فهرست مطالب

Kermanshah University of Medical Sciences - Volume:12 Issue: 4, 2008

Journal of Kermanshah University of Medical Sciences
Volume:12 Issue: 4, 2008

  • تاریخ انتشار: 1387/10/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • صفحه 330
    ورزش های فلکسوری ویلیام برای همه نوع کمردرد غیراختصاصی پیشنهاد می شود. اما مطالعه کارآزمایی بالینی که به تاثیرات این ورزش به صورت اختصاصی بپردازد وجود ندارد، بنابراین مطالعه حاضر به منظور تعیین تاثیر ورزش های فلکسوری ویلیام بر شدت درد و ناتوانی، در دو گروه از بیماران کمردرد غیراختصاصی و انتشاری مزمن، انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی بود و در زاهدان انجام شد. 32 بیمار با کمردرد مزمن در دو گروه کمردرد غیراختصاصی (16 بیمار) و گروه کمردرد انتشاری مزمن (16 بیمار) قرار گرفتند. هر دو گروه به مدت دو هفته تمرین های فلکسوری ویلیام را انجام دادند. نتایج براساس پرسشنامه درد مک گیل و پرسشنامه ناتوانی رولاند- موریس که روز اول و روز آخر برای هر بیمار تکمیل شد جمع آوری گردید. یافته ها براساس آزمون تی مستقل و تی زوجی تحلیل شد.
    یافته ها
    در گروه کمردرد غیراختصاصی نمره درد مک گیل از 4/3± 6/17 به 8/2±1/7 تغییر یافت (05/0>P). در گروه کمردرد انتشاری مزمن نمره درد مک گیل از 7/4±2/23 به 3/3± 8/8 کاهش یافت (05/0>P). نمره پرسشنامه ناتوانی رولاند- موریس بعد از درمان بین دو گروه معنادار شد (05/0>P). نمره ناتوانی گروه کمردرد غیر اختصاصی کم تر از گروه کمردرد انتشاری مزمن بود.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که انجام تمرین های فلکسوری ویلیام می تواند درد بیماران با کمردرد غیراختصاصی و کمردرد انتشاری مزمن را کاهش دهد، اما بر کاهش میزان ناتوانی در گروه کمردرد غیراختصاصی مؤثرتر از گروه کمردرد انتشاری مزمن است.
  • صفحه 343
    سرخ کردن یکی از روش های رایج برای پخت غذا می باشد که در حین آن فرآورده های مضر تشکیل می شود و در روی پایداری روغن اثر می گذارد. این مطالعه به منظور بررسی میزان پایداری اسیدهای چرب موجود در روغن های سرخ کردنی و مایع تهیه شده از بازار ایران در جریان سرخ کردن طراحی شده است.
    مواد و روش ها
    در مطالعه حاضر، 5 نمونه روغن سرخ کردنی و 12 نمونه روغن مایع از بازار ایران جمع آوری و نمونه گیری شدند. سپس به وسیله مطالعه آزمایشگاهی، نمونه های جمع آوری شده مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا همه روغن های سرخ کردنی و 6 نمونه از روغن های مایع تحت آنالیز HPLC قرار گرفتند. سپس همه روغن ها قبل و بعد از سرخ کردن تحت آنالیز شیمیایی قرار گرفتند. از روش های آماری توصیفی برای توصیف داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    در آنالیز HPLC، بالاترین درصد اسیدهای چرب ترانس در روغن های سرخ کردنی مشاهده شد (3/26%). بیشترین مجموع اسیدهای چرب ترانس و اشباع 7/33 درصد بوده است و کم ترین مجموع اسیدهای چرب ترانس و اشباع 9/5 درصد بود. میزان اندیس های شیمیایی در طی افزایش دفعات سرخ کردن در روغن های سرخ کردنی بالا رفت و همچنین در بررسی روغن های مایع، میزان اندیس ها پس از سرخ کردن نسبت به قبل از آن، افزایش نشان داد. بحث: یافته های تحقیق حاضر حاکی از آن است که میزان پایداری روغن های سرخ کردنی موجود در بازار ایران در طی سرخ کردن پایین می باشد و قابلیت استفاده برای چندین بار سرخ کردن را ندارند. به علاوه این بررسی ها نشان دادند که روغن های مایع نیز برای سرخ کردن مناسب نمی باشند.
