فهرست مطالب

مجله علوم پزشکی رازی
سال یازدهم شماره 3 (پیاپی 42، پاییز 1383)

  • تاریخ انتشار: 1383/05/11
  • تعداد عناوین: 20
|
  • خدیجه ارجمندی رفسنجانی، پروانه وثوق، ثریا صالحی، مرتضی بیانی مقدم صفحه 519
    هدف از این مطالعه بررسی تظاهرات بالینی، عوامل مستعد کننده، نتایج درمان و میزان مزمن شدن بیماری در شیرخواران 23-1 ماهه مبتلا به ایمون ترومبوسیتوپنی پورپورا بوده است. در این مطالعه گذشته نگر تعداد 62 شیرخوار مبتلا به ITP از سال 1377 لغایت 1381 به مدت 5 سال، از نظر سن، جنس، تظاهرات بالینی نتایج درمان و میزان مزمن شدن بیماری در این گروه سنی مورد بررسی قرار گرفتند. از 62 شیرخوار مورد مطالعه، 39 نفر(9/62%) پسر و 23 نفر(1/37%) دختر بودند. سن بیماران بین 5/1 تا 23 ماه بود. شصت و دو بیمار خون ریزی به صورت پتشی و پورپورا یا اکیموز داشتند و در 12 بیمار(5/19%) علاوه بر پتشی و پورپورا خون ریزی مخاطی به صورت خون ریزی از بینی یا اپیستاکسی(7 نفر)، خون ریزی از لثه(1 نفر) و خون ریزی از لثه و اپیستاکسی(1 نفر) وجود داشت و 3 بیمار نیز خون ریزی از اعضای داخلی داشتند که در هر 3 مورد خون ریزی از دستگاه گوارش بود. از نظر عوامل مستعد کننده، 44 نفر(71%) به دنبال عفونت های ویروسی دستگاه تنفسی فوقانی، 8 نفر(9/12%) به دنبال تزریق واکسن و 1 مورد پس از آبله مرغان دچار این بیماری شده بودند و در 9 نفر عامل مستعد کننده مشخص نبود. از نظر نوع درمان، برای 55 بیمار IVIgG تجویز شده بود که از این تعداد 39 نفر تنها IVIgG و 16 نفر IVIgG و پردنیزولون به طور هم زمان یا پس از مدتی دریافت کرده بودند و 3 بیمار از 16 بیمار به علت عدم پاسخ، داروهای متعددی برای آن ها تجویز شده بود و 4 بیمار هیچ دارویی دریافت نکرده بودند. از نظر پاسخ به درمان در 46 نفر(2/74%) پاسخ کامل و در 6 نفر(7/9%) پاسخ نسبی مشاهده شد و 6 نفر به درمان پاسخ ندادند. از نظر سیر بیماری، 51 نفر(25/82%) ITP حاد و 11 نفر(75/17%) ITP مزمن داشتند. به طور خلاصه پاسخ به درمان در شیرخواران مبتلا به ITP خوب بوده و در اغلب موارد یک دوره درمانی کافی می باشد. شیوع ITP مزمن در شیرخواران کم تر از بچه های بزرگ تر است و واکسن نقش مهمی در اتیولوژی ITP در آن ها دارد. از آن جا که در زمینه ITP در این مقطع سنی کم تر مطالعه شده است مطالعه حاضر جهت بررسی این گروه سنی صورت گرفت.
    کلیدواژگان: تظاهرات بالینی، شیرخواران، ایمون ترومبوسیتوپنی پورپورا
  • سید محمد توانگر، سعیده سروریان، باقر لاریجانی، محسن نبیونی، فاطمه بندریان صفحه 527
    طبقه بندی معمولی آدنوم های هیپوفیز برای تعیین نوع سلول های آدنوم هیپوفیز و عمل کرد آن ها کافی نبوده و گاهی عدم تطابق بالینی با نوع سلول های مترشحه مشاهده می شود. علاوه بر آن در بعضی از آدنوم های هیپوفیز میزان ترشح در خون بسیار کم بوده و سطح خونی هورمون غیرقابل تشخیص می باشد. هدف اصلی در این مطالعه تعیین نوع ترشح سلول ها در آدنوم های هیپوفیز براساس رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی و سپس مقایسه آن با علائم بالینی بیمار بوده است. هم چنین مقایسه ای بین طبقه بندی، براساس ایمونوهیستوشیمی و طبقه بندی مورفولوژی(رنگ آمیزی هماتوکسیلن ائوزین) انجام گردید. در این مطالعه 102 بلوک پارافینی با تشخیص آدنوم هیپوفیز که دارای شاخص هورمونی LH، GH، PRL، ACTH، TSH، FSH بودند و با روش ایمونوپراکسیداز رنگ آمیزی شدند و علائم بالینی بیماران نیز از پرونده های آن ها استخراج گردید. سپس نتایج مورد مقایسه قرار گرفت. محدوده سنی بیماران 10 تا 67 سال(میانگین 25/39) و نسبت زن به مرد 10 به 7 بود. بیست وشش ونیم درصد آدنوم ها غیر عمل کردی، 7/14% تولید کننده GH، 8/0% تولید کننده PRL، 9/4% تولید کننده ACTH، 2% تولید کننده TSH و 1/48% تولید کننده چند هورمون بوده اند. بین آدنوم های اسیدوفیل با ترشح PRL و GH و نیز آدنوم های بازوفیل با ترشح ACTH و آدنوم های کروموفوب با ترشح PRL و GH، ارتباط معنی دار آماری وجود داشت(05/0P<) و در سایر موارد ارتباطی مشاهده نشد. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان گفت از آن جا که در موارد زیادی از آدنوم های هیپوفیز، رابطه معنی داری بین نوع هورمون های مترشحه با نوع مورفولوژیک آدنوم در رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین وجود نداشت، به نظر می رسد رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی برای تقسیم بندی آدنوم ها به عنوان یک راهنمای مهم در تشخیص صحیح و درمان مناسب ضروری باشد.
    کلیدواژگان: آدنوم هیپوفیز، ایمونوهیستوشیمی، GH، PRL، FSH، LH، TSH، ACTH
  • لادن حقیقی، عبدالرسول اکبریان، مهری مشایخی صفحه 535
    با توجه به شناسایی نقش اکسید نیتریک در عمل کرد میومتر و کاربرد آزادکننده های اکسید نیتریک(No donors) در مهار انقباضات زودرس رحمی در چند سال اخیر، این طرح پژوهشی به منظور بررسی کارآیی و عوارض ایزوسوربید دی نیترات در مهار دردهای زودرس زایمانی، طی مدت 14 ماه و به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی(RCT) در بیمارستان شهید اکبرآبادی انجام شد. در این مطالعه 150 خانم باردار با حاملگی یک قلو و زنده و سن بارداری 37-34 هفته که به علت دردهای زودرس زایمانی مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های مورد پژوهش به طور تصادفی در 2 گروه آزمایش(ایزوسوربید دی نیترات) و شاهد قرار گرفتند. دو گروه از نظر سن تقویمی، سن بارداری، پاریتی، دیلاتاسیون و افاسمان سرویکس مشابه بودند. براساس نتایج به دست آمده ایزوسوربید دی نیترات در پیش گیری از زایمان زودرس حداقل به مدت 48 ساعت موثر بود(0001/0P<). ایزوسوربید دی نیترات روی آپگار دقیقه اول و پنجم نوزادان متولد شده اثری نداشت و میانگین فاصله زمانی بین شروع ایزوسوربید دی نیترات و توقف انقباضات رحمی 1±291/3 ساعت بود.عوارض ایزوسوربید به ترتیب شیوع عبارت بود از: کاهش فشار خون(4/7%)، سردرد(9/4%) و تاکیکاردی(5/2%). با توجه به نتایج این بررسی، ایزوسوربید دی نیترات با توجه به عوارض کم، قیمت مناسب و سهولت مصرف می تواند به عنوان انتخاب مناسبی جهت پیش گیری از زایمان زودرس مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: درد زودرس زایمان، زایمان زودرس، انقباض رحمی
  • مهوش دانش کجوری، فاطمه حسینی صفحه 543
    بارداری واقعی مسرت بخش و هیجان انگیز بوده و یکی از شیرین ترین وقایع دوران زندگی یک زن به شمار می آید. در دوران بارداری اتفاقات مهمی رخ می دهد که یکی از مهم ترین آن ها مرگ داخل رحمی جنین می باشد. این مسئله پس از هفته بیستم بارداری و در 1% از بارداری های یک قلو اتفاق می افتد. با وجود استفاده از روش های جدید در سال های اخیر، هنوز علت بیش از 50-12% از مرگ های داخل رحمی جنین شناخته نشده است. در این پژوهش مورد شاهدی که جهت تعیین عوامل خطرزای مرگ داخل رحمی جنین انجام شد، اطلاعات در 2 گروه مورد(مرگ داخل رحمی جنین) و شاهد(تولد زنده) از پرونده های موجود در بخش مدارک پزشکی طی سال های 1380-1376 استخراج شد و در برگه ثبت موارد که شامل 3 بخش عامل مادرزادی، جنینی، جفتی و بندناف بود ثبت گردید. تعداد نمونه های گروه مورد 1288 زن با تولد جنین مرده 20 هفته و بیش تر یا وزن تولد 500 گرم و بیش تر بود که در فاصله زمانی ذکر شده در مراکز بهداشتی درمانی زایمان کرده بودند(این تعداد با روش سرشماری به دست آمد). در گروه شاهد 3887 زن با تولد نوزاد زنده قرار داشتند که به طور تصادفی ساده از بین متولدین همان ماه و همان روز انتخاب شده بودند. اطلاعات به مدت 3 ماه از اول آبان ماه تا پایان دی ماه جمع آوری گردید. آنالیز رگرسیون لجستیک و نسبت های شانس به دست آمده نشان داد که از بین متغیرهای مختلفی که در 2 گروه دارای اختلاف معنی داری بودند، تعداد بارداری(024/0=P)، تعداد سقط(012/0=P)، زایمان مشکل(041/0=P)، ناهنجاری های جنینی(0001/0=P)، دیسترس تنفسی جنین(003/0=P)، هیدروآمینوس(001/0=P)، گره حقیقی بند ناف(002/0=P)، پایین افتادن بند ناف(002/0=P) و پیچیده شدن بند ناف به دور گردن جنین(016/0=P)، از عوامل خطرزای مرگ داخل رحمی جنین می باشند. براساس یافته های این پژوهش و مطالعه گزارش های زیادی که در این مورد وجود دارند، شناسایی علل و عوامل پیش گیری کننده مرگ داخل رحمی جنین مشکل است اما با مشاوره، مراقبت صحیح و موثر، غربال گری و تشخیص به موقع مشکلات مادر و جنین، ارزیابی دقیق زنان باردار با سابقه مرگ داخل رحمی جنین و مشکلات مشابه در دوران بارداری و زایمان، می توان بروز مرگ جنین را کاهش داد. با توجه به مطالب ذکر شده توصیه می شود در مراکز بهداشتی درمانی با بررسی همه جانبه و دقیق مادران باردار و آگاه کردن آن ها از اهمیت معاینات دوره ای و منظم که با برگزاری کلاس های آموزشی امکان پذیر است و نیز برگزاری کلاس های آموزشی برای کارکنان، این افراد را با موارد خطر آشنا کرد و بر اقدامات پیش گیری کننده تاکید نمود.
