فهرست مطالب

فصلنامه تحقیقات مرتع و بیابان ایران
سال هفتم شماره 1 (پیاپی 7، سال 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/05/11
  • تعداد عناوین: 30
|
  • بررسی روند توسعه بخش تحقیقات مرتع
    مهدی فرحپور صفحه 1
    بررسی تاریخچه تحولات مرتع وضعیت ما را برای برنامه ریزی روشن می نماید واجازه می دهد تا با نگرشی به عملکرد گذشته راهکارهای مناسب رابرای آینده بیابیم. درتحلیلی بر سیرتحولات تحقیقات مرتع درایران بعمل آمد توسعه این بخش تحقیقاتی درخلال زمان مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای این بررسی ازسه برهه زمانی استفاده گردید: قبل از انقلاب، قبل ازتصویب قانون تفکیک وظایف وزارتخانه های کشاورزی وجهاد سازندگی وبعد ازالحاق موسسه به وزارتخانه جهاد سازندگی. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نگرش آقای پابو و همکاران او به مساله منابع طبیعی که به طورعمده ازبعد بیوفیزیکی بود سا لیان درازی هم بخش اجرا و هم بخش تحقیقا ت را تحت تاثیرقرارداده است. درحقیقت طرحهای مشترک وزارت کشاورزی وسازمان ملل تا زمان انقلاب به صورت مستقیم و بعد به صورت غیرمستقیم برنامه ریزی های تحقیقاتی مرتع را پی ریزی کرده اند. ازسال1371 نگرش بخش مرتع تا حدودی تغییرمی کند وبا تصویب اولین طرح بلند مدت مدیریتی گرایش خود را برای برطرف کردن یکی ازبزرگترین ضعفهای خود یعنی عدم توجه به مسائل اقتصادی و اجتماعی نشان می دهد. پس ازآن طرحهای دیگری تصویب می شوند که فرآیند اطلاع رسانی را برای مدیریت بهینه تکمیل می نمایند. نکته قابل توجه در تجزیه وتحلیل اطلاعات موجود آنجاست که بخش تحقیقات مرتع هنوزنتوانسته در حیطه مسائل اجتماعی حرکتهای اساسی و مهمی را انجام دهد. سهم مؤسسه در توسعه عر صه های تحقیقاتی چه درزمینه نیروی انسانی و چه درزمینه امکانات با مراکز استانی قابل قیاس نیست. با تکمیل و تجهیزمراکز استانها حجم قابل ملاحظه ای از نیروهای تحصیلکرده به مجموعه تحقیقات مرتع درکشورافزوده شده است. لیکن نیروهای متخصص بخش مرتع تقریبا ثابت مانده اند. این مساله باعث شده حیطه اقد اما ت بخش از برنامه ریزی وتصمیم گیری به رفع انبوه کارهای ارجاع شده تقلیل یابد. براساس اطلاعات تجزیه وتحلیل شده استراتژی بخش تحقیقات مرتع باید بر سه اصل استوار باشد: الف) اتمام سریع طرحها یی که شناخت ما را ازمحیط ممکن می سازند. ب) ادامه اطلاع رسانی رابرای مرتعداران، مدیران وتصمیم گیران مملکت آسان می نمایند و ج) طراحی وبه جریان انداختن طرحهایی که الگوهای مناسب را برای استفاده پایدار از مراتع بوجود می آورند. دراین راه باید از فناوری بهنگام بهره گرفته شود تاظرفیت لازم ازنظر نیروی انسانی وامکانات برای بخش بوجود آید. این تحلیل نشان داد که توسعه ستاد که وظیفه رهبری فنی وبرنامه ریزی را به عهده داشته باتوسعه مراکز به ویژه در بعد نیروی انسانی هماهنگی نداشته است. رسوخ افکارپابو وهمکاران او دربخش تحقیقات مرتع، سبب گردیده تابخش درزمینه یکی از بزرگترین وظایف خود یعنی توجه به ابعاد اقتصادی و اجتماعی غافل بماند. بررسی طرحهای راهبردی بخش نشان می دهد که خطوط فکری اولیه ای که بخش براساس آن کار خود را آغاز نموده همچنان برفعالیتهای آن سایه افکنده است و لازم است با برنامه ریزی و تعیین راهبرد جدید نسبت به هدایت تحقیقات اقدام شود تا بخش بتواند با بررسی عملکرد خود در دوره های مختلف، وضعیت و فاصله خود را تا اهداف از قبل پیش بینی شده تعیین و برای جبران کاستی ها اقدام نماید.
    کلیدواژگان: تحقیق، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع و بخش تحقیقات مرتع
  • راهکارهای مؤثر در دستیابی به توسعه، حفاظت و حمایت پایدار مراتع تالایی مناطق خشک
    حسین صالحی، حمید هویزه صفحه 2
    توسعه، حمایت و حفاظت پایدارپوشش گیاهی تالابها (هورها)، بدون شناخت علمی و همه جانبه عوامل مخرب و سازنده آنها، امکان پذیر نیست. به رغم اهمیت و ارزشهای متعدد پوشش گیاهی تالابها، درگذشته و درحال حاضرنوشتارهای چندانی درتبیین جامع معضلات موجود و معرفی راهکارهای مؤثر در راستای توسعه پایداراین موهبت الهی و با ارزش والا در ردیف عظمترین منابع تولید علوفه کشور و جهان قراردارند صورت نگرفته است. نگارندگان به عنوان مجریان مسئوول طرحهای تحقیقاتی و مطالعاتی تصویب شده درزمینه مراتع و پوشش گیاهی تالابهای خوزستان، از راه پیمایشهای متعدد میدانی و استفاده از تجربه های بدست آمده از تشریک مساعی در پروژه های تحقیقاتی دانشگاه های جنوب کشور، دراین مقاله سعی وافر دارند که یک جمع بندی فراگیرعلمی درمورد عوامل مؤثر بر سیروضعیت پسرونده (Reprogressiv) و پیشرونده (Progressive) پوشش گیاهی مرتعی، یعنی اساس تکوین هرم بوم شناختی هورها ارائه نمایند. اهداف اصلی از انجام تحقیقات و مطالعات در مورد علوفه هورها، در درجه اول شناخت توان بالقوه پوشش گیاهی موجود و ارزیابی تولید اتوتروفی جوامع متنوع آن و در درجه دوم مطالعه در مورد عوامل و فرآیندهای مخرب و بازدارنده محیطی تالابها که درحال حاضر از راه آتش سوزی های عمدی، سوء مدیریت ضایعات، اضافه تولید و. .صورت می گیرد و در نهایت تبیین راهکارهای توسعه، حفاظت و حمایت پایدارمراتع تالابی می باشد. در روش تحقیق و مطالعه موضوع این مقاله، از روش های نوین مانند روش براون بلانکه و روش آنالیزفاکتوریل کورسپوندانس استفاده شد. ارزیابی زی توده (بیوماس گیاهی) با روش قطع وتوزین انجام پذیرفت. درمورد عوامل و فرآیند های مخرب و بازدارنده، از مستندات یادداشت برداری های آماری صحرایی و پویایی درکسب اطلاعات استفاده شد. نتایج بدست آمده از تحقیقات، بیانگر تولید سالانه از چهارمیلیون تن مواد خشک علوفه ای درهورهاست. نزدیک به یک چهارم ازاین تولید مورد بهره برداری قرار گرفته و بقیه آن به عنوان اضافه تولید و ضایعات به وسیله دامداران محلی، هر ساله به آتش کشیده می شود. افزون براین، مراتع تالابی به دلیل عوامل و فرآیند های مخرب و بزدارنده، از جمله پخش سمهای گیاهی به منظور صید ماهی یا افزایش املاح آب آنها را از پساب زهکشهای بالادست و مهمتر از همه تغییرات متئوهیدرولوژیکی به وجود آمده در نتیجه احداث دایکها در زمان جنگ، معضلات متعددی دارند. با بکارگیری راه کارهای مطرح دراین مقاله، از جمله استفاده بهینه از آب اضافه طغیانی در راستای شکل گیری جوامع گیاهی جدید، در توسعه پایدار سالانه بیش ازچهار میلیون تن علوفه دیگر (معادل حدود 50% تولید 90 میلیون هکتار کل مراتع کشور) با ارزش ناخالص 000،000،000،600، 1 ریال بدست آمده و به درآمد کشورافزوده خواهد شد.
    کلیدواژگان: تالاب، هور، خوزستان، بیوماس (زی توده)، علوفه، راهکارها، توسعه پایدار و عوامل مخرب و بازدارنده
  • استفاده از داده های محیطی درمدیریت مراتع
    عباسعلی سندگل صفحه 3
    امکان استفاده ازداده های محیطی وپردازش آنها درجهت تدریس عملیات اجرایی و تحقیقی مرتعداری هدف این بررسی می باشد. در این موردمنابع مختلف محیطی اعم از منابع فیزیکی و زیستی با روش های استاندارد و اختصاصی مورد مطالعه قرار گرفته و بعد برپایه دو محور با یکدیگر تلفیق گردیده اند. محورنخست، تلفیق اطلاعات با هدف مدیریت چراگاهی و براساس تیپ های مرتعی با سایرمنابع و محوردوم براساس تلفیق اطلاعات اجزاء واحدهای اراضی با سایرمنابع با هدف تعریف عرصه های مناسب برای عملیات اصلاح و احیایی بوده است. تلفیق نخست موجبات تعیین تناسب دام، تاریخ مناسب ورود و خروج دام از مرتع، سیستمهای چرایی و سایرعملیات مدیریتی و تلفیق دوم اسباب معرفی عرصه های مناسب برای عملیات مختلف اصلاحی و احیایی را فراهم نموده است. به علاوه، استفاده از داده های محیطی، امکان مساله یابی والویت بندی مسائل تحقیقی و به خصوص تحقیقات کاربردی را فراهم می سازد. این تحقیقات می تواند به رفع مسائل ومبهمات طرح های اجرایی تعریف شده کمک نموده و سرانجام به معرفی الگوهای مناسب مدیریتی برای مراتع دردست بررسی منجرشود. اطلاعات حاصل از مطالعه و بررسی منابع نشان داده اند که مراتع مورد بررسی به نحو عمده وضعیت متوسط تا ضعیف داشته و گرایش آنها ازثابت تا منفی تغییرمی کند. تولید این مراتع از 11 تا 202 کیلوگرم درهکتار متفاوت است و بنابراین، به رغم مساعد بودن اقلیم، بارندگی، خاک و فیزیوگرافی، ازتولید خوبی برخوردار نیستند. براین اساس و با توجه به تحلیل بدست آمده ازتلفیق اطلاعات، این مراتع عملیات اصلاحی، مدیریتی و تحقیقی ویژه ای را طلب می کنند. با استفاده از تحلیل داده ها مشخص گردیده است که این عملیات شامل قرق، بذرکاری، بذرپاشی، میانکاری، کپه کاری، انتقال آب، احداث آبشخور، علوفه کاری، درختکاری و نیزمقایسه سیستمهای چرا، مقایسه روش های کشت نباتات مرتعی، مقایسه روش های اصلاحی مراتع و بررسی روند تغییرات گیاهی بر اثرعملیات مدیریتی می باشند.
