فهرست مطالب

نشریه دانشور پزشکی
پیاپی 70 (شهریور 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/06/11
  • تعداد عناوین: 14
|
  • سیدمحمدباقر اخوی راد، شیوا رفعتی، حاجیه برنا، فرید زائری، مریم صفابخش صفحه 1
    مقدمه
    هیپوتیروئیدی در گروه سنی نوزادان با شیوع جهانی یک در 4000 تولد زنده از لحاظ آثار جبران ناپذیری که بر تکامل مغزی و بهره هوشی می گذارد از اهمیت خاصی برخوردار است. از آن جا که 90 درصد نوزادان مبتلا بدون علامت هستند، غربالگری نوزادان توصیه می شود. زردی طول کشیده شاید زودرس ترین علامت بیماری باشد.
    روش کار
    این بررسی یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی با هدف تعیین فراوانی هیپوتیروئیدی میان 402 نوزاد مبتلا به هیپربیلی روبینمی غیرمستقیم بستری در بیمارستان شهید مصطفی خمینی طی یک سال است. پس از روز سوم تولد، آزمون های تیروئیدی شامل 4T و TSH روی نمونه خون وریدی نوزاد انجام پذیرفت. ملاک تعیین هیپوتیروئیدی TSH بالای 20 میکرویونیت در میلی لیتر و 4T کم تر از 10 میکروگرم در دسی لیتر بود.
    یافته ها
    از 402 نوزاد ایکتریک بستری 51 درصد مذکر و 49 درصد مؤنث بودند. بررسی آزمون های تیروئیدی نشان داد که 10 نوزاد (شامل 5 دختر و 5 پسر) به هیپوتیروئیدی مبتلا هستند که 5/2 درصد جمعیت مورد مطالعه (معادل 25 در هزار) را تشکیل می داد. با برقراری آزمون های آماری بین جنس، سن، و وزن نوزادان و ابتلا به هیپوتیروئیدی ارتباط معنا داری مشاهده نشد. آزمون دقیق فیشر با مقدار 22/3OR= نشان داد که احتمال ابتلای یک نوزاد با بیلی روبین بیش تر از mg/dL20 به هیپوتیروئیدی تقریبا 2/3 برابر همین احتمال برای یک نوزاد با بیلی روبین کم تر یا مساوی mg/dL20 است.
    نتیجه گیری
    هیپوتیروئیدی در بین نوزادان مبتلا به زردی شیوع نسبتا بالایی دارد و اگر تشخیص زودتر و درمان سریع تر انجام شود تاثیر بر روی ضریب هوشی کودک کم تر خواهد بود. لذا انجام آزمون 4T و TSH پس از سه روزگی در نوزادان زرد و با بیلی روبین بیش تر یا مساوی 20 توصیه می شود.
    کلیدواژگان: فراوانی، نوزاد، هیپربیلی روبینمی غیرمستقیم، زردی، هیپوتیروئیدی
  • زهرا تهیدست اکراد، آذر دربندی، محمد مهدی عطارپوریزدی، شهرام دانش دوست صفحه 5
    مقدمه و هدف
    آنچه به عنوان آلودگی منابع آب یونیت های دندان پزشکی از حدود سی سال پیش مطرح شده در پی بروز عفونت های وخیم در بین افراد دچار ضعف سیستم ایمنی اهمیت بیش تری یافته است. این مطالعه به دنبال آخرین توصیه های ADA جهت کنترل میزان آلودگی آب یونیت های دندان پزشکی (تا حد CFU/ml 200) شکل گرفت.
    هدف
    هدف این تحقیق بررسی یونیت های دانشکده دندان پزشکی شاهد از نظر میزان آلودگی باکتری های گرم منفی در منابع آب آن ها و ارائه روشی برای کنترل مؤثر آن است.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق که به صورت توصیفی با روش مشاهده انجام گرفت، جامعه مورد بررسی 20 یونیت فعال دارای قسمت های پوار آب و شیر دستشویی سالم بودند که به طور تصادفی از بخش های دانشکده دندان پزشکی شاهد انتخاب شدند. نمونه ها از پوار آب و شیر دستشویی در لوله های استریل جمع آوری شد. پس از 1 دقیقه فلاشینگ، مجدد نمونه دیگری بعد از 5 دقیقه فلاشینگ، نمونه بعدی از پوارهای آب جمع آوری شد. تمام نمونه ها در محیط میولر هینتون آگار (Mueller Hinton Agar) کشت و به مدت 72 ساعت در دمای 37 درجه سانتی گراد در انکوباسیون قرار داده شد و پس از آن، کلنی های ظاهر شده شمارش شدند. برای مقایسه آماری نتایج از آزمون «تی» استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین آلودگی برای نمونه های پوار آب CFU/ml 105 * 47/4 و برای نمونه های شیر دستشویی CFU/ml 104 * 89/2 بود که این اختلاف از نظر آماری معنا دار بود (05/0p<). همچنین پس از 1 دقیقه و 5 دقیقه فلاشینگ میزان متوسط آلودگی به ترتیب CFU/ml 103* 8/2 و CFU/ml 49 بود که این مقادیر نیز از نظر آماری با نمونه های اولیه تفاوت قابل توجهی دارد (05/0p<).
