فهرست مطالب

نشریه علوم سیاسی
سال دهم شماره 3 (پیاپی 40، پاییز 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/08/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مقالات
  • عبدالوهاب فراتی صفحه 7
    حوزه علمیه قم در همان سال های اولیه تاسیس، متاثر از روند تجددگرایی آمرانه در ایران به محدودیت گرایید و به شدت غیرسیاسی شد. اما با پایان دوران حرمان خود، زمانی که به سیاست بازگشت، هرگز به مشروطه برنگشت و کوشید با تامل در دانش سنتی خود، به بازسازی نظریه حکومت اسلامی بپردازد. این نظریه که متاثر از الزامات زمان، واجد عناصری نسبتا مدرن بود کوشید با طرح دولت دینی در قلمرو مفهوم سرزمین ملی از هویت اسلامی در قبال آن چه تهاجم غرب خوانده می شد، دفاع کند.
    کلیدواژگان: حکومت اسلامی، مشروطه، گنوسی، پرتاب شدگی
  • شمس الله مریجی صفحه 29
    اشغال عراق در ابتدای سده حاضر، از حوادث مهمی می باشد که پی آمدهای آن، نه تنها منطقه استراتژیک خلیج فارس، بلکه همه جهان را در بر گرفته است.
    پاسخ به این سؤال که سناریوی اشغال عراق، چگونه نوشته شده و چه اهدافی را دنبال می کرده است، می تواند بیان گر حوادث مشابه بعدی باشد. برای دست یابی به این هدف باید موضع کشورهای همسایه و منطقه، و رویکرد داخلی گروه ها و مرجعیت، بررسی گردد. نویسنده در این نوشتار سعی دارد تا با تکیه بر شواهد و اسناد موجود در جهت این امر مهم گام بردارد.
    کلیدواژگان: عراق، مرجعیت، گروه ها و احزاب، اشغالگری، استعمار، اهداف
  • حمید حیدری صفحه 53
    نظریه پردازی سیاسی شامل دو دسته تلاش می شود: نخست، مفهوم سازی و واژه پردازی درباره مقولات سیاسی و دوم، بحث و استدلال برای اثبات گزاره های سیاسی. حضرت امام نیز به عنوان یک نظریه پرداز سیاسی، هم به کار مفهوم سازی در سیاست پرداخته اند و هم به پاسخ گویی به پرسش های اصلی مطرح در سیاست. این مطلب، موضوع بخش نخست این مقاله می باشد.
    در قسمت دوم مقاله، مفهوم سازی حضرت امام درباره قانون و انواع آن، بحث خواهد شد. چنان که ملاحظه خواهد شد، حضرت امام در خصوص قانون، در کنار قانون تکوینی الهی، از قانون تشریعی الهی، قانون بشری برنامه ریز و قانون بشری تکمیلی یاد می کنند و با این مفهوم سازی به غنای ادبیات سیاسی اسلامی کمک می کند.
    در قسمت سوم، نظریه پردازی حضرت امام درباره دو اصل حکومت توسط قانون و قانونیت مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در سیاست، دو پرسش اصلی باید بررسی شود: نخست این که «چه کسی باید حکومت کند؟» و دیگری این که «چگونه باید حکومت کرد؟». نظریه حضرت امام درباره پرسش نخست، یعنی ولایت فقیه، مشهور است. در قسمت سوم مقاله حاضر، یکی از پاسخ های ایشان به پرسش دوم در سیاست بررسی می شود. از دیدگاه حضرت امام، جامعه اسلامی را باید با اصل حکومت قانون و نیز اصل قانونیت، در کنار سایر اصولی که مورد بحث این مقاله نمی باشند، اداره نمود.
    کلیدواژگان: سیاست، حکومت، قانون، اندیشه سیاسی امام خمینی
  • عنایت الله یزدانی، هجرت ایزدی صفحه 75
    حادثه 11 سپتامبر 2001 اثر شگرفی بر سیاست خارجی امریکا؛ به ویژه در ارتباط با خاورمیانه بر جای گذاشت. مسلمانان به عنوان عاملان این حادثه معرفی شدند. این در حالی بود که برخی کشورهای اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران در همان ابتدا، این حادثه تروریستی را محکوم کردند.
    از آن جا که فرقه های مختلفی در اسلام وجود دارد، لازم است نگاهی عمیق و جدی نسبت به جریان های اسلام گرای رادیکال و احیاگر اسلامی شود.
