فهرست مطالب

فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی
سال چهارم شماره 11 (تابستان 1387)

  • زبان و ادب فارسی
  • تاریخ انتشار: 1387/06/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • دکتر صادق ابراهیمی کاوری*، رحیمه چولانیان صفحه 9
    حبسیه به قصیده ای اطلاق می گردد که شاعر آن را در وصف وضعیت زندان و زندانی سروده باشد و از خلال این سروده، به وصف ظاهری (برونی) زندان و آن چه که در آن وجود دارد (در و دیوار، غل و زنجیر، زندانیان، زندانبان و...) بپردازد.
    افزون بر این اوصاف ظاهری، شاعر از حالات درونی خود نیز در حبسیه ابیاتی را می آورد و در آن، از بی گناهی خود، جدایی از خویشان و نزدیکان، شب زندان، توسل جستن به دیگران برای رهایی و... سخن می گوید.
    در این میان، شعر فارسی و عربی باتوجه به پیشینه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی مشترک، در این زمینه (حبسیه سرایی) مضامین و موضوعات مشترکی دارند که نشان از آمیختگی و نزدیکی این دو زبان و اثرپذیری آنها از یکدیگر است.
    کلیدواژگان: حبسیه، شعر فارسی، شعر عربی، زندان، وصف
  • غلامرضا حیدری * صفحه 37
    صائب با هنر بی نظیر خویش، پیکره شعر را با تار و پود مضمون و ای هام و تشبیه و استعاره و مراعات النظیر چنان درهم می بافد و می تند که هوش هر خواننده ای را از سر می برد، چنان که بی اختیار به ایجاز و اعجاز کلامی و مضمون پردازی شاعر اقرار می کند. در ذهن صائب، همه چیز و همه حالات و همه موجودات، دست مایه مضمون آفرینی است. او بر این باور از هر آنچه دیده و شنیده، مضمون تراشیده و آن را در هاله و طیفی از مضامین گوناگون و بکر و نامکرر بازسازی و بازپروری کرده و به خواننده خود ارائه داده است.
    اشعار و ابیات صائب تنها در حیطه جفت های گردان سرگردان نیست، بلکه در دامنه و افقی وسیع پا از مرز دوتا بودن بیرون می نهد و تا افق پنج و شش عنصری هم پیش می رود. هدف در این مقاله، ارائه یک الگوی منظم و مرتب و منسجم و جامع، در مجموعه اشعار صائب به عنوان شاعر تمام عیار سبک هندی و نمونه بارز و شناخته شده مضمون آفرینی است تا با سرمشق قراردادن این الگو، بتوان یک طرح و معیار کاملا علمی برای طبقه بندی عناصر مضمون ساز اشعار شاعران دیگر ارائه نمود.
    کلیدواژگان: صائب، اشعار، مضمون، عناصر، طبیعت
  • بهزاد خواجات* صفحه 75
    ابهام در یک شعر موفق، همان قدر نقش مثبت دارد که در یک شعر ناموفق، و ارزیابی این نقش برعهده نظام فکری و زیبایی شناسی هر دوره ادبی است.
    ابهام یکی از فرایندهای مهم و در عین حال کلیدی شعر معاصر ایران و به بیان بهتر، شعر امروز است. این سخن هرگز بدان معنا نیست که شعر گذشته ما ابهام نداشته، بلکه مساله این است که در شعر سنتی فارسی، ابهام بیشتر به سه شکل عمدی، طبیعی و عارضی اتفاق می افتد، اما در شعر امروز، ابهام یک ضرورت برای کشف دنیای جدید و از منظری دیگر، نتیجه همین دنیای پیچیده است، چرا که با فردی شدن جریان و به طبع تمام عناصر آن، شعر دیگر نمی تواند به وحدت های از پیش نوشته (وزن، قافیه، صور خیال و مناظر و مرایا و به ویژه مضامین شعر کهن) تن در دهد و در پی نگاهی تازه به هستی است و همین امر شعر را به ابهامی طبیعی و گاه غیرطبیعی سوق می دهد.
    کلیدواژگان: ابهام، شعر سنتی، شعر معاصر، ابهام کاذب، ابهام ذاتی
  • عبدالرضا سبحانی* صفحه 99
    شواهد گوناگون حاکی از آن است که دانش آموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاه ها، زبان فارسی را به خوبی نمی آموزند و در فراگیری مهارت های چهارگانه زبان فارسی مشکلاتی دارند و این در حالی است که ساعات زیادی در مدارس و دانشگاه ها صرف آموزش زبان فارسی می شود، اما نتایج آن رضایت بخش نیست، چرا که تربیت متخصص آموزش زبان فارسی در دانشگاه ها و مراکز تربیت معلم پاسخ گوی نیازهای مدارس و دانشگاه ها نیست. بازنگری در برنامه درسی تربیت معلم زبان فارسی و توسعه این رشته در دوره تحصیلات تکمیلی می تواند نیروهای متخصص را به سامانه آموزش زبان فارسی وارد کند و بستر مناسب برای پژوهش در این حوزه را فراهم سازد.
