فهرست مطالب

Reproduction & Infertility - Volume:10 Issue: 3, 2009

Journal of Reproduction & Infertility
Volume:10 Issue: 3, 2009

  • تاریخ انتشار: 1388/08/03
  • تعداد عناوین: 8
|
  • کاظم محمد، علی اردلان صفحه 6
    زمینه و هدف
    این مقاله به مقایسه برآوردهای مطالعات مختلف درباره شیوع ناباروری اولیه در ایران می پردازد. تاکنون مطالعه ای به مرور و مقایسه تحقیقات انجام شده درباره اپیدمیولوژی ناباوری در کشور نپرداخته است.
    روش بررسی
    در این تحقیق منابع اینترنتی و فهرست پروژه های ملی تحقیقات مربوط به شیوع ناباروری اولیه طی دهه اخیر در ایران در معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سایر مراکز تحقیقاتی مرتبط بررسی شدند. در نهایت 2 مطالعه ملی با عناوین مطالعه ملی ناباروری (NIS) سال 1384 و مطالعه سلامت وبیماری (NHS) سال 1380 به علاوه مطالعه ناباوری اولیه در تهران سال 1379 به دلیل کیفیت طراحی برای این تحقیق لحاظ شدند.
    نتایج
    ناباروری اولیه فعلی در NHS 8/2% و در NIS 4/3% برآورد شد. شیوع ناباروری اولیه طول عمر در مطالعه تهران و NIS به ترتیب 9/21% و 9/24% برآورد شدند. حداقل شیوع ناباروری اولیه طول عمر در مطالعه تهران در سن ازدواج 27-19، 8/15% و در مطالعه NIS در سن ازدواج 26-21، 2/17% مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    انتخاب سئوالات پرسشنامه برای اندازه گیری شیوع ناباروری اولیه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. علاوه بر آن، تعریف دقیق صورت و مخرج کسر برآورد نیز بسیار مهم است. به طور متوسط 22-21% زنان ناباروری اولیه را در زمانی از ازدواج خود تجربه می کنند. بهترین سن ازدواج دختران ایرانی از نظر کمترین شانس مواجه شدن با ناباروری اولیه سن 27-20 سالگی است. در این سنین، کمترین نسبت زنان یعنی 18-16% ناباروری اولیه را تجربه می کنند.
    کلیدواژگان: اپیدمیولوژی ناباروری، ایران، ناباروری اولیه، ناباروری
  • مهیار استادکرم پور، لیلا برزگر یارمحمدی، محمدحسین مدرسی، سعید طالبی، رضا هادوی، احمدرضا محمودی، محمد مهدی آخوندی، حجت الله ربانی، محمود جدی تهرانی صفحه 8
    زمینه و هدف
    mTEX101، یک GPI-anchored پروتئین kD38 است که تنها در بیضه موش بیان می شود. عملکرد و ساختار mTEX101 دقیقا شناخته نشده است؛ اما به نظر می رسد در مسیر انتقال سیگنال به داخل سلول ایفای نقش می کند. ساخت آنتی بادی بر علیه پروتئین های اختصاصی سلول های ژرمینال بیضه جهت مطالعه فرآیند اسپرماتوژنز و باروری و بررسی نقش احتمالی این پروتئینها در سرطان به عنوان «Cancer Testis Antigens» از ارزش فوق العاده ای برخوردار است.
    روش بررسی
    ابتدا به روش RT-PCR کل RNA استخراج شده از بیضه سه موش بالغ تبدیل به cDNA شد. سپس با استفاده از پرایمرهای اختصاصی، ناحیه ORF ژن mTEX101 در بیضه موش تکثیر یافته و باند حاصله جهت TA Cloning در داخل پلاسمید pGEM-T Easy به کار رفت. پس از بررسی و تایید کلون های بدست آمده، قطعه کلون شده به یک وکتور بیانی، pET-28a() انتقال داده شد. در مرحله بعد، پروتئین نوترکیب mTEX101 در باکتری BL 21 (DE3) E. coli تولید گردید.
    نتایج
    پروتئین نوترکیب حاصل با وزن مولکولی kD27 با القا IPTG در باکتری ترانسفورم شده با پلاسمید pET-28a ()/mTEX101 تولید و حضور آن در تست وسترن بلات توسط آنتی بادی ضد پپتید mTEX101نشان داده شد.
