فهرست مطالب

فصلنامه منابع طبیعی ایران
سال پنجاه و ششم شماره 2 (بهار و تابستان 1382)

  • تاریخ انتشار: 1382/05/20
  • تعداد عناوین: 13
|
  • محسن محسنی ساروی، مجتبی فرزانگان، مجید کوپاهی، مجید خلقی صفحه 3

    امروزه جوهر علم مدیریت در شیوه مدلسازی متجلی است و روش های برنامه ریزی در جهت تخصیص بهینه منابع کمیاب برای به دست آوردن بیشترین منافع از مهمترین ابزارهای کاربردی علم مدیریت به شمار می رود. در برنامه ریزی های کشاورزی و منابع طبیعی در مقایسه با بخش صنعت، تصمیم گیران معمولا با بهینه کردن همزمان چندین هدف مواجه اند. در این تحقیق که در زیر حوزه گرمابدشت حوزه قره سو منطقه گلستان انجام گرفته، سعی شده است با بهره گیری از روش برنامه ریزی هدف، علاوه بر اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نسبت به اولویت بندی الگوها، الگوی بهینه بهره برداری منابع حوزه آبخیز را در گزینه های مختلف برنامه ریزی هدف، نتایج واقع بینانه و انعطاف پذیری را نسبت به برنامه ریزی خطی سنتی ارائه می نماید.

    کلیدواژگان: مدیریت، حوزه آبخیز، منابع طبیعی، الگوی بهره برداری، برنامه ریزی هدف
  • محمدرضا اختصاصی، محمد اخوان قالی باف، حمیدرضا عظیم زاده، محمدحسن امتحانی صفحه 17

    فرسایش بادی یکی از معضلات مناطق خشک و بیابانی از جمله استان یزد می باشد. سالانه بیش از 20000 متر مکعب غبار (ذرات کوچکتر از 100 میکرون) بر روی محدوده 7000 هکتاری شهر یزد فرو می ریزد. ذرات فرو ریخته بر شهر یزد به طور متوسط حاوی 15 درصد انواع نمک بخصوص نمک های طعام (کلرور سدیم)، گچ (سولفات کلسیم)، آهک (کربنات سدیم) می باشد و بقیه را ذرات رس و سیلت با ساختار متفاوت کانی شناسی شامل می شود. منشاء این نمک ها عموما حاصل تبخیر آب های املاح دار در لایه های سطح خاک و یا سازندهای زمین شناسی نمک دار می باشد بر اساس بررسی های به عمل آمده در اراضی کشاورزی دشت یزد سالانه بین 15 تا 45 تن نمک به سطح زمین اضافه می شود که در طول مدت آیش تمرکز بلورهای نمک باعث پوکی خاک شده و آن را در مقابل بادبردگی حساس می نماید. در این تحقیق به منظور تعیین نقش نمک های غالب در فرسایش پذیری خاک از محلول هایی با غلظت های مختلف سه نوع نمک طعام (NaCI)، گچ (CaSO3)، آهک (CaCO) استفاده شد. محلول های تهیه شده بر روی دو نوع خاک با بافت متفاوت، نسبتا سنگین (لومی رسی شنی) و بافت سبک (شنی) طی 9 ماه به صورت آبیاری با دور 10 روز تاثیر داده شد و سپس هر 3 ماه مقدار فرسایش پذیری بادی خاک های تحت تیمار که هرکدام در سینی های مخصوصی قرار داده شده بود به کمک دستگاه سنجش فرسایش بادی، که نوعی تونل باد قابل حمل است، تحت تاثیر باد با سرعت12 متر بر ثانیه در ارتفاع 20 سانتی متری اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده ضمن نشان دادن اختلاف معنی دار بین نمک های مورد استفاده در فرسایش پذیری بادی خاک، بیانگر نقش دوگانه آنها در غلظت های مختلف و خاکهای با بافت متفاوت می باشد. به نحوی که نمک طعام در خاک های ریزدانه، در غلظت های پائین موجب افزایش حساسیت خاک به بادبردگی می شود ولی در غلظت های بالا یا فوق اشباع در هر دو نوع بافت خاک سنگین وسبک موجب تشکیل سله های نمکی و افزایش پایداری و کاهش پتانسیل بابردگی می شود. در مقابل نمکهای گچ و آهک در غلظت های کم باعث پایداری خاک دانه ها می شوند ولی در غلظت های بالا یا فوق اشباع موجب پوکی خاک شده و حساسیت آن را به بادبردگی افزایش می دهد. در تحقیق حاضر علاوه بر تاثیر نمک های یادشده بر روی فرسایش پذیری بادی خاک (WE)، دیگر تیمارها یا صفات قابل اندازه گیری از جمله مقاومت فشاری (P.C) هدایت الکتریکی (EC) نسبت جذب سدیم (S.A.R) نیز مورد بررسی قرار گرفت.

