فهرست مطالب

اخلاق و تاریخ پزشکی - سال یکم شماره 2 (امرداد 1387)

مجله ایرانی اخلاق و تاریخ پزشکی
سال یکم شماره 2 (امرداد 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/03/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سرمقاله
  • سیدمحمود طباطبایی* صفحه 1
    در آثار به جای مانده از اطبای مسلمان، به ویژه محمدبن زکریای رازی، نکات مهمی در ارتباط با اخلاق پزشکی مطرح شده است که می توان آن ها را در سه بخش عمده مطرح کرد:1-رعایت موازین اخلاقی در پرداختن به حرفه ی پزشکی: رازی با توجه به نظریات پزشکان برجسته ی معاصر و پیش کسوت خود، تاکید زیادی بر ویژگی های شخصیتی متعددی می کند که پزشک باید از آن ها برخوردار باشد تا بتواند شایسته ی طبابت باشد. به عنوان مثال، وارستگی و آراستگی در ظاهر و رفتار، رازداری، پرداختن به مطالعه، خودداری از اتلاف وقت در کار های بیهوده و ناشایست، عدم توجه به مادیات و استفاده از طبابت به عنوان تجارت، داشتن اعتماد به نفس مناسب در هنگام کار و احترام گذاشتن به بیمار، از ویژگی های پزشک خوب به شمار می آیند.
    2-رعایت موازین اخلاقی در امور پژوهشی: یکی از ویژگی هایی که رازی را نسبت به اکثریت پزشکان - و حتی ابن سینا - ممتاز می کند، رعایت اخلاق در پژوهش است. رازی، هر جمله و نقل قولی را با ذکر ماخذ می آورد و حتی مطالبی را که از ماخذ ناشناخته می آورد، تاکید می کند که از کتابی با نویسنده ی مجهول آورده ام. وی به پزشکانی خرده می گیرد که مطالب دیگران را به گونه ای نقل کرده اند که گویی خودشان آن را انجام داده اند و می گوید که این کار، شایسته ی پزشک نیست.
    3-رعایت موازین اخلاقی در امور درمانی: رازی برای هر اقدام درمانی، خود را موظف به رعایت اخلاق، دقت، امانت و احساس تعهد نسبت به بیمار می داند. به عنوان مثال، تاکید می کند که هیچ گاه نباید پیش از شناسایی عامل درد، داروهای ضد درد را تجویز کرد، بلکه باید عامل را شناسایی کرده، به اقدام برای زدودن آن پرداخت. در همین راستا تاکید می کند که در برخی از موارد پزشکان، درد چشم را با تریاک یا دیگر داروها درمان کرده اند که منجر به کوری شده است. هم چنین تاکید کرده که زیاده روی در مصرف برخی داروهای به ظاهر سودمند- هم چون زعفران که رنگ رخسار را نیکو می گرداند- ممکن است به عوارض وخیم و حتی غیر قابل جبرانی بینجامد. هم چنین می افزاید که باید از به کار بردن داروهای متعدد برای برطرف کردن علامت های مختلف خودداری کرد، زیرا ممکن است چند علامت، همگی مربوط به یک عامل باشند و با درمان عامل، همه ی آن علایم زدوده شوند. در اصل مقاله هر کدام از موارد فوق به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: اخلاق پزشکی، رازی، الحاوی، طب سنتی
  • سید احمد فاطمی تبار صفحه 7
    یکی از مباحث مهم در مبانی اخلاق، ارتباط و تعامل میان اخلاق و دین است. این ارتباط در مواردی اهمیت می یابد که مسائل مشترکی مطرح می شود که اخلاق و دین با دو رویکرد به آن می پردازند. مفاهیم جدیدی مانند اخلاق سکولار نتیجه ی جداکردن دین و اخلاق بوده است. یکی از دیدگاه های معروف در ارتباط اخلاق و دین، دیدگاه «استنتاج اخلاق از دین» یا «نظریه فرمان الهی» است که در این مقاله به طرح و بررسی آن می پردازیم.
