فهرست مطالب

اخلاق و تاریخ پزشکی - سال دوم شماره 1 (فروردین 1387)

مجله ایرانی اخلاق و تاریخ پزشکی
سال دوم شماره 1 (فروردین 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/12/25
  • تعداد عناوین: 9
|
  • سرمقاله
  • محمد مهدی اصفهانی صفحه 1
    Abortion is one of the controversial issues discussed in medical ethics. We can formulate the argument which is put forward by the opponents of abortion as follows: 1) fetus has to be regarded as human being; 2) killing an innocent human being is morally wrong; 3) aborting is an example of killing and terminating a human being''s life. So, being engaged in aborting is morally wrong.
    In this paper, I am going to argue that the proponents'' argument with regard to the implausibility of categorizing fetus as human being is unjustified and wanting. In other words, the way in which the proponents of abortion talk about the idea of personhood is, inadequate and vague, semantically speaking. The outline of the argument is as follows. The proponents of abortion are confronted with a dilemma. According to the first horn of the dilemma, the proponents have to subscribe to infanticide which is morally wrong, intuitively speaking. According to the second horn of the dilemma, there is a semantic story which needs to be expressed by the proponents with regard to the cut-off point of the concept ‘personhood''. Otherwise, the first premise will not be convincing if raised in favour of the plausibility of committing abortion
  • شهرام رفیعیان صفحه 7
    شکل کارکرد بالینی پزشکان مبتنی بر یک چارچوب فلسفی است. در پزشکی مدرن غربی مدل زیست مکانیکی به عنوان زیر بنای تحقیق، آموزش و درمان انتخاب شده است. در این مقاله تلاش من بر این است که نشان دهم پیش نیاز ایجاد اخلاق در متن عمل در پزشکی، بازنگری در فهم وجود بشری به عنوان موجودی زیست مکانیکی است و در عوض باید مدلی جامع تر جایگزین شود که حتی المقدور، همه ی ابعاد انسانی را لحاظ کند. از دیدگاه فون فورستر، برای دست یافتن به اخلاق در متن زندگی به دو ابزار نیاز داریم: گفت وگو و متافیزیک. صرفا در پارادایمی که پزشک به زیست جهان بیمار توجه دارد گفت وگو شکل می گیرد و سؤالات متافیزیکی مورد بحث قرار می گیرند. این بدان معناست که همان طور که عام گرایان و خاص گرایان بر این نظر متفق هستند، برای تصمیم گیری درست اخلاقی ادراک زمینه ی مساله ی اخلاقی اهمیت کلیدی دارد. بنابراین، نیاز به چارچوب فلسفی جایگزینی برای بهبود اخلاقیات در پزشکی احساس می شود.
    کلیدواژگان: مدل زیست روان اجتماعی، مدل زیست مکانیکی، آموزش پزشکی، اخلاق پزشکی
  • زهرا توکل، وحید بزرگی صفحه 15
    در این مقاله ابتدا به بررسی اعتبار دانش سنتی در مقابل دانش مدرن در چارچوب بحث های فلسفه ی علم پرداخته شده است. پس از آن، با اشاره به افزایش توجه جهانی به دانش سنتی از جمله طب سنتی، مذاکرات جاری در مجامع بین المللی به ویژه سازمان جهانی مالکیت فکری برای حمایت از دانش سنتی مورد بررسی قرار گرفته است. آن گاه، پس از اشاره به ذخایر غنی کشورهای در حال توسعه به ویژه ایران در زمینه ی دانش و طب سنتی و گونه های زیستی مثل گیاهان دارویی که به طور وسیعی از طرف کشورهای توسعه یافته به یغما می رود، بر ضرورت تلاش برای ایجاد سازوکارهای لازم برای حمایت حقوقی از دانش و طب سنتی در هر دو سطح ملی و بین المللی تاکید شده است. سرانجام، پیشنهادهایی برای شناسایی، ثبت و حمایت از دانش و طب سنتی ارائه گردیده است.
