فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان - سال هشتم شماره 2 (پیاپی 31، تابستان 1388)

مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
سال هشتم شماره 2 (پیاپی 31، تابستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/05/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • محسن رضاییان صفحه 75
    صورت اسامی نویسندگان یک مقاله به خوانندگان آن اعلام می نماید که چه فرد یا افرادی مسوولیت انجام پژوهش به عمل آمده و نوشتن مقاله حاصل از آن پژوهش را بر عهده گرفته اند. این افراد کسانی هستند که نه تنها بایستی از حقوق مادی و معنوی اثر خود بهره ببرند، بلکه باید بار مسوولیت یافته های خود را نیز به دوش بکشند. اگر چه در تئوری، بحث نویسندگی یک مقاله به نظر مشخص و معین می رسد اما در عمل، مسائل و مشکلات عدیده ای بروز می کند که حل آنها به سادگی میسر نخواهد بود.
    برای نمونه اخیرا دو مورد جالب در این خصوص برای مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان رخ داد: در مورد اول نویسنده مسوول یک مقاله پس از آن که مقاله وی برای چاپ پذیرفته شده بود طی تماس تلفنی خواستار این نکته مهم شد که اسم یکی از نویسندگان مقاله را حذف نماید. دلیل وی برای انجام این کار آن بود که نویسنده مورد نظر هیچ نقشی در نوشتن مقاله ایفا نکرده است! در مورد دوم نیز نویسنده مسوول یکی دیگر از مقالات پذیرفته شده، امکان اضافه کردن نام یک نویسنده دیگر را به عنوان نویسنده نفر اول مقاله خود جویا شد. علت این امر آن بود که همکار نویسنده مسوول جهت ارتقاء نیاز مبرم به یک مقاله به عنوان نویسنده نفر اول داشت!
    رخ دادن این موارد و مواردی از این دست که از نشریات خارج کشور نیز گزارش می گردند [1] نشانگر آن است که موضوع جر و بحث نویسندگی (authorship dispute) از مشکلات مهم و شایع مجلات علوم پزشکی دنیا می باشد. بخش مهمی از این امر به این نکته مهم باز می گردد که متاسفانه هنوز تعریف دقیق و جامعی از شرایط نویسندگی (authorship) وجود ندارد [2].
    با این وجود، به نظر می رسد که تلاش کمیته بین المللی سردبیران مجلات علوم پزشکی International Committee of Medical Journal Editors (ICMJE) در ارائه تعریفی از شرایط نویسندگی تا حدودی این خلاء را پر کرده است. بر اساس این تعریف، نویسنده واقعی یک مقاله (true author) کسی است که دارای هر سه شرط زیر در تعریف نویسندگی باشد:1. سهم اساسی در شکل گیری و طراحی مطالعه، جمع آوری داده ها و یا تجزیه و تحلیل و تفسیر اطلاعات داشته باشد.
    2. در تهیه پیش نویس اولیه مقاله نقش داشته و یا که این پیش نویس اولیه را به شکلی نقادانه از نظر بار معنوی آن مورد تجدید نظر قرار دهد.
    3. در نهایت، نسخه نهایی مقاله را قبل از چاپ مورد تایید خود قرار دهد.
    بنابراین، اگر چنانچه یک نفر فقط در تهیه بودجه طرح تحقیقاتی شرکت داشته و یا در جمع آوری اطلاعات کمک نموده و یا فقط سرپرستی تیم تحقیقاتی را به طور کلی در اختیار داشته است، از شرایط نویسندگی برخوردار نمی باشد [3].
    معمولا نویسندگان یک مقاله ممکن است به دو صورت شرایط نویسندگی را خدشه دار نمایند. در مورد اول، آنها اسم کسانی را جز نویسندگان می آورند که یا هیچ نقشی را در انجام پژوهش نداشته و یا نقش بسیار کوچکی را در این زمینه ایفا نموده اند (gift authorship). در مورد دوم، ممکن است که آنها اسم کسانی را از قلم بیاندازند که سهم عمده ای در انجام تحقیق و نوشتن مقاله بر عهده داشته اند (ghost authorship).
    از آن جایی که پیشگیری از یک مشکل بهتر از حل کردن آن پس از رخ داد می باشد، با درنظر گرفتن سه اصل عمده زیر می توان تا حد بسیار زیادی از مشکل جر و بحث نویسندگی پیشگیری نمود [1]:اصل اول- تشویق کردن فرهنگ اخلاق نویسندگی معمولا افراد به دلیل این که آداب و رسوم خاصی را دنبال می کنند، ممکن است به شکلی غیراخلاقی در زمینه شرایط نویسندگی عمل نمایند. این نکته ممکن است سبب شود که نام فرد معروفی، مثلا رئیس بخش، در حالی که وی هیچ تلاش عمده ای را در انجام تحقیق به عمل نیاورده است، به شکلی غیرمتعارف جزو نویسندگان آورده شود. تلاشی که اخیرا کمیسیون محترم نشریات کشور با ارسال پرسش نامه ای به سردبیران مجلات علوم پزشکی کشور در خصوص شرایط نویسندگی به عمل آورده است می تواند در صورت حصول به نتیجه مطلوب به تشویق فرهنگ اخلاق نویسندگی کمک نماید.
