فهرست مطالب

Journal of Modern Rehabilitation
Volume:2 Issue: 1, 2008

  • تاریخ انتشار: 1387/01/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مقاله اصیل
  • ایوب فتاحی، اکرم آزاد، علی منتظری صفحه 1
    زمینه و هدف
    کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی شاخص مهمی جهت بررسی نتایج بعد از سکته مغزی است و توصیف وسیعی از بهبود بیماران سکته مغزی را فراهم می کند. هدف این مطالعه سنجش کیفیت زندگی بیماران سکته مغزی و بررسی تاثیر سن، سطح تحصیلات و مدت زمان سپری شده از سکته مغزی در این بیماران بر کیفیت زندگی می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت توصیفی-تحلیلی در یک جامعه محدود و در مقطع زمانی محدود انجام گرفت. جامعه تحقیق شامل 51 بیمار سکته مغزی مراجعه کننده به مراکز جامع توانبخشی و کلینیک های کاردرمانی، فیزیوتراپی و گفتاردرمانی و مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه بود که پس از ثبت اطلاعات اولیه، با استفاده از پرسشنامه SF-36 کیفیت زندگی آنان مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    با توجه به یافته های مطالعه حاضر، کیفیت زندگی در تمام خرده مقیاس های مقیاس SF-36 به خصوص در خرده مقیاس مشکلات فیزیکی تحت تاثیر سکته مغزی قرار می گیرد. کیفیت زندگی در این بیماران به سن، داشتن تحصیلات، مدت زمان سپری شده از سکته مغزی، وابسته است.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد کیفیت زندگی بیماران سکته مغزی با گذشت زمان بهبود می یابد.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، سکته مغزی، مقیاس SF، 36
  • غلامرضا علیایی، مجتبی سلطانلو، مهدی تهرانی دوست، مهدی عبدالوهاب، حسین باقری، سقراط فقیه زاده صفحه 9
    زمینه و هدف
    پژوهش حاضر حافظه کاری فضایی و استفاده از راهکارها را که از جمله مهمترین کارکردهای اجرایی در انجام تکالیف یادگیری و کنش های هوشی هستند، در کودکان مبتلا به فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک بررسی می کند.
    روش بررسی
    در این پژوهش توصیفی تحلیلی مقطعی، 40 کودک 7 تا 12 سال در دو گروه 20 نفره شامل کودکان مبتلا به فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک با میانگین سنی 94/8 سال و گروه کودکان طبیعی با میانگین سنی 86/8 بر اساس نمونه گیری غیرتصادفی انتخاب و مقایسه شدند. برای به دست آوردن داده ها از آزمون توانایی ها و مشکلات، آزمون عصبی روان شناختی CANTAB و آزمون هوش ریون استفاده شد. داده ها نیز با آزمون t مستقل تحلیل شدند.
    یافته ها
    کودکان مبتلا به فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک در حافظه کاری فضایی با گروه کودکان طبیعی تفاوت داشتند. مقایسه ی میانگین تعداد خطاها، در 3 حالت مجزا بررسی شد، و نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد (05/0 > p)، به جز زمانی که هر دو حالت خطا با هم رخ دهد (05/0 < p). ولی در زمینه ی استفاده از راهکارها تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 < p).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های فوق پیشنهاد می شود تا دوره های توانبخشی شناختی با تمرکز روی مهارت های اجرایی در درمان بالینی کودکان مبتلا فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک گنجانده شود تا حافظه کاری را در اعمال و مهارت های حرکتی پیچیده در آنها بهبود بیشتری یابد.
