فهرست مطالب

مجله پژوهش پرستاری ایران
پیاپی 8-9 (تابستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/05/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • آزاد رحمانی، اکرم قهرمانیان، علیرضا محجل اقدم، عاطفه الله بخشیان صفحه 7
    مقدمه
    رعایت استقلال یکی از ن یازهای اساس ی ب یماران بوده و پر ستاران نقش منحصر به فرد ی در برآورده نمودن ای ن نیاز دارند. هدف این مطالعه بررسی دیدگاه بیماران در مورد رعایت استقلال آنان طی مراقبتهای پرستاری میباشد.
    روش کار
    در یک مطالعه توص یفی- تحلیلی 187 ب یمار بستری در سه بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبری ز با روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای که رعا یت استقلال ب یماران در دو بعد میزان اطلاعات داده شده به ب یماران و م یزان مشارکت دادن ب یماران در فرا یند تصم یمگیری های درمان ی را م یسنجید استفاده گرد ی د. تجزی ه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون منویتنی، کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام گرفت.
    یافته ها
    اکثر ب یماران معتقد بودند که پرستاران استقلال آنان را در دو بعد میزان اطلاعات داده شده به آنان و می زان مشارکت دادن آنان در فرا یند تصم یمگیری های درمان ی در حد ضع یفی رعا یت م ینمایند. همچن ین، مشخص شد که بین ادراک از وضعیت سلامت ی، م یزان ن یاز به اقدامات پرستار ی و سن بیماران با م یزان گزارش آن ها از م یزان رعا یت استقلال شان ارتباط وجود دارد. نتیج هگیری: بیماران اعتقاد دارند که استقلال آن ها طی مراقبت های پرستار ی به خوب ی رعا یت نم یگردد و با افزا یش نیاز ب یماران به مراقبت های پرستار ی دیدگاه آن ها در مورد م یزان رعایت استقلالشان بهبود می یابد. آموزش کادر پرستار ی در مورد اهمیت رعایت استقلال بیماران در مراقبتهای پرستاری توصیه میگردد.
    کلیدواژگان: اخلاق پرستاری، حقوق بیمار، استقلال، تصمیمگیری، مراقبت پرستاری
  • ندا مهرداد، مهوش صلصالی صفحه 15
    زمینه
    بکاربری تحقیق حلقه پیوند بین پژوهش و عملکرد بالینی است که ارائه مراقبت با کیفیت را ترویج می دهد. عملکرد مبتنی بر تحقیق یکی از معیار های اصلی است که نشان می دهد پرستاران یافته های تحقیق را به کار گرفته و مراقبت های بهداشتی ارائه شده بر گرفته از یافته های کسب شده از تحقیقات دقیق علمی است. علی رغم افزایش برونداد تحقیقات استفاده ازآنها توسط پرستاران در عمل موازی با افزایش کمی تحقیقات پرستاری پیش نرفته و زمان آن رسیده که توجه پرستاری بیشتر به قدرت بخشیدن بخش دیگری از طیف تحقیق یعنی به کارگیری نتایج تحقیق در امر مراقبت معطوف گردد. هدف از این مطالعه مروری، توصیف راهبرد های مورد استفاده در توسعه عملکرد مبتنی بر تحقیق در پرستاری است.
    روش
    در این مطالعه با استفاده از جستجوی منظم نتایج گزارشات پایان نامه ای و مقالات منتشر شده پیرامون بکارگیری نتایج تحقیق و عملکرد مبتنی بر شواهد در پرستاری طی یک دهه اخیر جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعات با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی ISI، CINAHL و MEDLINE که حد وسیعی از مجلات و مطالب منتشر شده را ایندکس می کند بدست آمد. مطالعات منتشر شده فارسی زبان نیز با جستجو در پایگاه اطلاعاتی علمی «SID» یافت شد. از بین حجم زیادی از مطالعات دریافت شده، 51 مطالعه که مطالبی پیرامون راهبرد های توسعه عملکرد مبتنی بر تحقیق در پرستاری را دارا بودند در این بررسی انتخاب شدند.
    یافته ها
    بر اساس نتایج حاصل از مطالعات انتخابی و توجه به مفاهیم کلیدی مطرح شده در آنها راهبرد هایی بر اساس مدل های به کار گیری نتایج تحقیق و دو مفهوم اصلی پذیرش و آمایش توصیه شده است که اجرای آن بکارگیری نتایج تحقیق در پرستاری را امکان پذیر می سازد.
    نتیجه گیری
    رسیدن به موفقیت عملکرد مبتنی بر تحقیق با وجود محیط فراگیر، حامی خلاقیت و برانگیزاننده که منابع کافی را در اختیار داشته و به عملکرد افراد ارزش می نهد امکان پذیر می باشد. دسترسی به نتایج تحقیقات معتبر، داشتن کفایت و شایستگی در انتقال و استفاده از نتایج در عملکرد، و ایجاد بافت حمایتی که ایجاد کننده جو خلاق و ذهنیت تحقیقی در سازمان باشد از ملزومات اجرایی شدن فرایند عملکرد مبتنی بر تحقیق در پرستاری است.
    کلیدواژگان: عملکرد مبتنی بر تحقیق، پرستاری، راهبردهای توسعه، مطالعه مروری
  • ناهید دهقان نیری، تهمینه صالحی، احمدعلی اسدی نوقابی صفحه 27
    مقدمه
    کیفیت بالای زندگی کاری به عنوان شرط و پیش زمینه اساسی توانمندسازی منابع انسانی مورد نیاز سیستم مراقبت بهداشتی شناخته شده است. بهره وری پرسنل پرستاری عامل مهمی در موفقیت سازمان است. چنانچه ارتباط بین کیفیت زندگی کاری با بهره وری مشخص شود مدیران می توانند با بالا بردن کیفیت زندگی کاری زمینه بهره وری پرسنل را فراهم آورند. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین کیفیت زندگی کاری با بهره وری پرسنل می باشد.
