فهرست مطالب

فضای جغرافیایی - پیاپی 22 (تابستان 1387)

فصلنامه فضای جغرافیایی
پیاپی 22 (تابستان 1387)

  • 182 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/07/20
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مرتضی توکلی، صلاح هدایتی صفحه 1

    مناطق مرزی کشور به دلیل کمبود امکانات و عدم سرمایه گذاری های مناسب همواره از نقاط محروم کشور محسوب می شوند، بررسی های انجام شده نشان می دهد پدیده هایی چون قاچاق کالا، مواد مخدر، شرارت و کشیده شدن مرزنشینان به فعالیت های غیرقانونی ناشی از فقر و بیکاری و کمبود امکاناتی است که بر اثر عدم توجه به مناطق مرزی کشور به وجود آمده است. استان سیستان و بلوچستان در تاریخچه توسعه گردشگری در جنوب شرق کشور جایگاه ویژه ای دارد، وجود اماکن باستانی و تاریخی در این منطقه منجر به ایجاد قطب های گردشگری در این منطقه شده است، اما با اینکه این استان دارای قابلیت های گردشگری زیادی می باشد و می تواند به عنوان منبع درآمدزایی برای منطقه و کشور باشد و از فقر و بیکاری مردم منطقه بکاهد، واقعیت امر این است که صنعت توریسم و گردشگری نتوانسته در این منطقه موفقیت چندانی به دست آورد. با توجه به اهمیت موضوع و جایگاه آن در برنامه ریزی های توسعه ای، این مقاله سعی دارد چالش های گردشگری در منطقه سیستان را مورد بررسی قرار دهد با این هدف که ضمن شناسایی چالش های گردشگری در این منطقه بتواند راهکارهایی در این مورد ارائه دهد. روش کار در این مقاله توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش میدانی، پرسشنامه و مصاحبه بهره و برای تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات از نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. در انتها راهکارهایی در زمینه های برنامه ریزی و مدیریت گردشگری بخصوص احداث مراکز اقامتی، پذیرایی، جاده، خط پرواز مستقیم خارجی و متخصصان گردشگری، تبلیغ فرهنگ گردشگری، امنیت اجتماعی و غیره ارائه داده می شود.

