فهرست مطالب

نشریه پرستاری ایران
پیاپی 60 (آبان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/08/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صغری نیکپور، مریم نوری تاجر، حمید حقانی، آرش راوندی صفحه 8
    زمینه و هدف
    اختلالات عضلانی استخوانی شغلی به عنوان یکی از مشکلات اصلی سلامتی در بین پرسنل خدمات بهداشتی و درمانی و یکی از عوامل مهم ناتوانی در حرفه پرستاری است. هدف این مطالعه تعیین فراوانی اختلالات عضلانی و استخوانی در کادر پرستاری بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی مقطعی، جامعه پژوهش شامل کلیه گروه پرستاری بوده است که حداقل به مدت یک سال قبل از انجام تحقیق در بخش فعلی به طور رسمی و یا طرحی در بیمارستان های آموزشی علوم پزشکی ایران مشغول به کار بودند. روش نمونه گیری به صورت چند مرحله ای و حجم نمونه 615 نفر بود. داده ها از طریق پرسشنامه خود ایفا جمع آوری شد.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده نشان داد که بیشترین درصد اختلال عضلانی و استخوانی پرستاران مربوط به یک یا هر دو زانو (2/64 درصد)، 6 /55 درصد گردن، 7/53 درصد در قسمت فوقانی پشت، 1/54 درصد در قسمت تحتانی پشت، 6/44 درصد در یک یا هر دو مچ و انگشتان پا، 5/40 درصد در یک یا هر دو مفصل ران بوده است.
    نتایج آنالیز رگرسیون لجستیک در خصوص اختلالات عضلانی و استخوانی در کادر پرستاری که دارای اختلال بودند در مقایسه با گروهی که دچار اختلال نبودند نشان داد شاخص توده بدنی، سابقه اختلالات عضلانی استخوانی قبل از یک سال گذشته، کمک به بلند شدن بیمار در هر شیفت رابطه معنی دار آماری با اختلالات عضلانی و استخوانی دارند (05/0 > PV).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که پرستاران به دلیل موقعیت شغلی خود در معرض اختلالات گوناگونی قرار می گیرند. نکته مهم در مورد اختلالات شغلی این است که با اقدامات مفید و موثر قابل پیشگیری و تعدیل می باشند و با شناسائی این اختلالات در هر رده شغلی از کادر پرستاری می توان آموزش های مناسب با آن گروه را ارائه داد. متخصصین بهداشتی می توانند با انجام برنامه های آموزشی در مورد سه سطح پیشگیری اقدامات لازم را انجام دهند تا پرستاران بتوانند از حداکثر توانائی های خود به بهترین نحو استفاده کنند.
    کلیدواژگان: اختلالات عضلانی استخوانی شغلی، پرستاران شاغل، مطالعه توصیفی مقطعی
  • علی درویش پور کاخکی، حسین ابراهیمی، حمید علوی مجد صفحه 19
    زمینه و هدف
    سلامتی یکی از حقوق اساسی هر انسان است. در هر سازمان بهداشتی عمده ارائه کنندگان خدمات سلامت پرستاران می باشند. از این رو پرستاران نقش ویژه ای در ارتقاء سلامت جامعه دارند. اما پرستاران خود به دلیل مواجهه با عوامل مختلف تنش زای شغلی، در معرض کاهش سطح سلامتی می باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت سلامت پرستاران و ارتباط آن با عوامل شغلی و فردی آن ها صورت گرفته است.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که بر روی کلیه پرستاران واجد شرایط بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، اجرا شده است. در این مطالعه از پرسشنامه مشخصات فردی و شغلی و ترجمه فارسی ابزار بررسی وضعیت سلامت فرم کوتاه 36 برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. پس از انتخاب نمونه ها، شرکت کنندگان با استفاده از روش خود اجرا به پرسشنامه ها پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات استخراج از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد.
    یافته ها
    از 158 پرستار شرکت کننده در این مطالعه، 8/75 درصد مونث و 2/24 درصد مذکر با میانگین سنی 31/8 ± 48/32 سال بودند. دامنه نمرات کسب شده برای ابعاد مختلف وضعیت سلامت از 26/25 ± 20/38 برای دردهای بدنی تا 38/24 ± 94/71 برای عملکرد جسمی متغیر بوده است. بین سن، وضعیت استخدامی، شیفت کاری، بخش بالینی و سنوات خدمت در حرفه پرستای با ابعاد مختلف وضعیت سلامت رابطه معنی دار آماری بدست آمد. از نظر جنس، وضعیت تاهل و میزان تحصیلات با ابعاد مختلف وضعیت سلامت رابطه معنی دار آماری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که پرستاران بیش از آنچه انتظار می رود از مشکل دردهای بدنی در مقایسه با سایر ابعاد وضعیت سلامت شکایت دارند. بنابراین توجه به وضعیت سلامت پرستاران به ویژه دردهای بدنی که از شیوع بالایی برخوردار است با در نظر گرفتن ارتباطی که بین متغیرهای شغلی و فردی با وضعیت سلامت پرستاران وجود دارد برای ارتقاء سلامت آنان ضروری است
    کلیدواژگان: وضعیت بهداشتی، فرسودگی شغلی - بیمارستان، پرستار
  • سودابه جولایی، علیرضا نیکبخت نصر آبادی، زهره پارسا یکتا صفحه 28
    زمینه و هدف
