فهرست مطالب

نشریه پرستاری ایران
پیاپی 61 (دی 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • سعیده حیدری، آسیه سلحشوریان، فروغ رفیعی، فاطمه حسینی صفحه 8
    زمینه و هدف
    سرطان مشکلات فراوانی در کلیه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی ایجاد می کند و باعث و افزایش نیازهای حمایتی افراد می گردد. با توجه به افزایش روز افزون تعداد این بیماران، فراوانی درمان ها و هزینه های بهداشتی این گروه، تلاش برای ارتقاء کیفیت زندگی و محیط اجتماعی آن ها مهم به نظر می رسد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط حمایت اجتماعی درک شده از سوی منابع حمایتی مختلف و اندازه شبکه اجتماعی با کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان انجام گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی – همبستگی است. 220 بیمار مبتلا به سر طان بستری در سه بیمارستان فیروزگر، حضرت رسول (ص) و انستیتو کانسر مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) تهران با روش نمونه گیری مستمر انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های حمایت اجتماعی نورتوس و کیفیت زندگی فرانس و پوروس ویرایش بیماران مبتلا به سرطان جمع آوری و با نرم افزار SPSS ویرایش 13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از تست های کا اسکوئر، ضریب همبستگی اسپیرمن و آنالیز رگرسیون خطی چندگانه برای تجزیه و تحلیل استفاده شد.
    یافته ها
    بیش از نیمی از بیماران (4/56 درصد) کیفیت زندگی نسبتا مطلوب داشتند و حمایت اجتماعی را در سطح متوسطی از شبکه اجتماعی شان درک کردند، متوسط اندازه شبکه اجتماعی بیماران (7-2 نفر) بود. همسران و اعضای خانواده مهم ترین منابع حمایتی آن ها بودند. کیفیت زندگی با حمایت اجتماعی درک شده (00/0 = P، 415/0= rs) به خصوص حمایت همسران و اعضای خانواده و اندازه شبکه اجتماعی (00/0 = P، 245/0= rs) ارتباط معنی دار و مثبتی داشت. همچنین آزمون رگرسیون خطی چندگانه نشان داد، 6/31 درصد تغییرات کیفیت زندگی مربوط حمایت اجتماعی درک شده، نوع درمان و وضعیت اقتصادی (316/0= (R2 می باشد.
    نتیجه گیری
    پرستاران با استفاده از یافته های پژوهش حاضر می توانند در جهت توسعه و تقویت شبکه اجتماعی بیماران برای ارائه هر چه بهتر حمایت و ارتقاء کیفیت زندگی بیماران اقدام نمایند. نتایج این مطالعه فقط 6/31% تغییرات کیفیت زندگی را توجیه می کند، پیشنهاد می شود مطالعات دیگری برای شناخت عوامل تاثیرگذار بر کیفیت زندگی این بیماران انجام شود
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، حمایت اجتماعی درک شده، منابع حمایتی، اندازه شبکه اجتماعی، بیماران مبتلا به سرطان _
  • مریم آقا براری، عیسی محمدی، عباس وروانی فراهانی صفحه 19
    زمینه و هدف
    مراقبت از مددجویان در بستر برقراری ارتباط مناسب تحقق می یابد، بر اساس نتایج برخی تحقیقات موجود، پرستاران در برقراری یک ارتباط مناسب، ناموفق بوده و یکی از علل نارضایتی بیماران از پرستاران و سیستم مراقبتی نیز به همین مساله بر می گردد. مطالعه حاضر به منظور تعیین موانع به کارگیری مهارت های ارتباطی پرستاران از دیدگاه پرستاران و بیماران انجام شده است.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی تحلیلی است. 90 پرستار و 45 بیمار به روش نمونه گیری آسان از دو بیمارستان دانشگاهی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1385 انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای خودساخته (بر اساس ارزش گذاری لیکرت) شامل موانع موجود در به کارگیری مهارت های ارتباطی در 4 طبقه (موانع مشترک بین پرستار و بیمار، مربوط به پرستار، مربوط به بیمار و مربوط به محیط) بود که برای دو گروه پرستاران و بیماران به صورت مجزا طراحی شد. جهت تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی مستقل) در محیط نرم افزار آماری SPSS 12.0 استفاده شد. سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد میانگین امتیاز داده شده توسط پرستاران به موانع مربوط به بیمار 24/3 و میانگین امتیاز داده شده توسط بیماران به موانع مربوط به پرستار 80/2 بوده است. در حالی که هر دو گروه موانع مشترک بین پرستار و بیمار را کمترین علت مشکلات ارتباطی پرستار - بیمار گزارش کرده بودند.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج مطالعه از آن جا که برقراری ارتباط مناسب با بیماران در جلب رضایت بیماران از مراقبت پرستاری نقش بسزایی دارد آموزش ضمن خدمت پرستاران در زمینه مهارت های ارتباطی و تشویق و نظارت بر اجرای مهارت های کسب شده پیشنهاد می گردد.