    کلیدواژگان: مرگ داخل رحمی جنین، عوامل خطرزای مادری، عوامل خطرزای جنینی، عوامل خطرزای جفتی و بندناف
  • محمد مهدی زحمت کش، امین احتشامی افشار، مهران ظریفی، معصومه موسوی، دینا گل دربر صفحه 551
    دود حاصل از آتش سوزی حاوی مواد بسیار زیادی است که همراه با حرارت ناشی از آتش موجب ایجاد عوارض ریوی در قربانیان آتش سوزی و آتش نشان ها می گردد. به منظور بررسی شکایت های ریوی و تست های عمل کرد ریوی در آتش نشان ها با مراجعه به ایستگاه هایی که به روش تصادفی و به قید قرعه از مناطق مختلف برگزیده شده بودند. تعداد 120 نفر از این افراد با تکمیل پرسش نامه استاندارد و انجام شدن اسپیرومتری تحت بررسی قرار گرفتند و با گروه شاهد که از بین کارکنان دانشکده پزشکی انتخاب شده بودند و از نظر سن، سابقه داشتن شغل های پرخطر و مصرف سیگار تفاوت چشم گیری با آتش نشان ها نداشتند، مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد و از آزمون های T، Chi square و ANOVA استفاده گردید. نتیجه این بررسی نشان داد که بین 2 گروه از نظر وجود سرفه، سرفه صبح گاهی، خلط، خلط صبح گاهی، تنفس صدادار، تنگی نفس، حملات تنگی نفس، میزان حجم خروجی در ثانیه اول(FEV1)، FEV1/FVC تفاوت معنی داری وجود دارد اما از نظر سابقه خلط خونی، میزان ظرفیت حیاتی با فشار(FVC) و اندازه زاویه بتا تفاوت معنی داری وجود نداشت. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان گفت با وجود این که در آتش نشان ها علائم ریوی بیش تر بود اما تست های عمل کرد ریوی آن ها در FEV1 و FEV1/FVC از گروه شاهد و FVC و زاویه بتا مانند گروه شاهد بوده است.
    کلیدواژگان: آتش نشان ها، شکایت های ریوی، تست های عمل کرد ریوی، ظرفیت حیاتی با فشار(FVC)، حجم خروجی در ثانیه اول(FEV1)
  • مصطفی سلطان سنجری، مسیح هاشمی صفحه 559
    بیماری که در این مقاله معرفی می شود خانم 78 ساله ای است که برای بی حسی عمل کاتاراکت به طور اشتباه مخلوطی از لیدوکایین و فرمالین در ناحیه رتروبولبار و پلک وی تزریق شده بود. به دنبال این تزریق، کنتراکچر پلک ها، کراتوپاتی ناشی از باز ماندن شکاف پلکی، انسداد شریان مرکزی و شریان افتالمیک و سندرم ایسکمی چشمی بروز کرد. پس از جست وجوهای انجام شده در تمام متون پزشکی مشخص شد که این مورد اولین گزارش از تزریق ناخواسته هم زمان فرمالین در ناحیه رتروبولبار و پلک ها می باشد. در این گزارش سمیت فرمالین به طور مشخص مرور شده و اثرات بالینی آن در این 2 ناحیه خاص بررسی شده است. هدف از این گزارش هشداری به تمام هم کاران در جهت دقت بیش تر برای جلوگیری از بروز عوارض بوده است.
    کلیدواژگان: فرمالین، تزریق رتروبولبار، انسداد شریان مرکزی شبکیه، انسداد شریان افتالمیک
  • نسرین شایانفر، احمد جلیلوند صفحه 565
    لیستریامونوسیتوژن، باسیل گرم مثبتی است که در دمای 4 درجه سانتی گراد می تواند رشد کند. این باسیل یک عامل بیماری زای پراکنده در محیط بوده که انتقال آن به طور عمده از طریق غذا صورت می گیرد. لیستریوزیس، یک بیماری ناشایع در یک فرد سالم با ایمنی کامل است در حالی که، موارد لیستریوزیس در افراد با ضعف ایمنی دیده می شود که با مرگ و میر بالایی همراه است. در سایر موارد در زنان حامله دیده می شود که با میزان بالای مرگ و میر جنین، به علت سقط، تولد نوزاد مرده یا نوزاد مبتلا همراه است. اگر چه این بیماری به عنوان یک بیماری تهدید کننده حیات، به طور افزایش یابنده ای، تشخیص داده می شود، کشورهای خاصی(به خصوص کشورهای آسیایی) وجود دارند که تنها چند مورد از این بیماری را گزارش نموده اند یا حتی گزارشی در این رابطه وجود نداشته است. با توجه به این که در ایران نیز، مطالعه ای جامع یا حتی گزارشی از برخی موارد ابتلا به این بیماری وجود ندارد، 2 بیمار مبتلا به لیستریوزیس که به بیمارستان حضرت رسول(ص) مراجعه کرده بودند، معرفی می شوند. بیمار اول، خانم 63 ساله مبتلا به دیابت شیرین و مورد شناخته شده میلوفیبروزایدیوپاتیک از 10 سال پیش بود که به علت تب و لرز، در بیمارستان بستری شده بود. در ابتدا، به علت افزایش آنزیم های قلبی(CPK-MB،CPK) و تروپونین T و افت قطعه ST در نوار قلبی، تشخیص انفارکتوس میوکارد مطرح گردید اما در نهایت در روز چهارم بستری، بیمار لتارژیک شد و دچار دیسترس تنفسی، ادم ریه، کاهش هوشیاری و کاهش فشار خون گردید و در روز پنجم به علت ایست قلبی و تنفسی فوت کرد. کشت خون بیمار در 2 نوبت برای لیستریامنوسیتوژن، مثبت شد. بیمار دوم، خانم 30 ساله، با حاملگی 20 هفته و مورد شناخته شده لوپوس اریتماتوی سیستمیک(SLE) و تحت درمان با کورتون بود که به علت تب، در بیمارستان بستری شده بود. پس از 2 روز، به علت کاهش ضربان قلب جنین، پزشکان به حاملگی وی خاتمه دادند که به دنبال آن تب بیمار قطع گردید و بیمار با حال عمومی خوب مرخص شد. از 3 نوبت کشت خون بیمار، لیستریا مونوسیتوژن، جدا گردید.
