فهرست مطالب

فصلنامه بیماریهای گیاهی
سال چهل و پنجم شماره 1 (بهار 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/03/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علیرضا اخوان، مسعود بهار، قدرت الله سعیدی، محمدرضا لک صفحه 1
    در سالهای اخیر بیماری سوختگی معمولی لوبیا خسارات زیادی را به مزارع لوبیا در ایران وارد کرده است. اصلی ترین منبع گسترش این بیماری کاشت بذور لوبیای آلوده به axonopodis pv. phaseoli Xanthomonas می باشد و لذا اطمینان از عدم آلودگی بذور به عامل بیمارگر در کنترل بیماری نقش اساسی دارد. در این بررسی کارایی روش های الایزای غیر مستقیم، آزمون PCR مستقیم، Ic-PCR و Bio-PCRبرای ردیابی X. axonopodis pv. Phaseoli در بذور جمع آوری شده لوبیا از مزارع آلوده استان مرکزی مقایسه شد. به این منظور، عصاره بدست آمده از غوطه وری بذور مورد آزمایش در آب و بافر، برای انجام آزمایشهای الایزای غیر مستقیم و PCR مستقیم با جفت آغازگر اختصاصی X4e /X4c به کار رفت. در آزمون Ic-PCR استخراج DNA پس از به دام انداختن سلول های باکتری X. axonopodis pv. phaseoli موجود درعصاره بذور با گاماگلوبولین و در روش Bio-PCR بعد از رشد باکتری روی محیط کشت نیمه انتخابی، به روش جوشانیدن صورت گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، در آزمون الایزای غیر مستقیم تعداد 104 الی 105 واحد تشکیل دهنده پرگنه در میلی لیتر از باکتری X. axonopodis pv. phaseoli دربذر قابل ردیابی بود. عدم تکرار پذیری نتایج PCR مستقیم نشان داد که این روش نیز برای ارزیابی آلودگی بذور به X. axonopodis pv. phaseoli مناسب نیست. روش Ic-PCR نیز علیرغم کارایی مناسب، به دلیل هزینه بری زیاد مورد توجه قرار نگرفت. در روش Bio-PCR حتی یک سلول زنده از باکتری در عصاره حاصل از غوطه وری بذور در بافر شستشو ردیابی گردید. بنابر این به نظر می رسد روش Bio-PCR به دلیل حساسیت زیاد، سادگی روش و هزینه کمتر، روش مناسبتری برای ردیابیX. axonopodis pv. phaseoli در بذر لوبیا باشد.
    کلیدواژگان: بذر لوبیا، سوختگی معمولی لوبیا، Xanthomonas axonopodis pv، phaseoli، ELISA، Bio، PCR، IC، PC
  • مهدوی امیری، محمد رضوی، کسری شریفی، رسول زارع صفحه 9
    گونه ی Fusarium oxysporum عامل بیماری پژمردگی فوزاریومی سیب زمینی در اغلب مزارع سیب زمینی کاری ایران شایع بوده و خسارت زیادی می زند. استفاده از ارقام مقاوم یکی از مؤثرترین روش های مدیریت این بیماری محسوب می شود، اما به منظور انتخاب و توسعه ارقام مقاوم آگاهی از تنوع ژنتیکی جمعیت های این قارچ ضروری است. در این بررسی تنوع ژنتیکی جمعیت این بیمارگر در استان های تهران، همدان و اردبیل بررسی گردید. بدین منظور70 جدایه قارچ F. oxysporum به دست آمده از استان های مذکور انتخاب و پس از انجام آزمون بیماری زایی به دو روش آزمون بیماری زایی توانایی پوسانندگی ریشه و انسداد آوندی، با استفاده از هفت آغازگر RAPD تنوع ژنتیکی آن ها بررسی شد. آزمون های بیماری زایی در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. نتایج حاصل از آزمون بیماری زایی جدایه ها نشان داد جدایه هایی که در سیب زمینی پژمردگی ایجاد می نمودند از توان پوسانندگی کمی برخوردار بوده و بالعکس. تجزیه خوشه ایداده های RAPD با استفاده از روش UPGMA و ضریب تشابه Dice جدایه ها را در سطح شباهت 71 درصد در هشت گروه ژنوتیپی قرار داد. همچنین جدایه ها از لحاظ فنوتیپ مولکولی (هاپلوتیپ) به 18 گروه تقسیم شدند. تعداد اندک گروه بندی نشان دهنده تنوع ژنتیکی کم این قارچ در مناطق مورد بررسی می باشد و نشان می دهد که جدایه ها از یک منبع اجدادی منشا گرفته اند که یکی از علل این امر را می توان به نقش ضعیف تولید مثل جنسی در این قارچ نسبت داد. همچنین تجزیه خوشه ایداده های RAPD جدایه ها را بدون توجه به منشا جغرافیایی در گروه های ژنوتیپی مختلف قرار داد. بدین ترتیب بین تنوع ژنتیکی و منشا جغرافیایی جدایه ها ارتباطی مشاهده نگردید.