    کلیدواژگان: مهارت های ارتباطی، موانع ارتباط، ارتباط مناسب
  • مهناز سنجری، فاطمه شیرازی، شیوا حیدری، صدیقه ملکی، صدیقه سالمی صفحه 32
    مقدمه
    آسیب های شغلی از عمده ترین مشکلات بهداشت شغلی هستند. نیمی از آسیب های شغلی که بروز می کند به اختلالات خواب مرتبط است. کمبود خواب وکیفیت نامناسب خواب بر عملکرد روزانه فرد موثر است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین وضعیت خواب و آسیب های شغلی در پرستاران شاغل در شهر تهران انجام شد.
    روش
    این مطالعه یک پژوهش مقطعی است که در سال 1385 بر روی 102 پرستار شاغل در سه بیمارستان شهر تهران (وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران) انجام شد. روش نمونه گیری تصادفی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه خود گزارش دهی بود که از سه بخش اطلاعات دموگرافیک، آسیب شغلی و اختلال خواب تشکیل شده بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار آماری SPSS نسخه 0/11 و آمار توصیفی و آزمون کای اسکوئر استفاده شد.
    نتایج
    یافته های این تحقیق نشان داد ‹ خستگی مزمن› با شایع ترین آسیب شغلی و ‹ ناکافی بودن خواب› شایع ترین مشکل خواب در بین پرستاران بود. آزمون آماری کای- اسکوئر نشان داد که بین میزان خواب روزانه، اشکال در تداوم خواب و بیداری صبحگاهی با آسیب های شغلی ارتباط معناداری وجود نداشت. اما بین اشکال در برخاستن از خواب با آسیب با اجسام نوک تیز (16./0 P=)، خستگی مزمن (015/0 P=)، اختلال اشتها (019/0 P=) و تهوع و استفراغ (001/0 P=) و همچنین بین اشکال در به خواب رفتن با اختلال در ریتم قلب (004/0 P=) و بین خواب ناکافی با خستگی مزمن (007/0 P=) و اختلال اشتها (04/0 P=) ارتباط آماری معنا داری وجود داشت. یافته ها بیانگر ارتباط معنادار آماری بین اختلال در کیفیت خواب با تهوع و استفراغ (017/0 P=) و بین اختلال تنفس در هنگام خواب با اختلال ریتم قلب (027/0 P=) بود.
    نتیجه گیری
    پرستاران به میزان زیادی در معرض آسیب های شغلی قرار دارند، به همین دلیل فراهم آوردن امکانات مناسب و نزدیک شدن به الگوی طبیعی خواب می تواند به ارتقاء عملکرد شغلی پرستاران و در نتیجه بهبودکیفیت مراقبت های ارائه شده به بیماران و در نهایت افزایش رضایت مندی مددجویان و اعتلای حرفه پرستاری کمک کند.
    کلیدواژگان: پرستاران، آسیب شغلی، خواب
  • سید محمد زاهدی، کاظم مهری صفحه 42
    زمینه و هدف
    رضایت مندی بیماران در سیستم های بهداشتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. انعطاف پذیری و تغییر در سازمان برای پاسخ گویی به نیازهای مراجعان یا مشتریان رمز بقا و توسعه آن ها محسوب می شود به همین دلیل مدل های مختلفی برای سنجش میزان رضایت مشتریان طراحی شده و مورد استفاده قرارگرفته است مدل «» P-C-P یکی از این مدل ها است که با سنجش متغیرهای محوری، هسته ای و پیرامونی از مزیت هایی در مقایسه با مدل های دیگر برخوردار و در این مقاله محور سنجش قرار گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی، پیمایشی بوده و در سال 1385 انجام شده است. جامعه پژوهش شامل بیماران بیمارستان های امیراعلم و ولی عصر(عج)، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده است. روش نمونه گیری، نمونه در دسترس و حجم نمونه 500 بوده. ابزار مطالعه پرسشنامه ساخته شده بر مبنای مدل «» P-C-P است که میزان اعتبار آن با روش آلفای کرونباخ، 96/0 بوده و برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون t مستقل استفاده شده است.
    یافته ها
    مقادیر میانگین تعیین شده سه متغیر (در مقیاس6 تا 1) برای بیمارستان ولی عصر(عج) ویژگی های محوری 4596/4، ویژگی های هسته ای 3359/4 و ویژگی های پیرامونی1080/4، و برای بیمارستان امیراعلم ویژگی های محوری 5700/4، ویژگی های هسته ای 5053/4 و ویژگی های پیرامونی 2111/4، بود. ویژگی های محوری محصول نهایی یا برونداد حاصل از انجام خدمات هستند. ویژگی های هسته ای فرآیندها و ساختارهایی هستند که مراجعان از طریق آن ها با سازمان تعامل می کنند و ویژگی های پیرامونی عواملی هستند که دریافت خدمت را به امری خوشایند تبدیل می کنند. بر مبنای نتایج آزمون تی، دو بیمارستان تنها از نظر رضایت در بعد ویژگی های هسته ای تفاوت معنی داری (درسطح 05/0) دارند.