    کلیدواژگان: لیستریامونوسیتوژن، لیستریوزیس، حاملگی، لوپوس اریتماتوی سیستمیک، میلوفیبروزایدیوپاتیک
  • عزت ا& عبدی، حسین رسولی صفحه 571
    عوارض ارولوژیک بعد از پیوند کلیه در بسیاری از مراکز پیوند گزارش شده است. اغلب تیم های جراحی جهت پیش گیری از عوارض ارولوژیک به خصوص انسداد ادراری بعد از عمل پیوند، برای بیماران استنت اورتر(لوله حالبی) می گذارند. در این گزارش خانم 40 ساله ای معرفی می گردد که تحت عمل پیوند کلیه از دهنده زنده غیرفامیل قرار گرفته بود و به دلیل کوچک بودن مثانه استنت ادراری برای وی گذاشته شده بود. عمل جراحی بدون عوارضی مانند خون ریزی یا کاهش فشار خون انجام شد. با وجود این، حجم ادرار در روز اول به 8500 میلی لیتر و سپس به 300 میلی لیتر در 24 ساعت کاهش یافت و به مدت 2 ماه بیمار الیگوآنوریک بود. پس از 3 ماه بیمار با برنامه همودیالیز نگه دارنده مرخص گردید و تحت بیهوشی موضعی تصمیم به خارج کردن استنت ادراری گرفته شد که در کمال تعجب دیورز شدید و برگشت تست های عمل کرد کلیه به حالت طبیعی مشاهده گردید. بیمار با پیوند طبیعی مرخص شد و در حال حاضر پس از 3 سال پی گیری، عمل کرد کلیه طبیعی است. با توجه به مورد معرفی شده پیشنهاد می شود که انسداد ادراری به دنبال قرار گرفتن نابه جای استنت ادراری در تشخیص افتراقی اختلال کار کلیه پیوندی در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: پیوند کلیه، پیوند از کلیه غریبه، همودیالیز
  • طاهره فتحی نجفی، سپیده جبارزاده گنجه، سیما مجاهدی رضاییان، سید رضامظلوم صفحه 577
    سرطان پستان شایع ترین سرطان در زنان بوده و نزدیک به از کل سرطان های موجود در زنان را تشکیل می دهد. از نظر مرگ و میر بعد از سرطان ریه در ردیف دوم قرار دارد. طی 50 سال اخیر تغییرات ایجاد شده در شیوه زندگی انسان سبب افزایش میزان بروز این سرطان شده است. طبق گزارش های موجود، شیوع این سرطان در کشورهای مختلف 23-8 مورد در هر 100 زن می باشد. متاسفانه شیوع این بیماری در ایران مشخص نیست اما طبق آمارهای منتشر نشده از سوی 3 مرکز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد، میزان بروز این بیماری در سنین باروری افزایش یافته است. عوامل خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان یائسه شناخته شده است اما این عوامل در سنین باروری متفاوت بوده و به درستی مورد شناسایی قرار نگرفته است. علاوه بر آن عوامل خطر در کشورهای مختلف یکسان نیست و کشور ما می تواند عوامل خطر خاص خود را داشته باشد که نیازمند بررسی و تحقیق می باشد. پژوهش انجام شده از نوع توصیفی تحلیلی و موردی شاهدی، 2 گروهه و چند متغیره بود که هدف اصلی آن بررسی عوامل خطر ابتلا به سرطان پستان در سنین باروری زنان شهر مشهد طی سال 82-1381 بوده است. به طور کلی 350 نفر در این پژوهش شرکت کردند که 170 نفر در گروه مورد و 180 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. ابزار تحقیق، پرسش نامه و فرم مصاحبه بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد که سن، منطقه جغرافیایی محل زندگی، شغل و مدت اشتغال، تاهل، سن اولین حاملگی، عدم زایمان، سابقه زایمان زودرس، سابقه نازایی، سابقه بیماری های داخلی و جراحی، در معرض دود سیگار بودن و اشعه ایکس در زنان شهر مشهد از عوامل خطر ابتلا به سرطان پستان قبل از یائسگی محسوب می شوند.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، عوامل خطر، سنین باروری
  • محمد فرهادی، احمد دانشی، آذردخت طباطبایی، مسعود ستوده، علیرضا سالک مقدم، احمدرضا شمشیری صفحه 587
    در این مطالعه به منظور بررسی سلول های ایمنی، شمارش 3CD، 4CD و 8CD و نسبت 8CD/4CD در مخاط سینوس و IgE سرم افراد بالغ مبتلا به سینوزیت مزمن که به بخش گوش و حلق و بینی مجتمع حضرت رسول اکرم(ص) مراجعه کرده و تحت عمل جراحی آندوسکوپی سینوس قرار گرفته بودند، صورت گرفت و با افراد سالم، مقایسه شد. در این مطالعه 3 گروه تحت مطالعه قرار گرفتند که عبارت بودند از: گروه اول(28 نفر) که سینوزیت مزمن داشتند و IgE سرم آن ها بالاتر از میزان طبیعی بود، گروه دوم(45 نفر) که سینوزیت مزمن داشتند و IgE سرم آن ها در حد طبیعی بود و گروه سوم(10 نفر) که به عنوان گروه شاهد(بدون سینوزیت مزمن و با IgE طبیعی) وارد مطالعه شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که میزان ابتلا به سینوزیت مزمن در افرادی که IgE سرم بالاتر از حد طبیعی داشتند، بیش از افراد طبیعی بوده است(012/0=P). هم چنین در زنانی که IgE بالاتر از IU/ml100 داشتند، خطر ابتلا به سینوزیت مزمن نسبت به مردان بیش تر بود(8/2=OR، 05/0=P). از نظر سلول های ایمنی هیچ گونه ارتباطی بین متوسط سلول های 3CD، 4CD و 8CD و نسبت 8CD/4CD با سن و میزان IgE سرم مشاهده نگردید. هم چنین در مقایسه ای که بین سلول های ایمنی در ناحیه ای از مخاط سینوس(سینوس اتمویید، سینوس ماگزیلاری و مخاط حفره بینی) انجام شد، نسبت 8CD/4CD در مخاط حفره بینی بیش از سینوس اتمویید(6/2 در برابر 9/1) و در اتمویید بیش از سینوس ماگزیلاری بود(9/1 در برابر 9/0). هم چنین سلول های 8CD در سینوس ماگزیلاری بیش از اتمویید و حفره بینی مشاهده شد اما از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود نداشت. تعداد سلول های 3CD در مخاط حفره بینی و سلول های 4CD در سینوس اتمویید بیش تر از 2 ناحیه دیگر بود. هم چنین گروهی که مبتلا به سینوزیت مزمن با پولیپ بینی بودند در مقایسه با گروهی که سینوزیت مزمن داشته و فاقد پولیپ بودند، سلول های 4CD بیش تری داشتند و این اختلاف معنی دار بود(002/0=P). به طور کلی نتایج این بررسی و بررسی های انجام شده نشان می دهد که یک پاسخ التهابی قوی در سینوس ها وجود دارد که این پاسخ ها در نواحی مختلف سینوس ها یکسان نیست. این یافته ها در طراحی روش های جدید درمانی در سنوزیت مزمن آلرژیک می تواند مفید باشد و به نظر می رسد برای به دست آوردن نتایج دقیق تر مطالعات وسیع تر با جزییات بیش تر مورد نیاز می باشد.
    کلیدواژگان: سینوزیت مزمن، نسبت CD4، CD8، سرم IgE
  • امیرحسین فقیهی کاشانی، سعید بیطرفان، آزاده زنگنه کاظمی، علی کبیر صفحه 597
    سرطان پستان شایع ترین سرطان در زنان بوده و نزدیک به از کل سرطان های موجود در زنان را تشکیل می دهد. از نظر مرگ و میر بعد از سرطان ریه در ردیف دوم قرار دارد. طی 50 سال اخیر تغییرات ایجاد شده در شیوه زندگی انسان سبب افزایش میزان بروز این سرطان شده است. طبق گزارش های موجود، شیوع این سرطان در کشورهای مختلف 23-8 مورد در هر 100 زن می باشد. متاسفانه شیوع این بیماری در ایران مشخص نیست اما طبق آمارهای منتشر نشده از سوی 3 مرکز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد، میزان بروز این بیماری در سنین باروری افزایش یافته است. عوامل خطر ابتلا به سرطان پستان در زنان یائسه شناخته شده است اما این عوامل در سنین باروری متفاوت بوده و به درستی مورد شناسایی قرار نگرفته است. علاوه بر آن عوامل خطر در کشورهای مختلف یکسان نیست و کشور ما می تواند عوامل خطر خاص خود را داشته باشد که نیازمند بررسی و تحقیق می باشد. پژوهش انجام شده از نوع توصیفی تحلیلی و موردی شاهدی، 2 گروهه و چند متغیره بود که هدف اصلی آن بررسی عوامل خطر ابتلا به سرطان پستان در سنین باروری زنان شهر مشهد طی سال 82-1381 بوده است. به طور کلی 350 نفر در این پژوهش شرکت کردند که 170 نفر در گروه مورد و 180 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. ابزار تحقیق، پرسش نامه و فرم مصاحبه بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد که سن، منطقه جغرافیایی محل زندگی، شغل و مدت اشتغال، تاهل، سن اولین حاملگی، عدم زایمان، سابقه زایمان زودرس، سابقه نازایی، سابقه بیماری های داخلی و جراحی، در معرض دود سیگار بودن و اشعه ایکس در زنان شهر مشهد از عوامل خطر ابتلا به سرطان پستان قبل از یائسگی محسوب می شوند.