    اصل دوم – هنگامی که طرح تحقیق را تهیه می نمایید، موضوع نویسندگی را نیز مطرح نمایید.
    بهتر است از همان ابتدا که طرح تحقیق خود را تهیه می نمایید در مورد این که احتمالا نتایج تحقیق به چه شکلی گزارش خواهد شد و این که چه کسانی در زمره نویسندگان نتایج قلمداد می گردند، تصمیم بگیرید. هم چنین، بهتر خواهد بود که چنین تصمیماتی در جلسات رو در رو و با حضور تمام اعضاء تیم تحقیق مطرح و در هر مورد صورت جلسه ای تنظیم گردیده و به امضاء تمامی شرکت کنندگان در جلسه برسد.
    اصل سوم – قبل از این که مقاله را به رشته تحریر در آورید، در مورد نویسندگان آن تصمیم بگیرید.
    اگر در مرحله طراحی پژوهش چنین توافقی حاصل شده، بهتر است یک بار دیگر قبل از شروع به نوشتن مقاله در یک جلسه مشترک، موضوع به تمامی اعضاء تیم تحقیق یادآوری گردد. بنابراین چنانچه قبلا چنین تصمیمی گرفته نشده است، می بایست قبل از شروع به نوشتن مقاله در یک جلسه رو در رو این مساله مهم مطرح، سهم هر یک از افراد در نگارش مقاله مشخص و ترتیب نام نویسندگان معین گردد. برای این جلسه نیز بهتر است صورت جلسه ای تنظیم و به امضاء تمامی شرکت کنندگان در جلسه برسد.
    اما در خصوص حل و فصل دو مورد پیش آمده برای نشریه دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، مطابق با دستورالعمل کمیته اخلاق در انتشار Committee on Publication Ethics (COPE) ابتدا به نویسنده مسوول هر دو مقاله یاددآوری شد که آنها فرم تعهد مجله را تکمیل نموده و در آن شرایط نویسندگی مقاله خود را تایید کرده اند. سپس، از آن ها خواسته شد که درخواستی با امضاء تمامی نویسندگان مقاله به ویژه از فردی که در مقاله اول نام وی بایستی حذف می شد تهیه نمایند که در آن تمامی نویسندگان موافقت کامل خود را با تغییر در اسامی نویسندگان اعلام کرده باشند. اما از آن جایی که هیچ کدام از دو نویسنده مسوول چنین نامه ای را ارائه نکردند، اسامی نویسندگان دو مقاله ذکر شده تغییر داده نشد.
  • رضا وزیری نژاد، عباس اسماعیلی، مریم میر مطلبی، غلامحسین حسن شاهی صفحه 79
    زمینه و هدف
    به منظور بررسی اندازه تاثیر حوادث بر سلامت و اقتصاد جوامع انسانی باید اطلاعات کافی در ارتباط با روند بروز، خطر بروز و نیز شدت حوادث و جراحات ناشی از آن ها داشت. مطالعه حاضر علاوه بر بررسی خطر بروز سالانه حوادث شغلی در کارخانجات معادن مس سرچشمه کرمان به ارایه روشی در ارزیابی شدت حوادث پرداخته است که این شدت را به ازای هر فرد شاغل در این مرکز ارایه می نماید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه طولی، تمامی 5616 نفر کارگر شاغل در مجتمع صنعتی مس سرچشمه به مدت دو سال (1383 و 1384) مورد پیگیری قرار گرفته اند. اطلاعات مورد نیاز در دو بخش ویژگی های دموگرافیک و سوالات ویژه از جمله اطلاعات مربوط به تعداد روزهای از دست رفته، توسط چک لیست جمع آوری گردید. اطلاعات با مراجعه به افراد حادثه دیده و یا همراهان و همکاران آن ها و با روش مصاحبه رو در رو جمع آوری شده است و با روش محاسبه میزان بروز و نیز با استفاده از آزمون های آماری t-test و Chi-Square، Fisher Exact مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خطر نسبی (Relative Risk) نیز برای مقایسه اندازه خطر در زیر گروه ها محاسبه شده است.
    نتایج
    میانگین سنی حادثه دیدگان 3/7 ± 4/37سال بود. میزان بروز یک ساله حادثه (در هر 1000 شخص- سال) در سال 1383 (106 نفر) و 1384 (68 نفر) به ترتیب برابر با 52/21 و 41/14 بوده است. بی احتیاطی شایع ترین علت حوادث بود. میانگین تعداد روزهای از دست رفته در بین 170 مورد فرد حادثه دیده برابر با 7/29±8/29 روز بوده است. میانگین شدت هر حادثه مورد مطالعه به اندازه ای است که منجر به از دست رفتن معادل 45/1 نفر- سال زندگی به ازای 100،000 نفر جمعیت شاغل می شود.
    نتیجه گیری
    کاهش خطر بروز حادثه در سال دوم بررسی نشان دهنده موفقیت برنامه های حفاظتی و آموزشی به کار رفته در آن مرکز بوده است اگرچه تداوم این برنامه ها و تلاش بیش از پیش می تواند موجب کاهش بیشتر خطر بروز گردد. روش ارایه شده برای محاسبه شدت حوادث شغلی نسبت به روش موجود تخمین دقیق تری را در محاسبه شدت حوادث شغلی در اختیار می گذارد.
