فهرست مطالب

Researcher Bulletin of Medical Sciences
Volume:8 Issue: 6, 2004

  • تاریخ انتشار: 1382/11/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • بررسی کارآیی بلوک شبکه عصبی بازویی زیر تر قوه ای از طریق زایده کوراکویید در ایجاد بی حسی اندام فوقانی
    سعادت نیاکی اسدالله، کاتبی بابک صفحه 1
    سابقه و هدف
    نظر به مشکلات و عوارض روش های بی حسی اندام فوقانی و با توجه به کارآیی و عوارض کمتر شیوه تحت ترقوه ای و گزارش امکان استفاده از زایده کورکویید به عنوان نقطه راهنما، و به منظور تعیین کارآیی بلوک شبکه عصبی بازویی تحت ترقوه ای از طریق زایده کوراکویید در ایجاد بی حسی اندام فوقانی، این تحقیق در بیمارستانهای امام حسین و اختر در سال 1379 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد روی 40 بیمار کاندید جراحی اندام فوقانی انجام شد. در این تحقیق زایده کوراکویید نقطه راهنما بود و سوزن 2 سانتیمتر پایین و 2 سانتیمتر داخل نسبت به آن وارد شد. پس از ایجاد پاراستزی سی سی 35 لیدوکائین 5/1% تزریق شد. کارآیی روش بر میزان بی حسی اندام فوقانی به وسیله Pinprick test و بروز عوارض مختلف با آماره مک نمار مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تحقیق روی 20 مرد با میانگین سنی (± انحراف معیار) 7/11±9/31 و 20 زن با میانگین سنی 36.2±11.8 سال انجام گرفت. میزان بی حسی در 90% موارد کامل بود (P<0.001). تنها عارضه مشاهده شده پرفوراسیون عروقی بود که در 7.5% موارد حادث شد. هیچ موردی از پنوموتوراکس و نوروپاتی دیده نشد.
    نتیجه گیری و توصیه ها: روش تحت ترقوه ای از طریق زایده کوراکویید روشی خواب با عوارض حداقل برای بی حسی شبکه بازویی می باشد که به راحتی قابل انجام و آموزش می باشد. در تحقیقات مقایسه ای می توان میزان بازدهی این روش را با روش های دیگر و همچنین گروه شاهد از لحاظ میزان بی حسی مقایسه نمود.
    کلیدواژگان: بی حسی شبکه بازویی، زایده کوراکویید
  • بررسی مقایسه ای سرنگ های یکبار مصرف در ایران از نظر وجود ذرات قابل رویت با چشم غیر مسلح
    چراغ علی عبدالمجید، آقاسیان شهره، امیرسلیمانی کتایون صفحه 2
    سابقه و هدف
    به دلیل مشکلات بالقوه ناشی از حضور ذرات در فرآورده های تزریق استانداردهای داروسازی رعایت شرایط ویژه ای که قادر باشد ذرات با قطر بزرگتر از نیم میکرون را به میزان 97/99% از محیط تولید خارج نماید را الزامی می دانند. از آنجا که هدف اصلی از وضع این مقررات اطمینان از سلامت بیماران و مصرف کنندگان فرآورده های تزریقی است این انتظار وجود دارد که شرایط "عاری از ذره" فرآورده های تزریقی تا زمان تجویز فرآورده به بیمار رعایت شود. این بدان معنی است که ملزومات پزشکی یکبار مصرف مورد استفاده در تجویز داروها از جمله سرنگ ها و ست های تزریق باید عاری از هر گونه ذره خارجی باشند.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 88 سرنگ از 5 کارخانه داخلی و 34 سرنگ از 2 تولید کننده از کشور آلمان مورد بررسی قرار گرفتند. برای شمارش ذرات احتمالی در سرنگها در زیر هود لامینرفلو سرنگ از بسته بندی خارج گردید در حالی سوزن آن در محل خود قرار داشت با 5 میلی لیتر آب مقطر دوبار فیلتر شده پر و سپس داخل ویال های خالی درب بندی شده تخلیه گردید. ویال های حاوی آب مقطر با استفاده از پانل کنترل ذرات چشمی طبق روش استاندارد فارماکوپه امریکا توسط 3 آزمایشگر به صورت جداگانه مورد آزمایش چشمی قرار گرفت. برای مقایسه نتایج از آزمون t-test استفاده گردید.