    برای جمع آوری منابع اسلامی موجود از کتب موجود در کتابخانه ی موزه ی ملی تاریخ علوم پزشکی تهران و موتورهای جست وجوگر سایت هایی مانند Google و Yahooبا بهره گیری از کلیدواژه های «اخلاق و دین»، «اسلام» و «نظریه فرمان الهی» بهره گرفتیم.
    با نگاهی گذرا به تاریخ بشر، اتحاد هنجارهای اخلاقی با دستورات دینی در بسیاری از جوامع مشهود است.
    گفتمان اشاعره و معتزله در زمینه ی حسن و قبح عقلی افعال از سابقه ی دیرین این مساله در جوامع اسلامی حکایت دارد. نیاز اخلاق به دین می تواند مبنایی یا محتوایی باشد. در ارتباط مبنایی می توان از غایات مشترک دین و اخلاق و نیازهای اخلاق به دین نام برد. هدف غایی دین و اخلاق، اصلاح طلب رساندن انسان به کمال واقعی است. اما عقل عرفی در تشخیص ارزش های اخلاقی دارای محدودیت های ذاتی است و برای رفع آن ها نیازمند راهنمایی های دین. بر این مبنا رابطه ی اخلاق با دین رابطه ی ارگانیکی است، مثل رابطه ی تنه با درخت (مبادی تصوری). از طرفی دین درحوزه ی گزاره های اخلاقی نیز پشتوانه و تبیین گر صدق آن هاست (مبادی تصدیقی).
    انسان برای انجام کارهای اخلاقی و اجتناب از کارهای ضداخلاقی نیازمند تشویق و تنبیه است و دین بهترین وعده ها و بدترین وعیدها را به انسان عرضه می دارد که خود ضامن اجرای اخلاق است. با رویکرد منطقی (محتوایی)، دو دیدگاه اشاعره و معتزله در «استنتاج اخلاق از دین» وجود دارند. اشاعره قایل به تبعیت اخلاق از دین در همه مواردند و حسن و قبح ذاتی افعال را نمی پذیرند، اما معتزله مستقلات عقلیه را پذیرفته ودر این حوزه قایل به استقلال اخلاق از دین اند.
    در نتیجه، نظریه ی «استنتاج اخلاق از دین» را می توان از ابعاد مختلف بررسی کرد. اهداف مشترک باعث پشتیبانی این دو پدیده از یکدیگر می شوند. اخلاق مبتنی بر عقل غیر از حوزه ی مستقلات عقلیه نیازمند راهنمائی دین است تا فقر ذاتی خویش را در ادراک مفاهیم واقعی اخلاق جبران کند. تایید دین بر مفاهیم منتج از اخلاق عرفی نوعی ضمانت اجرائی است که با وعده و وعید های دین کامل شده، تحقق اجتماعی می یابد. از دیدگاه گزاره ای نیز میان متکلمان اسلامی (اشاعره و معتزله) اختلاف نظر است.
    کلیدواژگان: اخلاق و دین، اسلام، نظریه فرمان الهی، استنتاج اخلاق از دین
  • امیر مقامی* صفحه 15
    در اسناد حقوقی اتانازی داوطلبانه، اعم از فعال و انفعالی، با حق بر درمان و حق حیات مرتبط است. به علاوه، آزادی انتخاب مساله ای اساسی در بررسی اخلاقی اتانازی داوطلبانه است. لذا این پرسش اساسی مطرح است که آیا حقوق بشر توسط خود انسان قابل سلب است؟ پاسخ به این پرسش بحثی در ماهیت حقوق بشر می طلبد. در اسناد حقوقی بین المللی تصریحی بر جواز اتانازی وجود ندارد، اما می توان به کلیت موضوع حق حیات اشاره کرد و این پرسش را مطرح نمود که آیا حق حیات با حق مرگ ملازمه دارد؟ دیوان اروپایی حقوق بشر معتقد است که ممنوعیت نقض حق حیات، مندرج در ماده ی 2 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، به روابط میان افراد با یکدیگر (علاوه بر دولت) نیز تسری می یابد. اما پرسش بی پاسخ این است که آیا دارنده ی حق می تواند از حق خود اعراض نماید؟! با تعهد مثبت دولت ها برای حمایت از حقوق بنیادین بشر، این انتخاب برای یک دولت مسوول برای دفاع قابل استناد نخواهد بود. در واقع، قواعد حقوق بشری نیز قواعدی امری هستند؛ برای مثال، ماده ی 959 قانون مدنی ایران اشعار می دارد هیچ کس نمی تواند حقوق مدنی را از خود سلب نماید. به علاوه، از نظر مذهبی نیز خودکشی ممنوع است.