    نتیجه گیری
    با توجه به این نتایج دندان پزشکان باید همواره به حضور تعداد قابل توجهی میکروارگانیسم در منابع آب یونیت ها توجه داشته باشند و خصوصا در بیماران دارای شرایط خاص آن را مدنظر قرار دهند. در این زمینه روش فلاشینگ از مؤثرترین و عملی ترین شیوه های کاهش این آلودگی است.
    کلیدواژگان: آب یونیت دندان پزشکی، آلودگی باکتریال، بیوفیلم
  • مریم حاجی قاسم کاشانی، تقی الطریحی، منصوره موحدین صفحه 11
    مقدمه و هدف
    بیماری پارکینسون، یک نوع تخریب پیشرونده سیستم عصبی مرکزی است که در اثرآپوپتوز نورون های دوپامینرژیک بخش متراکم جسم سیاه و به دنبال آن، کاهش دوپامین در جسم مخطط ایجاد می شود.
    یکی از روش های درمان این بیماری، استفاده از سلول های بنیادی رویانی است، زیرا این سلول ها از قدرت خود تکثیری و تمایز بالا برخوردارند، ولی کاربرد آن ها در زمینه درمان باعث ایجاد تومور می شود. در این روش درمانی، ایجاد پاسخ ایمنی در فرد گیرنده بالا است و موانع قانونی دارد.
    بنابراین، سلول های بنیادی سوماتیک در درمان این بیماری بیش تر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، سلول های استرومایی مغز استخوان با توجه به این که به راحتی در دسترس هستند و از قدرت خودتکثیری و تمایز به سلول های دیگر، از جمله سلول های عصبی برخوردارند، روش مناسبی برای درمان بیماری پارکینسون است.
    روش کار
    در این تحقیق، سلول های استرومایی مغز استخوان از موش های صحرایی بالغ گرفته و به جسم مخطط موش های مدل پارکینسونی از همان نژاد پیوند زده شدند. تست چرخشی حاصل از القای آپومورفین حیوانات در هفته های دوم، چهارم و ششم بعد از ضایعه مورد بررسی قرار گرفت.
    نتایج
    ارزیابی های رفتاری نشان داد موش های پارکینسونی در گروهی که سلول های استرومایی مغز استخوان را دریافت کرده بودند در مقایسه با گروهی که فقط محیط کشت به جسم مخطط شان تزریق شده بود، کاهش معناداری را در تست چرخشی نشان می دهند.
    کلیدواژگان: سلول های استرومایی مغز استخوان، بیماری پارکینسون، سلول درمانی، نوروتوکسین 6OHDA، جسم مخطط
  • معصومه حیدری، آزیتا کیانی آسیابر، شفیقه محمدی تبار، سقراط فقیه زاده صفحه 19
    سابقه و هدف
    شیردهی، آثار حسی بسیار دارد، اما ممکن است زنان شیرده خستگی و عدم علاقه به فعالیت های جنسی را در این دوران تجربه کنند. با این حال، عده ای از زنان، شیردهی را تجربه ای حسی و عمیق یافته، در طی آن به ارگاسم می رسند. اثر شیردهی بر میل جنسی ناشناخته است، به طوری که بعضی از زن ها با تغییری در فعالیت و احساس جنسی خود مواجه نمی شوند، حال آن که عده ای دیگر چنین کاهشی را تجربه می کنند. عده ای معتقدند که پرولاکتین در دوران شیردهی، تولید استروژن را مهار می کند و باعث خشکی واژن و آتروفی آن می شود که این امر سبب بروز دیس پارونیا گشته، بر فعالیت جنسی تاثیر می گذارد. با عنایت به اهمیت شیردهی در اسلام و تاکیدی که زنان ایرانی به تکمیل دوران شیردهی دارند، انگیزه ای برای تحقیق در این زمینه بود که شیردهی چه تاثیری بر فعالیت جنسی بعد از زایمان دارد؟
    مواد و روش ها
    در این مطالعه که به صورت مقطعی در سال 1384 انجام شد، 100 خانم شیرده مراجعه کننده به مراکز پایش رشد یکی از دانشگاه های شهر تهران انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. افراد واجد شرایط، زنان شیردهی بودند که بین 6-3 ماه از زایمانشان گذشته بود و کودک خود را انحصارا با شیر خود تغدیه می کردند و سن آن ها بین 35-20 سال بود. خصوصیات مربوط به وضعیت اجتماعی- اقتصادی و اطلاعات مربوط به فعالیت جنسی (میل جنسی، تعداد نزدیکی، رضایت جنسی وارگاسم) در دوران پس از زایمان در یک فرم اطلاعاتی ثبت گردید. تغییرات تعداد نزدیکی، تمایل جنسی و رضایتمندی جنسی در دوران پس از زایمان نسبت به قبل از بارداری تعیین گردید.