    بیماران یکی از آسیب پذیرترین گروه های اجتماعی هستند که به دلیل شرایط خاص بیماری، توانایی های معمول خود را از دست داده و خود را با اعتماد کامل به سیستم ارائه دهنده خدمات بهداشتی می سپارند. به همین دلیل وجود ابزارهایی برای تضمین رعایت حقوق آنان در این سیستم، ضروری به نظر می رسد. طبق نظر سازمان جهانی بهداشت یکی از معیارهای مقبولیت و پذیرفته بودن چنین ابزارهایی، مشارکت کلیه افراد ذینفع در طراحی و تدوین آن ها، به طوری که امکان لحاظ کردن دیدگاه و نظرات آنان را فراهم سازد می باشد.
    با توجه به این که روند تدوین منشور حقوق بیماران در ایران بدون طی کردن این مسیر و از منظری یک سویه توسط مسئولین بهداشت و درمان کشور صورت گرفته است، تبیین دیدگاه افرادی که به نحوی با این موضوع مرتبط و مواجهند می تواند اقدامی اساسی در جهت شکل گیری معیارهای قابل اجرا و واقع گرایانه ارتقاء حقوق بیماران باشد. هدف از انجام این مطالعه کیفی، تبیین پدیدارشناسی رعایت حقوق بیماران بر اساس تجربیات بیمار/همراه، پرستار و پزشک و از دیدگاه آنان بوده است.
    روش مطالعه
    این مطالعه با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. برای گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاری با نه بیمار، سه همراه بیمار، هشت پرستار و پنج پزشک صورت گرفته است. متن پیاده شده مصاحبه ها با استفاده از روش Van Mannen مورد تجزیه و تحلیل درونمایه ای قرار گرفته و مضامین و ارتباطات موجود آن ها به تدریج پدیدار گشتند.
    نتایج
    یافته های این مطالعه حاکی از آن است که بیماران و همراه آنان، پزشکان و پرستاران مورد مطالعه درک مشترکی از حقوق بیماران داشتند و بر اساس تجربیات خود معنایی خاص برای آن قائل بودند.
    از تجزیه و تحلیل داده ها پنج درونمایه اصلی استخراج شد که عبارت بودند از: مراقبت کل نگر، آگاهی از حقوق، کفایت منابع، پاسخ گویی مسئولانه و هم پیوندی حقوق ارائه دهندگان و دریافت کنندگان مراقبت.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که طراحی معیارهای رعایت حقوق بیمار بدون در نظر گرفتن دیدگاه های کلیه افراد ذینفع کاربردی بودن این معیارها را زیر سوال می برد، یافته های این مطالعه می تواند تصویری اولیه از تجربیات و دیدگاه های این گروه ها را که همگی به نوعی در مواجه با رعایت حقوق بیمار به عنوان دریافت کننده و یا ارائه دهنده مراقبت بودند ارائه دهد.
    کلیدواژگان: پدیدارشناسی، تجربه زیسته، حقوق بیمار
  • فروغ رفیعی، سیده فاطمه حق دوست اسکویی، حمید پیروی، حمید حقانی صفحه 42
    مقدمه
    مراقبت در پرستاری یک مفهوم چند بعدی است که می تواند از طریق آموزش هدف دار و دانشجو محور و با استفاده از روش های مختلف در طول دوره کارشناسی گسترش یابد. هر چند اعتقاد بر این است که مراقبت قابل یادگیری است، اما هنوز شواهد تحقیقی کافی در مورد آن وجود ندارد.
    هدف
    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی کارآموزی بالینی اصول و فنون به روش ایفای نقش و روش سنتی بر رفتارهای مراقبتی دانشجویان سال اول دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه آزمایشی یک پژوهش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل معادل و طرح پس آزمون است. پنجاه و یک نفر دانشجویان اصول و فنون پرستاری بطور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی کارآموزی اصول و فنون را به روش ایفای نقش در مرکز مهارت های بالینی و گروه کنترل، کارآموزی خود را بطور معمول در مراکز آموزشی دانشگاه طی کردند. سپس رفتارهای مراقبتی هر دو گروه با استفاده از ابزار رفتارهای مراقبتی(CBI) در اولین کارآموزی داخلی و جراحی مشاهده و مقایسه شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که رفتارهای مراقبتی در بعد «قائل شدن احترام برای دیگری» بیشترین فراوانی و رفتارهای مراقبتی در بعد «دانش و مهارت حرفه ای» کمترین فراوانی را در هر دو گروه به خود اختصاص داده است. آزمون آماری من ویتنی نشان داد که اختلاف معنی داری بین میانگین بعد «اطمینان از حضور انسانی» در دو گروه وجود داشته است(038/.= P). استفاده از همین آزمون نشان داد که بین میانگین کل رفتارهای مراقبتی دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشته است.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به عدم تفاوت میانگین کل رفتارهای مراقبتی در دو گروه، لازم است طرح های پژوهشی مشابه با استفاه از حجم نمونه بزرگ تر همراه با تغییراتی در طرح پژوهش صورت گیرد. اهمیت دانشجویان به قائل شدن احترام برای بیماران، کاربرد رویکردهایی جهت حفظ و تداوم جنبه های بین فردی مراقبت در برنامه های آموزشی پرستاری را مطرح می کند. عدم برخورداری دانشجویان از دانش و مهارت کافی، تغییر شیوه های آموزش جنبه های عملی کار پرستاری را مطرح می سازد.
    کلیدواژگان: رفتارهای مراقبتی، مراقبت، دانشجویان پرستاری، بیمار استاندارد، ایفای نقش
  • رضا مسعودی، عیسی محمدی*، فضل الله احمدی، علی حسن پور دهکردی صفحه 53
    زمینه و هدف

