فهرست مطالب

محیط شناسی - سال سی و پنجم شماره 1 (پیاپی 49، بهار 1388)

فصلنامه محیط شناسی
سال سی و پنجم شماره 1 (پیاپی 49، بهار 1388)

  • 156 صفحه، بهای روی جلد: 20,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/03/10
  • تعداد عناوین: 13
|
  • خسرو اشرفی صفحات 1-8
    در این مقاله روش های مرتبه بالای MPDATA و روش تفاضل محدود فشرده (CFDM) به معادله فرارفت یک و دوبعدی برای کاربرد در مدل سازی انتشار آلودگی هوا، استفاده می کنند. روش های MPDATA، پخش ایجادشده توسط روش پادبادسو را با اضافه کردن جمله ضد پخش خنثی می کنند که به این طریق دقت روش بالا می رود، در صورتی که در روش های فشرده خود روش ذاتا به دلیل لحاظ کردن رابطه ضمنی بین مشتق تابع و خود تابع از دقت بالایی برخوردار است. در این تحقیق شبیه سازی معادله فرارفت در حالت یک بعدی در شبکه های 11، 21، 41، 81، 161، 321 و 641 نقطه ای و در حالت دوبعدی در شبکه های 11*11، 21*21، 41*41، 81*81، 161*161 و 321*321 برای روش MPDATA و در شبکه های 11*11، 21*21، 41*41 و 81*81 برای روش فشرده انجام شده است. با انجام این شبیه سازی دو نکته اساسی مورد مطالعه قرار گرفته است. اول این که دقت این دو روش در شبیه سازی معادله فرارفت ارزیابی شده است. به طوری که در حالت یک بعدی دقت شبکه 641 نقطه ای روش MPDATA با دقت شبکه161 نقطه ای روش فشرده برای هر دو خطای مطلق نسبی و خطای RMS نسبی تقریبا برابر است. در حالت دو بعدی خطای شبکه 321*321 روش MPDATA معادل خطای شبکه 41*41 روش فشرده است. این موضوع دقت بیشتر روش فشرده را نشان می دهد. نکته دوم در این شبیه سازی، زمان محاسبات است. زمان محاسبات روش فشرده بمراتب بیشتر از روش MPDATA به دست آمده است، به طوری که در حالت یک بعدی این زمان به طور میانگین (در شبکه های مختلف) برای روش فشرده 333 برابر روش MPDATA است و در حالت دوبعدی این عدد به مقدار 306 برابر می رسد.
    کلیدواژگان: روش های مرتبه بالای MPDATA، روش های مرتبه بالای تفاضل محدود فشرده، معادله فرارفت، مدل سای انتشار آلودگی هوا
  • رویا زلقی، احمد لندی، هادی عامری خواه صفحات 9-16
    با توجه به افزایش دمای کره زمین طی سالهای اخیر و عزم جامعه جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای به جو، در این تحقیق نیروی برخی از اراضی کشاورزی از نظر میزان تصاعد، یا جذب گازهای گلخانه ای CO2 و CH4 بررسی شد. برنج و گندم به عنوان دو غله راهبردی کشور برای این منظور انتخاب شدند و میزان هدررفت کربن به فرم گازهای گلخانه ای از خاک های زیر کشت این دو محصول، در منطقه آب تیمور در جنوب اهواز با روش اتاقک بسته و با استفاده از گاز کروماتوگرافی اندازه گیری شد. نتایج، نشان دهنده تصاعد CH4 در شرایط غیرهوازی کشت برنج است و مزرعه برنج تولید کننده CH4با متوسط تصاعد 22/2 میلیگرم کربن بر متر مربع در روز به صورت متان است. تصاعد متان در پایان دوره رشد برنج در مهرماه به حداکثر مقدار خود می رسد که به دلیل تداوم شرایط غرقاب در خاک و افزایش فعالیت باکتری های بی هوازی تولید کننده متان است. درحالی که مزرعه گندم جذب کننده CH4 جوی با متوسط 11/0 میلیگرم بر متر مربع در روز است، که علت آن وجود شرایط هوازی در خاک و فعالیت باکتری های اکسیدکننده متان و درنتیجه مصرف متان جوی است. تصاعد CO2 در هر دو مزرعه در نیمه دوم سال افزایش یافت و رابطه مستقیمی با حضور گیاه در مزرعه، تجزیه بقایای آلی و دمای محیط دارد.