    کلیدواژگان: مدیریت مراتع، تیپهای مرتعی، اجزاء واحدهای اراضی، عملیات مدیریتی، عملیات اصلاحی و تحقیقات کاربردی
  • مدیریت مراتع با شیوه های علمی دراستان آذربایجان غربی
    احمد احمدی، عباسعلی سندگل صفحه 4
    امروزه با توجه به فرسایش ژنتیکی و سیر قهقرایی پوشش گیاهی، اجرای طرح مدیریت مراتع با شیوه های علمی به منظور بهره برداری بهینه ازمنابع مرتعی و احیاء و اصلاح مراتع امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. ایستگاه گله دام در 14 کیلومتری شهرستان سلماس (استان آذربایجانی غربی) و در شمال غرب ایران واقع شده است. موقعیت جغرافیایی آن "27 13 ̊13 تا 15 ̊38 عرض شمالی و 35 ̊44 تا "33 38 ̊44 طول شرقی بوده و به مساحت 5/954 هکتار می باشد. با توجه به این که شناخت منابع اکولوژیکی اولین گام در ارزیابی سرزمین به شمارمی رود، در ابتدا مطالعات آب وهوا، فیزیوگرافی، هیدرولوژی، زمین شناسی، خاک، پوشش گیاهی، مرتعداری و حیات وحش انجام شد. بعد با استفاده از تسهیلات GIS و برنامه Arc-Info نقشه های شیب، جهت و ارتفاع با هم تلفیق گردیده و درپایان نقشه شیب نهایی زمین بدست آمد. سپس نقشه شکل زمین با نقشه های زمین شناسی، خاک شناسی و پوشش گیاهی تلفیق گردیده و نقشه واحد های مدیریتی همگن بدست آمد و برای هریک از واحد های مدیریتی با توجه به خصوصیات آنها عملیات اصلاحی مناسب ارائه گردید. در مطالعات پوشش گیاهی و مرتعداری برای تعیین وضعیت، ظرفیت و گرایش مراتع به ترتیب از روش چهار عاملی، قطع و توزین (Clipping method) و ترازوی گرایش استفاده شد. تیپ بندی منطقه مورد مطالعه برمبنای دو یا سه گونه غالب چند ساله و براساس نمود ظاهری (Physiognomy) و با مدنظر قراردادن ترکیب گونه ای (فلورستیک) انجام شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که با توجه به شرایط توپوگرافی، سیر توالی و تواتر، ترکیب پوشش گیاهی و الگوهای اکولوژیکی و با بکارگیری عملیات قرق، سیستمهای چرایی و کپه کاری می توان به احیاء و اصلاح مراتع پرداخت. در ضمن دراین مطالعه سازند دیوریت به عنوان رویشگاه مهم گونه Agropyron libonoticum معرفی گردید.
    کلیدواژگان: مدیریت مرتع، گله دام، آذربایجان غربی، ارزیابی سرزمین و مرتعداری
  • اهمیت ذخیره گاه های ژنتیکی و مناطق اکولوژیکی در نظام مدیریت مراتع کشور
    حسن قلیچ نیا صفحه 5
    امروزه بحث توسعه پایدار، یکی از مهمترین موارد مطرح درزمینه منابع طبیعی درجهان می باشد که برای رسیدن به آن، حفظ منابع طبیعی و ذخایرژنتیکی گرانبها و تنوع زیستی و نیز شناسایی مناطق ویژه اکولوژیکی و حمایت و حفاظت از انها بسیارحائز اهمیت می باشد. شناخت مناطق اکولوژیکی با توجه به استعداد و ظرفیت منابع و نیز انطباق های اکولوژیکی، ترسیم دورنمای آینده را میسرمی سازد. در این جهت بهره مندی نسل های آینده از حداقل تنوع گونه ای و ذخایری که نسل امروز از آن برخوردارند، یکی از اهداف توسعه پایدارمی باشد. با توجه به شرایط آب و هوایی ایران، دربعضی مراتع کشور، برخی از گونه های گیاهی یافت می شوند که به سبب محدود بودن آشیان اکولوژیکیشان، درمناطق خاصی گسترش یافته و از نظرفراوانی کمیاب و نادر می باشند. این گونه ها و رویشگاه ها درصورت تخریب، سریعتر از سایر نقاط از بین رفته و نابود خواهند شد و برنامه ریزی برای شناسسایی و مدیریت این گونه ها و رویشگاه ها و حفظ وحمایت از زیستگاه های این گونه ها، مبرم و حیاتی می باشد. مناطق اکولوژیکی از جهات گوناگونی حائز اهمیت می باشند. این مناطق از نظر ویژگی های اقلیمی، خاک، پوشش گیاهی و...نسبت به مناطق اطراف، جلوه ویژه ای داشته و توان بالقوه زیستس بسیار بالایی دارند. دراین موارد می توان به برخی از مناطقی که به سبب دارا بودن تنوع گونه ای غنی و حضوربرخی گونه های ویژه، متمایز می باشند، مانند رویشگاه های لاله سرنگون درغرب کشور، شقایق سیاده در دامنه کوه دماوند، چمنزارهای ارتفاعات بالای البرز و زاگرس و آلمه درارتفاعات جنگل گلستان اشاره نمود. هر یک ازمناطق اکولوژیکی درایران، خواستگاه بسیاری از گونه ها به شمار می روند که حتی درجهان هم منحصر به فرد می باشند. باید توجه داشت که درصورت عدم توجه و عدم حفاظت و حمایت از این رویشگاه ها و مناطق اکولوژیکی، این مناطق به سرعت قابلیت خود را از دست می دهند. مناطق اکولوژیکی علاوه بر دارا بودن ذخایر ژنتیکی، زمینه های مناسب را برای الگوه های تحقیقاتی فراهم می سازند، به طوری که می توان با درک روابط گونه ها با محیط های طبیعی و الگوهای رشد و سازگاری گیاهان درشرایط مختلف آب وهوایی و پاسخ های مختلف گونه ها نسبت به شرایط محیطی و سایر عوامل مربوط به آن و الگوبرداری از آن، شرایط مناسب را برای سایر زیستگاه ها و رویشگاه ها که نیازبه بازسازی و اصلاح و احیاء دارند، فراهم ساخت و به این ترتیب درجهت مدیریت علمی اکوسیستم های مرتعی گام برداشت. دراین پژوهش 5 منطقه مرتعی در ارتفاعات و دامنه های البرز درمازندران که از لحاظ وجود تنوع گیاهی غنی وحضورویژه برخی گونه های شاخص و نادرمتمایزمی باشند، انتخاب شد. این رویشگاه ها ازجنبه کمی و کیفی ازدیدگاه مرتع مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مناطق، شناسایی استعدادها و نیز محدودیت ها انجام شد ودر نهایت سعی شد با استفاده از روابط موجود بین دام و مرتع درآنها، الگوی صحیح بهره برداری ازمراتع منطقه و سایرمناطق مشابه ارائه گردد.
    کلیدواژگان: توسعه پایدار، مناطق اکولوژیکی، ذخایرژنتیکی و رویشگاه
  • تیپ های مرتعی کشور، گسترش و ویژگی ها
    مسعود شکویی صفحه 6
    مقدمات اجرای طرح ملی شناخت مناطق اکولوژیکی کشور از اواخرسال 1368 با هدف تعیین تیپهای گیاهی درعرصه مراتع و شناخت ویژگی های محیطی آنها درنقاطی از کشورآغاز گردید. دراین مطالعه نخست اسناد و مدارک در دسترس، جمع آوری و مورد بررسی قرارگرفته و نقشه تفسیری اولیه تدوین گردید. با انجام پیمایشهای متعدد صحرایی پدیده های مورد نظر شامل تیپهای گیاهی، اراضی زراعی به طور عام، اراضی عاری از پوشش گیاهی، بیرون زدگی های سنگی، اراضی ساخته شده و غیره، شناسایی و بر روی نقشه های تفسیری اولیه گویا و مشخص و مرزهای مربوطه کنترل و اصلاح گردید. تیپ بندی گیاهان مرتعی براساس روش توصیه شده ستاد شناخت مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع براساس وضع موجود پوشش گیاهی با سعی در معرفی دو گونه غالب به روشی آمیخته از سیمای ظاهری و ترکیب گونه ای (فلورستیک) بوده است. درانجام کارهای میدانی نسبت به جمع آوری اطلاعات تکمیلی نظیر گونه های همراه، نوع پوشش، وضعیت خاک و اراضی و غیره اقدام شده و در تجزیه وتحلیل و تهیه گزارش مورد استفاده قرار گرفته است. اطلاعات برداشت شده برروی نقشه های 50000: 1 ثبت گردیدند. خروجی طرح نقشه با مقیاس 250000: 1 است. بررسی وضعیت اقلیم تیپهای گیاهی براساس انطباق نقشه پوشش گیاهی و نقشه های طبقه بندی اقلیمی، میانگین همباران سالیانه و میانگین همدمای سالیانه انجام گردید. به همین ترتیب ازانطباق نقشه پوشش گیاهی با نقشه های ارزیابی منابع و قابلیت اراضی، زمین شناسی و توپوگرافی جهت تعیین تیپ اراضی، خاک و سازند زمین شناسی درهریک ازتیپ های گیاهی استفاده گردید. یافته های این بررسی موقعیت تیپ های مرتعی، وسعت و ویژگی های محیطی آنها را ارائه می دهد. در هریک از تیپهای گیاهی دیگرگونه های مشاهده شده نیزفهرست می گردند. درنقشه وگزارش تولیدی پدیده های دیگر پوشش زمین نیزتعیین می شوند. طرح ملی شناخت مناطق اکولوژیکی کشور در حال حاضرعرصه ای به وسعت حدود 117 میلیون هکتار را تحت پوشش دارد. گزارش و نقشه نهایی 26 منطقه به وسعت 37 میلیون هکتارمنتشر گردیده و گزارش ونقشه 11 منطقه به وسعت 17 میلیون هکتار تدوین شده است. کارهای میدانی در46 منطقه به وسعت تقریبی 63 میلیون هکتار آغازگردیده است. در اجرای این طرح بیش از 65 نفر از اعضاء هیئت علمی و کارشناسان مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در قالب مجریان و همکاران منطقه ای یاری می نمایند و امید داریم که به همت آنان بتوانیم طرح را درسطح کل کشورتوسعه دهیم.