    روش
    این پژوهش مطالعه ای مقطعی، از نوع همبستگی است که دو متغیر کیفیت زندگی کاری و بهره وری با استفاده از ابزار پژوهشگر ساخته همراه با متغیرهای دموگرافیک مورد بررسی قرار گرفت. جامعه پژوهش را کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل می دادند که 360 نمونه تصادفی از بین آنها گرفته شد. روش جمع آوری داده ها خودگزارشی بودند. پرسشنامه کیفیت زندگی کاری با 45 سوال در مقیاس لیکرت و پرسشنامه بهره وری با 25 سوال در مقیاس لیکرت ساخته شد. بعد از جمع آوری داده ها با استفاده از spss نسخه 11.5 مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان دادند از نظر 31.9% واحدهای مورد پژوهش بهره وری آنها در سطح متوسط قرار دارد وکمتر از یک دهم آنها بهره وری خود را مطلوب گزارش نموده اند. هم چنین از نظر 41.9% واحدهای مورد پژوهش کیفیت زندگی کاری آنها در سطح متوسط قرار دارد و تنها یک دهم آنها کیفیت زندگی کاری خود را مطلوب گزارش نموده اند. آزمون پیرسون ارتباط معناداری را بین بهره وری و کیفیت زندگی کاری فرد نشان داد 0.357 r = (p<0.001)
    نتیجه گیری
    با توجه به آنکه تنها حدود یک دهم واحدهای مورد پژوهش بهره وری و کیفیت زندگی کاری خود را در سطح مطلوب برآورد نموده اند، بنابراین مدیران می توانند با اتخاذ راهکارهای مناسب کیفیت زندگی کاری و مؤلفه های مهم کیفیت زندگی کاری پرستاران را ارتقاء داده و شرایط لازم جهت بهبود کیفیت ارائه خدمات وبهره وری پرستاران را فراهم سازند.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی کاری، بهره وری، پرستاران بالین
  • محسن تقدسی، حمیدرضا گیلاسی صفحه 39
    زمینه
    بیماری های ایسکمیک قلب، شایعترین بیماری های قلبی و مهم ترین علت مرگ ومیر در تمام دنیا می باشد که بر روی کیفیت زندگی مبتلایان تاثیر می گذارد. این بیماری مشکلات زیادی را برای بیماران و هزینه ی بالایی را برای جامعه به دنبال دارد و از طرفی اغلب مطالعات کیفیت زندگی عمومی را بررسی کرده بودند. این مطالعه به منظور تعیین کیفیت زندگی عمومی و اختصاصی مبتلایان به بیماری های ایسکمیک قلب مراجعه کننده به مراکز درمانی کاشان در سال 1386 انجام شد.
    روش
    این مطالعه از نوع مقطعی است که در کلیه ی مراجعین به مراکز درمانی(500 نفر) که براساس نتایج آنژیو گرافی، درگیری عروق کرونر و یا براساس معیارهای کلینیکی و پاراکلینیکی تشخیص قطعی انفارکتوس داشته و یا کسانی که سابقه عمل های جراحی باز یا بسته فلبی داشتند و در حال حاضر تحت مراقبت و درمان قرار گرفتند انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها برای کیفیت زندگی عمومی فرم کوتاه 36 (SF-36) و برای کیفیت زندگی اختصاصی از پرسشنامه یا شاخص آنژینی سیتل (SAQ) استفاده شد. داده های بدست آمده با شاخص های توصیف و با تست کای دو و فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد میانگین سنی افراد 5/12 ± 5/60 سال بود. از 500 بیمار 8/ 55 درصد آن ها مرد بودند. بیشتر بیماران سابقه سکته قلبی قبلی دلشتند. اکثر بیماران کیفیت زندگی متوسط و خوب داشتند. بیمارانی که تحت CABG قرار گرفته بودند کیفیت زندگی بهتری نسبت به PTCA داشتند. میانگین کیفیت زندگی عمومی براساس فرم کوتاه 24 ± 5/112 یعنی در سطح خوب و براساس شاخص آنژینی سیتل 14/9 ± 8/59 یعنی در سطح خوب بود. عوامل موثر بر کیفیت زندگی شامل بیماری های زمینه ای، بیماری قلبی، سن بالا، عدم آموزش کافی، تحصیلات، دفعات سکته قلبی و جنسیت بود.
    نتیجه گیری
    سطح کیفیت زندگی عمومی و اختصاصی در بیماران خوب ارزیابی شدند امادر بیماران سکته قلبی و آنژینی بهتر از بیمارانی بود که تحت ترمیم عروق کرونر قرار گرفته بودند.. همچنین لزوم توجه بیشتر و دادن آموزش کافی به بیماران سن بالا، دارای بیماری های زمینه ای و نوع بیماری های قلبی، دفعات سکته قلبی بیشتر و خانم ها را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، SAQ، SF، 36، بیماری های ایسکمیک قلب، انفارکتوس میوکارد، CABG، PTCA
  • رضا مسعودی، شهرام اعتمادی فر، سید محمد افضلی، فریدون خیری، علی حسن پور دهکردی صفحه 47
    زمینه