    کلیدواژگان: توریسم، چالش های گردشگری، مناطق مرزی، سیستان
  • جواد خوشحال دستجردی، یوسف قویدل رحیمی صفحه 21
    در این مطالعه داده های مربوط به حداقل ها و حداکثرهای مطلق سالانه دمای روزانه ایستگاه سینوپتیک اصفهان طی دوره آماری 1951 تا 2005 میلادی به مدت 55 سال مورد استفاده قرار گرفته است. برای بررسی ارتباط بین دماهای حداقل و حداکثر مطلق با گرمایش جهانی، از داده های متوسط جهانی ناهنجاری های دما در بازه 1991 تا 2005 میلادی استفاده شده است. از روش های رگرسیون خطی (خطی ساده، منحنی اس شکل و پلی نومیال) و آماره من-کندال برای آزمون معنی داری روند تغییرات سری های دمایی استفاده شده است. نتایج کلی این تحقیق نشانگر عدم تغییرات معنی دار در روند بلند مدت دماهای کرانگین اصفهان بوده است با این وجود دماهای کرانگین این ایستگاه از سال 1990 به بعد تحت تاثیر پدیده آغاز سرد قرار گرفته و دچار تحول شده و روند رو به تغییری را طی کرده است. نتایج آشکار سازی روند تغییرات دماهای کرانگین حداکثر اصفهان مثبت و دماهای کرانگین حداقل بویژه برای سال های بعد از سال 1990 که عمدتا تحت تاثیر پدیده آغاز سرد قرار گرفته، منفی بوده که این امر به معنی کاهش شدت سرمای زمستان و معتدل تر شدن آن و برعکس روند معنی دار و مثبت تغییرات دماهای کرانگین حداکثر اصفهان نشانگر افزایش تدریجی دماهای بیشینه و شدت گرفتن گرمای تابستانه می باشد.
    کلیدواژگان: دماهای فرین روزانه، تحلیل روند، آزمون من - کندال، آغاز سرد، اصفهان
  • علی دلال اوغلی صفحه 39
    بررسی پادگانه های آبرفتی از عمده ترین مباحث مربوط به ژئومورفولوژی رودخانه ای می باشد. در بخش شمالی گرانکوه سبلان بقایای خاکسترهای آتشفشانی به شکل پادگانه های فرسایشی به ارتفاع 220-210 متر بالاتر از بستر فعلی رودخانه شیروان دیده می شوند. جریان آب، دره ای بسیار عمیق به شکل کانیون به عمق تقریبا 100متر در سطح ایگنیمبریت حفر کرده است. در این مقاله نحوه تشکیل دو پدیده ژئومورفولوژیکی شیروان دره سی (دره شیروان) و پادگانه حاشیه آن مورد بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف، نیمرخ طولی حسابی و نیمه لگاریتمی رودخانه شیروان با استفاده از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی به مقیاس 50000: 1 ترسیم و سپس مقدار شاخص گرادیان هر بخش از رودخانه محاسبه شد. نتایج این بررسی نشان می دهد که نیمرخ طولی نیمه لگاریتمی رودخانه از سه قسمت تشکیل شده و شرایط قسمت میانی آن با عدم تعادل دینامیکی مطابقت دارد. دره عمیق و باریک شیروان که به کانیون شباهت دارد و بخش هایی از رودخانه که به وسیله گسل های فعال متاثر شده اند، از مشخصه های عدم تعادل می باشند.
    کلیدواژگان: رودخانه شیروان، تعادل دینامیکی نوع 2، نیمرخ طولی نیمه لگاریتمی، شاخص گرادیان، پادگانه های رودخانه ای
  • محمدحسین سرایی، اسماعیل پور محمد صفحه 57
    هدف این مقاله استفاده از یک مدل ریاضی برای توجیه وضع موجود نحوه ی استقرار جمعیت در محدوده ی جغرافیایی استان آذربایجان شرقی است. ضمن معرفی مدل آنتروپی (شاخص بی نظمی) از این مدل در دو سطح شهری و ناحیه ای در استان آذربایجان شرقی استفاده می شود. از این مدل که برگرفته از علوم ترمودینامیک تئوری اطلاعات و علوم برنامه ریزی است، به طور وسیعی در تجزیه و تحلیل توزیع جمعیت و فعالیت ها در پهنه سرزمینی استفاده می شود. در این راستا از نتایج سرشماری های عمومی و نفوس و مسکن سال های 1365 و 1375 و 1385 استفاده شده، تا روند تغییر و تحولات سازمان فضایی استان در سی سال گذشته مشخص شود. همچنین در این مقاله سعی شده اصول مدل آنتروپی به زبان ساده توضیح داده شود. در این بررسی مشخص گردید که در سطوح شهری عدم تعادل در سازمان فضایی واضح است ولی در سطوح ناحیه ای عدم تعادل ملایم مشاهده می شود.
    کلیدواژگان: سازمان یابی فضایی، مدل آنتروپی، توزیع جمعیت، استان آذربایجان شرقی
  • قاسم عزیزی، مهرداد رمضانی پور صفحه 73
    در این پژوهش سه حوضه رود ناورود، قلعه رودخان و پل رود در استان گیلان انتخاب و سعی شده تا با استفاده از روش آمار رتبه ای «من- کندال» نوع و زمان تغییرات رژیم آبدهی نسبت به رژیم بارندگی آنها مشخص گردد. داده های بارش و جریان آبدهی در طول دوره 38 ساله 1345-1382 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سری داده های آبدهی و بارندگی دستخوش تغییرات از نوع تغییرات ناگهانی و روند بوده است. بررسی دنباله های U(ti) بارش و جریان نشان می دهد که این دو متغیر در اوایل دوره ارتباط نزدیک تری نسبت به هم داشته اما در اواخر دوره از هم فاصله گرفته اند. این حالت نشانگر روند کاهشی تغییرات عامل آبدهی نسبت به بارندگی در تمام فصول و ایستگاه ها می باشد. از طرف دیگر، ارتباط آنها در همه فصل های سال یکسان نیست، به طوری که فصل پاییز با بالاترین و فصل زمستان با کمترین ارتباط و وابستگی مشخص می شود. بین حوضه ی رودها نیز از نظر ارتباط میان رژیم آبدهی و رژیم بارندگی تفاوت وجود دارد. به طوری که نمودارهای همزمانی در دو حوضه قلعه رودخان و پل رود ارتباط بالاتری را نسبت به حوضه ناورود بویژه در اواسط دوره نشان می دهد. در مجموع با بررسی نمودارهای تهیه شده مشخص می شود که روند تغییرات دو عامل آبدهی و بارندگی ایستگاه ها در طول دوره آماری بسیار همانند و مشابه بوده که نشانگر وابستگی بالای تغییرات رژیم آبدهی نسبت به رژیم متغیر بارندگی است و نقش رژیم بارندگی را به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در نوسانات و تغییرات رژیم آبدهی رودهای استان گیلان اثبات می کند.