    کلیدواژگان: حادثه شغلی، شدت حادثه، معدن، مس، بروز
  • محمدرضا صفوی، عظیم هنرمند، سعید عباسی، داریوش مرادی صفحه 89
    زمینه و هدف
    القاء بیهوشی و لوله گذاری تراشه باعث ایجاد تغییرات قلبی – عروقی می گردد. تاکنون چندین روش برای کنترل این تغییرات پیشنهاد شده است. این مطالعه جهت بررسی پایداری همودینامیکی در طی القاء بیهوشی و لوله گذاری تراشه با استفاده از تیوپنتال اضافه شده به فنتانیل یا کتامین، یا فنتانیل و کتامین انجام شد.
    مواد وروش ها
    60 بیمار بزرگسال به طور تصادفی در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده به سه گروه مساوی تقسیم شدند: گروه اول تیوپنتال (4 میلی گرم بر کیلوگرم) + فنتانیل (3 میکروگرم بر کیلوگرم)، گروه دوم، تیوپنتال (4 میلی گرم بر کیلوگرم) + کتامین (1/0میلی گرم بر کیلوگرم) و گروه سوم تیوپنتال (4 میلی گرم بر کیلوگرم) + فنتانیل (3 میکروگرم بر کیلوگرم) + کتامین (1/0 میلی گرم بر کیلوگرم) به طور وریدی جهت القاء بیهوشی دریافت کردند. پاسخ همودینامیکی با ارزیابی تغییرات فشار خون و ضربان قلب بلافاصله قبل از لارنگوسکوپی و 1، 3، 5 و10 دقیقه بعد از آن ثبت شد.
    یافته ها
    تغییرات فشار خون و ضربان قلب در طی القا بیهوشی در گروه تیوپنتال - کتامین بیشتر از گروه تیوپنتال - فنتانیل و تیوپنتال - فنتانیل- کتامین بود (009/0= p). پس از لارنگوسکوپی فشار خون در گروه تیوپنتال - کتامین و تیوپنتال - فنتانیل نسبت به گروه تیوپنتال - فنتانیل-کتامین به طور معنی داری بیشتر (027/0= p) بود (گروه تیوپنتال - کتامین> گروه تیوپنتال - فنتانیل> گروه تیوپنتال - فنتانیل- کتامین). ضربان قلب پس از لارنگوسکوپی در گروه تیوپنتال - کتامین در مقایسه با گروه تیوپنتال - فنتانیل و تیوپنتال - فنتانیل - کتامین به طور معنی داری بالاتر (013/0= p) بود(گروه تیوپنتال - کتامین> گروه تیوپنتال - فنتانیل> گروه تیوپنتال - فنتانیل-کتامین). در گروه تیوپنتال - فنتانیل - کتامین بعد از لارنگوسکوپی نسبت به قبل از لوله گذاری فشار خون و ضربان قلب بدون تغییر ماند.
    نتیجه گیری
    تیوپنتال اضافه شده به فنتانیل و کتامین باعث کاهش بیشتری در ناپایداری همودینامیکی حین القاء بیهوشی و لوله گذاری تراشه نسبت به تیوپنتال اضافه شده به فنتانیل یا کتامین شد.
    کلیدواژگان: تغییرات قلبی عروقی، تیوپنتال، فنتانیل، کتامین، لوله گذاری تراشه
  • دادا& شاهی مریدی، منصور اقبالی، رضا وزیری نژاد، ندا نجف زاده صفحه 99
    زمینه و هدف
    عضلات یکی از علل ایجادکننده درد در بدن انسان می باشند. بافت های عضلانی بیشتر از اعضاء دیگر مستعد پارگی های کوچک در طول فعالیت های روزانه هستند و سبب درد می شوند. در میان انواع دردهای عضلانی، نقاط ماشه ای میوفاسیال بسیار شایع می باشند. هدف از این مطالعه بررسی اثر لیزر کم توان در درمان نقاط ماشه ای میوفاسیال عضلات ذوزنقه ای بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور با استفاده از روش نمونه گیری متوالی به مدت 14 ماه از پانزدهم خرداد 86 تا پانزدهم مرداد 87 در درمانگاه فیزیوتراپی فاطمیه (س) رفسنجان انجام گرفت. 60 بیمار مبتلا به نقاط ماشه ای میوفاسیال عضلات ذوزنقه ای به طور تصادفی به دو گروه 30 نفری تقسیم گردیدند. روش های درمان شامل لیزر کم توان و روش پلاسبو بود. ارزیابی شدت درد، بهبود حرکات، کاهش درد انتشاری، باند سفت عضلانی و کاهش حساسیت در طول باند سفت در جلسه اول، پنجم، دهم و 10 روز پس از پایان درمان انجام گرفت. ارزیابی شدت درد از طریق مقیاس آنالوگ مشاهده ای بررسی گردید.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان می دهد لیزر کم توان در کاهش درد موضعی نقاط ماشه ای میوفاسیال موثرتر از روش پلاسبو می باشد (0001/0 p<). آزمون مجذور کای در جلسه دهم نشان داد که لیزر در مقایسه با روش پلاسبو، برای برطرف نمودن باند سفت عضلانی، کاهش درد انتشاری، بهبود حرکات و کاهش حساسیت در طول باند سفت موثرتر از روش پلاسبو بوده است (0001/0 p<).
    نتیجه گیری
    از یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که لیزر کم توان در طی 10 جلسه می تواند در کاهش شدت درد موضعی، برطرف نمودن باند سفت عضلانی، کاهش درد انتشاری، بهبود حرکات و کاهش حساسیت در طول باند سفت نقاط ماشه ای میوفاسیال موثر باشد.