    یافته ها
    به طور متوسط 9/46% از سرنگهای تولید شده توسط کارخانجات داخلی حاوی ذرات قابل رویت با چشم غیر مسلح بودند در حالی که این میزان برای سرنگهای خارج 8/3% بود (P<0.05). همچنین میانگین تعداد ذرات در سرنگهای تولید داخل نیز به طور بارزی از سرنگهای خاریج بیشتر بود. به طور متوسط در هر سرنگ ایرانی1/5 ذره و در هر سرنگ خارجی 1/0 ذره وجود داشت (P<0.05). به منظور بررسی اثر شستشوی سرنگ ها در کاهش تعداد ذرات، سرنگ های برای بار دوم نیز با 5 میلی لیتر آب مقطر دوبار تقطیر شده پر و ذرات آنها مجددا شمارش گردید. تعداد ذرات مشاهده شده در این آزمایش به میزان زیادی از آزمایش اول کمتر بود. میانگین ذرات در هر سرنگ ایرانی در آزمایش دوم 6/0 و برای هر سرنگ خارجی 2/0 ذره بود. نتیجه گیری و توصیه ها: نتایج این مطالعه نشان می دهد که رعایت شرایط استاندارد تولید به گونه ای که تولید سرنگ های فاقد ذرات را تضمین نماید، الزامی است. همچنین بر مبنای نتایج این مطالعه پیشنهاد می گردد با توجه به خطرات بالقوه ناشی از تزریق وریدی ذرات بزرگ برای بیماران، تضمن اجتناب از تجویز غیرضروری اشکال تزریقی داروها، حتی الامکان در صورت نیاز به تجویز وریدی داروها از ست تزریقی و یا سرنگ هایی که در سوزن آنها فیلترهای میکرومتری تعبیه شده است، استفاده گردد.
    کلیدواژگان: فرآورده های تزریقی، سرنگ یکبار مصرف، ذرات قابل رویت با چشم
  • بررسی نتایج جراحی ترانس اسفنوییدال در 29 بیمار مبتلا به بیماری گوشینگ
    شیروانی منوچهر صفحه 3
    سابقه و هدف
    درمان بیماران مبتلا به سندروم کوشینگ با توجه به مشکلات خاص تشخیصی و درمانی آنها دارای پیچیدگی های فراوان می باشد. در مطالعه حاضر که اولین سری بزرگ بیماران مبتلا به بیماری کوشینگ جراحی شده در ایران می باشد، نتایج درمان جراحی ترانس اسفنوییدال در 29 بیمار با میکرو یا ماکروآدنوم هیپوفیز که در طی مدت 10 سال (از ابتدای سال 1371 تا پایان سال 1380) بستری و تحت عمل قرار گرفته اند، مورد برری قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت case series روی تمام بیماران انجام گرفته است. تشخیص بیماری پس از بررسی های پاراکلینیکی هورمونال و انجام MRI یا سی تی اسکن مغزی از غده هیپوفیز و نیز سی تی اسکن شکم و در صورت لزوم توراکس تایید گردیده است. خصوصیات سن، جنس، مدت اقامت در بیمارستان، علائم بالینی و طول مدت آن، نتایج تصویر برداری ها و آزمایشات هورمونی، یافته های حین عمل، عوراض پس از عمل و پیگیری و نتایج درمان در بیماران برری و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    طی مدت بررسی تعداد 29 بیمار واجد شرایط وجود داشته که 21 مورد زن و 8 مورد مرد با میانگین سنی 10±28 سال بود. شایع ترین تظاهر بالینی چاقی و مدت پیدایش آن 29±30 ماه بود. 4 بیمار دارای ماکرو آدنوم و بقیه میکرو آدنوم بودند. همه بیماران با روش ترانس اسفنوییدال تحت عمل قرار گرفته اند. در حین عمل عارضه ای وجود نداشته و پس از عمل در 2 مورد رینوره مایع مغزی نخاعی و در 9 مورد دیابت بی مزه گذرا مشاهده گردید که همگی با درمان طبی کنترل شدند. 8 بیمار پیگیری نداشته و بقیه حداقل 3 ماه و به مدت 27±23 ماه پیگیری شدند. در 90% موارد بهبودی بعد از عمل ایجاد شده و در 2 مورد نیز نتیجه جراحی مطلوب نبود. عود در 3 بیمار (14%) مشاهده گردید که هر سه از طریق ترانس اسفنوییدال تحت عمل قرار گرفتند که در 2 بیمار مجددا بهبودی ایجاد گردید ولی در مورد سوم موثر نبوده است.