    کلیدواژگان: گاز گلخانه ای، مزرعه برنج، مزرعه گندم
  • علی اکبر عظیمی، رضا فولادی فرد، غلامرضا نبی بید هندی صفحات 17-24
    نیکل از فلزات سنگینی است که به صورت گسترده ای در آلیاژها، پیگمان ها، صنایع آبکاری و صنایع تولید باتری استفاده می شود. روش های معمولی برای حذف فلزات سنگین از چنین پساب هایی؛ رسوب دهی شیمیایی به صورت هیدروکسید، یا سولفید و تعویض یونی است که این روش ها علاوه بر هزینه بالا که باعث خودداری صاحبان صنایع از کاربرد چنین روش هایی می شود، مشکل تولید لجن حاصل از رسوبات شیمیایی را نیز به دنبال دارند. استفاده از جاذب های بیولوژیک در حذف آلاینده های خطرناکی مانند فلزات سنگین به علت کاهش معضل لجن،صرفه اقتصادی، کارایی بالا و سازگاری با محیط زیست بسیار مورد توجه واقع شده است. در این تحقیق جذب فلز نیکل توسط بایوسالید حاصل از تصفیه فاضلاب شهری در رآکتور ناپیوسته مورد مطالعه قرار گرفت. پیش تصفیه بایوسالید شامل خشک سازی، خردسازی و دانه بندی بین مش 50 تا 120 بوده است. سینتیک جذب نیکل از مدل درجه دوم کاذب پیروی کرده و زمان تعادل جذب آن را می توان معادل دو ساعت در نظر گرفت. میزان اختلاط بهینه در سیستم جذب 150الی 250 دور بر دقیقه به دست آمد. افزایش pH موجب افزایش جذب شده و افزایش جذب چشمگیری در بازه سه الی چهار مشاهده شد؛ همچنین پایین آوردن pH موجب کاهش جذب شده و می توان pH واجذبی را زیر دو عنوان کرد. حذف فلز صورت نگرفته که می توان به عنوان نتایج مدل سازی جذب، پیروی مطلوب جذب نیکل از مدل لانگمویر را نشان داده و حداکثر ظرفیت جذب نیکل (qmax)توسط بایوسالید 195/0 میلی مول بر گرم بایوسالید خشک(442/11 میلی گرم بر گرم) برآورد شده و ثابت لانگمویر(Kd)، 238/0 میلی مول برلیتر (96/13 میلی گرم بر لیتر) به دست آمد.
    کلیدواژگان: جذب بیولوژیکی، نیکل، بایوسالید، سینتیک جذب، ایزوترم جذب
  • روح الله نوری، محمد علی عبدلی، اشکان فرخ نیا، آلاله قائمی صفحات 25-30
    پیش بینی کمیت تولید، نقشی اساسی در بهینه سازی و برنامه ریزی سیستم مدیریت مواد زاید جامد شهری دارد. اما به دلیل طبیعت ناهمگون و تاثیر عوامل متنوع و خارج از کنترل بر تولید، همواره با مشکلات زیادی همراه بوده است. شبکه عصبی مصنوعی اخیرا در بسیاری از کاربردهای مهندسی نظیر مهندسی محیط زیست به عنوان ابزاری قدرتمند در مدلسازی مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق با توجه به دینامیک و پیچیده بودن سیستم مدیریت مواد زاید جامد، از مدل ترکیبی شبکه عصبی مصنوعی با تابع آموزش لونبرگ-مارکویت و تبدیل موجک (مدل عصبی-موجکی) برای پیش بینی کمیت تولید هفتگی در شهر تهران استفاده شده است. برای این منظور از مجموعه زمانی تولید این شهر در فاصله زمانی سالهای 1380 تا سه ماهه نخست 1385 که به صورت هفتگی مرتب شده بودند، استفاده شد. بعد از آموزش و تست مدلهای شبکه عصبی و شبکه عصبی-موجکی نتایج این مدلها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که استفاده از تبدیل موجک در پیش پردازش متغیرهای ورودی، تاثیر مثبتی در پیش بینی میزان تولید هفتگی در این شهر ایجاد کرده، به طوری که موجب افزایش چشمگیری در دقت محاسبات مدل شده است. این بهبود در مورد ضریب همبستگی مدل ها (R2) در مرحله صحت سنجی، از 5/0 در مدل شبکه عصبی به 9/0 در مدل شبکه عصبی-موجکی است. همچنین معیار قدرمطلق میانگین خطای نسبی نیز در مدل شبکه عصبی از 99/5 درصد به 92/1 درصد در مدل شبکه عصبی-موجکی کاهش پیدا کرده است.