    یافته ها
    تحقیق بر روی 100زن شیرده انجام شد. میانگین و انحراف معیار سن مادران مورد مطالعه 4/3±27 سال بود که 62 درصد زایمان اول و 38 درصد زایمان دوم خود را پشت سر گذاشته بودند. روش زایمان در 28 درصد موارد به صورت واژینال و در 72 درصد سزارین بود. فعالیت جنسی در 61 درصد یک ماه، 34 درصد دو ماه و 5 درصد سه ماه بعد از زایمان شروع شده بود. در مورد تغییرات فعالیت جنسی در دوران پس از زایمان نسبت به قبل از بارداری مشخص شد که تمایل و رضایتمندی جنسی به ترتیب در 52 و 28 درصد کم تر و در 48 و72 درصد تغییری نکرده بود.72 درصد بیان کردند که بعد از زایمان به ارگاسم رسیده و 28 درصد ارگاسم را تجربه نکرده بودند. 66 درصد از درد حین نزدیکی و 59 درصداز خشکی واژن پس از زایمان شکایت داشتند. 21 درصد بیان کردند که ترشح شیر در حین نزدیکی برای آن ها مشکل به وجود آورده است و 51 درصد اظهار داشتند که شیردهی باعث به هم خوردن اندام و عدم جذابیت جنسی آن ها شده است. بین سن، تعداد زایمان، نوع زایمان و تعداد مقاربت ارتباط معنادار نبود؛ اما بین میل جنسی در زنان شیرده و شغل و تحصیلات آن ها ارتباط معنادار بود. همچنین بین میل جنسی و خشکی واژن با دیس پارونیا (درد موقع نزدیکی) در زنان شیرده ارتباط معنادار مشاهده شد، به طوری که اکثر زنان شیردهی که خشکی واژن داشتند به دیس پارونیا مبتلا بوده و از کاهش میل جنسی رنج می بردند.
    بحث: با توجه به نتایج پژوهش مشخص می شود که اکثر خانم ها الگوی فعالیت جنسی قبل از بارداری خودرا پس از زایمان ادامه می دهند. با این حال در مواردی به علت درد موقع نزدیکی و خشکی واژن در دوران شیردهی، کاهش میل و فعالیت جنسی مشاهده می شود که با ارائه آموزش های لازم و مراقبت های صحیح در این دوران می توان از مشکلات مادران شیرده کاست.
    کلیدواژگان: شیردهی، فعالیت جنسی
  • مهدی دلاوری، عبدالحسین دلیمی اصل، فاطمه غفاری فر، فریبا خوش زبان، یحیی معروفی صفحه 27
    هدف
    آکانتامبا، تک یاخته ای آزادزی است که در آب، خاک، هوا و حتی در حلق انسان یافت می شود. این انگل، عامل کراتیت آمیبی در افراد استفاده کننده از لنزهای تماسی است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر پروپامیدین ایزتیونات و پلی میکسین «ب» بر آکانتامبای جدا شده از بیماران دارای لنزهای تماسی مبتلا به کراتیت آکانتامبایی در محیط کشت سلولی هلا بوده است.
    روش مطالعه
    نمونه های مورد استفاده ابتدا در محیط کشت آگار غیرمغزی (Non nutrient agar) (N.N.A) و همچنین در محیط کشت اگزنیک کشت داده شدند. سپس ایزوله ها به چاهک های حاوی سلول های هلا انتقال یافتند پس از 24 و 48 ساعت کشت انگل، پروپامیدین ایزتیونات یا پلی میکسین «ب» به چاهک های حاوی سلول های هلا اضافه شد (پروپامیدین ایزتیونات دوزهای5 و 10 میکروگرم بر میلی لیتر و پلی میکسین «ب» دوزهای 5 و 10 واحد بین المللی). میزان رشد انگل در حضور دارو پس از 24 ساعت بررسی شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در همه غلظت ها، پروپامیدین ایزوتیونات و پلی میکسین «ب» در مقایسه با گروه کنترل دارای اختلاف معنادار است و پروپامیدین ایزوتیونات با غلظت 10میکروگرم بر میلی لیتر بیش ترین تاثیر را در ممانعت از رشد انگل دارد.
    نتیجه گیری
    تاثیر دوزهای مختلف از داروهای مذکور بر ایزوله های انگل متفاوت بوده، افزایش مدت زمان رشد انگل، باعث کاهش اثر بخشی دارو می شود.
    کلیدواژگان: آکانتامبا، کراتیت آکانتامبایی، پروپامیدین ایزتیونات، پلی میکسین ب، کشت سلولی هلا
  • مهدی زحمتکش، قاسم عظیمی، سیدمهدی میرسعیدی صفحه 33
    مقدمه

    سل همچنان به عنوان یکی از مشکلات عمده بهداشتی در جهان امروزی، خصوصا در کشورهای در حال پیشرفت به شمار می آید. شناسایی خصوصیات سلول های لنفوسیتی بیماران مسلول، در کنترل و درمان این بیماری بسیار موثر است. از این رو، این طرح با هدف مقایسه خصوصیات سلول های لنفوسیتی بین بیماران مسلول و غیرمسلول انجام شد.

    روش کار

    دراین مطالعه که به شیوه موردی - شاهد (case control) انجام شد کلیه بیماران واجد شرایط مبتلا به سل ریوی خلط مثبت بزرگسال، بستری در بیمارستان مسیح دانشوری، به عنوان مورد و نتایج بررسی شده در مطالعه قاسم پور و همکاران او به عنوان شاهد انتخاب گردیدند و تا تکمیل حجم نمونه لازم، بیماران به صورت غیرتصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات دموگرافیک طرح با استفاده از پرونده بیماران به دست آمد. برای به دست آوردن اطلاعات در مورد خصوصیات لنفوسیت ها، 2 سی سی خون محیطی در لوله های آغشته به EDTA جمع آوری و مارکرهای مختلف درآن اندازه گیری شد.