    نتیجه گیری
    با تولید پروتئین نوترکیب mTEX101در این مطالعه، امکان تخلیص مطالعه، ساختار مولکولی این پروتئین و به کارگیری آن جهت تولید آنتی بادی میسر گردید.
    کلیدواژگان: اسپرماتوژنز، بیضه، پروتئین TES101، پروتئین نوترکیب، ژرم سل، سلول های ژرمینال
  • زهرا طیبی، سیدعلی رضا تقوی، شیرین شهبازی صفحه 9
    زمینه و هدف
    ایفای نقش والدی، تجربه بارداری و تولد فرزند در تمام طول تاریخ مورد توجه انسانها بوده است. اما در برخی از بیماری ها و برخی از اقدامات درمانی، دستیابی به این هدف به عنوان یک اقدام پرخطر محسوب می شود و مستلزم مراقبت مضاعف، تخصصی و چندرشته ای تیم درمان است. گیرندگان پیوند کبد نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در این مقاله دو مورد بارداری موفقیت آمیز در گیرندگان پیوند کبد در ایران گزارش می شود.
    معرفی موردها: مورد اول خانمی 34 ساله و مبتلا به بیماری ویلسون است که در سال 1381 در مرکز آموزشی درمانی نمازی شیراز تحت عمل پیوند کبد قرار گرفت. زمان لقاح 7 سال پس از پیوند بود. در طول دوران بارداری درمان با سرکوب کننده ها به استثنای میکوفنولات مافتیل، دارای منع مصرف مطلق در دوران بارداری ادامه داشت. در طول دوران بارداری، بیمار توسط اعضای تیم پیوند و همچنین پزشک متخصص زنان پیگیری می شد و خوشبختانه عارضه قابل توجهی بروز نکرد و عملکرد کبد در زمان بارداری مطلوب بود. بیمار در هفته 38 بارداری به شیوه سزارین زایمان کرد. نوزاد دختر سالم با وزن g2480 و نمره آپگار قابل قبول بود که هیچ عارضه زودرس و هیچ گونه ناهنجاری مادرزادی در نوزاد متولد شده گزارش نشد. مورد دوم خانمی 31 ساله بودکه اولین زایمان خود را تجربه می کرد. بیمار سال 1381 در شیراز تحت پیوند کبد قرار گرفته بود و7 سال پس از پیوند باردارشد. دوران بارداری به خوبی و بدون هیچ مشکلی سپری شد و نوزاد پسر با وزن g3100 و نمره آپگار قابل قبول متولد شد.
    نتیجه گیری
    با افزایش میزان بقای گیرندگان پیوند و همچنین افزایش تعداد گیرندگان پیوند در دوره سنی باروری و نیاز این افراد در سن باروری به صاحب فرزند شدن، نیاز به آگاهی و هوشیاری تیم پیوند در ارتباط با عوامل مرتبط به بارداری در گیرندگان پیوند اعضاء الزامی به نظر می رسد. براساس دو مورد فوق و سایر موارد گزارش شده در سراسر جهان امکان بارداری و زایمان موفق برای این افراد وجود دارد ولی این بیماران در زمان بارداری باید توسط تیمی هماهنگ شامل متخصصین باروری و کبد و گوارش تحت مراقبت و نظارت ویژه قرار گیرند.
    کلیدواژگان: پیوند کبد، بارداری، سرکوبی سیستم ایمنی، میکوفنولات مافتیل، سیکلوسپورین، تاکرولیموس
  • بینیتا گوسوامی، سوپراوا پاتل، آلپانا ساکینا، مایناک چاترجی، بی سی کاونر صفحه 12
    زمینه و هدف
    افزایش تعداد افراد دارای هورمون TSH با مقادیر طبیعی حد بالا، همراه با مقادیر افزایش یافته آنتی تیروپراکسیداز که به طور نسبی عملکرد جبران شده تیرویید را نشان می دهد در زنان نابارور بیشتر مشاهده می شوند. این موارد محققین این مطالعه را ملزم ساخت که تحقیق جامعی از محور تیرویید- هیپوفیز به عمل آورند و از آنجاییکه احتمال دارد برخی از بیماران، تابلوی بالینی هیپوتیروییدی را علیرغم دارا بودن TSH و تیروکسین آزاد (FT4) طبیعی نشان دهند این مطالعه به منظور بررسی اثرات وضعیت غدد تیرویید بر عملکرد و چگونگی عادات ماهیانه و باروری انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه 160 زن با مشکل باروری اولیه مراجعه کننده به بیمارستان MAMC در دهلی نو برای بررسی هورمونی مورد مطالعه قرار گرفتند. هشتاد خانم همسن و دارای وضعیت اقتصادی اجتماعی مشابه به عنوان کنترل در نظر گرفته شدند. ارتباط بین عملکرد تیرویید و سطح سرمی پرولاکتین، LH و FSH و وضعیت عادات ماهیانه آنها بررسی شد.
