فهرست مطالب

Researcher Bulletin of Medical Sciences
Volume:8 Issue: 4, 2003

  • تاریخ انتشار: 1382/07/11
  • تعداد عناوین: 11
|
  • مقایسه عوارض دو نوع CopperT380A، IUD و CU-Safe300
    ناهیدی فاطمه، جلالی نیا شیرین، ولایی ناصر، احمدی محبوبه صفحه 1
    سابقه و هدف
    با توجه به عوارض به کارگیری IUDها و تبعات شناخته شده آن و تناقضاتی که در مورد تاثیر نوع آنها با عوارض آن وجود دارد و به منظور مقایسه عوارض دو نوع Coppert380A IUD و Cu-Safe-300 این تحقیق برروی مراجعین به مرکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1379 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی بروری 110 نفر متقاضی استفاده از IUD با مراجعه مستمر انجام گرفت. افراد به طور تصادفی به دو گروه شاهد (Coppert380A) و مورد (Cu-Safe-300) تقسیم و با داشتن پاپ اسمیر منفی، هموگلوبین و هماتوکریت طبیعی، 2-1 بار خونریزی منظم بعد از زایمان، سالم بودن دهانه رحم و نداشتن دیسمنوره مورد بررسی قرار گرفتند. در صورت داشتن سابقه حاملگی نابجا، جراحی ترمیمی لوله های فالوپ، اختلالات انعقادی، استفاده از داروهای تاثیرگذار بر خونریزی و مستعد به STD از پژوهش خارج می شدند. عوارض (هنگام، بلافاصله بعد از گذشتن IUD) و همچنین عوارض کوتاه مدت بررسی شد و بین دو گروه مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تحقیق روی 110 نفر در دو گروه 55 نفری مشابه انجام گرفت. شدت درد در هنگام گذاشتنIUD، 69.1% CopperT380A و در گروه %39.4 Cu-Safe 300 بود (p<0.02). شدت خونریزی، سرگیجه، ضعف و دردهای کرامپی بلافاصله بعد از گذاشتن IUD بین دو گروه تفاوت معنی دار نداشت (NS). میزان خونریزی در زمان های پیگیری در گروه 16.3% T380A و در گروه 32.7% CU-Safe300 بود (P<0.07). روزهای لکه بینی در گروه T380A کمتر از CU-Safe300 بود (P<0.002).
    نتیجه گیری و توصیه ها: IUD، CU-Safe300 دارای عوارض کمتری نسبت به T380A است. انجام پژوهش در خصوص عوارض طولانی مدت IUD توصیه می شود.
    کلیدواژگان: IUD، عوارض
  • مقایسه اتوتوکسیسیتی سیپروفلوکساسین موضعی و سیستمیک در درمان اوتیک میانی مزمن
    خواجوی مهدی، ثمره ای رضا صفحه 2
    سابقه و هدف
    با توجه به اینکه طیف وسیعی از مراجعین به درمانگاه های گوش و حلق و بینی را بیماران مبتلا به اوتیت میانی مزمن تشکیل می دهند انتخاب نوع درمان برای این بیماری که تضمین کننده تاثیر مناسب درمانی بدون ایجاد اثرات توکسیک برروی سلولهای شنوایی باشد، دغدغه فکری است که برای هر فرد مسوول در این خصوص وجود دارد. تحقیقات فراوان در خصوص داروهای موضعی آنتی بیوتیکی انجام شده که توکسیک بودن تعداد زیادی از آنها مشخص شده است. این تحقیق به منظور مقایسه اثر توکسیسیتی احتمالی سیپروفلوکساسین با فرم سیستمیک آن روی مبتلایان به اوتیت میانی مزمن مراجعه کننده به بیمارستان لقمان در سال 1380 انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به روش کار آزمایی بالینی دو سوکور بر روی 72 بیمار انجام گرفت. تشخیص اوتیت میانی مزمن براساس روش مشاهده بالینی بودهاست. بیماران دارای فاکتورهای زیر از طرح خارج شدند: سن کمتر از 18 سال، حاملگی، شیردهی، مصرف سیستمیک داروهای که جز دسته اتوتوکسیک میباشند، ابتلا به عفونت های ویروسی میباشند، ابتلا به عفونت های ویروسی در مدت طرح و حساسیت به کینولون ها. بیماران به ترتیب مراجعه به طور تصادفی به گروه های شاهد و مورد تقسیم شدند. در گروه شاهد 32 بیمار سیپروفلوکساسین سیستمیک به شکل قرص و در گروه مورد 40 بیمار سیپروفلوکساسین موضعی به شکل قطره به مدت 10 روز دریافت کردند. ارزیابی شنوایی بیماران به روش ادیومتری با فرکانسهای معمول و بالا در روز اول و روز سی ام طرح انجام شد. تغییرات ایجاد شده در فرکانسهای مختلف در ادیومتری روز اول و روز سی ام باری هر دو گروه در هدایت هوایی و استخوانی با تست آماری t-test مورد قضاوت قرار گرفت.