  • صفحه 358
    سرطان به عنوان یک بیماری قابل پیش گیری و مدیریت در نظر گرفته می شود. به علاوه طراحی برنامه برای پیش گیری و کنترل سرطان نیازمند داشتن اطلاع در مورد سطح آگاهی جامعه هدف در مورد این بیماری است. هدف مطالعه حاضر، بررسی سطح آگاهی در مورد عوامل خطر و علایم هشداردهنده سرطان و عوامل مؤثر بر سطح آگاهی بر اساس یک مطالعه جامع است که روی ساکنان شهر تهران انجام شده است.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر یک پژوهش مقطعی است که یک نمونه 2500 نفری را به عنوان نماینده افراد 18 سال و بالاتر ساکن شهر تهران مورد ارزیابی قرار داده است. نمونه مورد مطالعه از طریق روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب و اطلاعات از طریق یک پرسشنامه جامع جمع آوری گردید. داده های حاصل با استفاده از نوع خاصی از مدل رگرسیونی به نام رگرسیون کلاس پنهان تجزیه و تحلیل گردیده است.
    یافته ها
    9/52 درصد پاسخ دهندگان زن، 1/47 درصد در گروه سنی 30-18 سال بوده و مابقی بالاتر از 30 سال سن داشتند. در مجموع 4/45 درصد پاسخ دهندگان ابراز کرده اند که در مورد سرطان کسب اطلاع نموده اند که به ترتیب، رسانه ها و مطالعه شخصی با 6/82 و 3/48 درصد مهم ترین منابع تامین اطلاع برای این افراد بوده اند. نتایج نشان داد که به ترتیب 2/12 و 2/24 درصد افراد مورد بررسی دارای آگاهی بالا نسبت به عوامل خطر و علایم هشداردهنده سرطان بودند. مهم ترین متغیر اثرگذار بر سطح شناخت، تحصیلات می باشد. از دیگر متغیرهای مؤثر می توان به جنس و سابقه خانوادگی وجود بیماری سرطان اشاره کرد. زنان و نیز افراد دارای سابقه خانوادگی، شانس بیشتری برای قرار گرفتن در کلاس آزمودنی های دارای آگاهی بالا هستند. وضعیت تاهل صرفا بر شناخت علایم هشداردهنده تاثیر معنادار آماری دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سطح آگاهی جامعه مورد مطالعه، هم در مورد عوامل خطر و هم علایم هشداردهنده سرطان به ویژه در مورد عوامل و علایمی که شناخت آن ها نیازمند اطلاعات ویژه از سوی پاسخ دهندگان می باشد پایین است. نتایج مطالعه حاضر در مورد سطح شناخت، عوامل تعیین کننده آن و منابع کسب اطلاع در مورد بیماری سرطان سرنخ ها و رهنمودهای با ارزشی را به منظور طراحی استراتژی های پیش گیری و کنترل سرطان به ویژه در حوزه آموزش فراهم می کند.
  • صفحه 376
    گلیکوکانژوگیت ها مولکول هایی دارای یک قند متصل شده به چربی یا پروتئین هستند. قند انتهایی گلیکوکانژوگیت ها به صورت کاملا اختصاصی توسط ترکیباتی به نام لکتین ها شناسایی می شود. گلیکوکانژوگیت ها در فرایندهای مختلف تکوینی نقش مهمی را ایفا می نمایند. در پژوهش حاضر با استفاده از روش لکتین هیستوشیمی تغییرات تکوینی برخی از گلیکوکانژوگیت ها در طی تکوین غضروف مکل بررسی شد تا بتوان از این طریق به زمان های بحرانی در طی تکوین این غضروف پی برد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه جنین های 15-10 روزه و رویان 18 روزه موش های Balb/C در فرمالین، فیکس شدند و برش های سریال از این نمونه ها تهیه شد و سپس در مجاورت سه نوع لکتین کنژوگه شده با آنزیم HRP شامل: max Glycine (SBA) اختصاصی برای قند N - استیل گالاکتوزآمین (GalNAc)، Arachis hypogaea (PNA) اختصاصی برای دی ساکارید گالاکتوز / N - استیل گالاکتوزآمین (Gal/GalNAc) و Maclura Pomifera (MPA) اختصاصی برای گالاکتوز (Gal) قرار گرفتند و سپس این واکنش های آنزیمی با مطالعات میکروسکوپ نوری بررسی گردیدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل نشان داد که قند انتهایی GalNAc و دی ساکارید انتهاییGalNAc / Gal از ابتدای تجمع سلول های مزانشیمی در مرکز کمان اول تا تکوین نهایی غضروف مکل و تبدیل آن به استخوان حضور داشته اند، اما قند انتهایی Gal نیز از روز 13 به بعد قابل شناسایی گردید.