    کلیدواژگان: فلج مغزی، دایپلژی اسپاستیک، کورتکس پره فرونتال، حافظه کاری فضایی، استفاده از راهکارها
  • محمدرضا هادیان، طاهره جهانگرد، فرشته پورکاظمی، حسن مظاهری، عبدالعلی خوش اخلاق، ملک سادات ظهوریان، شهره جلایی صفحه 15
    زمینه و هدف
    پژوهش حاضر حافظه کاری فضایی و استفاده از راهکارها را که از جمله مهمترین کارکردهای اجرایی در انجام تکالیف یادگیری و کنش های هوشی هستند، در کودکان مبتلا به فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک بررسی می کند.
    روش بررسی
    در این پژوهش توصیفی تحلیلی مقطعی، 40 کودک 7 تا 12 سال در دو گروه 20 نفره شامل کودکان مبتلا به فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک با میانگین سنی 94/8 سال و گروه کودکان طبیعی با میانگین سنی 86/8 بر اساس نمونه گیری غیرتصادفی انتخاب و مقایسه شدند. برای به دست آوردن داده ها از آزمون توانایی ها و مشکلات، آزمون عصبی روان شناختی CANTAB و آزمون هوش ریون استفاده شد. داده ها نیز با آزمون t مستقل تحلیل شدند.
    یافته ها
    کودکان مبتلا به فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک در حافظه کاری فضایی با گروه کودکان طبیعی تفاوت داشتند. مقایسه ی میانگین تعداد خطاها، در 3 حالت مجزا بررسی شد، و نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد (05/0 > p)، به جز زمانی که هر دو حالت خطا با هم رخ دهد (05/0 < p). ولی در زمینه ی استفاده از راهکارها تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 < p).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های فوق پیشنهاد می شود تا دوره های توانبخشی شناختی با تمرکز روی مهارت های اجرایی در درمان بالینی کودکان مبتلا فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک گنجانده شود تا حافظه کاری را در اعمال و مهارت های حرکتی پیچیده در آنها بهبود بیشتری یابد.
    کلیدواژگان: فلج مغزی، دایپلژی اسپاستیک، کورتکس پره فرونتال، حافظه کاری فضایی، استفاده از راهکارها
  • حسین باقری، مهدی عبدالوهاب، حمیدرضا صادقی، محمود جلیلی، سقراط فقیه زاده صفحه 24
    زمینه و هدف
    فلج مغزی یک اختلال شایع در جوامع انسانی است که منجر به اختلالات جسمی- حسی زیاد و کاهش توانایی عملکردی فرد می شود. با توجه به تاثیر زبردستی بر عملکرد روزانه، هدف این تحقیق، بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی پیشرونده بر قدرت و زبردستی افراد فلج مغزی بود.
    روش بررسی
    این مطالعه بر روی 12 فرد فلج مغزی 8 تا 16 سال (10 پسر و 2 دختر) با میانگین سنی 9/11 سال انجام شد.
    آزمودنی ها هفته ای 3 مرتبه به مدت 6 هفته در تمرینات مقاومتی پیشرونده ی اندام فوقانی شرکت کردند. قدرت ابداکتورهای شانه و اکستانسور های شانه توسط دستگاه MMT Nicholas، قدرت گریپ توسط Jammar Daynamometer و زبردستی با purdue peg board سنجیده شد.
    یافته ها
    قدرت ابداکتور های شانه 4/29% (0001/0p=)، قدرت اکستانسورهای شانه 1/30% (014/0p=) قدرت گریپ 8/9%، (048/0p=) افزایش داشت و زبردستی (016/0 p=) 20% بهبود یافت.
    نتیجه گیری
    انجام تمرینات مقاومتی پیشرونده می تواند باعث افزایش قدرت اندام فوقانی افراد فلج مغزی و احتمالا بهبود زبردستی شود.