    فرسودگی شغلی سندرمی است که با ایجاد تصور منفی از خود، نگرش منفی نسبت به شغل و احساس عدم ارتباط با مددجو، به افت شدید کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی می انجامد. بخش بهداشت و درمان یکی از مهمترین حوزه های توسعه پایدار در جوامع بشری است که نیازمند درمانگران سالم، شاداب و با انگیزه کاری بالا می باشد. ازجمله درمانگران این بخش کادر پرستاری بیمارستانها می باشند که شاغلین در بخش خصوصی این مراکز معمولا پس از مواجه شدن با انبوهی از مشکلات و استرسهای شغلی در محیط کار، فرسوده می شوند. پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل مؤثر بر فرسودگی شغلی پرستاران شاغل در بخش خصوصی انجام شده است.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که جامعه مورد مطالعه را 505 پرستار بیمارستانهای توس، پاستورنو، لاله، تهران کلینیک و کسری تهران تشکیل می داد. پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، مقیاس عوامل فرسودگی آور شغلی در پرستاری و مقیاس فرسودگی شغلی مسلاچ جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. داده ها توسط آزمونهای آماری و نرم افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    میزان فرسودگی شغلی در حیطه واماندگی عاطفی 6،36% واماندگی عاطفی در سطح زیاد، در حیطه مسخ شخصیت 1،81% از جامعه مورد مطالعه مسخ شخصیت زیاد و در حیطه احساس عدم کفایت 23.63% احساس کفایت کم داشتند. مهمترین عامل اصلی ایجاد کننده فرسودگی شغلی در پرستاران شاغل در مراکز خصوصی شامل عدم تناسب حقوق و کارانه دریافتی با میزان کار انجام شده و سختی آن تعیین گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش واهمیت شغل پرستاری، رفع موانع و مشکلات ایفای نقش پرستاران از جمله مسائل اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و... حائز اهمیت بوده و لازم است مسوولین با پیگیری ها و ارائه راه کارهای لازم در جهت مناسب سازی شرایط محیطی، اقتصادی، پرسنلی و مدیریتی این پرستاران با توجه به حجم و تعداد بالای بیماران این مراکز آنان را یاری دهند.
    کلیدواژگان: فرسودگی شغلی، پرستاری، بیمارستانهای خصوصی
  • منصوره فراهانی اشقلی، عیسی محمدی، فضل الله احمدی، محمد ملکی، ابراهیم حاجی زاده صفحه 59
    مقدمه
    بیماری های قلبی و عروقی، عوارض، ناتوانایی ها و مرگ و میر ناشی از آن هر ساله در ایران رو به افزایش است. طراحی و بکارگیری مدلهای بومی یکی از مهم ترین راهبردهایی است که می تواند در کنترل این عوارض تاثیر بسزایی داشته باشد. مدل بهینه سازی فرهنگ سازمانی آموزش بیمار حاصل تحقیق کیفی و بومی است، که در این پژوهش مورد ارزشیابی قرار گرفته است.
    هدف
    تعیین تاثیر بکارگیری مدل بهینه سازی فرهنگ سازمانی آموزش بیماربر میزان رضایت مندی و اضطراب بیماران مبتلا به اختلالات عروق کرونر می باشد.
    روش
    در این مطالعه نیمه تجربی 60 بیمار مبتلا به اختلالات عروق کرونر در گروه مداخله و 50 بیمار در گروه شاهد و 5 مدیره پرستاری و 5 پرستار که بصورت مبتنی برهدف انتخاب شده بودند شرکت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اضطراب اشپیل برگر و سنجش رضایت مندی بیماران استفاده شده است. داده ها مربوط به تعیین و مقایسه میزان اضطراب در دو گروه در قبل از بکارگیری مدل و یک ماه، سه ماه و شش ماه بعد از مداخله جمع آوری گردیده و اطلاعات مربوط به تعیین و مقایسه سطح رضایتمندی بیماران قبل و بعد از مداخله نیز جمع آوری گردید. مداخله شامل یک بسته برنامه ریزی شده مبتنی بر مدل بهینه سازی فرهنگ سازمانی در راستای نهادینه سازی آموزش به بیمار در پرستاران و مدیران پرستاری در ابعاد فرآیند برقراری ارتباط موثر، تصمیم گیری مشارکتی، هدف گذاری، برنامه ریزی، اجرا و ثبت، نظارت و کنترل و افزایش انگیزه بود. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss 15 و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس اندازه های تکراری و آزمونهای آماری من ویتنی و آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    داده ها نشان داد، اضطراب بیماران در گروه شاهد، قبل و بعد از بکارگیری الگوی بهینه سازی فرهنگ سازمانی آموزش بیمار به ترتیب 74/58 و 36/54 و در گروه مداخله نیز به ترییب 81/58 و 15/30 بوده و آزمون آماری تی مستقل اختلاف معنی داری را بین تفاوت میانگین های اضطراب دو گروه نشان داد (P<0.0001)، و همچنین رضایت بیماران در گروه شاهد، قبل و بعد از بکارگیری الگوی بهینه سازی فرهنگ سازمانی آموزش بیمار به ترتیب 88/24 و 7/26 و در گروه مداخله نیز به ترییب 83/23 و 57/52 بوده و آزمون آماری من ویتنی اختلاف معنی داری را بین تفاوت میانگین های اضطراب دو گروه نشان داد(P<0.0001).
    نتیجه گیری
    با توجه به اثربخشی و قابل اجرا بودن الگوی بهینه سازی فرهنگ سازمانی آموزش بیمار، بکارگیری این مدل موجب انگیزش و تغییر رفتار پرستاران در جهت جدی گرفتن امر آموزش به بیمار و تعهد و مسئولیت پذیری بیشتر آنها نسبت به این مسئولیت مهم گردیده است. لذا این مدل می تواند بعنوان یک راهبرد عملی برای نهادینه کردن آموزش به بیمار در پرستاری بکار گرفته شود.
    کلیدواژگان: آموزش بیمار، فرهنگ سازمانی، اختلالات عروق کرونر، اضطراب و رضایت مندی
  • فرشته آیین، فاطمه الحانی، عیسی محمدی، انوشیروان کاظم نژاد صفحه 71
    مقدمه