    یافته ها
    تحقیق روی 32 بیمار گروه شاهد (20 زن و 12 مرد) و 40 بیمار گروه مورد (24 زن و 16 مرد) انجام شد. بیماران در محدوده سنی 18-55 سال بودند. در فرکانس 250 Hz تغییر آستانه شنوایی در هدایت هوایی گروه شاهد 0.94±6.90 dB و در گروه مورد 6.87±12.7 dB بود (P<0.05). در فرکانس 8000 Hz تغییر آستانه شنوایی در هدایت هوایی گروه شاهد 1.25±10.85 dB و گروه مورد 5.50±14.49 dB بوده (P<0.05). در فرکانس 10000 Hz تغییر آستانه شنوایی در هدایت هوایی گروه شاهد 0.93±6.77 dB و گروه مورد 49/12±25/6 بود (P<0.05). در هدایت استخوانی در فرکانس 4000 تغییر آستانه شنوایی در گروه شاهد 4.48±12.2 dB و گروه مورد 2.50±5.54 dB بود (P<0.05). در سایر فرکانس ها اختلاف معنی دار نبود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: سیپروفلوکساسین موضعی عارضه توکسیک در مقابل فرم سیستمیک دارو بر روی گوش نداشته، ارجحیت نسبی در درمان اوتیت میانی مزمن به جهت تاثیر مناسب بر موضع، کاهش التهاب مخاطی و بهبود هدایت انتقال گوش میانی دارد.
    کلیدواژگان: اتوتوکسیسیتی، اوتیت میانی مزمن، سیپروفلوکساسین
  • طراحی مدل توانمندسازی خانواده محور و سنجش اثر آن بر پیشگیری از کم خونی فقرآهن در دختران نوجوان
    الحانی فاطمه، نیکنامی شمس الدین، کیمیاگر سیدمسعود، کاظم نژاد انوشیروان، حیدرنیا علیرضا صفحه 3
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع کم خونی فقر آهن و اهمیت پیشگیری از آن، این پژوهش جهت ارایه یک طرح کاربردی و سنجش آثر آن در پیشگیری از کم خونی فقر آهن دختران نوجوان انجام شد.
    مواد و روش ها
    تحقیق در دو مرحله انجام شد: در محله اول یک تحقیق کیفی از نوع تئوری زمینه (پایه) برای طراحی مدل انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه براساس یک پرسشنامه نیمه ساختاری جمع آوری، کدگذاری، دسته بندی و آنالیز مقایسه ای مداوم شدند. متغیر اصلی توانمندی ناکافی خانواده و مفاهیم مربوطه شامل خودکارآمدی. خودباوری (عزت نفس) تهدید درک شده و کنترل ناکافی بود. در مرحله دوم یک تحقیق کمی نیمه تجربی انجام شد. جهت سنجش اثر مدل. 72 دختر نوجوان داوطلب مبتلا به درجاتی از کمبود آهن طبق جواب آزمایشگاه به روش تصادفی چند مرحله ای از مدارس راهنمایی منطقه 2 تهران انتخاب و مداخله به روش حل مساله گروهی برای دختران و روش مشارکت آموزشی برای والدینشان انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اطلاعات (دموگرافیک، دانش، نگرش، تهدید درک شده، خودکار آمدی، چک لیست رفتارهای تغذیه ای و بهداشتی.ابزار عزت نفس آیزنک، فرم بسامد خوراک (F.F.Q) و داده های آزمایشگاهی بود که قبل و بعد از اجرای مدل مورد نسجش قرار گرفت.
