواسکلروز و بروز بیماری های قلبی- عروقی نقش پیشگیری کننده داشته باشد. بنابراین پیشنهاد می شود که از مغز بادام روزانه به مقدار حداقل 60 گرم در درمان بیماران هیپرلیپیدمیک استفاده نمود.

    کلیدواژگان: مغز بادام، لیپوپروتئینهای خون، هیپرلیپیدمی، آترواسکلروز
  • محمود نوری شادکام، مجید جعفریزاده*، محسن میرزایی، محمد اسماعیل مطلق، ضیاء اسلامی، محمد افخمی اردکانی، محمدحسن لطفی، محمدرضا صادقیان، آذر ربیعی، حسین شجاعی فر صفحه 15
    مقدمه

    هیپوتیروئیدی مادرزادی (CH) یکی از شایع ترین علل قابل پیشگیری عقب ماندگی ذهنی است. بروز کلی این مشکل از یک در 3000تا 1 در 4000 متغیر است. میانگین بروز این بیماری در کشور یک در 1000 تخمین زده می شود. غربالگری نوزادان و درمان به موقع طی 2 هفته اول زندگی می تواند از اختلال تکامل شناختی نوزاد جلوگیری نماید. هدف از این مطالعه تعیین بروز هیپوتیروئیدی مادرزادی و افزایش گذرای TSH در نوزادان استان یزد و کسب اطلاعات لازم جهت ترسیم سیمای این بیماری و طراحی اقدامات پیشگیرانه در سطح اول و دوم می باشد.

    روش بررسی

    این مطالعه یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که به صورت مقطعی و به روش سرشماری بر روی 13022 نوزاد زنده متولد شده استان یزد شامل 6495 دختر و 6527 پسر طی سال 1385 انجام شد. از پاشنه نوزادان (ترجیحا در روز 5-3 تولد) نمونه خون با لانست گرفته شد و پس از انتقال به فیلتر کاغذی و انجام آزمایش در صورتی که TSH مساوی یا بیشتر از mu/L5 بود تست سرمی تایید تشخیص به روش الیزا انجام و با توجه به پروتکل کشوری در صورتی که TSH بیشتر از mu/L10 یا T4 کمتر از 5/6 میکروگرم در دسی لیتر بود بیماری تایید ‎و نوزاد تحت درمان قرارگرفت. داده ها در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    تعداد بیماران شناسایی شده 45 مورد شامل 25 پسر (5/55%) و 20 دختر (5/44%) بودند. شیوع بیماری در نوزادان پسر، دختر و کل به ترتیب: 1 در 261، 1 در 325 و 1 در 289 به دست آمد ولی اختلاف شیوع در جنس مونث و مذکر معنی دار نبود. شیوع بیماری در شهر و روستا به ترتیب: 1 در 315 و 1 در 216 بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. شیوع بیماری در فصل های بهار تا زمستان به ترتیب: 1 در 95، 1 در 250، 1 در 1934 و 1 در 369 بود که از نظر آماری این اختلاف معنی دار بود. متوسط سن نوزادان در زمان نمونه گیری 2/7 روز، میانگین TSH: mu/L 3/2، میانگین وزن نوزادان 8/3139 گرم و میانگین سن مادران 8/25 سال بود.

    نتیجه گیری

    شیوع هیپوتیروئیدی مادرزادی و افزایش گذرای TSH در استان یزد به طور قابل توجهی از مقادیر جهانی و کشوری بالاتر است که استمرار و تقویت برنامه غربالگری نوزادان را اجتناب ناپذیر می سازد. از طرفی مطالعات تکمیلی برای روشن شدن عوامل مرتبط به ویژه کمبود ید از اولویت های پژوهشی نظام سلامت در استان می باشد.

    کلیدواژگان: هیپوتیروئیدی مادرزادی، نوزادان، غربالگری، شیوع، استان یزد
  • میترا بهرشی*، مهرداد مهدیان، غلام عباس موسوی، شبنم عقدایی صفحه 21
    مقدمه

    با توجه به اینکه ختم حاملگی در سه ماهه دوم بارداری به علل گوناگون لازم می شود و عمل جراحی برای ختم حاملگی عوارض متعددی دارد، این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر میزوپروستول واژینال و خوراکی در ختم حاملگی های سه ماهه دوم بارداری(28-14 هفته) صورت گرفت.

    روش بررسی

    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی بر روی 60 زن باردار در سه ماهه دوم که کاندید ختم حاملگی بودند انجام گردید. بیماران به طور تصادفی در دو گروه 30 نفره برای دریافت میزوپروستول واژینال یا خوراکی قرار گرفتند. در ابتدا دوز 400 میکروگرم میزوپروستول به صورت واژینال یا خوراکی به بیمار تجویز گردید. سپس در صورت نیاز به تکرار، حداکثر تا 3 دوز(1200 میکروگرم) به فواصل هر 6 ساعت استفاده شد. به تمامی زنان شرکت داده شده در مطالعه حداکثر 48 ساعت پس از آخرین دوز مصرفی برای ختم حاملگی زمان داده شد و در صورت عدم دفع، از روش اکسی توسین غلیظ شده و در نهایت در صورت عدم موفقیت، از روش جراحی برای ختم حاملگی استفاده شد. تمامی بیماران 2 هفته پس از ختم حاملگی برای انجام سونوگرافی مجدد مراجعه کردند که در صورت مشاهده بقایای حاملگی، کورتاژ انجام گیرد. اطلاعات مربوط به بیماران از قبیل سن، گراویدیتی، سن حاملگی، سوابق بیماری و سابقه سزارین در فرم اطلاعاتی بیمار ثبت گردید. میزان موفقیت میزوپروستول در ختم حاملگی، فاصله زمانی تا دفع محصولات حاملگی و عوارض جانبی دارو در دو گروه مورد مطالعه مقایسه گردید. سپس داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند.