    هم اکنون والد عنصر اجتناب ناپذیر مراقبت از کودکان بستری است. لذا اهمیت ارتباط پرستار با والد امری بدیهی است اما شناخت کافی در مورد ماهیت این ارتباط مبتنی بر تجارب پرستار و والد در بخشهای داخلی کودکان در دسترس نیست. هدف از این مقاله تبیین تجربیات والدین و پرستاران از ارتباط با یکدیگر در محیط بیمارستان طی مراقبت از کودک بود.
    روش
    مطالعه یک مطالعه کیفی از نوع آنالیز درون مایه ای استقرایی 6 مرحله ای بود. شرکت کنندگان در پژوهش را 14 مادر دارای کودک مبتلا به بیماری مزمن بستری در بخش و 10 پرستار کارشناس که از این کودکان مراقبت میکردند، تشکیل میدادند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه های عمیق چهره به چهره جمع آوری شد.
    یافته ها
    آنالیز درون مایه ای داده ها نهایتا 5 تم نشان دهنده ماهیت تجربه پرستاران و والدین از ارتباط را آشکار ساخت. این پنج تم شامل در حاشیه قرار گرفتن ارتباط با والد و کودک،، محدود کردن اطلاع رسانی به والدین، عبرت آموزی والد و پرستار از ارتباط، حمایت روحی غیررسمی بین والدین و عوامل در حاشیه قرار گرفتن ارتباط می باشد. مطالعه حاضر نشان داد که کمبود وقت و حجم زیاد کار ناشی از عدم تعادل منابع انسانی با نیازها و هم چنین مهارت ناکافی پرستاران در برقراری ارتباط و ماهیت ارتباط پزشک-پرستار سبب در حاشیه قرار گرفتن ارتباط با والدین شده بود.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که کمبود وقت بدلیل کمبود تعداد پرستار به بیمار و هم چنین مهارت ناکافی پرستاران در برقراری ارتباط سبب در حاشیه گذاشتن ارتباط با والدین و متعاقبا عدم تامین نیازهای حمایتی و اطلاعاتی والدین شده بود. حال که حضور مداوم والدین بر بالین کودک، تماس مداوم و مکرر کادر درمان علی الخصوص پرستاران با والدین را غیرقابل اجتناب نموده است توجه به زیرساختهای ضروری آن از جمله توسعه مهارتهای ارتباطی پرستاران با فراهم کردن آموزش ضمن خدمت و مدلهای نقش در این زمینه از اهمیت حیاتی برخوردار است.
    کلیدواژگان: بیماری مزمن، ارتباط بین فردی، ارتباط پرستار، والد، پرستاری کودکان
  • فریبا پرویزی، فاطمه الحانی، ناهید عافبتی صفحه 85
    مقدمه
    تدابیر مربوط به کنترل درد یکی ازاقدامات پرستاری و جزء وظایف آنان است. هدف مطالعه حاضر بررسی مشکلات پرستاران در به کار گیری روش های کنترل درد غیر دارویی در کودکان می باشد.
    روش
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که در سال 1384 در بیمارستانهای منتخب شهرستان ساوه با کلیه پرستاران شاغل در بخشهای اطفال، اورژانس کودکان و مراقبتهای ویژه نوزادان(30 نفر) به روش تمام شماری انجام شد.ابزارها: شامل پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک و دانش، چک لیست خودگزارش دهی روش های غیر دارویی کنترل درد به کار گرفته شده توسط پرستاران، چک لیست روش های غیر دارویی کنترل درد به کار گرفته شده توسط پرستاران از دیدگاه پژوهشگر، پرسشنامه خود گزارش دهی مشکلات پرستاران در رابطه با به کار گیری روش های غیر دارویی کنترل درد در اطفال و ارائه راهکارهای پیشنهادی برای حل مشکلات از دیدگاه خودشان. روایی وپایایی ابزارها سنجش شد.
    یافته ها
    بیشترین گروه سنی(40%) در این مطالعه در محدوده سنی 29-25 سال، بیشتر پرستاران (90%) هیچگونه آموزشی درباره روش های غیر دارویی کنترل درد در اطفال دریافت نکرده و 7/86% از نمونه های پژوهش از طریق تجربه بعضی از روش ها را فراگرفته اند. روش انحراف فکر بیشترین روش کنترل غیر دارویی درد(7/76%) توسط پرستاران تحت مطالعه بود. 3/3 درصد روش های غیر دارویی کنترل درد را می شناختند. مشکلات پرستاران در به کار گیری این روش ها شامل مشکلات مربوط به محیط و کمبود تجهیزات (6/91%) و مشکلات آموزشی شامل مشکلات فرهنگی، نداشتن آموزش در زمان تحصیل و نداشتن دوره های باز آموزی ضمن خدمت (2/82%)، مشکلات مدیریتی شامل مشکلات مربوط به مدیریت و نداشتن انگیزه70 % و مشکلات پرسنلی شامل مشکلات شغلی، زیاد بودن شیفتها، مشکلات پرسنلی، حقوق پایین، بار کاری، کمبود وقت، مقاومت پزشکان، مقاومت پرستاران(4/25%) می باشد.
    نتیجه گیری
    بررسی راهکارهای ارائه شده توسط پرستاران برای حل این مشکلات، در نظر گرفتن یک سیستم نظارتی قوی تر(کمیته درد) که از جمله وظایف آن کنترل بر روند درد، رسیدگی به مشکلات محیطی و کمبود تجهیزات(راهکار کوتاه مدت)و دیگری با توجه به کمبودهای آموزشی در زمان تحصیل، باز بینی دروس دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد پرستاری کودکان و افزودن مباحث مربوط به شیوه های غیر دارویی کنترل درد به محتوای آن(راهکار میان مدت) به عنوان راهکارهای برتر برای حل مشکلات پرستاران پیشنهاد شدند.
    کلیدواژگان: پرستار، درد، روش های غیر داروی کنترل درد، کودکان
  • زهره قمری زارع، منیره انوشه * صفحه 93
    مقدمه