    نتایج
    اکثر زنان بارور و نابارور یوتیرویید بودند. در گروه افراد نابارور، شیوع خام هیپوتیروییدی کمی بیشتر از جمعیت عمومی بود. ارتباط معنی داری بین TSH سرم و مقادیر پرولاکتین در افراد نابارور وجود داشت. اختلالات قاعدگی (به طور عمده اولیگومنوره)، در60% زنان نابارور گزارش شد و هیپرپرولاکتینیما در 41% زنان نابارور و در 15% گروه کنترل مشاهده شد. زنان نابارور دارای هیپوتیروئیدی، به طور قابل توجهی دارای مقادیر بالاتری از پرولاکتین نسبت به افراد دچار هایپرتیروئیدی یا یوتیروئید بودند. ارتباط قابل توجهی بین الگوهای قاعدگی غیرطبیعی و سیکل های بدون تخمک گذاری در معاینه رحم افراد نابارور با مقادیر افزایش یافته وجود داشت.
    نتیجه گیری
    احتمال بروز اختلالات تیروئید در زنان نابارور نسبت به زنان بارور بیشتر است. همچنین پرولاکتینمی در زنان نابارور از شیوع بیشتری برخوردار است.
    کلیدواژگان: سیکل بدون تخمک گذاری، هیپرپرولاکتینمی، ناباروری، اختلالات قاعدگی، هورمون های تیروئیدی، آنتی تیروپراکسیداز
  • منیژه پیردل، لیلا پیردل صفحه 23
    زمینه و هدف
    درد زایمان یکی از شدیدترین دردهایی است که زنان در طول زندگی خود تجربه می کنند. محیط بر تجربه مادر از درد موثر است. تنش و اضطراب ناشی از بحران بارداری و زایمان، با بستری شدن مادر در بیمارستان و همراهی این پدیده با بسیاری دیگر از عوامل استرس آور تشدید می شود و می تواند بر شدت درد زایمان موثر باشد. هدف این مطالعه بررسی جنبه های منحصر به فرد از پدیده استرس، به ویژه ارتباط بین عوامل محیطی و درک درد در بین زنان زایمان کرده بود.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقایسه ای است که در بیمارستان آموزشی درمانی الزهراء تبریز در سال 86-1385 بر روی 300 نفر از زنان نخست زا و 300 نفر از زنان چندزا که به روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند با روش مصاحبه انجام گرفت. ابزار مورد استفاده پرسشنامه بود و درد زایمان نیز با استفاده از مقیاس دیداری درد (VAS) سنجیده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار win SPSS.13/ و آزمون های آماری تی استیودنت و همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    همبستگی مثبت معنی داری بین درد زایمان و استرس ناشی از عوامل محیطی در زنان نخست زا (01/0p<، 16/0r=) و زنان چندزا (05/0p<، 22/0r=) به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که در پرسش عوامل تنش زا طی دوره زایمان اکثر زنان نخست زا، تعداد زیاد بیماران بستری (70%) و عدم آزادی حرکت در اتاق درد (67%) و اکثر زنان چندزا سر و صدای زیاد در بخش لیبر و زایمان (84%) و محدودیت دریافت مایعات و غذا در طی لیبر (78%) را به عنوان عوامل با درجه تنش زایی بالا ذکر کردند.