    نتایج

    نتایج پژوهش نشان داد که 26 نفر (7/86%)در گروه واژینال و 13نفر (3/43%) در گروه خوراکی دفع کامل محصولات حاملگی داشتند(0006/0=P)، متوسط فاصله زمانی تا دفع محصولات حاملگی در گروه واژینال(2/4±2/9 ساعت) با گروه خوراکی(3/7±7/12ساعت) تفاوت معنی داری نداشت. عوارض جانبی شایع در گروه درمانی واژینال، تب و در گروه خوراکی، لرز و تب بود. از نظر میزان بروز عوارض جانبی تفاوت معنی داری در دو گروه مورد مطالعه مشاهده نشد. هیچگونه عارضه جانبی مهم مانند پرفوراسیون رحم یا خونریزی شدید در هیچیک از گروه های مورد مطالعه مشاهده نگردید.

    نتیجه گیری

    میزوپروستول واژینال در مقایسه با روش مصرف خوراکی، روشی موثر در ختم حاملگی های سه ماهه دوم بارداری می باشد. عوارض جانبی این دارو برای بیمار قابل تحمل است.

    کلیدواژگان: ختم حاملگی، میزوپروستول، سه ماهه دوم بارداری
  • اعظم فاضل، بتول تیرگری*، نغمه مخبر، محمد مهدی کوشیار، حبیب الله اسماعیلی صفحه 28
    مقدمه

    سرطان پستان با 6/22 درصد شایع ترین سرطان در زنان ایرانی است و 81 درصد جراحی ها برای درمان آن در ایران از نوع ماستکتومی می باشد. ماستکتومی می تواند موجب احساس نقص و ناتوانی، اختلال در تصویر ذهنی از بدن، کاهش جذابیت و عملکرد جنسی شده و زمینه را برای ایجاد اختلالات خلق فراهم کند. از آنجایی که هدف روش های درمانی سرطان پستان در چند دهه اخیر ایجاد زندگی با کیفیت مطلوب برای بیمار می باشد، در راستای تحقق این هدف مهم نگرانی ها در مورد تاثیر درمان های جراحی سرطان پستان خصوصا ماستکتومی بر کیفیت زندگی مبتلایان در حال افزایش است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط ماستکتومی با خلق و کیفیت زندگی در مبتلایان به سرطان پستان انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی تحلیلی در سال 1384 بر روی 50 زن ماستکتومی شده مراجعه کننده به کلینیک های خصوصی انکولوژی به عنوان گروه مورد و50 زن کاندید ماموگرافی مراجعه کننده به کلینیک های زنان بیمارستان های امام رضا (ع) و قائم (عج)مشهد به عنوان گروه شاهد و به روش نمونه گیری غیر احتمالی و مبتنی بر هدف انجام شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از فرم-های مصاحبه شامل مشخصات فردی، اطلاعات مربوط به بیماری و وضعیت عمومی در هر دو گروه و پرسشنامه های خلق POMS، کیفیت زندگی FPQOLI و حمایت اجتماعی صورت گرفت.

    نتایج

    آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین نمرات خلق و کیفیت زندگی در زنان ماستکتومی شده ارتباط آماری معکوس معنی داری نشان داد(001/0P

    کلیدواژگان: سرطان پستان، ماستکتومی، خلق، کیفیت زندگی
  • مهدی بابائی*، شاهرخ موسوی، جعفر طوسی، مجتبی ملک، رحیمه اسکندریان، جمیله مقیمی، ام البنین علیمردانی، فریده لطیفی افشار صفحه 37
    مقدمه

    در حین انجام آندوسکوپی با یا بدون دریافت داروی آرامبخش، بیمار دچار هیپوکسی می شود. بدین منظور درصد اشباع اکسیژن خون شریانی در بیمارانی که جهت آندوسکوپی فوقانی مراجعه کرده و داروی آرامبخش دریافت نکرده بودند ارزیابی شد.

    روش بررسی

    درصد اشباع اکسیژن خون شریانی توسط دستگاه پالس اکسی متری در 300 بیمار که جهت انجام آندوسکوپی فوقانی مراجعه کرده بودند، اندازه گیری شد. موارد بالینی و آندوسکوپی علل کاهش اکسیژن خون شریانی مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج

    کاهش خفیف (بین 4-1%) میزان اشباع اکسیژن خون شریانی (SPO2) در 143 بیمار (7/47%) و کاهش شدید (5%) در 65 بیمار (7/21%) رخ داد. در میان بیمارانی که کاهش شدید SPO2 داشتند، 40 نفر (5/61%) دارای بیماری زمینه ای بودند(001/0P

    کلیدواژگان: آندوسکوپی، اشباع اکسیژن خون شریانی، هیپوکسی
  • محمد مزارعی*، ابوالفضل مهرتاش، محمدرضا قاسمی، حمید مرآت، مسعود طارمی، امیر جوادی، عادله قدوسی صفحه 43
    مقدمه

    برای اصلاح و ترمیم پارگی شبکیه طروق مختلف جراحی وجود دارد و در این پژوهش نقش رتینوپکسی در ترمیم جداشدگی رگماتوژن شبکیه با روش های متفاوت در مراجعین به بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی قزوین طی سال های 82-1372 مورد مقایسه قرار گرفته است.