    کلیدواژگان: نمک طعام، گچ، آهک، فرسایش پذیری، بادی خاک، مقاومت فشاری خاک، دستگاه سنجش فرسایش بادی، تونل باد، بافت خاک
  • نصرت الله ساریخانی محمدرضا گرجی صفحه 29
    زمین لغزه در مسیر راه های جگلی، پدیده ای با ابعاد گسترده باعث ایجاد محدودیت مدیریت و بهره برداری از جنگل است. پرهیز از نقاط حساس، در مرحله طراحی شبکه، بهترین راه خلاصی از این مشکل است که نیاز به تشخیص تخصصی دارد. در موارد زیادی نیز ناگزیر از عبوردادن مسیر راه از روی این نقاط (حتی اگر شناسایی شود) هستیم و گاه هم عوارض آن پس از ساخت جاده بروز می کند. بازسازی راه در چنین مواردی بسیار پرهزینه، مشکل و وقت گیر و گاه ناممکن است؛ به طوری که اغلب به دلیل جدی بود مسئله و کمبود اطلاعات تخصصی در این باره، متوسل به تغییر مسیر می شویم. با توجه به مسائل فوق، این پدیده در قالب یک طرح پژوهشی از نظر نوع خاک و زمین یعنی دانه بندی، رطوبت، قابلیت جذب و نفوذ...) بررسی و کلاسه بندی و برای تکمیل مطالعات قبلی موارد زیر مطرح شد: - آنالیز و تعیین پایداری شیروانی آزاد خاک و تشخیص وضعیت آن از نظر حساسیت به حرکت؛ - انجام آزمایشات مقاومت برشی خاک، عمق سفره زیرزمینی، اثرات شدت بارندگی، پروفیل حفره، عمق و وضعیت جنس و سطح لایه غیرقابل نفوذ (برای طراحی ابنیه فنی). - تهیه نقشه توپوگرافیک از محل حساس، طراحی ابنیه فنی و سازه های توریسنگی و شبکه های زهکشی. - برآورد حجم سازه ها و عملیات ساختمانی و آماده سازی ابنیه فنی، دیواره سازی معین، زهکشی و هزینه های مربوطه. در این تحقیق پیچ صنوبر به دلایل منطقی (بازسازی های مکرر و پرهزینه و در آخرتغییر مسیر) به عنوان یک مدل، مورد بررسی قرار گرفت و در پایان معلوم شد در صورت داشتن اطلاعات کافی، بازسازی به روال علمی بسیار منطقی تر از تغییر مسیر بوده است.
    کلیدواژگان: زمین لغزه، زهکشی، توریسنگ، عمق لایه غیرقابل نفوذ، ابنیه فنی، مقاومت برشی، پروفیل حفره، شبکه راه های جنگلی
  • سید رضا موسوی، خسرو ثاقب طالبی، مسعود طبری، محمدرضا پورمجیدیان صفحه 39