    یافته ها
    آزمون آماری ویل کاکسون اختلاف معنی داری از نظر دانش، نگرش، تهدید درک شده و رفتارهای اتخاذ شده مرتبط با کم خونی بین قبل و بعد از اجرای مدل نشان داد (P<0.0001). همچنین آزمون آماری ویل کاکسون اختلاف معنی داری را بین قبل و بعد از اجرای مدل از نظر خودباوری. خودکارآمدی و توانمندی دختران نشان داد (P<0.0001). براساس آزمون آماری تی زوجی میزان آهن تام، هم و غیرهم و ویتامین ث مصرفی روزانه دختران قبل و بعد از اجرای مدل تفاوت معنی داری داشت (P<0.05). میزان فریتین سرم به عنوان شاخص ذخیره آهن قبل و بعد از اجرای مدل تفاوت معنی داری داشت (P<0.0001).
    نتیجه گیری و توصیه ها: فرضیه پژوهش مبنی بر موثر بودن اجرای مدل بر پیشگیری از کم خونی فقر آهن، پذیرفته شد. لذا پینشاهد می شود این مدل برای پیشگیری از کم خونی فقر آهن در سطح وسیعتر به کار گرفته شود و اثر بخشی آن برای سایر بیماری های مزمن تست شود.
    کلیدواژگان: کم خونی فقرآهن، دختران نوجوان، توانمندسازی، پیشگیری، خانواده محوری
  • تاثیر تکنیک آرامش عضلانی بر درد ناحیه اپیزیوتومی زنان پریمی پار
    متوسلیان منیره، فرنیا فرحناز صفحه 4
    سابقه و هدف
    درد یک مشکل جهانی است که از بدو تولد تا آخرین مرحله حیات وجود داشته و علاوه بر تنش های جسمی و روانی، سالانه هزینه زیادی را به جامعه تحمیل می کند. درد ناشی از عمل جراحی نیز از موارد حادی است که تعادل و سلامتی بیمار را به مخاطره می اندازد. یکی از اعمال جراحی معمول در زنان اپیزیوتومی است. در عصر حاضر برای گذراندن یک مرحله پس از عمل بدون درد دو راه وجود دارد یکی استفاده از داروهای شیمیایی و دیگری کاربرد روش های غیردارویی. پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر تکنیک آرامش عضلانی بر کاهش درد محل اپیزیوتومی در زنان نخست زای بستری در دو بیمارستان دولتی و خصوصی شهر یزد صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این پژوهش به صورت کارآزمایی بالینی بر روی 120 نفر از زنان نخست زای دارای اپیزیوتومی مدیولترال که به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند صورت گرفت، بعد از بستری شدن و قبل از زایمان به هر دو گروه آموزش اندازه گیری شدت درد توسط جدول خطی درجه بندی (10-0) داده شد. سپس برای گروه مورد بلافاصله بعد از زایمان آموزش های لازم در رابطه با تکنیک آرامش عضلانی ارایه شد. شدت درد در هر دو گروه طی 5 نوبت (2، 6، 12، 18 و 24 ساعت) بعد از زایمان اندازه گیری و ثبت گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه بود که شامل مشخصات فردی، جدول درجه بندی (10-0) برای ثبت شدت درد و برگه ثبت مقدار مسکن مصرفی بود. در گروه مورد فرم ثبت دفعات استفاده از تکنیک آرامش عضلانی نیز ضمیمه بود.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بین شدت درد ناحیه اپیزیوتومی دو گروه مورد و شاهد در نوبت های اول تا چهارم اختلاف معنی دار آماری موجود نبود، حال آنکه در نوبت پنجم بررسی (24 ساعت بعد از اپیزیوتومی) اختلاف معنی دار بوده است (P=0.01) به عبارت دیگر نتایج بیانگر درد بیشتر ناحیه اپیزیوتومی در افراد گروه شاهد بود که جهت تسکین درد خود از مسکن (مفنامیک اسید) استفاده می کردند. از طرفی نتایج آزمون همبستگی پیرسون نمایانگر آن بود که با افزایش تعداد دفعات استفاده از تکنیک آرامش عضلانی درد ناحیه پرینه کاهش بیشتری داشته است P<0.8) و (r=-0.24.
    نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به یافته های فوق می توان گفت استفاده مکرر از تکنیک آرامش عضلانی در کاهش درد ناحیه پرینه موثر بوده است، لذا پژوهشگران کابرد نتایج حاصله از این پژوهش را به عنوان مداخلات درمانی غیرتهاجمی در جهت کاهش درد پرینه پیشنهاد می نمایند.
    کلیدواژگان: درد، اپیزیوتومی، تکنیک آرامش عضلانی، پریمی پار
  • بررسی وضعیت مبتلایان به پمفیگوس از نظر آنتی بادی سرمی و نمای بالینی
    نصیری سهیلا، ملک زاد فرهاد، گچکار لطیف، رادمنش الهام صفحه 5
    سابقه و هدف
    پمفیگوس و لگاریس یک بیماری تاولی پوستی مخاطی است که در آن اتصال بین سلول های اپیتلیال در اثر آنتی بادی ضد این سلول از بین می رود. این آنتی بادی ها در سرم بیماران قابل جستجو است. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت تیتر سرمی آنتی بادی ضدپمفیگوسی در زمان تشخیص بیماری، هنگام بهبود و هنگام عود احتمالی و ارزیابی تغییرات آن بود.
    مواد و روش ها
    30 بیمار مبتلا به پمفیگوس ولگاریس که در بخش های وابسته به مرکز تحقیقات پوست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بستری بوده و تا شروع مطالعه تحت هیچ گونه درمان سیستمیکی قرار نگرفته بودند، وارد مطالعه شدند. آزمایش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم (IIF) در بدو تشخیص و هنگام دستیابی به بهود بالینی انجام شد. در صورت بروز عود بالینی طی 6 ماه پیگیری، این آزمایش تکرار گردید.
    یافته ها
    در مطالعه ما ارتباط معنی داری بین سن و جنس بیمار با تیتر آنتی بادی قبل از شروع درمان مشاهده نشد. ارتباط بنی شدت بیماری و تیتر IIF قبل از درمان به لحاظ آماری معنی دار بود (P<0.04) و همبستگی بین آنها مستقیم ولی ضعیف برآورد شد (r=0.4). بین مدت شروع بیماری و تیتر آنتی باید در زمان تشخیص هم رابطه معنی داری وجود داشت اما بین نتایج IIF در زمان بهبود و عود با وضعیت بالینی در این دو حالت رابطه معنی داری به دست نیامد. نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه ارتباطی بین تیتر سرمی آنتی بادی ضد پمفیگوس با وضعیت بالینی (عود و بهبود) به دست نیامد. پس به نظر می رسد نمی توان از این پارامتر به تنهایی برای تنظیم مقدار دارو استفاده نمود.
    کلیدواژگان: پمفیگوس ولگاریس، لیمونوفلورسانس غیرمستقیم
  • بررسی وضعیت کسر جهشی بطن چپ در مبتلایان به نارسایی احتقانی قلب / مراجعه کننده به بیمارستان های بوعلی و امام حسین، 79-1378
    رضوانی حمید، میری رضا صفحه 6
    سابقه و هدف
    نارسایی احتقانی قلب همیشه با کسر جهشی غیرطبیعی بطن چپ همراه نیست. از آنجایی که وجود یا عدم وجود کسر جهشی طبیعی بطن چپ در انتخاب نوع درمان و سرانجام بیماران تاثیر می گذارد و با توجه به عدم مشاهده گزارش تجربه ای از آن در کشور و به منظور تعیین وضعیت کسر جهشی بطن چپ در مبتلایان به نارسایی احتقانی قلب و عوامل مرتبط با آن، این مطالعه برروی مراجعین به بیمارستانهای بوعلی و امام حسین(ع) در سالهای 79-1378 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش توصیفی بر روی کلیه مراجعین با نمونه گیری مستمر انجام گرفت. بیمارانی که دچار ضایعات دریچه ای قلب یا کاریودمیوپاتی با بیماری های پریکارد بودند و یا سابقه پرفشاری خون داشته و تحت درمان با داروهای مهارکننده آنژیوتانسین یا دیورتیک بودند، وارد مطالعه نشدند. برای تشخیص بالینی CHF در این بیماران از معیارهای فرامینگهام و باری تعیین میزان کسر جهشی بطن چپ از اکوکاردیوگرافی دو بعدی کمک گرفته شد. کسر جهشی 50% یا بیشتر طبیعی در نظر گرفته شد و با فشارخون همه بیماران در دو ویزیت جداگانه اندازه گیری می شد. فشار خون سیستولیک 140 میلیمتر جیوه یا بالاتر یا فشارخون دیاستولیک 90 میلیمتر جیوه یا بالاتر به عنوان پرفشاری خون در نظر گرفته می شد. شیوع کسر جهشی طبیعی در نمونه ها تعیین و نقش عوامل مرتبط با آن و میزان واقعی آن در جامعه مورد مطالعه برآورد گردید.