    کلیدواژگان: پیش بینی هفتگی تولید، شبکه عصبی مصنوعی، شبکه عصبی، موجکی، تهران
  • آزاده ذوالفقاری باغبادرانی، مژگان امتیازجو، صدیقه مهرابیان، داریوش فرخانی، سیدمحسن حسینی صفحات 31-40
    روش های بسیاری برای حذف لکه های نفتی از آب استفاده شده اند. اصلاح شیمیایی با استفاده از عوامل پراکنده ساز عمده ترین روش پاک سازی مورد استفاده است، چون باعث معلق سازی ذرات نفتی گشته و تاثیری مثبت بر تجزیه زیستی نفت خام می گذارد. بسیاری از انواع پراکنده سازها دارای مشکل سمی بودن، یا عدم تجزیه پذیری زیستی اند. در این پروژه، به مقایسه اثر بخشی و میزان تجزیه پذیری دو پراکنده ساز پارس1 و پارس 2(ساخته شده به وسیله پژوهشگاه شرکت نفت فلات قاره ایران)با پراکنده ساز گملنOD 4000) (Gamlenپرداخته ایم، تا بتوانیم مؤثرترین و تجزیه پذیرترین پراکنده ساز را برای جزیره سیری انتخاب کنیم. در دریای جزیره سیری از 8 ایستگاه با طول و عرض جغرافیایی مختلف نمونه برداری به عمل آمد و به کمک روش های معمول میکروبیولوژی و تحت شرایط استریل، میکروارگانیسم ها جداسازی و خالص سازی شد. سپس با استفاده از روش تعبیه چاهک توانایی رشد باکتری ها و قارچ های جدا شده، در حضور سه پراکنده ساز گملن، پارس1، پارس2 و ترکیب این سه پراکنده ساز با نفت تعیین شد. سپس به منظور تعیین مقدار رشد میکروارگانیسم و میزان استفاده آنها از نفت و پراکنده سازهای مذکور به عنوان یگانه منبع کربن، میزان جذب آنها در حضور مواد مذکور به وسیله دستگاه اسپکتروفتومتر در طول مدت 28 روز سنجیده شد. در آخر، به منظور تعیین عملکرد جمعیت کل میکروارگانیسم های 8 ایستگاه نمونه برداری شده، نسبت به پراکنده ساز های مذکور و ترکیب آنها با نفت،BOD وCOD، کل جمعیت میکروارگانیسم های رشدیافته هر 8 ایستگاه نمونه برداری شده اندازه گیری شد. نتایج آزمون نشان داد که بیشترین رشد در حضور پراکنده سازهای پارس 1 و پارس 2 و ترکیب آنها با نفت صورت گرفته است. نتایج به دست آمده از آزمونBOD و COD نیز نشان داد که بالاترین میزان BOD و COD در بین سه پراکنده ساز، مربوط به پراکنده ساز پارس 1 است و از بین ترکیب سه پراکنده ساز مذکور با نفت، ترکیب نفت + پارس 2 و پس از آن ترکیب نفت + پارس 1 به ترتیب بالاترین میزان BOD و COD را دارند. کلیه نتایج به دست آمده نشان داد که دو پراکنده ساز پارس.1 وپارس 2 که ساخته شده توسط شرکت نفت فلات قاره ایران هستند، در تجزیه زیستی نفت خام جزیره سیری مؤثرتر و تجزیه پذیرتر از پراکنده ساز گملن هستند.
    کلیدواژگان: جزیره سیری، پراکندساز، نفتخام، تجزیه زیستی
  • محمد علی حمزه، رضا حسن زاده صفحات 41-52
    مطالعه تغییرات غلظت و میزان آلودگی انسانی در مقیاس ناحیه ای به وسیله عناصر کمیاب سمی در خاک، مبحثی مهم برای برنامه ریزی های زیست محیطی در مناطق شهری است. در تحقیق انجام شده سنگ ها، رسوبات و خاکهای محدوده شهری کرمان برای تعیین میزان آلودگی عناصر جرئی به وسیله فعالیت های انسانی مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار 37 عدد نمونه جمع آوری شد و به وسیله طیف سنج جرمی پلاسمایی، غلظت 29 عنصر در آنها اندازه گیری شد. این غلظت ها با مقادیر استاندارد زیست محیطی مقایسه شد. نتایج به دست آمده نشان داد که سنگ های آهکی نزدیک شهر کرمان به طور نسبی دارای غلظت کم عناصر کمیاب بودند که در حد غلظت طبیعی این عناصر در سنگ هاست. خاک های شهر کرمان به طور ناهنجار در برخی عناصر کمیاب افزایش غلظت نشان دادند. بسیاری از نمونه های خاک دارای مقادیر عناصر کمیاب بیش از عیار طبیعی بودند که مبین ورود آلودگی های انسانی مربوط به این عناصر است. این افزایش غلظت بسیار بیشتر از اثر سنگ و رسوبات در تامین این عناصر است. افزایش تجمع این آلاینده ها، در اثر رشد سریع حمل و نقل و همچنین فعالیت های اقتصادی و صنعتی در محیط زیست شهری کرمان است. به نظر می رسد که عواملی مانند حمل و نقل و گرد و غبار عامل ایجاد غلظت بالای عناصری مانند سرب و مس در خاک شهر کرمان هستند. همچنین نتایج به دست آمده نشان دهنده غلظت بالای سرب (بیش از 1000 میلی گرم برکیلوگرم) و مس (بیش از 700 گرم برکیلوگرم) در برخی نمونه های خاک و رسوب هستند. آلوده ترین نقاط شناسایی شده، شامل خاکهای نزدیک واحدهای باطری سازی، تعویض روغنی و نقاشی اتومبیل(بیش از 5000 گرم برکیلوگرم سرب) بودند. برخی عناصر دیگر مانند بیسموت، کادمیوم، کبالت، جیوه، منگنز، توریم و اورانیم، دارای هیچ گونه آلودگی در این منطقه نبودند. در این تحقیق همچنین نقشه ژئوشیمیایی برخی عناصر کمیاب در نمونه های سنگ، خاک و رسوبات به وسیله فناوری سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) تهیه شد. نقشه های ژئوشیمیایی افزایش غلظت برخی عناصر دارای توان بالقوه مسمومیت زایی از حاشیه به سمت مرکز شهر کرمان را نشان دادند.