    روش بررسی

    این تحقیق به روش Outcome study انجام شد. سن، جنس، میزان عیوب انکساری، وضعیت عدسی، دید، سوراخ شبکیه، میزان تغییرات پرولیفراتیو (PVR) در 3 گروه مورد مقایسه قرار گرفتند. گروه اول شامل 47 چشم که برای آنها کرایوپکسی از طریق اسکلرا در زمان عمل انجام شده بود. گروه دوم شامل 30 چشم بودند که برای آنها فتوکوآگولیشن با لیزر 3 تا 7 روز بعد از عمل انجام شده بود. گروه سوم شامل 41 چشم بودند که بدون رتینوپکسی مورد عمل اسکلرال باکلینگ (S/B) قرار گرفته بودند. برای تمام بیماران باکل اسکلرا به صورت Encircling و یا Segmental انجام پذیرفته بود. تخلیه مایع زیر شبکیه (SRFD) و یا تزریق هوا به داخل ویتره برای بعضی بیماران انجام شده بود. نتایج عمل به تفکیک نوع عمل با و بدون رتینوپکسی در بیمارانی که حداقل 3 ماه پیگیری داشتند مشخص و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.

    نتایج

    اختلاف مشخصی از نظر سن، جنس، عیب انکساری، وضعیت عدسی، سوراخ شبکیه(تعداد، نوع، محل)، حدت بینایی، قبل و بعد از عمل در سه گروه فوق یافت نشد. موفقیت عمل در گروه اول 6/91%، در گروه دوم 7/86% و در گروه سوم 6/97% بود که از نظر آماری معنی دار نبودند(05/0(P>.

    نتیجه گیری

    در ترمیم جداشدگی شبکیه عمل اسکلرال باکلینگ بدون رتینوپکسی می تواند موفقیت آمیز باشد

  • مریم حسین نژاد، منصوره عزیزاده فروزی*، سکینه محمدعلیزاده، علی اکبر حق دوست صفحه 49
    مقدمه

    توجه به بهبود وضعیت تغذیه دختران نوجوان، که مادران نسل آینده خواهند بود، می تواند از موثرترین اقدامات بنیادین برای پیشگیری از بیماری های مزمن سنین بعدی باشد. شناخت عوامل پیش بینی کننده رفتارها، یکی از موثرترین راه هایی است که می-تواند جزو برنامه های پیشگیری در جوامع، به خصوص در کشورهای در حال توسعه قرار گیرد.

    هدف

    این مطالعه به منظورتعیین نقش پیش بینی کننده خود کارآمدی در پیش بینی رفتارهای غذایی دختران مقطع دبیرستان شهر کرمان در سال 1386 صورت گرفت.

    روش بررسی

    در این مطالعه همبستگی، دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر کرمان به عنوان جامعه پژوهش و بر اساس مطالعه مقدماتی، نمونه پژوهش 800 نفر تعیین شد. 900 پرسشنامه توزیع گردید که در پایان 812 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمونه گیری به روش تصادفی– خوشه ایصورت گرفت. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که در سه بخش شامل، سوالات مربوط به ویژگی های فردی و عمومی، رفتارهای غذایی، خود کارآمدی رفتارهای غذایی تنظیم شده بود. اطلاعات پس از کسب روایی و پایایی مناسب جمع آوری و مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    یافته های این پژوهش نشان داد که بیشتر دانش آموزان مورد مطالعه (4/57 درصد) کمتر یا مساوی 16 سال سن داشتند و درصد نمرات کسب شده در حیطه رفتار غذایی و خود کارآمدی آن به ترتیب 66 و 61 درصد بود. نتایج آنالیز رگرسیون دو متغیره، ارتباط معنی دار و مثبتی را بین میانگین نمره رفتار غذایی و خود کارآمدی آن (32/0R=، 0001/0P=) نشان داد که علاوه بر خود کارآمدی رفتار غذایی عواملی چون، تحصیلات پدر، ارزیابی وضع اقتصادی خانواده در مقایسه با سایرین از دید دانش آموزان، میزان اهمیت خانواده به مصرف غذای سالم، داشتن حق انتخاب مواد غذایی در خانواده، تعداد صرف وعده های غذا با خانواده و شغل مادر پیش بینی کننده رفتار غذایی بودند.

    نتیجه گیری

    نتایج به دست آمده، نقش پیش بینی کننده مفهوم خودکارآمدی را برای رفتارهای ارتقا دهنده سلامت نظیر رفتار غذایی بر طبق مدل Pender تایید می کند، بنابراین از شیوه های افزایش خودکارآمدی از قبیل ترغیب کلامی، افزایش خودآگاهی نوجوانان نسبت به توانایی های خود و ارایه الگوهای مناسب برای آنها می توان به عنوان عوامل ارتقا دهنده رفتارهای بهداشتی استفاده کرد.