    در نتیجه، با توجه به امری بودن قواعد حقوق بشر و حکم عقلی مبنی بر درمان بیماری و استناد بر لزوم استفاده از توان انسان، می توان مدعی شد حقوق بشر اتانازی داوطلبانه را تجویز نکرده و چه بسا منع نموده است. بنابراین، مبنای حقوقی یا واقعی برای حق انسان نسبت به خود به عنوان لایه ی سوم حقوق بشر وجود ندارد؛ به ویژه در مواردی که استفاده از سایر حقوق به حق بنیادینی چون حق حیات بستگی دارد. باوجود این، پرسش تازه این است که رابطه ی حقوق بشر (به ویژه حق حیات) با آزادی اراده و انتخاب چیست؟
    کلیدواژگان: اتانازی، حقوق بشر، دادگاه اروپایی حقوق بشر، حقوق بنیادین
  • سید احمد فاطمی تبار، عباس منزوی صفحه 29
    حسن و قبح اخلاقی(ذاتی یا عقلی) دارای جایگاه ارزشمندی در علومی هم چون علم اخلاق است که با نفی آن اخلاق نسبی می شود. در این مقاله به تعریف و نقد مفاهیم حسن و قبح می پردازیم.
    برای جمع آوری منابع موجود از منابع معتبر کتب اسلامی و کتب موجود در کتابخانه ی موزه ی ملی تاریخ علوم پزشکی تهران و موتورهای جست وجوگر سایت هایی مانند Google، Iran Medex، Yahoo استفاده شد.
    با بررسی متون، معانی متفاوتی برای حسن و قبح به دست می آیند که عبارتند از: «سازگاری و ناسازگاری باطبع»، «موافقت با اغراض و مصالح»، «کمال و نقص نفسانی»، «تفسیر حسن و قبح به مدح و ذم» و «کشش های فطری». طبع انسانی به دو نوع حیوانی و والا قابل تقسیم است. طبع حیوانی انسان نمی تواند ملاک بازشناسی فعل اخلاقی باشد، ولی انسان ها در قلمرو تمایلات روحانی مشترک هستند. با تعریف طبع والا حسن و من علوی قابل اثبات نیست، مگر آن که حسن آن را بدیهی بدانیم. اغراض نیز به اغراض شخصی، اغراض نوعی و اغراض مطلوب قابل تقسیم اند. اغراض شخصی مایه ی هرج و مرج نظام اخلاقی می شوند. اغراض نوعی می توانند پشتوانه ی اخلاق باشند، ولی چون تحسین و تقبیح مربوط به ذات عمل نیست، نمی توان این نظریه را جزء حسن و قبح ذاتی شمرد، بلکه بهتر است آن را حسن و قبح عقلایی یا عقلی غیرذاتی نامید. منظور از غایت مطلوب، قرب و بعد الهی است که لازمه ی آن نیت است تا کمال و معنویت تحقق یابد. تعریف «کمال و نقص نفسانی» در حقیقت به همان نظریه ی «سازگاری با طبع والا» بازمی گردد. از «تفسیر حسن و قبح به مدح و ذم» که تنها وصف فعل اختیاری انسان است، تعبیرهای گوناگونی ارائه شده است که عبارتند از: «درستی مدح و ذم»، «حکم به مدح و ذم»، «شایسته ی مدح و ذم بودن»، «خود مدح و ذم» و «بناء عقلا بر مدح و ذم». کشش ها یا دوری جویی های فطری نیز به همان نظریه ی «سازگاری با طبع والا» بازمی گردند.