    کلیدواژگان: سنگ کیسه صفرا، دیابت، سونوگرافی
  • محسن فکرت، مریم کاشانیان، زهرا صابری صفحه 605
    هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر در عدم مراجعه منظم زنان باردار جهت مراقبت های دوران بارداری بوده است. در این پژوهش مقطعی 800 زن باردار سالم که جهت مراقبت های دوران بارداری به مرکز بهداشتی مراجعه کرده بودند و ماه آخر حاملگی را می گذراندند مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد به 2 گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل 400 نفر از افرادی بود که به طور منظم جهت مراقبت های دوران باردرای مراجعه کرده بودند(حداقل 8 بار مراجعه طبق پرونده بهداشتی موجود). گروه دوم نیز شامل 400 نفر از افرادی بود که مراجعه نامنظم داشتند سپس این 2 گروه از نظر سن، شغل، تعداد فرزندان، نژاد(ایرانی بودن و غیرایرانی بودن) میزان درآمد خانواده، محل سکونت(شهر یا روستا)، حاملگی ناخواسته و سواد، مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. براساس نتایج به دست آمده 2 گروه از نظر سن(001/0P<)، تعداد فرزندان(001/0P<)، غیرایرانی بودن(002/0P<)، درآمد خانواده(005/0P<)، محل سکونت(002/0P<) و حاملگی ناخواسته(005/0P<) و سواد(001/0P<) اختلاف معنی داری داشتند اما از نظر شغل، تفاوت بین 2 گروه معنی دار نبود. به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که سن بالاتر مادران، تعداد بیش تر فرزندان، حاملگی ناخواسته، بی سوادی، پایین بودن سطح درآمد خانواده و روستایی بودن عواملی هستند که نقش اساسی در عدم مراجعه منظم برای مراقبت های دوران بارداری دارند و بارداری این افراد را پرخطر می سازند
    کلیدواژگان: مراقبت های منظم دوران بارداری، حاملگی ناخواسته، حاملگی پرخطر
  • محسن فیروزرای، میترا نوربخش، مریم رزاقی آذر، عبدالحسین باستانی صفحه 611
    یافته های متعددی وجود دارند که نشان می دهند استرس اکسیداتیو در پاتوژنز بیماری دیابت و عوارض مزمن آن نقش مهمی بر عهده دارد. هدف از انجام دادن این تحقیق، بررسی آسیب پذیری غشای گویچه های قرمز در برابر اکسیداسیون و ارزیابی وضعیت آنتی اکسیدان ها در بیماران مبتلا به دیابت تیپ یک بوده است. در این مطالعه 35 بیمار مبتلا به دیابت تیپ یک و 28 فرد سالم که از نظر سن و جنس مشابه افراد بیمار بودند، مورد بررسی قرار گرفتند و آسیب پذیری گویچه های قرمز نسبت به اکسیدان ها و مقدار مالون دی آلدیید(MDA) و نیز مقدار گلوتاتیون گویچه های قرمز(GSH)، فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز آن ها(GSH-Px) و آنتی اکسیدان های تام پلاسما(FRAP) در بیماران و افراد سالم ارزیابی و مقایسه شد. براساس نتایج به دست آمده مقدار GSH و FRAP کم تر از افراد سالم بود. تفاوت GSH-Px در گروه بیماران و شاهد معنی دار نبود. آسیب پذیری لیپیدهای غشای گویچه های قرمز افراد بیمار، مقدار MDA و MDA maximal release در بیماران افزایش چشم گیری را نشان داد. MDA با سن، FBS و HbA1C هم بستگی مثبت و با FRAP هم بستگی منفی داشت. GSH گویچه های قرمز با طول مدت ابتلا به دیابت هم بستگی مثبت و با FBS و HbA1C هم بستگی منفی را نشان داد. آنتی اکسیدان های تام پلاسما نیز با FBS و HbA1C هم بستگی منفی داشتند. هیچ گونه رابطه معنی داری بین شاخص های اندازه گیری شده با کلسترول، تری گلیسرید و کراتینین دیده نشد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که در مبتلایان به دیابت تیپ یک حالت استرس اکسیداتیو وجود داشته باشد که ناشی از کنترل متابولیک آن ها می باشد و این افراد به علت اختلال در وضعیت آنتی اکسیدان ها، از آسیب پذیری بیش تری در برابر ترکیبات اکسید کننده برخوردار هستند.
    کلیدواژگان: دیابت تیپ یک، لیپید پراکسیداسیون، مالون دی آلدیید، گلوتاتیون، گلوتاتیون پراکسیداز
  • مریم کاشانیان، مهری رایکا صفحه 623
    هدف از این مطالعه بررسی اثر تجویز کلسیم روی کاهش میزان فشار خون ناشی از حاملگی(PIH) بوده است. این پژوهش به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی(randomized clinical trial) روی 400 خانم حامله پریمی گراوید انجام شد و طی آن بیماران به صورت تصادفی و یک در میان در 2 گروه آزمایش(200 نفر) و شاهد(200 نفر) قرار گرفتند. در گروه آزمایش از هفته 20 حاملگی کلسیم به صورت گلوکونات کلسیم روزانه 2 گرم تجویز گردید و تمام بیماران ماهانه تا هفته 28 حاملگی سپس هر 2 هفته 1 بار تا هفته 36 حاملگی و بعد به صورت هفتگی تا زمان زایمان و تا 24 ساعت پس از زایمان کنترل شدند و میزان بروز PIH، زایمان زودرس و سزارین در 2 گروه مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده، بیماران 2 گروه از نظر سن، وزن، شاغل بودن و وضعیت اقتصادی تفاوت معنی داری نداشتند. دو نفر از افراد گروه شاهد و 6 نفر از گروه آزمایش که جهت کنترل مراجعه نکرده بودند از مطالعه حذف گردیدند. ده نفر از 198 زن حامله در گروه شاهد(05/5%) و 4 نفر از 194 زن حامله در گروه آزمایش(06/2%) دچار PIH شدند که اختلاف بین 2 گروه معنی دار بوده است(01/0P<). از نظر میزان زایمان زودرس و میزان سزارین بین 2 گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان گفت تجویز مکمل کلسیم میزان فشار خون ناشی از حاملگی را کاهش می دهد بنابراین با مصرف کلسیم شاید بتوان میزان بروز این عارضه مرگ بار حاملگی را کاهش داد.
    کلیدواژگان: فشار خون ناشی از حاملگی(PIH)، زایمان زودرس، کلسیم مکمل
  • محمد کرمی، محمدعلی ابراهیم زاده، پرمون یوسفی، کبری خانی صفحه 629
    مسمومیت یکی از علل مهم مرگ ومیر در اغلب کشورها می باشد و داروها یکی از شایع ترین علل مسمومیت ها هستند. کودکان 1 تا 5 سال، جوانان در محدوده سنی 12 تا 30 سال و سالخوردگان بالای 50 سال، شایع ترین گروه سنی را در مسمومیت ها تشکیل می دهند. هدف از این مطالعه، بررسی مسمومیت های دارویی و شیمیایی در هر دو گروه سنی بزرگسال و کودکان در بیمارستان های بوعلی و نیمه شعبان شهرستان ساری بوده است. در این تحقیق از روش توصیفی(جمع آوری داده ها) استفاده شد و در مجموع 194 مورد مسمومیت حاد دارویی در بیمارستان های بوعلی و نیمه شعبان ساری(2 مرکز درمانی مسمومیت ها)، طی 2 سال(سال های 1379 تا 81) مورد مطالعه قرار گرفت. هم چنین عوامل مختلفی مانند سن و جنس افراد مسموم شده و نوع و عامل مسمومیت بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده، 65% از مسمومان را بزرگسالان و سایر موارد را کودکان تشکیل می دادند. بنزودیازپین ها و داروهای ضد افسردگی های سه حلقه ای رایج ترین داروهای ایجاد کننده مسمومیت بودند(5/25%). مسمومیت های غیر دارویی 4/28% کل مسمومیت ها را تشکیل می دادند و شامل هیدروکربن ها، اوپیوییدها و مواد شیمیایی و مواد مشابه آن بودند. جمعیت زنان مسموم بیش از مردان بود و به طور عمده با انگیزه خودکشی انجام شده بود. این مسئله به احتمال زیاد ناشی از افزایش فشارهای روحی روانی، صنعتی و اجتماعی می باشد. خودکشی در جوانان بیش تر در ارتباط با مسایل جوانان و روابط والدین، نارسایی تحصیلی، عدم موفقیت اجتماعی، احساس تنهایی، بحران شخصیت و گرایش به استفاده از داروها و الکل(اعتیاد) بوده است. در کودکان به طور عمده مسمومیت ها اتفاقی بود که نشان دهنده عدم آگاهی و آموزش والدین می باشد بنابراین افزایش اطلاعات و آگاهی های لازم در مورد مصرف و چگونگی نگه داری داروها ضروری است و تعویض داروهای با عوارض بالا مانند ضد افسردگی های سه حلقه ای با داروهای کم عارضه تر مانند مهارکننده های باز جذب سروتونین توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: مسمومیت دارویی، خودکشی، بیمارستان
  • مجید مشک گو، شهرام رحیمیان صفحه 637
    این پژوهش جهت بررسی این موضوع که آیا پوشش آنتی بیوتیکی جرم های بی هوازی با مترونیدازول در پیش گیری از عوارض عفونی آپاندکتومی برای آپاندیسیت بدون عارضه(بدون گانگرن یا پرفوراسیون) مفید است یا خیر، انجام شد. آپاندیسیت شایع ترین علت شکم حاد است که نیاز به جراحی دارد. یکی از عوارض آپاندکتومی، عفونت زخم و آبسه های داخل شکمی است که به دنبال آپاندیسیت های بدون عارضه(بدون گانگرن یا پرفوراسیون) شایع نمی باشد(به ترتیب حدود 5% و 1%) اما با توجه به تعداد زیاد موارد جراحی از نظر اپیدمیولوژیک دارای اهمیت زیادی است. برای پیش گیری از این 2 عارضه، استفاده از آنتی بیوتیک جهت پوشش دادن ضدهوازی های گرم منفی و گرم مثبت کولون و بی هوازی ها توصیه شده است که شامل سفازولین همراه با مترونیدازول یا سفوکسیتین یا سفوتتان می باشند اما مشکل موجود در این زمینه آن است که مترونیدازول دارویی نسبتا گران قیمت و کمیاب است و سفوکسیتین و سفوتتان نیز در حال حاضر در ایران موجود نیستند بنابراین هیچ یک از این رژیم ها خصوصیات یک رژیم آنتی بیوتیکی پیش گیرانه مناسب(ارزان و در دست رس) را نداشته و در شرایط اورژانس کاربردی ندارند. این مطالعه براساس این مطلب که بی هوازی های کولون تقریبا هرگز بدون همراهی با هوازی ها قادر به ایجاد عفونت نیستند، صورت گرفت. در این پژوهش که یک آزمون بالینی تصادفی(Clinical Randomized Trial) بود، بیمارانی که با تشخیص آپاندیسیت ساده(با گزارش آسیب شناسی نیز تایید شده بود) در سال 1381 در بخش جراحی بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) آپاندکتومی شده بودند، به 2 گروه تقسیم شدند. به یک گروه آنتی بیوتیک ضد بی هوازی (سفازولین+مترونیدازول) و به گروه دیگر تنها آنتی بیوتیک ضد هوازی داده شد(سفازولین) سپس گروه ها با هم مقایسه شدند. در کل 100 بیمار(هرگروه 50 نفر) که آپاندیسیت بدون عارضه داشتند (توسط آسیب شناسی تایید شده بود)، مورد بررسی قرار گرفتند. در هر گروه تنها 1 نفر(در کل 2%) دچار عفونت زخم شد و آبسه داخل شکمی نیز در هیچ موردی مشاهده نگردید. دو گروه از نظر متوسط زمان عمل، سن و وزن اختلاف آماری معنی داری با هم نداشتند بنابراین با توجه به عدم تاثیر مترونیدازول در پیش گیری از عفونت زخم نسبت به سفازولین به تنهایی و مشابه بودن میزان عفونت زخم با آمارهای قبلی(9/1% در یک مطالعه با داروی سفوتتان)، به نظر می رسد که پوشاندن جرم های بی هوازی کولون در آپاندکتومی جهت آپاندیسیت بدون عارضه به عنوان عمل پیش گیرانه از عفونت زخم ضروری نمی باشد و سفازولین به تنهایی قادر است تا از عوارض عفونی جراحی آپاندکتومی پیش گیری نماید. البته به علت حجم نمونه نسبتا کم و درصد کم عوارض مشاهده شده(2 مورد عفونت زخم و هیچ مورد آبسه) نتیجه گیری قطعی تر نیاز به انجام دادن مطالعات آینده نگر با حجم نمونه بیش تر دارد.