    کلیدواژگان: خودکارآمدی، رفتارغذایی، دانشآموزان دختر
  • صدیقه بهروزی فر*، شایسته زنوزی، محمدحسن نظافتی، حبیب الله اسماعیلی صفحه 57
    مقدمه

    اختلال خواب در بیماران تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر شایع بوده و بیش از 30 سال است که مورد توجه محققان قرار گرفته است. منابع اخیر بر اهمیت خواب و استراحت در اعاده، حفظ و ارتقای عملکرد و سلامت این بیماران اشاره دارند. با توجه به اینکه پرستاران در شناسایی اختلالات خواب و کمک به بیماران برای برطرف سازی مشکلات سلامت ایشان نقش محوری دارند، لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل موثر بر کیفیت و کمیت خواب بیماران پس از عمل جراحی پیوند عروق کرونر انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش مطالعه ای توصیفی- همبستگی از نوع طولی است که بر روی 91 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا(ع) شهر مشهد در سال85-1384 انجام شد. واحدهای مورد پژوهش به صورت مبتنی بر هدف انتخاب شده و در سه مرحله قبل از عمل، شش هفته و ده هفته پس از جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها توسط فرم های مصاحبه در سه مرحله جمع آوری گردید. کیفیت ذهنی خواب توسط شاخص کیفیت خواب پیتزبرگ (PSQI) و کمیت خواب توسط مقیاس خواب (Sleep log) مورد سنجش قرار گرفت. مصاحبه مربوط به قبل از جراحی و شش هفته پس از آن در مراکز درمانی و ده هفته پس از جراحی از طریق تماس تلفنی صورت پذیرفت. داده های حاصل با نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون مدل خطی عمومی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    نتایج

    آنالیز تک متغیره نشان داد که متغیرهایی همچون سن(03/0=P)، مدت زمان کلمپ آئورت (003/0=P)، مدت تهویه مکانیکی(01/0=P)، مدت زمان اقامت در بیمارستان(04/0=p) بر کمیت خواب ده هفته پس از جراحی و سابقه اختلال خواب(005/0=P)، ابتلا به دیابت(02/0=P)، مصرف داروهای مدر قبل از جراحی (04/0=P) و مصرف داروهای ACEI پس از ترخیص(01/0=P) می توانند بر کیفیت خواب ده هفته پس از جراحی تاثیرگذار باشند.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد سابقه اختلال خواب، مصرف داروهای مدر و کمیت خواب شش هفته پس از جراحی بیشترین تاثیر را بر کیفیت خواب ده هفته پس از جراحی دارند و نیز کیفیت زندگی ده هفته پس از جراحی بیشترین تاثیر را بر کمیت خواب ده هفته پس از جراحی داشته است که ارایه راهکارهایی برای حذف و به حداقل رساندن اثر عوامل قابل تعدیل ضروری به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: کیفیت خواب، کمیت خواب، جراحی پیوند عروق کرونر
  • مروری
  • محمداسماعیل مطلق *، محمدرضا رهبر، محمدجواد کبیر صفحه 67

    تمرکز زدایی به معنای فرآیند توزیع تصمیم گیری به سطوح محیطی تر فعالیت یا ارایه خدمت است. اساسا عدم تمرکز در حاکمیت دولت ها چنانچه به خوبی برنامه ریزی و اجرا شود می تواند فرصت های مهمی را برای توسعه انسانی در جوامع فراهم آورد. مطالعه فرآیند مزبور در نقاط مختلف دنیا نشان می دهد که بیشترین تمرکززدایی در کشورهای توسعه یافته اروپایی صورت گرفته و در مقایسه با آن، منطقه خاورمیانه درصد پایین تری از تمرکززدایی بهره می برد. تمرکززدایی در کشورهای مختلف عمدتا در محورهای سیاستگزاری و تامین منابع مالی و اقتصادی می باشد. بسیاری از نظام های سلامت در دنیا تمرکززدایی را به عنوان اصلی ترین جز از فرآیند اصلاح در نظام سلامت به کار می گیرند.
    تمرکززدایی در نظام سلامت با هدف های افزایش تاثیر مداخلات درمانی و بهداشتی، تحقق عدالت، کارآمدی بالاتر در نظام سلامت، ارتقای کیفیت، تامین مالی مناسب و عادلانه و برنامه ریزی برای انتخاب مناسب ترین مداخله براساس اولویت های منطقه صورت می پذیرد. برای تحقق تمرکززدایی طیفی از انتخاب ها در زمینه های مختلف موجود است که دولت می بایست میزان تمرکززدایی را براساس آن تنظیم نماید. بدیهی است چنانچه شرایط تمرکززدایی در برخی از حیطه ها فراهم نیامده باشد اقدام به این فرآیند می تواند منجربه بروز عوارضی گردد.

    کلیدواژگان: تمرکززدایی، سلامت، نظام سلامت، ایران
  • گزارش مورد
  • نادر نوری ماجلان*، ریحانه عزیزی، احسان فتوحی اردکانی صفحه 73

    همزمانی نفریت اینترستیشیال و یووئیتیس که سندرم نفریت توبولو اینترستیشیال و یووئیتیس نامیده می شود (TINU) یک نوع غیرمعمول و ناشایع از نفریت اینترستیشیال می باشد که بعد از رد کردن سایر تشخیص های افتراقی، تشخیص داده می شود. بیمار معرفی شده آقای 38 ساله با نارسایی حاد کلیه و یووئیتیس می باشد که در بیوپسی کلیه نفریت اینترستیشیال حاد تشخیص داده شد و با توجه به عدم وجود علایم کلینیکی و پاراکلینیکی سایر علل نفریت اینترستیشیال و یووئیتیس مانند بیماری وگنرگرانولوماتوزیس، سندرم شوگرن، سارکوئیدوز، تشحیص سندرم TINU برای بیمار مطرح شد و تحت درمان با کورتن خوراکی و چشمی قرار گرفت. بیماری پاسخ مناسب به درمان داشت.