    کلیدواژگان: لیزر کم توان، نقاط ماشه ای میوفاسیال، عضلات ذوزنقه ای
  • محمود شیشه گر، عبدالحسن فرامرزی، محمدهادی صاحبی بزاز صفحه 109
    زمینه و هدف
    کاهش شنوایی حسی - عصبی به دنبال عمل جراحی ماستوئیدکتومی مورد مطالعات مختلف قرار گرفته و نتایج متفاوتی گزارش شده است. در حین عمل جراحی ماستوئیدکتومی، اتیولوژی های متفاوتی می توانند سیستم شنوایی را تحت تاثیر قرار دهند. هدف این مطالعه بررسی میزان تغییرات شنوایی حسی - عصبی به دنبال برداشتن استخوان ماستوئید و رابطه بین مدت زمان دریل کردن با میزان تغییرات احتمالی در شنوایی بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه طولی که در بیمارستان خلیلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام گرفته است تعداد 30 بیمار مبتلا به عفونت مزمن گوش مورد مطالعه قرار گرفتند. ادیومتری قبل از عمل و دو ماه بعد از عمل به وسیله ادیومتری معمولی از 250 هرتز تا 8 کیلوهرتز انجام گردید و هرگونه کاهش شنوایی دایمی قابل توجه به دنبال عمل ماستوئیدکتومی بررسی شد. نتایج با آزمون t زوجی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    مدت زمان متوسط دریل کردن 77/8 ± 6/46 دقیقه بود که در فرکانس های 250 هرتز تا 8 کیلوهرتز پس از دو ماه هیچ گونه تغییر مهمی مشاهده نگردید. رابطه بین مدت زمان دریل کردن و تغییر آستانه شنوایی در 4 کیلوهرتز در گوش مورد عمل جراحی معنی دار بود (022/0 p=) اما این رابطه در گوش مقابل دیده نشد.
    نتیجه گیری
    دو ماه پس از عمل جراحی هیچ گونه تغییر دایمی در فرکانس های شنوایی مشاهده نگردید بنابراین در صورت تغییر دایم شنوایی بایستی به موارد دیگر توجه بیشتری داشت.
    کلیدواژگان: ماستوئیدکتومی، ترومای صوتی، کاهش شنوایی حسی، عصبی
  • مریم هادوی، صغری علی دلاکی، مریم عابدینی، فریبا امین زاده صفحه 117
    زمینه و هدف
    مرگ و میر پریناتال به عنوان شاخص سلامت و مراقبت های بهداشتی زمان تولد مورد استفاده قرار می گیرد. آگاهی از علل عمده و عوامل موثر بر مرگ و میر پریناتال در برنامه ریزی صحیح جهت تقویت سیستم های مراقبت دوران بارداری، زایمان و نوزادان در جامعه نقش عمده ای دارد. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر مرگ و میر پریناتال در شهرستان رفسنجان بوده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی در طی یک دوره 2 ساله بر روی 321 مورد مرگ و میر پریناتال انجام شد. برای هر مورد، یک نوزاد که تا روز 28 پس از تولد، زنده مانده و از نظر زمانی نزدیک ترین تولد به گروه مورد بود به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. اطلاعات مورد نیاز از پرونده بیمارستانی مادر و نوزاد، مصاحبه با پرستار، مادر و شخصی که زایمان را انجام داده بود کسب گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS و آزمون های مجذور کای و t مستقل انجام شد.
    یافته ها
    میزان مرگ و میر پریناتال، 2/32 در هزار و به تفکیک برای دختران 1/29 و برای پسران 9/34 در هزار بود. شایع ترین علل مرگ نوزادی، نارس بودن (8/53%)، سندرم دیسترس تنفسی (5/20%)، سپتی سمی (4/6%) و شایع ترین علل مرده زایی پارگی زودرس کیسه آب (7/27%)، فشارخون ناشی از بارداری (9/8%)، جداشدگی جفت (3/6%) و ناهنجاری های مادرزادی (4/5%) بود. آزمون های آماری ارتباط بین وزن جنین، سن داخل رحمی جنین، سابقه مرده زایی و رتبه تولد با مرده زایی را معنی دار نشان دادند. عواملی مانند دوقلویی، سن مادر، بیماری قبلی مادر، میزان افزایش وزن مادر در حاملگی و تعداد حاملگی به عنوان عوامل خطرساز و افزایش دهنده مرگ و میر نوزاد مطرح بودند.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه عوامل متعددی از قبیل سن مادر، رتبه تولد، میانگین سن داخل رحمی، سابقه مرده زایی، وزن هنگام تولد و حاملگی اول در وقوع مرگ و میر پریناتال دخیل بودند. بنابراین لزوم تصمیم گیری های اساسی در زمینه مراقبت بهتر از مادر و کودک و هم چنین اتخاذ تمهیدات اولیه برای پیشگیری از عوامل احتمالی موثر بر مرگ و میر پریناتال احساس می شود.
    کلیدواژگان: مرگ و میر، پریناتال، جنین، نوزاد، مرده زایی
  • مهشید حسین زاده، ایران پورابولی *، مهدی عباس نژاد صفحه 129
    زمینه و هدف