    این مقاله در صدد آن است تا این دو جریان و نقش آنها بر تحولات بین-المللی را مورد بررسی قرار دهد. هم چنین به این سؤال مهم پاسخ دهد که اصطلاح تروریسم اسلامی، متوجه کدام یک از این جریان هاست؟ مفروض مقاله این است که وهابیسم و متولیان آن؛ یعنی طالبان و القاعده، نقش ویژه ای در تروریست خواندن مسلمانان داشته اند؛ در حالی که اسلام، ترور را ممنوع کرده است.
    کلیدواژگان: تروریسم، تروریسم اسلامی، بنیادگرایی، طالبان، القاعده
  • احسان پورحسین صفحه 99
    بدون شک، به سبب تلازم حق و تکلیف در فرهنگ اسلامی، هم چنان که مردم، دارای حقوقی هستند و حاکم، در جهت ادای این حقوق، مسئولیت هایی دارد، و در برابر مردم دارای حقوقی است که ادای آنها بر عهده مردم است و برای رسیدن به اهداف متعالی جامعه اسلامی، مشارکت عموم مردم اجتناب ناپذیر است که بخشی از این مشارکت، در قالب بیعت و انتخابات تحقق می یابد.
    در این نوشتار، در پی آن است تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که نگرش اسلام به منزله کامل ترین مکتب توحیدی به مسئله بیعت و انتخابات چیست؟ به عبارت دیگر آیا بیعت و انتخابات در قالب مشارکت و فعالیت سیاسی مردم، حق آنهاست یا تکلیف دینی آنان؟ در پاسخ به این سؤال معتقدیم که اگر حق آنان باشد، کسی نمی تواند این حق را سلب کند؛ چنان که نمی تواند آنها را به استفاده از این حق، مجبور کند. مردم آزادند مثلا در انتخابات شرکت کنند یا نکنند، اما اگر تکلیف شرعی باشد، گرچه ممکن است در قوانین جامعه، مجازاتی برای آن در نظر گرفته نشده باشد، اما بدون تردید، شخصی که در انتخابات شرکت نمی کند، مستحق مجازات اخروی خواهد بود.
    کلیدواژگان: بیعت، رای، حق رای، اسلام، نظام سیاسی، انتخابات
  • کریم خان محمدی صفحه 123
    نگارنده در این نوشتار، ضمن مفهوم شناسی «جهانی شدن» و بیان دو خاستگاه اجتماعی و فن آورانه این مفهوم، به ابعاد چهارگانه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، اشاره و هر کدام از ابعاد مذکور را با توجه به دو رویکرد خوش بینانه و انتقادی، مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
    نگارنده، معتقد است «جهانی شدن» به صورت یک پروسه و صیرورت طبیعی، صرفا در سطح ارتباطات، امکان دارد. بنابراین، جهانی شدن در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی؛ به ویژه فرهنگی، با چالش های جدی روبه رو است. جهانی شدن ارتباطات، یک تیغ دو لبه است، هم زمان با ظهور همسانی در قلمرو سیاست و فرهنگ، تنوع و تعارض نیز جوانه می زند. پس سخن از «دولت واحد جهانی» و«فرهنگ واحد جهانی» گزافه است.
    کلیدواژگان: جهانی شدن، جهانی سازی، تنوع فرهنگی
  • حکیمه عزیزاللهی صفحه 143
    آن چه در این نوشتار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته، دیدگاه رنه گنون اندیشمند مسلمان غربی در مورد ماهیت مدرنیته می باشد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که مدرنیته از نظر رنه گنون ماهیتی مثبت دارد یا منفی؟ بی شک رنه-گنون یکی از منتقدان مدرنیته است که سعی کردیم در این پژوهش با استفاده از مدل توماس اسپریگنز اندیشه وی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
    کلیدواژگان: مدرنیته، سنت، رنه گنون، توماس اسپریگنز
  • گزارش علمی
  • عبدالقیوم سجادی صفحه 159
    قبل از طرح بحث، توضیح کوتاهی در مورد عنوان داده می شود، چون به نظر می رسد عنوان، نارساست و گویایی چندانی ندارد؛ زیرا وقتی گفته می شود، چالش لیبرالیسم و طالبانیسم در افغانستان، برداشت گویا از این عنوان، تقابل و رویارویی طالبانیسم و لیبرالیسم در افغانستان است که اگر این باشد چیز تازه ای نیست و حداقل در عرصه سیاسی این چالش یا رویارویی وجود دارد. پس باید به دنبال نکته ای بود که طرح بحث در آن تازگی داشته باشد. زمانی که چالش طالبانیسم و لیبرالیسم در افغانستان مطرح می شود، به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه حضور گفتمان های دیگری در کنار طالبانیسم و لیبرالیسم؛ به خصوص اسلام گرایانی که نه لیبرال هستند و نه طالبانی، می تواند وجود داشته باشد که به گونه ای از صورت مسئله حذف می شود. امروزه وقتی سخن از چالش لیبرالیسم و طالبانیسم در افغانستان مطرح می شود، به