    نتیجه گیری و توصیه ها: در مجموع به نظر می رسد که جراحی ترانس اسفنوییدال در بیماران مبتلا به بیماری کوشینگ قابل قبول باشد. توصیه می شود که بیماران مبتلا به سندروم کوشینگ، در صورت وجود آدنوم مترشحه ACTH، از این طریق تحت عمل قرار گیرند.
    کلیدواژگان: بیماری کوشینگ، جراحی ترانس اسفنوییدال
  • تاثیر هیدروکسی اوره بر شاخص های خونی بیماران تالاسمی اینترمدیا
    حاجی فتح علی عباس، خاوران کریم، کریمان نورالسادات، ذاکری حمید، نیک فرجام شهریار، ولایی ناصر صفحه 4
    سابقه و هدف
    بتا تالاسمی از یک گروه بیماری های ناهمگن تشکیل می شود که از کاهش بیان mRNA مربوط به هموگلوبین اریترویید و به دنبال آن عدم توازن سنتز زنجیره? ،? گلوبین حاصل می شود. داروهای مختلفی برای افزایش سنتز هموگلوبین جنینی و? گلوبین از جمله هیدروکسی اوره (Hu) در درمان این بیماران مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به اینکه هیدروکسی اوره یک عامل موثر با سمیت کم بوده و تاثیر آن برشاخص های خونی بیماران تالاسمی اینترمدیا مورد بحث می باشد می باشد مطالعه حاضر با هدف بررسی دو سالانه تاثیر این دارو بر Hb، MCV، HbF بیماران تالاسمی اینترمدیا مراجعه کننده به درمانگاه تالاسمی بزرگسالان تهران، در سال 1381 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر با روش کارآزمایی بالینی از نوع قبل و بعد از درمان بر روی 40 بیمار مبتلا به تالاسمی اینترمدیا صورت پذیرفت. بیماران از نظر سن، جنس، سابقه و تواتر تزریق خون، سن در زمان اولین و آخرین تزریق خون و سابقه طحال برداری بررسی شده و شاخص های خونی Hb، MCV، HbF قبل، در طی دوره درمان و انتهای 2 سال مصرف دارو بررسی و میزان تغییرات آنها با آزمون آماری Pairedt-test مورد قضاوت آماری قرار گرفت. در طول درمان جهت تعیین عوارض دارویی در کلیه بیماران CBC و آنزیم های کبدی بررسی گردید.
    یافته ها
    میانگین Hb بیماران 1.7±0.6 gr/dl، MCV به میزان 16.4±8.9 μm3 و HbF به میزان 14±6.8 gr/dl افزایش یافت (P<0.00001). نیاز تزریق خون در کلیه بیماران مرتفع گردید. نقش عوامل جنس، دوز دارو، وجود یا عدم وجود طحال و سن در تاثیر دارو بر شاخص های خونی بیماران مورد بررسی قرار گرفت و به جز سن زیر 30 سال که به میزان 6/31% بهتر از بالای 30 سال باعث افزایش شاخص های خونی بیماران گردید بقیه موارد در افزایش شاخص ها تاثیری نداشتند. در طول مصرف دارو در هیچ یک از بیماران عوارض دارویی مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری و توصیه ها: مصرف هیدروکسی اوره باعث افزایش شاخص خونی بیماران در این مطالعه گردید. وجود و عدم وجود طحال بر پاسخ درمانی بیماران تاثیری نشان نداد. نظر به عوارض طحال برداری در این بیماران توصیه می شود مطالعه ای در رابطه با مصرف هیدروکسی اوره قبل از طحال برداری در بیماران کاندید این عمل انجام شود.
    کلیدواژگان: بتا تالاسمی اینترمدیا، هیدروکسی اوره
  • شناسایی عوامل خطرساز بیماری های قلبی عروقی با شاخص های تن سنجی در افراد تهرانی: تحلیل ROC
    عزیزی فریدون، اسماعیل زاده احمد، میرمیران پروین صفحه 5
    سابقه و هدف
    هر چند که سازمان بهداشت جهانی حدود مرزی شاخصهای تن سنجی را برای بزرگسالان معین کرده است اما این حدود به آسانی قابل کاربرد در همه جوامع نیستند و وجود حدود مرزی معین برای هر منطقه ضروری به نظر می رسد. هدف این بررسی تعیین حدود مرزی دور کمر، BMI، WHpR و WHtR جهت پیشگویی عوامل خطر ساز بیماری های قلبی عروقی در بزرگسالان شهر تهران در سال 1382 است.
