فهرست مطالب

فصلنامه فقه
پیاپی 37-38 (پاییز و زمستان 1382)

  • تاریخ انتشار: 1382/10/15
  • تعداد عناوین: 10
|
  • پارادایم های فقهی
    احمد مبلغی صفحه 1
    هنگامی که از مفاهیمی نسبتا پیچیده همچون پارادایم، سخن به میان می آید، نخست باید تعریف و مراد از آنها را به روشنی بیان کرد تا فضای گفت وگو مه آلود و مبهم نباشد. نیز هنگامی که از پارادایم در فقه سخن می گوییم، باید برداشت و انتظار خود را از این مفهوم در بافت دانش فقه، بیان کنیم.
    بسیاری کوشیده اند تا تعریفی مناسب از پارادایم به دست دهند. برخی کوشیده اند تا معادل هایی فارسی برای این واژه بیابند. معادلهایی مانند (چشم انداز)، (منظر) و (چارچوبه های کلان) از این جمله اند. در این میان، واژه (کلان ترین چارچوبه های در دسترس در یک دانش) معادل مناسب تری به نظر می رسد; اگرچه همچنان این معادل نیز نمی تواند مقصود دقیق از پارادایم را بازنماید.
    تعریف مورد نظر و تاکید این نوشتار، برداشتی معطوف به عملکرد را از مقوله پارادایم به دست می دهد; یعنی بر آن است تا با برجسته سازی نقش و کارکرد پارادایم در مفهوم سازی و معنی آفرینی برای حلقه های پایین تر روند اندیشه سازی، به تبیین مفهوم و ماهیت آن دست یابد. طبق این نگاه، پارادایم یعنی فراخ ترین و دورترین مرزهای هر ایده یا اندیشه زمان گستر; که روش هایی را بالفعل و یا بالقوه، در درون خود نهفته دارد. به این ترتیب، درون مرزهای گسترده یک پارادایم، مجموعه ای از نظریات و برداشت های متناسب، فرصت پدیداری و پرورش می یابند.
  • حق التالیف از دیدگاه فقه تطبیقی
    عبدالله شفایی صفحه 2
    خداوند بزرگ، نوجویی و ترقی خواهی را در طبیعت بشر، به ودیعت نهاد، زیرا همواره انسان از رکود، جمود و کهنگی می گریزد و با قریحه خدادادی و تلاش فکری، می کوشد تا طرحی نو دراندازد که هم به پیشرفت جامعه، کمک رساند و هم به منافع معنوی و مادی خود، دست یابد.
    انقلاب صنعتی، تاثیر نهادینه ای در مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گذاشت و از آن پس، آفریده های فکری، هنری، ادبی و غیره، همانند: حق پیشه وری و کار و کسب در صنعت و تجارت، رنگ و ارزش اقتصادی، مادی به خود گرفت. از دلایل این دگرگونی، می توان تخصصی شدن کارها را برشمرد، زیرا دانشمندان، نویسندگان و مخترعان، همواره مدت بسیاری را از عمر خویش به تحصیل و تحقیق می پردازند و دیگر مجالی ندارند که به کارهای اقتصادی برای امرار معاش خویش بپردازند. برای همین، افزون بر اغراض معنوی، ناگزیر باید سود مادی کار آنان را نیز برآورد.
    از سوی دیگر، از آن جا که توسعه ارتباطات و رسانه های صوتی، تصویری و دیجیتالی و تکامل حیرت انگیز وسایلی، مانند: کامپیوتر، ماهواره و صنایع مخابراتی، سبب شده است که در زمانی بسیار اندک، اندیشه های علمی، صنعتی و فرهنگی، با هزینه ای ناچیز از کشوری به کشور دیگر آورد و برد شود و بسیاری به ثروت های کلان دست یابند، چگونه می شود که نویسنده پدید آورنده آن، خود در فقر و تنگدستی به سر ببرد!1 چنین پیامدهایی، سبب شد که رشته ای نو، به نام حقوق مالکیت های فکری، یا حقوق مالکیت های معنوی به جمع حقوق، افزوده شود.