    یادگیری، توانایی تغییر رفتار بر اساس تجربه و حافظه، توانایی به یاد آوردن وقایع گذشته به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه است. یادگیری و حافظه از عملکردهای پیچیده مغزی محسوب می شوند که نواحی متعددی را در سیستم عصبی مرکزی درگیر می کنند. ایجاد تغییرات مورفولوژیکی سیناپسی پایدار خصوصا در هیپوکمپ، اساس یادگیری و حافظه می باشد که عوامل مختلفی می توانند این روند را متاثر نمایند. در این مطالعه اثر مورفین در ناحیه CA3 هیپوکمپ بر یادگیری و حافظه فضایی موش های صحرایی نر بررسی شد.

    مواد و روش ها

    در ابن مطالعه تجربی تعداد 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بررسی شدند. نمونه ها پس از بیهوشی عمیق در دستگاه استرئوتاکسی قرار گرفتند و کانول گذاری دو طرفه در ناحیه CA3 هیپوکمپ انجام شد. حیوانات پس از طی یک هفته دوره بهبودی، به شش گروه تقسیم شدند. گروه ها شامل: گروه کنترل (فقط کانول گذاری شده)، گروه شاهد (دریافت کننده سرم فیزیولوژیک) و چهار گروه دیگر بودند که به ترتیب مورفین را با مقادیر 1، 5، 10 و 25 میلی گرم به ازای هر موش و با حجم 1 میکرولیتر از طریق کانول ها به مدت 5 روز و هر روز 30 دقیقه قبل از ارزیابی یادگیری و حافظه فضایی آن ها با ماز آبی موریس دریافت کردند.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده نشان داد که مورفین با مقادیر 5، 10 و 25 میلی گرم منجر به تاخیر زمانی و مکانی در رسیدن به سکو در چهار روز شد. مورفین در تمام مقادیر باعث طی کردن مدت زمان و مسافت کمتری در ربع هدف در روز پنجم گردید.

    نتیجه گیری

    تزریق مورفین در ناحیه CA3 هیپوکمپ باعث اختلال در یادگیری و حافظه فضایی می شود.