    کلیدواژگان: عناصر کمیاب سمی، سامانه اطلاعات جغرافیایی، آلودگی، کرمان
  • حمیدرضا جعفری، اطهره نژادی، امین عبیری جهرمی صفحات 53-60
    منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس(منطقه عسلویه) در جنوبی ترین ناحیه مرکزی ایران و درحاشیه خلیج فارس واقع است. منطقه عسلویه تلفیقی از تعدادی صنایع پالایشگاهی و سایت های ساخت و ساز صنایع پالایشگاهی و پتروشیمی است و به دلیل بهره برداری از صنایع مختلف در این منطقه، لزوم شناخت و طبقه بندی ریسک خطرهای عمده که می تواند منطقه را تحت تاثیر قرار دهد، حایز اهمیت است. شبیه سازی ریسک یکی از کاربردی ترین روش ها در مکاندار کردن و ارزیابی ریسک محسوب می شود. در این مقاله سعی شده که با شناسایی خطرهای عمده در تعدادی از کاربری های منطقه و استفاده ازروش محاسبه ریسک نیمه کمی و تعیین بازه های مناسب، رتبه بندی ریسک انجام شود. به طوری که ریسک حوادث آتش سوزی، نشت گاز، گازهای سمی و انفجار در هر کاربری، به صورت نیمه کمی، تعیین شده و توسط نرم افزار GIS شبیه سازی شده است، سپس با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی؛ مقایسه دو به دوی ریسک ها و استفاده از روش تکنیک بردار ویژه، وزن نسبی ریسک های مختلف محاسبه شده است. همچنین ریسک کلی که حاصل انباشت کلیه ریسک ها در هر کاربری است با اثر دادن وزن نسبی هر ریسک در عدد ریسک، تعیین شده و توسط نرم افزار GIS شبیه سازی شده است. نتایج این مقاله نشان داد که ارزیابی ریسک نیمه کمی ریسک با استفاده از ضرایب تعدیل ریسک، می تواند به عنوان حالتی بهینه، شرایط را برای برنامه ریزی احتیاط آمیز و پیشگیرانه مهیا سازد. همچنین مدیران می توانند با توجه به رتبه بندی ریسک ها و استفاده از نقشه های هم مقیاس با نقشه های رتبه بندی ریسک به مدیریت و اولویت بندی اقدامات کنترلی و اصلاحی در هر سایت بپردازند.
    کلیدواژگان: ارزیابی ریسک، منطقه صنعتی عسلویه، تحلیل سلسله مراتبی، تکنیک بردار ویژه، رتبه بندی ریسک
  • منصور زیبایی، آذر شیخ زین الدین صفحات 61-72
    در این مطالعه رابطه میان تنوع زیست محیطی و رشد اقتصادی با استفاده از شاخص های تنوع گونه ها و درآمد سرانه به عنوان نماینده تنوع زیست محیطی و رشد اقتصادی بررسی شد. همچنین آثار ارزش افزوده بخش کشاورزی به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی، شاخص آزادی تجارت، نرخ مبادله، جمعیت، درصد اراضی تخصیص یافته به بخش کشاورزی، اراضی محافظت شده و متغیر اقلیم بر تنوع زیست محیطی مطالعه شد. داده های مقطع عرضی متغیرهای فوق برای 121 کشور در سال 2002 از سایت بانک جهانی و فائو به دست آمد. نتایج نشان داد که متغیرهای اقتصادی نظیر رشد اقتصادی، ارزش افزوده بخش کشاورزی، شاخص آزادی تجارت و نرخ مبادله دارای اثر منفی معنی دار بر تنوع زیست محیطی هستند. علامت مورد انتظار جمعیت به دست نیامد اما اراضی محافظت شده، اثر مثبت و معنی داری بر تنوع زیست محیطی دارد. درنهایت این که منحنی زیست محیطی کوزنتس (EKC) برای کشورهای توسعه یافته مشاهده شد، اما برای کشورهای در حال توسعه مشاهده نشد. از آنجا که EKC ناظر بر این مفهوم است که آثار منفی محیط زیستی در رابطه با رشد اقتصادی به یک سطح حداکثر می رسد و پس از آن شروع به کاهش می کند، بنابراین وجود چنین رابطه ای برای کشورهای توسعه یافته، این دیدگاه را حمایت می کند که کشورهای مذکور با رشد اقتصادی، محیط زیست بهتر و پاک تری را تجربه خواهند کرد. اما به دلیل فقدان EKC در کشورهای در حال توسعه، به منظور بهبود تنوع زیستی، می باید سیاست های محیط زیستی به کار گرفته شود و به ایجاد و توسعه نهادها و سیاست های کلان مناسب که امکان لحاظ کردن ارزش های محیط زیستی را در فرایند تصمیم سازی ممکن می سازد، نیاز است.