    در تعریف حسن و قبح باید ملاک هایی که کاربرد کلامی و تا حد امکان اخلاقی دارند، مانند سازگاری با طبع والای انسانی، مایه ی کمال و نقص نفسانی، کشش های فطری و مصالح و اغراض نوعی مورد توجه باشند.
    کلیدواژگان: حسن و قبح عقلی، حسن و قبح ذاتی و مستقلات عقلیه
  • علیرضا اسماعیل آبادی*، حمیده یزدی مقدم، امیر باستانی صفحه 37
    فناوری شبیه سازی، امید به آرزوی دیرین بشر برای جاودانه زیستن را تقویت کرد و به دنبال آن، بحث های متفاوتی درباره ی جواز و عدم جواز این فناوری پدیدار شد. این فناوری که با حوزه های متفاوتی مانند اخلاق، حقوق و دین مرتبط است، همه ی این حوزه ها را با پرسش هایی روبه رو ساخته است و اندیشمندان هر حوزه تلاش کرده اند تا پاسخی مناسب دهند؛ گروهی آن را به شدت محکوم کرده، گروهی پذیرفته و بالاخره گروهی هم به راهی میانه رفته اند. با توجه به این نگرش ها می توان قانون گذاری های متفاوتی را مشاهده کرد.
    بررسی دیدگاه های متفاوت نشان می دهد که ترس از نقض کرامت انسانی و آسیب ها و پیامدهای خطرناک ناشی از شبیه سازی و مانند آن که رنگ اخلاقی به خود دارند و به قلمرو حقوق هم راه یافته اند، مهم ترین نکاتی هستند که مد نظر مخالفان قرار گرفته اند.
    کلیدواژگان: شبیه سازی، قانون، مسائل اخلاقی، کرامت انسانی، رضایت
  • سید محمد جواد مرتضوی*، سید محمد علی سجادی، زهرا هاشمی صفحه 49
    پزشکی مدرن و روش های امروزی بهداشت و توسعه ی سلامت تا حد زیادی مدیون آموزه های پیامبر اکرم (ص) و دانشمندان بزرگ اسلامی است، اما متاسفانه قسمت اعظم این خدمات هم چنان برای مردم دنیا ناشناخته باقی مانده است. برای مثال، خدمات حکما و اندیشمندان مسلمانی هم چون ابن سینا، زکریای رازی، ابوریحان بیرونی و الزهراوی موجب پیدایش پیشرفت های شگرفی در علوم مختلف پزشکی گردید که چندین قرن به منزله ی موتور محرکی برای گسترش مرزهای دانش پزشکی در اروپا عمل نمود. الطب النبوی (طب پیامبر) مجموعه ای از دستورات پزشکی است که توسط مسلمین به عنوان یک جایگزین برای سیستم پزشکی یونانی (منشا گرفته از طب جالینوس Galen) مورد استفاده قرار گرفته است. در حقیقت، نگارندگان طب النبی افراد مذهبی و غیر پزشکی بودند که با استفاده از آیات قرآن و شیوه ی زندگی رسول اکرم (ص) این دستورات را جمع آوری نموده بودند. اگر چه طب النبی در ابتدا به عنوان یک جایگزین برای طب یونانی مطرح شده بود، اما بعدها بزرگانی نظیر الذهبی (Adh-Dhahabi) کوشیدند تا طب عربی- اسلامی را با طب یونانی ممزوج نمایند. از این رو، این دسته از اندیشمندان مسلمان تعالیم بقراط (Hippocrates) و جالینوس (Galen) را نیز علاوه بر پزشکان مسلمان مورد استناد قرار داده اند. اما از سوی دیگر تقریبا تمام روش های درمانی پیشنهاد شده توسط اندیشمندانی هم چون جلال الدینی