    شکی نیست که یکی از مهمترین عوامل در پیشبرد اهداف یک سازمان، اعمال شیوه های صحیح مدیریت است و از آنجا که به عقیده بسیاری از صاحبنظران، امروزه اداره امور بیمارستان یک کار مهم گروهی است؛ بنابراین به منظور فراهم آوردن زمینه مشارکت در بیمارستان؛ شناخت موانع اجرا و سپس تعیین راه حل با توجه به منابع و محدودیتها الزامی است. هدف از این مطالعه بررسی موانع اجرای سبک مدیریت مشارکتی در واحدهای پرستاری بیمارستان های آموزشی شهر اراک در سال 1386 بوده است.

    روش

    این پژوهش مطالعه ای توصیفی است.نمونه های پژوهش شامل 26 مدیر پرستاری و 87 پرستار شاغل در 3 بیمارستان آموزشی شهر اراک بوده اند. داده ها بوسیله پرسشنامه جمع آوری شد و سپس بوسیله آمار توصیفی مورد آنالیز قرار گرفت.

    یافته ها

    بر اساس نتایج مطالعه 99/56 درصد افراد عوامل سازمانی را بعنوان مهمترین مانع اجرای مدیریت مشارکتی می شناسند. همچنین یافته های پژوهش نشان میدهد که بیشترین واحدهای پژوهش (1/84%) تا به حال آموزشی درباره مدیریت مشارکتی ندیده اند و 1/76 درصد به ایجاد جو مشارکت در سازمان موافق بوده و بقیه افراد هم تا حدودی موافق بوده اند، و بعبارتی هیچکس مخالف با این موضوع نبوده است.

    نتیجه گیری

    این تحقیق مهمترین مانع را از جهت بعد، عوامل سازمانی شناخته و سپس با اختلاف ارزش ناچیز؛ موانع فرهنگی، فردی – مدیر و فردی – پرسنل بعنوان موانع اجرای مدیریت مشارکتی معرفی کرده است. «بهسازی مدیران برای مدیریت شایسته محور» راهکاری است که می تواند علاوه بر کمک به رفع موانع، منجر به بکارگیری صحیح این سبک مدیریتی یا انتخاب بهترین سبک مدیریت مناسب برای سازمان گردد.