    به منظور یافتن مناسب ترین اندازه سطح حفره برای بهبود وضعیت تجدید حیات طبیعی راش به وسیله برش های اولیه پناهی (آمادگی و بذرافشانی)، 18حفره با مساحت های 2-1، 5-4 و 11-9 آر (با 6 تکرار در هر سطح حفره) به طور تصادفی در جهت شمالی ارتفاع 1400-1200 متر از سطح دریا در دانگ زادآوری سری یک طرح جنگلداری شوراب (حوزه گلبند) انتخاب شد. برای اندازه گیری فراوانی، ارتفاع و قطر یقه نهال های زادآوری شده بعد از برش، تعدادی میکروپلات یک مترمربعی درداخل این حفره ها و بسته به اندازه سطح آن ها تعیین گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که با افزایش سطح حفره، تعداد نهال راش کاهش وبرعکس نهال های افرا افزایش یافت. در داخل حفره ها تعداد نهال ها از 4 تا 9 اصله در متر مربع، میانگین ارتفاع از 20 تا 100 سانتی متر و قطر یقه آنها از 4 تا 6 میلی متر در نوسان بود. در حفره های 2- 1 و 5-4 آری اندازه ارتفاع و قطر یقه نهال ها و در حفره های 2-1 آری میزان فراوانی نهال ها بزرگتر از آنها دردیگر حفره ها نشان داده می شد. از این مطالعه استنباط می شود که متغیرهای مطالعه شده زادآوری، از نظر استقرار و رشد، در حفره های بزرگتر (11-9 آر) محدود می گردند ولیکن در حفره های کوچکتر (2-1 و 5-4 آر) که عموما برداشت عناصر به صورت تک درخت ممکن می گردد از شرایط مطلوب تری برخوردار می شوند. در حقیقت، این تحقیق توصیه می نماید که به منظور بهبود وضعیت تجدید حیاط طبیعی، مساحت نشانه گذاری برای برداشت تاج پوشش از طریق برش های نخستین پناهی (آمادگی و بذرافشانی) و نیز تک گزینی نبایستی از 5 آر تجاوز نماید.

    کلیدواژگان: زادآوری طبیعی، سطح حفره، فراوانی، ارتفاع، قطر یقه، نهال، راش، شیوه پناهی، شیوه تک گزینی
  • مهدی تجویدی، قنبر ابراهیمی، علی اکبر عنایتی صفحه 47

    چکیده در این پژوهش، اثر استفاده از سازگارکننده MAPP بر روی خواص مکانیکی مواد مرکب پلی پروپیلن و آرد چوب با استفاده از تحلیل مکانیکی – دینامیکی مورد بررسی قرار گرفته است. مواد مرکب با دو سطح 25 و 50 درصد وزنی آرد چوب و دو سطح 1 و 2 درصد وزنی سازگارکننده ساخته شدند و برای مقایسه، مواد مرکب بدون سازگارکننده و با درصدهای مشابه آرد چوب تهیه گردیدند. آزمون های استاتیک شامل کشش و خمش بر روی نمونه ها انجام پذیرفت. آزمون مکانیکی – دینامیکی در حالت اسکن دما و با دامنه 60- تا 120+ درجه سانتی گراد انجام گردید. نتایج نشان دادند که استفاده از سازگارکننده در بهبود خواص مکانیکی مواد مرکب تولیدی بسیار موثر می باشد و این از نظر آماری معنی دار است. اثر سازگار کننده بر انتقال های عمده پلی مر ناچیز بود اما اثر درصد الیاف بر شدت و موقعیت انتقال آلفا کاملا متناسب با درصد الیاف مشاهده گردید. همچنین دمای اتنقال شیشه ای ترکیبات بر اثر افزایش سازگارکننده ثابت باقی ماند در حالی که افزایش درصد الیاف اندکی آنرا کاهش داد. طیف فاکتور اتلاف مکانیکی نشان داد که در دماهای بالای 40 درجه سانتی گراد اتلاف انرژی مواد مرکب فاقد سازگارکننده افزایش می یابد.