    نتیجه گیری
    بر اساس این یافته ها گلیکوکانژوگیت های دارای قند انتهاییN – استیل گالاکتوز آمین و دی ساکارید انتهایی گالاکتوز/N- استیل گالاکتوز آمین در کلیه مراحل تکوین غضروف مکل از تجمع سلول های مزانشیم تا تمایز کندروسیت ها به استئوبلاست ها در سطوح و ماتریکس سلول ها نقش داشته اند. به علاوه گلیکوکانژوگیت های دارای قند انتهایی گالاکتوز احتمالا تنها در فرایند تمایز کندروسیت ها به استئوبلاست ها نقش مؤثری را ایفا نموده اند.
  • صفحه 391
    نارسایی حاد کلیه یک مشکل شایع در بخش مراقبت های ویژه نوزادان است که در بیشتر موارد همراه با سپسیس، آسفیکسی و نارسی رخ داده و می تواند منجر به افزایش مرگ و میر و معلولیت گردد. هدف از مطالعه حاضر، تعیین شیوع، سیر بیماری، عوامل خطرزا وپیش آگهی زودرس در نوزادان مبتلا به نارسایی حاد کلیه در کرمانشاه در سال 1382می باشد.
    مواد و روش ها
    دراین مطالعه توصیفی، نوزادان بستری شده در بخش نوزادان بیمارستان رازی کرمانشاه مورد بررسی قرارگرفتند. معیار تشخیص نارسایی حاد کلیه ((ARF در این بیماران عبارت از: کراتینین سرم مساوی یا بیش تر ازmg/dl 5/1و اوره سرم مساوی یا بیش تر ازmg/dl 50 به همراه سیر بیماری مطابق با نارسایی حاد کلیه بود. روش نمونه گیری به صورت نمونه های در دسترس از میان نوزادان بستری بود که دارای معیارهای مذکور بوده اند، سپس کلیه اطلاعات لازم از پرونده بیماران استخراج و با استفاده از آزمون تی و کای اسکویر مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در بررسی انجام شده از بین 938 نوزاد بستری شده، 32 بیمار (41/3%) نارسایی حاد کلیه داشتند. 5/62 درصد از این نوزادان مذکر و 5/37 درصد مؤنث بودند. همچنین 63/15 درصد نارس، 75 درصد رسیده و 37/9 درصد دیررس متولد شده بودند. 75/68 درصد مبتلایان 5-1 روزه و 25/31 درصد 28-6 روزه بودند، وزن تولد در50 درصد موارد طبیعی، در 75/43 درصد کم تر از 2500 گرم و در 25/6 درصد کم تر از1500 گرم بود. شایع ترین بیماری زمینه ای، سپسیس در 88/38 درصد و در مرحله بعدی پنومونی و کم آبی هرکدام 34/8 درصد بود. ناهنجاری های مادرزادی همراه در 45/37 درصد از بیماران وجود داشت. شیوع نارسایی حاد کلیه از نوع اولیگوریک 75/18 درصد بود. 5/62 درصد از نوزادانی که نارسایی حادکلیه داشتند فوت نمودند. اقدامات درمانی در 75 /92 درصد از بیماران نگه دارنده بود و در 25/6 درصد موارد، بیماران نیازمند دیالیز بودند.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که در بخش نوزادان بیمارستان رازی کرمانشاه نارسایی حادکلیه، به طورشایع همراه با بیماری های قابل پیش گیری مانند سپسیس رخ می دهد. همچنین اداره این بیماران در اغلب موارد با اقدامات نگه دارنده و بدون انجام دیالیز، مقدور می باشد.
  • صفحه 401
    سرطان کولورکتال یکی از سرطانهای شایع جهان می باشد. در سرطان کولورکتال آسیب های ژنتیکی و عادت های غذایی نقش اصلی را ایفا می نمایند. ژن P53 مهم ترین ژن مهارکننده سرطان می باشد. میزان جهش اگزون 7 ژن P53 در نمونه های سرطانی کولورکتال در نواحی مختلف متفاوت گزارش شده است که می تواند با پیش آگهی بیماری ارتباط داشته باشد. هدف از مطالعه حاضر، تعیین ارتباط جهش اگزون 7 ژن P53 با پیش آگهی بیماری در سرطان کولورکتال می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است و در روی 80 نمونه سرطانی کولورکتال که طی سال های 85-1382 به بیمارستان های شهر اصفهان مر اجعه کرده بودند انجام شد. DNA نمونه ها با روش فنل کلروفرم در بخش ژنتیک دانشکده پزشکی اصفهان استخراج گردید و اگزون 7 ژن P53 با PCR تکثیر گردید و متعاقب الکتروفورز افقی با روش SSCP جهش اگزون 7 تعیین شد. با روش ایمونوهیستوشیمی پایداری پروتئین P53 مشخص شد. داده ها با آزمون کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    از 80 نمونه مورد مطالعه، در 4 نمونه (5%) جهش مشاهده شد،که با پایداری پروتئینP53 همراه بود. بین جهش اگزون 7 ژنP53 با پایداری پروتئین ارتباط معنادار وجود داشت (001/0p<). ولی بین جهش و مرحله تومور ارتباط معنادار وجود نداشت (05/0P>). دو مورد از نمونه های همراه با جهش و یک مورد از نمونه های غیرجهش دار به بافت کبد، متاستاز داشتند. طول بقاء سه سال پس از تشخیص و پیگیری در بیماران با جهش، کم تر از بیماران بدون جهش بود.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که تمام جهش های اگزون 7 ژن P53 با پایداری پروتئین P53 همراه می باشند و وجود جهش در بیماران با پیش آگاهی بد در سرطان کولورکتال همراه بود.