السبوطی (متوفی 1505 میلادی) بر اساس دانش پزشکی در زمان رسول اکرم(ص)، که از قرآن کریم، سنت حضرت رسول، احادیث روایت شده از ایشان و روش های درمانی رایج در جوامع اسلامی اولیه منشا گرفته بود، است. با توجه به شواهد موجود، استفاده از ویژگی های درمانی حنا، زیتون و مسواک از جمله اقدامات درمانی در طب النبی است که به خوبی مستند سازی شده اند. این درحالی است که برخی دانشمندان غربی کوشیده اند تا از اساس و بنیان منکر توجه اسلام به پزشکی و مقوله ی سلامت گردند. نقطه ی اوج این دیدگاه افراطی و غیر علمی در نوشته های مانفرد اولمان (Manfred Ullman) دیده می شود. وی در کتاب خود تحت عنوان «طب اسلامی» اشاره می کند که ظهور حضرت رسول اکرم (ص) موجب بروز هیچ تغییری در وضعیت پزشکی نشد و در قرآن نیز با وجود آن که پرسش های بسیاری در مورد زندگی انسان بیان گردیده و قوانین زیادی مطرح شده است، در هیچ کجای آن نه به پزشک اشاره ای شده است و نه به دانش پزشکی. روشن است که مطابق مستند ات انکارناپذیر، این اظهارنظرهای ناآگاهانه یا مغرضانه تا چه حد از حقیقت دور است. اظهار نظرهایی نظیر آن چه اولمان در خصوص اسلام و پزشکی و نقش مسلمین در توسعه ی دانش پزشکی اظهار داشته است، در نوشته های بسیاری از دیگر نویسندگان دنیای غرب نیز وجود دارد. در این نوشتار کوشش شده است تا علاوه بر تشریح نقش پزشکی نبوی در پیشرفت دانش پزشکی، ریشه های تلاش غرب برای نادیده انگاشتن نقش اسلام و پزشکان مسلمان در توسعه ی دانش پزشکی مورد بحث قرار گیرند.
    کلیدواژگان: اسلام، پزشکی نبوی، تولید علم، جهان غرب
  • علی کاظمیان* صفحه 61
    در برخورد با بیمار ترمینال، مسائل متعدد اخلاقی در حیطه ی اخلاق پزشکی مطرح می گردد. از جمله ی این مسائل، مساله ی اطلاع دادن به بیمار ترمینال درباره ی بیماری خود و کسب نظر او راجع به اقدامات حمایتی و درمانی، شروع و قطع درمان های طولانی کننده ی حیات و بالاخره بحث اتانازی است. با توجه به این که در فرهنگ های مختلف دیدگاه پزشکان و مردم نسبت به مسائل اخلاقی می تواند کاملا متفاوت باشد، برخورد با مسائل اخلاقی بیماران ترمینال احتیاج به بررسی نظرات پزشکان و مردم در زمینه ی خاص فرهنگی جامعه دارد. با توجه به این که در ایران مطالعه ای برای بررسی نظر پزشکان نسبت به مسائل بیماران ترمینال انجام نشده بود، مطالعه ی حاضر سعی در روشن کردن دیدگاه پزشکان ایرانی نسبت به مساله ی بیماران ترمینال دارد.
    در این مطالعه با بیست پزشک متخصص در گروه های تخصصی نفرولوژی، هماتولوژی، بیهوشی، نورولوژی، جراحی عمومی، جراحی اعصاب و رادیوتراپی که بیش تر در حیطه ی کاری خود با بیماران ترمینال مواجه بودند مصاحبه ی عمیق انجام داده و نظر آن ها را راجع به بیماران ترمینال جویا شدیم. سپس نظرات آن ها جمع بندی و سعی در نتیجه گیری شد.