    کلیدواژگان: تنوع گونه ها، تنوع زیست محیطی، رشد اقتصادی، منحنی زیست محیطی کوزنتس
  • محمد پروین نیا، غلامرضا رخشنده رو، پرویز منجمی صفحات 73-82
    فلزات سنگین یکی از مهم ترین آلودگی های محیط زیست محسوب می شوند و به صورت محلول و جذب شده به مواد معلق در سیلاب های شهری و حوضچه های تزریق سیلاب شهری وجود دارند. در این مقاله به بررسی فلزات سنگین در سیلاب و رسوبات حوضچه تزریق سیلاب در شهر شیراز پرداخته شده است. نتایج این تحقیق مبین آلودگی های مختلف سیلاب شهری از جمله فلزات سنگین است که به صورت محلول غلظت پایینی دارند و بیشتر آنها به موادمعلق جذب می شوند و انتقال می یابند. بر اساس نتایج، فلز آهن بین 95تا100، فلز مس بین 91تا100، فلز روی بین 79تا100 و منگنز بین 47تا100 درصد جذب مواد معلق سیلاب شده اند. فلزات سنگین روی، آهن و مس در رسوبات کف حوضچه نیز وجود داشته که وجود آنها در لایه های پایین تر نشان دهنده آن است که این فلزات به سمت لایه های زیرین حرکت کرده اند و این در حالی است که قدرت جذب لایه های بالایی هنوز وجود دارد. برای کاهش آلودگی سیلاب، آزمایش های مختلف جذب به صورت ناپیوسته در مقیاس آزمایشگاهی بر روی مواد جاذب ارزانقیمت مثل انواع خاک اره، خاکستر و ماسه انجام شده است. فلز روی به علت داشتن بیشترین حرکت در خاک انتخاب وpH بهینه برای حداکثر جذب آن به دست آمد. حذف کل موادمحلول با خاک اره نشان می دهد که حداکثر جذب، مربوط به 20 گرم بر لیتر ماده جاذب و به میزان 39 درصد است همچنین حداکثر حذف موادمعلق نیز 80 درصد و مربوط به 10 گرم در لیتر خاک اره است. بنابراین برای حفظ منابع آبهای زیرزمینی در زیر حوضچه های تزریق و رسیدن به خواسته ها و اهداف مدیریت کیفیت آب، می توان سیستم های جذب آلودگی را با مواد جاذب ارزانقیمت قبل از حوضچه ها و با استفاده از اطلاعات کیفیت سیلاب منطقه ای، طراحی کرد.
    کلیدواژگان: سیلاب شهری، جذب، فلزات سنگین، تصفیه، احیا، شیراز، شستشوی اولیه، خاک اره
  • عطیه اکرامی، مهدی صادقی صفحات 83-88
    در بخش تولید برق، محدودیت منابع سرمایه گذاری و محیط زیست از جمله مسائل مهمی اند که این فرایند را تحت تاثیر قرار می دهند. حداقل کردن هزینه و آثار مخرب محیط زیست همواره مورد توجه متخصصان بوده و خواهد بود. جدی بودن مسئله حفاظت از محیط زیست و همچنین امنیت انرژی الکتریسیته موجب شده که فرایند تولید برق توسط نیروگاه های زمین گرمائی مورد تاکید قرار گیرد. بدیهی است منابع لازم برای سرمایه گذاری در کشور ما مسائل زیست محیطی را تحت الشعاع خود قرار می دهد. حال سؤال اساسی این است که آیا امکان جایگزینی نیروگاه های فسیلی به وسیله نیروگاه های زمین گرمایی وجود دارد، یا حداقل در آینده وجود خواهد داشت؟ این مقاله سعی دارد با توجه به بالا بودن هزینه های تولید برق توسط نیروگاه های زمین گرمایی در کشور و با توجه به وضعیت هزینه های تولید برق، با درنظر گرفتن هزینه های اجتماعی به بررسی اقتصادی موضوع مزبور بپردازد. در این بررسی ابتدا هزینه تمام شده تولید برق به ازای هر کیلو وات ساعت در هر یک از نیروگاه های تولید برق محاسبه شده، سپس با توجه به انتشار آلاینده ها و گازهای گلخانه ای از نیروگاه های فسیلی و منظورکردن هزینه های خارجی تحمیل شده، ارزیابی لازم صورت گرفته است. در نهایت مشخص شده است که، تولید برق توسط نیروگاه های زمین گرمایی در مقایسه با نیروگاه های فسیلی در سناریوهای 1 و 2 از نظر اقتصادی توجیه پذیر نیستند، این امر در سناریوی 3 قابل تامل است و در سناریوهای 4 و 5 مقرون به صرفه اقتصادی است. در آخر به نظر می رسد، با توجه به افزایش تقاضای برق و محدودیت منابع فسیلی و بالا بودن میزان آلودگی حاصل از این منابع، استفاده از انرژی حاصل از نیروگاه های فسیلی بر اساس سناریوهای 1 و 2. نیز، در آینده ای نه چندان دور، توجیه اقتصادی نداشته باشد.