    کلیدواژگان: آپاندیسیت بدون عارضه، عفونت زخم، آبسه داخل شکمی، سفازولین، مترونیدازول
  • الهه ملکان راد، نادر ممتازمنش صفحه 645
    بیماری های اسهالی از شایع ترین مشکلات بهداشتی در کشورهای در حال توسعه بوده و نقش مهمی در ایجاد سوء تغذیه در کودکان دارند. در بیماران مبتلا به سوء تغذیه و اسهال، معمولا کمبود روی وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر تجویز روی تکمیلی به مدت 14 روز در کودکان مبتلا به اسهال حاد آبکی و اختلال رشد (failure to thrive) بوده است. این بررسی روی 71 کودک 12 تا 36 ماهه و مبتلا به اسهال حاد آبکی و اختلال رشد که به 2 کلینیک سرپایی در کاشان مراجعه کرده بودند، انجام شد. بیماران به 2 گروه(گروهی که برای آن ها روی تجویز شده بود و گروه شاهد) تقسیم شدند. در این مطالعه مدت زمان اسهال و متوسط تعداد دفعات اسهال ثبت می شد. از آزمون های Chi-square، odds ratio و unpaired t-test برای تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده تعداد دفعات اسهال در گروهی که روی دریافت کرده بودند، 21/1±93/4 (میانگین±انحراف معیار) و در گروه شاهد 92/1±61/8 بود که با استفاده از آزمون t، تفاوت معنی داری بین 2 گروه وجود داشت(05/0P<). از نظر ادامه اسهال بیش از 7 روز، تفاوت معنی داری بین 2 گروه وجود نداشت(617/0=odds ratio و 08/2-18/0=CI95%) اما اسهال بیش از 14 روز، در گروه دریافت کننده روی، به طور معنی داری کم تر از گروه شاهد بود(512/4=Chi –square و 034/0=P). با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد که تجویز کوتاه مدت روی، در برنامه درمانی بیماری های اسهالی در کودکان مبتلا به اختلال رشد، می تواند موجب کاهش شدت و مدت اسهال گردد.
    کلیدواژگان: اسهال حاد، روی، کودکان
  • عظیم مهرور، علی اکبر عبدی، بهرام عادلی صفحه 653
    سرطان سلول سنگ فرشی(Squamous Cell Carcinoma) سرطان نادری است که علت اساسی پیدایش آن در کودکان، وجود نقص ژنتیکی در ترمیم DNAهای آسیب دیده به دلیل تابش اشعه ماورای بنفش(UV) خورشید می باشد. گزرودرما پیگمانتوزا(Xeroderma Pigmantousa) از جمله بیماری هایی است که سبب بروز سرطان سلول سنگ فرشی در کودکان می شود. بیمار مورد نظر دختر 5 ساله ای بود که در سن 4 سالگی با توده ای قهوه ای رنگ و زخمی بین 2 ابرو مراجعه کرده بود. بررسی آسیب شناسی نمونه بیوپسی سرطان سلول سنگ فرشی(Squamous Cell Carcinoma) را نشان داد. ضایعات پوستی موجود در بیمار، گزرودرما پیگمنتوزا تشخیص داده شد که نوعی بیماری ژنتیکی است. با توجه به سن، وزن و قد، بیمار دچار کاهش شدید رشد بود.
    کلیدواژگان: سرطان سلول سنگ فرشی، گزرودرماپیگمنتوزا، نقص در ترمیم DNA سلولی
  • ثمیله نوربخش، حسن تنکابنی، مریم اسقایی، فاطمه حسینی، لیلی واحد، آذردخت طباطبایی صفحه 659
    با وجود پیش رفت های انجام شده در زمینه درمان ضدویروسی که در 2 دهه اخیر رخ داده است، HSE هنوز یک بیماری جدی است که خطر مرگ و میر و عوارض قابل توجهی دارد. مرگ و میر این بیماری در افراد درمان نشده حدود 70% و در بیماران درمان شده 19% است. بیش از 50% از بازماندگان نقص های نورولوژیک متوسط تا شدید دارند. با پیش رفت روش های حساس غیرتهاجمی، گروهی از بیماران مبتلا به عفونت که علائم خفیف تر و غیرتیپیک بیماری را داشتند مشخص شدند. در این مطالعه مقطعی، میزان فراوانی HSE با استفاده از روش PCR در مایع نخاع 71 بیمار با علائم مننگوآنسفالیت که در بخش کودکان بیمارستان رسول اکرم(ص) و مفید بستری شده و با روش نمونه گیری آسان انتخاب شده بودند، تعیین گردید. در معاینات بالینی بیماران این مطالعه شایع ترین یافته مانند سایر مطالعات تب و اختلالات حواس(Mental Status) بود. مننژیسموس در این بیماری یک یافته غیرشایع می باشد. میانگین بیماران مبتلا به مننگوآنسفالیت 5/3±83/4(محدوده 15-1 سال)، نسبت پسر به دختر 29/42 و HSV1-PCR در 6/5% بیماران مثبت و در 93% بیماران منفی بود. PCR روش اینویتروی سریع و راحتی است که تعداد بسیار کم ویروس را در نمونه های بالینی با استفاده از یک روند بیوشیمیایی که موجب تکثیر مقادیر ناچیز DNA ویروس می گردد تا زمانی که قابل اندازه گیری شود، شناسایی می کند. هیچ یافته بالینی اختصاصی در رابطه با HSE وجود ندارد. درمان تجربی بیماران مشکوک به HSE تا زمانی که تشخیص به اثبات برسد، توصیه می گردد زیرا آسیکلوویر یک داروی انتخابی و غیرتوکسیک است و از سوی دیگر پیش آگهی HSE درمان نشده بد می باشد.
    کلیدواژگان: PCR، ویروس هرپس سیمپلکس تیپ 1، HSE، مننگوآنسفالیت
  • مسعود نوروزی، فرید ستارزاده صفحه 667
    این مطالعه مقطعی تحلیلی روی 23 بیمار که به علت عدم موفقیت درمان شکستگی گردن فمور تحت عمل جراحی تعویض کامل مفصل هیپ(THA) قرار گرفته بودند، انجام شد. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر THA به عنوان یک روش انتخابی برای درمان بیمارانی که دچار شکستگی گردن فمور شده اما درمان اولیه آن ها با شکست روبرو شده بود، صورت گرفت. هدف دیگر این بررسی مقایسه میزان موفقیت THA پس از شکست 2 روش درمانی مختلف شامل تثبیت داخلی شکستگی و همی آرتروپلاستی با یکدیگر بوده است بنابراین بیماران بر اساس روش درمان اولیه به 2 گروه تقسیم شدند که عبارت بودند از: 1) بیمارانی که با تعویض سر استخوان ران یا همی آرتروپلاستی(HA) درمان شده بودند 2) بیمارانی که به روش ثابت کردن داخلی شکستگی(IF) بعد از جا اندازی درمان شده بودند. در هر دو گروه، درد و ناتوانی در هر بیمار قبل و بعد از انجام دادنTHA و نیز بین 2 گروه با یکدیگر مقایسه شد. نتایج به دست آمده نشان داد که درد و ناتوانی بعد از THA به میزان چشم گیری کاهش یافته و مقدار(HHS)Harris Hip Score، به وضوح افزایش می یابد، این تغییرات به خصوص برای گروه IF بارزتر بود(05/0P<). عوارضی مانند خون ریزی حین عمل یا دررفتگی بعد از عمل در گروه 1 بیش تر از گروه 2 دیده شد اما به طور کلی میزان بروز عوارض در حد قابل قبول بود. با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر، می توان گفت که تعویض کامل مفصل هیپ یا Total Hip Arthroplasty می تواند یک راه مناسب برای کنترل بیمارانی باشد که درمان شکستگی گردن فمور در آن ها با موفقیت روبرو نشده است.