    کلیدواژگان: یادگیری، حافظه فضایی، مورفین، هیپوکمپ، ماز آبی موریس
  • سید محمد نبوی، سید فاضل نبوی، محمدعلی ابراهیم زاده، بهمن اسلامی صفحه 139
    زمینه و هدف
    تلکا، خرمندی، چوچاخ و زولنگ از جمله گیاهان بومی ناحیه شمال ایران می باشند که جایگاه ویژه ای در سبد غذایی مردم منطقه دارند. میوه خرمندی و تلکا مصرف خوراکی دارد و برگ چوچاخ و زولنگ نیز به عنوان سبزی در تهیه غذاهای محلی به کار می رود. هدف این مطالعه سنجش اثر آنتی اکسیدانی عصاره متانولی با بهره گیری از شش روش متفاوت برون تنی بوده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی اثر آنتی اکسیدانی با بهره گیری از روش های به دام اندازی رادیکال آزاد دی فنیل پیکریل هیدرازیل، نیتریک اکساید، هیدروژن پراکسید، لینولئیک اسید، قدرت احیاءکنندگی و شلاته کنندگی یون آهن مورد مطالعه قرار گرفت. محتوای فنلی و فلاونوئیدی با بهره گیری از روش رنگ سنجی فولین سیوکالتیو و روش آلومینیوم کلراید سنجیده شد.
    یافته ها
    غلظت مهار 50% در روش به دام اندازی رادیکال دی فنیل پیکریل هیدرازیل بدین ترتیب بود: عصاره چوچاخ < عصاره زولنگ < عصاره خرمندی < عصاره تلکا. عصاره های چوچاخ و زولنگ فعالیت بهتری را در مدل به دام اندازی نیتریک اکساید و هم چنین در مدل احیا آهن از خود نشان دادند که قابل مقایسه با ویتامین ث بود (05/0 p<).
    نتیجه گیری
    عصاره های متانولی گیاه زولنگ و برگ چوچاخ فعالیت بهتری را نسبت به سایر نمونه های مورد مطالعه نشان دادند که احتمالا ناشی از محتوای بالای فنل و فلاونوئید موجود در آن ها بوده است.
    کلیدواژگان: آنتی اکسیدان، چوچاخ، زولنگ، تلکا، خرمندی
  • علی گلشیری اصفهانی، زیبا شعبانی، فاطمه لری گویینی، محمدرضا مختاری صفحه 151
    زمینه و هدف
    موکورمایکوزیس یک بیماری نادر و کشنده است که بر اثر قارچ هایی از خانواده موکوراسه ایجاد می شود. شایع ترین محل بروز آن بینی و مغز می باشد. هدف از گزارش این مورد تاکید بر تشخیص و درمان سریع برخی عفونت های فرصت طلب در بیماران دیابتی یا بیماران دچار ضعف سیستم ایمنی و نیز تاکید بر عمل جراحی با حفظ عملکرد اعضاء حیاتی و نقاط ضعف برخی آندوسکوپ ها در اعمال جراحی بینی است.
    شرح مورد: بیمار خانمی 76 ساله و دیابتی که به علت درد شدید سر و صورت و کاهش شنوایی با تشخیص موکورمایکوزیس سینوس های پارانازال در بیمارستان مرادی شهرستان رفسنجان بستری گردید و پس از دو مرحله عمل جراحی (آندوسکوپی سینوس و مدیال ماگزیلکتومی) و درمان طبی با آمفوتریسین B پس از 45 روز بستری، بهبودی یافت.
    بحث و نتیجه گیری
    در بیمارانی که با سردرد یا درد ناحیه صورت مراجعه می کنند معاینه دقیق و گرفتن شرح حال از نظر وجود بیماری های زمینه ای و مصرف داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی، حفظ اعضاء حیاتی ضمن عمل جراحی جهت برداشتن بافت های درگیر و انجام آندوسکوپی به روش کالدول لوک (Caldwell-luc) جهت دسترسی بهتر به دیواره قدامی سینوس ماگزیلا باید مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: موکورمایکوزیس، سینوزیت، جراحی آندوسکوپی
|
  • R. Vaziri Nejad, A. Esmaeili, M. Mir Motalabi, Gh.H. Hasanshahi Page 79
    Background And Objectives
    In order to measure the economic cost of accidents as well as their effect on human health, information about incidence trend, the risk of accidents and the severity of resulting injuries is needed. This study aims to assess one-year incidence rate of job-related accident's among workers of Sarcheshmeh Copper Factories Complex, Kerman, Iran. Furthermore, a new method for measuring job-related accidents severity is also introduced.
    Material And Methods
    In this longitudinal study all workers in Sarcheshmeh Copper Factories Complex were followed for two years. Demographic characteristics as well as specific Information such as the number of lost days were collected using a checklist. Injured people or their co-workers were interviewed in face to face sessions. Data were analyzed in SPSS and parametric (t-test, ANOVA) or non-parametric (X2) tests were used where appropriate. Relative risk (RR) was calculated to compare incidence rates. The new method for measuring the severity of job-related accidents is also presented.
    Results
    Mean age of injuired people was 37.4±7.3 years (n=170). One-year incidence rate of accidents (in 1000 person-year at risk) in 2004 and 2005 was 21.52 and 14.41 respectively. Carelessness was the most common cause of accidents. Mean lost days for injured workers was 29.8±29.7.
    Conclusion
    Reduction of the risk of accidents in the second year shows the success of educational and protection programs. However, more attempts should be made to reduce this risk. The method for calculation of the severity of job-related accidents in this research is more accurate than the method that is being used.
  • M. Safavi, A. Honarmand, S. Abbasi, D. Moradi Page 89
    Background And Objectives
    This investigation was performed to examine hemodynamic stability for the period of anesthesia induction and intubation, employing thiopental added to fentanyl, thiopental added to ketamine, and thiopental added to fentanyl and ketamine
    Materials And Methods
    Sixty adult patients were randomly allocated in this randomized clinical trial to one of the three groups according to the drugs used for the induction: thiopental (4 mg/kg) plus to fentanyl (3µg/kg) (TF, n=20), thiopantal plus ketamine (0.1mg/kg) (TK, n=20), or fentanyl (3µg/kg) and ketamine (0.1mg/kg) (TFK, n=20). Hemodynamic responses were evaluated by determining changes in blood pressure (BP) and heart rate (HR) just before laryngoscopy and at 1, 3, 5, and 10 min after that.
    Results
    Throughout the induction of anesthesia BP and HR variations were more in the TK group than that in the TF and TFK groups (p = 0.009). After laryngoscopy, BP significantly increased in the TF and TK groups compared with the TFK group (p=0.027), the rank sequence was TK > TF > TFK. Heart rate was also significantly increased in TK group compared with TF and TFK groups after laryngoscopy (p= 0.013), the rank sequence was TK > TF > TFK. After intubation, BP and HR remained unchanged compared with their preintubation levels in the TFK group.
    Conclusion