    مواد و روش ها
    مطالعه مقطعی حاضر بر روی 10522 فرد 74-18 ساله شرکت کننده در مطالعه قند و لیپد تهران صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک جمع آوری شده و شاخصهای تن سنجی طبق دستورالعملهای استاندارد اندازه گیری شدند. ارزیابی فشارخون نیز به روش استاندارد صورت گرفت و پرفشاری خون بر طبق معیارهای JNC VI تعریف شد. فراسنجهای بیوشیمیایی در نمونه خون ناشتا اندازه گیری شدند. دیابت به صورت FBS>126 mg/dl و دیس لیپیدمی براساس ATPII تعریف شدند. جهت تعیین حدود مرزی از منحنی ROC استفاده شد و در آن حدود مرزی مطلوب برای هر شاخص در نقطه ای ثبت می شد که حساسیت و ویژگی با هم برابر بودند.
    یافته ها
    سطح زیر منحنی ROC برای نمایه توده بدن و دور کمر در مردان برای عوامل خطرساز مختلف بترتیب از 55/0 تا 94/0 و 56/0 تا 93/0 و در زنان به ترتیب از 41/0 تا 94/0 و 53/0 تا 92/0 متغیر بود. تغییرات سطح زیر منحنی ROC برای نسبت دور کمر به باسن و دور کمر به قد در مردان به ترتیب بین 58/0 تا 87/0 و 56/0 تا 94/0 و در زنان به ترتیب 53/0 تا 0.91 و 53/0 تا 90/0 بود. حدود مرزی BMI برای پیشگویی عوامل خطرساز مختلف در مردان بین 29-24 کیلوگرم بر مترمربع و در زنان 31-25 کلیوگرم بر مترمربع متغیر بود. در مورد نسبت دور کمر به باسن در مردان و زنان این حدود به ترتیب از 86/0 تا 97/0 و 0.78 تا 92/0 متغیر بود. دامنه تغییرات حدود مرزی دور کمر و نسبت دور کمر به قد برای پیشگویی عوامل خطرساز مختلف در مردان بترتیب بین80 و93 سانتیمتر و بین 47/0 تا 0.56 بود و در زنان به ترتیب بین 79 تا 96 سانتیمتر و 50/0 تا 63/0 بود. در تمام موارد پایین ترین حدود مرزی برای عوامل خطرساز که شایعترین بودند، به دست آمد و برای عواملی که شیوع کمتری داشتند حدود مرزی شاخص های تن سنجی بالا بود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: به نظر می رسد حدود مرزی شاخص های تن سنجی که برای پیشگویی عوامل مختلف خطرساز بیماری های قلبی عروقی به کار می رود در ایران در مقایسه با کشورهای آسیایی دیگر بالاتر است.
    کلیدواژگان: BMI، WHR، دور کمر، پرفشاری خون، دیس لیپیدمی، حدود مرزی، عوامل خطرساز قلبی عروقی
  • فرآیند آب هندوانه و میزان پذیرش آن
    قاضی زاده میترا، رازقی علیرضا، ولایی ناصر، میرباقری اسماعیل، متولی زاده اردکانی حسین، سیداحمدیان فریبا، میرزاپور حسن صفحه 6
    سابقه و هدف
    با توجه به میزان تولید بالای هندوانه در کشور و عدم فراوری صنعتی آن و اقبال عمومی بر مصرف آب هندوانه این تحقیق به منظور تعیین فرایند آب هندوانه و تعیین میزان پذیرش آن در انستیتو تحقیقات تغذی های و صنایع غذایی کشور انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش توصیفی از نوع اکتشافی و تجربی بر روی 72 نمونه هندوانه چارلستونگری و ورایته محلی خراسان انجام گرفت. اجزا متشکله هندوانه و ویژگی های شیمیایی آب هندوانه مطابق روش های استاندارد ایران و AOAC تعیین گردید. شصت فرمول از اختلاط آب هندوانه و مواد افزودنی مجاز (30 فرمول هر ورایته) تهیه گردید و شاخصهای حسی آنها با مقیاس Category Scale مورد ارزیابی مقدماتی قرار قرار گرفت. از هر واریته سه فرمول انتخاب و از نظر رنگ، عطر، طعم و وضعیت ظاهری بر اساس روش امتیازبندی ارزیابی شد و مناسب ترین فرمولاسیون هر واریته مشخص شد. فرمولاسیون منتخب واریته چارلسیونگری در بخش پایلوت دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد تابریکس 54 تغلیظ و بسته بندی شد. تغییرات شاخصهای میکربی، شیمیایی و حسی در سه دمای محیط، یخچال و فریزر در فواصل زمانی 0، 15، 30، 45، 90 روز با روش های استاندارد تعیین شد.