    کلیدواژگان: نفریت اینترستیشیال، یووئیتیس، نارسایی حاد کلیه
  • مقالات خود آموزی
  • علی مرادی جوشقان، شکوه احمدی، سعید متولی زاده اردکانی، شعله زکیانی صفحه 77
    عفونت های مادرزادی مهمترین عوامل تهدید کننده سلامت جنین در انسان هستند که اکثریت آنها توسط عوامل ویروسی ایجاد می شوند. ویروس ها از جمله مسری ترین عوامل عفونی بوده و ابتلا مادر قبل و یا در حین بارداری به یکی از این عوامل جنین را در ریسک بالای ابتلا به آن قرار می دهد و از آنجایی که تشخیص و درمان آنها مشکل است، پیشگیری از ابتلا، امری حیاتی در حفظ سلامت مادر و جنین می باشد. ویروس ها می توانند موجب سقط جنین، مرگ داخل رحمی و بسیاری از عوارض دیگر از جمله اختلال رشد، تغییرات حجم مایع آمنیوتیک، کلسیفیکاسیون داخل جمجمه ای و کبدی، هیدروسفالی و میکروسفالی، آسیت، نشت مایع جنب و پریکارد و هیدروپس-های با منشا غیرایمنی شوند. شناخت بیولوژی این ویروس ها، راه-های انتقال و روش های تشخیص آن در مادر و جنین نقش بسزایی در جلوگیری از ابتلای جنین به عفونت دارد. روش های متعددی از بیولوژی ملکولی در خدمت تشخیص عوامل عفونی و از جمله ویروس ها درآمده اند مانند تکنیکPCR (Polymerase Chain Reaction) که قادر به تشخیص هرنوع اسید نوکلئیک مربوط به پاتوژن در نمونه های آزمایشگاهیمی باشد. در زمینه نمونه برداری از جنین تکنیک های مختلف مانند Amniocentesis،(CVS) Chorionic Villus Sampling و Fetal Blood Sampling یا Cordocentesis وجود دارند که به سرعت در حال پیشرفت و گسترش می باشند.
  • مهرانگیز مهدی زاده، ناهید رحیمی فرد، بهناز پیروز، معصومه خضری پور، مریم زوار صفحه 88
    بیماری بوتولیسم از سالیان گذشته مورد توجه جوامع پزشکی و میکروبیولوژی بوده است. با وجود اینکه مطالعات زیادی در رابطه با شناسایی و پیشگیری این مسمومیت صورت گرفته است ولی متاسفانه هنوز در کشورمان هر سال شاهد وقوع چندین مورد مرگ و میر به علت این بیماری هستیم. شایسته است علاقه مندان به علم میکروبیولوژی پزشکی آشنایی کامل به مکانیسم انواع بوتولیسم، نحوه پیشگیری و کنترل آن و استفاده مفید از سم کلستریدیوم بوتولینوم داشته باشند. با همین هدف ساختار مقاله در قالب بازآموزی تنظیم شده که امید است مورد توجه خوانندگان محترم قرار گیرد.
|
  • Mh Eslami*, M. Afkhami-Ardekani *, M. Akbari Page 3
    Introduction

    A considerable portion of patients with depressive disorders do not respond properly to medical treatment and need Electroconvulsive therapy (ECT). On the other hand, as some beneficial effects of ECT are attributed to increase in thyroid hormones, levothyronin is used as an adjuvant prior to ECT. The aim of this study was to evaluate thyroid function changes after ECT.

    Methods

    This was an out come study done on depressed patients attending the psychiatric clinic who were resistant to medical therapy and therefore candidates for ECT. Blood samples were drawn before the first and the last ECT and serum levels of T3, T4, T3RU and TSH were measured.

    Results

    Thirty-one patients (19 males and 12 females) were enrolled the study. Serum levels of T3 and T3RU significantly increased by ECT (p-values of 0.0001 and 0.029, respectively). T3 increased in all 31 patients and this was true for both genders and all age groups and also for various durations of depression, but T4 and TSH levels decreased significantly (p-values of 0.025 and 0.0001, respectively).

    Conclusion

    Our findings showed that some effects of ECT may be primarily due to increased T3 levels and other parameters change accordingly. These findings need to be confirmed by further studies.

    Keywords: ECT, Thyroid Hormones, Depression
  • Sh Behdad*, Am Miratashi, V. Ayatollahi*, Mr Besharati Page 7
    Introduction

    Cataract is an opacified lens and senile cataract is a common disorder. It is desirable to reduce intraocular pressure (IOP) in order to minimize intra and post operative difficulties and complications. Many researches have studied the effects of muscle relaxants on IOP. Comparison effect of atracurium and pancuronium on IOP has been evaluated in one study with a small sample size (N=20). In this research, we compared the effects of atracurium and pancuronium on IOP in patients undergoing cataract surgery.