    یافته ها
    طی مدت مورد بررسی تعداد 86 بیمار واجد شرایط بودند. شیوع کسر جهشی طبیعی در نمونه ها به میزان 50% بود. کسر جهشی غیرطبیعی بطن چپ در مردان 3/5 برابر بیشتر از زنان بود (P<0.0001). سن افراد با و بدون کسر جهشی طبیعی فاقد تفاوت آماری معنی دار بود (NS). فاکتورهای خطر مستقل برای کسر جهشی طبیعی بیماران مبتلا به CHF عبارت بودند از: عدم سابقه انفارکتوس میوکارد OR=6.71) و (P<0.0004، جنس مونث OR=5.3)، (P<0.0002 و پرفشاری خون (OR=10.8، (P<0.0001.
    نتیجه گیری و توصیه ها: نارسایی احتقانی قلب همیشه با کسر جهشی پایین همراه نیست و احتمال همراهی نارسایی احتقانی قلب با کسر جهشی طبیعی به خصوص در زنان با پرفشاری خون و عدم سابقه انفارکتوس میوکارد را باید در نظر داشت.
    کلیدواژگان: نارسایی احتقانی قلب، کسر جهشی طبیعی، بطن چپ
  • بررسی کیفیت ارایه خدمات به کودکان کمتر از 6 سال در مراکز بهداشتی درمانی شهری تهران / وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 81-1380
    جدیدمیلانی مریم، محفوظ پور سعاد، ولایی ناصر، حسین زاده صفیه، سهیل ارشدی فرخ صفحه 7
    سابقه و هدف
    با توجه به اهمیت ارایه خدمات بهداشتی به ویژه در گروه های آسیب پذیر نظیر کودکان و تناقضاتی که در مورد کمیت و کیفیت این خدمات وجود دارد و به منظور تعیین کیفیت ارایه خدمات مراقبت از کودکان کمتر از 6 سال توسط کارکنان مراکز بهداشتی درمانی شهری، این تحقیق در مراکز بهداشتی درمانی شهری تهران تابعه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی شهیدبهشتی در سال 81-1380 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش مقطعی در 10 مرکز بهداشتی درمانی شهری انجام گرفت. کیفیت ارایه خدمات هر یک از کارکنان برای 10 کودک که به صورت مستمر مراجعه نمودند، مورد بررسی قرار گرفت. این خدمات شامل خدمات پذیرش و خوش آمدگویی. سنجش رشد، تغذیه، ایمن سازی، روند تکامل. ارجاع و پیگیری و در زیر مجموعه هر یک براساس شاخص های مقرر در برنامه مراقبت از کودکان کمتر از 2 سال و کودکان 6-2 سال بود. خدمات ارایه شده صرفا با مشاهده بررسی و ثبت گردید. خصوصیات سن، وضعیت تاهل، تعداد فرزند، رشته تحصیلی، میزان تحصیلات، وضعیت شغل، سابقه کار، سابقه کار در واحد مراقبت از کودک، محدوده محل سکونت، گذراندن دوره بازآموزی کارکنان، شرایط فیزیکی و امکانات محیطی بررسی و ثبت گردید.