    یافته ها
    تحقیق روی 72 نمونه انجام گرفت. میزان آب هندوانه محلی 1/3±9/55 و چارلستونگری 1/1±58 گرم درصد و میزان پوست هندوانه به ترتیب7/0±3/34 و 6/1±8/13 گرم درصد بود (NS). میزان تخمه هندوانه محلی 3/1±8/4 و چارلستونگری 3/0±3/2 گرم درصد بود (P<0.002). میزان پالپ دو واریته به ترتیب 3/1±9/4 و 45/0±9/7 گرم درصد بود (P<0.001). در بررسی ویژگی های ارگانولپتیک فرمول A از واریته چارلستونگری شامل 100 میلیگرم آب هندوانه، 4 گرم شکر و 1/0 گرم اسید سیتریک با 3/68% و فرمول B از واریته محلی شامل 100 میلیلیتر آب هندوانه، 5 گرم شکر و 2/0 گرم اسید سیتریک با 30.4% آرا به عنوان بهترین نمونه انتخاب شدند و با توجه به کیفیت برتر، فرمول A هندوانه چارلستونگری تغلیظ گردید که انبار مانی محصول تا 90 روز در دماهای مختلف تاثیری در شاخص های حسی، میکربی و شیمیایی نداشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: فرایند فرمولاسیون A آب هندوانه چارلستونگری امکان پذیر است و پس از تغلیظ ماندگاری محصول میسر است.
    کلیدواژگان: آب هندوانه، فرایند آب هندوانه
  • مقایسه تاثیر بیهوشی عمومی و اپیدورال بر تغییرات فشارخون بیماران پره اکلامپتیک
    خراسانی زاده شایسته، جعفری علیرضا، پورزمانی مهتاب، کوزه کنانی حمیرا صفحه 7
    سابقه و هدف
    در مورد روش ارجح بی هوشی در بیماران پره اکلامپتیک، برخی از محققین معتقدند که در بی هوشی عمومی اینوباسیون تراشه و تحریک جراحی افزایش فشار متوسط شریانی و ضربان قلب مادر را بر می انگیزد. از طرف دیگر عده ای از محققین نیز با تکیه بر هیپوتانسیون و نیز خطرات ناشی از حجم زیاد مایع داخل عروقی مصرفی جهت هیپتانسیون ایجاد شده روش بی هوشی اپیدورال را منع کرده اند. هدف این مطالعه مقایسه تغییرات فشار خون زنان پره اکلامپتیک در دو روش بیهوشی عمومی و اپیدورال می باشد.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی بالینی بر روی 51 زن مبتلا به پره اکلامپسی خفیف انجام شد. بیماران در دو گروه بیهوشی عمومی (26 نفر) و گروه بیهوشی اپیدورال (25 نفر) تقسیم شدند. در روش بیهوشی اپیدورال، لیدوکایین 2% از طریق کاتتر اپیدورال تزریق شد تا یک بلوک حسی در سطح درماتوم T4 به دست آمد و در گروه بیهوشی عمدمی اینداکشن با روش Rapid sequence با تیوپنتال و Succinyl choline انجام شد و نگهداری بی هوشی با N2O، O2 و هالوتان انجام شد. فشار خون بیماران قبل از اینداکشن در هر دو گروه و پس از آن به فاصله هر 5 دقیقه تا زایمان نوزاد و پس از زایمان نوزاد هر 10 دقیقه تا پایان عمل و تا 60 دقیقه در ریکاوری اندازه گیری شد. تغییرات فشار خون در داخل گروه با روش آماری paired t-test و بین دو گروه با روش t-test مورد قضاوت قرار گرفت.
    یافته ها
    در گروه بیهوشی عمومی متوسط فشار شریانی پس از اینداکشن (100.2±3.6 mmHg) نسبت به قبل از آن (11.9±3.4 mmHg) کاهش نشان داد (p<0.001) و روند کاهش پس از زایمان (96±4.6 mmHg) ادامه داشت (p<0.001). ولی میزان متوسط فشار شریانی در ریکاوری (98.5±7.1 mmHg) افزایش معنی داری نسبت به پس از زایمان نشان نداد (p<0.06). در گروه بی هوشی اپیدورال نیز متوسط فشار ریکاوری (102.8±5.5 mmHg) نسبت به قبل از آن (110.8±3.5 mmHg) کاهش نشان داد (p<0.001) و روند کاهش پس از زایمان (101.4±5.5 mmHg) ادامه داشت که معنی دار نبود (NS) و در ریکاوری نیز افزایش متوسط فشار شریانی (105.8±5.2 mmHg) مشاهده شد (P<0.001).