    کلیدواژگان: مواد مرکب، آرد چوب، پلی پروپیلن، سازگارکننده، تحلیل دینامیکی - مکانیکی
  • سعید امیری امیرهومن حمصی صفحه 61
    به منظور برنامه ریزی بهینه توسعه آتی صنایع سلولزی کشور با استفاده از ماده اولیه باگاس، محدودیت های اجرایی از قبیل سرمایه، کشش بالقوه بازار و حجم مواد اولیه مدنظر قرار گرفت. به این منظور، نتایج حاصل از الویت بندی صنایع سلولزی با استفاده از مدل ریاضی تصمیم گیری های چندمعیاره مورد استفاده قرارگرفته و در نتیجه مطلوبیت های حاصل از بکارگیری مدل تاپسیس در حالت فازی به عنوان ضرایب فنی تابع هدف در مدل ریاضی برنامه ریزی خطی با اعداد صحیح لحاظ گردید. مدل تلفیقی حاصله، با استفاده از 15 متغیر و 25 محدودیت اجرایی، به منظور تعیین حجم تولید و توالی احداث و بهره برداری از واحدهای صنایع سلولزی در یک دوره زمانی 5 ساله استفاده شد. به این ترتیب برای تولید 350 هزار تن خمیر و کاغذ چاپ و تحریر، 133500 تن تخته فیبر نیمه سنگین و 66750 تن تخته خرده چوب برنامه ریزی گردید.
    کلیدواژگان: باگاس، صنایع سلولزی، برنامه ریزی خطی، تقاضا، سرمایه، مدل ریاضی
  • وحیدرضا صفدری، داود پارساپژوه، علی نقی کریمی، سعید امیری صفحه 73

    در این تحقیق تاثیر قارچ رنگین کمان (coriolus versicolor) بر روی دوام درون چوب و برون چوب صنوبر دلتوئیدس (Populus deltoides) در حالت طبیعی و تیمار شده با نمک CCA (مس – کرم – آرسینگ) مورد بررسی واقع شد. CCA یکی از مواد شیمیایی محلول در آب است که به حالت خلاء، فشار (روش بتل) با غلظت سه درصد برای اشباع نمونه ها مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق از روش Kolleschal مطابق با استانداردهای B.S.838:1961 و DIN 5217 و از طرح فاکتوریل با بلوک های کاملا تصادفی بکارگرفته شد. بعد از 14 هفته مجاورت نمونه هایی چوبی با قارچ مورد نظر (در حرارت C24 و رطوبت نسبی 75 درصد) کاهش جرم، مقاومت فشاری الیاف و سختی نمونه ها اندازه گیری شد. کاهش جرم درون چوب بیشتر از برون چوب بود و کاهش جرم نمونه های شاهد بیشتر از نمونه ها اشباع شده بود. مقاومت فشاری موازی الیاف برون چوب بیشتر از درون چوب بود و مقاومت فشاری موازی الیاف نمونه های شاهد بود. اما بدون درنظر گرفتن تاثیرات قارچ، CCA باعث کاهش مقاومت فشاری موازی الیاف شد. تفاوت مهمی بین مقاومت به سختی برون چوب و درون چوب وجود نداشت. اما مقاومت به سختی نمونه های اشباع شده بیشتر از نمونه های شاهد بود. اما بدون درنظر گرفتن تاثیرات قارچ، CCAباعث افزایش مقاومت به سختی می شود.

    کلیدواژگان: صنوبر دلتوئیدس (Populus deltoides)، قارچ رنگین کمان (coriolus versicolor)، دوام طبیعی، مقاومت فشاری موازی الیاف، مقاومت به سختی، روش بتل
  • لطفعلی عاقلی حسین صادقی صفحه 83
    در این مقاله، ضمن اشاره به نقایض سیستم حساب های ملی (SNA) در توجه به محیط زیست و منابع طبیعی و با ذکر مطالعات تجربی از احتساب استهلاک منابع طبیعی در حساب های ملی، اهمیت برهم کنش محیط زیست و اقتصاد مورد توجه قرار می گیرد. سپس با ارائه یک مدل کینزی، روند GNP سبز نشان داده می شود. GNP سبز (ENP) عبارت است از: ENP=GNP-Dm(t)-Dn(t) که Dها استهلاک منابع هستند. برای محاسبه استهلاک، تعدیل هارتویک در سه سطح (منابع پایان پذیر، منابع پایان ناپذیر و آلودگی ها) ارایه می شود. در نهایت روش های کاربردی سنجش استهلاک منابع طبیعی مطرح می گردد و با برآورد این استهلاک، از GNP متعارف به GNP سبز می رسیم.
    کلیدواژگان: حساب های ملی، ENP (GNP سبز(، استهلاک منابع طبیعی، محیط زیست
  • حسین آذرنیوند، محمد جعفری، محمدرضا مقدم، عادل جلیلی، محمدعلی زارع چاهوکی صفحه 93