    کلیدواژگان: تعویض کامل مفصل هیپ، شکستگی گردن فمور، تثبیت داخلی شکستگی گردن ران، تعویض سر استخوان ران
|
  • Kh Arjmandi Rafsanjani*, P. Vosough, S. Salehi, M. Bayani Moghaddam Page 519
    The objective of the present study was to determine the clinical features, underlying factors and treatment outcomes of infants with immune thrombocytopenic purpura(ITP). Due to lack of study on this age group a retrospective analysis of 62 infants with ITP was carried out from 1998 to 2002. Age, sex, clinical features, treatment outcomes and the rate of chronic ITP were evaluated. Among 62 infants with ITP, 39 male and 23 female subjects had an average age of 10.8 months. All patients had purpura and 12 of them had active mucosal bleeding, most commonly epistaxis. 44 patients had ITP after viral upper respiratory infection, one after chicken pox, 8 following vaccination and in 9 cases the cause of ITP was unknown. 55 patients received IVIgG, 39 only IVIgG, 16 IVIgG+prednisolone, 4 received nothing and 3 patients received multiple medicines. 46(74%) patients responded to a single course of treatment, 6 gave partial response and 6 patients no response. Among the patients 51(82.25%) had acute ITP and 11(17.75%) chronic ITP. Infants with ITP responded favorably to treatment and were less likely to develop chronic ITP. On the whole vaccination may play an important role in the etiology of ITP in infants.
    Keywords: Clinical Features, Infants, Immune Thrombocytopenic Purpura
  • S.M. Tavangar, S. Sarvarian, B. Larijani*, M. Nabbiuni, F. Bandarian Page 527
    Routine classification of pituitary adenomas is not appropriate for diagnosis of adenoma type and in some cases there is inconcordance between clinical presentation and histological type of adenoma. The aim of this study was to determine the type of adenoma secretion based on immunohistochemical staining. 102 paraffin blocked specimens of pituitary adenoma were stained with hormone markers of TSH, PRL, FSH, LH, GH and ACTH by immunoperoxidase method. Clinical presentations of patients were collected from hospital records and then were compared with histological type of adenoma. Age range of the patients was 10-67 years(mean=39.25) with female to male ratio of 10 to 7. 26.5% of pituitary adenomas were nonfunctional, 14.7% GH secreting, 0.8% PRL secreting, 4.9% ACTH producing, 2% TSH secreting and 48.1% plurihormonal. The relationship between acidophilic adenoma and GH and PRL secretion was significant. Also, there was a significant association between basophilic adenoma and ACTH secretion and chromophobe adenoma and GH and PRL secretion(P<0.05). No significant association was seen between other adenomas and secretions. On the whole, because of no significant association between most of hormonal secretions and morphologic type of pituitary adenomas in hematoxilin eosin staining, immunohistochemical staining seems to be necessary for definite diagnosis and appropriate treatment of pituitary adenomas.
    Keywords: Pituitary Adenoma, Immunohistochemical Staining, GH, PRL, FSH, LH, TSH, ACTH
  • L. Haghighi*, A.R. Akbarian, M. Mashayekhi Page 535
    The role of Nitric oxide in myometrial function is known and Nitric oxide donors are used for prevention of preterm delivery during recent years. This research was conducted as RCT during 14 months in Shahid Akbar Abadi Hospital. 150 pregnant women with live and singletone pregnancies in the 34-37th week of gestation and with preterm uterine contractions were randomly divided into two groups: case(isosorbide dinitrate) and control(no medication) group. Age, gestational age, parity, cervical dilatation and effacement were the same in both groups. Based on the obtained results it was found out that isosorbide dinitrate(ISD) was effective for prevention of preterm delivery at least for 48 hours(P<0.0001). ISD had no adverse effect on 1 and 5 minute Apgar score. The mean time from initiation of ISD to suppression of uterine contractions was 3.291±1 hours. Side effects of ISD were hypotension(7.4%), headache(4.9%) and tachycardia(2.5%). On the basis of these findings, it can be concluded that ISD is a good choice for prevention of preterm delivery because of its low cost and side effects as well as its easy usage.
    Keywords: Preterm Labor, Preterm Delivery, Uterine Contraction
  • M. Danesh Kojuri, F. Hosseini Page 543
    The aim of this study was to identify risk factors of intrauterine fetal death. A retrospective analysis was conducted on 1288 stillbirth as case and 3888 live birth as control subjects, from first of March 1997 to the end of February 2001. Intrauterine fetal death was defined by an estimated gestational age more than 20 weeks, or fetal weight more than 500gm. The goal of the present was to find out the risk factors for intrauterine fetal death. All women who had stillbirths, as described herein, were identified through the medical records and the records were census selection for each case. Three records were simple randomly extracted for control group. Data were obtained from medical records and the collection took three months. Uncompleted records were excluded. Adjusted odds ratios and 95% confidence interval for each qualitative variable related to intrauterine fetal death were significant. Logistic regression analysis showed that among variables which were different between two groups the following variables were associated with intrauterine fetal death. The variables were: parity (p=0.024), abortion (p=0.012), low birth weight (p=0.0001), dystocia (p=0.041), glucosuria (p=0.002), proteinuria (p=0.016), congenital abnormalities(p=0.0001), fetal distress (p=0.003), hydraminious (p=0.003), true cord node (p=0.002), cord prolaps (p=0.002) and abnormal cord coiling around the neck (p=0.016). Intensive antenatal care and increased monitoring for women with history of stillbirth and other problems are the most important steps for decreasing intrauterine fetal death. Early diagnosis and prompt deliveries for women with forthcoming problems might be helpful in reducing the number of intrauterine fetal death. Prenatal care givers should also be made aware of such problems for taking actions in emergency cases.
    Keywords: Intrauterine Fetal Death, Maternal Risk Factors, Fetal Risk Factors, Placental, Cord Risk Factors
  • M.M. Zahmatkesh*, A. Ehteshami Afshar, M. Zarifi, M. Mousavi, D. Goldarbar Page 551
    Firefighters and fire victims are exposed to different particles of fire smoke and high temperature of the fire. In order to evaluate pulmonary complaints and function test, 120 firefighters were randomly chosen from different stations and were studied by questionnaire and spirometry. They were then compared with medical college personnels who were not significantly different from them in terms of age, high risk exposure and smoking. SPSS software, T-test, chi-squared test and ANOVA were used for data analysis. There was a significant difference in pulmonary complaints such as cough, sputum, wheezing and dyspnea between firefighters and the control group but FEV-1 and FEV-1/FVC were higher in firefighters. However, no significant difference in FVC and the size of beta angle was detected. Although fire fighters had more symptoms, their pulmonary function test in FEV-1 and FEV-1/FVC was better than that of the control group.
    Keywords: Firefighters 2) Pulmonary Complaints, Pulmonary Function Test, Forced Vital Capacity(FVC), Forced Expiration Volume in the First Second(FEV1)
  • M. Soltan Sanjari*, M. Hashemi Page 559
    An inadvertently retrobulbar and lid injection was performed by the mixure of lidocaine and formalin(instead of bupivacaine) for a 75-year-old lady who was under cataract surgery. Subsequently, the patient developed lid contracture, exposure keratopathy, central retinal and ophthalmic arteries occlusion, and occular ischemic syndrome. To the best of our knowledge, this is the first report of inadvertent simultaneous retrobulbar and lid injection of formalin. This report consists of a brief review of formalin toxicity and clinical findings of retrobulbar and lid toxicity of that.
    Keywords: Formalin, Retrobulbar Injection, Central Retinal Artery Occlusion, Ophthalmic Artery Occlusion
  • N. Shayanfar*, A. Jalilvand Page 565
    Listeria monocytogenes, a gram-positive bacillus growing in 4˚c, is a ubiquitous pathogen with food-borne transmission, mostly. Listeriosis is an uncommon disease in a healthy immunocompetent individual, whereas two thirds of listeriosis cases have occurred in immunocompromised persons in whom it causes high mortality rate. The rest of listeriasis cases (1/3) have been seen in pregnant women in whom it causes high fatality rate due to abortion, full-term stillbirth or neonatal infections. Although listeriosis is increasingly recognized as a cause of life-threatening disease, there are certain countries (particularly Asian countries) that have reported only a few cases or have failed to report even a single case. Because of the absence of a perfect study or even a few reported cases of listeriosis in Iran, it was decided to report two cases of perinatal and nonperinatal infections with listeria monocytogenes. The first patient was a 63-year-old woman with diabetes mellitus. She was a known case of idiopathic myelofibrosis from 10 years ago who was hospitalized because of fever and chill. At first she was diagnosed with myocardial infarction, due to elevation of cardiac enzymes(CPK, CPK-MB, Troponin T) and ST segment depression in EKG, but finally, on the 4th day of admission, the patient became lethargic and had respiratory distress, pulmonary edema, loss of conciousness and blood pressure depression. On the 5th day, she expired because of respiratory and cardiac arrest. The blood cultures of her were positive for listeria monocytogenes for two times. The second patient was a 30-year-old woman at the 20th week of gestation. She was a known case of systemic lupus erythematosus(SLE), under treatment of corticosteroid, who was admitted for fever. After two days, doctors terminated the pregnancy for her because of fetal heart rate decrease. Then, the fever was reduced and finally the patient was discharged from hospital with good condition. Listeria monocytogenes was isolated three times from patient’s blood cultures.