    Thiopental added to fentanyl and ketamine caused greater reduction of instabilities in hemodynamic variables throughout the induction of anesthesia and tracheal intubation than thiopental added to fentanyl or thiopental added to ketamine.
  • D. Shahimoridi, M. Eghbali, R. Vaziri Nejad, N. Najafzadeh Page 99
    Background And Objectives
    Muscles are known as organs which can generate pain in human body. Muscle tissues more than other organs are predisposed minor tearing during activities of daily living and cause pain. Among different types of muscle pain, myofascial trigger points (MTPs) are very common. The aim of this study was to evaluate the effect of the low power laser in the treatment of the MTPs of trapezius muscles.
    Material And Methods
    A double blinded clinical trial conducted on a consecutively selected sample of 60 patients between 4 may 2007 and 5 August 2008, in the Fattemieh Physiotherapy Clinic of Rafsanjan. Respondents who were all suffering from MTPs of trapezius muscles, were divided into two groups, randomly (30 in each group). Treatment methods were included low power laser and placcbo. Intensity of the pain, improvement of movement, the tense band, reduction of the redicular pain and the sensitivity of the tense band were assessed in 1st, 5th, 10th sessions and also 10 days after the treatment. Pain intensity was evaluated by visual Analogue scale (VAS).
    Results
    T he results of this study showed that low power laser can be more effective than placcebo in relief of the local pain of the MTPs (p<0.0001). In 10th session, chi-squire test showed that low power laser in comparison with placcebo, can be effective in removing the tense band of the muscle, reducation of redicular pain, improvement of the movements and reduction of the sensitivity of tense band (p<0.0001).
    Conclusion
    T his study can be concluded that in the 10th session, low power laser can be effective on the relief of local pain, redicular pain, removing of muscle tense band, improving of movement and reducion of the sensitivity along tense bend of the MTPs in the trapezius muscles.
  • M. Shishegar, A.H. Faramarzi, M. Hadi Sahebi Bazzaz Page 109
    Background And Objectives
    Sensory – neural hearing loss following mastoid surgery has been Reported with different severities. In the mastoid surgery, different factors can affect hearing. The aim of this study was to introduce the most common frequency that was affected during mastoid surgery and also to determine the correlation between duration of drilling and suction irrigation with the severity of sensory – neural hearing loss.
    Materials And Methods
    Th is Longitudinal Study was performed in the E.N.T department of Khalili Hopistal-Shiraz University of Medical Sciences. Thirty consecutive patients with chronic otitis media were selected. Audiometry was done (250Hz – 8kHz) in two occassions, one day before the operation and 2 months after the operation. The results were analyzed using paired T- test and Pearson Correlation.
    Results
    There was not any significant change in threshold of bone conduction in all frequencies (250HZ-8KHZ) after 2 months. The average time of drilling, was 46.6 minutes (SD 8.77). There was a significant correlation between the time of drilling, suction, irrigation and change in bone conduction threshold in the 4KHZ, (p<0.05) but this correlation relation was not found in the other frequencies.
    Conclusion
    We did not find persistent changes in the bone conduction thresholds after tympanomastoid surgery in the operated ear and the other ear after two months. So in case of SNHL Consequence of surgery we should consider other factors.
  • M. Hadavi, S. Alidalaki, M. Abedini Nejad, F. Aminzadeh Page 117
    Background And Objectives
    Perinatal mortality is used as an indicator for evaluation of adequate perinatal and care services. Awareness of the major causes and effective factors on perinatal mortality play an important role in botl strengthening of obstetric services and in perinatal care planning (from pregnancy to birth and to neonatal care). The purpose of this study was to identify the effective factors on perinatal mortality in Rafsanjan city population.
    Materials And Methods
    This descriptive study was done on 321 cases of perinatal death over 2 years period. For each case, one baby who was living up to the 28th day after brith and it's age was the closest to the case, has chosen as the control group. Data was obtained from hospital records also by interview with the nurse, mother and obstetrician (or the person who delivered the baby). Data were analyzed by chi-square and t- tests.
    Results
    Perinatal mortality rate was 32.2 per 1000 (29.1 and 34.9 per 1000 for girls and boys, respectively). The most common causes of newborn mortality were prematurity (%53.8), respiratory distress syndrome (%20.5), septicemia (%6.4) and the common causes of stillbirth were premature rupture of amniotic membrane (%27.7), pregnancy induced hypertension (%8.9), placenta abruptio (%6.3) and congenital abnormality (%5.4). Statistical tests showed a significant relationship between the fetal weight, gestational age, history of stillbrith and birth rank with stillbirth. Twin births, maternal age, previous maternal disease, maternal weight gain during pregnancy and the number of pregnancy were among the risk factors that increased the newborn mortality rate.
    Conclusion
    According to the findings, several reasons such as maternal age, birth grade, the average of gestational age, history of stillbirth, birth weight and primigravida play important role in occurrence of perinatal mortality. High priorities should be given to the strengthening and improvement of the obstetric services and initiating preventive efforts for above mentioned causes of prinatal mortality.
  • M. Hosseinzade, I. Pouraboli, M. Abasnejad Page 129
    Background And Objectives