  • صفحه 413
    آب ماستیک ها به میزان وسیعی در عملیات ماشین کاری برای خنک و روان کاری عملیات و کاهش اصطکاک بین قطعه و ابزار و در نتیجه کنترل حرارت حاصله به کار می روند. آب ماستیک ها به 4 گروه اصلی روغن های نامحلول، روغن های محلول، آب ماستیک های نیمه سنتتیکی و سنتتیکی تقسیم می شوند. عوارض مختلف تنفسی، پوستی، سرطان و حتی عقیمی به مواجهه با آب ماستیک ها نسبت داده می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان مواجهه کارگران با این آلاینده و همچنین بررسی عوامل مؤثر بر انتشار آن در یک شرکت خودروسازی بوده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع مقطعی می باشد که در واحدهای ماشین کاری تولید سیلندر و سرسیلندر یک شرکت خودروسازی در دو فصل بهار و تابستان انجام شد. از میان 300 کارگر شاغل در این سالن ها، 75 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در مطالعه شرکت داده شدند. از 38 نفر نمونه برداری ذرات کل و از 37 نفر نمونه برداری ذرات توراسیک صورت گرفت. نوع آب ماستیک مصرفی در صنعت مورد مطالعه از نوع محلول در آب بود. نمونه برداری و تعیین میزان مواجهه بر مبنای روش NIOSH5524 انجام گرفت و از پمپ نمونه برداری فردی، فیلتر هولدر 37 میلی متری، فیلتر تفلونی و سیکلون فردی استفاده گردید. همچنین برای بررسی تاثیر دما و سرعت جریان هوای سالن ها بر میزان هوابردهای آب ماستیک از انمومتر حرارتی استفاده شد، لذا همزمان با نمونه برداری فردی، این دو عامل نیز اندازه گیری گردیدند. سپس داده ها با آزمون های آماری تی، من ویتنی، آنوا، رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردیدند.
    یافته ها
    براساس یافته های مطالعه حاضر، میانگین مواجهه کارگران با ذرات کل معلق معادل 3/1 ±65/2 و ذرات توراسیک معلق معادل 95/0± 64/1 میلی گرم بر مترمکعب بود و میانگین مواجهه با میست های کل آب ماستیک معادل 92/0 ±19/2 و با میست های توراسیک آب ماستیک معادل 88/0±28/1 میلی گرم برمترمکعب بود. همچنین مشخص شد میزان مواجهه در سالن سیلندرتریمری بیشتر از سالن های سرسیلندرتریمری و دانوبات بوده (05/0(P< و دما برمیزان انتشار میست های آب ماستیک تاثیر معنادار دارد(05/0(P<.
    نتیجه گیری
    کلیه مقادیر سنجش شده کم تر از حدود مجاز مواجهه mg/m3 5 (TLV-TWA،PEL) بود، هرچندکه در مقایسه با مقدار پیشنهادیmg/m3 5/0(NIOSH-REL) کلیه کارگران در معرض مواجهه با تراکمی بیشتر از حد پیشنهادی بودند. نتایج نشان داد که در میان متغیرهای جوی مطالعه شده، دمای سالن نقش مهمی در افزایش تولید و انتشار میست های آب ماستیک دارد (576/0r =).