    Methods

    In a clinical trial study, ninety patients, ASA I, candidates for senile cataract surgery were randomly selected to receive either atracurium 0.5mg/kg or pancuronium 0.1mg/kg with fentanyl 2 g/kg and thiopental 5mg/kg for induction of general anesthesia. Before induction and 3minutes after endotracheal intubation, the IOP in both eyes was measured using Schiotz Tonometer. Data was analyzed using T- paired and chi square test.

    Results

    There were no differences in demographic data of the two groups. In atracurium group, the IOP didn’t have any significant changes. Three minutes after endotracheal intubation, the mean IOP decreased in the pancuronium group (2.98±3.25 and 2.56±3.51 mmHg in right and left eyes, respectively) (P=0.000).

    Conclusion

    According to our data, attracurium has no effect on IOP, but pancuronium can decrease IOP in patients undergoing cataract surgery. It is therefore safe to use pancuronium and atracurium in general anesthesia for ophthalmic surgery.

    Keywords: Cataract, Atracurium, Pancuronium, Intraocular pressure(IOP)
  • N Parsaeyan, BA Jalali, H Mozaffari Page 11
    Introduction

    Hyperlipidemia is a risk factor for atherosclerosis and cardiovascular diseases. Nuts such as almonds are high in unsaturated lipids and antioxidants. Some studies indicate that nuts have beneficial effects on cardiovascular system. Therefore, the aim of this study was evaluation of the effectiveness of shelled almonds on reduction of blood lipid and lipoprotein levels in hyperlipidemic patients.

    Methods

    This study was a clinical trial (before and after) and was done on 30 men volunteering for the study. They consumed 60 grams shelled almonds per day for four weeks. Their blood lipid, lipoprotein, apolipoprotein and lipoprotein (a) levels were measured after and before almond consumption.

    Results

    Shelled almond consumption caused significant decrease in serum cholesterol 36.1 mg/dl, triglyceride 45.94 mg/dl, LDL-cholesterol 28.68 mg/dl and increase in HDL-cholesterol 10.64 mg/dl(p<0.001). Shelled almond consumption decreased lipoprotein (a) (2.11 mg/dl), apolipoprotein B100 (8.93 mg/dl) and increased apolipoprotein A (1 1.74 mg/dl) levels, but this effect was insignificant statistically.

    Conclusion

    Continuous consumption of shelled almonds has beneficial effect on blood lipids and may play a preventive role in Atherosclerosis and coronary heart diseases. We therefore suggest that a daily intake of 60 grams of almonds can be used for treatment of hyprelipidemic patients.

    Keywords: Blood lipoproteins, Shelled Almonds, Hyperlipidemia, Atherosclerosis
  • M Noori Shadkam, M Jafarizadeh*, M Mirzaei, ME Motlagh, Z Eslami, M Afkhami, MH Lotfi, MR Sadeghian, A Rabiei, H Shojaeifar Page 15
    Introduction

    Congenital hypothyroidism is one of the most preventable causes of mental retardation. Worldwide, incidences vary from 1:3000 to 1:4000 and mean incidence in Iran is estimated to be 1:1000. Neonatal screening and early treatment within first 2 weeks of neonatal period can prevent neurocognitive deficits. We aimed to study the incidence of CH and increased levels of TSH in Yazd province and collect data describing the disease status and designing first and second levels of preventive interventions.

    Methods

    This descriptive analytic study was performed by census cross sectional method on 13022 neonates in Yazd province in 2006-2007(March 2006- March 2007) including 6495 females and 6527 males. Sampling was done (within the first 3-5 days of life) by lancet sticking of neonatal heel. After transfer of 3 blood drops over filter papers, the TSH level was measured. If the TSH level was equal or higher than 5 mu/l, additional confirmation tests were done. Neonates were diagnosed according to serum confirmation test (TSH10 mu/l or T4<6.5g/dl) and underwent treatment according to national guidelines. Data was analyzed by SPSS software.

    Results

    Total number of patients was 45, including 25 males (55.5%) and 20 females (44.5%). Prevalence in males, females and overall was consecutively, 1:261, 1:325 and 1:289, but this difference was not statistically significant. Prevalence in urban and rural areas was 1:315 and 1:216, but the difference was statistically not significant. The prevalence during spring, summer, autumn& winter was 1:95, 1:250, 1:1934 and 1:369, respectively, that was statistically significant. Mean age at sampling was 7.2 days, mean TSH level 2.3 mu/l and mean age of mothers was 25.8 years.

    Conclusions

    Incidence of CH and transient increased levels of TSH in Yazd province is significantly higher than national and worldwide levels that necessitate the constancy and reinforcement of neonatal screening program. On the other hand, complementary studies for recognizing relevant factors, particularly iodine deficiency are one of the priorities of health system research in Yazd.

    Keywords: Congenital Hypothyroidism, Yazd, Neonates, Prevalence, Screening
  • M Behrashi*, M Mahdian, GA Mosavi, Sh Aghdaee Page 21
    Introduction

    The purpose of this study was to compare the efficacy and side effects of two different misoprostol regimens for second-trimester pregnancy termination.

    Methods

    60 consenting women who were at 14 to 28 weeks of gestation with indications for pregnancy termination were randomly assigned to two equal groups to receive either vaginal or oral misoprostol. The dosing regimen was 400µg as the initial dose followed by 400µg and up to 3 doses (1200µg) if needed in each group. Efficacy and side effects were compared.