    کلیدواژگان: تمرینات مقاومتی پیشرونده، قدرت، فلج مغزی، زبردستی
  • سعید طالبیان، حسین باقری، غلامرضا علیایی، ناهید براتی، مریم عباس زاده صفحه 31
    زمینه و هدف
    نقش عضلات پشتی- کمری در ثبات ستون فقرات مهم است. به دنبال خستگی ناشی از فعالیت مداوم، این عضلات رفتار کنترلی متفاوتی را نشان می دهند. میانه و میانگین طیف فرکانس فعالیت عضلانی، نسبت به گشتاور یا نیروی عضلانی، درصد کمتری تغییر می کنند. اگرچه این پارامترها در بسیاری از تحقیقات معتبر به عنوان بهترین شاخص شناخته می شوند، ولی پیچیدگی رفتار عصبی عضلانی و تغییرات کنترل حرکت و نیز نحوه پردازش سیگنال می تواند دامنه وسیعی از تغییرات اندازه و معیار را به محقق بدهند. با گسترش توانایی های پردازش اطلاعات و سیگنال های مختلف، مباحث کاربرد روش های ارزیابی غیر خطی سیگنال های بیولوژیک نیز مطرح شده است و امروزه مقالات متعددی در این زمینه وجود دارد. متغیرهای متعددی در این راستا وجود دارد که شامل درصد تکرار پذیری، درصد شناسایی، تحلیل انرژی و غیره است. این تحقیق به دنبال تعیین تغییرات تحلیل انرژی سیگنال به عنوان یک پارامتر غیر خطی در مقایسه با پارامترهای خطی در تعیین میزان بروز خستگی در عضلات اکستانسور کمر است.
    روش بررسی
    تعداد 10 زن سالم و 6 زن مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی در محدوده سنی 30-20 سال در این تحقیق شرکت کردند. ثبت الکترومیوگرافی سطحی از عضلات ناحیه پشت (T12)، کمر (L3) و ران (دو سر رانی) در حین فعالیت ایزومتریک عضلات فوق از طریق قرار گرفتن فرد در روشSorenson بدست آمد. شاخص های خستگی شامل میانه و متوسط طیف فرکانس، و پارامترهای غیرخطی شامل انتروپی و ترند در محدوه زمانی یک ثانیه از فعالیت در قبل و محدوده بروز خستگی محاسبه شدند.
    یافته ها
    محاسبه متغیرهای مورد تحقیق برای سه عضله مختلف در گروه سالم نشان داد که میانه و متوسط طیف فرکانس، به دنبال خستگی کاهش معنی داری حدود12 تا 20 درصد دارند (05/0p<). در حالی که این کاهش در افراد مبتلا به کمردرد کمتر و بین 4 تا 20 درصد بود (05/0p<). مقایسه انتروپی و ترند بعد از بروز خستگی نشان داد که افزایش انتروپی (120 تا 200 درصد) و کاهش ترند (800 تا2000 درصد) در گروه سالم اتفاق افتاده است (05/0p<). در افراد کمر دردی نیز افزایش انتروپی (65 تا 220 درصد) و کاهش ترند (240 تا 500 درصد) معنی داری بعد از خستگی به وجود آمد (05/0p<). علی رغم عدم معنی داری میانه و متوسط طیف فرکانس در بین دوگروه، اختلاف انتروپی و معنی دارشدن آن در بین دوگروه در قبل و بعد از خستگی در سه عضله مورد آزمایش به دست آمد(05/0p<).
    نتیجه گیری
    خستگی در سه سطح از عضلات فوق، به دنبال قرار گرفتن در وضعیت استاتیک اتفاق می افتد که میزان آن برای ناحیه کمری بیشتر است. شاخص های متداول تعیین خستگی تفاوت خوبی را در هر دو گروه نشان دادند ولی در صد تغییرات آن در مقایسه با پارامترهای غیر خطی بسیار کمتر است. به نظر می رسد متغیرهای غیرخطی بویژه انتروپی با حساسیت بیشتری این رفتار آشوبگونه را نشان می دهند.