  • صفحه 424
    بررسی فراوانی و علل تکرار کلیشه های پرتونگاری یکی ازعوامل اساسی در ارزیابی عملکرد پرتونگاران و تجهیزات هر سرویس رادیولوژی محسوب می گردد. بررسی فیلم های تکراری نشان گر منابع خطا و محدوده هایی است که می تواند بهبود یابد. فیلم های تکراری علاوه بر تحمیل هزینه اضافی، عامل افزایش غیرضروری دوز تابشی به جمعیت بیماران است. باتوجه به آمار متفاوت در خصوص فراوانی کلیشه های تکراری و عدم اطلاع از وضعیت آن در مراکز رادیولوژی کرمانشاه، مطالعه حاضر طراحی و در مراکز منتخب این شهر در سال 1385 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی بود و طی یک دوره پنج ماهه در روی پرتونگاری های ساده انجام پذیرفت. کلیشه های تکراری توسط کارشناسان کنترل کیفی جمع آوری و اطلاعات مربوط به مشخصات جمعیت شناختی بیمار، پرتونگار و علل تکرار هر کلیشه، مشخص ودر چک لیست های منطبق بر اهداف مطالعه ثبت گردید. سپس داده ها به کمک آمار توصیفی بررسی شد.
    یافته ها
    طی مدت مطالعه در مجموع 11109 پرتونگاری انجام شد و مورد بررسی قرار گرفت. فراوانی کلیشه های تکراری 730 مورد بود که 6/6 درصد از کل کلیشه ها راتشکیل می داد. بیشترین درصد تکرار مربوط به بیمارستان امام رضا (ع) با5/8 درصد بود. بالاترین فراوانی تکرار ناشی از عوامل تابش نامطلوب (7/2%) ثبت گردید. از نظرمنطقه مورد پرتونگاری ناحیه جمجمه و سینوس ها با 12درصد بیشترین فراوانی تکرار کلیشه را داشتند. بیشترین فراوانی تکرارکلیشه نزد بیماران با محدوده سنی 90-76 (7%)و بی سواد(3/7%) بود. نتایج نشان داد فراوانی تکرار کلیشه ها نزد بیماران مذکر 4/6 درصد و در بیماران مؤنث 8/6 درصد است. دربیماران ساکن شهر این فراوانی 5/6 درصد و در روستاییان 7/6 درصد ثبت شد. در مقایسه مواردی که جنسیت پرتونگار با بیمار غیرهمسان بود فراوانی تکرار کلیشه بیشتر(9/6%) بود. بیشترین فراوانی تکرارکلیشه در بین پرتونگارانی با رتبه دانشجو (9%) و سپس کارشناسان (7/6%) و با سابقه کاری زیر دو سال (8/9%) مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    گرچه در مطالعه حاضر، فراوانی تکرار کلیشه های پرتونگاری (6/6%) همانند تحقیقات مشابه است، ولی این مقدار در بعضی مراکز و در مناطق خاصی از بدن قابل قبول نیست. لذا توجه به کالیبراسیون منظم تجهیزات، دوره های آموزش ضمن خدمت، به کارگیری پرتوکاران ثابت و متناسب با حجم کار،آموزش بیماران قبل از آزمون، تهیه جداول عوامل تابش، نظارت کامل بر کار دانشجویان کارآموز و به کارگیری تجهیزات پرتونگاری نوین و دیجیتال نقش به سزایی در کاهش فراوانی کلیشه های تکراری و افزایش بهره وری مراکز رادیولوژی دارد.
  • صفحه 435
    اختلال افسردگی و اختلال اضطرابی به ویژه اختلال پانیک از اختلالات شایع روانپزشکی است که با اختلال عملکردی واضح همراه هستند و از آن جایی که بعضی از بیماری های پزشکی به خصوص اختلال تیروئیدی، ممکن است تابلوی مشابه این اختلالات روانپزشکی را تقلید و یا عاملی در جهت تسریع آن ها باشند، مطالعه حاضر به منظور ارزیابی دقیق تر بیماران مراجعه کننده به درمانگاه روانپزشکی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی بود و برای بیماران با اختلال افسردگی اساسی و اختلال پانیک مراجعه کننده به درمانگاه روانپزشکی یا بستری در بخش روانپزشکی درخواست آزمایش های هورمونی تیروئیدی (با رو شimmune chemiluminescences) می شد. پس از جمع آوری جواب آزمایش ها، داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    از مجموع 103 بیمار، 47 بیمار اختلال افسردگی اساسی (6/45%)، 37 بیمار اختلال پانیک (9/35 %) و 19 بیمار (5/18%) هر دو اختلال را به صورت هم زمان داشتند. 4/18 درصد بیماران با اختلال افسردگی، هیپوتیروئیدی تحت بالینی داشتند. در 2 بیمار با اختلال افسردگی و 2 بیمار با اختلال پانیک فقط کاهش سطح T4 مشاهده شد. سطح T3 در تمام بیماران طبیعی گزارش شد.