    نتیجه گیری
    هر چند میانگین ویژگی های سه گانه در دوبیمارستان بالاتر از میانگین نظری(5/3) است ولی بهبود وضعیت متغیرهای دارای پایین ترین میانگین ها، بویژه درباره ویژگی های پیرامونی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: اندازه گیری، رضایت بیماران، مدل
  • شهین سالاروند، مهدی بیرجندی صفحه 51
    زمینه و هدف
    زمین افتادن یکی از مسائل مهم بهداشتی است که بر کیفیت زندگی سالمندان تاثیر گذاشته و می تواند منتهی به شماری از پیامدهای اجتماعی و بهداشتی نامطلوب در جامعه گردد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با زمین افتادن در سالمندان شهر خرم آباد انجام شده است.
    روش بررسی
    مطالعه توصیفی، مقطعی، می باشد.جامعه مورد پژوهش کلیه سالمندان 60 سال و بالاتر شهر خرم آباد در سال 1386 می باشد. روش نمونه گیری در این مطالعه، خوشه ایچند مرحله ای (Multistage cluster sampling) و حجم نمونه400 نفر بوده و به منظور جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه نیمه ساختاری، که در آن، عوامل خطر داخلی (مشخصات دموگرافیک، عملکرد فیزیکی و وضعیت شناختی) و عوامل خطر خارجی (محیط های داخلی و خارجی، پوشش و کفش، حمایت اجتماعی) مورد بررسی قرار گرفتند. این پرسشنامه توسط پرسشگران و با مراجعه به درب منازل تکمیل گردید. برای سنجش ارتباط برخی عوامل با زمین افتادن سالمندان از آزمون آماری کای اسکوئر وآزمون دقیق فیشر و من ویتنی استفاده شد. نرم افزار SPSS15 جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به کار گرفته شد.
    یافته ها
    از 400 نمونه مورد بررسی 5/52% مرد و بقیه زن بودند. مدرک تحصیلی 4% آن ها دیپلم و بالاتر، 3% سیکل، 17% ابتدایی و بقیه بیسواد بودند. بیشترین گروه سنی 64-60 ساله (29%) و کمترین، بالای 85 سال (6%) بودند. شیوع زمین افتادن در سالمندان شهر خرم آباد 8/24درصد بود. که این نسبت در مردان 23 و در زنان 7/26 درصد بود. همچنین بیشترین میزان شیوع در محدوده سنی 85 سال و بالاتر دیده می شد. یافته های مطالعه نشان دادند که بین استفاده از وسیله کمک حرکتی، روش استحمام، برخی بیماری های مزمن و زمین افتادن ارتباط وجود دارد.(05/0 P<) اما بین مصرف داروها به طور جداگانه، ورزش کردن و مصرف تریاک با زمین افتادن ارتباطی یافت نشد.
    بحث و نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که از هر چهار سالمند در شهر خرم آباد، یک نفر در طی یکسال، زمین خوردن را تجربه می کند. تحلیل علل زمین افتادن و پیشگیری از آن نیاز به همکاری در یک تیم چند رشته ای دارد سیستم مراقبتی در ارتباط با زمین افتادن و شکستگی ها بایستی ایجاد شود تا علاوه بر اصلاحات محیطی متناسب با وضعیت فیزیکی و ذهنی سالمندان، استفاده از وسایل کمکی مناسب، شناسایی سالمندان در معرض خطر و آموزش به مددجو و خانواده درباره استراتژی های پیشگیری از افتادن صورت گیرد.
    کلیدواژگان: عوامل مرتبط، زمین افتادن، سالمندان
  • زهرا فارسی، مسعود جباری مورویی، عباس عبادی، مینو اسد زندی صفحه 61
    زمینه و هدف
    دیابت یک بیماری مزمن رو به گسترش و یک مشکل بزرگ بهداشتی در سراسر جهان است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر آموزش در چارچوب الگوی باور بهداشتی بر رفتارهای مراقبت از خود بیماران دیابتیک بود.