    کلیدواژگان: موانع اجرای مدیریت مشارکتی، مشارکت کارکنان، واحدهای پرستاری
  • امیرحسین کیذوری، محمدعلی حسینی، مسعود فلاحی خشکناب صفحه 105
    مقدمه
    مهمترین هدف ارزیابی درونی؛ بهبود، تضمین و تقویت کیفیت برنامه های آموزشی است. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی میزان تحقق اهداف ارزیابی درونی گروه پرستاری دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی بوده است.
    روش کار
    این پژوهش براساس هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی است که در آن از طرح تحقیق طولی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، گروه آموزشی پرستاری دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی طی سال های 1378 تا 1386 بوده است. تعداد نمونه آماری تحقیق 129 نفر شامل اعضای هیآت علمی، مدیران گروه، دانشجویان، دانش آموختگان و کارفرمایان دانش آموختگان طی دوره مورد بررسی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته و فرم های بررسی اسناد و مدارک استفاده شد. برای انجام ارزیابی ابتدا کمیته ای متشکل از اعضاء هیات علمی گروه تشکیل شد و کمیته مزبور براساس اهداف، عوامل و نشانگرهای ارتقاء کیفیت گروه به ارزیابی پرداخت. سپس با توجه به نتایج ارزیابی درونی، برنامه ای برای بهبود مستمر کیفیت آموزشی و پژوهشی گروه تدوین شد و طی یک دوره 10 ساله اجرا و بطور مستمر مورد بازنگری قرار گرفت. نهایتا وضعیت گروه، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته و یافته های آن با وضعیت گروه در سال پایه مقایسه و نتیجه نهایی مشخص شد.
    یافته ها
    یافته های تحقیق بیانگر آنست که با اجرای ارزیابی درونی و کاربست نتایج آن، گروه در بهبود نشانگر های کلیدی کیفیت سیر صعودی داشته است. همچنین بررسی میزان تحقق اهداف و نشانگر های کیفی گروه در هفت عامل مورد بررسی، بیانگر تاثیر اجرای ارزیابی درونی و برنامه ریزی گروه در بهبود مستمر کیفیت گروه بوده است.
    نتیجه گیری
    با اجرای ارزیابی درونی، ضمن جلب مشارکت اعضاء هیات علمی، وضعیت موجود و مطلوب گروه آموزشی به تصویر کشیده و نقاط قوت و ضعف گروه آشکار شد. با اجرای پیشنهادات و راهکارهای اجرایی حاصل از نتایج ارزیابی درونی، مطلوبیت نشانگرهای ارزیابی و وضعیت کیفیت آموزشی و پژوهشی گروه آموزشی طی دوره مورد بررسی سیر صعودی داشته است.
    کلیدواژگان: کیفیت آموزشی، ارزیابی درونی، آموزش پرستاری
|
  • A. Rahmani, A. Ghahramanian, A.R. Mohajjalaghdam, A. Allahbakhshian Page 7
    Introduction
    Respecting to individuals’ autonomy is a basic need of patients which nurses have an important role in fulfilling it. The study aimed at assessing the patients’ perception of getting their autonomy respected during nursing care.
    Method
    Census sampling was used to select 187 patients who were admitted to one of the three hospitals affiliated to Tabriz University of Medical Science. Data was gathered using a questionnaire measuring patients’ perceptions of getting their autonomy respected, in two subscales: getting information and participation in decision making. Data was analysis with Mann-Whitney U test, Kruskal-Wallis H test and Spearman correlation coefficient.
    Results
    Most of patients believed that nurses’ respect to their autonomy through giving information and participation in decision making aspects was low. Furthermore, results showed there was correlation between patients’ perception of their health, their needs for nursing care and their age with their perception of getting respect to their autonomy during nursing care.
    Conclusion
    Patients revealed that their autonomy during nursing care is not respected. Their perception was positively improved by their increased need to nursing care. Educating the nursing staff on importance of autonomy in nursing care is recommended.
  • N. Mehrdad, M. Salsali Page 15
    Introduction
    Research utilization is the link between research and clinical practice which promotes the quality of care. Research-based practice is the main criteria to demonstrate how nurses implement the findings of research and how provided healthcare is based on research findings. In spite of the increased outputs of research, research implementation hasn’t gone so fare compare to growing nursing research quantitatively. Now, it’s time to shift the nursing focus to empower the research implementation in care. The present study is a review article aimed at describing the strategies used in developing research based practice in nursing.
    Method
    The published articles and theses reports discussing research utilization and evidence-based practice in nursing during last decade were systematically searched. The review was carried out using the databases of ISI, CINAHL and MEDLINE which cover a wide range of journals and literature. The literature in Persian was searched in SID databases. 51 research studies regarding strategies in research based practice in nursing were chosen to be included in the study.
    Results
    The results revealed the strategies recommended based on research implementation’ models and two main concepts of acceptance and preparation. Using these strategies could facilitate research utilization in nursing.
    Conclusion
    Successful research-based practice requires a suitable, supportive for creativity and motivating environment, having resources available and valuing persons’ performances. Accessing the valid research outcomes, having competency in conveying and utilizing the results in practice and a supportive context which creates creative atmosphere and research mind is demanded in implementing research-based practice in nursing.
  • N. Dehghannyieri, T. Salehi, A.A. Asadinoghabi Page 27
    Introduction
    High quality of work life is known as basic prerequisite of empowering human resources in healthcare system. Nurses’ productivity plays an important role in organizations’ success. Knowing the correlation between quality of work life and productivity, managers can improve staffs’ productivity by promoting nurses’ quality of work life. This study aimed at assessing relationships between quality of work life and productivity of nurses.
    Methods