    نتیجه گیری
    از آنجایی که بستری شدن مادر در بیمارستان و اجرای تکنیک های تشخیصی و مراقبتی حین زایمان و محیط زایمان بر درک مادر از درد موثرند، با بهره گیری از یافته های این پژوهش می توان کادر درمانی را در جهت تخفیف هر چه بیشتر درد زایمان از طریق کاهش عوامل استرس زا به ویژه عواملی که بیشتر تنش زا بوده اند یاری نمود.
    کلیدواژگان: عوامل محیطی، استرس، درد زایمان، نخست زا، چندزا، درک درد
  • شیدا همتی، محمود جدی تهرانی، ابراهیم ترک آبادی، جمیله قاسمی، گلناز کاظمی صفت، پریوش دانش، لیلا برزگر یارمحمدی، محمد مهدی آخوندی، محمد مهدی آخوندی، امیرحسن زرنانی صفحه 83
    زمینه و هدف
    سلول های بیان کننده ایندول آمین 2 و 3 دی اکسیژناز (IDO) در سطح تماس مادر-جنین از طریق کاتابولیسم تریپتوفان موجب حفاظت جنین نیمه بیگانه در برابر سیستم ایمنی مادر می شوند. در این مطالعه، موقعیت بیانی IDO در دستگاه تولیدمثل و جفت موش در تمام دوران بارداری به روش ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در هر مرحله از بارداری سه موش حامله 8 تا 12 هفته ای مطالعه شد. موش های حامله سینرژیک به منظور تشخیص بارداری از نظر پلاک واژینال مورد معاینه قرار گرفت. بارداری با تشخیص اسپرم در اسمیر واژینال تایید شد. در روزهای دوم، دوازدهم و هجدهم، رحم و لوله فالوپ خارج شده و بیان IDO در اندومتر، جفت و لوله فالوپ به روش ایمونوهیستوشیمی با استفاده از آنتی بادی پلی کلونال ضد IDO بررسی شد.
    نتایج
    براساس نتایج حاصل IDO در سطح تماس مادر-جنین در طول بارداری به صورت مستمر بیان می شود. در اندومتر، بیان IDO فقط به سلول های اپی تلیالی غددی و مجرایی محدود می شد. سلول های موجود در نواحی اتصالی و لابیرنت جفت نیز بیان بالایی از IDO را نشان دادند.
    نتیجه گیری
    بیان IDO در سطح پروتئین در موش های باردار در تمام دوره بارداری آنها نشان دهنده نقش این پروتئین در حفظ بارداری می باشد. براساس مورد مطالعات انجام شده این نخستین بار است که بیان IDO در سطح تماس مادر-جنین به هنگام بارداری موش گزارش می شود.
    کلیدواژگان: دسی جوا، اندومتر، ایمونوهیستوشیمی، ایندول آمین 2 و 3 دی اکسیژناز، لوله فالوپ، بارداری، جفت
  • سپیده جباری، محمدرضا صادقی، محمد مهدی آخوندی، آزاده ابراهیم حبیبی، ناصر امیرجنتی، نیکنام لک پور، لیما اصغرپور، علی متولی زاده اردکانی صفحه 91
    زمینه و هدف
    در پستانداران، اسپرم بلافاصله پس از انزال قادر به بارور کردن تخمک نیست؛ بنابراین اسپرم باید تغییرات مولکولی و بیوشیمیایی به نام ظرفیت یابی را طی کند. در طول ظرفیت یابی، مسیرهای داخل سلولی انتقال پیام فعال شده و در نهایت منجر به افزایش فسفریله شدن در تیروزین پروتئین های سلول اسپرم می شوند. فسفریله شدن اسید آمینه تیروزین در پروتئین های اسپرم، نقش مهمی در ظرفیت یابی اسپرم از قبیل افزایش تحرک، برهم کنش با زونا پلوسیدا و واکنش آکروزومی ایفاء می کند. ارزیابی الگوی فسفریله شدن تیروزین در پروتئین های اسپرم به منظور شناخت بیشتر مکانیسم مولکولی باروری و علل اختلال در فعالیت های اسپرم افراد مبتلا به تراتواسپرمی مهم است. هدف از این مطالعه شناسایی الگوی فسفریله شدن تیروزین در پروتئین های اسپرم افراد نرمواسپرمی و افراد مبتلا به تراتواسپرمی و نابارور مراجعه کننده به مرکز درمان ناباروری ابن سینا در تهران بود.