    کلیدواژگان: اکولوژی، تیپ گیاهی، مرتع، پوشش گیاهی، فیزیونومی، فلورستیک و ایران
  • بررسی تنوع ژنتیکی درگونه مرتعی بروموس تومنتلوس (Bromus tomentellus) با استفاده ازمطالعات مورفولوژیکی
    علیرضا زبرجدی، حسین میرزایی ندوشن، قاسم کریم زاده صفحه 7
    امروزه مطالعه و بررسی توده های بومی و گونه های وحشی به عنوان منابع ژنتیکی در اصلاح نباتات از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در این میان گیاهان مرتعی به دلیل نقششان در تامین علوفه دامی وهمچنین حفاظت منابع آب وخاک کشور، از جنبه های مختلف گیاه شناختی، اکولوژیکی، به زراعی و به نژادی مورد توجه قرارگرفته اند. بروموس تومنتلوس (Bromus tomentellus) یکی از گونه های مرتعی فراگیر و خوشخوراک کشورمی باشد که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی موجود درگونه بروموس تومنتلوس، 12 ژنوتیپ از گونه فوق که در بانک ژن گیاهان مرتعی نگهداری می شوند از نقاط مختلف کشورجمع آوری شده اند از لحاظ 11 صفت مورفولوژیکی موردمطالعه و بررسی قرارگرفتند. تحقیق فوق با اهداف زیردنبال گردید:- بررسی و مطالعه سیمای تنوع ژنتیکی موجود در 12 ژنوتیپ از گونه فوق که از نقاط مختلف کشورجمع آوری شده اند، از نظرصفات مورفولوژیکی با استفاده از روش های آماری متعدد جهت استفاده در طرح های اصلاحی.
    - تعیین روابط بین عملکرد و اجزاء آن با بهره گیری از روش های همبستگی ساده بین صفات وتجزیه علیت.
    - مقایسه روش های مختلف آماری چند متغیره درگروه بندی ارقام با استفاده از صفات مورفولوژیک.
    - گروه بندی ژنوتیپ ها و تعیین فاصله ژنتیکی آنها با استفاده ازتجزیه خوشه ایجهت استفاده ازآنها در برنامه های تلاقی.
    آزمایش به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور اجرا گردید. هر ژنوتیپ در یک کرت به ابعاد 5 1 متر کاشته شد، به طوریکه فاصله کرتها 50 سانتیمتر و فاصله بین ردیف ها درهر کرت 40 سانتیمتر اختیار گردید. نمونه برداری از هر کرت به صورت تصادفی و برای هرصفت از 5 بوته یادداشت برداری انجام گرفت. پس ازاجرای آزمایش و یادداشت برداری ها درزمان مناسب، داده ها با استفاده ازروش های مختلف آماری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند که نتایج به شرح زیرعاید گردیدند:- تجزیه واریانس براساس کلیه صفات مورفولوژیکی اختلاف بسیارمعنی داری را میان ژنوتیپها نشان داد، به طوریکه ژنوتیپ شماره 2 با میانگین 100 گرم عملکرد ماده خشک در هر مترمربع از سایر ژنوتیپها برتربود.
    - با استفاده از تجزیه خوشه ایژنوتیپها ازلحاظ صفات مورفولوژیکی در4 طبقه مجزا قرارگرفتند. جهت انجام تلاقی بین آنها بهتر است از ژنوتیپها با حداکثر فاصله ژنتیکی استفاده شود تا بتوان ازهتروزیس بهره گرفت.
    - همبستگی فنوتیپی زیادی میان صفات مورفولوژیکی و عملکرد مشاهده شد که می تواند در انتخاب غیرمستقیم جهت افزایش عملکرد مورد استفاده قرارگیرد.
    کلیدواژگان: تنوع ژنتیکی، مورفولوژیکی و بروموس تومنتلوس
  • بررسی فنولوژیکی چند گونه مهم مرتعی درمنطقه پلور
    مرتضی اکبرزاده، تقی میرحاجی صفحه 8
    مراحل فنولوژیکی گیاهان مهم مرتعی در منطقه پلوردر البرزمرکزی به مدت سه سال بررسی شد. هدف مطالعه، شناخت مراحل مختلف رویشی گیاهان مرتعی و تاریخ وقوع آنها که مورد نیاز دست اندرکاران مدیریت مرتع به خصوص در امر تنظیم برنامه های چرایی می باشد. دراین مطالعه از هریک از گونه های مورد مطالعه، ده پایه انتخاب و مراحل مختلف رویشی آنها هرهفته یکبار و به هنگام کاهش فعالیت گیاه هر 15 روز یکباربازدید شده و یادداشت گردید. این مراحل رویشی عبارتند از: شروع رویش، رشد سبزینه ای، ظهورساقه های گلدار، ظهورخوشه یا جوانه های گل، شروع و پایان دهی، شیری شدن بذر، رسیدن و ریزش بذر، ظهور پژمردگی و خواب موقت، رشد مجدد پاییزه و شروع خواب زمستانه. داده های مربوط به سالهای مختلف جمع آوری و جمع بندی شد و آمار اقلیمی در تفسیر تعییرات پدیده های فنولوژیکی استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهند که شروع رویش و وقوع مراحل زایشی درگیاه ارتباط منطقی با درجه حرارت محیط دارد. درجه حرارت درسالهای مختلف متفاوت می باشد و این تفاوت موجب تغییر در تاریخ وقوع پدیده های فنولوژیکی می گردد. به طورمتوسط گلدهی گونه های مختلف ازخرداد ماه تا مرداد ماه مشاهده می شود. با این حال بیشتر گونه ها در پلور در تیرماه گل می دهند. دوره گلدهی در گونه های گندمی به طور متوسط دو هفته طول می کشد که از 10 روز تا 20 روز در گونه های مختلف تغییرمی کند. دوره گلدهی در گیاهان علفی بیشتر ازچهارهفته و درگیاهان بوته ای سه تا چهارهفته می باشد. رشد پاییزه در بیشترگونه ها درصورت وجود بارندگی مؤثر پاییزه اتفاق می افتد. با این حال رویش از نظر تراکم برگها نسبت به رویش بهاره خیلی محدود و ارتفاع رویش نیز خیلی کم است.
    کلیدواژگان: فنولوژی، رشد رویشی، گلدهی، ریزش بذر، رسیدن بذر، رشد پاییزه، خواب موقت، خواب زمستانه و پلور
  • مقایسه افزایش وزن بره در مخلوطهای دست کاشت تحت چرا
    غلامرضا قادری، حسین توکلی، خداداد عابدی، محمود یوسفی صفحه 9
    با توجه به شرایط اقلیمی حاکم برشمال خراسان، بسیاری از دیمزارهای کم بازده و اراضی پرشیب، قابل تبدیل به مراتع دست کاشت با گونه های سازگارمرتعی هستند که علاوه برکاهش فرسایش خاک، بهره برداری از طریق چرای دام در این گونه مراتع امکان پذیر است. در این مطالعه میزان افزایش وزن دام در مراتع دست کاشت خالص و مخلوط گراس و لگوم و نیز واکنش چرای گونه های مختلف مرتعی، بررسی شده اند. برای این منظور آزمایشی با کشت دو گونه گراس شامل Agropyron desertirum و Bomus tomentellus به صورت خالص و مخلوط با یونجه دیم Medicago sativa cv. Cody در ایستگاه تحقیقات شمال خراسان انجام شد. در هر تیمار سطحی معادل نیم هکتار از ترکیبهای مختلف گیاهی در سال 1374 کشت و در سال بعد قطعات کشت شده برای دامگذاری با استفاده از پایه های چوبی و سیم خاردار حصارکشی گردید. دامگذاری در سال 76 و 77 با استفاده از بره های نر از شیر گرفته نژاد کردی صورت گرفت و تعداد دام براساس ظرفیت و تولید علوفه مرتع تعیین گردید. دامها در هرسال از نیمه دوم اردیبهشت ماه وارد مرتع شده و طول دوره چرا 85 تا 95 روز با توجه به میزان علوفه قابل دسترس دام به طول انجامید. وزن کشی دامها هر دو هفته یکبار انجام شد. در این آزمایش متوسط اضافه وزن روزانه دامها در مراتع ایجاد شده در مخلوط های گراس- لگوم بیش از گراس خالص بوده است، به طوری که حداکثر و حداقل اضافه وزن روزانه به ترتیب 131 و 107 گرم در روز در طی 75 روز چرا متعلق به تیمارهای مخلوط بروموس-یونجه و بروموس خالص بود. البته روند اضافه وزن دامها در طول دوره چرا کاهش یافت. بدین ترتیب که در یک ماهه اول چرا اضافه وزن از 190 گرم در روز به 60 گرم در ماه دوم و سرانجام در ماه سوم به 24 گرم در روز کاهش یافت. کاهش علوفه در دسترس، کاهش کیفیت علوفه و خشبی شدن گیاهان به ویژه گراسها از عوامل اصلی این کاهش بودند. میانگین تولید علوفه خشک تیمارها در سال اول دامگذاری با حدود 2 تن درهکتار و در سال دوم 2/3 تن در طول فصل چرا برآورد گردید. نتایج بدست آمده از این آزمایش چشم انداز مناسبی را جهت استفاده از اراضی تخریب شده کم بازده به صورت تبدیل به مراتع دست کاشت و بهره برداری از طریق چرای دام نوید می دهد.