    This cross-sectional correlation study was conducted with a random sample of 360 nurses drawn from hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences. Data were gathered through self-administered questionnaires containing work quality of life questionnaire (45 questions on a likert rating scale) and productivity questionnaire (25 questions on a likert rating scale). Both questionnaires were developed by the researchers. All statistics were computed using the SPSS software (version 13) with pearson and K square tests.
    Results
    Findings revealed that 31.9% of the nurses considered their productivity level, moderate. 41.9% of them reported their work quality of life at moderate level. Only 10% of them believed that their work quality of life is good. The results demonstrated statistically significant correlation between work quality of life and productivity level of nurses (r=0.357, P<0.001).
    Conclusion
    Since just 0.1 of nurses reported their productivity and quality of work life good, managers should apply the appropriate strategies to promote nurses’ quality of work life and provide the ground for improving the quality of care and productivity of nurses.
  • M. Taghadosi, H.R. Gilasi Page 39
    Introduction
    Heart ischemic diseases are the most common heart problems and the most important cause of death, all over the world which affect the patients’ quality of life. These diseases involve many problems for patients and cost a lot for the society. Most of conducted studies in this regards, have assessed the general quality of life. The present study, therefore, was design to assess general and specific quality of life of patients with heart ischemic diseases in Kashan.
    Method
    Recruiting a cross-sectional study design, 500 patients were selected to participate in the study among who were admitted to one of Kashan’s health centers, diagnosed with myocardial infarction (based on their clinical and para-clinical criteria), had coronary arteries complications (based on angiography) or had a history of PTCA or CABG operation and were under treatment. Data were collected using SF-36 Index (short form) for assessing general quality of life and SAQ index to assess the specific quality of life. The data were analyzed using K2 and Fisher statistics test.
    Results
    The results showed that the average age was 60.5±12.5 years old. %55.8 of participants were male. Most of the participants had a history of heart attack. Quality of life was mostly moderate and good. The patients with a history of CABG had better quality of life than patients undergone PTCA. The average of general quality of life was 112.5±24 (interpreted as good) and 59.8±14.9 for specific quality of life (interpreted as good). Sex, history of heart disease, older age, insufficient education, educational level, heart attacks rates and having a history of diseases had impact on their quality of life.
    Conclusion
    General and specific quality of life, were demonstrated to be good in participants which was better in patients who had experienced heart attacks and angina than those undergone angioplasty. The study calls for more attention and education to patients with older age, suffering from other diseases, more pervious heart attacks and females.
  • R. Massoudi, S. Aetemadifar, S.M. Afzali, F. Khayri, A. Hassanpour Dehkordi Page 47
    Introduction
    Nursing burnout is a syndrome, causing negative self image, negative attitude toward job and disrupted communication with the clients, could lead to a severe decline of healthcare qualities. Healthcare sectors are among the most important fields of stable development in any human society, which need healthy, enthused and motivated practitioners. Nursing staffs in private sectors encounter with numerous problems and job stress in their working environments which can result their burnout. The aim of present study was to identify the influential factors on burnout in nurses of private hospitals in Tehran.
    Method
    The study was carried out using a descriptive-analytic method. 505 nurses were participated in the study from different private hospitals in Tehran including Toos, Pastor no, Laleh, Tehran clinic and Kasra hospitals. Data were gathered through the questionnaires containing demographic information, scale of nursing burnout’s factors and Maslach nursing burnout. Data was analyzed using SPSS package.
    Results
    The participants reported their high emotional exhaustion (6.36%), high depersonalization (1.81%) and feeling low competent (23.63%). The most important factor contributing in nurses’ burnout in assessed private sectors was the inappropriateness between the income and the workload and its difficulties.
    Conclusion
    Considering the results and the importance of nursing job, attempts to reduce nurses’ problems such as financial, social and managerial problems is important. The authorities should support nurses by preparing an appropriate environmental, personnel and management conditions.
  • M. Farahaniashgali, E. Mohammadi, F. Ahmadi, M. Malaki, E. Hagizadeh Page 59
    Introduction
    Cardiovascular diseases and their related complications, disability and mortality are proliferating in Iran. Developing and applying native models can be an important strategy to control such complications, more effectively. Organizational Culture Improvement Model of patient education was developed through a native qualitative research study which was tested in this study. The study aimed at investigating the effect of Organizational Culture Improvement Model of patient education on anxiety and satisfaction of patient with coronary artery disease.
    Method
    Using quasi- experimental method, 70 patients with coronary artery diseases purposely and five nurses through randomized sampling were selected. Data were collected using “The Eshpel Burgers’ anxiety questionnaire” and “patients’ satisfaction questionnaire”.
    Results
    Findings demonstrated significant statistically reduced level of anxiety [before 58.81 and after 30.15 in intervention group and / before 58.74 and after 54.36 in control group] and increased patients’ satisfaction [before 23.86 and after 52.57 in intervention group and / before 24.88 and after 26.7 in control group] in intervention group, compared to control group, after the intervention.
    Conclusion