    Keywords: Listeria Monocytogenes, Listeriosis, Pregnancy, Systemic Lupus Erythematosus, Idiopathic Myelofibrosis
  • E. Abdi*, H. Rassouli Page 571
    Urological complications after kidney transplantation(Tx) have been reported by many transplant centers. Most of surgical teams have planned for ureteral stent to prevent these urological complications especially urinary tract obstruction. In this report we present a 40-year-old woman who received a kidney allograft from a living unrelated donor(LURD) in May 1999. Because of disused small bladder, indication for ureteral stent was proved. Renal Tx was done without any intra-operative complications, such as hypertension or abnormal bleeding, but urinary output decreased from 8500 ml/24 hrs on the first post-operative day to 300 ml/24 hrs and patient remained oligotenuric for two months. After 3 months the patient referred with maintenance hemodialysis(HD) and then ureteral stent was decided to be removed under local anesthesia which surprisingly led to brisk dialysis. Renal function test declined and patient was discharged with good functioning graft and remained normal after 3-year follow-up. We conclude that ureteral obstruction due to ureteral stent malposition must be considered as a differential diagnosis of renal allograft dysfunction.
    Keywords: Kidney Transplantation(Tx), Living Unrelated Donor(LURD), Hemodialysis(HD)
  • T. Fathi Najafi*, Jabarzadeh Ganjeh, S. Mojahedi Rezaian, S.R. Mazloom Page 577
    reast cancer is the most frequent cancer among women. Approximately one third of all cancers in women is breast cancer which has a high mortality rate and is second only to lung cancer in cancer related deaths in women. Unfortunately, during the past 50 years, the prevalence of breast cancer has been raised probably due to life style changes. Recently, the prevalence of this cancer in different areas of world ranges between 8 to 23 in every one hundred women. The prevalence in Iran has not been established yet, but some unpublished data from three academic centers related to Mashhad University have indicated that the prevalence of breast cancer raised in women during reproductive age is different and has not been clearly identified. In addition, the risk factors in different countries are not the same and our country has its specific risk factors that should be identified. The main aim of this research was the assessment of certain breast cancer riskfactors during reproductive age. This research was a descriptive-analytic and multi-variant study with two groups of case and control. The total number of participants in this research was 350 persons; 170 of them were in case and 180 in control group. Interview forms were used for the assessment of the problem. Results indicated that variables such as age, race(heredity), geographiclocationof residence, occupation and its duration, history of marriage, the age at first pregnancy, mensturac regularity, nulliparity, history of preterm labor, history of infertility, medical and surgical history, cigarette smoke exposure and x-ray exposure are some significant risk factors associated with breast cancer among premenopausal women living in Mashhad.
    Keywords: Breast Cancer, Risk Factors, Reproductive Age
  • M. Farhadi, Daneshi, A. Tabatabaii*, Sotoudeh, A.R. Salek Moghaddam, A.R. Shamshiri Page 587
    This study was conducted to investigate the role of cell immunity in adults suffering from chronic sinusitis who referred to Rasoul-e-Akram Hospital for endoscopic sinus surgery. CD3, CD4, CD8 & CD4/CD8 ratio in sinus mucosa of serum IgE level were all measured in the patients. The three studied groups were: chronic sinusitis with high serum IgE(28 cases), chronic sinusitis with normal range serum IgE(45 cases) and a control group with no sinusitis and normal serum IgE(10 cases). It was found out that chronic sinusitis occurred more often in persons with high serum IgE than normal range serum IgE(P=0.012). Females with serum IgE more than 100IU/ml, had a higher risk for chronic sinusitis compared to males(P=0.05, OR=2.8). CD3, CD4, CD8 counts and CD4/C 8 ratio had no correlation with age and serum IgE. CD4 to CD8 ratio in different anatomical regions of mucosa showed that CD4/CD8 in nasal cavity was greater than ethmoid sinus(2.6vs 1.9) and it was greater in ethmoid sinus than in maxillary sinus(1.9vs 0.9). Also, more CD8 lymphocytes were seen in maxillary sinus mucosa than ethmoid sinus mucosa and nasal cavity, but statistically there were no significant differences between these anatomical regions. CD3 cells in nasal cavity and CD4 cells in ethmoid sinus were greater than other regions. Number of CD4 cells were significantlyhigher in patients with nasal polyp than in others(P=0.002). Due to several affecting factors in cellular immunity in sinus mucosa, it is necessary to perform more detailed studies in this regard.
    Keywords: Chronic Sinusitis, CD4, CD8 Ratio, Serum IgE
  • A.H. Faghihi Kashani, S. Bitarafan, A. Zangeneh Kazemi, A. Kabir* Page 597
    Gallstone is one of the most common diseases in the human society. Risk factors for stone formation are age, race, female sex, underlying disease, obesity and smoking. Some studies have mentioned probable relationship between gallstones and diabetes. Because of the high prevalence of diabetes in our country, it was decided to assess the relationship between gallstone formation and diabetes mellitus. This analytic cross-sectional study was carried out on all of the hospitalized patients in Kashan in 1993 who had undergone a gall bladder ultrasonography. The cases were those patients whose sonography showed the gallstone(63 patients), and those who did not have any stones, were categorized in the control group(501 patients). In all of the patients age, sex, gallstone, diabetes history and the duration of diabetes(if any), were assessed. Data analysis was performed by SPSS 10.05 software, using Chi-squared test, t-test and the correlation coefficients. The mean age in the case group was 61.98(58-65.97) and in the control group 51.59(49.64-53.50) years old(P<0.001). Of 564 patients, 4.9% had diabetes out of whom 22%(14 patients) were in the case and 7%(39 patients) were in the control group. In 63 patients(11.2%), gallstone was diagnosed with sonography. Sex ratio and duration of having diabetes was the same in both case and control groups. There was a significant relationship between diabetes and gallstone(P<0.001, r=0.156). In this study and other similar ones, diabetes was an effective factor in forming gallstones. Matching for sex, duration of diabetes, age, BMI, LDL, HDL and family history all showed this relationship as well. Although there is a difference in the ratio of patients with gallstones and diabetes in various studies, there is an evidence of relationship between diabetes and gallstone in all of them. The probable mechanisms of stone formation in diabetic patients are: diabetic neuropathy, gall bladder motility defect and the increasing volume of gall bladder in diabetic patients.
    Keywords: Gallstone, Diabetes, Sonography
  • M. Fekrat, M. Kashanian*, Z. Saberi Page 605
    The objective of the present study was to evaluate the effective factors in irregular prenatal care. A cross-sectional study was performed on 800 healthy pregnant women who had prenatal care in our prenatal clinic and were in last month of their pregnancy. 400 women had regular prenatal care(at least 8 times visits according to health care records) and 400 women did not have regular prenatal visits. Age, occupation, number of pregnancies, race(Iranian or non Iranian), income level, place of residence(city or village), unwanted pregnancy and the level of education were recorded and compared in two groups. The two groups had statistically significant difference in terms of age(P<0.001), number of pregnancies(P<0.001), race(P<0.002), income level(P<0.005), place of residence(P<0.002), unwanted pregnancy(P<0.005) and education level(P<0.001). However, there was no significant difference between two groups in terms of occupation. Older age, more previous pregnancies, unwanted pregnancies, low education, low income and living in villages have essential importance in irregular and late prenatal care and render these groups as high risk in their pregnancies.
    Keywords: Regular Prenatal Care, Unwanted Pregnancy, High Risk Pregnancy
  • M. Firoozrai*, M. Nourbakhsh, M. Razzaghi Azar, A.H. Bastani Page 611
    Increasing evidence suggests that oxidative stress plays a major role in the pathogenesis of diabetes mellitus and the development of its chronic complications. The aims of this study were to investigate the susceptibility of erythrocyte lipids to oxidation and to evaluate antioxidant status in type 1 diabetic patients. Thirty-five young type 1 diabetic patients and 28 age and sex-matched healthy subjects were enrolled in the study. The susceptibility of erythrocytes to oxidation and the released malondialdehyde(MDA), erythrocyte glutathione level(GSH), erythrocyte glutathione peroxidase activity(GSH-Px) and total plasma antioxidants(FRAP) were measured and then compared in both diabetic patients and normal subjects. Results showed that FRAP and erythrocyte GSH content was significantly lower in diabetic patients than in control subjects. The activity of GSH-Px did not differ significantly from values obtained in healthy subjects. Susceptibility of erythrocyte lipids, MDA level, and MDA maximal release were significantly elevated in diabetic patients. The level of MDA was positively correlated with the age of subjects and also with FBS and HbA1c but negatively correlated with FRAP. The erythrocytes GSH content was positively correlated with duration of diabetes and negatively with FBS and HbA1c. FRAP was also negatively correlated with FBS and HbA1c. There was not any significant correlation between measured parameters and cholesterol, triglyceride and creatinine. Thus, it seems that diabetic patients undergo an important oxidative stress, which is related to glycemic control and they are more susceptible to oxidants probably because of disturbed antioxidant status.
    Keywords: Type 1 Diabetes Mellitus_Lipid Peroxidation_Malondialdehyde_Glutathione_Glutathione Peroxidase
  • M. Kashanian*, M. Raika Page 623
    The objective of the present study was to investigate the effect of calcium supplementation on prevention of pregnancy induced hypertension. A randomized clinical trial of calcium supplementation in pregnancy versus no Ca supplementation was performed on 400 primigravida with 20 completed weeks of pregnancy. 200 patients(Ca supplementation) and 200 patients(without Ca supplementation) were similar in age, weight, economic and occupational situation. In Ca supplementation group calcium gluconate was prescribed 2gr daily from 20th completed week of pregnancy. All the patients were followed monthly until 28th week of pregnancy and after that every 2 weeks until 36th week of pregnancy, then weekly until delivery and 24 hours after delivery. The rates of pregnancy induced hypertension(PIH), preterm delivery and cesarean section were evaluated. Two patients from control group and 6 patients from calcium supplementation group who did not have delivery in our hospital were excluded from the study. Of 198 patients in control group 10 cases(5.05%) and of 194 patients in calcium group, 4 patients(2.06%) had PIH which was a statistically significant difference(P<0.01). Preterm delivery and cesarean section did not have statistically significant difference in two groups. To conclude, Ca supplementation can reduce pregnancy induced hypertension and may prevent this dangerous complication of pregnancy.