    کلیدواژگان: مراتع دست کاشت، اضافه وزن بره، سیستم چرا، مخلوط گراس، لگوم و تولید علوفه
  • جمع آوری و شناسایی سوشهای ریزبیوم همزیست با مهمترین بقولات مرتعی
    ابراهیم رحمانی صفحه 10
    نیتروژن قابل جذب گیاه در محیط خاک از عوامل اصلی محدود کننده رشد گیاهان محسوب می گردد. از طرفی 80% گاز موجود در اتمسفر، گاز ملکولی به صورت N2 می باشد که توسط میکروارگانیزمهای مربوط به گروه پروکاریوتها احیا شده و برای گیاهان قابل جذب می گردد. مؤثرترین سیستم تثبت کننده ازت، سیستم ریزبیوم لگوم می باشد که بیشترین سهم تحقیقاتی را در زمینه ارتباط متقابل بین گیاهان و میکروارگانیزمها و به خود اختصاص داده است. به لحاظ اهمیت اقتصادی و به منظور دستیابی به این میکروارگانیزمها و استفاده از آنها در تحقیقات جاری کشور ضرورت استخراج و شناسایی آنها تشخیص داده شده و این هدف در طرح مدنظر بوده است. برای این کار حدود 200 نمونه خاک از بستر عمده ترین لگومهای مرتعی استان کرمانشاه، همدان، لرستان، آذربایجان شرقی، خوزستان، بوشهر و تهران (ایستگاه همندآبسرد) جمع آوری گردیدند. این خاکها از مراتعی که رویشگاه عمده گونه های مختلف گیاهان یونجه-شبدر و اسپرس در منطقه محسوب می شدند. جمع آوری، جداسازی گره، ایزولاسیون سوشها، خالص سازی سوشها، شناسایی و تجدید کشت متوالی سوشهای ایزوله شده و نگهداری از ژرم پلاسم سوشهای شناسایی شده رعایت گردید. از نقطه نظر اقلیم سوشهای جمع آوری شده متعلق به محدوده های سردسیری مثل همندآبسرد، نیمه گرمسیری مانند قصرشیرین و خرم آباد و گرمسیری مانند خوزستان و بوشهر در طول مدت اجرای طرح تعداد 26 سوش ریزبیوم استخراج و شناسایی شد. این سوشها به منظور حفظ قدرت ایجاد همزیستی (توانایی تولید گره بر روی ریشه گیاهان میزبان و انجام تثبیت ازت) در آزمایشگاه ستاد مؤسسه به طور متوالی تجدید کشت شده و نگهداری می گردند. هدف از اجرای این طرح داشتن مجموعه انتخاب شده ای از سوشهای بومی ریزوبیوم همزیست با لگوم های مراتع ایران است تا در جهت کمک به محققان کشور و اجرای طرحهای مربوط به شناسایی قابلیتهای متفاوت سوشهای تجاری و وارداتی از نقطه نظر ایفای نقش مؤثر در اصلاح پوشش گیاهی مراتع استفاده شده و نتایج و توصیه های لازم جهت هر گونه تصمیم گیری به سفارش دهندگان اعلام گردد. همزیستی در شرایط مانند ایران بهتر است تحت شرایط استرسهای مختلف محیطی مورد بررسی قرار گیرد. این شرایط مانند استرس خشکی، نوسانهای حرارتی، شرایط بهینه غذایی و فشار کم اکسیژن (بافت و ساختمان خاک) می باشد. بدیهی است در صورت عدم استخراج سوشها مطالعات فوق در مورد آنها مقدور نمی باشد. عملیات آزمایشگاهی این طرح در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع صورت گرفته است (در استانهای لرستان و خوزستان ستاد مرکز این استانها در اجرای طرحهای مربوط به خود نقش داشته اند).
    کلیدواژگان: ریزبیوم، استخراج، شناسایی، تثبیت نیتروژن و گره زایی
  • توسعه پایدار در عرصه های منابع طبیعی با تکیه بر مفهوم برنامه ملی تعادل دام و مرتع (بررسی مشکلات-ارائه پیشنهادها)
    اکبر ریاحی صفحه 11
    توسعه جوامع، به برنامه ریزی های منطقی وابسته است و در این جهت، بهره برداری بهینه از منابع محدود نقش مهمی را به خود اختصاص می دهد. به عبارت دیگر با مدیریت صحیح و تخصیص بهینه امکانات و منابع (شامل منابع مادی و انسانی) می توان به تحقق توسعه پایدار امیدوار بود. جوامع از بخشهای اقتصادی گوناگون تشکیل شده اند که یکی از مهمترین این بخشها را منابع تجدید شونده (جنگلها و مراتع) تشکیل می دهند. به دلیل اهمیت این منابع در توسعه پایدار، حفظ، احیاء و بهره برداری مناسب از آنها ضروری می باشد. امروزه به دلایل مختلف، فشارهای نادرستی بر منابع طبیعی کشور وارد شده که نگرانی های جدیی را در مردم و سرپرستان ایجاد نموده است. از این رو، تلاش فزاینده ای به منظور حفظ واحیای جنگلها و مراتع در حال شکل گیری است. از جمله اقدامات پیش بینی شده، ارائه طرح فراگیر با مدیریت هماهنگ به نام طرح تعادل دام ومرتع می باشد که می توان آن را طرحی در جهت عمران و توسعه روستایی و عشایری در نظر گرفت. در مقاله حاضر سعی شده است تا ضمن معرفی مفهوم واقعی این طرح ابعاد و عوامل مؤثر در برقراری تعادل بین دام و مرتع نیز بیان گردند. همچنین با بررسی شرایط و مشکلات کنونی، ارائه راهکارهای مناسب، نحوه استفاده از یافته ها و نظرات علمی موجود، شمای بکارگیری مشارکت واقعی بهره برداران و گروه های اجتماعی و پیشنهادهایی در جهت اجرای مطلوب طرح مذکور، به چگونگی دستیابی به تعادلی پویا در عرصه های منابع طبیعی اشاره شده است.
    کلیدواژگان: توسعه پایدار، منابع طبیعی، تعادل دام و مرتع و مدیریت هماهنگ
  • بررسی تغییرات پوشش گیاهی حوزه آبخیز سد کرج طی یک دوره بیست ساله (72-1352) با استفاده از سیستم G.I.S
    بهرام محمدی گلرنگ صفحه 12
    دراین پژوهش، پوشش گیاهی حوضه آبخیز سد امیرکبیر (کرج) به مساحت 84000 هکتار در 60-30 کیلومتری شمال و شمال غربی تهران واقع شده است. در مقیاس 1:50000 و به روش فلورستیک-فیزیونومیک مورد مطالعه قرار گرفته است. رداشتهای فلورستیک از قطعات نمونه برداری (رولوه) در هریک از واحدهای گیاهی رویشی بر روی عکسهای هوایی انجام گرفته و برای تجزیه و تحلیل هر واحد گیاهی از روش Cain استفاده گردیده است. مطالعه فیزیونومیک منطقه بر اساس روش کوچلر انجام گرفته و بعد عوامل تخریب و علل از بین رفتن پوشش گیاهی (مرتعی-جنگلی) منطقه به تفکیک و مورد بررسی واقع شده و با استفاده از سیستم G.I.S نسبت به بررسی تغییرات پوشش گیاهی طی یک دوره 20 ساله اقدام گردیده است. با ستفاده از روش ترازو و همچنین با مقایسه وضعیت پوشش گیاهی در سالهای 52 و 72 مشخص گردیده که در هیچ یک از تیپها گرایش مثبت بوجود نیامده است. در 8 تیپ، گرایش ثابت و در 9 تیپ، گرایش منفی مشاهده شده است. برای بیان بهتر گرایش 17 تیپ مشخص شده در سال 72، نقشه وضعیت و گرایش وضعیت مراتع حوضه ترسیم شده اند
    کلیدواژگان: ارزیابی، عملیات آبخیزداری، حوضه کرج، رسوب وتغییرات پوشش گیاهی
  • نیازهای اکولوژیکی گیاه باریجه و پراکنش آن در استان اصفهان
    اصغر قائدی صفحه 13
    برای استفاده حداکثر از مراتع بایستی اصول مرتعداری را بر اساس مطالعات اکولوژیکی اجرا کرد. با در نظر گرفتن شرایط اکولوژیکی و مطالعات جامع شناختی که یکی از راه های اصولی جهت حفظ و بهره برداری بهینه از منابع طبیعی است می توان در این جهت گام برداشت. گیاه باریجه یکی از مهمترین گیاهان مرتعی با نام علمی Ferula gumosa Boiss. از خانوده چتریان می باشد که شیرابه آن به نام باریجه (Galbanum) است و یکی از فرآورده های مهم صادراتی عصاره های نباتی به شمار می رود و از زمانهای قدیم در طب سنتی کاربرد داشته است. باریجه گیاهی است غده ای و منوکارپیک دارای ساقه ضخیم که به ارتفاع 1 تا 2 متر می رسد. مطالعه عوامل مؤثر بر سازگاری گیاه، مطالعه و تعیین پراکنش گیاه، تهیه نقشه و بررسی فنولوژیکی گیاه از اهداف این تحقیق می باشند. این بررسی در دو مرحله ستادی و مطالعه میدانی صورت گرفته است. در این بررسی ابتدا مطالعات انجام شده، گزارشها و اطلاعات هر باریومی و اطلاعات موجود در ادارات منابع طبیعی استان مطالعه و محدوده هایی که گیاه باریجه در آن استقرار داشت بر روی نقشه مشخص گردید. در بازیدهای میدانی محدوده هاییی که گیاه در آن وجود داشت برررسی و اصلاح گردید و نیز ضمن جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در محلهای رویش گیاه به تعداد کافی پروفیل زده شد و نمونه گیری خاک انجام گردید. مهمترین رویشگاه های این گونه در استان اصفهان عبارتند از: دالان کوه، فریدن، گلپایگان، خوانسار، سمیرم، کاشان، فریدونشهر، شهرضا و داران می باشد. این گونه اغلب در اراضی کوهستانی مرتفع و اقلیمهای استپی و نیمه استپی استان با حداقل میزان بارندگی سالانه 300 میلیمتر مشاهده می شود. در رویشگاه های مختلف باریجه میانگین حداقل دمای سالانه از 6/1 سانتیگراد در فریدونشهر تا 12 درجه سانتیگراد در کاشان متفاوت است. در این مناطق حداقل مطلق دما ̊29 و حداکثر دما ̊5/36 سانتیگراد می باشد. گیاه باریجه در استان اصفهان از نظر زمین شناسی بر روی تشیکلات آهکی و شیل دوران اول و دوم وجود دارد. رویشگاه های باریجه خاکهایی با بفت لومی رسی و لومی شنی و عمق متوسط تا کم عمق و ساختمان بدون زاویه ریز و متوسط با مقاومت متوسط دارند. فنولوژی گیاه باریجه در گلستان کوه خوانسار مطالعه گردید. فصل رویشی گیاه باریجه تقریبا از 20 اسفند ماه شروع شده و تا 20 اردیبهشت ماه ادامه دارد. در نیمه دوم خرداد ماه رشد رویشی متوقف شده و تا 10 خرداد ماه گلها ظاهر می شوند و تا 20 خرداد گلدهی کامل می شود. تشکیل بذرها از 20 خرداد تا 10 تیر بوده و تا 10 خرداد ماه رسیدگی کامل و ریزش بذر شروع می گردد. بذرهای این گیاه جهت جوانه زنی به درجه حرارت زیر صفر نیاز داشته و سرمای طبیعی و برف عاملی بسیار مؤثر در جوانه زنی بذرهای گیاه می باشد. لازم به ذکر است که بهره برداری مناسب از گیاه در ادامه حیات آن بسیار مؤثر است، به طوری که تیغ زنی بایستی از سال پنجم به بعد صورت گیرد، زیرا تیغ زنی گیاه در سنین کمتر به نابودی گیاه منجر خواهد شد.