    بیماری مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن و تحلیل برنده سلول های عصبی مرکزی است. غالبا در افراد جوان بروز کرده و کیفیت زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزش خود مراقبتی مبتنی بر الگوی اورم بر ابعاد روحی کیفیت زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت.

    روش بررسی

    این مطالعه با طراحی کارآزمایی بالینی و با انتخاب و مشارکت 70 بیمار مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن مولتیپل اسکلروزیس ایران در دو گروه آزمون و شاهد (هر گروه 35 نفر) انجام شد. 8 جلسه برنامه آموزشی بر اساس نیازهای آموزشی بیماران و مبتنی بر الگوی اورم طراحی شده بود که در طول دو هفته اجرا گردید و با استفاده از چک لیست های خود گزارش دهی میزان به کارگیری برنامه ها پیگیری و اندازه گیری گردید؛ سپس سه ماه بعد از اجرای برنامه پست تست انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری کای دو و تی زوجی و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    آزمون تی مستقل اختلاف معناداری در ابعاد روحی کیفیت زندگی بیماران گروه آزمون و شاهد قبل از مداخله نشان نداد. همین آزمون اختلاف معنی داری در دو گروه بعد از اجرای مداخله نشان داد (001/0 P=). آزمون تی زوجی تفاوت معنی داری در جهت افزایش در ابعاد روحی کیفیت زندگی بیماران گروه آزمون بعد از مداخله نشان داد (001/0 P=)، در حالی که همین آزمون تفاوت معنی داری در ابعاد روحی کیفیت زندگی بیماران گروه شاهد نشان نداد.