    بر مبنای مصاحبه هایی که انجام شده است مشخص شد که متخصصان مورد سوال واقع شده، گرچه تعریف واحدی از بیماری ترمینال نداشته و بعضا تعاریف آن ها با تعاریف کتب اخلاق پزشکی مغایرت دارد، ولی به نظر آن ها در اطلاع رسانی و تصمیم گیری راجع به بیمار ترمینال، مهم ترین عامل تاثیرگذار خانواده بوده و تمایلات پزشک و تشخیص او برای انجام یا قطع اقدامات حیات بخش نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. این طرز برخورد با بیمار ترمینال گرچه با اتونومی بیمار، مطابق آن چه در ادبیات غربی اخلاق پزشکی نامیده می شود مغایرت دارد، در یک مدل اخلاقی که عمدتا در جوامع شرقی دنبال می گردد می گنجد. به نظر می رسد در این روش برخورد، بیش تر تبعات قانونی اقدام و تعامل با بازماندگان فرد بیمار و اصول سودرسانی و عدم ضرررسانی مورد توجه بوده و اصل اتونومی از اهمیت کم تری برخوردار باشد. با قبول این روش برخورد، دیگر جایی برای مطرح کردن روش مراقبت پیشرو advanced care management باقی نمی ماند.
    کلیدواژگان: بیماران ترمینال، اتونومی بیماران، درمان های طولانی کننده ی حیات
  • حمیدرضا ادهمی*، دلارام صدرایی شاملو صفحه 69
  • چکیده انگلیسی مقالات
    صفحه 1
|
  • S. Mahmoud Tabatabai* Page 1
    There are some important remarks on medical ethics by Muslim physicians such as Mohammad Ibn Zakariay-e- Razi (Rhazes). This paper elaborates Rhazes’s views on some ethical issues in medicine in three major points: 1-Health Professionals and observing ethical issues: Rhazes has emphasized on some personality characters that physicians should acquire to perform medical education. For example he believes that a good physician should have some characteristics such as: sound behavior, confidentiality, self-confidence, and also it is necessary to study hard, not to waste time, not to consider medicine as a business, and to respect patients. 2-Ethical issues in research: One of the characteristics which make Rhazes different from other physicians of his time even from Avecina is observing ethical issues in research. Rhazes was stating the reference of each sentence and quotation. In case of giving information without a reference, he used to emphasize the unknown identity of the reference. He criticized plagiarism by physicians. He believed that plagiarism is an inappropriate behavior for a physician. 3- Ethical issues in treatment: In providing healthcare, Rhazes obliged himself to observe ethical norms, trust and commitment to his patients. For example he emphasized that firstly a physician should find out the cause of pain, and then prescribe pain killer. For instance he rejected prescribing opium as an eye pain killer which may cause blindness. Also he believed that polypharmacy may cause harm to patients and he warned us about giving several drugs to a patient.
    Keywords: Medical ethics, Rhazes, Al, Havi, traditional medicine
  • Seyed Ahmad Fatemitabar Page 7
    The relationship between “ethics” and “religion” is an important issue especially when facing with different ethical and religious perspectives. Separating religion from ethics, new concepts such as secular ethics emerges. In this field, special attention has paid to the commentary of derivation of ethics from religion which we are going to discuss about that. Our data have been collected from reliable Islamic sources from the library of the National Museum of Medical Sciences History. We also did search in the Yahoo and Google using key words such as“ethics and religion”, “divine command theory” and “Islam”.Taking a look at the human history shows us that in many societies religious and ethical claims have a close relationship. Controversy among Ashaere and Motazele shows the long history of the issue among Muslims. The relationship between ethics and religion can be fundamental or structural. Fundamentally, the common aims between religion and ethics and the requirement of ethics to the religion can be mentioned. In fact, both of them seek human perfection; however, human’s intellect has intrinsic deficiencies. Religion compensates it by offering divine commands. In addition, regarding the wide spectrum of religious claims, religion will have an organic relationship with ethics like a tree with its trunk. For acting morally and preventing unethical actions, human beings need to be encouraged or punished. Religious comments can support and clarify ethical commands. On the other hand, with the promise of heaven and the threat of hell, people would behave morally. From theoretical point of view, there is controversy among Muslims. Ashaere don’t believe in reasonable deductions and regard the religion as the only source for ethical commands. However, Moetazelis accept “rational deductions” as a source for ethical claims. Therefore the “Theory of derivation of ethics from religion”, can be evaluated from different aspects. The common aims have supportive effect on these two aspects. The ethics based on wisdom, requires religious guidance in order to compensate its limitations. The religious confirmation on the definitions of common ethics guaranties the social behavior. From theoretic point of view, there is controversy among Muslims (Ashaere and Moetazelis) as well.