    روش بررسی
    این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران مبتلا به دیابت بستری در 4 بیمارستان آموزشی شهر تهران بودند که در سال 85-1384 مورد مطالعه قرار گرفتند. 71 بیمار به روش مبتنی بر هدف انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند (35 نفر در گروه مداخله و 36 نفر در گروه کنترل). بعد از تعیین نیازها در چارچوب الگوی باور بهداشتی مداخله آموزشی در گروه مورد صورت گرفت. در ویزیت اولیه و دو ماه بعد از مداخله ابعاد الگو، رفتارهای مراقبت از خود و آگاهی بیماران از طریق مصاحبه ساختار یافته و پرسشنامه بررسی شد. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (ویرایش 12) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    قبل از مداخله آزمون تی تست مستقل تفاوت معنی داری را در آگاهی، رفتارهای خودمراقبتی و ابعاد الگو در دو گروه مورد و شاهد نشان نداد (05/0< P). ولی بعد از مداخله استفاده از همان آزمون بجز در بعد موانع و منافع درک شده در سایر ابعاد الگو بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان داد (05/0> P)؛ همچنین به جز در بعد مراقبت از پا (05/0< P) در سایر رفتارهای مراقبت از خود بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده شد (05/0> P). آزمون های تی زوج شده و ویلکاکسون پس از مداخله افزایش معنی داری را در میانگین و میانه نمرات آگاهی، حساسیت و شدت درک شده، خودکارآمدی و رفتارهای مراقبت از خود در بیماران گروه مداخله نشان دادند (05/0> P).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد الگوی باور بهداشتی در آموزش بیماران دیابتی جهت پیش بینی و تغییر رفتارهای مراقبت از خود مفید باشد.
    کلیدواژگان: دیابت، الگوی باور بهداشتی، رفتارهای مراقبت از خود، آگاهی، آموزش
  • سعاد محفوظ پور، علیرضا قربانی بیرگانی، مریم نوری تاجر، علیرضا اکبرزاده باغبان صفحه 73
    زمینه و هدف
    نوجوانان و جوانان امروز، والدین و گردانندگان فردای هر کشور هستند لذا توجه به وضعیت بهداشت و درمان این افراد از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد و تا حد زیادی از مشکلات بیشتر، جلوگیری خواهد کرد.
    هدف از انجام این پژوهش، تعیین وضعیت سلامت جسمی دانش آموزان پسر 18-14 ساله در دبیرستان های دولتی برخی از مناطق آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1385، می باشد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی می باشد. در این مطالعه تعداد 216 نفر دانش آموز پسر در گروه سنی 18-14 سال که در پایه های اول تا سوم مقطع متوسطه مشغول به تحصیل بودند، از مدارس پسرانه دولتی مناطق4،8،14 آموزش و پرورش تهران، به صورت نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای از 36 دبیرستان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و برگه ثبت مشاهدات بود. جمع آوری داده ها از طریق مراجعه به دبیرستان ها، تکمیل پرسشنامه توسط دانش آموزان و تکمیل برگه ثبت مشاهدات براساس مشاهده و معاینات جسمی انجام شد. بررسی وضعیت سلامت جسمی در این مطالعه، شامل تعیین وضعیت رشد جسمی (قد و وزن) و مقایسه آن با منحنی استاندارد رشد، بینایی، شنوایی، دندان ها، ستون فقرات، آلودکی به شپش سر و کچلی پوست سر دانش آموزان بود.
    یافته ها
    تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد، که در رابطه با بررسی رشد جسمی (قد و وزن)، میانه وزن و قد پسران، (به جز یک گروه) از میانه استاندارد رشد بالاتر بود و به طور کلی وزن 7/59 درصد و قد 4/51 درصد آن ها بین صدک پنجاهم تا نود و هفتم قرار داشت. در بین کل دانش آموزان 3/21 درصد دچار آستیگماتیسم در یک یا هر دو چشم، 2/4 درصد با استفاده از آزمون نجوا دچار کاهش شنوایی در یک یا هر دو گوش، 69 درصد دارای پوسیدگی دندان بودند. میانگین کل دی ام اف تی 44/3 با انحراف معیار 72/2 3 بود. حداکثر میانگین DMFT، (97/3) مربوط به گروه سنی 9/15-15 سال و کمترین میزان آن (84/2) مربوط به گروه سنی 9/14-14 سال بوده است. در رابطه با وضعیت ستون فقرات، 8/8 درصد، 8/2 درصد و 9/6 درصد از دانش آموزان بترتیب، اسکولیوزیس، کیفوزیس و لوردوزیس داشتند. در تعیین همبستگی میان میانگین قد، وزن، شاخص توده بدن و مقدار دی ام اف تی دانش آموزان با مشخصات دموگرافیک آن ها، فقط بین میزان تحصیلات پدر و میانگین تعداد فرزندان خانواده با دی ام اف تی، رابطه همبستگی وجود داشت (05/0 P <).
    نتیجه گیری
    باتوجه به نتایج تحقیق، لزوم توجه بیشتر به بهداشت دهان و دندان، تغذیه صحیح و ورزش، سلامت بینایی و دستگاه اسکلتی در نزد دانش آموزان دبیرستانی را نشان می دهد. انجام برنامه های غربالگری و مورد یابی ادواری منظم جهت شناسایی زودرس اختلالات احتمالی، نیز توصیه می شود.