    Learning is change of behavior based on experience, and memory is recalling the past events consciously or unconsciously. Learning and memory are of the higher functions in the brain that involve many regions in the central nervous system. Permanent synaptic morphological changes specially in hippocampus, are the basis of learning and memory that can be influence by many factors. In this study the effect of morphine injected in CA3 of hippocampus on spatial learning and memory in male rats was investigated.

    Material And Methods

    In this experimental study 48 male rats were anaesthetized and cannula implanted bilaterally in CA3 area of hippocampus(AP = 3.5 from bregma, LA = ±3.8, DV = 2.7 from dura) using stereotaxic method. After recovery period (one week), rats were divided into six groups, including: control (only cannulated), Sham (received saline) and four other groups that received doses of 1, 5, 10 or 25 milligram of morphine in 1μl solation through cannula during 5 days. Each day, 30 minutes after injection, their spatial learning and memory in morris water maze were evaluated. Throughout the experiments, animals were treated according to the suggested international ethical guidelines for the care of laboratory animals.

    Results

    Results showed that 5, 10 and 25 milligram cause of morphine can delay in time and distance toward the hidden platform in four days. However, in fifth day all doses of morphine caused animals to spend fewer time and distance in trigger region.

    Conclusion

    This study indicates that morphine injection in CA3 of hippocampus caused impairment on spatial learning and memory.

  • Nabavi Page 139
    Background And Objectives
    Pyrus boissieriana, Diospyros lotus, Eryngium caucasicum, Froriepia subpinnata are native to Northern part of Iran and are widly used in local foods. Diospyros lotus fruits are used in prepration of jams. E.caucasicum and F.subpinnata also used as wild herbs in local foods.
    Materials And Methods
    In this Experimental study, the antioxidant activity of methanolic extract of Pyrus boissieriana, Diospyros lotus, Eryngium caucasicum, Froriepia subpinnata were determined with 6 invitro assay include DPPH, nitric oxide, H2O2 radicals scavenging, linoleic acid, reucing power and iron ion chelating activity. Total phenolic and flavonoid compounds of extract was measured by Folin Ciocalteu and AlCl3 assays.
    Results
    IC50 in DPPH method was in order: E. caucasicum > F. subpinnata > D. lotus > and P. boissieriana mg ml-1, respectively. The extracts showed weak nitric oxide-scavenging activity. The E. caucasicum and F. subpinnata extracts were better than others respectively. The F. subpinnata and E. caucasicum had shown better reducing power than other extract that was comparable with Vit C (p<0.05).
    Conclusion
    F.subpinnata aeial parts and E. caucasicum leaves had higher total phenolic and flavonoid contents than others, which may be the result of higher total phenolic and flavonoid contents of them.
  • A. Golshiri Isfahani, Z. Shabani, F. Lori Gooini, Mr. Mokhtaree Page 151
    Background And Objectives
    Mucormycosis is a rare but often fatal disease caused by a fungus from the group of Mucorales. It most commonly affects the nose and brain. The aim of this report is the emphasis to quick recognition and treatment of some opportunistic infections in patients with diabetes or suppressed immune systems and emphasis on surgery with protection of vital organs functions and limitations of some endoscopes in the nasal surgery. Case Report: This report presents a 76-year old diabetic female with severe headache, facial pain and hearing loss and recognition of paranasal sinus mucormycosis who was hospitalized in Rafsanjan Moradi Hospital. After two successive surgeries, (endoscopic surgery and medial maxillectomy) and medical therapy with Amphotricin B after 45 days was recovered.
    Conclusion
    In the patients who are referred with headache or facial pain, exact examination and history-taking about underlying disease and immunosuppressive drugs is necessary. Protection of vital organs in the surgery for removeal of necrotic and infected tissues and endoscopic surgery with Caldwell-Luc procedure for better access to anterior wall of maxillary sinus must be considered.