    Keywords: ethics, religion, divine command theory, Islam
  • Amir Maghami Page 15
    In the international documents “voluntary euthanasia” refers to the "right to cure" and the "right to life". The question is whether or not these rights can be rejected by the right holder himself/herself? It needs an argue in the nature of human rights. There is no international permission on "Voluntary Euthanasia". However, one may ask a question "Is the right to life against the right to death?" Also when states must protect fundamental human rights, we cant easily accept human's right to die by himself. The European Court of Human Rights respects the idea that the mentioned prohibitions on right to life in the second article of the European Convention of Human Rights actually exist in relations between mankind, but the question which still remains unanswered is whether the right holder can nullify his right?! Because of the positive obligation of states on human rights, they cant rely on rights nullifying. In fact the rules of human rights are imperative. For example, the article 959 of Iranian Civil Code, says no one can take out his civil rights. Also suicide is extensively prohibited in Islam and another religions. According to the imperative nature of human rights and logical idea of cure and the necessity of considering human abilities, we can say that has been banned. Therefore, there is no legal or real meaning of right to-self as the third generation of human rights; especially in situations which using and enjoying fundamental rights depend on right to life. But the new question is "what the relation between human rights (right to life) and freedom of action is".
    Keywords: euthanasia, human rights, European Court of Human Rights, responsibility, fundamental rights
  • Seyed Ahmad Fatemitabar*, Abbas Monzavi Page 29
    Ethical indecency and fineness have paramount importance in ethics. If it is denied, ethics will be considered relative. In this article, its definitions and aspects will be discussed using the Islamic sources. The data have been collected from reliable Islamic sources and search engines such as Yahoo, Google, and Iran Medex using key words such as “innate goodness and badness”, “ethical indecency and fineness” and “rational deductions”. The five found definitions are " compatibility and incompatibility with habitude"," aims agreement"," perfection and imperfection", “admiration and criticism” and “innate tendencies”. Human humors can be defined as brutal humor and spiritual humor. The first definition doesn’t give us a scale to differentiate ethical from unethical issues and the second one can’t prove spiritual deeds comprehensively; unless its correctness has been accepted. The aims have three types: individual aims, common aims and favorable aims. Individual aims lead to ethical chaos but common aims can support ethics. Common aims neither clarify the essence of an action nor concern innate "goodness and badness". They are really the explanations for reasonable indecency or fineness”. Favorable aims seek God's satisfaction and need good intends. Perfection and imperfection is actually another expression for “compatibility with humor”. "Admiration and criticism" is the only definition of optional conducts. It is defined as "appropriateness of admiration and criticism", " order of admiration and criticism"," having capability to be admired or criticized", "admiration and criticism by themselves "and " the wise opinions for admiration or criticism". “Innate tendencies” are another explanation for “compatibility with humor”. In defining “ethical indecency and fineness”, we should consider standards with ethical applications like compatibility with celestial humor, perfection and imperfection, innate tendencies and common aims.
    Keywords: ethical indecency, fineness, innate goodness, badness, rational deductions
  • Alireza Ismailabadi *, Hamideh Yazdi Moghaddam, Amir Bastani Page 37
    Cloning Technology persuaded humankind to hope for perpetual living. Subsequently arguments about the eligibility of this technology emerged.This technology is discussed from various aspects such as: ethics, law, religion, etc. In each field scholars have made an attempt to find a proper answer; some of them condemned it seriously, some accepted it absolutely; while the others have chosen the middle road. So, different attitudes bring up different legislations.This article evaluated different legal and ethical views about cloning and showed that violating human dignity and the adverse consequences of cloning are the most important legal and ethical points that cloning opponents considered.