    کلیدواژگان: ارزیابی، سلامت جسمی، دانش آموزان پسر، مقطع دبیرستان
  • طاهره سلیمی، لیلی شهبازی، ضیاء اسلامی، محمدحسن دهقان پور صفحه 85
    زمینه و هدف
    یکی از راه های ارتباط غیر کلامی بین مادر و نوزاد تماس پوستی است که می تواند باعث ایجاد آرامش در کودک و احساس وابستگی بیشتر بین آن دو گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تماس پوستی مادر برعلائم حیاتی و وضعیت رفتاری نوزادان نارس بستری در بین سال های 82-1379 انجام گرفته است.
    روش بررسی
    نوع مطالعه کارآزمایی بالینی بوده و تعداد 25 نوزاد نارس دارای سن داخل رحمی 36-32 هفته به ظاهر سالم به عنوان گروه مورد و 25 نوزاد نارس مشابه به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. جهت نوزادان نارس در گروه مورد علائم حیاتی و وضعیت رفتاری بر اساس چک لیست مربوطه کنترل و ثبت گردید. پس از گذشت ده دقیقه توسط مادر که قبلا آموزش های لازم را دیده بود هر نوزاد به مدت 5 دقیقه مورد لمس در نواحی سر و صورت و شانه ها قرار گرفت. پس از گذشت 10 دقیقه مجددا علائم حیاتی و وضعیت رفتاری کنترل و چارت شد. این عمل در سه نوبت متوالی به فاصله 8-6 ساعت تکرار گردید. در گروه شاهد تنها در یک مرحله علائم حیاتی و وضعیت رفتاری کنترل و چارت گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS با استفاده از آزمون های t، t زوج و کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهد که تماس پوستی مادر در گروه مورد باعث کاهش تعداد ضربان قلب (030/0 = P) و تنفس (040/0 = P) گردیده و باعث تغییر در وضعیت رفتاری نوزادان نارس به سوی آرامش شده است (001/0 ≤ P).
    بحث و نتیجه گیری
    تماس پوستی مادر به طور کلی باعث کاهش تعداد ضربان قلب و تنفس و ارتقاء وضعیت رفتاری به سوی آرامش در نوزادان نارس مورد پژوهش شده است. با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد بتوان با اطمینان بیشتر از تماس پوستی مادر جهت آرامش نوزدان نارس بهره برد.
    کلیدواژگان: تماس پوستی مادر و نوزاد، نوزاد نارس، علائم حیاتی، وضعیت رفتاری
  • بهاره یزدی زاده، سید رضا مجد زاده صفحه 94
    طبق تعریف ترجمان دانش عبارت است از " فرآیند تولید، تبادل و بکارگیری صحیح دانش از نظر اخلاقی، که در سامانه ای پیچیده از برهم کنش ها میان پژوهشگران و مصرف کنندگان پژوهش منجر به ارتقاء سلامت،ارائه محصولات و خدمات موثرتر و تقویت نظام مراقبت بهداشتی می شود" (1). در واقع منظور از ترجمان دانش این است که نتایج تحقیقات به محل استفاده واقعی خود منتقل شوند.در مطالعه ای که در کشور آمریکا انجام شد مشخص گردید که 30 تا 40 درصد از بیماران درمان موثر را دریافت نمی دارند (2) و در مطالعه ای که در کشور هلند انجام شد، مشاهده گردید که 20 تا 25% بیماران مراقب هایی را دریافت می دارند که نیاز نداشته و حتی مضر می باشد (3). روش های مختلفی برای تغییر در نحوه عملکرد ارائه دهندگان خدمت وجود دارد و مجلات یکی از مهم ترین منابع اطلاعاتی برای ایشان می باشد (4) و در عین حال منبعی مهم برای چاپ نتایج تحقیقات محققین است (5). ولی مجلات در امر رساندن اطلاعات مورد نیاز برای ارائه دهندگان خدمت و پر کردن شکاف موجود میان تحقیقات انجام شده و عملکرد بالینی راه درازی را در پیش دارند.بخشی از علت سرعت کم تطابق عملکرد بالینی با نتایج تحقیقات این است که مجلات در انتشار نتایج تحقیقات به طریقی که بتواندباعث تغییر عملکردهای بالینی شود، موفق نبوده اند (6). اگرچه کاربردی کردن نتایج تحقیقات امری منطقه ای می باشد ولیکن مجلات برای ایجاد این تغییر موقعیت استثنایی را دارا هستند (6). در واقع مجلات باید توجه محققین را به نحوه استفاده از نتایج تحقیق و مخاطب تحقیق جلب نمایند.نقش مجلات در انتشار نتایج را می توان در سه نوع فرایند شرح داد (6): انتشار(Dissemination alone) که عبارت است از انتقال نتایج به روشی که باعث افزایش آگاهی و تسهیل خواندن مقالات می شود (مانند مجزا نمودن مطالعات علوم پایه از مطالعات بالینی، ارائه مشخص یافته های مرتبط با عملکرد بالینی و بخش های خلاصه موجز برای قراردادن اطلاعات جدید در بستری از اطلاعات گذشته و بیان محدودیت های مطالعه و سئوالات پژوهشی تولید شده توسط تحقیق، ایجاد چهارچوب مشخص برای خلاصه مقاله، چاپ مقالات مروری منظم، همکاری میان مجلات برای تبادل مطالعات کارآزمایی های بالینی به منظور کاهش پراکندگی اطلاعات).