    به منظور بررسی تاثیر خصوصیات خاک و تغییرات ارتفاع بر پراکنش دوگونه درمنه (Ar. Aucheri و Ar. Siberi) بعد از شناسایی رویشگاه های این دو گونه در مناطق وردآورد، گرمسار و سمنان، اطلاعات پوشش گیاهی، خاک و توپوگرافی از رویشگاه های مختلف جمع آوری گردید. نمونه برداری در مناطق معرف هر رویشگاه به روش تصادفی – سیستماتیک انجام شد. اندازه پلات های نمونه برداری با توجه به تغییرات پوشش گیاهی و نوع گونه های گیاهی به روش سطح حداقل تعیین گردید. تعداد پلات ها با توجه به تغییرات وضعیت هر رویشگاه به طور متناسب انتخاب و پس از جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل با استفاده از آنالیز مولفه های اصلی انجام شد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که خصوصیات ماده آلی، نیتروژن، بافت و گچ خاک و ارتفاع از سطح دریا از مهمتری عوامل موثر در پراکنش دو گونه مذکور در مناطق مورد مطالعه می باشد.

    کلیدواژگان: خصوصیات خاک، ارتفاع از سطح دریا، آنالیز مولفه های اصلی
  • حسن احمدی، احمد احمدی، کریم جوانشیر، ولی الله مظفریان صفحه 101

    به منظور بررسی جوامع گیاهی در رابطه با واحدهای ژئومرفولوژی، منطقه به وسعت 13102 هکتار با عنوان بارون در حوزه آبخیز سد بارون در 45 کیلومتری شمال شهرستان چالدران با موقعیت جغرافیایی «3''14?39 تا»21? 21?39 عرض شمالی و«20? 20?44 تا»28? 29?44 طول شرقی انتخاب گردید. با توجه به این که شناخت منابع اکولوژیک اولین گام در ارزیابی سرزمین به شمار می رود لذا در ابتدا مطالعات فیزیوگرافی، هوا و اقلیم شناسی، هیپسومتری و ژئومرفولوژی مطالعات پوشش گیاهی انجام گرفت. منطقه مورد مطالعه دارای رژیم بارانی و برفی بوده و بیشتر بارش در فصل بهار و پاییز است دوره یخبندان 4 ماه به طول می انجامد، بارش سالانه حدود 299 میلی متر که 8/41 درصد در فصل بهار، 5/24 درصد در پاییز، 9/14 درصد در زمستان و 8/18 درصد در فصل تابستان صورت می گیرد، متوسط دمای روزانه برابرc?2/10 و بیشترین دما در تیر و مرداد برابر c?2/19است. نتایج حاصله نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه از دو سه واحد، 7 تیپ و 19 رخساره ژئومرفولوژی تشکیل گردیده است که در دوران سوم و دوم قرار دارند، دوره چهارم زمین شناسی اغلب زمین های کشاورزی منطقه را تشکیل می دهد. دوران سوم از نظر سنگ شناسی از دو تیپ تشکیل شده: الف-آهک و کنگلومرا که شامل رخساره های توده سنگی، دامنه منظم و کانیون است، ب- تیپ مارن سبز و ماسه سنگ شامل رخساره های فرسایشی و به ویژه لغزش، فرسایش آبی و دامنه منظم و دوران دوم از نظر سنگ شناسی شامل: فلیش، آتشفشان و آمیزه های رنگی (مخلوطی از ماسه سنگ، شیل و آهک رنگی) است. مطالعات انجام نشان می دهد که منطقه بارون از دو سازند اصلی زمین شناسی که شامل سازند قم (دوران سوم) و سازند آمیزه رنگی تشکیل شده که در آنها 48 واحد گیاهی از یکدیگر تفکیک شده اند، به طوری که 24 واحد در سازند آمیزه رنگی گسترش دارند. نتایج حاصله نشان می دهد که در واحد کوهستان بین جوامع گیاهی و واحدهای ژئومرفولوژی رابطه وجود داشته به طوری که در بعضی موارد این ارتباط به حدی است که می توان مرز رخساره ها را با در نظر گرفتن شیب جهت و ارتفاع مرز جوامع گیاهی در نظر گرفت. ضمنا در این گونه Astragalus (Stenonychium) parrowiamus Boiss et Haussk به عنوان گونه نشانگر سازند آمیزه رنگی معرفی گردید.