    یافته ها
    تحقیق در 10 مرکز بهداشتی درمانی شهری و تعداد 49 نفر از کارکنان بهداشتی و 190 کودک انجام گرفت. میانگین سنی (± انحراف معیار) نمونه های مورد بررسی 9/7±3/32 سال بود. رشته تحصیلی 3/67% آنان مامایی، 5/24% بهداشت خانواده و 2/8% بهداشتی عمومی بود. 3/68% آنان دارای مدارک کارشناسی و 36/7% مدرک فوق دیپلم داشتند. میانگین سابقه خدمت آنان 6/8±5/8 سال و سابقه کار در واحد مراقبت از کودک 8.5±8.6 سال بود. 4/71% نمونه ها دوره های بازآموزی را گذرانده اند و بقیه این دوره ها ار طی نکرده اند. چگونگی ارائه خدمات توسط 40% از کارکنان ضعیف، 31% متوسط و 29% نمونه ها دوره های بازآموزی را گذرانده اند و بقیه این دوره ها را طی نکرده اند. چگونگی ارائه خدمات توسط 40% از کارکنان ضعیف، 31% متوسط و 29% خوب بود. کودکان کمتر از 2 سال از کیفیت خدمات ضعیفتری برخوردار بودند به طوری که کودکان کمتر از 2 سال 43 مرتبه بیشتر از کودکان 6-2 سال خدمات در حد ضعیف دریافت می کنند (P<0.005) و100% خدمات روند تکامل و 9/94% خدمات تغذیه در حد ضعیف و 8/77% خدمات ارجاع و پیگیری متوسط، 3/74% خدمات پذیرش نیز در حد متوسط و 9/58% خدمات سنجش رشد و2/88% ایمن سازی در حد خوب ارائه می شود. آموزش که محور اصلی خدمات روند تکامل و تغذیه می باشد در حد ضعیف ارائه می شد. بین مشخصات سن، وضعیت تاهل، تعداد فرزندان، رشته تحصیلی، میزان تحصیلات، وضعیت شغل، سابقه خدمت و سابقه کار در واحد مراقبت از کودک و کیفیت ارائه خدمات همبستگی مثبت و متوسط تا خوب وجود داشت (P<0.005)، اما بین مشخصات محل سکونت و گذراندن دوره بازآموزی و کیفیت ارایه خدمات همبستگی وجود ندارد. از نظر شرایط فیزیکی و امکانات 1/57% مراکز بهداشتی درمانی شهری وضعیت متوسط داشتند و هیچ یک وضعیت خوب نداشتند. بین شرایط فیزیکی و امکانات مراکز بهداشتی درمانی شهری و کیفیت ارایه خدمات، همبستگی مثبت و خوب وجود دارد (P<0.001).
    نتیجه گیری و توصیه ها: کیفیت ارایه خدمات در مراکز بهداشتی درمانی شهری پایین است، به ویژه برای گروه سنی کمتر از 2 سال. با توجه به اهمیت سلامت کودکان 6-0 سال، انجام پژوهش ها برای تعیین علل آن به خصوص تحقیقات برای بررسی تاثیر مداخلات برروی کمیت و کیفیت را توصیه می کنیم.
    کلیدواژگان: کیفیت، مراقبت از کودکان
  • بررسی دلیل مراجعه بیماران به عطاری ها و فرآورده گیاهی تحویل شده به آنها در عطاری های / استان سمنان به مدت یک سال
    مجاب فراز، مصدق محمود، مقیمی الهه صفحه 7
    سابقه و هدف
    به منظور اطلاع از بیماری های مراجعه شوند به عطاری های شهرهای استان سمنان و نوع فرآورده گیاهی ارایه شده به بیماران، مطالعه حاضر صورت پذیرفت. براساس بررسی های انجام شده، مشخص شد که تاکنون مطالعه ای در این زمینه انجام نشده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه طی مصاحبه با فروشندگان گیاهان دارویی (عطاری های) تمام مراکز شهرستان های استان سمنان، مجموعه ای از اطلاعات در عرصه ارائه خدمات گیاه درمانی، جمع آوری و در پرسنامه های اطلاعاتی توصیفی ثبت شد. در پرسشنامه های فوق علل مراجعه به عطاری ها در فصول مختلف سال، نوع فرآورده گیاهی برای این بیماران و 13 مورد بیماری مشخص دیگر، بررسی شدند.
    یافته ها
    بیشترین علل مراجعه به عطاری های استان سمنان در طول سال 80-1379 سرماخوردگی، ناراحتی کلیه، آرتروز، بالا بودن قندخون، ناراحتی معده و بالا بودن چربی خون و بیشترین گیاه ارایه شده برای این بیماری ها به ترتیب عناب، خارشتر، پودر گنه گنه در روغن کرچک، عرق (و تخم) شنبلیله، زیره سبز، عرق (و تخم) شوید بودند.