    انتشار فعال (Effective dissemination) که عبارت است از روش هایی که از طریق آن گروه مخاطب از نتایج تحقیقات آگاه شده، آن را قبول کرده و به کار می برند (مشخص کردن کاربرد یافته های تحقیق در عملکرد روزانه ارائه دهندگان با استفاده از ابزارهایی مانند گزارش موارد عملکرد بر اساس شواهد بالینی،آموزش فعال روش های ارزیابی نقادانه مقالات، چاپ توصیه های مبتنی بر شواهد علمی خصوصا در مجلات تخصصی).
    به کارگیری ((Implementation که عبارت است از فرایندی که تمرکز آن بر افزایش تطبیق شواهد حاصل از تحقیقات با استفاده از تقویت کردن و حمایت مناسب از ایجاد تغییرات در عملکرد بالینی می باشد (مانند تقویت ضرورت بالینی و علمی شواهد به دست آمده و زنده نگهداشتن آن با تکرار آن در شکل های مختلف مانند بخش سردبیر، پیشنهادات و مرور منظم مطالب).
    گرچه با توجه به نوع مجله (علوم پایه و علوم بالینی) و تخصص آن روش های مختلفی را برای افزایش ترجمان دانش از طریق مجلات می توان به کار برد، ولی محتوی زیر ساخت آن در همه مجلات مشابه میباشد. در همین راستا طبق پیشنهاد مطالعه ای که تعدادی از مجلات علوم پزشکی و بهداشتی دنیا را بررسی نموده است(7)، می توان علاوه بر ساختارمند نمودن خلاصه مقالات (به نحوی که شامل مقدمه، روش اجراء، یافته هاو نتیجه گیری باشد)، بخشی را با عنوان "جمع بندی مطالعه" (Overview Box) به مقالات اضافه نمود (که نمونه آن در انتهای مطلب مشاهده می گردد). به این ترتیب هر یک از تحقیقات انجام شده و مقاله چاپ شده قدمی در جهت دستیابی به هدف عمل کردن بر اساس شواهد علمی خواهد بود.
|
  • Saeedeh Heydari, Asieh Salahshourian-Fard, Forough Rafiee, Fatemeh Hoseini Page 8
    Background And Aim
    Cancer produces many problems in all dimensions of human life. and cause increased supportive needs patients. Dramatic increase in the number of cancer patients, different treatments and health care costs highlights the need for a better social setting towards a healthy life. Present study determines the correlation between perceived social support from different and supportive sources and size social network with quality of life in cancer patients
    Material And Method
    A descriptive correlational design was used for this study. Using continuous sampling 220 patients from Firoozgar, Hazrat-e-Rasool hospitals and Emam Khomeini (rah) Cancer Institute recruited for participation in the study. They were asked to respond to Nortouse Social Support (SSQ) and the Ferrans and Powers Quality of Life Index- cancer version (QLI-CV) questionnaires. The computer software SPSS 13 was used for data analysis. Descriptive statistics, chi-square tests, spearman correlation and multiple linear regression tests were used.
    Results
    Findings showed that more than half of the patients (56.4%) had experienced a moderately good quality of life, and most of them perceived moderate social support from their middle-sized social networks. A statistically significant positive correlation was found between quality of life and perceived social support (rs=0.415, P=0.00), particularly support from spouses and family members. Also, there was statistically significant positive correlation between quality of life and size of social network (rs=0.245, P=0.00). Multiple linear regression test showed that 31.6% of variation in the quality of life was related to perceived social support, type of treatment and economic status.
    Conclusion
    Oncology nurses are recommended to apply the finding for enhancing the social networks of cancer patients and give them suitable support. Study results demonstrated that perceived social support, type of treatment and economic status accounted for 31/6% of variations of quality of life and a large amount of variance remains unexplained, so further researches is needed.
  • Aghabarary, Varvani-Farahani, Mohammadi Page 19
    Background And Aim
    The main role of a nurse is caring. To take care of patients is achievable only through communicating them, but, the results of previous studies have revealed that due to lack of communicative skills, nurses are unable to communicate properly, a problem about which patients keep complaining very often. The present study is an attempt to determine the barriers to application of communicative skills by nurses from the perspectives of nurses and patients.