    کلیدواژگان: نیروگاه برق زمین گرمائی، هزینه تمام شده، هزینه های خارجی، هزینه های اجتماعی
  • علیرضا نقی نژاد، عباس شاهسواری، توران جهانیان صفحات 89-104
    بیوتوپ ها زیستگاه های مهمی برای گیاهان و جانوران گوناگون در یک شهر هستند. امروزه شناخت بیوتوپ ها، آگاهی از شرایط اکولوژیکی و پراکندگی آنها در شهرها، بررسی و شناخت گیاهان و جانوران ساکن در آنها برای حفظ محیط زندگی این موجودات لازم و ضروری است. این تحقیق در شهر بابل، از شهرهای مرکزی استان مازندران انجام شده است. مساحت این شهر حدود 180 کیلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح دریا 2- متر است. پس از بررسی فلوریستیکی در برخی بیوتوپ های شهر بابل 163 گونه گیاهی در 37 تیره و 119 جنس شناسایی شد. تیره های گندمیان (Poaceae) با 32 گونه، کاسنی (Asteraceae) با 21 گونه، شب بو (Brassicaceae) با 12 گونه، پروانه آسا (Papilionaceae) با 11 گونه و نعناع (Lamiaceae) با 9 گونه به ترتیب غنی ترین تیره های گیاهی منطقه مورد مطالعه را تشکیل می دهند. بیشترین اشکال زیستی مشاهده شده در منطقه شامل تروفیت ها و همی کریپتوفیت ها هستند که میزان تروفیت ها و همی کریپتوفیتها با افزایش آثار آنتروپوژنی به ترتیب رابطه مستقیم و معکوس دارد. درصد غالب گونه های گیاهی متعلق به چندین منطقه جغرافیایی است. بیوتوپ های نیمه طبیعی دارای بیشترین تنوع گونه ای و بیوتوپ هایی با مدیریت بسیار شدید و مداوم دارای کمترین تعداد گونه ها هستند. از نظر همروبی غالب بیوتوپ های مورد مطالعه در شهر بابل از نوع بیوتوپ هایی با اثرات آنتروپوژنی شدید و بسیار شدید انسانی هستند. بعلاوه بیوتوپ هائی با آثار کم و متوسط انسانی دارای تنوع گونه ای بیشتری هستند.
    کلیدواژگان: اکولوژی شهری، تنوع زیستی، شکل زیستی، مطالعه فلوریستیکی، همروبی
  • علی زنگی آبادی، حمیدرضا رخشانی نسب صفحات 105-116
    امروزه شهرها، بویژه شهرهای بزرگ با مشکلات فراوانی از جمله آلودگی هوا، آلودگی صوتی و... مواجه هستند. از این رو انسان شهرنشین و آگاه عصر حاضر به گونه ای آگاهانه به پارک ها و تفرجگاه های شهری روی می آورد تا لحظاتی دور از هیاهوی شهرها و غوغاهای درون آن، به سر برد. بر این اساس، توجه به پارک ها و فضاهای سبز شهری و شناخت نارسایی های فضایی آنها، به منظور استفاده مطلوب شهروندان حایز اهمیت فراوانی است. هدف این پژوهش، شناخت عدم تعادل حاکم بر فضای سبز مناطق یازده گانه اصفهان است. روش پژوهش «قیاسی، توصیفی و تحلیلی» است که با ترکیب 10 نماگر و استخراج 7 نماگر مؤثر بر توسعه فضای سبز اصفهان، با بهره گیری از نرم افزارهای Arc View و SPSS صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به لحاظ توسعه فضای سبز شهری مناطق 6، 9، 4، 8 و 5 در سطح بالا (فراسبز)، مناطق 11 و 2 در سطح متوسط (میان سبز) و سایر مناطق شهر اصفهان در پایین ترین سطح (فروسبز) قرار دارند. مدل رگرسیون چند متغیره، وجود رابطه خطی و معنادار میان نماگر های پژوهش را تایید می کند. بر این اساس پیشنهاد می شود، به ترتیب نماگر های «نسبت فضای سبز به جمعیت»، «نسبت فضای سبز به وسعت مناطق»، «پایداری فضای سبز»، «زیباسازی فضای سبز»، «تراکم درخت در واحد سطح»، «نماگر پارک ها و فضاهای تفریحی» و «نماگر رشد فضای سبز» برای مناطق فروسبز، میان سبز و فراسبز در اولویت توسعه فضایی قرار گیرند.
    کلیدواژگان: تحلیل آماری، فضایی، توسعه فضایی، سطوح توسعه، فضای سبز، نابرابری فضایی، مناطق یازده گانه اصفهان
  • بخش انگلیسی
    صفحه 1
|
  • Pages 1-8
    In this paper high order multidimensional positive definite advection transport algorithm (MPDATA) and compact finite difference methods are applied to one (1-D) and two-dimensional (2-D) advection equation. MPDATA methods are designed based on upwind scheme using anti-diffusive velocity that compensates diffusivity of upwind method. In high order compact method one implicit relation between a function and its first derivative is added to the governing equation of flow and this combination increases the accuracy of the method. In the present study, the grid study is carried out at 11, 21, 41, 81, 161, 321, and 641 grid points in 1-D case. Also, the number of grid points in 2-D case are, ,, , and for MPDATA method and, , and for compact scheme. Two important characteristics of numerical schemes are investigated. First, the accuracy of two mentioned methods is compared together. It shows that in 1-D case the accuracy of MPDATA scheme at 641 grid points is approximately equal to the accuracy of compact method at 161 grid points. In 2-D case this comparison shows that the accuracy of MPDATA scheme at grid points is approximately equal to the accuracy of compact method at grid points. Second, the comparison of computational cost of two methods shows that the computational cost of compact method is 333 and 306 times of MPDATA scheme computational cost in 1-D and 2-D cases, respectively.