    Results

    30 patients randomly assigned to vaginal and 30 to oral misoprostol group. Demographic characteristics were similar in both the groups. The percentage of women who delivered was significantly higher in vaginal group than the oral group (86.7 vs.43.3, P=0.0006).The average induction to delivery interval was shorter in vaginal group, but this difference was not significant (9.7±4.2 vs. 12.7±7.3 P=0.083). No significant differences in complication rates or side effects were noted between the two groups.

    Conclusion

    Vaginal administration of misoprostol resulted in a higher success rate for second trimester pregnancy termination, whereas, no significant differences in induction to delivery time and complication rates were noted between vaginal and oral groups.

    Keywords: Vaginal Misoprostol, Oral Misoprostol Pregnancy Termination, Second- Trimester Pregnancy
  • A Fazel, B Tirgari, N Mokhber, MM Koushyar, H Esmaily Page 28
    Introduction

    Breast cancer with 22.6% is the most common cancer in Iranian women and mastectomy is the treatment of choice in 81% of cases posted for surgery. Mastectomy can evoke feelings of mutilation, altered body image and decreased sexual attractiveness and function leading to mood disorders. In the last decades, final purpose of treatment strategies in breast cancer is creation of a life with good quality. In this regards, concern is rising about the impact of surgical treatments, especially mastectomy on patient`s quality of life. This study was conducted to determine the relationship of mastectomy with mood and quality of life in breast cancer patients.

    Methods

    This descriptive-analytic study was done in 2005.Case group included mastectomy patients referring to the oncology clinics (n=50).The comparison group consisted of mammography candidates referring to women clinics in Imam Reza and Ghaeem Hospitals. Data collected was based on non-probability and purposeful sampling. The information collected included: demographic and medical information, social support questionnaire, POMS survey for measurement of mood. Quality of life was assessed with FPQOLI.

    Results

    Pearson correlation coefficient showed a significant converse statistical relation between mood and quality of life score in mastectomy women (P<0.001). Independence T test showed that mood and quality of life in mastectomy group were lower than mammography candidate women (P=0.001, P<0.049). The general linear model test showed that group variable had the most effect on women`s mood (P<0.001). Also , mood was the most important factor that predicted level of quality of life in these women (P<0.001).

    Conclusion

    Lack of attention to psychological and spiritual status of the patients after mastectomy may provide conditions for unstable mood and can finally disrupt their quality of life. But, nurses can identify patients with psychological tensions and introduce them to consultancy centers to prevent mood disorders and promote their quality of life.

    Keywords: Breast cancer, Mastectomy, Mood, Quality of life
  • M Babaei*, Sh Mousavi, J Tosi, M Malek, R Eskandarian, J Moghimi, O Alimardani, F Latifi Afshar Page 37
    Introduction

    Hypoxemia can occur during upper gastrointestinal endoscopy with or without pharmacological sedation. Pulse oximetry saturation (SpO2) levels were assessed in patients attending for routine unsedated diagnostic upper gastrointestinal endoscopy to identify factors associated with oxygen desaturation.

    Methods

    A total of 300 patients who underwent upper gastrointestinal endoscopy without sedation were monitored with continuous pulse oximetry. Factors related to the patient, the examination, and the monitoring data that could predict severe desaturation were evaluated.

    Results

    Mild desaturation (SpO2 between 1-4%) was found in 143(47.7%) of the patients, while severe desaturation (SpO2≥5%) and hypoxemia occurred in 65 (21.7%) of patients, 40 (61.5%) of those had previous illnesses (p<0.001). The variables found to predict severe desaturation were basal SpO2 <95%, chronic obstructive pulmonary disease, anemia, age more than 60 years and coronary artery disease.

    Conclusion

    The decrease in SpO2 is related to increase in age, basal SaO2 < 95%, respiratory disease, coronary artery disease, and anemia, .We recommend continuous monitoring of SpO2 in these high-risk patients undergoing upper gastrointestinal endoscopy.

    Keywords: Endoscopy, Oxygen desaturation, Unsedation
  • M Mazarei*, A Mehrtash, MR Qhasemi, H Merat, M Taremi, A Javadi, A Ghodosi Page 43
    Introduction

    There are different methods to repair retinal detachment. In this trial the retinopexy in repairmen of retinal regmatogenesis RD is compared with other methods in Qazvin Teaching Hospitals during 1993-2003.

    Methods

    This out come study was conducted on 47 patients with S/B and retinal break cryopexy (group I) , 30 patients undergoing S/B with barrier laser photocoagulation around retinal breaks (group II) and 41 patients with S/B without retinopexy (group III). An encircling or segmental buckle was placed for all eyes. In some patients, subretinal fluid drainage (SRED) or anterior chamber paracentesis and intravitreal air dubble injection was performed. The patients were followed for 3 to 48 months. T. test, chi square and fisher exact test were used for data analysis.

    Results

    The groups were similar with respect to age, sex, lens status, visual acuity, type, number and location of break. There were no differences in the surgical procedure performed. The reattachment rate in group I was 91.5% , in group II 86.7% and in group III was 97.6%, a difference that was not significant.

    Conclusions

    With S/B procedure, retinal cryopexy does not seem to increase success rate of operation.