    روش بررسی
    مایع منی افراد نرمواسپرمی و تراتواسپرمی نابارور جمع آوری و اسپرم با استفاده از سانتریفیوژ گرادیان Percoll از مایع منی جدا شد. سپس این سلولها در محیط کشت Ham’s F-10 حاوی BSA 3%، در دمای 37° C و CO2 5% برای مدت 6 ساعت برای ظرفیت یابی قرار گرفتند. پروتئین های استخراج شده از اسپرم با استفاده از روش SDS-PAGE، قبل و پس از ظرفیت یابی بررسی شدند. به منظور ارزیابی الگوی فسفریله شدن تیروزین در پروتئین های اسپرم از تکنیک وسترن بلات و آنتی بادی اختصاصی بر علیه تیروزین های فسفریله شده استفاده شد.
    نتایج
    نتایج حاصل از وسترن بلات نشان داد: 1) قبل از ظرفیت یابی حداقل 6 باند پروتئینی فسفریله شده در اسپرم افراد نرمواسپرمی شناسایی شد. اما چنین باندهایی در نمونه های افراد مبتلا به تراتواسپرمی قبل از ظرفیت یابی قابل شناسایی نبود. 2) به نظر می رسد در طول ظرفیت یابی شدت فسفریله شدن تیروزین در افراد نرمواسپرمی نسبت به افراد تراتواسپرمی افزایش یافته است.
    نتیجه گیری
    این یافته ها برای اولین بار نشان می دهند و پیشنهاد می کنند که تفاوت در نوع پروتئینها و کاهش فسفریله شدن تیروزین در پروتئین های اسپرم در مردان مبتلا به تراتواسپرمی ممکن است منجر به اختلال در ظرفیت یابی و در نتیجه کاهش میزان قدرت باروری اسپرم در این افراد گردد.
    کلیدواژگان: اسپرم، ظرفیت یابی، ناباروری مردان، نرمواسپرمی، تراتواسپرمی، فسفریلاسیون تیروزین
  • فرخنده پوراسماعیلی، طاهره خلیلی، محمود جدی تهرانی، مژگان بنده پور، جمیله قاسمی، فاطمه صالحی نیا صفحه 199
    زمینه و هدف
    یکی از پروتئین های اختصاصی متصل شونده به اسیدهای چرب سلول های جنسی در بیضه PERF15 است که در ابتدا در پستانداری مانند رت کشف گردید. این پروتئین از پر تراکم ترین پروتئین های ناحیه اطراف هسته در اسپرم رت است. بررسی محتوی mRNA در بیضه نشان داد کهmRNA ژن کدکننده آن، منحصرا در سلول های میوزی و پس از میوزی بیان می شود. هدف از مطالعه حاضر، تعیین توالی و کلون نمودن PERF15 انسانی می باشد.
    روش بررسی
    به منظور تکثیر ژن انسانی با استفاده از آنالیز کامپیوتری و براساس توالی های ژن انسانی پروتئین 9 (کد دستیابی XM-378035) دو پرایمر اختصاصی طراحی گردید. پس از انجام PCR و الکتروفورز محصول به دست آمده و تعیین توالی آن، ژن به دست آمده در حامل مناسب کلون گردید.
    نتایج
    نتایج PCR یک باند 3 کیلو بازی را نشان داد. استخراج این قطعه از ژل، تعیین توالی با استفاده از روش تعیین توالی مستقیم و پرایمرهای اختصاصی ژن، هضم آنزیمی آن با کمک PvuII و مطابقت این ژن با توالی ژن موجود در DNA Data base به طور کامل تایید نمود که این قطعه متعلق به PERF15 انسانی است که تحت عنوان پروتئین 9 نامگذاری شده است. ژن PERF15 انسانی 4 اگزون و 3 اینترون دارد. اگزون اول 24 اسید آمینه، اگزون دوم 57 اسید آمینه، اگزون سوم 34 اسید آمینه، و اگزون چهارم 17 اسید آمینه را کد می کند. سه اینترون این ژن به ترتیب از 2113، 461 و 168 نوکلئوتید تشکیل شده اند.
    نتیجه گیری
    علیرغم همولوژی موجود بین نواحی اگزونی و توالی های مرزی اگزون- اینترونی، ژن انسانی از نظر اندازه و توالی های مربوط به اینترونها با دو ژن همولوگ خود در رت و موش متفاوت است. با توجه به میزان بالای همولوژی این ژنها می توان عملکرد مشابهی را برای آنها فرض نمود که منوط به انجام آزمایش های بیشتر است.