  • احتیاط های روا و ناروا; نمونه ها و پیامدها(3)
    سید احمد حسینی صفحه 3
    در دو شماره پیشین (35 و 36) احتیاط را تعریف کردیم و دو قسم ممنوع و مشروع آن را برشمردیم و آن گاه معیارها و ضوابط بازشناسی احتیاط های روا از ناروا و نیز سرچشمه ها و عوامل رواج احتیاط های ناروا را بررسیدیم. چنان که برنمودیم، عقل و نقل بر بایستگی و شایستگی اصل احتیاط بی دریغ دلالت می کند، اما پذیرش بی پیرایه آن در هر حال و هر جا خدشه می پذیرد و برابر با شریعت نیست مع الاسف، امروزه کسانی در این باره، بی شناخت ضوابط و معیارها و شایستگی ها، به گمان نواندیشی نکاتی باطل را درمی افکنند. با وجود این، ناروا دانستن برخی از احتیاط ها پیشینه دارد نه خلاف سیره و روش فقی هان گذشته است و نه برابر با آنچه اکنون روشن فکرنمایان درمی افکنند. در این شماره که بخش سوم و پایانی این گفتار است، نمونه هایی را از سخنان استوانه های فقاهت درباره احتیاط های ناروا می آوریم تا چنین پنداری نشود که در این گفتار، خلاف روش شناخته شده در اجتهاد، نکته ای آورده شده است. آن گاه برخی از پیامدهای احتیاط های ناروا را نیز یاد خواهیم کرد.
  • درنگی در چگونگی پرداخت کفارات
    احمد عابدینی صفحه 4
    با مرور زمان و تغییر شرایط و احوال، بسیاری از موضوعات احکام تغییر می کند. از باب نمونه، در زمان های سابق برای جنگیدن با دشمن، نیزه، سپر، تیر چوبی، کمان، زه، اسب و... لازم بود و وجوب تهیه وسایل جنگی که برگرفته از آیه (واعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل)1 و امثال آن است، بر همان ابزار جنگی منطبق می گشت و تهیه آن وسایل واجب بود و زمانی که با پیشرفت علم و تکنیک، دشمن با تانک، توپ، موشک، هواپیمای جنگی و... به مصاف آمد، تهیه وسایل جنگی سابق ضرورتی ندارد و در عوض باید به اسلحه روز یعنی همین ابزار جنگی یا مشابه و برتر از اینها خود را مسلح کنیم و هیچ کس نمی گوید که باید بر ابزار سابق بسنده کنیم و هیچ کس نمی گوید که چون در روایات همین لفظ ها موجود است و یا در آیه قرآن با صراحت لفظ (خیل) به معنای (اسب) آمده، بنابراین پیوسته تهیه (اسب) ضرورت دارد، هرچند این که دشمن با هواپیما و موشک به ما حمله کند. به گفته دیگر، با تغییر شرایط و اوضاع، ابزار جنگی، کاملا عوض می شود و حکم وجوب تهیه ابزار، از روی اسب، کمان، زه، زره و... برداشته می شود و بر روی ابزار جدید نظیر تانک، توپ، هواپیما، ضد هوایی، موشک و... قرار می گیرد. بنابراین، تغییر شرایط و تغییر زمان و مکان باعث می شود که حکم، موضوع مصرح خود را رها کند و بر موضوع دیگری منطبق شود.
  • قاعده در ء
    محمدحسن ربانی صفحه 5
  • نگاهی به ماهیت حقوقی اقاله و احکام آن
    علیرضا اسماعیل آبادی صفحه 6
    هنگامی که دو طرف برای برآوردن نیازها و تامین منافع خود با یکدیگر عقدی را منعقد می سازند، این عقد و پیمان از آثار شرعی برخوردار می شود و برابر با قاعده و اصل اولی در عقود پابرجا و وفای به آن ضروری خواهد شد، زیرا هرکدام از دو طرف عقد به هنگام بستن عقد منظور و هدفی را دنبال می کرده اند که برای برآورده شدن آن به انعقاد عقد روی آورده اند; این هدف و حق نباید ضایع گردد. حال اگر هرکدام پس از انعقاد عقد دریابند که به هدف مورد نظر خود دست نمی یابند و یا به هر دلیلی از انعقاد عقد پشیمان شوند، آن گاه نیز با توافق یکدیگر عقد را می توانند برهم بزنند. به گفته دیگر، همان گونه که اراده دو طرف در پدید آمدن عقد تاثیر می گذارد و بی این دو اراده عقدی برقرار نخواهد شد، همین دو اراده نیز در سرنوشت عقد تاثیر می گذارد; پابرجا بودن و یا از میان رفتن عقد، بنابر اراده دو طرف است. پس اگر به انحلال و زوال عقد و آثار آن تصمیم بگیرند، عقد از بین می رود و در پی آن، آثار عقد نیز زایل می گردد; به این عمل حقوقی (اقاله) یا (تفاسخ) گویند.