    نتیجه گیری و توصیه ها: ثبات بیشتر میزان فشار خون در بی هوشی اپیدورال نسبت به بی هوشی عمومی دیده شد و این روش جهت بیماران پره املامپتیک خفیف توصیه می شود.
    کلیدواژگان: پره اکلامپسی، بیهوشی، عمومی، اپیدورال
  • بررسی صدمات عضوی، معلولیت و خسارات مالی ناشی از به کارگیری مواد محترقه و منفجره / مراسم آخرین چه ارشنبه سال 1378 شهر تهران
    فردوسی احمدعلی، غلامی خاتونی حسین، حمیدی ویدا، آزادی مژگان، ولایی ناصر صفحه 7
    سابقه و هدف
    با توجه به نگرانی ها از صدمات جسمی و مالی مواد محترقه و منفجره آتش سوزی مراسم چهارشنبه سوری و عدم اطلاع از نوع صدمات و معلولیتها یا خسارت مالی و به منظور تعیین کمیت و کیفیت آن، این تحقیق روی کلیه افراد حادثه مراجعه کننده به بیمارستانهای شهر تهران در اسفند ماه سال 1378 انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش توصیفی انجام گرفت. خصوصیات افراد حادثه دیده، نوع و شدت صدمات و معلولیتهای جسمی، اندامهای آسیب دیده، روند اقدامات درمانی و هزینه های آن و نتیجه درمان، نوع خدمات بیمه ای تحت پوشش بررسی و با آمار توصیفی ارایه گردید.
    یافته ها
    از 392 بیمار مراجعه کننده، 290 نفر دارای اطلاعات کامل بودند. 2/87% مرد، 12.8% زن و 7/11% متاهل بودند. 9/75% زیر 18 سال و 89% زیر 30 سال سن داشتند. 2/76% محصل و نمای سطح سواد آنها دیپلم با 9/49% بود. 7/59% تحت پوشش هیچ نوع از بیمه های درمانی نبودند. بیشترین حادثه به میزان 4/43% بین 6-12 شب اتفاق افتاده بود. 8/79% به صورت سرپایی و تعداد 48 نفر (5/16%) بستری شدند که9/37% آنها نیاز به جراحی پیدا کردند و 5/24% بیش از یک هفته بستری بودند. 100% بیماران دچار سوختگی شده بودند که 29.3% فقط صورت و 6/27% فقط سوختگی دست داشتند. نتیجه درمان در 1/62% نیاز به پیگیری، 7/3% اقدام درمانی مجدد، 8/3% معلولیت و 1% فوت وجود داشت. متوسط هزینه پرداختی 327 هزار ریال و جمع پرداختی آنها 8/94 میلیون ریال و جمع کل هزینه ها 546 میلیون ریال برآورد شد که8/160 میلیون ریال هزینه از کار افتادگی بیماران بوده است.
    نتیجه گیری و توصیه ها: میزان صدمات عضوی، معلولیت و خسارات مالی ناشی از مراسم آخرین چهارشنبه سال جدی و نگران کننده است.
    کلیدواژگان: صدمات عضوی، معلولیت، خسارات مالی
  • بررسی اثر درمانی کرایو، پارامومایسین و گلوکانتیم موضعی در درمان لوپویید لیشمانیوز و لیشمانیوز مزمن
    نیل فروش زاده محمدعلی، رئیس زاده محمد رضا، جعفری فریبا، انصاری نازلی صفحه 8
    سابقه و هدف
    لیشمانیوز مزمن راجعه یا لوپویید لیشمانیوز، یکی از نادرترین اشکال بالینی لیشمانیوز جلدی است که در ابتدا بهبود می باید ولی بعد از از چند ماه یا چند سال، فعالیت مجدد ضایعه دیده می شود. تا کنون درمانهای متعددی برای دو فرم لوپویید و فرم مزمن پیشنهاد گردیده است که اثر بخشی متفاوتی داشته اند. به منظور تعیین تاثیر درمان توام با استفاده از کرایو، پارامومایسین و گلوکانتیم، این تحقیق روی بیماران لیشمانیوز مزمن یا لوپوئید مراجعه کننده به مرکز تحقیقات بیمارهای پوست و سالک اصفهان در سال 1380 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق که از نوع کارآزمایی بالینی می باشد، 24 بیمار مبتلا به لوپویید لیشمانیوز و مزمن انتخاب شدند و تحت درمان سه گانه با استفاده از کرایو، پارامومایسین و گلوکانتیم قرار گرفتند. کارآمدی این روش درمانی پس از 8/4 و 10 هفته از تجویز ترکیب فوق در سه سطح بهبودی کامل، نسبی و عدم درمان مورد بررسی قرار گرفت. تاثیر درمان با آماره Signtest مورد قضاوت قرار گرفت.
