فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی
سال هفتم شماره 1 (پیاپی 19، بهار 1380)

  • تاریخ انتشار: 1380/02/11
  • تعداد عناوین: 3
|
  • ارزیابی اقتصادی وضعیت حقوق و مزایای اعضای هیات علمی دانشگاه های ایران «مطالعه موردی دانشگاه مازندران» (سالهای 1378-1362)
    احمد جعفری صمیمی، شهریار شفیعی صفحه 1
    هدف اصلی مقاله حاضر این است که، با توجه به اطلاعات موجود و استفاده از الگوهای مختلف، میزان اهمیت عوامل مختلفی چون سنوات خدمت، مرتبه، پایه و مسوولیت اجرایی در حقوق و مزایای اعضای هیات علمی دانشگاه مازندران شناسایی شود. در این مقاله، ابتدا مطالعات انجام شده در ایران ارایه می شود. سپس مشخصات اعضای هیات علمی دانشگاه های کشور، با تاکید بر دانشگاه مازندران و بر اساس آخرین اطلاعات، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. پس از آن با توجه به اطلاعات موجود در سال 1377 که 238 نفر به عنوان عضو هیات علمی در دانشگاه مازندران فعالیت داشته اند، تغییرات کمی و کیفی ایجاد شده در فاصله سالهای 1362 تا 1377 تجزیه و تحلیل شده و مقایسه ای نیز در زمینه افزایش حقوق و مزایا در حالت ارتقای مرتبه علمی با افزایش حقوق و مزایا در نتیجه پذیرش مسوولیت اجرایی صورت گرفته است. در ادامه این مقاله، همچنین رابطه بین تغییرات حقوق و مزایای اعضای هیات علمی و شاخص هزینه های زندگی بررسی شده است. نتایج حاصل از مقاله حاضر نشان داده است که افزایش حقوق و مزایای سالانه مربوط به اعضای هیات علمی به هیچ وجه متناسب با تورم تعدیل نشده است. یکی دیگر از نتایج مهم مقاله حاضر این است که افزایش حقوق و مزایای اعضای هیات علمی بر اثر احراز پستهای اجرایی مورد نظر، بیش از افزایش حقوق و مزایای ناشی از یک درجه ارتقا می باشد. این موضوع برای سالهای 1375 و 1377 تایید شده است. به عبارت دیگر، انگیزه اقتصادی در مورد ارتقای سطح علمی و مرتبه علمی اعضای هیات علمی که بدون توجه به کارهای پژوهشی و بهبود کیفیت علمی آنها امکان پذیر نیست به مراتب کمتر از انگیزه مادی ارایه شده برای احراز پستهای اجرایی است. همچنین، مقاله حاضر نشان می دهد که در اغلب اوقات افزایش حقوق و مزایا به مشخصات علمی (مرتبه و...) اعضای هیات علمی ارتباط ندارد. بنابراین، پیشنهاد می شود که مسوولان آموزش عالی کشور در سطوح مختلف، در تنظیم آیین نامه های اجرایی که به نحوی باعث افزایش حقوق و مزایا می شود، مشخصات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه ها را نیز در میزان افزایش حقوق و مزایای آنها مدنظر قرار دهند.