    کلیدواژگان: واحدهای ژئومرفولوژی، رخساره، فرم حیاتی، واحد همگن، آمیزه رنگی، جوامع گیاهی
  • حسین بارانی، علی اکبر مهرایی، محمدرضا مقدم، مرتضی فرهادی صفحه 117

    رویارویی با چالش های متعدد زیست محیطی، نیازمند مدیریتی کارآمد است. رویکرد کل نگر و اکوسیستمی در مدیریت منابع طبیعی اقتضا می کند تا تمامی اجزای اکوسیستم و روبط آنها به خوبی شناخته شوند. این شناخت لازمه هر گونه برنامه ریزی و تصمیم گیری است. یکی از مهمترین فرایندها در اکوسیستم های مرتعی فرایند چرا است که دارای دو وجه چریدن و چراندن می باشد. در نظام های بهره برداری از مرتع در ایران، چراندن اهمیت ویژه ای برای پژوهش پیدا می کند. تحقیق حاضر با تکیه بر همین وجه، در بین گله داران البرز شرقی و به شیوه مشارکتی به انجام رسیده است. در خلال دوره پژوهش با 179 نفر به صورت فردی یا گروهی مصاحبه شد. مصاحبه ها به شیوه تحلیل محتوا تجزیه و ترکیب شدند. بر مبنای این یافته ها مدلی ارائه گردید که مبتنی بر نقش انسان در تنظیم الگوهای زمانی و مکانی چرا بوده و به جای چرنده بر چراننده تمرکز یافته است. این مدل دارای چهار سطح زمانی/مکانی است: سطح اول چراگاه عبارت است از عرصه ای که برای بخشی از سال در نظر گرفته می شود. سطح دوم روگاه که بخشی فرضی از یک چراگاه است و برای چرای یک یا چند روز در نظر گرفته می شود. سطح سوم توگاه که عبارت است از فضایی که گله در آن دقایق تا ساعاتی چرانده می شود. سطح چهارم یا کلف عبارت است از نقاط توقف دام برای برداشن کلف از گیاهان. در نهایت بر طبق یافته های تحقیق، بازنگری در نظریات، برنامه های اجرائی و درنظر گرفتن انسان در تنظیم برنامه های چرا توصیه شده است.

    کلیدواژگان: چرا، چوپان، پراکنش چرا، الگوهای زمانی - مکانی چرا، البرز شرقی
  • مریم شکری، محمدعلی بهمنیار، محمدرضا طاطیان صفحه 131