    در این مقاله ضمن بررسی وضعیت کنونی تربیت متخصص زبان فارسی در دانشگاه ها و مراکز تربیت معلم، چارچوب مفهومی جدیدی با رویکرد میان رشته ای و درهم تنیده یا Interdiseiplinary برای تاسیس رشته آموزش زبان فارسی تعریف شده است.
    کلیدواژگان: آموزش زبان فارسی، فنون زبان آموزی، برنامه ریزی درسی زبان فارسی، مهارت های زبانی، تربیت معلم زبان فارسی
  • رضا صادقی شهپر* صفحه 119
    اندیشه دنیای آرمانی و آرزوی دستیابی به زندگی جاوید و سرشار از آرامش و کامیابی، اندیشه ای بسیار دیرین بوده که ذهن بشر را از دیرباز به خود مشغول داشته است و در پی چنین باوری، بسیاری از نویسندگان و شاعران، به شیوه های گوناگون، در آثار خویش بدان پرداخته اند.
    این مقاله به بررسی چگونگی نمود اندیشه دنیای آرمانی در شعر فروغ فرخزاد می پردازد و نشان می دهد که شاعر در اشعار خود به سبب ناخرسندی و نفرت از دنیای واقعیت و درشتناکی ها و ناکامی های آن و در آرزوی رهایی از این همه ناگواری، به آفرینش دنیایی سراسر شکوه و آرامش و کامرانی، در فراسوی واقعیت پرداخته است. همچنین نگارنده بر این باور است که اندیشه یاد شده، همواره در اشعار فروغ به یکسان بازتاب نیافته و همگام با تحول و پختگی اندیشه و شعرش، او در اندیشه دنیای آرمانی هم به نوعی تعالی دست یافته است.
    کلیدواژگان: فروغ فرخزاد، دنیای واقعیت، ناخرسندی، دنیای آرمانی، جاودانگی
  • دکتر هاشم محمدی صفحه 137
    حافظ غزل سرای بزرگ تاریخ از شعر پیشینیان بهره فراوان برده و گاه مضامینی را از آنان اخذ و یا اقتباس نموده است، اما بیشتر مضامین اقتباس شده از دیگران را بهتر از صاحبان اصلی آنها به تصویر کشیده است. پژوهشگران حافظ شناس، پیشینه الفاظ و تعابیر و معانی و مضامین حافظ از دیگران را در ادبیات منظوم و منثور پیش از او، از رودکی گرفته تا عصر خود حافظ و حتی شارحان بعد از وی، مورد تتبع و جست و جو قرار داده اند، اما از تاثیر شاعران پیش از رودکی و دوره های اول رواج و گسترش زبان و ادبیات فارسی بر حافظ سخنی به میان نیاورده اند. بهاءالدین خرمشاهی در کتاب ارزشمند حافظ نامه، تاثیرپذیری حافظ از بزرگان ادب پارسی از رودکی به بعد تا معاصرین وی، را بررسی کرده و از اینکه شاعر بزرگی چون مولوی چه در مثنوی و چه در غزل هایش تاثیری بر حافظ نداشته است، تعجب می کند و پژوهشگران را به تحقیق در این باره دعوت می کند.
    در این مقاله تاثیرپذیری حافظ از اشعار شاعران قرن سوم و چهارم هجری، از نظر معانی و مضامین مشابه و نیز ترکیب ها و تعابیر همانند و همچنین وزن و قافیه و ردیف و دیگر ظرافت های شعری، بررسی شده و جلوه های دیگری از هنرمندی این شاعر بزرگ به تصویر کشیده شده است.