    نتیجه گیری
    توجه به مسایل عضوی بدن، به عنوان عوامل زمینه ساز مشکلات روان شناختی، باتوجه به بهبودی قابل توجه و پیش آگهی مناسب تر در صورت درمان مسایل زمینه ای مذکور، دارای اهمیت بسیاری است که یکی از مسایل مهم در این خصوص اختلالات هورمونی به ویژه اختلالات تیروئید می باشد. با توجه به شیوع 38/6 درصدی اختلال تیروئیدی در بیماران با اختلال افسردگی اساسی و شیوع 4/5 درصدی اختلال تیروئیدی در بیماران با اختلال پانیک می توان گفت که توجه به مسایل پزشکی بیماران مراجعه کننده به درمانگاه های روانپزشکی و تشخیص به موقع اختلال احتمالی تیروئیدی و درمان آن ها، سبب تسهیل برگشت بیماران به شرایط عادی زندگی می گردد.
  • صفحه 442
    پنوموتوراکس کاتامنیال یک بیماری نادر است که در اثر وجود بافت اندومتریال در داخل قفسه سینه ایجاد می گردد و با ایجاد پنوموتوراکس در طی 48-24 ساعت پس از شروع قاعدگی تظاهر می یابد. در مطالعه حاضر یک مورد بیمار مبتلا به پنوموتوراکس کاتامنیال گزارش می شود. گزارش مورد: بیمار خانم 17ساله ای بود که با علایم و نشانه های درد سینه، تنگی نفس، تاکی پنه و کاهش صداهای تنفسی در سمت راست قفسه سینه بستری شد. علایم بیمار هم زمان با قاعدگی شروع شده و سابقه حملات مشابه را در قاعدگی های قبلی می داد. در گرافی ساده قفسه سینه، پنوموتوراکس سمت راست مشاهده شد. برای بیمار توراکوستومی لوله ای تعبیه شد و از طریق آن پلورودز شیمیایی انجام شد، سپس برای 6 ماه تحت درمان با دکاپیتیل (آنالوگGNRH) قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    تشخیص این بیماری بالینی است. در تمامی بیماران در سن باروری، که دارای علایم تنگی نفس، درد سینه و پنوموتوراکس و وجود سابقه ای از علایم عودکننده در قاعدگی های قبلی می باشند لازم است برای تشخیص زودهنگام و شروع درمان اختصاصی به احتمال این بیماری فکر کرد.
|
  • Page 330
    Williams flexion exercise is recommended for any kind of non-specific low back pain. However, no clinical trial study has yet determined its effect. This study examines the effect of Williams flexion exercise on pain intensity and disability in patients with chronic non-specific and referral low back pain.
    Materials And Methods
    This clinical trial study included 32 patients with CLBP, assigned into 2 groups of non-specific low back pain (n=16) and referral low back pain (n=16). Both groups received a two-week Flexion exercise intervention. Data was collected using Mc-Gill pain questionnaire and Roland Morris disability questionnaire completed once on the first and again on the last day of the period before and after the intervention. The data were then analyzed using independent and paired t-tests.
    Results
    For the non-specific group, Mc-Gill pain score decreased from 17.6±3.4 to 7.1±2.8 (P<0.05), and in referral group from 23.2±4.7 to 8.8±3.3 (P<0/05). A significant statistical difference was observed in the mean score obtained from Roland Morris disability questionnaire after the treatment (p<0.05) for the two groups. Disability score for the non-specific group was lower than that of the referral group.
    Conclusion
    Our result supported the effectiveness of Williams flexion exercise in reducing the pain in patients with chronic non-specific and referral low back pain. In terms of reducing disability, better result was observed for the non-specific group compared to the referral group.
  • Page 343
    Frying is one of the most popular cooking methods. However, harmful substances are created during the frying process, with the stability of oil negatively affected. This study evaluates the stability of fatty acid content of several cooking and frying oils available on the Iranian market during the process of frying.
    Materials And Methods
    Samples from 5 different frying oils and 12 samples of oils for cooking (natural lipids) were collected. All the frying oils as well as 6 samples of oils for cooking were subjected to fatty acid analysis using high performance liquid chromatography (HPLC). Frying performance of all the samples was chemically analyzed before and after the frying. Data were analyzed using a descriptive methods.
    Results
    The highest amount of trans fatty acids (up to 26.3% of total fatty acids) was found in some frying oils. The maximum and minimum of the sum of trans and saturated fatty acids were 33.7% and 5.9%, respectively. Chemical parameters of oils degradation were increased for the over-used frying oils. The parameters also went up for the cooking oils after the frying.
    Discussion
    This study shows a low stability of the frying oils available on the Iranian market making them unsafe for over using for the frying purposes. In addition cooking oils are not recommended for frying at all.