  • تحلیل روابط میان شاخصهای گوناگون علم و فن آوری با توسعه صنعتی در کشورهای جهان (با استفاده از تکنیک همبستگی کانونی)
    علیرضا علی احمدی، سیدسپهر قاضی نوری صفحه 2
    اگر نگاهی به سیر تاریخی نظریات توسعه بیفکنیم، درمی یابیم که جدیدترین این نظریات تاکید بر آن دارند که توسعه مبتنی بر علم و فن آوری است و بدون قرار گرفتن در صف پیشروان علم و فن آوری، هیچ کشوری در پیمودن سریع مسیر توسعه موفق نخواهد بود و این موضوعی است که می تواند از طریق تحقیق نیز بررسی و شواهد لازم آن ارایه شود. اما از آنجا که واژه توسعه مفهومی بسیار عام و فراگیر دارد و تعریف شاخصهای جامع و مانع برای آن بسیار دشوار است، ما یکی از بارزترین وجوه آن یعنی توسعه صنعتی را در این مقاله برگزیده ایم و رابطه این وجه را با شاخص های علم و فن آوری در کشورهای مختلف جهان بررسی کرده ایم. طبیعی است که بارزترین جنبه علم و فن آوری، دانشگاه ها و تحقیقات هستند؛ در این مقاله نیز تاکید زیادی بر آنها و نوع ارتباطشان با صنعت و توسعه صنعتی صورت گرفته و تلاش شده است تا نقش دولت نیز در ایجاد و اصلاح این ارتباط بر مبنای یافته های آماری تبیین گردد. روش به کار رفته برای این تحقیق، روش همبستگی کانونی (متعارف) است که از تکنیکهای جدید آمار چند متغیره محسوب می گردد و در مرور ادبیات انجام شده سابقه ای مبنی بر استفاده از آن در موضوع مورد تحقیق یافت نشده است. در پایان مقاله نیز نتیجه گیری هایی از خروجی های تحقیق صورت و بر مبنای آن پیشنهادهای خاص برای ایران در راستای ارتقای سطح علم و فن آوری و نیز توسعه صنعتی و همچنین اصلاح رابطه میان آنها ارایه گشته است.
    کلیدواژگان: شاخص های علم و فن آوری، توسعه صنعتی، روش همبستگی کانونی، سیاست های علم و فن آوری، توسعه فن آورانه (تکنولوژیکی)
  • بررسی عوامل موثر بر خود اثر بخشی دانشگاهی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تهران (پژوهشی در حوزه روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی علم)
    قاضی طباطبایی سیدمحمود، مرجایی سیدهادی صفحه 3
    این مقاله به بررسی تاثیر ساختار اجتماعی محیط علمی، کمیت و کیفیت تعامل دانشجویان با دانشکده، مسؤولیت های شغلی و سایر ویژگی های دانشجویان بر احساس خور اثربخشی دانشگاهی دانشجویان تحصیلات تکمیلی می پردازد. به عبارت دیگر، گر چه که محیط آموزشی دانشگاه ار طرق مختلفی بر ابعاد گوناگون نگرشها و عملکرد دانشجویان تاثیر می گذارد، اما مطالعه حاضر به ارزیابی تاثیرات اجتماعی و ساختاری محیط علمی بر برآورد دانشجویان از توانایی های خود در موفقیت در امور تحصیلی و تکمیل وظایف خاص دانشگاهی (خود اثربخشی دانشگاهی) می پردازد. الگوی تحلیلی توسعه داده شده در نمونه ای 369 نفری از دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی مورد آزمون قرار گرفت و تحلیل عاملی متغیر تابع (خود اثربخشی دانشگاهی) نشان داد که سازه خود اثر بخشی دانشگاهی مطابق نظریه (تئوری) خود اثر بخشی آلبرت باندورا به دو بعد خود اثر بخشی دانشگاهی و اثر بخشی دانشگاهی تقسیم می شود. برداشت دانشجویان از عملکرد استادان، اشتغال آنان در مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی و پیوستگی تحصیلات دانشگاهی در همان دانشگاه، مهمترین عوامل موثر بر بعد خود اثر بخشی دانشگاهی و نظارت حرفه ای استادان بر فعالیت علمی دانشجویان، تعامل علمی بین آنان و اشتغال در مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی و وضعیت زندگی در ارتباط با خانواده از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر خود اثر بخشی شخصی دانشگاهی دانشجویان هستند.
    کلیدواژگان: احساس خوداثربخشی دانشگاهی، خوداثربخشی شخصی، تلاش دانشگاهی، ساختار اجتماعی محیط علمی، تعاملات دانشجویان با دانشکده، دانشجویان تحصیلات