    کلیدواژگان: PERF15، اسپرم، اسپرماتوژنز، بیضه، پروتئین های متصل شونده به اسیدهای چرب، تعیین توالی، کلونینگ
|
  • Kazem Mohammad, Ali Ardalan Page 6
    Introduction
    This article compares the prevalence of primary infertility in Iran estimates provided by different studies. No other study had provided a review about the researches related to epidemiology of infertility in the country.
    Materials And Methods
    A literature review was undertaken using the scientific resources on the internet and the list of national projects obtained from Deputy of Research and Technology, of Iran Ministry of Health and Medical Education (MOH & ME) and relevant research centers. These resources were attentively reviewed to find about national studies on the epidemiology of primary infertility in Iran during the last decade. Based on their design quality, the National Infertility Study (NIS) (2004-2005), National Health Survey (NHS) (2001) and Tehran Study (1997) were considered for the research.
    Results
    Current primary infertility estimated by National Health Survey (NHS) was 2.8% and by National Infertility Survey (NIS) 3.4%. Tehran study and NIS estimated the prevalence of lifetime primary infertility to be 21.9% and 24.9%, respectively. The minimum prevalence of lifetime primary infertility was found to be 15.8% for the marriage age of 19-27 by Tehran study and 17.2% for the marriage age of 21-26 by NIS.
    Conclusion
    On the average, 21-22% of women experience primary infertility during their marital life. The best age of marriage for women in Iran seems to be 20-27 years. At this age group, the lowest number of women (16-18%) would experience primary infertility.
    Keywords: Infertility, Iran, Primary infertility
  • Leila Barzegar Yarmohammadi, Mohammad Hossein Modarresi, Saeed Talebi, Reza Hadavi, Mahyar Ostad Karampour, Ahmad Reza Mahmoudi, Mohammad Mehdi Akhondi, Hodjattallah Rabbani, Mahmood Jeddi, Tehrani Page 8
    Introduction
    Production of antibodies against specific proteins of testis germ cells is of great significance for the investigation of processes involved in spermatogenesis, study of infertility problems and determination of the probable role of these proteins as cancer-testis antigens. Murine Testis Specific Recombinant Protein 101 (mTEX101) is a 38kDa, GPI-anchored protein which is expressed in testis germ cells of adult mice but it seems to be absent in other tissues. The structure and function of mTEX101 is not completely understood yet, but it is speculated that it may transduce biochemical signals into the cytoplasm since mTEX101 does not have an intracellular domain but the precise mechanisms are still ambiguous.
    Materials And Methods
    RNA was extracted from three adult mice testis. The RNA was used in RT-PCR, employing a pair of specific primers for mTEX101 ORF region. TA-cloning technique was performed by the insertion of mTEX101 into a pGEM-T Easy Vector, followed by its subcloning into a His-tagged expression vector, pET-28a (). The recombinant mTEX101 was then produced by transfection of the expression vector into BL 21 (DE3) E. coli strain.
    Results
    A recombinant protein, weighing 27kDa, was produced upon IPTG-induction of the bacterial host. The presence of mTEX101 protein was detected through Western blot analysis by anti-mTEX101 peptide antibodies.
    Conclusion
    We produced mTEX101 recombinant protein that could be used for the production of mono and polyclonal antibodies.
    Keywords: Antibody production, Gametogenesis, Germ cells, Recombinant protein, Spermatogenesis, TES101 protein mouse, Testis, Glycoprotein
  • Zahra Tayebi, Seyyed Alireza Taghavi, Shirin Shahbazi Page 9
    Introduction
    Pregnancy and parenting have been part of human life throughout history and liver transplant recipients are not any exception. This paper reports successful pregnancies in two liver transplant recipients in Iran.