    نتیجه گیری

    طراحی و به کارگیری برنامه خود مراقبتی مبتنی بر الگوی اورم بر اساس نیازهای آموزشی و با توجه به اصول آموزش به بیمار بر ابعاد روحی کیفیت زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس می تواند موثر باشد.

    کلیدواژگان: تصلب متعدد، کیفیت زندگی، آموزش به بیمار، مراقبت از خود
  • فریده باستانی، لادن محمدی یگانه صفحه 65
    زمینه و هدف

    نوسانات خلقی و تنیدگی به عنوان عارضه جانبی مصرف قرص های پیشگیری از بارداری، عامل مهمی در خودداری از ادامه مصرف قرص ها و بروز حاملگی های ناخواسته بوده که هزینه های مادی و معنوی بسیاری را بر جامعه تحمیل می نماید. لذا این پژوهش با هدف تعیین تاثیر مصرف قرص های پیشگیری از بارداری بر «خلق» و «تنیدگی» زنان مراجعه کننده به درمانگاه های تنظیم خانواده در سال 1385-1386انجام گرفت.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر یک تحقیق تجربی پیش آزمون- پس آزمون یک گروهی بوده که بر روی 46 زن متاهل (کاندید مناسب مصرف قرص های پیشگیری از بارداری) که حداقل به مدت یک سال از هیچ روش هورمونی پیشگیری از بارداری استفاده نکرده بودند و دارای معیارهای ورود به تحقیق بودند، به روش نمونه گیری مستمر انجام شد. در این پژوهش وضعیت خلقی افراد در دو مرحله (قبل و سه ماه پس از شروع مصرف قرص های پیشگیری از بارداری) با استفاده از ابزار سنجش خلق مثبت و منفی (PANAS) و پرسشنامه تنیدگی یا استرس درک شده ((PSS بررسی شد و نتایج در دو مرحله قبل و بعد از مداخله با استفاده از آمار استنباطی، انجام آزمون تی زوجی، مورد مقایسه قرار گرفت.

    یافته ها

    یافته های پژوهش با به کارگیری آزمون تی زوجی در ارتباط با مقایسه میانگین نمرات خلق مثبت، خلق منفی و استرس درک شده (به ترتیب 133/0 P=، 756/0 P=، 693/0 P=) قبل و بعد از مداخله (مصرف قرص های پیشگیری از بارداری) اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج بر گرفته از پژوهش حاضر، قرص های پیشگیری از بارداری هیچ گونه تاثیری بر خلق زنان (با عدم سابقه اختلالات خلقی و روانی شناخته شده) و تنیدگی آنان نداشته و اگر چنانچه زنان مصرف کننده کنتراسپتیوهای خوراکی به دلایلی دچار تغییرات خلقی و تنیدگی قابل ملاحظه شدند، می توان با ایجاد برنامه های آموزشی - مشاوره ای در مراکز تنظیم خانواده، آگاهی زنان از نحوه کنترل تنیدگی یا مدیریت استرس را افزایش داد. با این راهکار احتمال پیشگیری از قطع بی مورد قرص های پیشگیری از بارداری و مهار بروز حاملگی های ناخواسته (به علت اختلالات خلقی) فراهم می گردد. در این راستا، مدیریت استرس به عنوان یک شیوه زندگی سالم در زنان، که محور خانواده می باشند بیش از پیش نهادینه می گردد.