    کلیدواژگان: دانش سنتی، طب سنتی، تنوع زیستی، حمایت حقوقی سازمان های بین المللی، فلسفه ی علم
  • مولودالسادات وکیلی نژاد، فاطمه قربان نژاد، سید ضیاءالدین تابعی، فرزاد محمودیان صفحه 31
    در پاسخ به افزایش نیاز به ارگان یا بافت، که متاسفانه به دلیل کمبود آن بسیاری از بیماران در زمان انتظار برای دریافت پیوند جان خود را از دست می دهند، محققان برای یافتن درمانی جایگزین هم چون پیوند عضو از حیوان به انسان به مطالعه پرداخته اند.
    اصطلاح Xenotransplantation (پیوند عضو از حیوان به انسان) واژه ای با ریشه ی یونانی است که به انتقال ارگان یا سلول از یک گونه به گونه ای دیگر اطلاق می شود. در این بررسی، این اصطلاح در معنای روندی به کار می رود که طی آن ارگان یا سلول از حیوان به بدن انسان بیمار پیوند زده می شود یا انتقال می یابد. بدیهی است این تکنولوژی نوین بشری در حیطه ی پزشکی، آثار و عوارض مختلف اخلاقی و اجتماعی را به همراه خواهد داشت و دلایلی آن را تایید یا مردود می نماید.
    پاره ای از دلایلی که برای به کار بردن این راه حل ارائه شده، عبارتند از: کمبود ارگان های پیوندی، امکان فراهم کردن بی حد ارگان های حیوانی، امکان کمک به بیماران مبتلا به هموفیل، دیابت، پارکینسون، آلزایمر و.... علی رغم مزایای ارائه شده، این موضوع به صورت یک معمای اخلاقی مطرح می شود و نکاتی چند باید مورد بررسی قرار گیرند (به عنوان مثال: پذیرش بیمار، سلامت اجتماعی، مسائل مذهبی، جنبه های اخلاقی، کیفیت زندگی، حقوق حیوانات و...). با این وجود مشکل رد پیوند به صورت hyperacute و امکان ریسک انتقال میکروارگانیسم ها از حیوان به انسان به صورت قابل توجهی آزمودن کلینیکی این روش درمانی را محدود کرده است.
    در این مطالعه، مروری اجمالی بر این مساله از دیدگاه اخلاقی و اجتماعی انجام شده و دیدگاه کارشناسان فقهی و مراجع اسلام در مورد این روش درمانی مطرح گردیده است.
    کلیدواژگان: پیوند عضو، حیوان به انسان، فقه، اخلاق
  • مریم عزیزی، پونه سالاری، سمیه ماهروزاده صفحه 41
    ابتلا به ویروس HIV یکی از مسائل مطرح در دنیای امروز است. تعداد زنان مبتلا به این ویروس در سراسر جهان در حال افزایش است. نکته ی قابل توجه این است که اکثریت این افراد از بیماری خود بی اطلاع بوده و در صورت باردار شدن، احتمال انتقال ویروس به فرزندان آنان وجود دارد. درحال حاضر در بعضی از کشورها غربالگری زنان باردار از نظر ابتلا به ویروس HIV اجباری گردیده است. در کشور ایران نیز پیشنهاداتی در مورد اجباری شدن یا داوطلبانه بودن چنین آزمایشی در زنان باردار ارائه شده است. در این مقاله با استفاده از رویکرد اخلاقی، به بحث در این زمینه پرداخته می شود.
    در ابتدا با کلید واژه های مادر باردار، ایدز، مسائل اخلاقی و انتقال عمودی، جست وجو در سایت های مختلف نظیرGoogle scholar، Medline، Web of Sciences، BMC، Salamatiran انجام شده و سپس اطلاعات جمع آوری شده، بازنگری و تحلیل شدند.