    کلیدواژگان: خستگی عضلانی، کمر درد، انتروپی، الکترومیوگرافی سطحی
  • زهرا فخاری، مریم صنوبری، شهره جلایی صفحه 41
    زمینه و هدف
    با در نظر گرفتن اتصالات عضلات همسترینگ وکاف و ارتباطات بیومکانیکی زانو و مچ، تاثیر متقابل آنها بر عملکرد یکدیگر امری اجتناب ناپذیر است. علی رغم شایع بودن کوتاهی این عضلات اطلاعات آماری در ارتباط با کوتاهی همزمان آنها در ایران وجود ندارد، بررسی شیوع این کوتاهی ها به منظور پیشگیری از عوارض ثانویه ناشی از آن به خصوص درگروه های سنی 3 تا 17 سال ضروری به نظر می رسد. علاوه بر پیشگیری، توجه به همزمانی این کوتاهی ها می تواند در تشخیص و درمان اختلالات عضلانی اسکلتی تاثیر گذار باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه بر روی 3308 دختر سالم در محدوده سنی 17-3 سال صورت گرفت. طول عضله کاف (با تعیین زاویه دورسی فلکشن مچ پا) و همسترینگ (با استفاده از اندازه گیری زاویه فلکشن هیپ با زانوی صاف یا SLR) در سمت راست و چپ مورد بررسی قرارگرفتند.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده نشان داد که در مجموع، میزان شیوع کوتاهی همزمان عضلات کاف و همسترینگ در دختران 17-3 سال در پای راست20% و در پای چپ 25% بود. شیوع همزمان این کوتاهی ها در منطقه 20 در مقایسه با منطقه 3 بیشتر بود و به تفکیک مقاطع در دوره راهنمایی بیشترین شیوع (6/31%) دیده شد. در کل کوتاهی در سمت چپ شایعتر بود.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که کوتاهی همزمان این دو عضله نسبتا شایع بوده و در صورت وجود کوتاهی در یکی از عضلات فوق به احتمال وجود کوتاهی در عضله دیگر باید توجه داشت.
    کلیدواژگان: طول عضله، کوتاهی عضله، عضله همسترینگ، عضله کاف
  • آزاده شادمهر، حیدر گودرزی، غلامرضا علیایی، سعید طالبیان، سقراط فقیه زاده صفحه 46
    زمینه و هدف
    انعطاف پذیری عضلات، نقش مهمی در کارایی حرکات و جلوگیری از آسیبهای مفصلی دارد.کشش پاسیو یکی از روش های رایج جهت افزایش انعطاف پذیری عضله همسترینگ می باشد. ساده ترین متد بررسی اثر بخشی روش های مختلف کشش عضلات، اندازه گیری زاویه پوپلیته آل با گونیامتر می باشد. اما از آنجا که این معیار اندازه گیری تنها قادر است طول عضله را بدون در نظر گرفتن تنشن درونی عضله تعیین نماید، قضاوت کاملا صحیحی از انعطاف پذیری را به ما نمی دهد. هدف از این مطالعه بررسی طول و سفتی عضله قبل و بعد از اعمال کشش پاسیو در عضلات همسترینگ کوتاه شده با استفاده از روش Movement Quick Release می باشد.
    روش بررسی
    14 مرد در محدوده سنی 20 تا 30 سال که دارای کوتاهی عضله همسترینگ بودند (20 درجه یا بیشتر کمبود اکستنشن در تست اکستنشن پاسیو زانو با متد اندازه گیری زاویه پوپلیته آل) به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. اندازه زاویه پوپلیتئال توسط گونیامتر دیجیتال و میزان سفتی عضلات همسترینگ در دو حالت فلکشن و اکستنشن با استفاده ازروش Quick Release Movement، قبل و بعد از تمرین مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    اعمال کشش پاسیو به طور معناداری باعث افزایش طول عضله همسترینگ گردید.)05/0P<) کشش پاسیو باعث کاهش سفتی در دو حالت اکستنشن و فلکشن شد که این کاهش در حالت اکستنشن معنادار بود.)05/0P<)
    نتیجه گیری
    یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد بلا فاصله پس از اعمال کشش پاسیو تغییرات معناداری در شاخص های طول و سفتی عضلات همسترینگ کوتاه شده پدید می آید.همچنین، Movement Quick Release می تواند روش مناسبی جهت تعیین سفتی عضله باشد.