    کلیدواژگان: اکولوژیکی، باریجه، استان اصفهان و رویشگاه
  • طرحهای مرتع داری و ضرورت حفاظت از گون گزی Astragalus adsendens Boiss. به عنوان میزان پسیل مولد گزانگبین
    احمدرضا سیف اللهی، شعبان شفیع زاده صفحه 14
    علاوه بر محصولات متنوع و مهم مرتعی مانند علوفه که مورد تغذیه دامهای اهلی و غیراهلی قرار می گیرد، انواع کتیرا، محصولات گیاهی با خواص دارویی، سقز و صمغهای گیاهی، گزانگبین یا شهد پارسی که از نوعی گون به نام Astragalus adsendens بدست می آید از تولیدات ارزشمند مرتعی می باشند. برای تولید مان که محصولی با ارزش می باشد، عواملی مانند گون گزی، پسیل گون، شرایط مناسب محیطی و سرانجام مدیریت و بهره برداری مبتنی بر اصول پایداری تولید، مؤثر می باشند. در سالهای اخیر به دلیل کاهش جمعیت حشره مولد گزانگبین، روستاییان، عشایر و سایر دامداران به حذف گون گزی به عنوان یک گیاه مزاحم و علف هرز در مراتع اقدام نموده اند. در برخی نقاط به عنوان طرحهای مرتعداری حذف لکه ای A. adecendens و کشت گیاهان علوفه ای به صورت کپه کاری توصیه شده که در صورت عدم مطالعه دقیق تاثیر گونه های جایگزین از ابعاد مختلف ممکن است خسارتهای غیر قابل جبرانی به عرصه های مرتعی وارد شود. برداشت گلهای گون با رویش گز تکانی که در برخی مناطق برای تقویت جیره غذایی دام شایع شده است، زادآوری گیاه گون را دچار اختلال می کند. مدیریت مرتع به صورت بهره برداری یک سویه به نفع تغذیه دام در دراز مدت به از دست رفتن سایر فرصتهای بهره برداری اقتصادی از مراتع از قبیل گزانگبین منجر می شود
    کلیدواژگان: گون گزی، کتیرا، پسیل گون
  • معرفی بزرگترین قارچ خوراکی [Langerinannia gigantean (batsch: pers.) rostk.] با خاصیت دارویی در مراتع ییلاقی استان مازندران
    سیدعلی موسی زاده، علی برهانی، سیف الله خورنکه صفحه 15
    مراتع ییلاقی استان مازندران با مساحتی نزدیک به 1415267 هکتار حدود 31% از مساحت استان را شامل می شود. این منابع صرف نظر از ارزش های اقتصادی، دارای ارزش های پنهان دیگر در زمینه مسائل زیست محیطی، حفظ خاک و کنترل و تقویت ذخایر آب های زیرزمینی می باشند. یکی از محصولات فرعی مراتع که تاکنون بدان توجه نشده است قارچهای خودرو در مراتع می باشند. گونه های خوراکی این قارچها علاوه بر اینکه سرشار از انواع پروتئین ها، اسیدهای آمینه و مواد معدنی هستند خواص دارویی و درمانی با ارزشی نیز دارند. منطقه مورد مطالعه که دارای مساحتی نزدیک به 5150 هکتار بوده و در چمستان نور واقع شده است، با توجه به نقشه های توپوگرافی با مقیاس 1:25000 در فصول مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نمونه قارچهای جمع آوری شده پس از ثبت اطلاعات اکولوژیکی منطقه جهت تعیین جنس و گونه به آزمایشگاه ارسال گردید. ویژگی های مورد بررسی در آزمایشگاه شامل کلیه صفات ماکروسکوپی و میکروسکوپی بوده است. قارچ خوراکی با ارزش غذایی Langerinannia gigantean با ارزش غذایی بسیار غنی، یکی از بزرگترین قارچهای Gasteromycetes به شمار می رود. رویشگاه اصلی این قارچ مراتع ییلاقی بوده و در فصل تابستان مشاهده می شود. صفات ماکروسکوپی این قارچ که در منابع علمی گزارش گردیده به این شرح است: این قارچ دارای اندام باردهی با قطر نزدیک به 20 تا 70 سانتیمتر بوده و وزن آن حدود 4 تا 20 کیلوگرم می باشد که نمونه های جمع آوری شده در مراتع ییلاقی استان قطری نزدیک به 35 سانتیمتر وزن درحدود 5 کیلوگرم داشته است. از نظر ارزش دارویی، بخش گوشتی این گونه دارای میزان بسیار کمی کالواسین (Calvacin) بوده که از رشد سلولهای سرطانی جلوگیری می کند و همچنین در کشور چین و کشورهای دیگر از اسپورهای قارچ چرب شده برای تسکین گلودرد از بخش گوشتی تازه آن برای ترمیم زخم و جلوگیری از خونریزی ها استفاده می گردد.
    کلیدواژگان: قارچ خوراکی، استان مازندران و محصولات فرعی
  • بررسی برخی از جنبه های اکولوژیکی گونه دارویی - صنعتی باریجه در استان مازندران
    محمد اکبر زاده صفحه 16
    حفظ پوشش گیاهی و در بعضی موارد، احیای آن در منابع طبیعی کشورمان اولویت خاص خود را داشته و از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. با توجه به اهمیت منابع طبیعی تجدید شونده، بهره برداری از گیاهان دارویی، صنعتی و خوراکی با حساسیت ویژه ای روبروست.یکی از گونه های بسیار با ارزش در استان مازندران Ferula gumisa، از خانواده Umbelliferae است. شیوه آن باریجه نام دارد و به رنگ تجارتی سبز قهوه ای و سبز مایل به زرد می باشد. برای رسیدنبه اهدافی چون تعیین پراکنش و بررسی عوامل اقلیمی - خاکی مناطق رویشی گونه باریجه، مطالعه ای در سالهای 1376 تا 1378 در مراتع ییلاقی استان در وسعتی بیش از 1200000 هکتار صورت گرفته است. در جهت پژوهش اخیر، با استفاده از منابع موجود و نقشه های توپوگرافی 1:50000 و پیمایش زمینی وضعیت پوشش این گونه و عوامل مؤثر برای پراکنش آن مشخص شده اند. همچنین با استفاده از منابع، ترکیبهای شیمیایی و موارد استفاده آنها، مشخص شده و از مراحل فنولوژیکی آن یادداشت برداری بعمل آمده است، همچنین در هر یک از مناطق رویشی این گونه به وسیله پلات های 1×1 مترمربعی، تعداد بوته در هکتار، میزان شیره بهره برداری شده از هر بوته، تعداد بوته های قابل بهره برداری، غیر قابل بهره برداری و بوته های به گل نشسته مشخص شده اند. بر اساس نتایج بدست آمده از پژوهش اخیر، مناطق رویشی این گونه، بیشتر در نواحی غربی استان، شامل مراتع ییلاقی تنکابن، رامسر و آمل بوده و به صورت پراکنده در مراتع ییلاقی ساری مشاهده شده اند. در این مناطق حداقل ارتفاع 2000 متر و حداکثر ارتفاع 3195 متر از سطح دریا، میزان بارندگی 450 میلیمتر، بافت خاک لومی و PH آن بیشتر از 7 است. میزان شیره باریجه در هر پایه 20 گرم و متوسط تعداد بوته در هر هکتار 1300 بوته می باشد. همچنین بر اساس بررسی های انجام شده، ترکیبهای شیمیایی موجود در شیره باریجه شامل انواع اسانسها، رزین، صمغ، اسید چرب، اسید اکسالیک، رزوسین و... بوده که به مصارف درمانی (ضد تشنج، ضد نزله)، مصارف بهداشتی (ضد عفونی کردن آب)، مصارف صنعتی (ساییدن سنگهای قیمتی مانند الماس، کاربرد اسانس آن در صنایع داروسازی و ادکلن سازی) و علوفه ای (افزایش میزان شیر و خوش طعمی آن، جلوگیری از ابتلای دام به امراض و بیماری ها) می رسد.
    کلیدواژگان: اکولوژیک، دارویی، صنعتی و باریجه
  • مدیریت جامع و توسعه پایدار براساس آمایش سرزمین (مطالعه موردی حوضه آبخیز تاش - مجن شاهرود)
    علی اکبر کریمیان صفحه 17
    آمایش سرزمین علمی است که با توجه به ویژگی های اکولوژیکی سرزمین و شرایط اقتصادی- اجتماعی آن، نوع استفاده بهینه از سرزمین را مشخص می سازد. بدون مطالعه و برنامه ریزی مناسب، استفاده از سرزمین در حد توان بالقوه آن نبوده، سرمایه گذاری را به هدر می دهد و طبیعت را به نابودی می کشاند. آمایش حوضه 68175 هکتاری تاش - مجن که دارای شرایط و ویژگی های منحصر به فردی همانند تنوع گونه های گیاهی، تنوع ارتفاعی، انواع کاربری های رایج، بافت اقتصادی و اجتماعی خاص، جاذبه های توریستی زیاد و... می باشد. بر اساس شناسایی کلیه ویژگی های اکولوژیکی حوضه اعم از پایدار وناپایدار و تهیه نقشه هر کدام صورت پذیرفت. نقشه های طبقات ارتفاع از سطح دریا، طبقات شیب، جهتهای جغرافیایی، ویژگی های خاکشناسی، تیپ و تراکم پوشش گیاهی به روش دوتایی با هم ترکیب شده و نقشه نهایی واحدهای زیست محیطی بدست آمد که هر واحد از واحد مجاور حداقل در یکی از ویژگی های فوق متفاوت است. ویژگی های اقلیمی به روش دومارتن، منابع آب، شبکه جاده و فرسایش خاک، برای هر واحد ثبت گردید. مطالعات اقتصادی و اجتماعی نیز برای حوضه از طریق پرسشنامه انجام گردید. برای انجام این مطالعه از روش تجزیه وتحلیل سیستمی استفاده شده است. کار بر روی نقشه های توپوگرافی عکس های هوایی همراه عملیات میدانی انجام گردیده است. در فرایند آمایش سرزمین حوضه تاش - مجن، بعد از شناسایی منابع اکولوژیکی به تجزیه و تحلیل و جمع بندی منابع پرداخته شد ودر نتیجه 249 اکوسیستم خرد مشخص گردید. بعد برای اکوسیستم های خرد، ارزیابی توان اکولوژیکی برای کاربری های کشاورزی، مرتعداری، گردشگری متمرکز، گردشگری گسترده و حفاظت صورت پذیرفت و با تلفیق این ارزیابی با نیاز اقتصادی و اجتماعی منطقه، کار آمایش سرزمین حوضه به پایان رسید. در نتیجه کار آمایش از کل مساحت منطقه 23/11 درصد به کشاورزی، 36/47 درصد به مرتعداری، 36/30 درصد به گردشگری گسترده و 78/10 درصد به حفاظت اختصاص پیدا نمود.