    یافته ها

    در جمعیت مورد مطالعه، میانگین سن افراد (7/19)±2/44 سال بود که از این تعداد 18 نفر (0/45 درصد) مرد و 22 نفر (0/55 درصد) زن بودند. میانگین درصد لنفوسیت 2/155/24 مونوسیت 7/2±3/6، PMN 7/15±5/68 در زیر جمعیت های لنفوسیتی مارکر 3CD 2/11±1/69 درصد، 8/CD4CD 7/0±3/1، مارکر CD196/6±4/13 مارکر CD47/10±6/37، مارکر 56+15CD 5/9±18/1 CD4/CD8، مارکر CD259/2± 6/8 مارکر HLA-DR 3/8±7/18 و مارکر 69CD 4/3±9/7 بود.

    نتیجه گیری

    در بیماران مسلول که با اسمیر مثبت تشخیص داده شده بودند تنها تفاوت معنا دار در نسبت CD3ها بود که بین افراد PPd مثبت و PPd منفی وجود داشت؛ اما بقیه زیر جمعیت های لنفوسیتی و مارکرهای فعالیتی در بین این دو گروه تفاوتی نداشت. به علاوه همه زیر جمعیت های لنفوسیتی و مارکرهای فعالیتی در بین گروه مورد و شاهد فاقد تفاوت بود.

    کلیدواژگان: مارکرهای لنفوسیتی، سل، تست PPD
  • علی محمد سالاری، سیدشجاع الدین شایق، ایمان اکبرزاده صفحه 41
    بیان مسئله: در کشور ما دو نوع ماده قالبگیری آلژینات ساخت داخل وجود دارد اما متاسفانه هیچ کدام مورد تایید استاندارد(A.D.A) (American dental association) نیستند و از طرف دیگر احتمالا بیش تر دندان پزشکان، قالب های آلژیناتی خود را جهت تهیه کست به لابراتوار می فرستند و خود اقدام به ریختن قالب ها نمی کنند، بلکه آن ها به روش های گوناگونی قالب ها را نگه می دارند که احتمالا دستخوش تغییرات ابعادی می شوند، از این رو بر آن شدیم که تاثیر روش های مختلف نگهداری قالب را بر روی ثبات ابعادی دو ماده قالبگیری هیدروکلوئید غیرقابل برگشت ایرانی و یک نمونه خارجی استاندارد، بررسی کنیم.
    هدف تحقیق: هدف از این مطالعه ارزیابی میزان ثبات ابعادی سه نوع ماده قالبگیری آلژینات (دو نوع ایرانی و یک نوع خارجی) که بر اساس روش های مختلف، قبل از ریختن قالب، نگهداری می شوند، و همچنین تعیین بهترین و بدترین روش نگهداری قالب و نوع آلژینات براساس ثبات ابعادی در دو بعد قدامی- خلفی و جانبی است.
    مواد و روش ها
    از یک مولد فک پایین استاندارد، یک کست اصلی فلزی ساخته شد. روی سطح دیستال مولر دوم و سطح مزیال پرمولر اول راست دو دیواره کاملا موازی به صورت باکولینگوالی برای ثبت اندازه گیری های قدامی - خلفی ایجاد شد. سپس دو دیواره موازی دیگر با امتداد مزیودیستالی روی کاسپ دیستولینگوال مولر های اول چپ و راست برای ثبت اندازه گیری های جانبی تراشیده شد. مدل اصلی با هر یک از سه نوع ماده قالبگیری آلژینات (ایرآلژین - آریادنت - هیدروگام) پنجاه بار قالبگیری شد.(در مجموع 150قالب) روش آماده سازی مواد کاملا طبق دستورالعمل کارخانه سازنده بود. قالب ها پس از طی زمان لازم (طبق دستورالعمل کارخانه سازنده) از مدل اصلی جدا شدند. قالب های تهیه شده توسط هر یک از مواد قالبگیری سه گانه به پنج گروه ده تایی تقسیم شدند، هر یک از گروه قالب ها قبل از ریختن با یکی از روش های زیر نگهداری شد: 1) ریختن فوری قالب 2) ده دقیقه با گاز مرطوب 3) 60 دقیقه با گاز مرطوب 4) 30 دقیقه بدون گاز5) 24 ساعت با گاز مرطوب در یخچال. سپس همه قالب ها با گچ نوع Ш طبق دستورالعمل کارخانه ریخته شدند. بعد از طی زمان سفت شدن، کست ها از آلژینات ها جدا شدند و بعد از 24 ساعت اندازه گیری قدامی - خلفی و جانبی به وسیله کولیس دیجیتالی (با دقت 10 میکرون) روی تمامی کست ها انجام شد و با اطلاعات به دست آمده میانگین، انحراف معیار و آنالیز واریانس یکطرفه محاسبه شد و در نهایت از آزمون "Duncan Multirang" برای کشف اختلاف معناداری برای هر یک از آلژینات ها، روش های نگهداری و اثر متقابل بین این دو استفاده شد و همچنین براساس میانگین خطا نمودارهای لازم رسم شد.