    نتیجه گیری و توصیه ها: به نظر می آید در مورد بیماری های فوق الذکر مسایل و مشکلاتی در استان سمنان وجود داشته باشد (از نظر تشخیص و درمان) که موجب مراجعه مردم به عطاری ها می گردد. پیشنهاد می شود در مورد اپیدمیولوژی این بیماری ها، نحوه تشخیص و درمان، داروهای رایج موثر بر آنها، علت عدم مراجعه مردم به پزشک و پیگیری بیماریشان بررسی های بیشتری صورت پذیرد. همچنین پیشنهاد می شود روی گیاهان موثر بر بیماری های فوق مطالعات بیشتری انجام شود تا در صورت اثبات تاخیر آنها در مطالعات فارماکولوژی و بالینی، از آنها به طور مستندتر و علمی تری در درمان بیماری ها استفاده شود.
    کلیدواژگان: عطاری ها، گیاهان دارویی، گیاه درمانی
  • بررسی تاثیر Pavlik-Harness در درمان مبتلایان به دیسپلازی تکاملی مفصل هیپ
    جزایری سید محمد، نجفی ژیلا، ولایی ناصر صفحه 8
    سابقه و هدف
    با توجه به اینکه دیسپلازی تکاملی استابولوم در نوزادان و شیرخواران شایع می باشد و در صورتی که در مراحل اولیه تشخیص داده شود به سادگی با Pavlik-Harness قابل درمان و از نظر هزینه بسیار ارزان بوده و از عوارضی که مادام العمر باعث ناتوانی بیمار می گردد جلوگیری به عمل می آورد، این بررسی به منظور تعیین تاثیر درمانی Pavlik-Harness در درمان نوزادان و کودکان مبتلا به دیسپلازی تکاملی هیپ (SSH) برروی مراجعین به یک کلینیک ارتوپدی خصوصی از سال 80-1377 به عمل آمده است.
    مواد و روش ها
    کارآزمایی بالینی از نوع تشخیصی بر روی 44 بیمار از مراجعه کنندگان به کلینیک ارتوپدی که توسط متخصصین کودکان با احتمال دیسپلازی تکاملی مفصل هیپ ارجاع شده بودند، صورت گرفت. تمام بیماران پس از بررسی از نظر نوع زایمان، سابقه خانوادگی، وجود بیماری های مادرزادی همراه و نیز از نظر دامنه حرکات هیپ و تستهای بارلو و ارتولانی و تستهای دیگر مورد معاینه قرار می گرفتند و در صورت مثبت بودن یکی از این علائم جهت تشخیص قطعی به کلینیکی سونوگرافی ارجاع می شدند. سپس در صورت مثبت بودن سونوگرافی به کمک Pavlik-Harness به مدت 6 تا 12 هفته تحت درمان قرار می گرفتند. در طول مدت درمان نیز استقرار سر فمور درون استابولوم توسط سونوگرافی های مکرر کنترل می شد. بیماران در یک برنامه پیگیری 30 ماهه مورد بررسی قرار گرفته و میزان موفقیت و عدم موفقیت درمان ارزیابی شد.
    یافته ها
    تحقیق بر روی 44 بیمار (22 پسر و 22 دختر) با تشخیص بالینی احتمالی دیسپلازی تکاملی هیپ (DDH) انجام گرفت. 6 بیمار به دلیل طبیعی بودن مفصل هیپ در سونوگرافی، 4 بیمار به دلیل عدم مراجعه جهت سونوگرافی کنترل و 8 بیمار به دلیل عدم مراجعه جهت پیگیری از مطالعه حذف شدند. میزان موفقیت درمان با %96.1 Pavlik-Harness بود. فقط یک بیمار (3.9%) به درمان با Pavlik-Harness پاسخ نداد. نسبت میزان شیوع در دختران تقریبا مانند آمارهای جهانی بوده است.
    نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به شیوع DDH و عوارض و پی آمدهای ناگوار بعدی، درمان سریع و به موقع نقش مهمی در جلوگیری از عوارض بعدی دارد. با توجه به اینکه استفاده صحیح و به موقع از Pavlik-Harness درمانی نسبتا ساده، بدون تهاجم، ارزان و سریع و کم عارضه بوده و درصد موفقیت درمان را آن بالا می باشد، ضمن توصیه آن بیه متخصصین اطفال و نوزادان و نیز همکاران ارتوپدی انجام مطالعات گسترده جهت بررسی بیشتر میزان موفقیت آن در سطح ملی پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: دیسپلازی تکاملی هیپ، پاولیک هارنس
  • بررسی اثر Strip مامبران ها در ترم بر روی نتایج حاملگی
    آجری لادن، مهجوری سیاهکل ژانت، ولایی ناصر صفحه 8
    سابقه و هدف
    یکی از مشکلات علم مامایی مساله حاملگی بعد از موعد است که با عوارض فراوانی همراه می باشد. برای برخورد با این مشکل راه های مختلفی پیشنهاد شده است که یکی از آنها Strip کردن مامبران ها در زمان ترم است. اگر چه این عمل به طور گسترده ای به کار می رود و شاید اعتقاد کلی حاکی از تاثیر مثبت این اقدام در کاهش متوسط سن حاملگی و جلوگیری از بروز حاملگی بعد از موعد باشد ولی هنوز قطعیت آن به طور کامل به اثبات نرسیده است.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی بالینی برای بررسی اثرات مفید و مضر Strip مامبران ها انجام گردید. در این مطالعه 155 بیمار حامله ترم (40-38 هفته) وارد شدند. بیماران به طور تصادفی در سه گروه شاهد، تجربی 1 (که هفتگی معاینه واژینال می شدند) و تجربی 2 (که هفتگی Strip می شدند) قرار گرفتند. این بیماران از میان مراجعین به درمانگاه مامایی بیمارستان شهدا در سال 1380 انتخاب شدند. معیارهای خروج از مطالعه عبارت بود از: چند قلویی، پرزانتاسیون های غیرطبیعی، جفت سرراهی، سرویکس بسته، سابقه دیابت یا فشار خون و یا هر بیماری طبی دیگر. در این مطالعه از آزمونهای ANOVA و t-test برای آنالیز نتایج استفاده شد.
    یافته ها
    متوسط سن حاملگی بین سه گروه متفاوت بود (P<0.0001) به طوری که در گروه Strip کاهش یافته بود. مدت فاز نهفته و فاصله بستری تا زایمان در گروه Strip کمتر از گروه شاهد بوده (P<0.05). فاز فعال بین گروه ها فرقی نداشت. میزان سزارین و استفاده از اکسی توسین در گروه Strip کمتر از TV و در گروه TV کمتر از شاهد بود. میزان تب، پارگی کیسه آب و خونریزی بین گروه ها تفاوتی نداشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: به نظر می رسد Strip روشی مطمئن برای جلوگیری از حاملگی بعد از موعد و کاهش سن حاملگی بدون افزایش تعداد عوارض ناخواسته باشد.
    کلیدواژگان: بهداشت باروری، آگاهی، نگرش، جوانان، پیشگیری از بارداری
  • ارزیابی روش مشخص کردن عصب راجعه حنجره با به کارگیری لمس انگشت و مشاهده
    موسوی سیدرضا صفحه 9
    سابقه و هدف
    آسیب عصب راجعه یکی از عوارض احتمالی جراحی های تیرویید و پاراتیرویید به شمار می آید. مشخص کردن این عصب به کمک روش های صورت می گیرد. بررسی حاضر به ارزیابی روش لمس انگشت و سپس مشاهده این عصب می پردازد.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر به روش گذشته نگر روی 410 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش که مبتلا به گواتر بودند و تحت عمل جراحی تیرویید قرار گرفتند، انجام پذیرفت. در تمام بیماران عصب با به کارگیری لمس انگشت و مشاهده مشخص شد. در این نمونه ها عارضه این روش شناسایی عصب ارزیابی شد.
    یافته ها
    در تمام بیماران عصب راجعه در دو طرف لمس و سپس مشاهده شد به جز مواردی که ندول منفرد در یک لب تیرویید داشتند که فقط همان طرف مورد بررسی قرار گرفت. تنها عارضه گزارش شده خشونت صدا بود که تنها در دو نفر گزارش شد، البته این مشکل ظرف چند روز اول پس از عمل از بین رفت. نتیجه گیری و توصیه ها: به کارگیری یک روش مناسب برای مشخص کردن عصب الزامی است. توصیه می شود از روش لمس و سپس در معرض دید قرار دادن عصب به عنوان روشی مطمئن و بدون خطر استفاده شود.
    کلیدواژگان: عصب راجعه، تیرویید