  • Page 358
    Cancer is considered to be one of the preventable and manageable diseases. To design an intervention program aimed at prevention and management, data on the level of knowledge of the disease among the target population is required. The present study examines the level of awareness about the risk factors and signs of cancer based on a comprehensive study among the Tehran general population. It also presents the factors affecting the level of understanding of the disease among the sample.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study included 2500 people aged over 18 in Tehran. The sample was selected using multistage cluster sampling and the data collected through a comprehensive questionnaire. The obtained data were analyzed using a special regression model i.e. latent class regression.
    Results
    Women comprised %52.9 of the participants. %47.1 of the sample was aged between 18- 30 and the rest were over 30 years of age. Overall, %45.4 of the subjects had obtained some information about cancer. The most important sources were mass media and self study at %82.6 and %48.3 respectively. High knowledge about risk factors and warning signs were obtained in %12.2 and %24.2 of participates respectively. The most important determinant of knowledge was education. The other important determinants were gender and family history. The women and participants with a family history of the disease had higher chance to be classified in higher knowledge level group. Marital status was only positively correlated with awareness of the signs.
    Conclusion
    The results showed a low level of awareness about the risk factors and the warning signs, in particular for the ones that require specific information on the part of the participants. Findings of the study provide valuable guidelines toward the formulation of relevant cancer prevention strategies, especially in the area of education.
  • Page 376
    Acute renal failure (ARF) is a common problem in the neonatal intensive care unit (NICU). In most cases, ARF is associated with other conditions such as sepsis, perinatal asphexia and prematurity that could result in mortality and morbidity. This study examines the prevalence, the course of illness, early prognosis and risk factors associated with development of ARF in the neonatal period.
    Materials And Methods
    This descriptive study included 938 neonates admitted to Kermanshah Razi Hospital. ARF was defined when serum creatinine level ≥1.5mg/dl with the serum urea ≥50mg/dl and course of illness was compatible with ARF. Convenient sampling was carried out, selecting the patients based on the above mentioned criteria. Medical records of these patients were reviewed and the data were then analyzed using SSPSS software, chi- square t test.
    Results
    32 out of 938 patients (3.41%) had ARF, of whom 62.5% were males and 37.5% females. The figure for term, preterm, and post term neonates was 75%, 15.63% and 9.37% respectively. 68.75% were aged 1-5 with 31.25% between 6-28 days. While a normal birth weight was observed in 50% of the cases, 43.75% of the patients had a low birth weight, with 6.25% belonging to the very low birth weight group. Sepsis was the most common condition at 38.88%, followed by pneumonia and dehydration at 8.34% each. Associate congenital anomalies were present in 37.45% of the cases. Frequency of oliguric renal failure was 18.75% and mortality of neonates with ARF was 62.5%. Therapeutic interventions were supportive in 92.75% of the cases, and peritoneal dialysis was required for the other 6.25%.
    Conclusion
    The study showed that at Razi hospital, ARF was commonly associated with preventable conditions such as sepsis. In most cases, patients can be managed using conservative therapy with no need for dialysis.
  • Page 401
    Colorectal cancer (CRC) is one of the most prevalent cancers in the world. Genetic disorders and dietary habits play a part in CRC. The most important cancer suppressor gene is P53. Different mutations rates in 7th exon of p53 gene are reported in different areas which may have a relationship with prognosis of CRC. This study examines the relationship between mutation in 7th exon of P53 gene and the prognosis of CRC.
    Materials And Methods
    This descriptive analytical study included 80 CRC cases hospitalized in Isfahan between 2003 and 2007. The DNA samples were extracted through phenol chloroform isoamil alcohol. In genetic department of Isfahan medical faculty. The 7th exon of P53 gene was amplified using specific primers in a PCR assay. After that mutation was detected by gel electrophoresis and SSCP analysis. P53 gene expression was detected by immunohistochemical methods. Data was analyzed using chi-square test.
    Results
    From the total of 80 specimens, 4 (5%) had mutation in 7th exon. The positive specimens demonstrated over expression for p53 gene. There was a significant (p<0/001) relationship between 7th exon mutation and over expression of p53 protein. However, the relationship between stage tumor and mutation in 7th exon of p53 gene was not significant (P>0.05). Two samples with mutations as well as one sample without mutation showed metastases in the liver tissue. The prognosis of CRC was 3 years after diagnosis. And follow-up was less in patients with mutation compared to those without mutation.
    Conclusion
    The result showed that all mutations in 7th exon of p53 are accompanied by p53 over expression. The mutation in 7th exon of p53 gene is associated with poor prognosis in CRC.