مفروض دیگری اشاره می شود و آن این است که افغانستان سرزمین افراط و تفریطهاست. در عرصه اندیشه ای، یا اسلام گرایی در چهره طالبانیسم مشاهده می شود یا نوگرایی در چهره لیبرالیسم، اما چیزی که بتواند بین طالبانیسم و لیبرالیسم مسیر اعتدال و میانه را پوشش دهد، حلقه مفقوده است. و سعی می شود در ارتباط با چگونگی و دلایل اقدام این حلقه مفقوده سخن به میان آید. تردیدی نیست در این که در برابر طالبانیسم به منزله یکی از گفتمان های نسبتا رایج در افغانستان امروز، لیبرالیسم وجود دارد، اما سؤال اساسی این است که در سرزمینی مثل افغانستان آیا طالبانیسم یا لیبرالیسم می تواند راه حلی برای زندگی سیاسی باشد یا نه؟ طبعا پاسخ منفی است. حال اگر پاسخ منفی است، سؤال بعدی که مطرح می شود این است که آیا می تواند در میان لیبرالیسم و طالبانیسم گفتمان سومی را مطرح کرد یا خیر؟ و آن گفتمان سوم دارای چه ویژگی ها و نقاط ضعفی می تواند باشد؟
    قبل از این که به آن گفتمان میانه ای که به نظر می رسد نه تنها ضرورت امروز جامعه افغانستان بلکه اکثرکشورهای اسلامی است، اشاره شود، باید بحث را از این جا آغاز کرد که در کشوری مثل افغانستان، طالبانیسم و لیبرالیسم، گفتمان امروزی نیست و دارای ریشه های تاریخی است. همراه با تحولات سیاسی، افت و خیزهایی در هر یک از این دو گفتمان مشاهده می شود، گفتمان طالبانیسم ذاتا حداقل در کلیت خود برآمده از جامعه دینی و اسلامی است؛ یعنی مهم ترین ویژگی که طالبانیسم با انتصاب به آن هویت پیدا می کند، صورت بندی هویت سیاسی شان بر اساس داده ها و نشانه هایی است که بار دینی و ایدئولوژیک دارند. و در آن جا سخن از امارت اسلامی، تکلیف دینی، سیاست شرعی و امثال اینهاست. خب! چنین گفتمانی در جامعه ای که 99% آن مسلمان هستند مطابق با مقتضای عصر آن جامعه خواهد بود، اما از طرف دیگر، این جامعه که به این مفاهیم سیاسی علاقه مند است و دلبستگی درونی دارد و با روبرو شدن با یک سری از نیازهای زمانه ضرورت های عصر را می بیند؛ هم چنین اکتشافات، اختراعات و پروسه توسعه ابعاد مختلف حیات اجتماعی را مشاهده می کند؛ پس در نتیجه این تحولات جدید است که ضرورت بازنگری در این مفاهیم و نشانه ها مطرح می شود. طالبانیسم آمادگی بازبینی و بازخوانی این نشانه ها براساس تحولات و تطورات اجتماعی را ندارد و در مقابل، ضرورت های زمانه و مقتضیات عصر، انسان مسلمان را نسبت به هویتی که به نام دین و شریعت به او می دهند را می بیند که نسبت به تحولات و ضرورت های زمانه سخنی برای گفتن ندارد. او ناگزیر به یک نوع گسست یا فاصله گرفتن از نشانه هایی است که در گفتمان طالبانیستی قابل بازنگری نیست و در نتیجه به سوی تفکر یا گفتمان لیبرالیستی کشیده
  • احمد نقیب زاده صفحه 177
    پیشنهاد مرکز (پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی) برای بحث، موضوعی است که مطابق روز و مشکلات آن می باشد. بنده درخصوص برخی از مسائلی که در کشور جریان دارد، حساسیت های خاصی دارم؛ از جمله این که در کشور، مدارسی تاسیس می شوند که برای ثبت نام، چند میلیون پول می گیرند و بر سردرشان نوشته شده است: مدرسه غیر انتفاعی؛ در حالی که مدرسه، کاملا انتفاعی است. اغلب اوقات، شعارها یا مفاهیمی در جامعه مطرح شده و سپس رها می شوند0 غربی ها هر موضوعی را که مطرح می کنند راهکارش را هم به دنبال آن نشان می دهند و وارد عمل می شوند، اما چرا چنین چیزی در کشور ما اتفاق نمی افتد؟
|
  • Abdolvahhab Forati Page 7
    The seminary school of Qom in the beginning years of its establishment was forced toward a limited non-political behavior due to the despotic modernization. However, after this frustrating period, when it returned to politics, it never inclined toward Constitutionalism. Instead, it tried to reconstruct the theory of Vellayat-e Faqih, resorting to its traditional knowledge. This theory, which included some relatively modern elements due to the circumstances of the time, aimed to defend the Islamic identity against the so-called invasion of the Western culture, proposing the program of an Islamic state on the basis of the concept of national homeland.