    یافته ها
    10 زن و 14 مرد وارد مطالعه شدند. از این تعداد 23 بیمار دوره درمان را به اتمام رساندند (یک مرد از مطالعه خارج شد). میانگین سنی (± انحرافی معیار) بیماران 22.5±8.5 سال بود. مجموعا در دو گروه مبتلا به لیشمانیوز جلدی مزمن و لوپویید در پایان هفته دهم از شروع درمان، 15 بیمار (65.3%) بهبودی کامل، 5 بیمار بهبودی نسبی (7/21%) و 3 بیمار (13%) عدم بهبودی داشتند (P<0.01).
    نتیجه گیری و توصیه ها: کرایو، پارامومایسین و گلوکانتیم موضعی در درمان لوپویید لیشمانیوز و لیشمانیوز مزمن مؤثر است و در طی زمانهای پیگیری، میزان موفقیت افزایش یافته است.
    کلیدواژگان: کرایوتراپی، پارامومایسین، گلوکانتیم، درمان موضعی، لوپویید لیشمانیوز، لیشمانیوز مزمن
  • بررسی افسردگی در مبتلایان به پسوریازیس مراجعه کننده به بیمارستان های لقمان و بوعلی در سال 81-1380
    طوسی پرویز، ابراهیم زاده سیمین، ظهیرالدین علیرضا، گچکار لطیف صفحه 8
    سابقه و هدف
    پسوریازیس یک بیماری شایع ژنتیکی و التهابی و پرولیفراتیو پوست است که به علت ازمان بیماری و تغییر شکل پوستی باعث انزوای بیماران می شود. با توجه به گزارشات مربوطه به شیوع و شدت افسردگی و عوامل مرتبط با بروز آن و نظر به اینکه توجه به افسردگی بیمار و حمایتهای درمانی و روانی می توان راه گشای بهبود وضعیت زندگی این بیماران باشد، میزان افسردگی در مبتلایان به پسوریازیس مراجعه کننده به بیمارستانهای لقمان و بوعلی در سال 81-1380 مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی توصیفی روی تعداد 50 بیمار مبتلا به پسوریازیس که به درمانگاه مراجعه کردند و با تشخیص پسوریازیس داروهای موضعی جهت کنترل بیماری پوستی مصرف می کردند، صورت گرفت. افسردگی توسط روانپزشک و با استفاده از تست Beck مورد سنجش قرار گرفت. شیوع افسردگی و عوامل مرتبط با بروز آن تعیین گردید.
    یافته ها
    50 بیمار مورد بررسی، 36 نفر مرد و 14 نفر زن بودند. میزان درگیری پوستی 28±5/47 درصد بود. طول مدت بیماری در 18 نفر کمتر از 5 سال و در 32 نفر بیشتر از 5 سال بود. 25 نفر سابقه فامیلی پسوریازیس داشتند. 26% فاقد افسردگی، 28% افسردگی خفیف و 18% درصد متوسط و 28% افسردگی شدید داشتند. 50% بیماران سابقه افسردگی داشته که میانگین مدت ابتلا 5/6±7/5 سال بود، همچنین 10 نفر داروی ضد افسردگی مصرف می کردند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: به نظر می رسد بیماران مبتلا به پسوریازیس افسردگی در سطوح متوسط تا شدید دارند. این افسردگی در زنان مبتلا به پسوریازیس بیشتر از مردان است. بررسی افسردگی در این بیماران توصیه می شود.