    Keywords: Pregnancy Induced Hypertension, Preterm Delivery, Calcium Supplementation
  • M. Karami*, M.A. Ebrahimzadeh, P. Yousefi, K. Khani Page 629
    Poisoning is one of the major causes of morbidity and mortality in most countries. One of the most prevalent causes of poisoning is drug. Children with 1-5 years of age, youth with 12-30 and elderlies beyond 50 years are the most frequent age groups in poisoning. The aim of this study was to evaluate drug poisoning in Boo-Ali and Nimeh-Shaban Hospitals, which are poisoning centers in Sari. Existing data method was used to investigate the problems of drug poisoning in Sari. A total number of 194 acute drug poisoning cases in these hospitals were studied from 19th March 2000 to 20th March 2002. Results indicated that 65% of poisoned persons were adults and 35% were children. BDZ and TCA were the most prevalent drugs that induced poisoning to 25.5%. Non-drug poisoning was 28.4 % of total cases (e.g. opioids, hydrocarbons, chemical materials and so on). Data was compared in terms of sex, age of poisoned patients, type and agent of poisoning. This comparison indicated that the number of drug poisoning in females was generally greater than that of males,which was with the goal of committing suicide. Family quarrels, spiritual tensions, marriage troubles, unemployment, corruption, addiction of parents and lack of knowledge were the main problems causing intentional poisoning. Poisoning in children indicated lack of parental supervision. Public education, necessary prescription, hard or uneasy accessibility to drugs, suitable price and increase in knowledge concerning their side effects and replacement of drugs with high side effects with low ones have important roles in preventing accidental poisoning, specially in children. Changing prescription patterns with a shift from higher toxic tricyclic antidepressants to less toxic selective serotonin reuptake inhibitors is also recommended.
    Keywords: Drug Poisoning, Suicide, Hospital
  • M. Moshkgoo, Sh Rahimian Page 637
    The goal of this research was to investigate whether at appendectomy for uncomplicated appendicitis (neither gangrenous nor perforated), the coverage of anaerobes with metronidazole for prophylaxis of infectious comlications of appendectomy has any additional benefit. Appendicitis is the most frequent cause of acute abdomen that requires surgery. The two complications of appendectomy are wound infection and intra abdominal abcess which are, however, uncommon after uncomplicated appendicitis, (about 5% and 1% respectively) but important from epidemiologic aspect due to high number of performed appendectomies. Prophylaxis with antibiotics against gr+ and gr– and anaerobes is suggested for prevention of these two complications which includes cefazolin plus metronidazole or cefoxitin. However, the current problem is that metronidazole is relatively expensive and is not easily found and cefoxitin and cefotetan are not accessible in Iran. Therefore, none of these regimens is appropriate, accessible and inexpensive for wound infection prophylaxis and they are specially impractical in emergency situations. It is known that colonic anaerobes can almost never induce infection without companionship with aerobes thus, theoretically it is expected that if antibiotics are just given against aerobes, anaerobes need not to be covered (for prophylaxis not for established infection). This randomized clinical trial study was carried out on patients at Rasoul-e-Akram Hospital who were operated on with diagnosis of simple appendicitis in 2003. The patients were divided into two groups: a group who received anti-anaerobe antibiotic (cefazolin plus metronidazole) compared with another group who did not receive anti anaerobe antibiotic (only cefazolin). Overally, 100 patients with pathologically established simple appendicitis were evaluated (each group had 50 patients). At each group one patient had wound infection (overall 2%) and intra abdominal abcess was not seen in any of the patients. Mean age, weight and operation time was not statistically different in two groups. Therefore, considering that no additional advantage was seen with metronidazole in this study, it seems that coverage of anaerobes for prophylaxis of infectious morbidity in simple appendicitis is not necessary. On the other hand, percentage of wound infection with cefazolin was 2% in this study that approximates the reported percentages with other standard antibiotics (1.9% in a study with cefotetan). Thus, it seems that cefazolin alone is an appropriate antibiotic for prophylaxis of infectious morbidity at simple appendicitis. However, since sample size and percentage of observed complications are low, definitive conclusion needs other studies with higher sample sizes.
    Keywords: Uncomplicated Appendicitis, Wound Infection, Intra Abdominal Abcess, Cefazolin, Metronidazole
  • E. Malekan Rad*, N. Momtazmanesh Page 645
    Diarrheal diseases are the most common health problems in developing countries and have an important role in malnutrition of children. Zinc deficiency is usually present in patients with failure to thrive and diarrhea. The aim of this study was to evaluate the effect of a 14-day course of supplemental zinc administration in children with acute watery diarrhea and failure to thrive. This study was performed on 71 children, aged 12 to 36 months, with acute watery diarrhea and failure to thrive of two outpatient pediatric clinics of Kashan. Patients were enrolled into two groups (zinc group and control group). Duration of diarrhea and the average of diarrheal episodes were recorded. Data were analyzed by the use of Chi-squared test, odds ratio and unpaired t-test. Using t-test, this study showed that the average of diarrheal episodes was significantly lower in the zinc group (4.93 1.21vs. 8.61 1.92 respectively). Diarrhea more than seven days was not significantly lower in the zinc group (odds ratio= 0.617 and 95% CI=0.18-2.08) however, diarrhea more than fourteen days was significantly lower in the zinc group (Chi-square=4.512 and P value=0.034).
    Keywords: Acute Diarrhea, Zinc, Children
  • A. Mehrvar*, A.A. Abdi, B. Adeli Page 653
    Squamous Cell Carcinoma(SCC) is a rare disease. The main cause of SCC is a genetic deficiency in repairing DNA that has been damaged by ultraviolet(UV) radiation. Xeroderma pigmentosum is one of the diseases that occurs with genetic deficiency in children. The patient of the present study was a five-year-old girl who faced with brown ulcerated mass between her two eyebrows at the age of four. Xeroderma pigmentosum was diagnosed by biopsy when she was 6 months old. The ulcerated mass was SCC. Patients’ skin disorder was diagnosed to be xeroderma pigmentosum which is a genetic disease. Although the patient was five years old, she did not have appropriate weight and stature.
    Keywords: Squamous Cell Carcinoma(SCC), Xeroderma Pigmentasum, Deficiency in Repairing Damaged DNA
  • S. Nourbakhsh*, H. Tonkaboni, M. Asghaee, F. Hosseini, L. Vahed, A. Tabatabaee Page 659
    Despite advances in antiviral therapy over the past two decades, herpes simplex encephalitis(HSE) is still a serious illness with significant risks of morbidity and mortality. Mortality rate in untreated and treated patients is 70% and 19% respectively and more than 50% of survivors are left with moderate or severe neurologic deficits. However, with the advent of very sensitive noninvasive diagnostic methodologies, a subset of patients with a milder atypical presentation has been recognized. In this cross-sectional study, the frequency of HSE was described by PCR method in CSF of 71 children with meningoencephalitis who were admitted to pediatric ward of Rasoul-e-Akram and Mofid hospitals. The patients were selected by simple sampling. The most frequent findings on physical examination were fever and mental status abnormalities and meningismus was uncommon. The age of the studied patients with ME was 4.83±3.5(Range 1-15y) and male to female ratio was 42/29. HSV-PCR were positive in 5.6% and negative in 93% of patients. PCR is a fast and relatively simple in vitro method used to detect very few numbers of viruses in clinical specimens by means of a biochemical process that replicates minute quantities of viral DNA until detection is possible. No pathognomonic clinical findings were associated with HSE. Empiric treatment of patients with suspected HSE is recommended until a firm diagnosis is confirmed, since acyclovir is a relatively nontoxic drug and the prognosis for untreated HSE is so poor.
    Keywords: PCR, Herpes Simplex Virus Type 1(HSV1), HSE(Herpes Simplex Encephalitis), Meningoencephalitits(ME)
  • M. Noroozi*, F. Sattarzadeh Page 667
    This cross-sectional study was carried out on 23 patients who underwent total hip arthroplasty(THA) following unsuccessful treatment of femoral neck fracture. The goal of the present study was to determine the results of THA as a therapeutic choice for patients with failed treatment of femoral neck fracture and to compare the results of THA in two groups of treated patients with two different techniques: internal fixation of fracture and hemiarthroplasty(HA). Therefore, patients were divided into two groups depending on the treatment they had originally received: those treated by hemiarthroplasty and those who were treated by internal fixation of fracture(IF). In both groups the pain and disability were compared before and after the operation and the results were compared across the two groups. The obtained results showed that pain and disability were remarkably reduced and Harris Hip Score(HHS) remarkably improved, especially in the second group(P<0.05). Complications like bleeding during the operation or dislocation after the operation were more numerous in group 2, but on the whole their incidence was at an acceptable level. It is believed that THA can be a suitable option in managing the patients in whom the treatment of the femoral neck fracture is failed.
    Keywords: Total Hip Arthroplasty, Femoral Neck Fracture, Internal Fixation of Fracture(IF), Hemiarthroplasty(HA)