    کلیدواژگان: آمایش، تاش، مجن و گردشگری متمرکز
  • بهره برداری از محصولات فرعی مرتع (گیاهان دارویی) در مراتع ییلاقی ساری
    محمد اکبر زاده، ابوالحسن سلامی صفحه 18
    رستنی های مرتع به علت اهمیت اقتصادی چه به صورت مستقیم (محصولات اصلی) و چه به صورت غیرمستقیم (فرآورده های فرعی) به عنوان دو منبع با ارزش مورد توجه هستند، و هزاران فرآورده شناخته شده در صنایع به خصوص شیمیایی و داروسازی، رستنی ها را به صورت ذخایر عظیمی از ثروت و نعمت معرفی کرده اند. با نیل به اهدافی چون شناسایی گیاهان دارویی و ترکیبهای آنها، موارد مصرف این ترکیبها در صنایع داروسازی و شیمیایی، تحقیقی در مراتع ییلاقی ساری در سالهای 1377 و 1378 صورت گرفته است. در جهت این پژوهش، پس از جمع آوری و شناسایی گیاهان موجود در منطقه، تشخیص گیاهان دارویی با استفاده از منابع معتبر علمی و اطلاعات مردمی تحقق یافته و ترکیبهای موجود و موارد استفاده آنها در صنایع داروسازی و شیمیایی با استفاده از منابع مشخص شده اند. همچنین درصد پراکنش مهمترین گیاهان دارویی موجود در منطقه با استفاده از معیارهای تاج پوشش، انبوهی و فراوانی گونه ها مشخص شده است. بر اساس نتایج بدست آمده از پژوهش اخیر تعداد 95 گونه دارویی از 28 خانواده و 65 جنس شناسایی شده اند که از این تعداد 19 گونه از خانواده Comopositae، 19 گونه از خانواده Labiatae، 12 گونه از خانواده Rosaceae، 8 گونه از خانواده Scrophulariaceae، 5 گونه از خانواده Umbelliferae، 4 گونه از خانواده Crucifbrae وبقیه از خانواده های مختلف می باشند. همچنین پس از تعیین پراکنش گونه های دارویی موجو در منطقه تعدادی از این گونه ها دارای پراکنش به نسبت زیادی بوده اند که مهمترین آنها عبارتند از: Thymus Kotschyanus، Onosma microcarpa. Marruubium vulgare. Salvia verticilata، Berberis vulgaris. Hypericum perforatum. Prangos sp. Astragalus gossypims، Crataegus monogyana. Diplotaenia chachrydifolia. همچنین شایان ذکر است که حجم عنده ترکیبهای شیمیایی موجود در گیاهان منطقه از نوع اسانسها، آلکالوئیدها، گلیکوزیدها و... بوده اند که در صنایع دارو سازی و شیمیایی کاربرد داشته و بسیاری از گیاهان بر اساس منابع موجود، گیاهانی هستند که در درمان بسیاری ازبیماری ها می توانند مورد استفاده قرار گیرند و همچنین تعدادی از این گونه ها توسط خود روستاییان به مصارف دارویی و درمانی می رسند.
    کلیدواژگان: محصولات فرعی و دارویی
  • معرفی گیاهان دارویی و صنعتی مهم ایستگاه تحقیقات مدیریت مرتع و دام (سفید دشت - مرگسر)
    کاظم طاهریان صفحه 19
    امروزه با توجه به جایگاه گیاهان دارویی در بهداشت وسلامت جامعه و به سبب امتیازهایی که دارند همواره مورد توجه مراکز علمی و تحقیقاتی قرار دارند. چرا که نخستین قدم در راه مدیریت، بهره برداری اصولی و مطاله گیاهان دارویی یک منطقه، شناسایی دقیق گونه های دارویی می باشد. در بررسی پوشش گیاهی ایستگاه تحقیقات مدیریت مرتع ودام (سفید دشت – مرگسر) گیاهان با ارزشی مشاهده شده اند که در این میان گیاهان دارویی و صنعتی از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند در فصول مختلف سال با انجام عملیات صحرایی تعداد زیادی نمونه های گیاهی از منطقه جمع آوری شدند که تعداد 260 گونه گیاهی شناسایی و از این تعداد 41 گونه گیاه دارویی در منطقه مشخص گردیدند که اهمیت فراوانی در زمینه مصارف دارویی ومحلی داشته و در صنایع داروسازی کاربرد زیادی دارند. از جمله گونه های با ارزش Stachys lavandulifolia است که از سرشاخه هوایی این گیاه به علت دارا بودن اسانس و موارد دیگر به عنوان آرام بخش ناراحتی های معده و دستگاه هاضمه مصرف می شود. ثعلب Orchis latifolia گونه گیاه دارویی دیگری است که ریشه این گیاه به علت دارا بودن موسیلاژ، مورد استفاده فراوان بوده و به عنوان تقویت کننده اعصاب و مقوی مصرف می گردد. همچنین گیاه باریجه Ferula gumosa از جمله گیاهان دارویی صنعتی است که از شیرابه آن در تهیه چسبهای بی رنگ برای چسباندن قطعات الماس و سنگهای قیمتی و در صنایع عطر و ادکلن سازی کاربرد فراوان دارد.
    کلیدواژگان: گیاهان دارویی و سفید دشت، مرگسر
  • تعیین ترکیبهای شیمیایی و تجزیه پذیری هفت گونه آتریپلکس در ایستگاه تحقیقات سبزوار
    ولی الله کاشکی صفحه 20
    در این تحقیق ترکیب شیمیایی و تجزیه پذیری پروتئین خام وماده خشک 7 گونه آتریپلکس به نامهایA. halimus، A. undulate، A. leucoclada، A. canescens، A. lentiformis، Atriplex nummularia، A. deserticola مورد بررسی قرار گرفت. ترکیبهای شیمیایی آنها به روش تجزیه تقریبی برای میانگین درصد ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، NDF، ADF، خاکستر، کلسیم و فسفر تعیین شد. در میان گونه ها به ترتیب ماده خشک در گونه لوکوکلادا، ماده آلی در گونه کانسنس، پروئتین خام در گونه نمولاریا، NDF در گونه دزرتی کولا، ADF در گونه هالیموس و خاکستر گونه لوکوکلادا بیشتر از سایر گونه ها بود. کلسیم و فسفر در میان گونه ها از تغییرات چندانی برخوردار نبودند. تجزیه پذیری پروتئین خام و ماده خشک نیز به روش استفاده از کیسه های نایلونی و معادله ارسکور مکدونالد تعیین گردیدند. برای ماده خشک ضریب (a) در گونه هالیموس و ضریب (b) در گونه کانسنس و ثابت سرعت (c) در گونه نمولاریا بیشتر از گونه های دیگر و برای پروتئین خام به ترتیب این ضرایب برای گونه های کانسنس، لنتی فورمیس و نمولاریا از سایر گونه ها بیشتر بوده است.
    کلیدواژگان: ترکیب شیمیایی، تجزیه پذیری و آتریپلکس
  • ارزیابی مراتع و راهکارهای مناسب جهت دستیابی به اطلاعات مورد نیاز در امر مدیریت دام ومرتع
    مسعود برهانی، حسین ارزانی صفحه 21
    یکی از اولویت های کنونی جهت حفظ و بهره برداری بهینه از اکوسیستمهای حساس مرتعی در کشور، بکارگیری روش های میریتی منطبق با شرایط ویژه هر منطقه از بعد طبیعی و اجتماعی است. از نظر طبیعی، مسائل متعددی باید مورد نظر قرار گیرند که مهمترین آنها عبارتند از: وضعیت اقلیمی، خاک، پوشش گیاهی و دام. از آنجا که پایه اصلی اقتصاد کشور از دیرباز بر دامپروری استوار بوده و در حال حاضر نیز سهم قابل ملاحظه ای در تهیه منابع غذایی ایفا می کند، بنابراین ارائه الگویی کارآمد جهت برقراری تعادل بین تولیدات گیاهی و بهره برداری از آنها امری بسیار ضروری است که متاسفانه تاکنون از عمده مدیران و برنامه ریزان این رشته خارج بوده است. یکی از پیش نیازهای اساسی جهت ارائه این الگوی کارآمد و پایدار، وجود اطلاعات و آمار صحیح و دقیق از وضعیت موجود مراتع شامل تولید علوفه، وضعیت و گرایش و ترکیب پوشش گیاهی می باشد. این اطلاعات به مرتعدار کمک می کند تا در هر سال با توجه به وضعیت موجود، در مورد نحوه و میزان بهره برداری تصمیم گیری نماید. از طرفی تهیه اطلاعات دقیق از مراتع کشور با توجه به وسعت 90 میلیون هکتار آن امری بسیار مشکل است که بکارگیری روش هایی با سرعت و دقت قابل قبول را ایجاب می نمایند. در جهت طرح ارزیابی مراتع مناطق مختلف آب و هوایی استان اصفهان که از سال 1376 در سطح مراتعی استپی استان در حال اجرا است، بر اساس دستورالعمل کلی طرح به اندازه گیری های مؤلفه های مختلف مرتعی شامل تراکم، پوشش، گرایش و ظرفیت اقدام گردید. هر یک از این مؤلفه ها ارزش ویژه ای جهت تعیین خصوصیات مرتع دارند که توضیح داده خواهند شد و از طرف دیگر آمار تهیه شده طی سه سال اخیر نشان دهنده وجود همبستگی بین میزان بارش و تولید علوفه فرمهای مختلف رویشی مرتع می باشد که می تواند جهت پیش بینی میزان بهره برداری مجاز مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ارزیابی، مراتع، راهکارها، تراکم و گرایش
  • تعیین مقدار برداشت مجاز گیاه مرتعی دست کاشت Bromus tomentellus در ایستگاه تحقیقات نودهک استان قزوین (منطقه استپی)
    احمد اکبری نیا، محمود خسروی فرد، حجت محرابی صفحه 22
    مراتع از وسیعترین منابعطبیعی موجود در کره خاکی هستند که استفاده از آنها با مدیریت مناسب می توانداز لحاظ اقتصادی و کشاورزی مقرون به صرفه باشد. با توجه به نتایج موفقیت آمیز کشت برخی از گراسها از جمله گیاه Bromus tomentellus در ایستگاه تحقیقات نودهک قزوین (معرف حدود 20 میلیون هکتار از وسعت کشور) تعیین مقدار برداشت مجاز آن می تواند در حفظ و بهره برداری صحیح از آن مفید باشد و بقایای آن را تضمین کند. طی یک بررسی سه ساله (77-75) سه تیمار با شدت چرای 30% (سبک)، 50% (متوسط) و 70% (سنگین) و شاهد (بدون چرا) در قالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. جهت چرای گیاه از تعدادی گوسفند استفاده گردید. عملکرد ماده خشک قبل و بعد از چرا و ارتفاع بوته، قطر بوته، تعداد پنجه، درصد برگ پس از چرا تعیین گردیدند. همچنین خصوصیات شیمیایی علوفه شامل پروتئین–فیبر و غیره و نیز برخی خصوصیات شیمیایی خاک تعیین و اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند که عملکرد ماده خشک در طول سالها کاهش یافت و بیشترین کاهش را تیمار 70% داشته است. ارتفاع بوته در شدت چرای بیشتر کمترین مقدار بود، چرای سبک تعداد پنجه را در بوته در پایان دوره چرا در مقایسه با شاهد افزایش داد، در حالی که تیمار 70% کمترین تعداد پنجه را در تعداد بوته داشت. از لحاظ قطر بوته در طول سالها و تیمارهای مختلف تفاوت های معنی داری مشاهده نشد. چرای شدید باعث کاهش کیفیت علوفه (میزان برگ) در سال بعد گردید. از لحاظ میزان ماده آلی خاک، چرای سنگین و شاهد به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار را دارا بودند. افزایش وزن دام (بومی منطقه) در سال روزانه 7/183 گرم بود.