    کلیدواژگان: حافظ، شاعران متقدم و متاخر، معاصرین حافظ، الفاظ و تعابیر، مضامین مشابه
  • دکتر مهرداد نغزگوی کهن* صفحه 151
    زبان شناسان بازتحلیل را در مقام یکی از ساز و کارهای مهم تغییر زبانی طبقه بندی کرده اند. بازتحلیل می تواند موجب تغییرات صرفی و نحوی شود. در بعضی از تغییرات صرفی، سخنگویان ساختار تاریخی و اولیه کلمه یا کلماتی را نادیده می گیرند و برای آنها ساختار ثانویه و کاملا متفاوتی قائل می شوند و از این راه، کلمات یا تک واژهای جدیدی پا به عرصه وجود می گذارد. این بازتحلیل و تلقی ثانویه، بیشتر حاصل ناآگاهی، کم سوادی و یا بی دقتی است. به طور معمول، در دستور سنتی، ساخت های حاصل از بازتحلیل را «غلط مشهور»، «اشتقاق عامیانه» و«صورت جعلی» می نامند. ولی شواهد مربوط به زبان فارسی و زبان های دیگر بیانگر آن است که بسیاری از ساخت های بازتحلیل شده، استعمال عام می یابند و به اصطلاح در زبان جا می افتند. ما در این تحقیق به بررسی نقش بازتحلیل در تغییرات صرفی زبان فارسی نو خواهیم پرداخت و با شواهد عینی که بیشتر از کتاب ها و مقالات دارای ماهیت تجویزی و ریشه شناختی استخراج کرده ایم، نشان خواهیم داد که در این زبان، بسیاری از تغییرات صرفی در نتیجه عملکرد بازتحلیل به وجود آمده است. منظور ما از فارسی نو، فارسی دوره اسلامی تاکنون است.
    کلیدواژگان: بازتحلیل، صرف، قیاس، واژه سازی، ساخت معکوس
|
  • S. EbraHimi KAvari*, R. ChUlaNiyaN Page 9
    "Habsiyyeh" is a kind of lyric poem, similar to an ode, the prevalent theme of which is "the prison" and "the prisoner". the prison, its walls and door, iron collar, chains, prisoners and the jailer as well as nostalgic feelings of the prisoner, his inner sentiments, being away from relatives, the days and nights of the prison, and freedom are all subjects of habsiyyeh. The present article tries to examine Persian and Arabic Habsiyyehs and their common themes with respect to common cultural, social and religious backgrounds.
    Keywords: Habsiyyeh, Persian Poetry, Arabic poetry, Prison, description
  • Gh. Heidari* Page 37
    Sāeb Tabrizi (1589-1660), is considered a famous Iranian poet who composed his poetry in Indian style. Also, Rhetorical figures, especially amphiboly, metaphor, simile and parallelism, have an important role in his poems and are means for creating brilliant new themes. This article tries to categorize these rhetorical figures in Sāeb's poetry and classify the themes presented in these rhetorical figures.
    Keywords: Saeb Tabrizi, His Poetry, Themes, Rhetorical figures, Nature
  • B. KhaJAt* Page 75
    Ambiguity is a major characteristic of Persian contemporary poetry. It does not mean that the Persian classic poets did not use it, but it means that ambiguity is a necessary mean for contemporary poets to discover the modern world. Though the classic poets did not feel this necessity, the contemporary poets believe that the modern world is too complicated and ambiguity is an imperative for discovering and depicting it.
    Keywords: Ambiguity, Classical Poetry, Persian Contemporary Poetry, False, Real
  • Abd Al RezA SobhaNi* Page 99
    There are evidences showing that Iranian students do not gain a good command of Persian language. One reason why is that the teacher training program is inefficient and requires revision. The present article, by examining the methods of teacher training in Iranian universities and teacher training centers, tries to provide a new framework, based on an interdisciplinary approach.
    Keywords: Teaching of Persian Language, Language Skills, Educational Programming, Language Proficiency, Persian Language Teacher Training Programs
  • R. SDeghi Shahpar* Page 119
    Utopia is a concept that refers to a world of peace in which the problems of humanity have been solved. All people are longing for this ideal world and many poets have devoted their lyrics to it. The present article tries to examine the poems of Forūgh Farrokhzād (1935- 1967), the well-known Iranian contemporary female poet, from this point of view and to show that the more mature the poet gets, the more developed will be her conceptual understanding of Utopia.
    Keywords: Forugh Farrokhzad, Reality, dissatisfaction, Utopia, Eternal Life
  • H. Mohammadi* Page 137
    Although Hafiz (1326-1390), considered as one of the greatest Persian lyric poets, was influenced by his predecessors, he developed his own style and created brilliant new themes. The present article aims to show the influences the poets of the 3rd and 4th centuries A.H. had on Hāfiz with respect to concepts, themes, poetic diction, rhyming rhythm, rime, and rhetorical figures.
    Keywords: Hafiz, the preceding, succeeding poets, Hafiz's contemporaries, Poetic
  • M. NaghzgYe Kohan* Page 151
    In historical linguistics, reanalysis is considered as one of the important mechanisms involved in morphological and syntactic changes. In this article, an emphasis is put on the role of reanalysis in morphological changes of New Persian. By providing appropriate evidence from the most prescriptive grammars and etymological dictionaries and articles, we will illustrate that reanalysis is triggered by ignorance of the speakers as to the original internal structure of words. In this connection, it is concluded that speakers with little educational background reanalyze words more frequently.
    Keywords: Reanalysis, Morphology, Analogy, Word, Formation, Backformation