    Keywords: Rhegmatogenous Retinal Detachment, Retinopexy, Scleral, Buckling
  • M Hosein-Nejad, M Aziz- zadeh-Forozi*, S Mohammad-Alizadhe, AA Haghdoost Page 49
    Introduction

    Enhancing the nutritional condition of teenaged girls can be the most effective and fundamental preventive measure against chronic disease in years ahead. Knowing the predictive factors of behaviors is one the most efficient way of preventive programs in societies, especially in the developing countries. This study was conducted to determine the role of self– efficacy in predicting the dietary behaviors of Kerman high school girls in 2006-2007.

    Methods

    In this correlation study, girl students in Kerman high schools were selected as research population. Based on pilot study, sample size was estimated to be 800 students. Taking into consideration sample drop out, 900 questionnaires were distributed, and 812 were finally analyzed. Data were gathered using research– made questionnaire comprising of 5 parts including general & demographic questions, dietary behaviors, dietary self– efficacy, physical activity and exercise self– efficacy. Data were collected and analyzed following validity and reliability determination.

    Results

    Results indicated that most students (57/4%) were 16 years of age or younger, and the obtained total scores in the dietary behavior and related self- efficacy was 66% and 61%, respectively. The results of the multiple regression model showed that besides dietary self– efficacy, factors including level of fathers education, assessment of the family status in comparison with others from the student’s point of view, importance of safe and healthy food consumption, right of choosing desired foods, number of meals served with family, and mother’s occupation were among the predictive factors of dietary behavior.

    Conclusion

    The results have confirmed the role of self– efficacy concepts, according to Pender’s model as a health promoting behavior. Therefore, increased self– efficacy methods such adverbial stimulation and good model offer can be used as one of the health behaviors promotion factors

    Keywords: Self–efficacy, Nutritional Behaviors
  • S Behrouzifar*, Sh Zenouzi, MH Nezafati, H Esmaily Page 57
    Introduction

    Sleep disturbance is common in patients undergoing Coronary Artery Bypass Graft surgery and has been recognized for more than 30 years. New literature suggests the importance of sleep and rest for restoration, protection and promotion of function and wellbeing of these patients. Because of the importance of the role of nurses in diagnosis and treatment of sleep disorders, this study was conducted to determine possible effective factors on sleep quality and sleep quantity of patients after CABG.

    Methods

    This longitudinal, descriptive and correlational study was conducted on 91 patients admitted to Imam Reza Hospital in Mashad City in 2005-2006. Subjects were selected according to inclusion and exclusion criteria. Data was collected by interview in three stages: 24 hours before surgery, as well as 6 weeks and 10 weeks after surgery. Subjective sleep quality was measured with PSQI and sleep quantity was measured with sleep log. The first two interviews were done at the hospital clinic and the last via telephone. Data was analyzed in SPSS using student T test, Pearson correlation coefficient and General Linear Model.

    Results

    According to Univariable analysis, variables such as age (p=0.03), aorta clamp time (p=0.003), mechanical ventilation time (p=0.01), staying time in hospital (p=0.04) can affect sleep quantity 10 weeks after surgery. Previous history of sleep disorder (p=0.005), diabetes (p=0.02), use of diuretic drugs before surgery (p=0.04) and ACEI drugs after surgery (p=0.01) can affect sleep quality 10 weeks after surgery.

    Conclusion

    Sleep disorder history (p=0.01), use of diuretic drugs before surgery (p=0.04) and sleep quantity 6 weeks after surgery (p=0.01) have been the most effective factors on sleep quality 10 weeks after surgery, whereas quality of life 10 weeks after surgery (p=0.04) has been the most effective factor on sleep quantity 10 weeks after surgery. There is therefore a necessity for presenting approaches in order to eliminate and minimize modifiable factors.

    Keywords: Sleep quality, Sleep quantity, Coronary Artery Bypass Graft
  • MA Motlagh*, MR Rahbar, MJ Kabir Page 67

    Decentralization is the process of dispersing decision-making closer to the point of peripheral area, service or action. Basically decentralized governance, if properly planned and implemented, offers important opportunities for enhanced human development. The studies about this issue in different countries show that most of the decentralizations have been implemented in European countries and in comparison, the Middle East countries have been utilized lower degrees of the decentralization process. In fact, decentralization in the health system is a policy pursued for a variety of purposes including increase in service delivery effectiveness and equity, improving efficiency and quality, fairness of financial contribution and planning for choosing the most appropriate interventions for the health priorities in peripheral regions. To implement decentralized governance, there is a spectrum of different choices that the government should regulate their degrees. Providing an appropriate atmosphere for decentralization is essential, otherwise lack of planning and achievement can result in complications for the system.

    Keywords: Decentralization, Health, Health System, Iran
  • N Nouri-Majalan*, R Azizi, E Fotouhi Ardakani Page 73

    Concurrence of interstitial nephritis and uveitis named tubulointestitioal nephritis and uveitis syndrome (TINU) are unusual and uncommon presentations of interstitial nephritis. This syndrome is considered after ruling out other differential diagnoses. A-38-year old man presented with acute renal failure and uveitis. The histologic findings of renal biopsy showed acute tubulointestitioal nephritis. The patient had no clinical and paraclinical manifestations of other etiologies of interstitial nephritis and uveitis such as Wegener's granulomatosis , Sjogren's syndrome or sarcoidosis. The diagnosis of TINU-Syndrome was therefore considered. The patient was treated by oral and ophthalmic prednisolone and had a good response to treatment.

    Keywords: Tubulointerstitial Nephritis, Uveitis, Kidney Failure, Acute