    کلیدواژگان: بیماری زایی، پوسیدگی، پژمردگی فوزاریومی، فنوتیپ مولکولی، سیب زمینی
  • الهام قزی، سید اکبر خداپرست، مصطفی نیک نژاد کاظم پور صفحه 25
    استان گیلان یکی از معدود رویشگاه های طبیعی درختان شاه بلوط در ایران است و حفظ این ذخیره ژنتیکی، دارای اهمیت بسزایی می باشد. روی درختان شاه بلوط مناطق جنگلی شفت، رضوانشهر و لاهیجان (استان گیلان)، خشکیدگی شاخه و زوال درختان شاه بلوط مشاهده شد. پس از نمونه برداری های متعدد و انجام بررسی های مورفولوژیک و بیماری زایی، گونه Cryphonectria parasitica به عنوان عامل بیماری سوختگی درختان شاه بلوط، شناسایی گردید. از میان 120 جدایه به دست آمده، 15 جدایه از قارچ C. parasitica، که نشانه هایی از احتمال آلودگی به ویروس های قارچی در برخی از آنها دیده می شد، از لحاظ خصوصیات پرگنه، تولید آنزیم لاکاز، توانایی پوساندن میوه سیب، بیماری زایی روی سرشاخه های بریده و پاجوش های طبیعی، مورد بررسی بیشتر قرار گرفتند. جدایه های مورد بررسی از نظر خصوصیات فوق تفاوتهایی را با هم نشان دادند. میزان رشد خطی پرگنه در جدایه های مختلف روی محیط PDAmt در دمای C o 25 و تاریکی پس از 7 روز30-87 میلی متر بود. رنگ پرگنه روی محیط PDAmt از زرد مایل به نارنجی، نارنجی مایل به قهوه ای تا سفید متفاوت بود. میزان تولید آنزیم لاکاز و واکنش جدایه های مختلف در دمای C o 22 و تاریکی پس از 7 روز روی محیط TAM متفاوت بود. آزمون های قدرت بیماری زایی جدایه ها روی میوه سیب، سرشاخه های بریده و پاجوش های شاه بلوط در شرایط آزمایشگاه و طبیعت تفاوتهای معنی داری برای برخی جدایه ها نشان دادند. بر اساس نتایج حاصل از بررسی های مورفولوژیکی و آزمون های بیماری زایی، سه جدایه در زمره ی جدایه های کم آزار (هیپوویرولانت) قرار گرفتند. این اولین گزارش از احتمال وجود جدایه های کم آزار این قارچ از ایران است که می توانند به منظور مهار بیولوژیک برای این بیماری در استان گیلان مورد توجه قرار گیرند.
    کلیدواژگان: سوختگی شاه بلوط، بیماری زایی، تنوع مورفولوژی، Cryphonectria parasitica
  • سیدعلی اکبر باقریان، کرامت الله ایزد پناه، علیرضا افشاریفر، سیدعلی اکبر بهجت نیا صفحه 37
    ویروئید کوتولگی رازک (HSVd) در سال های اخیر به عنوان عامل همراه با بیماری های زرد و چوب پنبه ای شدن رگبرگ در درختان پرتقال واشنگتن ناول و شقاقی شدن پوست لیموشیرین از مرکبات استان فارس و به عنوان عامل بیماری کاککسیای مرکبات از استان مازندران گزارش گردیده است که نشان دهنده اهمیت این عامل بیماری زا در ایران است. در این مطالعه تعدادی نمونه بدون علائم مشخص از باغ های مرکبات استان فارس از نظر وجود ویروئید، مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استخراج آر ان او انجام واکنش زنجیره ای پلیمراز با ترانویسی معکوس، ژنوم کامل 3 جدایه ویروئید موجود در نمونه ها تعیین ترادف شد و با ژنوم کامل دو جدایه از استان فارس و دو جدایه ویروئید کوتولگی رازک از استان مازندران که قبلا تعیین ترادف شده بودند و برخی دیگر از جدایه های HSVd از سایر نقاط جهان مقایسه گردید. این مطالعه نشان داد که حداقل دو واریانت جدید ویروئید کوتولگی رازک در مرکبات استان فارس وجود دارد. از نظر فیلوژنتیکی، جدایه های HSVd از استان فارس برخلاف جدایه های استان مازندران، در گروه های مختلف جای گرفتند. جدایه HSVd-cit 1 از لیمو شیرین از تمام جدایه های دیگر مورد مطالعه متفاوت بود و خود در یک گروه مستقل قرار گرفت. این امر بیانگر تنوع بیشتر جدایه های HSVd استان فارس در مقایسه با جدایه های استان مازندران می باشد.