    کلیدواژگان: انعطاف پذیری، دامنه حرکتی، سفتی عضلانی، Movement Quick Release، همسترینگ
  • مهدی عبدالوهاب، حسین باقری، اکرم دلیری، غلامرضا علیایی، محمود جلیلی، سقراط فقیه زاده صفحه 54
    زمینه و هدف
    اسپاستیسیته موجب الگوی ناهنجار، در اندام فوقانی کودکان فلج مغزی می شود که این الگوی ناهنجار، عملکرد دست را در فعالیت های مختلف و هماهنگی جهت انجام حرکت Grasp & Release محدود می کند و اگر به آن توجه نشود در نهایت سبب کوتاه شدن و کانترکچر انگشتان می شود. در کاردرمانی، نگرش نوروفیزیولوژیک شامل تکنیک های حرکتی و آموزش و درمان کودک جهت کاهش هیپرتونیسیتی است و نگرش بیومکانیک شامل استفاده از اسپلینت می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر دو نوع اسپلینت ولار و دورسال در کاهش اسپاستیسیته و افزایش دامنه حرکتی اندام فوقانی کودکان فلج مغزی اسپاستیک 6-4 ساله بود.
    روش بررسی
    20 کودک فلج مغزی اسپاستیک کوادروپلژی 4 تا 6 ساله مراجعه کننده به درمانگاه کاردرمانی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به دو گروه اسپلینت ولار و گروه اسپلینت دورسال تقسیم شدند. پس از کسب رضایت از والدین و آشنایی آنها با نحوه انجام آزمون و مراحل ارزیابی، هر دو گروه اسپلینت ها را 2 ساعت در روز و 4 ساعت در شب به مدت 12 هفته به کار بردند. در طی این مدت، بیماران هر هفته 3 جلسه درمان Neurodevelopmental Rehabilitation را نیز دریافت کردند. اسپاستیسیته مچ دست غالب بر اساس Modified Ashworth Scale و دامنه حرکتی مچ دست و آرنج سمت غالب با استفاده از گونیامتر مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در گروه اسپلینت ولار، میانگین شدت اسپاستیسیته قبل از مداخله 5/2 و بعد از مداخله 9/1 بود که با انجام آزمون t زوجی در سطح 05/0 = p این اختلاف میانگین معنادار می باشد. میانگین کل دامنه حرکتی مچ دست قبل از مداخله 50/93 درجه و بعد از مداخله 50/123 درجه بود که با انجام آزمون t زوجی در سطح 001 /0 ≥ p این اختلاف میانگین معنادار می باشد. میانگین دامنه حرکتی اکستانسیون آرنج قبل از مداخله 113 و بعد از مداخله 50/135 بود که با انجام آزمون t زوجی در سطح 001/0 ≥ p این اختلاف میانگین معنادار می باشد.