    نتایج
    این مطالعه نشان داد که آلژینات های ایرانی از نظر ثبات ابعادی با نوع خارجی استاندارد قابل رقابت هستند به طوری که در هر یک از روش های مختلف نگهداری قالب هیچ گونه تفاوت معناداری بین سه نوع آلژینات یافت نشد. از نظر ثبات ابعادی بین روش های مختلف نگهداری قالب در هر یک از سه نوع آلژینات، روش 24 ساعت نگهداری در یخچال با گاز مرطوب اختلاف معناداری با سایر روش ها از خود نشان داد. در نهایت بهترین روش نگهداری قالب روش ریختن فوری تعیین شد (کم ترین میانگین خطا) و بدترین روش، روش نگهداری 24 ساعت با گاز مرطوب در یخچال بود. این تحقیق نشان داد که تغییرات ابعادی در بعد جانبی (2/0) بیش تر از بعد قدامی خلفی (07/0) است. در این تحقیق، آلژینات هیدروگام کم ترین میانگین خط (08/0) را نشان داد و به دنبال آن آریادنت (11/0) و ایرآلژین (13/0) به ترتیب در مقام های بعدی قرار گرفتند.
    کلیدواژگان: روش های نگهداری، هیدروکلوئید برگشت ناپذیر، ثبات ابعادی، آلژینات
  • سید شجاع الدین شایق، دکترمجید باقرانی صفحه 49
    بیان مساله: با توجه به شیوع بی دندانی در ایران، ارتقای کیفیت دندان های مصنوعی امری ضروری است. هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسه ای پنج خصوصیت فیزیکی از یک نوع دندان مصنوعی ایرانی ساخت کارخانه ایده آل ماکو سوپر برلیان (Super Berelian) با یک نوع دندان مصنوعی آکریلی مطلوب خارجی بنام ایوکلار (Ivoclar) لیختن اشتاین (Liechtenstin) [3] است.
    مواد و روش ها
    دو نوع دندان مصنوعی آکریلی مورد مطالعه قرار گرفت و در مجموع، 59 نمونه از هر نوع مورد استفاده قرار گرفت. مبنای اصلی این مطالعه استاندارد ISO 2497 و طبقه بندی شماره پانزدهم ADA (1969) برای دندان های آکریلی است – در ابتدا، در آزمون سختی سنجی، سختی چهار دندان خلفی توسط دستگاه ریزسختی سنج (Microhardness) ویکرز مدل MuHtz اندازه گیری شد – سپس میزان تخلخل (Prosity) در 12 نمونه از هر نوع از دندان ها، پس از مانت آن ها و کوتاه کردن لبه کاسپ ها به میزان mm 5/1 ارزیابی گردید. در مرحله سوم، 12 نمونه از هر نوع از دندان ها بر روی یک مدل مومی مانت شده و پس از مراحل حذف موم دندان ها پرداخت (Surface finish) شدند – در مرحله چهارم، در آزمون تغییر رنگ، تغییر شکل و ترک پذیری (Blanching، Distortion،Crazing)، 12 نمونه از دندان ها به مدت 3 ساعت در آب گرم، جوشانده شدند و سپس هر نمونه به مدت 5 ثانیه در مونومرمتیل متاکریلات قرار گرفت و بلاخره در آزمایش ثبات رنگ، 10 نمونه از دندان ها در زیر نور یک لامپ 400 وات قرار گرفتند در حالی که همگی آن ها بر روی یک صفحه در حال حرکت واقع شده بودند. مقدمتا نتایج تمام آزمون های کیفی به صورت درصدی درآورده شدند و با استفاده از تست t آنالیز آماری بین تمام آزمایش های کمی و کیفی صورت پذیرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد که هیچ تفاوت آماری معناداری بین میانگین نمرات اکتسابی آزمون های کیفی وجود ندارد. علی رغم این مطلب، سختی دندان ها در نوع خارجی بیش تر از نوع ایرانی بود و کلیه یافته ها در دامنه تعریف شده استاندارد قرار داشتند.
    بحث: در مجموع، اگر چه سختی دندان ها در نوع خارجی بیش تر است. اما از آن جا که سختی دندان ها در نوع ایرانی فراتر از محدوده استاندارد قرار دارد. خود نشان دهنده این است که تلاش تولید کنندگان داخلی در جهت برآورد این هدف نتیجتا رضایت بخش بوده است. از طرف دیگر، هیچ تفاوت آماری معناداری از لحاظ ثبات رنگ و سایر خصوصیات کیفی بین دندان های مصنوعی نوع ایرانی و خارجی وجود ندارد بنا بر این می توان گفت این محصول از تولیدات کارخانه ایده آل ماکو از حیث متغیرهای نامبرده قابل رقابت با نوع مشابه مطلوب خارجی یعنی ایوکلار است.
    کلیدواژگان: دندان مصنوعی، آکریل، دندان پلاستیکی، ایران
  • کمال صالحی، عیسی محمدی، گیتی ترکمان، شفیعه موثقی صفحه 59
    مقدمه
    استئوآرتریت زانو همچنان یک بیماری غیرقابل برگشت با علت تقریبا نامشخص است. درد، مهم ترین مشکل مبتلایان به این بیماری محسوب می شود و یکی از اهداف اصلی درمان در این بیماران کاهش درد است که در این خصوص از درمان های دارویی و غیردارویی متنوعی برای کنترل درد استفاده می شود.
    هدف
    هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست (TENS) به عنوان یک روش غیردارویی بر میزان درد و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو است.
    روش تحقیق: این بررسی یک مطالعه نیمه تجربی از نوع یک سو کور است. تعداد 57 بیمار مبتلا به استئوآرتریت زانو (29 نفر در گروه آزمون و 28 نفر در گروه شاهد) به روش آسان از بین مراجعه کنندگان به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مطالعه قرار گرفتند. در گروه آزمون، طی چهار هفته، هر هفته سه جلسه جریان الکتریکی 100 هرتز به مدت 20 دقیقه با استفاده از دستگاه TENS مدل B 900 ساخت ایران به بیمار داده شد. گروه شاهد نیز همین شرایط را داشت، ولی دستگاه خاموش بود. ابزار گردآوری داده ها، شامل پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی فرم کوتاه 36 و مقیاس دیداری خطی درد بود. میزان درد و کیفیت زندگی بیماران در جلسه اول، ششم و دوازدهم اندازه گیری شد.