  • Pages 9-16
    The global temperature has increased over the past years, and international community attempt to reduce greenhouse emissions to the atmosphere. In this study the potential of some agriculture sections for emission and absorption of CO2 and CH4 was examined. Rice and wheat which are two strategic crops in Iran were selected for this purpose and the amounts of organic carbon loss in the form of carbon dioxide and methane from two fields under this crops in Ab-Teymor area in south of Ahvaz were measured. Static chamber method was used to collect gas samples and gas chromatography technique was used to analysis the samples. Results show that rice field produced methane with the mean of 2.22 (mg C m-2 day-1), because of continuous anaerobic conditions in soil and so increased the anaerobic bacteria activity that produced methane. While wheat field absorbed atmospheric methane with the mean of 0.11 (mg C m-2 day-1), because of aerobic soil conditions and methane oxidant bacteria activity that consumed the atmospheric methane. Carbon dioxide emission from both fields increased after the November and there was a good correlation between CO2 emission with plant presence in the field, decomposition of organic residuals and environment temperature
  • Pages 17-24
    Recently, the use of biological absorbent in removal of hazardous pollutants such as heavy metals has increased because of the decrease in sludge problems, economical issues, high efficiency and compatibility with the environment. This study was done over the Biosorption of Nickel by Biosolids obtained from the municipal wastewater treatment in a batch reactor. The pretreatment of the Biosolids includes dewatering, grinding and grain sizing with meshes between 50 to 120. Nickel adsorption kinetics follows the pseudo second model and maximum equilibrium adsorption observed at two hours. The optimum stirring rate in this system is 150 to 250rpm. The increase in pH results in adsorption increase and there is a significant adsorption increase between 3 and 4. The results from adsorption modeling shows that the Nickel adsorption follows the Langmuir model and the maximum Nickel adsorption (qmax) by biosolids is 0.195 milimole per gram of dry biosolids (11.442 mg/g) and the Langmuir constant (kd) is 0.238 milimole per liter (13.96 mg/lit).
  • Pages 25-30
    Quantitative Prediction of municipal solid waste generation has an important role in the optimization and programming of municipal solid waste management system. But, this concept was companied with many problems, because of the non homogenous nature and the effect of various factors out of the control on solid waste generation. In this study, the combination of artificial neural network and wavelet transform (wavelet-neural network) is used to predict the weekly generation in Tehran, concerning complexity and dynamic municipal solid waste management system. In order to this forecasting, time series of generation of this city arranged weekly in the period of 1380 to first three months of 1385, are used. The results achieved in this research indicate the positive effect of preprocessing of input variables by the wavelet transform in prediction of weekly generation in this city so that it has led to noticeable increasing in the accuracy of model calculation. The correlation coefficient (R2) of models, in the stage of testing, has improved from 0.41 in the model of neural network to 0.91 in the model of wavelet-neural network.
  • Pages 31-40
    Many methods have been used to remove oil spills from water and/or land. Such methods include physical removal of the petroleum from the water or land, chemical remediation of the spilled petroleum through the use of dispersants and so-called "sinking agents," and, in some cases, intentionally burning floating petroleum slicks. Chemical remediation through the use of liquid, oil dispersant agents is the most frequently employed clean-up method because such liquids can be readily applied to large oil spills and because this method is generally more cost-effective than physical remediation methods.However, not all surfactant compositions are effective in dispersing spilled oil products and many of the more effective ones have the drawbacks of being toxic and/or not biodegradable In this study we tested Biodegradation of oil and dispersants"pars 1, pars 2, Gamlen OD4000".These dispersants are in fact used for chemical remediation of spilled oil. Our objective is the selection of the most suitable dispersant for Siri Island that are more compatible with environment and be able to remediate by microorganisms live this place.In this study we chose 8 staions for sampling of water in Siri Island.Then microorganisms were isolated to test their ability for degradation of oil and dispersant. The ability of growth of microorganisms at the sides of wells containing oil or dispersant or mixture of them were identified by Well method.The microorganisms were then transferred to culture medium that containing oil and dispersant as the sole source of carbon and energy; This media was incubated at 120rpm and during 28 days. In this study we tested BOD5 and COD of oil, dispersant, and mixture of them in the presence of the total microorganisms that were isolated from the total sampling stations. Finally, our results showed that dispersant pars 1 & Pars 2 were the most degradable as compared with dispersant Gamlen.
  • Pages 41-52
    The study of regional variations and the anthropogenic contamination by trace toxic elements of soils is very important for environmental planning and monitoring in urban areas. Soil, sediment and rocks of urban areas of Kerman studied to assess the degree of pollution by trace elements as a consequence of anthropogenic sources. 37 samples were collected and analyzed by ICP-MS for 29 elements. These concentrations were compared with environmental investigation limits. From this study it was possible to observe that the fresh rocks (limestone) near Kerman city contain relatively low concentrations of trace elements as shown by background values. Soils of Kerman are anomalously rich in some trace elements. Most of the soil samples displayed concentrations of these element higher than natural background values that wich suggests an anthropogenic input besides the rock and sediment influences. The accumulation of these contaminants is likely to accelerate as a consequence of rapid traffic, economic and industrial growth in the urban environment of Kerman. It seems that traffic and wind- blown dust are responsible for high soil concentration in some of elements like Pb and Cu. Also the results revealed very high values of lead (>10000 ppm) and copper (>700ppm) in some soil and sediment samples. The most polluted and dangerous points are caused soils close to battery repairing stores or discarded batteries and machinery oil painting (Pb>5000 ppm). However some of elements such as Bi, Cd, Co, Hg, Mn, Th and U, did not show any pollution in this area. Geochemical maps of some trace elements in the rock, sediment and soils were produced based on geographical information system (GIS) technology. Geochemical maps showed a increasing in concentrations of some potentially toxic elements from rural areas to center of Kerman city.