    با شناخت و مراقبت درست از اکوسیتم های مناطق کوهستانی مرتفع، بهتر می توان زیستگاه های طبیعی، تنوع زیستی و آب و خاک این مناطق آسیب پذیر را حفاظت نمود. در این شناخت درک و آگاهی از تاثیر متقابل عوامل زنده و غیرزنده اکولوژیک بر گیاهان به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی ضروری است. تحقیق حاضر به منظور شناخت شباهت اکولوژیک بین اجتماعات گیاهای مراتع ییلاقی هزارجریب واقع در زیرحوزه تجن (زارم رود) از ارتفاعات البرز انجام گرفت. اجتماعات گیاهی منطقه بر اساس معیار فلوریستیک – فیزیونومیک تفکیک و شباهت های اکولوژیک بین اجتماعات مذکور به روش رسته بندی قطبی (بری – کورتیس) با به کارگیری شاخص سورنسون تعیین گردیدند. برای تفسیر و درک بهتر الگوی پراکنش گیاهان، غیر از به کارگیری نقشه های همباران، ارتفاع، شیب، جهت،...در هر اجتماع گیاهی نسبت به حفر حداقل سه پروفیل خاک در جهت شیب غالب به منظور اطلاع از خصوصیات فیزیکی – شیمیایی خاک اقدام شد. تجزیه و تحلیل داده های برداشت شده از 6 اجتماع گیاهی منطقه به روش رسته بندی باعث تفکیک اجتماعات مذکور در سه گروه، درختچه ای لور – اوری، سوزنی برگ ارس و بالشتکی ها – گندمیان شد. تجزیه و تحلیل آثار عوامل اکولوژیک مطالعه شده نشان داد که با کاهش بارندگی اجتماعی لور – اوری (Carpinus orientalis-Quercus macranthera) با اجتماع ارس (Juniperus communed-Juniperus Sabina) و سپس بالشتکی ها – گندمیان جایگزین شده اند. همچنین نتایج حاصل از مطالعات نشان داد که آشیان اکولوژیک اجتماعات ارس شیب های تند و خاک های کم عمق با مواد آلی کم و دارای درصد بالای شن، سنگ ریزه و آهک می باشد. در حالی که اجتماع لور – اروری در خاک های عمیق با مواد آلی نسبتا بیشتر و درصد شن، سنگ ریزه و آهک ناچیز پراکنش یافته اند. اجتماعی بالشتکی – گندمیان در اراضی کم شیب نسبتا هموار قرار گرفته اند. تغییرات PH و EC خاک در این اجتماعات ناچیز بوده است.

    کلیدواژگان: رشته کوه های البرز، هزار جریب، مراتع ییلاقی، فور، اجتماعات گیاهی، رسته بندی خصوصیات اکولوژی
  • مریم فروزنده، میرخالق ضیاتباراحمدی، رضا تمرتاش صفحه 143

    کشور ما به دلیل وسعت زیاد و تغییرات شرایط اقلیمی و توپوگرافیگ، از لحاظ فلوریستیکی بسیار غنی بوده، لذا شناخت انواع پوشش های گیاهی برای برنامه ریزی صحیح مدیریت مراتع الزامی به نظر می رسد. به این منظور در این پوشش تلاش شد تا غنای گونه ای را در سه تیپ مختلف خاک در مراتع دشت گمیشان شامل تیپ دشت سیلابی – دلتایی جدید اترک، تیپ نئوکاسپین و تیپ نهشته های لسی با استفاده از پلات ویتاکر، مورد بررسی قرار داده و سپس رابطه بین غنای گونه ای با خصوصیات مختلف خاکی تعیین گردد. نتایج این تحقیق نشان داد که جفت رگرسیون های تیپ دشت سیلابی – دلتایی جدید از اترک و تیپ تئوکاسپین از نظر شیب با هم تفاوت معنی داری ندارند و می توان غنای آنها را یکسان در نظر گرفت. اما بین این دو تیپ، با تیپ نهشته های لسی اختلاف معنی دار مشاهده شد. به طوری که شیب یا عرض از مبدا این رگرسیون ها با هم متفاوت هستند. برای تعیین این اختلاف در هر سه تیپ خاکی تعدادی نمونه خاک از عمق 50 – 0 سانتی متری برداشت شد و با حفر تعدادی پروفیل در هر یک از تیپ ها اقدام به تعیین سطح استایی سفرهای زیرزمینی در منطقه گردید. خصوصیات خاکی اندازه گیری شده شامل اسیدیته، هدایت الکتریکی، نسبت جذب سدیم و بافت خاک بود. براساس فرمول کوودا در تیپ نهشته های لسی سطح ایستایی سفره های زیرزمینی پایین تر از سطح بحرانی بوده، لذا روی شوری خاک تاثیر نداشته اما در دو تیپ دیگر این سطح بحرانی بود. بنابراین سفره های زیرزمینی روی شوری خاک تاثیر گذار تشخیص داده شدند. با استفاده از روابط رگرسیون چندمتغیره تنها فاکتور خاکی موثر روی غنای گونه ای EC خاک تشخیص داده شد و در نهایت معادله ای بین تعداد گونه در واحد سطح با EC به دست آمد. S=74/18(182/0±)-107/0(± 003/0)EC

    کلیدواژگان: غنای گونه ای، تیپ خاک، پلات ویتاکر، دشت گمیشان، سفره زیرزمینی