    یافته ها
    توزیع بیماران در دو گروه مطالعه از نظر سن، جنس، شاخص توده بدنی، مصرف مسکن های مخدر و غیراستروئیدی بر اساس آزمون های آماری کای دو و «تی» مستقل تفاوت معناداری را نشان نداد. میانگین درد بیماران قبل از مداخله در گروه آزمون در جلسات اول، ششم و دوازدهم به ترتیب 02/7، 61/6 و 67/6 و در گروه شاهد 97/6، 89/6 و 70/6 و بعد از مداخله در گروه آزمون 79/6، 28/6 و 53/5 و در گروه شاهد 78/6، 64/6 و 37/6 بود. آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر، بهبودی چشمگیری را در میزان کاهش درد نشان داد (000/0p=). آزمون حداقل اختلاف معنادار (LSD) نشان داد که در گروه آزمون بین میانگین اختلاف درد، قبل و بعد از مداخله جلسه اول با جلسه دوازدهم اختلاف معناداری وجود دارد (05/0(p<؛ اما همین آزمون نشان داد که در گروه شاهد، بین جلسات اول و دوازدهم، اختلاف معناداری وجود ندارد (05/0(p>. امتیاز میانگین کیفیت زندگی بیماران در گروه آزمون در جلسات اول، ششم و دوازدهم به ترتیب 05/45، 29/49 و 28/61 و در گروه شاهد 1/43، 43/45 و 65/44 بود. آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر، بهبودی چشمگیری را در افزایش کیفیت زندگی نشان داد (000/0(p=.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست بر کاهش میزان درد و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو مؤثر است.
    کلیدواژگان: تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست، درد، کیفیت زندگی، استئوآرتریت زانو
  • طوبی غضنفری، محسن ناصری، علی رامین فر، مهدی باصری صفحه 67
    مقدمه
    با وجود کاهش شیوع سرطان معده در نیم قرن گذشته، کماکان پس از سرطان ریه، سرطان معده دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در جهان است. شیوع این بیماری در ایران 26 در 100 هزار نفر گزارش شده است. بر اساس برخی گزارش ها، سرطان معده شایع ترین سرطان در ایران محسوب می شود و میزان شیوع آن رو به افزایش است. بنابراین، معرفی روش های درمانی جدید و بهبود روش های درمانی فعلی امری است که همواره مد نظر محققین رشته های مرتبط است. با توجه به پیشینه درخشان طب سنتی کشورمان و اشاره های فراوان به داروهای متعدد ضد سرطان در متون قدیمی، مطالعه دقیق آثار این داروها، به ویژه گیاهان دارویی بومی ایران ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق، اثر فرآورده گیاهی به دست آمده از یک داروی گیاهی با کاربرد درمانی برای سرطان در طب سنتی ایران که ACA2 نام گذاری شده بر رده سلولی AGS که از آدنوکارسینوم معده جدا گردیده در مقایسه با رده سلولی L929 که منشا آن سلول های فیبروبلاست موش است، مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    پس از کشت سلول ها در محیط RPMI حاوی 10 درصد FBS، سلول ها در مجاورت غلظت های مختلف ACA2 (mg/ml5، 2، 1، 2/0 و 1/0) که در RPMI دارای FBS حل شده بودند در فاصله های زمانی 24، 48 و 72 ساعت قرار گرفتند و سپس فعالیت حیاتی سلول های زنده در مقایسه با گروه کنترل با روش MTT مورد سنجش قرار گرفت.
    نتایج
    در فاصله زمانی 24 ساعت، کاهش درصد زنده ماندن سلول ها نسبت به کنترل بدون دارو در دوزهایmg/ml 5، mg/ml2، mg/ml1 معنادار بود. در این دوزها به ترتیب 02/40 درصد،43/38 درصد، 33/59 درصد، سلول ها زنده ماندند. در فاصله زمانی 48 ساعت کاهش درصد زنده ماندن سلول ها نسبت به کنترل بدون دارو در دوزهایmg/ml 5، mg/ml2، mg/ml1، معنادار بود، در این دوزها به ترتیب 82/23 درصد 76/30 درصد و 96/76 درصد سلول ها زنده ماندند. در فاصله زمانی 72 ساعت، کاهش درصد زنده ماندن سلول ها نسبت به کنترل بدون دارو در دوزهایmg/ml 5، mg/ml2، mg/ml1 معنادار بود. در این دوزها به ترتیب 38/21، 81/18، 83/40 درصد سلول ها زنده ماندند. در مقایسه کاهش میزان رشد سلول های L929 در دوزها و زمان های مشابه به طرز معنادار کم تر از AGS بود.