    Case Presentation
    The first case was a 34-year old woman who had undergone orthotopic liver transplantation (OLT) at Shiraz Namazi Educational Hospital in 2002. She decided to get pregnant seven years after the operation. During pregnancy, immunosuppressive therapy continued, except Mycophenolate Mofetil which has an absolute contra-indication in pregnancy. The patient was followed up during pregnancy by the transplant team as well as a gynecologist. She faced no significant complications and the liver function was stable during pregnancy. She later underwent a Cesarean section in the 38th week of gestation and the newborn was a healthy girl weighing 2480g with an Apgar score of 8 at the time of birth. There were no evidences of prematurity or structural abnormalities in the newborn. The second case was a 31-year old primipara who had received an orthotopic liver transplant (OLT) in Shiraz in 2002. She had a smooth pregnancy without any complications and the newborn was a boy weighing 3100g with Apgar scores of 8 and 10 at the time of birth and 5 minutes thereafter, respectively.
    Conclusion
    As the number of transplant recipients is growing along with the number of recipients who are in their fertility years, it is vital to ensure a proper medical care by a coordinated multidisciplinary team during pregnancy.
  • Binita Goswami, Suprava Patel, Mainak Chatterjee, B.C. Koner, Alpana Saxena Page 12
    Introduction
    The increased prevalence of upper normal limit of TSH and raised anti-thyroperoxidase antibody titer indicate, relatively more frequent occurrence of compensated thyroid function in infertile women. This finding necessitates considering such cases for a thorough investigation of pituitary-thyroid axis. In addition, as some patients may exhibit the clinical picture of hypothyroidism despite normal TSH and free thyroxin (FT4) concentrations, this hospital-based study was undertaken to review the impact of thyroid status on the menstrual function and fertility of the subjects.
    Materials And Methods
    In this study, we investigated 160 women with primary infertility who attended the Biochemistry department, Maulana Azad Medical College (MAMC), New Delhi for hormonal evaluations. Eighty fertile women with similar age and socioeconomic status were enrolled as the controls. The association between thyroid dysfunction and levels of serum prolactin, LH and FSH as their menstrual status were reviewed.
    Results
    The majority of the infertile and fertile women were euthyroid. In infertile group, the crude prevalence of hypothyroidism was slightly higher in the infertile group in comparison with that of the general population. There was a positive correlation between serum TSH and prolactin levels in the infertile subjects. Menstrual disorders (mainly oligomenorrhea), were reported by about 60% of the infertile women. Hyperprolactinemia was depicted in 41% of the infertile women while it was only 15% in the control group. The infertile women with hypothyroidism had significantly higher prolactin levels when compared to the subjects with hyper- or euthyroidism. There was a significant association between abnormal menstrual patterns and anovulatory cycles, as observed on endometrial examination of infertile subjects with raised serum prolactin levels.
    Conclusions
    There is a greater propensity for thyroid disorder in infertile women than the fertile ones. There is also a higher prevalence of hyperprolactinemia in infertile patients.
    Keywords: Anovulatory cycles, Hyperprolactinemia, Infertility, Menstrual disturbances
  • Shayda Hemmati, Mahmood Jeddi, Tehrani, Ebrahim Torkabadi, Jamileh Ghasemi, Golnaz Ensieh Kazemi Sefat, Parivash Danesh, Leila Barzegar Yarmohammadi, Mohammad Mehdi Akhondi, Amir Hassan Zarnani Page 83
    Introduction
    The cells expressing Indoleamine 2, 3-dioxygenase (IDO) in feto-maternal interface mediate tryptophan catabolism, hence protect allogeneic fetus from lethal rejection by maternal immune responses. In this study, we report immuno-localization of IDO cells in murine reproductive tract and placenta throughout mouse pregnancy by immunohistochemistry.
    Materials And Methods
    Syngeneic pregnant mice were examined for vaginal plug to discover about their state of pregnancy. A total of three pregnant mice were examined at each stage.The examination was further confirmed by the detection of sperm in vaginal smear. On the gestational days of 2nd, 12th and 18th, the uterus and oviduct were removed and expression of IDO was investigated in the endometrium, placenta and oviduct by immunohistochemistry.
    Results
    Our results showed that IDO is expressed consistently in feto-maternal interface throughout pregnancy. In endometrium, expression of IDO was predomin-antly confined to luminal and glandular epithelial cells. Cells at junctional and labyrinth zones of placenta showed strong IDO immunoreactivity as well.
    Conclusion
    Expression of IDO at the protein level in reproductive tract of pregnant mice during entire periods of gestation points to its potential protective role in maintenance of pregnancy. In our knowledge this is the first report of expression of IDO in feto-maternal phase during murine pregnancy.