    Keywords: cloning, law, ethical issues, human dignity, consent
  • S. Mohammad Javad Mortazavi*, S. Mohammad Ali Sajjadi, Zahra Hashemi Page 49
    Modern medicine and advances in the health system is due to a great part of the instructions of the prophet of Islam. But, a great part of these accomplishments remained unknown. The great philosophers and physicians of Islam such as Ibn Sina, Razi and Birooni have caused great developments in the different medical fields. Prophetic medicine is a collection of medical orders which was used by the early Moslems as a replacement for Galen medicine. In fact the collectors of these orders were Moslems who used Quranic verses and the Sonah (prophet's lifestyle) as a model for these orders. Later on philosophers such as Adh-Dhahali tried to join the Arabic-Islamic medicine with the Roman medicine. These philosophers used Hippocratic and Galen medicine too. Some of the medical treatments which were used by the Islamic physicians such as Jalal Aldin Alsioti were based on medical knowledge of the prophet's time which was also based on the holy Quran, and the Sonah (life style of the prophet Mohammad (PBUH). With all the documentations regarding the role of early Moslem physicians in developing and raising the modern medicine, some western scientists have tried to deny the role of Islam regarding the medicine and health. Manfred Ullman in his book "Islamic Medicine" states that Islam did not bring any change in the medical conditions of the early medicine and in the holy Quran there is no mention of physician and medicine. In this article the role of prophetic medicine in the advancement of medicine and also the roots and causes of the attempts of the western world to downgrade this role has been analyzed.
    Keywords: Islam, prophetic medicine, knowledge production, Western world
  • Ali Kazemiyan* Page 61
    In facing with terminally ill patients, many ethical issues emerges such as patient’s information about the disease and getting patient's idea about supportive and curative measures, starting and stopping life saving treatments, and finally euthanasia. Considering different cultures, there are different ethical aspects which may affect decision making about terminally ill patients and needs to be further evaluated. According to the lack of study in this field in Iran, the aim of this study was to describe the attitude of Iranian specialists about ethical issues in the end of life care.In this study we interviewed with 20 specialists in the fields of nephrology, hematology, anesthesiology, neurology, surgery, neurosurgery and oncology; who are facing with terminally ill patients more than the others. Analysis revealed that declaring disease information to the patient and his decision are the most important factors affecting patient’s family and the diagnosis and decision of the physician in sustaining life saving treatments are in the second order, although the definition of terminal illness was different between specialists and even in contrast with ethical resources. Considering western country model, while this is not in agreement with patient’s autonomy, it is compatible with the eastern ethical model. It seems that in this approach beneficence, non malfeasance and legal issues are more important than patient’s autonomy. By accepting this approach, there is no need for advanced care management.
    Keywords: terminally ill patients, patient's autonomy, life saving treatment
  • Hamid, Reza Adhami *, Delaram Sadraei Shamloo Page 69
    Nowadays, complementary and alternative medicine is considered as an important part of healthcare management. General population highly accepted it which signifies ethical issues as a challenge to all healthcare specialists. Concerning the risk-benefit issues such as the severity and acuteness of illness; the curability of the disease by conventional treatment modalities; the degree of invasiveness, the linken toxicities, and the side effects of the conventional treatment; the accessibility and quality of evidence of usefulness and safety of the desired CAM (complementary and alternative medicine) treatment; the level of information about the risks and benefits of the CAM treatment combined with the patient’s knowledge and voluntary acceptance of those risks; and the patient’s persistence of intention to use CAM therapies; providers can delineate a plan that is clinically sound, ethically suitable, and aimed at the particular experience of individual patients. Physicians are proposed to remain committed in problem-solving with their patients and to try to reveal the patient’s core values and opinions while guiding about CAM modalities.In this article some of more obvious or practical ethical aspects of complementary and alternative medicine have been discussed.
    Keywords: complementary, alternative medicine, ethics, conventional medicine, safety, effectiveness