    کلیدواژگان: خلق، تنیدگی، قرص های خوراکی پیشگیری از بارداری، بهداشت زنان
  • سیده نوابه حسینخانی، طاهره صادقی صفحه 75
    مقدمه
    تهوع و استفراغ ناشی از بارداری به طور قابل توجهی بر کیفیت زندگی زنان باردار تاثیر گذارده و باعث ایجاد مشکلاتی در آن ها می شود. زنجبیل به عنوان یک ماده گیاهی در طب سنتی بعضی از کشورها جهت مداوای تهوع و استفراغ و تعدیل بیماری صبحگاهی به کار می رود. این تحقیق با هدف تعیین تاثیر زنجبیل خوراکی بر میزان تهوع و استفراغ ناشی از بارداری انجام گرفته است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش کارآزمایی بالینی شاهد دار دو سوکور بوده و 121 مادر مبتلا به تهوع و استفراغ سه ماهه اول بارداری از بیمارستان های شهید مصطفی خمینی (ره) و بیمارستان حضرت زینب شهر تهران انتخاب شدند. نمونه گیری با توجه به مشخصات مورد نظر برای انتخاب نمونه صورت گرفت و با استفاده از روش طبقه بندی تصادفی نمونه ها در سه گروه شاهد 39 نفر، و دارونما 40 نفر، و مورد (زنجبیل) 42 نفر قرار داده شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه (مشتمل بر دو قسمت سوالات دموگرافیک و تارخچه تهوع و استفراغ) و ابزار استاندارد (معیار بصری مقایسه ای (VAS) برای سنجش شدت تهوع بود. بعد از تعیین اعتبار و اعتماد پرسشنامه مربوطه سه گروه از نظر شدت تهوع و تعداد استفراغ با آزمون کای دو، من ویتنی، کروسکال والیس و فریدمن با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    نتایج بررسی نشان داد اختلاف میانگین شدت تهوع مادران باردار در گروه زنجبیل قبل از مداخله با میانگین شدت تهوع روز اول، دوم، سوم و چهارم بعد از مداخله اختلاف معنی دار داشت (001/0 P<).
    اختلاف میانگین شدت تهوع مادران باردار در گروه دارونما قبل از مداخله با میانگین شدت تهوع روز اول، دوم، سوم و چهارم بعد از مداخله با 05/0 P< اختلاف معنی داری نشان داد. این بررسی همچنین نشان داد اختلاف میانگین شدت تهوع مادران باردار در گروه شاهد قبل از پیگیری با میانگین شدت تهوع روز اول، دوم، سوم و چهارم پیگیری اختلاف معنی داری ندارد.
    در مورد شدت تهوع مقایسه درون گروهی سه گروه مورد مطالعه با آماره فریدمن نشان داد که زنجبیل تاثیر بیشتری (آماره فریدمن =936/63 و درجه آزادی =4 و 05/0 P<) نسبت به دارونما (آماره فریدمن =022/51 و درجه آزادی =4 و 05/0 P<) بر کاهش شدت تهوع مادران باردار داشته است و این آزمون در مورد گروه شاهد معنی دار نبود.
    نتیجه گیری و توصیه ها: استفاده از زنجیبل خوراکی بر شدت تهوع سه ماهه اول بارداری موثر می باشد و استفاده از دارونما نیز از نظر روانی موثر واقع شده و باعث کاهش شدت تهوع می شود.
    کلیدواژگان: زنجبیل، بارداری، تهوع بارداری، گیاهان شفابخش
  • سیمین جهانی، صدیقه فیاضی، ناصر شرف الدین زاده صفحه 84
    زمینه و هدف
    هیپودرموکلایزیس روش تجویز مایعات است که از سال 1980 به طور فزاینده ای در کنار انفوزیون وریدی به خصوص در سالمندان و طب تسکینی مورد توجه قرار گرفته است. با وجود آن که استفاده از انفوزیون زیرجلدی در حال افزایش است، هنوز نیاز به اطلاعات مهمی در مورد ایمن بودن و عوارض ناشی از آن وجود دارد. هدف از این مطالعه، مقایسه عوارض دو روش انفوزیون زیرجلدی و وریدی در بیماران سالمند بود.
    روش بررسی
    این پژوهش، یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود. این تحقیق در بخش نورولوژی بیمارستان گلستان اهواز انجام گردید. 80 بیمار با سن 65 سال به بالا و با تشخیص استروک به طور تصادفی در دو گروه انفوزیون زیرجلدی و وریدی محلول نرمال سالین قرار گرفتند. برای ثبت اطلاعات نمونه ها و عوارض جانبی مشاهده شده از چک لیست، و برای تعیین شدت درد محل انفوزیون از مقیاس دیداری درد (VAS) استفاده گردید. عوارض جانبی موضعی برحسب وسعت به دو گروه مینور (تا10 سانتی متر) و ماژور (بیشتر از 10 سانتی متر) طبقه بندی شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار استنباطی، نظیر تی تست و کای اسکور استفاده گردید.
    یافته ها
    تعدادی از بیماران عوارض جانبی موضعی را تجربه کردند (45 درصد گروه زیرجلدی، 40درصد گروه وریدی). عوارض موضعی ماژور در گروه زیر جلدی (ادم و هماتوم شدید) 16درصد و در گروه وریدی (فلبیت و هماتوم شدید) 19درصد اتفاق افتاد. شایع ترین عارضه در گروه زیرجلدی، ادم موضعی (45 درصد) و در گروه وریدی، فلبیت (38 درصد) بود. دو روش از نظر فراوانی بروز عوارض جانبی موضعی تفاوت آماری معنی دار نداشتند.
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش نشان می دهد که جایگزینی مایعات با هیپودرموکلایزیس به اندازه روش انفوزیون وریدی در سالمندان ایمن و قابل استفاده است. بنابراین، در بیمارانی که قادر به دریافت مایعات از طریق خوراکی نبوده و یا دسترسی به وریدهای آن ها کار دشواری است، می توان به راحتی از روش هیپودرموکلایزیس استفاده نمود