    Keywords: Decidua, Endometrium, Immunohistochemistry, Indolamine 2, 3, dioxygenase, Placenta, Pregnancy, Tolerance
  • Sepideh Jabbari, Mohammad Reza Sadeghi, Mohammad Mehdi Akhondi, Azadeh Ebrahim Habibi, Naser Amirjannati, Niknam Lakpour, Lima Asgharpour, Ali M. Ardekani Page 91
    Introduction
    In mammalian system, spermatozoa are not able to fertilize the oocyte immediately upon ejaculation, thus they undergo a series of biochemical and molecular changes which is termed capacitation. During sperm capacitation, signal transduction pathways are activated which lead to protein tyrosine phosphorylation. Tyrosine phosphorylated proteins have an important role in sperm capacitation such as hyperactive motility, interaction with zona pellucida and acrosome reaction. Evaluation of tyrosine phosphorylation pattern is important for further understanding of molecular mechanisms of fertilization and the etiology of sperm dysfunctions and abnormalities such as teratospermia. The goal of this study is to characterize tyrosine phosphorylation pattern in sperm proteins isolated from normospermic and teratospermic infertile men attending Avicenna Infertility Clinic in Tehran.
    Materials And Methods
    Semen samples were collected and the spermatozoa were isolated using Percoll gradient centrifugation. Then the spermatozoa were incubated up to 6h at 37C with 5% CO2 in 3% Bovine Serum Albumin-supplemented Ham’s F-10 for capacitation to take place. The total proteins from spermatozoa were extracted and were subjected to SDS-PAGE before and after capacitation. To evaluate protein tyrosine phosphorylation pattern, western blotting with specific antibody against phosphorylated tyrosines was performed.
    Results
    The results upon western blotting showed: 1) at least six protein bands were detected before capacitation in the spermatozoa from normospermic samples. However, comparable levels of tyrosine phosphorylation was not observed in the spermatozoa from teratospermic samples. 2) The intensity of protein tyrosine phosphorylation appears to have been increased during capacitation in the normospermic relative to the teratospermic group.
    Conclusion
    For the first time, these findings demonstrate and suggest that the differences in the types of proteins and diminished tyrosine phosphorylation efficiency in sperm from teratospermic men may be responsible for their compromised capacitation and low fertilization success rates.
    Keywords: Capacitation, Male infertility, Normospermia, Sperm, Spermatozoa, Tyrosine phosphorylation, Teratospermia
  • Farkhondeh Pouresmaeili, Tahereh Khalili, Mahmood Jeddi, Tehrani, Mojgan Bandehpour, Jamileh Ghasemi, Fatemeh Salehi, Niya Page 199
    Introduction
    PERF15 is a testicular germ-cell specific fatty-acid binding protein (FABP) isolated from mammals, originally from rats. It encodes one of the most abundant proteins of rat spermatozoa localized in the perinuclear theca. Northern blot analysis has demonstrated that rat PERF15 mRNA is exclusively transcribed during meiosis and post-meiosis. In this study, we cloned and sequenced human PERF15 gene.
    Materials And Methods
    According to the open reading frame of automated computational analysis of Homo sapiens similar to testis fatty acid binding protein nine, two specific Primers were designed to amplify human PERF15 gene. To confirm the identity of the amplified gene, PCR products of PERF15 were cloned into appropriate plasmid vectors followed by sequencing of the inserts.
    Results
    A unique band of ~3kb was obtained after PCR amplification. Restriction enzyme digestion using PvuII confirmed that the fragment was related to PERF15. Gene alignment, direct sequencing and application of specific primers to the gene showed 100% similarity between this gene and the computational data by gel extraction of the ~3 kb band. The human PERF15 gene contained four exons and three introns. Exons one, two, three and four, respectively, coded for 24, 57, 34 and 17 amino acids. The existing three introns were composed of 2113, 461, and 168 nucleotides.
    Conclusion
    In spite of the homology between exonic regions and exon-intron boundaries of human PERF15 gene and that of animals, human PERF15 gene is different in size and sequence from corresponding introns in rat and murine PERF15.
    Keywords: Cloning, Fatty acid binding protein, Fertilization, PERF15, Testis genes