    بحث: نتایج این مطالعه نشان می دهد که ACA2 قادر است رشد سلول های AGS را که یک آدنوکارسینوم معده انسان است تا 82 درصد مهار کند. این مهار رشد نسبت به سایر ترکیبات مورد مطالعه در گزارش های مختلف قابل توجه است. از طرفی، مقادیر mg/ml2 و mg/ml1 ACA2 به طور مؤثر تکثیر سلول های سرطانی را مهار می کنند، بدون این که بر سلول های شاهد تاثیر معناداری بگذارند. با توجه به این یافته ها می توان به دستیابی به داروی ضد سرطان از این فرآورده امیدوار بود. برای استفاده کاربردی از این فرآورده، انجام مطالعات دیگر به ویژه مطالعات in vivo در مدل های حیوانی و کار آزمایی های بالینی در انسان لازم و ضروری است.
    کلیدواژگان: ضد تومور، آدنوکارسینوم معده، ACA2
  • محمود فراز، مجید صادقی زاده صفحه 73
    مقدمه
    ویروس واریسلا زوستر (VZV) به عنوان یکی از اعضای خانواده هرپس ویریده و زیرخانواده هرپس ویرینه طبقه بندی می شود. VZV عامل بیماری زای دو بیماری بالینی مختلف است: آبله مرغان (واریسلا) و زونا (زوستر). طی عفونت زایی، پروتئین های VZV در روش تنظیم شده آبشاری بیان می شوند. محصولات ژنی بسیار زودرس (immediate-early)، پروتئین هایی تنظیم کننده (transactivators) هستند که بیان ژن های زود (early) و دیر (late) را تنظیم می کنند. ژن های بسیار زودرس عبارتند از: ORF های 4، 61، 62 و 63. در مورد محصول ژنی زودرس پروتئین 29 که یک پروتئین باندشونده به DNA است، مشخص گردیده که بیان یک ژن دیر، یعنی ORF 67 را تنظیم می کند. هدف از انجام این تحقیق این بوده که توانایی یک پروموتر ژن دیر دیگر، یعنی ORF14 را در پاسخ به فعالیت تنظیمی پروتئین 29 نشان دهیم.
    مواد و روش ها
    به این منظور پرایمرهایی برای منطقه پروموتری ژن های ORF 14 و 67 (به عنوان کنترل) طراحی شدند تا با PCR تکثیر گردند. سپس محصولات PCR در یک وکتور گزارشگر، حاوی ترادف کدکننده ژن Lac Z کلون گردیدند. آنگاه در آزمایش های بیانی موقت (transient expression assays) هر کدام از این پلاسمیدها به همراه پلاسمیدهای دیگر که حاوی ژن های بیان کننده پروتئین های تنظیمی بودند، به درون دودمان های سلولی انسانی Mewo و Huh7 و دودمان سلولی Vero (میمون) ترانسفکت شدند.
    نتایج
    با توجه به حساسیت سیستم و در نظر گرفتن کنترل مثبت به نظر می رسد بیان ژن ORF 14 در سه دودمان سلولی متفاوت است. در سلول Vero نقش پروتئین 29 تا حدودی ثابت می گردد.
    کلیدواژگان: ویروس واریسلا زوستر، آزمایش بیانی موقت در شیشه، گلیکوپروتئین C، گلیکوپروتئین I، تنظیم ژن
  • محمد قاسمی برومند، غلامرضا کرمی، شهریار پورفرزام، سیدناصر عمادی، حسن قاسمی صفحه 81
    سابقه و هدف
    تعیین وضعیت میزان ضایعات دیررس چشمی، ریوی، پوستی و اعصاب و روان ناشی از عوامل شیمیایی روی 476 نفر از ساکنین شهرستان مریوان 22-17 سال بعد از مجروحیت.
    روش کار
    پژوهش به روش توصیفی بر روی 476 نفر از ساکنین و مجروحین شهرستان مریوان که از زمان تماس آنان با عوامل شیمیایی 22-17 سال گذشته بود انجام شد. معاینات کامل چشمی، ریوی، پوستی و اعصاب و روان توسط یک نفر متخصص چشم، یک نفر متخصص داخلی، یک نفر متخصص پوست و یک نفر متخصص اعصا ب و روان انجام شد. شدت ضایعات گروه بندی به صورت بدون عارضه، خفیف، متوسط و شدید صورت گرفت. یافته ها توسط آمارهای توصیفی ارائه گردید.
    یافته ها
    از476 نفر فرد مورد بررسی 7/47 درصد مؤنث، 3/52 درصد مذکر 9/89 درصد متاهل و 1/10 درصد مجرد بودند که از این میان 4/95 درصد یک بار، 1/3 درصد دوبار، 3/1 درصد سه بار و 2/0 درصد چهار بار یا بیش تر سابقه محرومیت داشتند. از نظر سنی افراد کم تر از 21 سال 3/5 درصد، 30-21 سال 9/11 درصد، 40-31 سال 7/29 درصد، 50-41 سال 25 درصد،60-51 سال 2/14 درصد، و بیش از 60 سال 14 درصد را شامل می شدند. به لحاظ مصرف سیگار 2/96 درصد، بدون مصرف سیگار و 8/3 درصد سیگاری بودند. علا ئم دیگر: 3/89 درصد افراد دارای علائم اولیه چشمی، 7/10 درصد بدون علائم، 6/96 درصد دارای علائم اولیه ریوی، 4/3 درصد بدون علائم، 8/90 درصد دارای علائم اولیه پوستی، 2/9 درصد بدون علائم، 2/75 درصد دارای علائم اولیه گوارشی، 8/24 درصد بدون علائم و 5/52 درصد دارای علائم اولیه اعصاب و روان بودند. مصرف دارو: 3/96 درصد افراد سابقه مصرف داروی چشمی، 7/3 درصد سابقه بدون مصرف، 1/86 درصد سابقه مصرف داروی ریوی، 9/13 درصد سابقه بدون مصرف، 6/82 درصد سابقه مصرف داروی پوستی،4/17 درصد سابقه بدون مصرف، 5/52 درصد سابقه مصرف داروی اعصاب، و 5/47 درصد سابقه بدون مصرف داشتند. 1/37 درصد افراد مذکور سابقه بستری داشتند و 9/62 درصد بدون سابقه بودند که از نظر نوع عامل، علت بستری گاز خردل و اعصاب بود. شدت ضایعات: چشمی: بدون ضایعه 74 درصد، خفیف 8/25 درصد، متوسط 2/0 درصد، شدید صفر درصد؛ ریوی: بدون ضایعه 9/67 درصد، خفیف 9/31 درصد، متوسط 2/0 درصد، شدید صفر درصد؛ پوستی: بدون ضایعه 7/76 درصد، خفیف 1/23 درصد، متوسط 2/0 درصد، شدید صفر درصد؛ اعصاب و روان: بدون عارضه 2/53 درصد، خفیف 6/46 درصد، متوسط 2/0 درصد، شدید صفر درصد.