    کلیدواژگان: استان گیلان، رژیم بارندگی، رژیم آبدهی، روش آماری من - کندال، روند
  • داود مختاری صفحه 97
    «آزای تپه» و به قول برخی «دسته تپه» نام محلی تپه ای کوچک و منفرد است که در شهرستان جلفا در شمال غرب ایران واقع شده است. در دامنه جنوبی این تپه مورچه های خرمن علاوه از تاثیر پذیری از شرایط پدوژئومورفیکی دامنه در جایگزینی لانه هایشان، مهم ترین نقش را در موزائیک بندی چهره ظاهری دامنه دارند. در این پژوهش فرض بر این است که بین مورچه ها و لانه های آنها و شرایط ژئومورفولوژی دامنه رابطه بیوژئومورفولوژیکی برقرار است. لذا تبیین این رابطه مهم ترین هدف این پژوهش می باشد. برای نیل به این هدف، علاوه بر لحاظ روش های تحقیق بیوژئومورفولوژی، شاخص های پدوژئومورفولوژی دامنه و ویژگی های لانه های مورچه های خرمن نیز تحلیل شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، 1)حداکثر زیست توده مورچه های خرمن در محل برخورد دو واحد ژئومورفولوژیکی یعنی دامنه و مخروط افکنه، اتفاق افتاده است، 2) از میان فرایندهای بیوژئومورفولوژی شاهد حاکمیت دو فرایند فرسایش زیستی و شکل زایی زیستی بر روی سطح دامنه مورد مطالعه هستیم که نیازمند ورود فرایندهای دیگری مثل تثبیت زیستی و حفاظت زیستی است، و 3) روابط بیوژئومورفولوژی دامنه نشان می دهد که برخی از شاخص های رفتاری مورچه ها و ویژگی های لانه های آنها می تواند نشانگر وضعیت دینامیک پدوژئومورفیکی دامنه باشد. همچنین بررسی این روابط نشانگر تاثیر پذیری نحوه جایگزینی لانه ها از وضعیت بالا است.
    کلیدواژگان: بیوژئومورفولوژی، فرسایش زیستی، مورچه های خرمن، آزای تپه، شمال غرب ایران
  • عقیل مددی صفحه 119
    حوضه آبریز یدی بولوک چای در شرق توده آتشفشانی سبلان واقع شده است. رودخانه یدی بلوک چای یکی از سرشاخه های رودخانه قره سو می باشد که این حوضه را از غرب به شرق زهکشی می نماید. از نظر تقسیم بندی حوضه های آبریز اصلی کشور جزو حوضه آبریز دریای خزر محسوب می شود. در این مطالعه میزان فرسایش و تولید رسوب در این حوضه با استفاده از روش PSIAC و جانسون - گمبهارت مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ویژگی های زمین شناسی، ژئومورفولوژی، خاک، آب و هوا، پستی و بلندی، رواناب، پوشش زمین، کاربری اراضی، وضعیت فرسایش و فرسایش آبراهه ای در چهار زیر حوضه با استفاده از عکس های هوایی، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و عملیات میدانی مورد مطالعه قرار گرفتند. بررسی عوامل متعدد نشان می دهد که تمام زیر حوضه ها در کلاس سوم فرسایش (با شدت رسوب دهی متوسط) در روش PSIAC قرار دارند؛ بر اساس این مدل رسوب ویژه در کل حوضه 319 متر مکعب در کیلومتر مربع در سال برآورد شده است. برای اطمینان از نتیجه کار از روش جانسون - گمبهارت نیز استفاده گردید. بر این اساس تمام زیر حوضه ها از نظر تولید رسوب در کلاس دوم فرسایش (با شدت رسوب دهی کم) قرار گرفتند و طبق این مدل رسوب ویژه در تمام حوضه 5/159 متر مکعب در کیلومترمربع در سال به دست آمده است. مقاومت زیاد سنگ ها (سنگ های آذرین)، پوشش گیاهی غنی، چسبندگی و نفوذپذیری خاک ها، عدم وجود کاربری های تشدید کننده فرسایش مثل کشتزارهای وسیع، ناچیز بودن انواع مختلف فرسایش در حوضه مثل فرسایش شیاری، خندقی، سطحی و رودخانه ای و ملایم بودن شیب توپوگرافی در بخش وسیعی از حوضه عوامل اصلی پایین بودن میزان فرسایش و تولید رسوب در حوضه یدی بولوک چای می باشند. اما اگر روند کنونی (چرای مفرط و بدون برنامه ریزی) ادامه یابد، در آینده شاهد فرسایش بیشتری خواهیم بود.
    کلیدواژگان: مدل PSIAC، فرسایش، کلاس فرسایش، یدی بولوک چای، تولید رسوب
  • علی محمدخورشیددوست، یوسف قویدل رحیمی، فرزاد نیازپور، محمد سهرابی نیا صفحه 15
    In this study the data relating to annual precipitation and annual suicide rates have been used for Tabriz metropolitan in a 37 year period (1968-2005) aspiring at the calculation of Pearson correlation coefficient between annual precipitation and suicide rates in Tabriz Metropolitan area. The main methodologies used are different conceptual statistical techniques including regression analysis and the consideration of changes in environmental elements through utilization of maps extracted from satellite images. The suicide rates in Tabriz are shown to be related to annual precipitation, supporting a widespread and long-held supposition that drought in Tabriz increases the probability of suicide commitment. The relationship although statistically significant, is not especially strong and, long-term variations in the suicide rates are not solely related to precipitation variations. A decrease in precipitation of about 218 mm might lead to an increase in suicide rates of nearly 9.3% of the long-term mean.