  • مراحل تاریخی دانش اصول
    احمد مبلغی صفحه 7
    دانش اصول تاریخی گرانسنگ را پشت سر دارد; تاریخی دراز دامن که قدمتی تقریبا همپای با فقه را تجربه کرده است. نه تنها تاریخ اصول بلکه دیگر دانش های حوزوی همچون فقه ارتباطی از نزدیک و پیوسته با تاریخ خود دارند. مطالعه تاریخ شناسانه چنین دانشهایی نه تنها نبش قبر به حساب نمی آید بلکه مانند عامل تحرک بخشی عمل می کند که برداشت و انتظار ما را از کارکردها و ظرفیت های در دسترس این دانش ها اصلاح و تنظیم می کند.
    این تصور که در پس مطالعه تاریخ اصول، ره آورد با ارزشی به دست نخواهد آمد تا آن جا با واقعیتهای عینی این دانش و نیز روش های شناخته شده و پذیرفته شده مطالعه های دانش شناسانه در حوزه مباحث معرفتی و علوم انسانی ناسازگار است که در ابطال آن درنگ جایز نیست. در تعیین سطح این ره آورد و نوع نتیجه مترتب بر مطالعه تاریخی یک علم، به صورت جدی بحث و سخن بسیار می توان ارایه کرد، ولی به صورت اجمال می توان ادعا کرد که در پی انجام مطالعه ای تاریخی نسبت به دانش اصول، کارکردها و کارآمدی هایی چند به بار می نشیند. از جمله این کارکردها می توان به موارد زیر اشاره کرد
  • نگاهی به مراحل تکامل فقه شیعه
    سید منذر حکیم صفحه 8
    امروزه، علاقه مندان به هر دانشی، مطالعه تاریخچه و بررسی مراحل پیشرفت و تکامل آن دانش را ضروری می دانند، زیرا این فراگیری، آگاهی به مسائل پیرامون آن و شناخت شرایط تکامل و پیشرفت آن علم را آسان می کند. پژوهشگر می تواند با توجه به شرایط و زمینه های گردآوری آن علم در گذر قرن ها تلاش و تکاپوی علمی، آن را ارزش گذاری کند
  • ظرفیت متن; ظهورمداری و پدیده انگاری و ویژگی های نظریات فقهی
    حسن خلیفه ترجمه: ع. زهدی صفحه 9
    بسیار مختصر موضوع پژوهشم را برمی نمایم: پژوهش حاضر، درباره متن و راه کار فهم آن است. این پژوهش دو نگرش را با هم می سنجد:1. نگرش به متن به مثابه یک مجموعه زبانی بسته که تنها بر اساس سازوکارهای ظهور و دلالت، فهم می شود و فقیه، بر حسب ظرفیتی که برای متن متصور است، از آن برای صدور فتوی استفاده می کند.
    2. نگرشی که از ظاهر لفظ درمی گذرد و به تامل در آن می پردازد تامل بر اساس آن که متن، پدیده ای است که در الفاظ، شرایط پیدایش و تعامل با آن، تجربه ای نهفته وجود دارد. آن تجربه نیز فهمی می آفریند که نادیده گرفتن آن، پاره ای از ظرفیت متن را از میان می برد. چنین نگرشی، متن را پدیده می انگارد و فهم آن را متفاوت با فهم متن به مثابه مجموعه ای از ظواهر الفاظ برمی شمرد. این نوشتار، با وارد شدن به دنیای متن، چه این ورود از باب ظهور مداری باشد و چه از باب پدیده انگاری، به صورت توصیفی تحلیلی، ویژگی های نظریه فقهی مترتب بر هریک از این دو دیدگاه را برمی رسد و به مقایسه میان آن دو می پردازد.
  • معرفی کتاب:محاولات للتفقه فی الدین: المسافه الشرعیه للتقصیر
    عباس نابلسی ترجمه: ع. زهدی صفحه 10