    در گروه اسپلینت دورسال، میانگین شدت اسپاستیسیته مچ دست قبل از مداخله 6/2 و بعد از مداخله00/2 بود که با انجام آزمون t زوجی در سطح05/0= p این اختلاف میانگین معنادار می باشد. میانگین دامنه حرکتی مچ دست قبل از مداخله 5/89 درجه و بعد از مداخله 5/118 درجه می باشد که با انجام آزمون t زوجی در سطح 001/0 ≥ p این اختلاف میانگین معنادار می باشد. میانگین دامنه حرکتی آرنج قبل از مداخله 50/110 و بعد از مداخله 50/135 بود که با انجام آزمون t زوجی در سطح 001/0 ≥ p این اختلاف میانگین معنادار می باشد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که هر دو اسپلینت ولار و دورسال درکاهش شدت اسپاستیسیته مچ دست و افزایش دامنه حرکتی مچ دست و آرنج کودکان فلج مغزی اسپاستیک کوادروپلژی تاثیر یکسانی داشته اند. بر اساس شواهد موجود، هر دو اسپلینت جهت درمان اسپاستیسیته و دامنه حرکتی دست پیشنهاد می شود، اما به دلیل ساخت بسیار مشکل اسپلینت دورسال، جهت درمان اسپلینت ولار پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: فلج مغزی، اسپلینت ولار، اسپلینت دورسال، اسپاستیسیته
|
  • Fattahi Ayub, Azad Akram, Montazeri Ali Page 1
    Background And Aim
    Health-related quality of life is an important index of outcome after stroke and may facilitate a broader description of stroke recovery. The objective of this study was to measure health-related quality of life in stroke patients in kermanshah city and determine of impact occupation status, gender and hemiplegics side of the body on the quality of life for stroke patients.
    Materials And Methods
    The Method was descriptive-analytic and cross sectional. Fifty one stroke patients referred to comprehensive rehabilitation centers, occupational therapy, physical therapy, speech therapy clinics and hospital centers of kermanshah city and there was an interview with all patient. Quality of life was evaluated by 36-item short-form health survey (SF-36).
    Results
    In attending to the results of recent study, quality of life affected by stroke in total subscales of the (SF-36) but this increased in Role-Physical. Quality of life in these patients is dependent to the age, level of education and post-stroke duration.
    Conclusion
    It seems that quality of life improves in stroke patients by passing the time.
  • Soltanlo M., Olyaei Gr, Tehrani Dost M., Abdolvahab M., Bagheri H Page 9
    Background And Aim
    The present study evaluates spatial working memory and strategy use, that are from the most important executive functions in performing the learning tasks and intellectual actions in children with cerebral palsy (spastic diplegia).
    Materials And Methods
    For this cross sectional/analytical study, 40 children between 7 and 12 were recruited by random sampling into 2 groups: twenty children with cerebral palsy (spastic diplegia), with mean age of 8.94 years; and 20 normal children with mean age of 8.86 years. Data were collected using Strengths and Difficulties Questionnaire (SDQ), CANTAB and Raven test of intelligence. Data were analyzed using t-test.
    Results
    Children with cerebral palsy differ from the normal children in spatial working memory. Comparing of the means of errors, were illustrated in 3 distinct features, demonstrated meaninngful difference between 2 groups (p<0.05),except in double error (p>0.05); however there was no significant difference in function of strategy use between 2 groups (p>0.05).
    Conclusion
    In regard with these findings, cognitive rehabilitation with focus on executive skills can be useful in clinical treatment, parallel to the traditional methods, for spatial working memory in children with cerebral palsy.
  • Hadian Mr, Jahangard T., Pourkazemi F., Mazaheri H., Khosh Akhlagh A., Zohorian M., Jalaei Sh Page 15
    Background And Aim
    Knee osteoarthritis (OA) is one of the most common synovial joint diseases (i.e. weight bearing joints) of the human body. This problem probably is more common in Iranian society that is used to sit on the floor and carpet. Following knee OA, patients complain of pain, inflammation, decrease of range of motion and muscle weakness. Therefore, they can not independently do their activity of daily living (ADL). Consequently, the side effects of physical incapability may render to psychological problems and this in respect do affect on their quality of life.Various treatments such as pharmalogical, surgical and physiotherapy have been recommended at different stages of OA by specialist. In the present study, the effect of physical therapy agents (considering the point that physiotherapy has no or negligible side effects) have been studied on OA.
    Materials And Methods
    40 patients participated in this study; the patients were refereed by orthopedic surgeon to the physiotherapy clinic of the Faculty of Rehabilitation. University ethical committee approved the procedures. Patients were randomly divided in two groups and physiotherapy treatments were applied as following: Group I. Low Level Laser Therapy, heat, exercise. Group II. Placebo (i.e. inactive Laser), heat, exercise.