    کلیدواژگان: هیپودرموکلایزیس، انفوزیون زیرجلدی، انفوزیون وریدی
|
  • Soghra Nikpour, Maryam Nooritajer, Hamid Haghani, Arash Ravandi Page 8
    Background And Aim
    Musculoskeletal disorders have been considered as one of the most important causes of occupational injury and disability in the nursing profession. The purpose of this study was to investigate the prevalence of, and risk factors for musculoskeletal disorders among hospital nurses.
    Material And Method
    A cross-sectional design was used to conduct the study on 615 nursing staff (Nurse-Assistant nurse-Orderly) in four teaching hospitals affiliated to Iran University of Medical Sciences and Health Services in Tehran. The samples were selected based on multistage sampling method. Personal and occupational risk factors were assessed. Data was gathered with a self-reporting questionnaire based on the internationally accepted “Standardized Nordic Questionnaire”. The self reported incidence of symptoms regarding musculoskeletal disorders was collected during one year.
    Results
    The prevalence of musculoskeletal disorders according to the involved area were as the following: knee (64.2 %), neck (55.6%), upper back (53.7 %), lower back (54.1 %), ankle (44.6 %), hip (40.5 %). Regression analysis showed that “previous history of the symptom before the last year”, “BMI”, and “lifting patients” were respectively related to the musculoskeletal disorders.
    Conclusion
    Overall, our study showed that musculoskeletal disorders are common among nursing professionals and represent an important occupational issue for the population under study.
  • Ali Darvishpoor Kakhki, Hossen Ebrahim, Hamid Alavi Majd Page 19
    Background And Aim
    Health is a right for humans. The most health service givers at health organization are nurses. Hence, they have important role at improve health status of community. But, they are exposed with different stressors that decrease health status. Hence, this study has been conducted to examine health status and evaluate correlation between health status and occupaitonal and demographic variables of them.
    Materials And Methods
    This study is a descriptive research that conducted on nurses of hospitals dependent to shahroud medical university. Demographic and occupaitonal characteristics questionnaire and also short form health survey (SF-36) were used to data collection. Nurses respond by s elf-administered method to questionnaires. Data were analyzed by descriptive and inferential statistic with SPSS software, windows version.
    Results
    158 nurses participated in this study. Upon to result, 75.8% of subjects were female, 24.2% male and average age were 32.48±8.31 year. The range of mean of health status scores in different domains was variants from 38.20±25.26 for bodily pain to 71.94±24.38 for physical functioning. There were significant relations between health status different dimensions and variables of age, recuritment status, work shift, clinial ward and years in profession. The statistical tests didn’t reveal significant relations between sex, marital status and educational level with health status different dimensions.
    Conclusion
    The findings of this study showed that nurses suffer critically of bodily pains problem in comparison with other health status dimensions. Therefore attntion to health status of nurses especially bodily pains problem and its relations with demographic and occupaitonal variables to improvement health status of nurses is necessary.
  • Soodabeh Joolaee, Alireza Nikbakht-Nasrabadi, Zohreh Parsa-Yekta Page 28
    Background And Aim