  • Pages 53-60
    Pars economical ly special zone “Asalouye area” is located in the extreme south of central of Iran along the Persian Gulf. “Asalouye area” consists of industrial refineries, petrochemical and different industries. Due to existence of various industries site in “Asalouye”, it is necessary to know and classify the major risks which can affect the area. Risk simulation is one of the most applicable procedure to localize and assessing the risks. The purpose of this paper is to identify the risk grading by identifying major dangers in some current land uses with applying semi-quantitative risk assessment method. For this purpose, risks of accidents such as fire accident, seeping of gases, toxic gases, and explosion were calculated with semi-quantitative method for each land use site and then the results were simulated by GIS. The relative weight of different risks was computed by means of AHP analysis, special vector technique, and two by two zonal risks comparing. Moreover the total risk that is the result of all risks in each land use was computed and simulated by GIS. The results of this paper can support environmental management system (EMS) in the zone of Asalouye by specifying the potential location of risks and also for safety measure planning.
  • Pages 61-72
    In this study an attempt has been made to empirically examine the relationship between biodiversity and economic growth using indicators of species diversity and income per capita as proxies for biodiversity and economic growth, respectively.Also the effects of agricultural value added as a percentage of GDP, trade freedom index, exchange rate, population, percantage of land developed for agriculture, percentage of protected land area and climate variables were studied. For this study, utilizes data for 121 countries on 2002, that gathered of World Bank and FAO sites. The results show that increase income per capita to cause decrease species number, so decrease biodiversity. Increase agricultural value added, to cause decrease species diversity and biodiversity. This variable, specially are significanct on decrease biodiversity for developing countries. Increases trade freedom index and exchange rate to cause decrease biodiversity. Population has a significant positive effect on biodiversity, that sign of population coefficient is unexpected. Increase percantage of land developed for agriculture, to cause decrease biodiversity. Increase percentage of protected land area to cause, improvement biodiversity. Climate dummy variable has a significant positive effect on biodiversity. So in equatorial and tropical regions are more, mammals, birds and plants species diversity and number. Also observed, Environmental Kuznets Curve for developed countries but didn t observed for developing countries. Therefor turning point exist for developed countries but there is not for developing countries. Therefore, in the developing countries, environmental policy must be applied to improve biodiversity
  • Pages 73-82
    Heavy metals are considered one of the most important environmental pollution and are dissolved form or adsorbed to the suspended solides in the urban storm runoffs and infiltratire ponds. In this article the heavy metals of urban storm runoff and sediments of infiltration pond in Shiraz city have been investigated. The results show different pollutions in the urban storm runoffs such as dissolved heavy metals with low consentration, although most of them adsorbed to the suspended solids and displaced. Based on the result, (95-100)% Iron, (91-100)% Copper, (79-100)% Zinc and (47-100)% Manganese, have been adsorbed on the suspended solids of storm. Heavy metals such as Zinc, Iron and Copper are also existed in the surface layer of infiltration pond and existence of them in the bottom layer represents that these metals have been moved downward; however the upper layers have sufficient adsorption capacity. For treatment of urban storm runoffs contamination, different sets of batch adsorption tests in the laboratory scale have been conducted with some low cost adsorbents such as, sawdust, flyash and sand. In order to zinc metal has a most mobility in the soil, so it has been selected and optimum ph for maximum adsorption of it obtained.Treatment of total dissolved solid by sawdust represent that maximum adsorption is 39% for 20 g/l adsorbent also; greatest removal of suspended solid is 80% for 10 g/l sawdust. Therefore to protect the groundwater resources under infiltration ponds and achieve the desired water quality management goals, such low cost adsorption systems could be carefully designed before ponds by using sufficient site specification information of storm quality.
  • Pages 83-88
    In the sector of electricity production, the existence of investment resources limitation and environmental factors are the main factors that influence this process. The reduction of costs and the destructive impacts of environmental have been always mentioned by specialists. Consequently, the drasticality of the environmental protection and the electric-energy production lead to focus on solar power plants. Obviously, in our country the issue of required resources for investment surpasses the environmental factors. Here, the main question is that in the current situation of our country, the replacement of fossil power plants with solar power plants is possible or not and can we be hopeful that it would be possible in future? Also considering the high costs of electricity production by solar power plants and the situation of electricity production costs and social costs, this research endeavours to do an economic evaluation on the above mentioned subject in Iran. In this study, the marginal cost of 1kwh electricity production, in each power plant was estimated, then the evaluation was done considering pollutants and green-house gases emission from fossil power plants and to put the imposed social costs into consideration. In conclusion, it is indicated that using solar power plants electricity is not economical yet, but using photovoltaic systems electricity is economical in the same situations.Regarding that electricity demand, resources scarcity and the large amount of pollution, using fossil power plants electricity would not be economical.