    کلیدواژگان: پسیوریازیس، افسردگی
  • بررسی تاثیر فلپ جزیره ای از پشت دست با پایه ورید معکوس و حاوی بافت آرئولار در پوشش انگشتان
    معتمد صدراله، دغاغله حمید، آراسته احسان صفحه 9
    سابقه و هدف
    به علت نازک بودن پوست سطح پشتی انگشتان، اغلب آسیبهای این ناحیه منجر به اکسپوز شدن تاندونها و استخوان می گردد. فلپهای متعددی با پایه شریان متاکارپال از پشت دست برای ترمیم به کار رفته اند. به منظور تعیین تاثیر فلپ جزیره ای از پشت دست با پایه ورید معکوس و حاوی بافت آرئولار در پوشش انگشتان، این تحقیق در بیمارستان 15 خرداد تهران طی سالهای 82-1381 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی کارآزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد روی 7 بیمار با نقص تروماتیک بافت نرم انگشتان انجام گرفت. بیماران حداقل 4 ماه پیگیری شدند و نتیجه عمل از نظر احتقان و نیز وضعیت زنده ماندن فلپ بررسی و با آمار Sing test مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تحقیق روی 7 بیمار مرد با میانگین سنی 6/8±6/30 سال انجام گرفت. دیفکت پوستی در دو مورد در سطح پشتی، در دو مورد سطح پشتی و کناری، در یک مورد سطح کناری، در یک مورد سطح قدامی، خلقی و کناری انگشتان و در یک مورد wed اول انگشتان قرار داشت. در هر 7 مورد فلپ مذکور بکار رفت. پس از عمل هر 7 فلپ به طور کامل زنده ماندند (P<0.05). در یک مورد احتقان وریدی رخ داد و در یک مورد دیگر دیستال فلپ تا یک هفته تیره تر از پروگزیمال بود ولی نهایتا بدون نکروز بر طرف شد. عمل دوم فقط در یک مورد با قطع پایه فلپ به طور سرپایی انجام شد.
    نتیجه گیری و توصیه ها: به نظر می رسد این روش با در نظر گرفتن جزییات آناتومیک و محدودیت های آن با موفقیت همراه باشد. انجام یک تحقیق تجربی کامل توصیه می شود.
    کلیدواژگان: فلپ جزیره ای با پایه ورید معکوس، انگشتان دست
  • بررسی تاثیر مکمل یاری آهن از 4 ماهگی بر شاخص های آهن شیرخواران
    شیروانی فریبا، فرسار احمدرضا، پروایی حیدر، نوروزی مهران صفحه 9
    سابقه و هدف
    تنزیل شاخص های آهن باعث ایجاد انواع آنمی های تغذیه ای در سطح جهان و به خصوص در کشورهای جهان سوم می گردد و از این میان گروه های آسیب پذیر از جمله شیرخواران بیش از همه در معرض خطر قرار دارند. در کشور ما، سن شروع آهن تکمیلی از پایان 6 ماهگی در نظر گرفته شده است در صورتی که با توجه به نیاز به تکمیل ذخایر، شروع زودرس تر آن مورد بحث است. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر شروع زودرس آهن تکمیلی از 4 ماهگی بر وضعیت شاخصهای آهن شیرخواران در مراکز تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل دار بر روی 98 شیرخوار که به صورت مستمر مراجعه نمودند، انجام شد. شیرخواران مورد مطالعه 4 ماهه بوده ماحصل زایمان ترم با وزن هنگام تولد بیش از5/2 کیلوگرم بودند. سایر خصوصیات آنها عبارت بودند از: داشتن رشد طبیعی، تک قلو بودن، نداشتن آنومالی مادرزادی. عدم سابقه دریافت خون، فتوتراپی یا مصرف غذای تکمیلی و شیرخشک و همچنین عدم خونریزی قبل و حین زایمان مادر، برای همه کودکان در ابتدا آزمایشات لازم انجام و کودکان مبتلا به آنمی فقر آهن از مطالعه خارج شدند. سپس به 59 نفر آنها (گروه تجربی) قطره آهن به میزان 6-8 قطره در روز تجویز شد و جهت گروه شاهد (39 نفر) تجویزی صورت نگرفت. بعد از 2 ماه شاخصها مجددا اندازه گیری و یافته ها توسط آزمونهای Paired t-test در داخل گروه ها و t test بین گروه ها مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در گروه دریافت کننده آهن تکمیلی از 4 ماهگی نسبت به 6 ماهگی تغییرات شاخصهای هموگلوبین، هماتوکریت، آهن، آهن هموگلوبین، ذخیره آهن بدن و کل آهن بدن به طور معنی داری بیش از گروه شاهد بود (P<0.05).
    نتیجه گیری و توصیه ها: مکمل یاری آهن از 4 ماهگی موجب افزایش شاخصهای آهن شیرخواران می شود و با توجه به اهمیت این شاخصها در شیرخواران، مصرف مداوم آهن تکمیلی از سن 4 ماهگی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: مکمل یاری، آهن، شیرخواران