    کلیدواژگان: نودهک، بروموس تومنتلوس و برداشت مجاز
  • بررسی و تعیین مناسبترین روش اندازه گیری تراکم بوته ای ها در مناطق خشک (مطالعه موردی در مورد قیچ در مراتع ندوشن یزد)
    علی اکبر کریمیان، مهدی بصیری صفحه 23
    سطح وسعی از مراتع ایران مراتع مناطق خشک شامل شدند که پوشش گیاهی اصلی آنها را گیاهان بوته ای تشکیل داده و علوفه نسبتا خوبی نیز دارند. تعیین تعداد این گیاهان بوته ای در واحد سطح مرتع، در مدیریت صحیح و توسعه پایدار مراتع این مناطق امری مهم و ضروری است. انتخاب روش مناسبی که دقت قابل قبول و سرعت لازم را داشته باشد، برای اندازه گیری تراکم گیاهان بوته ای موجود در مراتع مناطق خشک، مورد نیاز مرتعداران است. روش های اندازه گیری تراکم گیاهان بوته ای عبارتند از: از روش یک چهارم نقطه مرکز، روش زوج تصادفی، روش نزدیکترین همسایه و روش یک چهارم سرگردان به روش های بدون پلات یا فاصله ای معروف می باشند. این روش ها در مراتع صدر آباد ندوشن، در فاصله 150 کیلومتری غرب شهرستان یزد در سه نقطه مجزا که یکی دارای تراکم زیاد از گیاه قیچ، یکی دارای تراکم متوسط از گیاه قیچ و دیگری دارای تراکم کم از گیاه قیچ بود، بعد از تعیین حداقل نقاط لازم جهت نمونه برداری، برای اندازه گیری تراکم قیچ مورد استفاده قرار گرفت. حداقل نقاط نمونه برداری برای روش یک چهارم نقطه مرکز، 9 عدد و برای بقیه روش ها 15 عدد بدست آمد. برای مقایسه وانتخاب مناسبترین روش اندازه گیری تراکم از پلات که دقیقترین روش است، ولی به دلیل زمان بر بودن استفاده از آن مشکل است، به عنوان شاهد انتخاب شد، سطح منایب پلات نیز یرای منطقه مورد مطالعه 3750 مترمربع بدست آمد. برای مقایسه روش های ذکر شده از آزمون آماری دانکن با سطح 5% استفاده شد. نتایج بدست آمده در سه منطقه نشان دادند که از روش های مورد مطا لعه سه روش نقطه مرکز یک چهارم، زوج تصادفی و یک چهارم سر گردان یا روش شاهد اختلا ف معنی داری دارند و تنها روش نزدیکترین همسایه است که درهر سه منطقه با روش شاهد یکسان بوده و اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد. بنا براین مناسبترین روش برای اندازه گیری تراکم بوته ای ها در مناطق خشک می باشد.
    کلیدواژگان: قیچ، مناطق خشک و تراکم
  • بررسی سازگاری و فنولوژی چند گونه Atriplex غیر بومی در سبزوار
    اسماعیل فیله کش صفحه 24
    تخریب مراتع ایران به علل مختلف و عدم تامین علوفه مورد نیاز دامها، اجرای عملیات احیاء و اصلاح مراتع را الزامی می کند. در این مورد شناسایی گونه های غیر بومی که توان تولیدی مناسب و کیفیت بهتری نسبت به گونه های بومی دارند، می تواند به بهبود وضعیت علوفه در کشور کمک نماید. اولین قدم برای انتخاب گونه های غیر بومی، بررسی سازگاری و شناخت فرم رویشی این گونه ها است تا بتوان از آنها با اطمینان بیشتر در کارهای اجرایی استفاده نمود. جنس آتریپلکس بیش از 400 گونه در سراسر جهان دارد و بیشتر گونه های آن دامنه مقاومت زیادی در مقابل خشکی و شوری از خود نشان داده اند. گونه های بومی این جنس در ایران از رشد ونمو کمی برخوردارند و معمولا میزان تولید علوفه آنها کم است، بنابراین برای اجرای پروژهه های احیاء و اصلاح مراتع در مناطق خشک و نیمه خشک لازم است از گونه های غیر بومی نیز استفاده شود. نه گونه Atriplex به نامهای A.mummularia، A.lentirormis،، A. halimus، A.deserticola، A. glausa، A. amnicola، A. amnicola، A. undulate و A. canescensa در شرایط ایستگاه تثبیت شن و بیابان زدایی (ناظم زاده در حارث آباد) سبزوار که در اقلیم فراخشک سرد با نتوسط بارندگی سالانه 150 میلیمتر و شوری آب 13500 میلی موس بر سانتی متر مربع قرار دارد، کشت گردید. نتایج بدست آمده از این بررسی نشان می دهند که از نظر فرم رویشی میان گونه های کشت شده اختلاف بسیار زیادی وجود دارد. از این رو می توان از این گونه ها در شرایط و فصول مختلف از طرفی بعضی از گونه ها با شرایط منطقه سازگاری نداشته و در سال اول خشک شده اند. با توجه به شرایط خاک در این ایستگاه پیشنهاد می شود که این بررسی در شرایط خاکی و اقلیمی دیگر نیز انجام گردد.
    کلیدواژگان: فنولوژی، سازگاری و Atriplex
  • بررسی میزان و روند تغییرات تولید در مراتع قرق شده رضاآباد سمنان
    سید محمد موسوی صفحه 25
    مطالعه تغییرات پوشش گیاهی، ترکیب گیاهی و تولید تحت شرایط قرق و چرای دام از نظر مدیریت چرای دام و برنامه های احیاء مراتع حائز اهمیت می باشد و بررسی های متعددی تاکنون در این زمینه انجام گرفته است. در این مطاله نیز اثرات کوتاه مدت (13 سال) قرق و چرای دام بر مراتع رضاآباد بررسی شده است. شاخص های پوشش تاجی، تراکم زادآوری (به روش سیستمیک)، تولید (به روش قطع و توزین)، وضعیت (به روش چهار عاملی)، گرایش (به روش ترازوی گرایش)، سرعت نفوذ آب در خاک (به روش حلقه های مضاعف)، الگوی پراکنش مکانی گیاهان (به روش فاصله ای)، خصوصیت فیزیکی و شیمیایی خاک و رابطه تغییرات میزان تولید با میزان بارندگی سالانه (با محاسبه ضریب همبستگی) در داخل و خارج قرق اندازه گیری و مقایسه گردیده است. نتایج مطالعات انجام گرفته نشان می دهند که تنوع گونه ای در مراتع منطقه در حد بالایی می باشد و معرف واقع شدن پوشش گیاهی در مراحل میانی سیر تکاملی توالی ثانویه است. کل پوشش تاجی گیاهان به میزان 75/13 درصد، تراکم گونه های دائمی 2/4 پایه در متر مربع، زادآوری 32/2 نهال در متر مربع، کل تولید 5/43 کیلوگرم در هکتار، سرعت نفوذپزیری نهایی آب درخاک 970/0 سانتیمتر در ساعت در سطح قرق شده نسبت به سطح چرا شده افزایش داشته است. وضعیت مرتع در داخل قرق از بسیار فقیر به فقیر و در خارج قرق در وضعیت بسیار فقیر و گرایش آن نیز در داخل قرق مثبت و در خارج قرق منفی بوده است که معرف سیر قهقرایی و تخریب در پوشش گیاهی و خاک مراتع خارج قرق است. سرعت نفوذ نهایی آب در داخل قرق 840/15 و در خارج قرق 870/14 سانتیمتر در ساعت بوده است که معرف افزایش 970/0 سانتیمتر در ساعت نفوذ نهایی آب در داخل قرق است. به نظر می رسد که علت آن بیشتر بودن درجه تخلخل خاک در داخل قرق و همچنین فشرده شدن خاک در اثر ورود بی موقع دام در عرصه خارج قرق باشد. الگوی پراکنش گونه های گیاهی غالب در داخل و خارج قرق براساس محاسبه شاخص پراکنش به روش ابرهارت و پیلو، کپه ای و به روش هاپکینز از برازش بهتری برخوردار بودند. تولید در داخل قرق از 2/48 به 5/92 کیلو گرم در هکتار و در خارج رقر از 47 به 18/47 کیلوگرم رسیده است. بر این اساس در طول مدت 13 سال تولید درداخل قرق 92/1 برابر شده است، ولی در خارج آن تغییرات محسوسی نداشته است. تغییرات تولید در هر یک از فرمهای رویشی بوته ای، گندمیان چند ساله، فوربهای چند ساله، گندمیان یکساله و فوربهای یکساله درداخل قرق به ترتیب 51/28، 98/7، 33/0-، 59/6، 556/0 کیلوگرم درهکتار و در خارج قرق نیز به ترتیب 03/2-،17/0-، 8/0-، 13/3-، 26/0- کیلوگرم درهکتار بوده است. بین تغییرات میزان تولید و میزان بارندگی سالانه در داخل و خارج قرق همبستگی وجود دارد، لیکن ین همبستگی در خارج قرق (892/0= r) در سطح 99 درصد و در داخل قرق (610/0= r) در سطح 95 درصد معنی دار بوده است که احتمالا علت اختلاف در سطح معنی دار بودن داخل و خارج قرق، اعمال مدیریت قرق در مراتع داخل ایستگاه می باشد که سبب بهبود وضعیت خاک و گیاه شده و به عنوان عامل مؤثر دیگری در تعیین میزان تولید، خود را نشان داده است.