    نتیجه گیری
    با عنایت به این که عوامل شیمیایی، بالاخص گاز خردل دارای عوارض دیررس بوده، تا 50 سال بعد از تماس هم می تواند عوارض ایجاد کند و با توجه به پایدار بودن این عامل در خاک به مدت 10 سال، پژوهش نشان داد که در چهار عضو مورد بررسی عوارض با شدت های متفاوت ایجاد شده و شدت این ضایعات رابطه معناداری با دفعات مجروحیت، علائم اولیه، مصرف داروها و مدت زمان بستری دارد. پیشنهاد می شود درخصوص سایر عوارض شیمیایی در ارگان های مختلف بدن، تحقیقات جامع تری صورت پذیرد.
    کلیدواژگان: عوامل شیمیایی، عوارض دیررس، مجروحین جنگ، مریوان
  • حسین لباف، کیامرث هنردار، کیومرث نظری مقدم، رضا صداقت، کبری ابراهیمی صفحه 93
    مقدمه
    پر کردن کانال یکی از مراحل مهم درمان ریشه است، در این میان گوتاپرکا ماده ای است که بیش از یک قرن از زمانی که بومن (Bowman) برای اولین بار از آن به عنوان ماده پرکننده کانال ریشه دندان استفاده کرد، می گذرد. در ایران شرکت های مختلفی اقدام به تولید گوتاپرکا می نمایند. مطالعه حاضر به بررسی خصوصیات بیولوژیکی این دو نوع گوتابرکا می پردازد.
    مواد و روش کار
    جهت مقایسه Invivo گوتاپرکای ایرانی در دندان کاویان با مشابه ایرانی خود (آریادنت) از روش کاشت زیر جلدی این مواد در موش آلبینو (Albinus Rat) استفاده گردید. 18 حیوان بالغ با میانگین وزن 280 گرم تحت جراحی قرار گرفته و در پشت هر حیوان سه برش به موازات ستون فقرات ایجاد و در دو محل یک مخروط گوتاپرکا همراه با لوله پلی اتیلن کاشته شد (آریادنت در قدام سمت راست و در دندان کاویان در قدام سمت چپ. در محل سوم لوله خالی پلی اتیلن (در خلف سمت راست) به عنوان کنترل قرار داده شد. حیوانات در فواصل 15، 30، 60 روز کشته و نمونه ها همراه با بافت اطراف برداشته شدند. پس از طی مراحل آماده سازی هیستوپاتولوژیک و رنگ آمیزی هماتوکسیلین – ائوزین (H&E) نمونه ها در ارتباط با متغیرهای ضخامت کپسول، شدت و وسعت التهاب و پرولیفراسیون عروق، دژنرسانس سلولی و ضایعات پیش سرطانی مورد بررسی قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج مشاهدات میکروسکوپی و محاسبات آماری نشان داد که التهاب ایجاد شده در همه نمونه ها از نوع مزمن بوده و ضخامت کپسول، شدت و وسعت التهاب و پرولیفراسیون عروق در هر کدام از سه دوره زمانی مورد مطالعه، در دو گوتاپرکای ایرانی آریادنت و در دندان کاویان از نظر آماری اختلاف معنادار وجود ندارد (05/0p<). دژنرسانس سلولی و ضایعات پیش سرطانی نیز در هیچ یک از نمونه ها دیده درمجموع با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعات قبلی (در مورد گوتاپرکای آریادنت) و مطالعه حاضر، واکنش آماسی به وجود آمده در گوتاپرکای در دندان کاویان و گوتاپرکای آریادنت هیچ گونه اختلاف معناداری از لحاظ آماری و توصیفی بین این دو نوع گوتاپرکا مشاهده نگردید.
    بحث و نتیجه گیری
    در نتیجه می توان گفت که گوتاپرکای در دندان کاویان همانند گوتاپرکای آریادنت توسط بافت همبندی به خوبی تحمل می شود و اختلاف آماری معناداری از نظر قابلیت سازگاری بافتی میان انواع گوتاپرکای مورد مطالعه مشاهده نشد.
    کلیدواژگان: گوتاپرکا، سازگاری بافتی، کاشت زیر جلدی
  • صفحه 112