    Patients are among the most vulnerable social groups whose particular situation makes their rights more sensitive in health care system. They relegate themselves totally to the health care system and trust to the health professionals. In such a context, it seems necessary to provide tools and strategies for assuring patients rights advocacy. To designe and establish these tools, participation of all stakeholders is important and crucial according to WHO recommendations. The first step in this direction is entering to the world of the particular groups involving in patients’ rights practice in their daily activities and hearing their voices. The aim of this study was to explore lived experiences of patients, patients’ companions, nurses and physicians about patient’s rights practice.
    Material And Method
    This is a phenomenological study based on Van Mannen’s approach to investigate a shared experience from different perspectives. Data was gathered via semi-structured interviews with 9 patients, 3 patient’s companions, 8 nurses and 5 physicians in a central teaching hospital in Tehran, Iran. The transcribed interviews were analyzed through Van Mannen’s thematic analysis.
    Results
    Holistic care, awareness of rights, adequacy of resources, accountability and integrated rights of patients and health care providers were the main themes emerging in this study.
    Conclusion
    The findings of this study can reflect the meaning of patients’ rights practice from the lived experiences of patients, patients’ companions, nurses and physicians. This can be in use for the policy makers interested in considering their main partners perspectives when revising patients’ rights monitoring tools
  • Forough Rafii, Seyedeh-Fatemeh Haghdoost-Oskouie, Hamid Peyrovi, Hamid Haghani Page 42
    Background And Aim
    Caring is a multidimensional nursing concept that can be actualized within the baccalaureate nursing curriculum through the purposeful teaching and student centered learning of core values. Although, the learning of caring is widely accepted, it has not been proved through research. The aim of this study was to assess and compare the effectiveness of clinical practice of fundamental nursing through role-play and traditional methods on the caring behaviors of sophomore-level students in the Faculty of Nursing and Midwifery- Iran University of Medical Sicences (IUMS).
    Method
    This is a quasi-experimental pilot study using an equivalent control group and post-test design. Fifty one nursing students were randomly assigned in either experimental or control groups. The clinical experience of the experimental group occurred in nursing skill lab and the control group experienced their clinical practice in hospitals affiliated to IUMS on a routine basis. Then, caring behaviors of the two groups were observed in their first clinical practice of medical-surgical nursing using Caring Behaviour Inventory, CBI. This article has been allotted to the comparison of caring behaviors of the sample following clinical practice through these methods.
    Results
    Findings indicated that behaviors related to the subscale of "Respectful difference to other" and "Professional knowledge and skill" were, respectively, the most and least frequent behaviors in both groups. Man-Whitney test indicated a statistically significant difference between the two groups in the subscale of "Assurance of human presence"(P= 0.038). The same test indicated no statistical significant difference between the mean of the total scale of caring behaviors of the two groups.
    Conclusion
    Regarding the absence of any difference between caring behaviors of the two groups, making changes in the future research designs and testing new approaches to approve the probability of learning of caring is needed. Moreover, using approaches for maintaining interpersonal aspects of caring in nursing curricula, increasing the time of clinical experience, changing the teaching styles of practical aspects of nursing, and integrating theory and practice, appropriately, is recommended.
  • Reza Masoudi, Iesa Mohammadi, Fazlollah Ahmadi, Ali Hasanpour-Dehkordi Page 53
    Background And Aim