  • Page 413
    Metalworking fluids (MWFs) are widely used in metal working operations for cooling down, lubricating and reducing the friction between tools and work pieces which result in controlling the heat produced. Exposure to MWFs causes several adverse effects including respiratory problems, skin diseases, cancer and even infertility. This study examines workers’ exposure to MWF mist and the factors affecting the dispersion of it in an automobile factory.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was carried out in metal working units (producing cylinder and cylinder head) of an automobile manufacturing factory during two seasons of spring and summer. From the total of 300 people working in the factory 75 workers were randomly selected. 38 workers were tested for total particulate status and 37 for the thoracic particulate status. The MWF used in unites was soluble. Using NIOSH 5524 method, sampling and exposure evaluation was carried out with personal air sampling pump, closed-faced 37-mm cassette, 37-mm diameter 2-µm pore size Teflon and personal cyclone. Thermal anemometer was used to measure the air temperature and air velocity. Data were analyzed using T, mann withney, ANOVA, regression, Pearson correlation coeficent tests.
    Results
    The mean of workers exposure to total and thoracic dust were 2.65 ± 1.3 and 1.64 ± 0.95 mg/m3 respectively. The above values for MWF mists were 2.19 ± 0.92 and 1.28 ± 0.88 mg/m3 respectively. The results indicated a higher exposure to MWF mists in Terimery workplace than that of Donobat and Terimery Cylinder Head (P<0.05). Temperature had positive effect on MWF mists dispersion (P<0.05).
    Conclusion
    All exposure levels were under the threshold limit value level (TLV-TWA, PEL = 5 mg/m3). However, they were well above the NIOSH Recommend Exposure level (REL = 0.5 mg/m3). The result showed that air temperature is an important factor in increasing MWF mists production and dispersion (r= 0.572).
  • Page 424
    The examination of radiographics repeat rate and the causes are considered as one of the main factors in assessing the performance of radiographers and the function of the equipments in radiography services. The analysis of repeated films can reveal sources of the errors and areas where improvement can be made. Apart from imposing additional charges, the repeats are responsible for unnecessary exposure to a higher radiation dose on the part of the patients. There have been some inconsistent reports of the repeat rate in kermanshah radiography centers. Therefore, this study was designed and carried out in some selected hospitals in Kermanshah in 2006.
    Materials And Methods
    For this descriptive study, plain X-rays were examined over a period of five-months. Repeated films were collected by quality control technicians. Demographic information of the patients and the radiographers as well as the causes of the repeats were determined. They were then recorded into a checklists designed based on the research specific objectives. Data were then analyzed using a descriptive method.
    Results
    A total of 11109radiography was performed over the period. 730 repeated cases were identified. The repeat rate was 6.6%. The highest repeat rate belonged to Imam Reza Hospital at 8.5%. The most important cause of the repeat came out to be unsatisfactory exposure at 2.7%. Skull and sinuses were the two most repeated a rays (12%). Patient aged 76-90 (7%) and the uneducated (7.3%) scored the highest in terms of the number of the repeats they had. The other figures for the repeats were 6.8%, in females and 6.4% in males and in urban 6.5% and rural 6.8%. A high repeat rate (6.9%) occurred when the radiographer and the patient were of the opposite sex. Radiographers with a work experience under 2 years scored higher on the number of the repeats (9/8%), with students of radiography coming out second (9%) as opposed to technicians who had the least number of the repeats (6/7%).
    Conclusion
    The result revealed the repeat rate (6/6%) consistent with those reported in other similar studies. Yet such rate could not be tolerated for some centers and also some specific areas of the body. Therefore, a number of preventive measures including regular calibration of equipments, in-service training of the staff, employing permanent radiographers in a number proportionate to the work load, giving instruction to the patients, supervising the student radiographers, using new digital radiographic equipments could be implemented to reduce the repeat rate and also improve the safety and efficiency of radiography centers.
  • Page 442
    Catamenial pneumothorax is a rare disease caused by presence of endometrial tissues in chest cavity showing itself with pneumothorax 24 to 48 hours after the beginning of menstrual period. A case of Catamenial pneumothorax is presented here.
    Case Presentation
    The case was a 17-year-old young woman admitted to hospital with symptoms and signs including chest pain, dyspnea, tachypnea and decreased breath sounds in right hemithorax started with her menstrual period. The patient had a history of similar attacks in her previous menstrual periods. Right pneumothorax was observed in the x-ray. Tube thoracostomy was inserted and chemical pleurodesis was administered. Treatment with decapeptil (GNRH analog) injection continued for 6 months.
    Conclusion
    Diagnosis of the disease is clinical. Early diagnosis and treatment is recommended for all the patients in reproductive ages with dyspne, chest pain and pneumothorax as well as a history of recurring symptoms during the previous menstrual periods.