    غربالگری روتین HIV در دوره ی بارداری معمولا به سختی می تواند با رضایت آگاهانه سازگار شود. منافع بالقوه ی کودکان متولد نشده و مادران آن ها باید با اصل اخلاقی احترام به استقلال افراد هماهنگ شود تا مادران بتوانند داوطلبانه و با آگاهی کامل تصمیم بگیرند. غربالگری HIV در تمام زنان باردار باید همراه با مشاوره، به صورت داوطلبانه و به عنوان یک استاندارد مراقبتی انجام شود؛ و مشاوره قبل از آزمایش باید با ارائه اطلاعات ضروری همراه باشد.
    کلیدواژگان: زنان باردار، رویکرد اخلاقی، HIV، انتقال عمودی
  • ناهید خداکرمی، شراره جان نثاری صفحه 51
    از حقوق زنان باردار و خانواده ی آنان است که از حق و حقوق خود آگاهی داشته باشند و با اطلاع کامل از مزایا و معایب هر روش درمانی در روند تصمیم گیری درمان و مراقبت خود نقش فعال داشته باشند.
    مطالعه ی حاضر با هدف بررسی میزان آگاهی مادران باردار با منشور حقوق بیمار و زنان باردار و هم چنین مداخلات درمانی و مراقبتی طراحی و به اجرا در آمد.
    در یک مطالعه ی مقطعی و آزمایشی 60 مادر 35-19 ساله که از زمان زایمان آن ها 1 تا 3 ماه گذشته بود و جهت برخورداری از خدمات تنظیم خانواده یا بهداشت و سلامت کودک خود به مراکز بهداشتی درمانی منتخب مراجعه نموده بودند مورد بررسی قرار گرفتند.
    نتایج نشان داد که مادران در زمان خاتمه ی بارداری خود از نوع و چگونگی برنامه ی بهداشتی قبل و پس از اجرا آگاهی کافی نداشتند. گرچه کلیه ی شرکت کنندگان در این مطالعه و خانواده ی آنان رضایت خود را قبل از بستری اعلام نموده بودند، 83/6 درصد آنان اظهار نمودند اطلاعات کافی در حین اخذ رضایت در اختیار آنان قرار داده نشده است. 2/43 درصد زنان در زمان دریافت خدمات مراقبتی، سلامتی و بهداشتی حین و بعد از زایمان، احساس راحتی کامل داشتند. حدود 87 درصد زنان ابراز نمودند که هرگز در مورد مزایا و مضرات نوع زایمان اطلاعاتی دریافت نکرده بودند. 73 درصد زنان در طی بارداری 10 بار یا بیش تر سونوگرافی شده بودند و 93 درصد زنان بدون داشتن درد زایمان و در تاریخ تقریبی بستری شده بودند.
    بسیاری از زنان باردار نه تنها مراقبت استاندارد و مناسب دریافت ننموده بودند، بلکه در مورد عوارض و مزایای مداخلات انجام شده (دارو، آزمایشات، سونوگرافی، اینداکشن، پروسه ی درمان و جراحی و.. .) در طی بارداری و زایمان خود اطلاعات کافی از تیم درمانی خود (پزشک، ماما، پرستار) دریافت نکرده بودند.
    به نظر می رسد که زنان باردار ایرانی از حقوق کامل خود در زمینه ی درمان و مراقبت های ضروری و استاندارد مطلع نبوده و در عملکرد تیم درمان نیز در اجرای پروتکل ها و مداخلات درمانی و مراقبتی منطبق با اصول اخلاقی و استاندارد فاصله ی معنی داری مشاهده می شود. مطالعات وسیع تر در زمینه ی حقوق بهداشت باروری و اخلاق حرفه ای زنان و مامایی پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: اتونومی، مراقبت زنان باردار، حقوق زنان باردار
  • محمد آقاجانی، ناهید دهقان نیری صفحه 59
    رعایت حریم بیماران از حقوق بنیادین هر انسان به شمار می رود و یکی از اهداف اصلی نظام خدمات سلامتی است. حریم شخصی به عنوان حس هویت، ارزش و شان فردی، استقلال و داشتن فضای خصوصی تعریف می شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان رعایت حریم فیزیکی، اطلاعاتی و روانی- اجتماعی بیماران توسط تیم درمان در بخش اورژانس است.