    کلیدواژگان: ویروئید، HSVd، فیلوژنی، ویروئیدهای مرکبات، ویروئید کوتولگی رازک
  • سیدعلی اکبر بهجت نیا، امید عینی گندومانی، رسول رسول پور صفحه 47
    جدایه ایرانی ویروس پیچیدگی برگ گوجه فرنگی یکی از عوامل ایجاد کننده بیماری پیچیدگی برگ گوجه فرنگی است که توسط سفید بالک انتقال می یابد. بمنطور اثبات بیماری زائی ژنوم کامل این ویروس یک همسانه 5/1 برابر ژنوم در حامل دوگانه pBin19 ساخته شد و به باکتری Agrobacterium tumefaciens منتقل و از این طریق به گیاهچه های گوجه فرنگی، توتون، تاتوره و چند گیاه دیگر مایه زنی گردید. علائم خفیف شامل پیچیدگی خفیف برگها و زردی آنها 30 تا 45 روز بعد از زمان مایه زنی در گیاهان گوجه فرنگی مشاهده شد و بدینوسیله بیماری زائی دی ان ای همسانه سازی شده ویروس به اثبات رسید. فاز بعدی علائم شامل باریک شدن ساقه های جوان، رشد برگ های ریز و پیچیدگی برگها 3-2 ماه بعد از زمان مایه زنی در همان گیاهان گوجه فرنگی بروز نمود. علائم شدید پیچیدگی برگها بهمراه کوچک ماندن آنها در Nicotiana benthamiana نیز مشاهده شد. هیچ گونه علائم، روی دیگر گیاهان مایه زنی شده مشاهده نشد اما آزمایش های هیبریداسیون نقطه ای و واکنش زنجیره ای پلیمراز به ترتیب با استفاده از شناسگر و آغازگرهای اختصاصی TLCV-Ir وجود دی ان ای ویروس را در گیاهان توتون و تاتوره به اثبات رساند و نشان داد که این گیاهان میزبان های فاقد علائم TLCV-Ir می باشند. براساس دامنه میزبانی، زمان ظهور و میزان شدت علائم در گیاهان میزبان در مقایسه با یک جدایه شدید ویروس پیچیدگی برگ گوجه فرنگی مانند جدایه استرالیائی این ویروس بنظر میرسد که TLCV-Ir یک جدایه خفیف باشد. در همین مطالعه انتقال TLCV-Ir از گیاهان گوجه فرنگی مایه زنی شده به روش Agroinoculation توسط یک عدد سفید بالک Bemisia tabaci بالغ به گیاهان سالم گوجه فرنگی میسر گردید و علائم تیپیک بیماری در آنها ظاهر شد. همسانه عفونت زای TLCV-Ir منبع نامحدودی از ویروس برای مایه زنی گیاه و ارزیابی مقاومت ارقام و مطالعات دیگر فراهم کرده است.