    Material And Method
    This study is descriptive analytical study and adopts a problem– solving perspective. The research samples (90 nurses and 45 patients) were selected through simple sampling method from two academic hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences and Health services (Imam Khomeini and Valiy-e ASR). Two survey instruments within Lickert scale format were designed separately for two groups of nurses and patients. The instruments contained the barriers to application of communicative skills by nurses. These barriers were classified into four categories: barriers related to nurses, patients, nurses and patients and environment. Data were analyzed using descriptive and analytical statistics.
    Results
    The results showed that from the nurses’ perspective the most and the least important barriers were patient– related communication barriers, and nurse– patient-related communication barriers, respectively Whereas from the patients’ perspective, the most and the least important barriers were nurse– related communication barriers, and nurse- patient related communication barriers, respectively.
    Conclusion
    Nurses consider factors specific to patient as the most important barriers for nurses to use their communicative skills yet for patients those specific to nurses were selected as the most important barriers. A strategy entitled “Establishing a Committee for Ensuring Quality of Nursing Services with an Emphasis on Nurses’ Communicative Skills" was proposed to increase use of communicative skills by nurses when interacting with patients.
  • Sanjari, Shirazi, Heidari, Maleki, Saalemi Page 32
    Background
    Occupational injury is one of the most important occupational health problems. Findings showed that 52.5 percent of occupation injuries are related to sleep problems. Shortage of sleep and low quality of sleep persuade in daily performance. Literatures suggest that, nurses are approximately susceptible 4.27 times more than physician in occupational injuries.
    Methods
    In this Cross Sectional Study authors defined association of sleep problems and occupational injuries in nurses. 102 nurses took part in this study, which were selected by random sampling method. Self- report questionnaire were used to gather data.
    Result
    Based on the result, the highest score belong to chronic fatigue (76.5) and shortage of sleep (81.4). Besides, there was no significant relation between “amount of sleep” “disturbance in integrity of sleep” and “early awake morning” to occupation injuries.
    Conclusion
    According to the results, nurses face to occupational injuries abundantly. Most of nurses have circle shift. That is why, providing suitable facilities to reach in normal pattern of sleep can help to promote of performance and delivered services. These mentioned things raise satisfaction of clients and quality of services.
  • Zahedi, Mehri Page 42
    Background And Aim
    Rapid changes in the environment have exerted significant pressures on hospitals to incorporate patient satisfaction in their strategic stance. Both academicians and managers are interested in discovering how patients form their satisfaction levels and behavioral intentions. One of the developed models for measuring patient satisfaction is known as Pivotal Core Peripheral (PCP) attributes that has been applied in this research.
    Material And Method
    A descriptive survey was carried out in 2006. The population was patients of Amir-Aalam and Vali-Asr hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences and Health Services. The sample consisted of 500 patients selected through convenience sampling. A questionnaire was developed based on Pivotal Core Peripheral attributes model. Cranach’s Coefficient Alpha rendered the reliability of the questionnaire as 0.98. Data were gathered and analyzed by SPSS using descriptive and inferential statistics.
    Results
    Mean values for pivotal, core, and peripheral variables were, respectively 4.45, 4.33, and 4.10 for Vali-Aasr hospital, and 4.57, 4.50, and 4.21 for Amir-Aalam hospital. A statistical significant difference was seen between the mean scores of core attributes of patients in 2 hospitals.
    Conclusion
    Although the mean score in three areas in two hospitals were more than the test value (i.e. 3.5), upgrading the quality of variables with lower mean scores is recommended.
  • Salarvand, Birjandi Page 51
    Background And Aim
    Falls are one of the major health problems among older adults, affecting the quality of life and leads to serious problems in societies. The purpose of this study was to investigate the prevalence of falling down among older people living in Khoramabad and determine related risk factors.
    Material And Method
    In this descriptive cross-sectional study, 400 older adults aged 60 and older, living in Khoramabad participated. Sampling was done by multi-stage clustering method. The semi-structured questionnaire was applied for data collection and was completed by the co-researchers. Data was analyzed using SPSS version 15.0, using descriptive statistics, Chi- square test, Fisher's exact test and Mann-Whitney test.
    Results
    The samples compromised of 52.5% male and the rest of them were female, their level of education was 4% diploma and higer, 3% guidence school, 17% primary school and rest of them were illiterate. The most of them aged 60-64years (29%) and the least of them were older than of 85 years (6%). The prevalence of falling down was 24.8%. The findings suggested a statistically significant relationship of the usage of assistance devices the way of bathing chronic conditions such as arthritis, stroke, visual impairments, disorientation, depression, chronic obstructive pulmonary disease, and incontinency (urinary and fecal) with falling down, but there wasnt a statistically significant relationship of taking drugs separately, exercise, opium misuse with falling down.