  • Shamsollah Mariji Page 29
    The occupation of Iraq at the beginning of the present century is an important event whose consequences affect on not only the Middle East but also the whole world. Answering the question that how the scenario of the occupation of Iraq was written and what objectives it had can shed light on similar future events. To do so, it is necessary to study the positions of the neighboring and other countries in the region, the attitudes of the political groups and religious authorities. The writer aims to do so on the basis of the existing evidence and documents.
  • Hamid Heidari Page 53
    Political theorization is classified into two groups: first, conceptualizing political categories, second, arguing to prove political propositions. As a political theoretician, Imam Khomeini both conceptualized new political categories in the political arena and answered the main questions raised in politics. This is covered in the first part of the paper. The second part concerns with Imam Khomeini’s conceptualization of law and types of laws. In fact, in addition to formative divine laws, he also speaks of religious divine laws, human planning laws, and human complementary laws, thereby, enriching the Islamic political literature. The third part of the paper studies Imam Khomeini’s theorization about the two principles of rule by law and lawfulness. There are two questions which should be addressed in politics: who should rule and how should one rule. Imam’s well-known answer to the first question is Wellayat-e Faqih. The third part of the paper evaluates one of his answers to the second question. From Imam Khomeini’s perspective, an Islamic society should be ruled on the basis of two principles, rule by law and lawfulness, along with other principles not discussed in the paper.
  • Enayatollah Yazdani Page 75
    The 9/11 event in 2001 had a profound influence on the foreign policy of the United States, especially in the Middle East. The Muslims were introduced as the agents while some Islamic countries, such as the Islamic Republic of Iran, denounced this terrorist act. Since there are many Islamic sects, I must have deeper and more serious look at the radical and revivalist Islamic currents. The paper aims to study these two currents and their role in the international developments. It also explains to which of these currents the term ‘Islamic terrorism’. The paper assumes that Vahhabism and its supporters, i.e. Taliban and al-Qaeda, was the main cause of the Muslims’ being called terrorist.
  • Ehsan Poorhossein Page 99
    Undoubtedly, rights and duties have mutual relationships in the Islamic culture. People have some rights and the ruler is responsible to satisfy their rights. In the same way, the ruler has rights which people have to observe. As a result, the participation of the public is needed for the Islamic society to attain its lofty objectives. A part of this participation is realized in allegiance and election. The paper aims to answer the question that what the attitude of Islam is towards allegiance and election. In other words, are allegiance and election, as a form of people’s political participation, parts of their rights or their religious duties? I believe that if they are people’s rights, no one can deny them such rights; in the same way, no one can force them to use their rights. They are free to take part in the election or not. However, if they are people’s religious duties, one who does not take part in the election should be punished in the hereafter though there might not be any punishment included in the law.
  • Karim Khan-Mohammadi Page 123
    After elaborating on the concept of globalization and its two technological and social origins, I will evaluate four dimensions of globalization, i.e. economic, political, social, and cultural ones, on the basis of a both optimistic and critical approach. I believe globalization as a natural process is possible only at the level of communications. Thus, it faces serious political, economic, social, and specifically, cultural challenges. The globalization of communication is a razor with two blades; along with the appearance of uniformity in politics and culture, diversity and conflicts appear, as well. Thus, speaking of a ‘unitary global state’ is nonsensical.
  • Hakimeh Azizollahi Page 143
    I will elaborate on the ideas of Rene Guenon, the Muslim intellectual, about the nature of modernity. In fact, the paper wants to explain whether modernity, from the viewpoint of Rene Guenon, has a positive or negative nature. Undoubtedly, he is one of the critics of modernity and I will try to analyze his ideas on the basis of Thomas Springs’ model.