    این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی- تحلیلی است. 360 بیمار بستری در بخش اورژانس بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای شامل دو قسمت مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه ی حریم شخصی در ابعاد گوناگون حریم فیزیکی (13 سؤال)، اطلاعاتی (7 سؤال) و روانی- اجتماعی (21 سؤال) بود. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (کای اسکوئر و همبستگی پیرسون) در نرم افزار SPSS ویرایش 5/11 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج نشان داد که در حدود نیمی (6/50 درصد) از بیماران رعایت حریم خود را در سطح ضعیف و متوسط و 4/49 درصد از آن ها رعایت حریم خود را در سطح نسبتا خوب بیان کردند، هم چنین رعایت حریم یک سوم بیماران در ابعاد فیزیکی (1/36 درصد) و روانی- اجتماعی (9/31 درصد) در سطح متوسط و حریم اطلاعاتی (6/30 درصد) در سطح نسبتا خوب بود. برخی از متغیرهای دموگرافیک ارتباط معنی داری با رعایت حریم بیماران داشتند.
    با توجه به این که رعایت حریم اکثریت بیماران در واحد مربوطه در سطح نامناسب قرار دارد، لذا توجه خاص متخصصان بالینی به این امرو و آموزش آن و نیز انجام اقداماتی جهت رعایت مناسب حریم بیماران امری ضروری است.
    کلیدواژگان: حریم فیزیکی، حریم اطلاعاتی، حریم روانی، اجتماعی، تیم درمان، بخش اورژانس
  • حمیدرضا کوهستانی، نیره باغچقی صفحه 71
    استفاده از دارونما در بعضی از موارد مؤثر است، اما مشکلات اخلاقی مهمی را نیز به دنبال دارد. در رابطه با استفاده از دارونما توسط پرستاران اطلاعات کافی به خصوص در ایران وجود ندارد. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی و علل استفاده از دارونما توسط پرستاران و هم چنین آگاهی و عملکردشان در رابطه با تجویز دارونماست.
    این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی مقطعی است. جامعه ی آماری آن 200 پرستار شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی اراک بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه ی دو قسمتی بود که در قسمت اول اطلاعات دموگرافیگ و در قسمت دوم سؤالاتی در رابطه با میزان، علل، آگاهی و عملکرد پرستاران در رابطه با استفاده از دارونما در مراقبت های بالینی مطرح شده بود.
    فقط 10 پرستار (5 درصد) معتقد بودند که تحت هیچ شرایطی نباید به بیمار دارونما تجویز شود. 65 درصد پرستاران (130 نفر) حداقل یک بار از دارونما استفاده کرده بودند و در تمامی موارد به بیمار بیان شده بود که داروی واقعی دریافت کرده است. اکثریت این پرستاران (66/66 درصد) بیان کردند که به طور متوسط اغلب یک بار در ماه از دارونما استفاده می کنند. شایع ترین علت استفاده از دارونما، تشخیص بی مورد بودن تقاضای بیمار برای دارو (100 مورد) بود. شایع ترین علامتی (90 مورد) که با دارونما درمان شده بود، درد بود. 3/42 درصد از پرستاران (130/55) بیان کردند که دارونما در بعضی از موارد مؤثر بوده است.
    اکثر پرستاران از دارونما در مراقبت های بالینی استفاده کرده بودند و احتمالا ادامه خواهند داد. باید نقش درمانی دارونما، مکانیسم و ملاحظات اخلاقی آن به پرستاران آموزش داده شود و مورد بحث قرار گیرد.
    کلیدواژگان: دارونما، مراقبت های بالینی، پرستار