    Results
    The result of current study shows that both methods of physical therapy were quiet efficient on 7 variables that measured in this study (p< 0.05). However, the result of this study showed that in laser group, pain and speed of gait were more effectively influenced (p< 0.000 and p<0.048 respectively) in comparison with routine physiotherapy. Consequently, patients can fairly independently do their activity of daily living and this in respect may reduce the psychological side effects of illness.
  • Bagheri H., Abdolvahab M., Sadeghi Hr, Jalili M., Faghihzadeh Page 24
    Background And Aim
    Cerebral palsy (CP) is a common disorder in human society with many somatosensory problems that affects on functional capability. Dexterity affects activity of daily activity. The aim of this study was to investigate the effects of Progressive resistive exercises on strength and dexterity of cerebral palsy persons.
    Materials And Methods
    Twelve CP persons between 8 to 16 years old (10 boys and 2 girls) with mean age of 11.9 years old participated in this study.Progressive resistive exercises (PRE) protocols were done on upper extremity of study group 3 times a week for 6 weeks. Strength of shoulder abductors and extensors were evaluated by MMT NICHOLAS apparatus. Grip strength and dexterity were evaluated by Jammar Dynammometer and Purdue peg board respectively.
    Results
    Shoulder abductors and extensors strength increased %29.4 (p=0.0001) and %30.1 (p=0.014). Grip strength and dexterity improved %9.8 (p=0.048) and dexterity %23 (p= 0.016) respectively.
    Conclusion
    PRE increase muscle strength of upper extremity and may improve dexterity in children with cerebral palsy.
  • Talebian S., Bagheri H., Olyaei Gr, Barati N., Abbaszadeh M Page 31
    Background And Aim
    The role of thoraco-lumbar muscles is important in spinal column stability. Following fatigue due to constant activity, these muscles encounter with variable control pattern and variations of median and mean frequencies are little in relation to torque of force. However these parameters are useful in the literatures, but due to complexity of neuromuscular interaction and variety of motor control, signal processing can determine a wide range of changes and measurements. Signal processing nonlinear techniques exploit in biologic signals. Variables of nonlinear techniques are recurrence, determinism, entropy and so on.The purpose of this study was to determine changes of entropy as nonlinear parameter in comparison with linear parameter and applicability of entropic measurements of the erector spinae muscles during fatigue.
    Materials And Methods
    Ten healthy women and 6 women with nonspecific low back pain (NSLBP) with a range of 20-30 years old patticipated in this study. Surface electromyography of isometric activities recorded from trunk (T12), lumbar (L3) and biceps femoris muscles during modified Sorenson isometric fatigue test. Median and mean frequency and also nonlinear parameters such as entropy and trend measured in one second of muscles activities before and onset of fatigue.
    Results
    Following fatigue in healthy group, median and mean frequencies reduced at a range of 12-20% (p<0.05). This decrement in LBP group was little (4 - 20%, p<0.05). Entropy increased 120-200% and trend reduced 800-2000% in normal subjects (p<0.05), whereas subjects with LBP indicated increment of entropy 65-220% and decrement of trend 240-500% (p<0.05). Before and after fatigue there was a significance difference between two groups in entropy parameter (p<0.05), whereas median and mean frequencies differences were not significant.
    Conclusion
    Following static positions, fatigue occurred in three levels of above muscles particularly at lumbar region. Traditional fatigue indicators showed good differences, but percentage of variability was low in comparison to nonlinear parameters. It suggests that nonlinear variables especially entropy are more sensitive than traditional indicators and can explain these stochastic behaviors
  • Fakhari Z., Senobari M., Jalaie Page 41
    Background And Aim
    With respect to attachment and mechanical relationship of hamstring and calf muscles, interaction between their function is unavoidable. Inspite of prevalence of hamstring and calf muscles shortness, there is not any statistical data about the relationship of shortness of above-mentioned muscles in Iran. The aim of this study was to verify of this prevalence.