    Organizational Culture Improvement Model of patient education can have impacts on anxiety and satisfaction in patient with coronary artery disease.
  • F. Aein, F. Alhani, E. Mohammadi, A. Kazemnejad Page 71
    Introduction
    Parents have been used to staying with their sick children in hospital for more than a decade. Nowadays, parents are inevitable elements of child care in hospitals. The parent-nurse relationship is considered to be a cornerstone of high quality pediatric nursing care, however there is little knowledge on the quality of nurse-parent communication in internal pediatric wards. The study, therefore, was designed to explore experiences of parents and nurses regarding parent–nurse communication in hospitals.
    Method
    Using inductive thematic analysis method, face-to-face interviews were conducted with 14 parents and 10 nurses drawn from two pediatric hospitals in Tehran.
    Results
    Five major themes were identified namely: downgrading the communication with parent or child, restricting informing parents, taking lessons from parent-nurse relationships, parent-to-parent emotional support and factors contributing in communication downgrading. The results showed that lack of time and high-load work due to imbalance between human resource's demand and supply, nurses’ insufficient interpersonal skills and the nature of physician-nurse relationship are the factors contributing in downgrading the parents-nurses communication.
    Conclusion
    The study revealed that time shortage due to understaffing and nurses’ insufficient interpersonal competences led to downgrading the communication between parents and nurses and consequently, not meeting parents’ supportive and informative needs. Given that parents are usually their child’s bedside presented and enormous contacts of nursing staffs and parents are unavoidable, developing nurses’ communication skills through continued education and role models have vital importance.
  • F. Parvizi, F. Alhani, N. Aghebati Page 85
    Introduction
    Pain management is one of nursing implementations and tasks. The present study aimed at assessing the nurses’ problems in applying nonpharmacological pain management for children.
    Method
    This descriptive research was carried out in some selected hospitals of Saveh. All nurses (n=30) working in pediatric, pediatric emergency and neonatal intensive care units (NICU) of Shahid Modares and Shahid Chamaran hospitals in Saveh were recruited in the study, through consensus method. Data were collected using questionnaires of demographic information and knowledge, self-reported checklist of pain management strategies used by nurses, checklist of nonpharmacological pain managements used by nurses from the researcher perspective, self-report questionnaire of nurses’ problems in administrating non-pharmacological pain managements for children and suggested strategies to solve the problems, from their viewpoints. The instruments were validated and made reliable.
    Results
    Most of participants were between 25-29 years old (40%), graduated during the years 2000 and 2005 (73%), haven’t got any training concerning these methods (90%) and acknowledged that they need some of the methods based on their experiences (86.7%). Distraction was the most frequent pain management method (76.7%). Just 3.3% of nurses, knew non- pharmacological pain management methods. Nurses’ identified problems in using such methods were the environmental problems and lack of equipments (91.6%), educational problems like cultural problems, no training during their education and not having continued education during their nursing work (82.2%), management problems like lack of motivation (70%) and personnel problems like overload shifts, low income, workload, time shortage, physicians/nurses’ resistance and job problems (25.4%).
    Conclusion
    The study recommends the followings as good strategies to meet nurses’ problems: Considering the suggested strategies of nurses to overcome these difficulties, a stronger supervision system (Pain committee) -with the tasks of supervising the pain process, environmental problems and lack of equipments, etc (short-term strategies)-, re-evaluating the nursing curriculums in bachelor and master degree in order to add some information regarding non-pharmacological pain management (mid-term strategies).
  • Z. Ghamerizareh, M. Anooshe Page 93
    Introduction

    Without any doubt, one of the most important factors to achieve the goals in organization is employing right management methods. According to many experts, management of health care settings is considered as an important teamwork, nowadays. Therefore, providing an appropriate ground in health care settings for participation demands identifying the barriers to participation and the ways to overcome them. This study aimed at assessing the barriers to employing participative management in nursing units of Arak educational hospitals in 2007.

    Method

    In this descriptive study, 26 nurse managers and 87 nurses working in one of three educational hospitals in Arak, were given a questionnaire to complete. The data were analyzed by descriptive statistics.

    Results

    It was revealed that 56/99% of the participants identified organizational factors as the most important barriers to employing participative management. In addition, most of participants (84/1%) hadn’t passed any course on participative management, and 76/1% of them reported their agreement with participative atmosphere in organization and the rest agreed to some extent. In another words, there was no objection regarding this issue.

    Conclusion

    The study indicated that the most important barrier to employing participative management was organizational factors. The next important barriers were personnel’ cultural, individual-managerial and personal- staff barriers. Managers’ development for competency-oriented management, not only can help to get ride of the barriers, but also results in employing participative management or choosing an appropriate management style in organization.