    کلیدواژگان: جمینی ویروس، جدایه ایرانی ویروس پیچیدگی برگ گوجه فرنگی، همسانه عفونت زا، انتقال، سفید بالک توتون
  • رعنا دستجردی، داراب حسنی، محمد جوان نیکخواه صفحه 61
    آنتراکنوز، یکی از مهم ترین بیماری های برگی درختان گردو در مناطق مختلف کشور می باشد. در این بیماری، ریزش شدید برگ درختان در اواسط تابستان و قبل از بلوغ کامل، از پر شدن مغز میوه جلوگیری نموده و خسارت زیادی را ایجاد می نماید. با توجه به اهمیت بیماری، نمونه برداری از بافت های آلوده درختان در اواسط تابستان و پاییز سالهای 86- 84 از مناطق مختلف کشت گردو در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان، قزوین، مازندران، تهران و همدان به عمل آمد. در مجموع تعداد 45 جدایه قارچ از بافت های آلوده گردو با استفاده از محیط کشت هایOat Meal Agar وCorn Meal Agar جداسازی و عامل بیماری به عنوان Gnomonia leptostyla(آنامورف: Marssonina juglandis) شناسائی گردید. دمای °C 21، 18 ساعت نور و 6 ساعت تاریکی برای اسپورزائی غیرجنسی قارچ مطلوب شناخته شد. تشکیل پریتس بارور در شرایط آزمایشگاهی، 90-75 روز پس از نگهداری مخلوطی از جدایه های خالص شده در°C 4 و تاریکی مطلق رخ داد. بررسی بیماریزایی 15 جدایه منتخب، بر روی دانهال های یک ساله گردو، با استفاده از سوسپانسیون کنیدیوم قارچ با غلظت 105 اسپور در میلی لیتر و در گلخانه انجام شد. اولین علائم قابل تشخیص بیماری، 16 روز پس از مایه زنی به صورت لکه های ریز قهوه ای رنگ در سطح زیرین برگ ها نمایان گردید. بیست و چهار روز پس از مایه زنی، اندام های تولید مثل غیر جنسی قارچ یا آسروول ها، در سطح لکه ها ظاهر شدند. جداسازی مجدد عامل بیماری و وجود کنیدیوم های داسی شکل، دو سلولی و شفاف، حضور قارچ را در بافت های آلوده تائید نمود. بررسی های انجام شده در این تحقیق نشان داد که بین جدایه های قارچ از نظر توانائی در ایجاد آلودگی، اختلاف معنی داری وجود دارد. همچنین بین تعداد لکه های تشکیل شده و درصد آب برگچه ها در سطح احتمال 1% همبستگی معنی داری مشاهده گردید. به این ترتیب برگچه های فوقانی در هر برگ با توجه به درصد آب بیشتر، به عنوان حساس ترین برگچه ها در برابر بیماری شناسائی شدند.
    کلیدواژگان: درختان گردو، آنتراکنوز، Marssonina Juglandis، تنوع بیماریزائی
  • مریم موسیوند، حشمت الله رحیمیان، مسعود شمس بخش صفحه 75
    خصوصیات بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی، الگوی پروتئین های سلولی و الگوی ژنتیکی حاصل از rep-PCR در جدایه های Pseudomonas syringae pv. syringae عامل بیماری نوار قرمز نیشکر با جدایه های عامل شانکر باکتریایی درختان میوه هسته دار، جدایه های عامل بلایت باکتریایی گندم و جدایه مولد بیماری لکه زاویه ای ختمی مورد بررسی قرار گرفت. همه جدایه های P. s. pv. syringae خصوصیات بیوشیمیایی مشابهی داشتند. از نظر هیدرولیز توئین 80، تولید لوان از سوکروز و تولید سیرینگومایسین میان جدایه های P. s. pv. syringae عامل نوار قرمز نیشکر تنوع وجود داشت. مقایسه الگوی پروتئین های سلولی جدایه ها مشخص نمود که جدایه های P. s. pv. syringae عامل نوار قرمز نیشکر شباهت بسیار بالایی به هم داشته و در چندین باند پروتئینی با دیگر جدایه های P. s. pv. syringae تفاوت دارند. الگوی پروتئینی جدایه های عامل شانکر درختان میوه هسته دار و جدایه های عامل بلایت گندم بسیار مشابه و غیر قابل تفکیک بودند. تنوع درون جدایه های مختلف P. s. pv. syringae براساس اثر انگشت ژنتیکی حاصل از rep-PCR با استفاده از آغازگرهای BOX A1R، ERIC1R و ERIC2قابل ملاحظه بود. بررسی حاضر نشان داد که از نظر ژنتیکی جدایه های P. s. pv. syringae عامل بیماری نوار قرمز نیشکر در مقایسه با جدایه های عامل شانکر درختان میوه هسته دار٬ بلایت باکتریایی گندم و لکه زاویه ای ختمی گروه جداگانه ای را تشکیل می دهند.
    کلیدواژگان: rep، PCR٬ بیماری نوار قرمز، بلایت، شانکر و ایران