    Conclusion
    The findings showed that one of four older people experienced falling down during one year period. Assessment of factors related to falling down needs multidisciplinary team collaboration. Health care system should organize a special system for falling down and fractures, also providing suitable environmental modifications with physical and mental status, using suitable assistance devices, and determining older people at risk, providing family/patient education about strategies of preventing falls.
  • Farsi, Jabari-Moroui, Ebadi, Asad Zandi Page 61
    Background And Aim
    Diabetes mellitus is a chronic disease and an increasing health problem worldwide. The purpose of this study was to examine the effect of educational intervention focusing on Health Belief Model on self care behaviors of diabetic patients.
    Material and Method
    This was a clinical trial study in which the study population consisted of diabetic patients attending in 4 hospitals in Tehran in 2006. Seventy and one patients were selected and randomly assigned to either intervention group (35 patients) or control group (36). After determining their education needs using the health belief model, education program was implemented for intervention group. At the initial visit and two month after education, self care behaviors, HBM's domains and awareness of patients were assessed using an interview schedule and a questionnaire. SPSS software (version 12) was used for statistical analysis.
    Results
    Independent T test didn’t show any statistically significant difference between two groups in the awareness, self care behaviors and HBM's domains before the educational program (P>0.05). After implementing the program, the same test indicated a statistically significant difference between two groups in HBM's domains (P<0.05), except in perceived barriers and perceived benefits domains (P>0.05). Also, a statistically significant difference was seen between two groups in self care behaviors domains (P<0.05), except in foot care domain (P>0.05). After education, paired T test and wilcoxon test indicated a statistically significant difference in mean and median of awareness, perceived susceptibility, perceived severity, self efficacy and self care behaviors in intervention group (P<0.05).
    Conclusion
    Implementing education program based on Health Belief Model is useful to predict and change self care behaviors of diabetic patients.
  • Mahfoozpour, Ghorbani, Nooritajer, Akbarzadeh-Baghban Page 73
    Background And Aim
    Teenagers and adolescents are considered as the future parents and responsibles therefore, their health status is of great importance and must be taken into consideration to prevent fore coming problems. The main purpose of this study was to assess physical health status of 14-18 years old high school male students at some educational districts in Tehran, Iran at 2006.
    Material And Method
    In this descriptive study, variables included assessment of physical growth (height weight), health status of vision, hearing, mouth and tooth, as well as vertebral column. Two hundred and sixteen boys aged between 14-18 years, from 36 high schools, were assessed after selection by multistage random sampling. The data collection tools consisted of a questionnaire and observation record sheets.
    Results
    The median values for weights and heights of the students (except for one group) were higher than the median point of N.C.H.S. In comparison to the N.C.H.S percentiles, the weights of 59.7% and the heights of 51.4% of the subjects were between percentiles 50 to 97. The findings showed that 21.3% of the students had astigmatism in one or both eyes, 4.2%, had hearing loss in one or both ears, 69% had a decay in their permanent teeth, and the average DMFT was 3.44±23.72, and 8.8%, 2.8% and 6.9% of the students had scoliosis, lordosis and k i phosis respectively. The relationship of the fathers education and the number of children in the family with DMFT index were statistically significant (p<0.05).
    Conclusion
    The present study shows the importance and necessity of focusing on more prevalent physical disorders (such as oral health, mal-nutrition, vision & skeletal status) in boy’s high schools and applying simple screening procedures, referrals and emphasizing their importance to the authorities.
  • Salimi, Shahbazi, Eslami, Dehghanpour Page 85
    Background And Aim
    Communication between mother and neonate is very important during neonatal period. One method of non verbal communication is skin contact of mother and neonate. The aim of this study was to examine the effects of skin contact of mother on vital signs and behavioral state of premature neonates hospitalized at Bahman and Shahid Sadoughi hospitals, Yazd.
    Material And Method
    In this clinical trial, samples were 50 premature neonates between 32-36 weeks of gestational age (25 in experimental group and 25 in control group). Data was collected via a demographic questionnaire, an observational check-list, and also, pulse rate, respiratory rate, and axillary temperature were recorded. The data was collected 10 minutes before and after skin contact between mother and premature neonate, in control group.
    Results
    There was no statistically significant difference between two groups in terms of weight, gestational age, sex, type of delivery and mother age. The results demonstrated that skin contact decreased pulse rate (P≤0.001) and respiratory rate (P≤0.001), increased axillary temperature (P=0.02) and had a positive effect on the behavioral state (P≤0.001).
    Conclusion
    The results suggest that skin contact between mother and premature neonate reduces pulse and respiratory rate and increases axillary temperature and have a positive effect on behavioral state of the neonate (ranges from arouse to deep sleep).