    Multiple sclerosis is a chronic and degenerative disease of the central nervous system, frequently occurs in young people, affecting their quality of life. The aim of the study was to examine the effect of self- care program education based on Orem’s theory on mental aspect of quality of life in multiple sclerosis patients.

    Material And Method

    This quasi-experimental study was done on 70 multiple sclerosis patients. The experimental group was treated with 8 educational sessions about self-care based on Orem’s theory and was compared with the control group.

    Results

    The findings showed that before intervention, the quality of life score in mental aspect was not statistically different between the two groups (P= 0.33), while after intervention a statistically significant difference was seen between the two groups (P= 0.001). Pair t test showed a statistically significant difference in experimental group between before and after self care performance (P= 0.001), whereas, the same test showed no statistically significant difference in control groups (P= 0.86).

    Conclusion

    Designing and utilizing a self care program based on Orem’s theory could be effective on mental aspect of quality of life in multiple sclerosis patients. Therefore, if a program is designed on the basis of educational needs and with respect to training the patient and the “Orem self- care model” approach, it might be effective for enhancing the quality of life in mental aspect among multiple sclerosis patients.

  • Farideh Bastani, Ladan Mohammadi-Yeganeh Page 65
    Background And Aim

    Mood changes and high perceived stress, as the main controversial side effects of oral contraceptive pills (OCPs) may weaken women’s desire for using these pills, thereby, increasing the occurrence of unwanted pregnancies which imposes financial and emotional costs to the families and society. The aim of this study was to investigate the effect of oral contraceptive pill on mood and perceived stress in women referred to family planning clinics. Method and Material: This study with an experimental one group pretest-posttest design was conducted on forty six married women who were recruited with continuous sampling method. They were eligible candidates to use OCP with no previous experiences of hormonal contraceptive use for at least one year. Mood state and perceived stress were measured by the validated instruments of positive affect negative affect scale (PANAS) and perceived stress scale (PSS). The level of mood and perceived stress scores were compared before the intervention and within 3 month follow.

    Results

    There was no statistically significant differences between positive and negative mood and perceived stress pretest-posttest scores (P=0.133, P=0.756, P= 0.693).

    Conclusion

    The study findings suggest that consuming OCP(s) has no effects on the women’s mood (with no previous positive history of psychological and mood disorder). In the case of sever mood changes in women using OCP regularly, providing educational and counseling programs regarding stress management as a healthy lifestyle could be beneficial. Furthermore, these strategies would be foundation in preventing unnecessary discontinuation of OCP and subsequent unwanted pregnancies as well as establishing stress management in women as the individuals with key roles in family and community.

  • Navabeh Hosseinkhani, Tahereh Sadeghi Page 75
    Background And Aim
    Pregnancy-induced nausea significantly reduces women's quality of life making considerable distress. Ginger is already being used in traditional folk medicine to treat nausea and vomiting in populations. The aim of the study was to determine the effect of ginger on pregnancy-induced nausea during the first trimester of the pregnancy.
    Material And Method
    This was a double blind randomized placebo trial with control group in which 121 pregnant women referred to antenatal clinic at or before 17 weeks gestation and suffered from nausea was randomly allocated to either experimental, placebo, or control group. The severity of nausea was recorded by visual analog scale 24 hours before intervention and during 4 consecutive days after intervention. Data were analyzed by nonparametric and parametric tests.
    Results
    The findings showed that the nausea severity was statistically different in ginger group before and after treatment (at first, second third and fourth days) (P≤0.001). The same was true for placebo group (P<0.05), but, not for control group. The findings also showed that ginger was more effective on decreasing the severity of nausea (P<0/05) than the placebo and control groups.
    Conclusion
    Oral ginger is effective on decreasing the severity of nausea during the first trimester of pregnancy and the drug have a positive mental effect on pregnant mothers, leading to decrease the severity of nausea.
  • Simin Jahani, Sedigheh Fayazi, Naser Sharafoddinzadeh Page 84
    Background And Aim
    Hypodermoclysis is a method of administration of fluids subcutaneously that has been increasingly rediscovered as an alternative therapy to intravenous infusions, especially in the field of geriatrics and palliative medicine. Though it is increasingly used, its safety and adverse effect are still controversial. The aim of this study was to compare the adverse effects of subcutaneous and intravenous infusions in geriatric patients.
    Material And Method
    The study was designed as a randomized clinical trial. It was performed at the neurology ward of Golestan hospital in Ahwaz. Eighty patients aged 65 and older with medical diagnosis of stroke were randomly allocated to receive subcutaneous or intravenous infusion of normal saline. A check list and visual analog scale (VAS) were used to record the observed adverse effects and determine the severity of pain, respectively. Localized adverse effects were categorized into minor and major groups based on diameter of involved area.
    Results
    Some patients experienced local side effects (40% of patient in subcutaneous group vs. 45% of patients in intravenous group). Major local side effects occurred in 16% of patients in subcutaneous group (large edema, Hhematoma) and 19% of patients in intravenous group (phlebitis, hematoma). The most frequent side effect was local edema in subcutaneous group (45%) and phlebitis (38%) in intravenous group. Both methods of rehydration were not statistically different in terms of local side effects.
    Conclusion
    This study demonstrated that rehydration by hypodermoclysis is, in general, as safe as intravenous therapy in geriatric patients. Therefore, when it is not possible to administer oral fluids or establish an intravenous access, hypodermoclysis can be recommended as an alternative and effective method of infusion.