    کلیدواژگان: قرق، پوشش تاجی، زادآوری، تولید، وضعیت، گرایش و پراکنش
  • بررسی فنولوژیکی چند گونه مهم مرتعی در ایستگاه زاغه استان لرستان
    کریم خادمی، ناصر انصاری، رضا سیاه منصور صفحه 26
    یکی از مهمترین علل تخریب مراتع رعایت نکردن زمان مناسب برای چای دام در مرتع می باشد. ورود دام قبل از اینکه گیاه بتواند به خوبی مستقر شود باعث کاهش توان گیاه شده و تجدید حیات آن را به خطر می اندازد. بنابراین زمان مناسب چرا هنگامی است که خاک و پوشش گیاهی آمادگی لازم را داشته باشند. یکی از بهترین راه ها برای تشخیص زمان مناسب ورود دام به مرتع، بررسی خصوصیات فنولوژیکی گیاهان مهم مرتعی منطقه می باشد. با شناخت مراحل فنولوژیکی می توان برنامه چرایی را طوری تنظیم کرد که علاوه بر استفاده بهینه از مراتع، استقرار و زادآوری گیاهان با تهدید روبرو نشود. در پژوهش حاضر مراحل فنولوژیکی از قبیل شروع رویش، پنجه رفتن، ساقه دهی، گلدهی، رسیدگی، خواب و رشد مجدد در گونه های چند ساله مرتعی شامل: Agropyron trichophorum Festuca ovina Secale montanum Bromus tomentellus Sanguisorba minor در ایستگاه تحقیقیقاتی زاغه واقع در 30 کیلومتری شرق خرم آباد از سال 1376 تا پایان 1379 به مدت سه سال مورد ارزیابی قرار گرفتند. بعد از تجزیه و تحلیل، نوارهای فنولوژیکی همراه با منحنی های آمبروترمیک ترسیم شد و با توجه به نتایج، زمان ورود دام و طول مدت چرا و زمان مناسب بذر گیری برای هرگونه مشخص گردید
    کلیدواژگان: زمان چرا، گلدهی، رشد رویشی، رسیدگی بذر، زاغه لرستان
  • کاربرد اطلاعات ماهواره NOAA/AVHRR در پایش پوشش گیاهی
    محمد دمی زاده صفحه 27
    یکی از روش های بررسی تغییرات پوشش گیاهی سطح زمین، استفاده از تصاویر ماهواره ای می باشد. این تصاویر امروزه کاربرد گسترده ای در این زمینه دارند و هر روز بر استفاده آنها افزوده می شود. این مقاله به بررسی کاربرد اطلاعات ماهواره NOAA/AVHRR در زمینه پایش پوشش گیاهی سطح زمین و نیز ویژگی های این ماهواره و سایر خصوصیات تصاویر AVHRR می پردازد. کاربرد شاخص های گیاهی(Vegetation indices) در زمینه مطالعه پوشش گیاهی و نمونه هایی از کاربرد این تصاویر در مباحث مربوط به پوشش گیاهی و نیز ارزیابی تصاویر AVHRR در زمینه پایش پوشش گیاهی مناطق جنوبی کشور نیز در مناطق کشور نیز در این مقاله به طور خلاصه ارائه شده است.
    کلیدواژگان: سنجش از دور، NOAA/AVHRR، NDVI، شاخص گیاهی، پایش و هرمزگان
  • تنظیم برنامه تعادلی بهره برداری از منابع محیطی در حوزه آبخیز بجستان
    محمد محمدی صفحه 28
    حدود 70% ایران را مناطق خشک و بیابانی تشکیل می دهند. وسعت اراضی بیابانی و کمبود منابع محیطی سبب می گردد که مدیریت منابع در این منطقه ارزش مضاعف پیدا کند. حرفه اصلی ساکنان مناطق خشک کشورمان، بیشتر دامداری و زراعت است. محدودیت منابع آب و خاک جهت تامین کامل احتیاجات جمعیت ساکن ایجاب می کند که برنامه های مدیریتی مناسب با توان محیط برای اینگونه نقاط تهیه و تنظیم گردند. در این برنامه ها بایستی با کاهش فشار بهره برداری از آب، خاک و پوشش گیاهی؛. به سمت گسترش راه های کسب معیشت اهالی و افزایش سطح درآمد از طرق مختلف گام برداشت. در مراتع بیابانی به دلیل کمبود تولید علوفه، به طور معمول فشار چرا زیاد است و از سوی دیگر اراضی وسیع و لخت یا دارای پوشش گیاهی اندک، کارشناسان را به سمت ایجاد زمینه های متنوع در بعضی موارد بکر، در راه های درآمد زایی برای ساکنان این مناطق سوق می دهد. در این تحقیق با استفاده از منابع اطلاعاتی کتابخانه ای، ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، برنامه مدییریتی حوضه خشک و بیابانی بجستان و فردوس در مرکز استان خراسان، به وسعت حدود 956 هزار هکتار، درمقیاس 000/250: 1 ارائه گردیده است. در ارائه الگوی مدیریتی پیشنهادی سعی کرده است که حداکثر بهره وری از منابع محیطی بعمل آید. طبق نتایج بدست آمده، در35 درصد اراضی شامل مناطق کویری و بدون پوشش گیاهی ((ایجاد تاسیسات زیربنایی جهت گردشگری گسترده))، در 32 درصد اراضی، ((خصوصی سازی مراتع-ایجاد تاسیسات زیر بنایی جهت گردشگری گسترده))، در 14 درصد اراضی ((کنترل چرا - خصوصی سازی مراتع - معدنکاوی)) در 7 درصد اراضی، ((قرق - خصوصی سازی مراتع - معدنکاوی، در 5 درصد اراضی، ((به زراغی و افزایش بازده مصرف آب)) و در 7 درصد باقیمانده نیز الگوی مدیریتی ((حفاظت از وضع موجود - کنترل چرا- ((خصوصی سازی مراتع))، حفاظت از وضع موجود، قرق، معدنکاوی، ((ترویج صنایع دستی، صنایع تبدیلی کشاورزی و نوغانداری)) و غیره پیشنهاد شده است.
    کلیدواژگان: مرتع، بیابان، منابع محیطی، مدیریت مناطق بیابانی و بجستان
  • ارزیابی اکولوژیکی چند گونه گیاهی شورروی به منظور حفاظت خاک و تغذیه دام در مناطق خشک و نیمه خشک ایران
    محمود متین، محمدتقی فیضی، کورش شیرانی صفحه 29
    میلیونها هکتار از مساحت کشور را اراضی شور تشکیل می دهند. رشد جمعیت و تامین نیازهای اولیه غذایی ایجاب می کنند که از حداکثر توانهای بالقوه تولیدی منابع گیاهی با حفظ تعادل اکوسیستم و در جهت توسعه پایدار منابع طبیعی استفاده شود. سطح وسیع اراضی شور در کشور و توان بالقوه تخریبی این اراضی در صورت عدم رعایت اصول حفاظتی ایجاب می کنند که مطالعاتی در مورد گیاهانی که از ظرفیت تولیدی و سازگاری مناسبی با این شرایط اکولوژیکی برخوردارند انجام گردیده و پس از آزمایشهای نهایی، نسبت به معرفی گونه های سازگار با این شرایط اقدام گردد. طرح مطالعه اراضی شور و قلیایی از لحاظ استعدادهای بالقوه تولید نباتات مرتعی و همچنین طرح ملی مناطق شور و گیاهان شورروی استان اصفهان از جمله طرحهای تحقیقاتی بوده که در جهت این اهداف انجام گردید. با استفاده از نقشه های ارزیابی منابع و قابلیت اراضی مناطق شور مشخص گردیده و با بازدیدهای میدانی پس از تیپ بندی گیاهان شورروی، نسبت به ارزیابی گونه ها شامل درصد پوشش و تراکم در کودرات اقدام و نمونه خاک برای تجزیه وو تعیین عوامل، درصد آهک و گچ، بافت خاک، آنیونها و کاتیونها به آزمایشگاه ارسال گردید. بر اساس نتایج این طرح بعضی از گیاهان شورروی مانند Zygophyllum eichwaldii، Nitraria schoberi.
    وSeidlizia rosmarinus. Alhaji camelrum. Atriplex verrusifera و Aeluropus littoralis هم ارزش علوفه ای و هم ارزش حفاظت خاک دارند و بعضی دیگر مانند Halocnemum strobilaceum و Halostachys caspica مقاومت بیشتری در برابر شوری داشته و بشیتر از جنبه حفاظتی توصیه می شوند.
    کلیدواژگان: شورروی، ارزیابی اکولوژیکی و استان اصفهان
  • به نژادی گیاهان مرتعی
    علیرضا نژاد نامقی صفحه 30
    یکی از روش های اصلاح و احیاء مرتع کشت بذرهای گیاهان بومی و یا گیاهان وارد شده است. ایجاد پوشش گیاهی به منظور حفاظت خاک و آب، افزایش محصول علوفه و سرانجام افزایش ارزش تفرجگاهی است. در صورت انتخاب صحیح محل، گونه و روش اجرا، نتیجه بذرکاری با موفقیت توام خواهد بود. برای این منظور از گیاهان مختلف به خصوص خانواده ای گرامینه و لگومینوزها استفاده می شود. جنسهایAgropyron، Bromus، Dactylis، medicago، Onobrychis، Astragalus، Hordeum، Secale، Phalaris بیشترین کاربرد را دارند. استفاده از گیاهان مرتعی که با اهداف زیر اصلاح شده اند از سازگاری بیشتری با محیط برخوردار بوده و می توانند در برنامه های بذر کاری مراتع مورد استفاده قرار گیرند: 1- گیاهان مرتعی مقاوم در برابر خشکی 2- گیاهان مرتعی مقاوم در برابر درجه حرارتهای پایین و یا بالا 3- گیاهان مقاوم در برابر چرای دام 4- گیاهانی که خوشخوراک بوده و قابلیت هضم آنها خوب باشد. 5- گیاهان با علوفه خوب 66- گیاهانی که دوره رشد طولانی داشته باشند. 6- گیاهانی که در مقابل آفات و حشرات حساس نباشند. 7- گیاهانی که قدرت تولید بذر آنها زیاد باشد. بنابراین برای رسیدن به بذرهای اصلاح شده با اهداف فوق می بایست با استفاده از منابع ژرم پلاسم نظیر: اکوتیپهای محلی، واریته های اصلاح شده، نتایج پلی کراس یا هیبریدها، استفاده از برنامه های انتخاب ادواری به کمک یکی از روش های اصلاحی نظیر انتخاب توده ای، انتخاب تک بوته، واریته های ساختگی و واریته های ترکیبی اقدام نمود.
    کلیدواژگان: مرتع، به نژادی، ژرم پلاسم، اکوتیپ، گرده افشانی، خودعقیمی، خود ناسازگاری، آپومیکسی و خود گشنی