    Materials And Methods
    In this study 3308 healthy girls with age 3-17 years old participated. Length of calf muscles with dorsi flexion angle and hamstring with hip flexion angle (SLR) in both side were measured.
    Results
    The prevalence of hamstring and calf muscles shortness with together was20% in right and 25% in left side. The Prevalence of hamstring and calf muscles shortness with together in 20 district was greater than 3.The greatest amount was seen in secondary school(31.6%).
    Conclusion
    The results indicated that most of subjects who had hamstring shortness, they had also calf muscles shortness, so if there is any shortness in one of them, we shouhd pay attention to shortness of the another.
  • Shadmehr A., Goudarzi H., Olyaei Gr, Talebian S., Faghih Zadeh Page 46
    Background And Aim
    Muscle flexibility is an important component of physical fitness and injury prevention.Passive Stretch can be effective in lengthening and making hamstring more flexible. Popliteal angle measurement is one of the most simple method in studying the efficiency of these methods however, in goniometry measurement, there is not any data about muscle tension and any proper judgment about flexibility. The goal of this study is to evaluate length and stiffness of the hamstrings by Quick Release Movement before and after the passive stretch.
    Materials And Methods
    14 men (20-30 years old) with shorted hamstring (20 degree or more ext lack in passive knee ext test by popliteal angle measurement) participated in this study. Before and after exercises, popliteal angle and muscle stiffness were evaluated with digital goniometer and Quick Release Movement technique respectively. Evaluation of stiffness was performed in flexion and extension positions.
    Results
    A significant increase in hamstring length was observed. (P<0.05) There was decrease in stiffness in both position of flex and ext but it was significant when in extension state.(P<0.05)
    Conclusion
    Findings of this study demonstrate passive stretch's effectiveness in increase muscle length and lessening muscle stiffness. In addition Quick Release Movement can be a suitable method for measuring muscle stiffness.
  • Abdolvahab M., Bagheri H., Daliri A., Olyaei Gr, Jalili M., Faghihzadeh Page 54
    Background And Aim
    Spasticity cause abnormal patterns in upper limbs of cerebral palsy children. It restricts hand function in grasp and release movement. In occupational therapy, neurophysiologic approaches include motor techniques, training and treatment for decreasing hypertonicity and biomechanical approach includes use of splint. In present study the effects of volar and dorsal splint were determined in decreasing of spasticity in upper limbs of quadriplegia cerebral palsy children with four up to six years old.
    Materials And Methods
    Twenty quadriplegia spastic children (4-6 years old) were participated in this study. They were classified in two groups. One group wears volar splint and the other group wears dorsal splint for two hours per days and four hours at night up to twelve weeks. Spasticity and passive range of motion were measured by modified Ashworth scale and goniometry respectively.
    Results
    The mean of wrist spasticity was 2.5 in volar splint group before intervention and 1.9 after intervention. The mean of wrist passive range of motion was 93.50 before intervention and 123.50 after intervention. Elbow passive range of motion was 113 in pre intervention and 135.50 in post intervention. The mean of wrist spasticity was 2.6 in dorsal splint group before intervention and 2.00 after intervention. The mean of wrist passive range of motion was 89.5 before intervention and 118.50 after intervention. Elbow passive range of motion was 110.50 in pre intervention and 135.50 in post intervention. Statistical Analysis of t-student and paired t-tests showed significant differences between the pre and post intervention in all parameters (p<0.05).
    Conclusion
    The result of present study showed that both of the splints affected to decrease spasticity of wrist and increase wrist and elbow passive range of motion of hand. Based on this evidence, both of the splints would be suggested for spastic`s hand treatment. Due to major problem in making dorsal splint, we suggest volar splint for reducing spasticity in cerebral palsy children.