فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش حقوق عمومی
سال هشتم شماره 21 (پاییز و زمستان 1385)

  • ویژه سیاست و روابط بین الملل
  • تاریخ انتشار: 1385/08/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمدحسین پناهی صفحه 7
    انقلابات معمولا آثار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مهمی در کشوری که در آن واقع شده اند، در منطقه مربوطه و حتی در سطح جهانی می گذارند. انقلاب اسلامی به عنوان انقلابی شگفت انگیز و بزرگ اجتماعی، نتایج بسیاری در سطح داخلی و منطقه ای و جهانی گذاشته است. یکی از نتایج انقلاب اسلامی اثری است که در نظریه پردازی های انقلاب گذاشته است. در این مقاله اثر انقلاب اسلامی در نظریه های مربوط به علل وقوع انقلابات، مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که موضوع اخیر در حوزه مباحث جامعه شناسی علم قرار می گیرد، با استفاده از نظریه توماس کوهن و رابرت مرتون و شاپین چارچوب نظری مطالعه تدوین شد. فرضیه اصلی تحقیق این بود که: وقوع انقلاب اسلامی ایران دگرگونی قابل توجهی در نظریه های مربوط به علل وقوع انقلاب ایجاد کرده و عوامل بیرونی نیز این اثرگذاری را تقویت کرده اند. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، 57 مقاله علمی چاپ شده در مجلات علمی بین المللی (به انگلیسی) مربوط به انقلاب اسلامی ایران تحلیل محتوای کیفی شدند تا آثار نظریه ای انقلاب اسلامی مطالعه شود.
    این پژوهش نشان داد که انقلاب اسلامی ایران اثر غیر قابل انکاری در نظریه ها و نظریه پردازی انقلاب گذاشته است. مطالعه این انقلاب سبب شده است که عوامل فرهنگی در تبیین انقلابات وارد و بسیار اساسی تلقی شوند و در مقابل نقش متغیرهای ساختاری در تبیین وقوع انقلابات کاهش یابد. همچنین در اثر این مطالعات، اهمیت مشروعیت سیاسی و نقش زنان در تبیین انقلابات، توسعه قابل ملاحظه ای یافته است. مجموعه این عوامل سبب شکل گیری روندهای جدیدی در حوزه مطالعات انقلاب شده است. به علاوه، عوامل سیاسی، اقتصادی، ژئوپولیتیک، مذهبی و فرهنگی مربوط به ایران و جهان، از زمان وقوع انقلاب اسلامی تاکنون، سبب شده اند که توجه علمی به انقلاب اسلامی و نتیجتا اثر گذاری علمی آن در تبیین انقلابات تشدید شود.
    کلیدواژگان: انقلاب اسلامی ایران، نظریه های انقلاب، پیامدهای انقلاب، تحول نظریه ها، جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی علم
  • ابراهیم برزگر، حبیب الله عباس تبار فیروزجاه صفحه 53
    پرسش این است که «فارابی بحران سامان سیاسی راچگونه دلیل یابی،وبرای برون رفت آن چه تجویزآرمانی ارائه می دهد؟»،فرضیه پژوهش براساس الگوی جستاری اسپریگنز چنین است: در اندیشه سیاسی فارابی بحران، انحطاط و استبداد است و دلیل بروز آن جدایی حکومت از حکمت، آرمان پیوند حکومت با حکمت و راه حل نیز بازسازی حکومت حکیمانه نبوی می باشد. برای بررسی فرضیه، زوایای پنهان اندیشه سیاسی فارابی، در قالب مشکل شناسی، دلیل شناسی، آرمان شناسی، و راه حل شناسی باروش پژوهش تاریخی- توصیفی(تحلیل محتوا) تجزیه و تحلیل شده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
    کلیدواژگان: اندیشه سیاسی فارابی، روش جستاری توماس اسپریگنز، بحران سامان سیاسی، مدینه فاضله، بازسازی حکومت و حکمت نبوی(ص)
  • علی اصغر پورعزت، غزاله طاهری عطار صفحه 79
    وضعیت امروز جهان، پیامد حوادث گوناگون در گذر تاریخ است؛ در کشاکش این حوادث و دگرگونی ها، تمدن-هایی ظهور کرده رشد یا سقوط می کنند. بررسی و تحلیل عوامل موثر بر بقا یا فروپاشی یک تمدن، می تواند برای تمدن ها و جوامع در حال رشد، بسیار عبرت آموز باشد. تمدن ایرانی یکی از قدیمی ترین و تاثیرگذارترین تمدن های تاریخ بشری است و ایران زمین نیز به مثابه خاستگاه این تمدن در اعصار گوناگون، حکمرانی حکومت-ها و سلسله های بی شماری را به خود دیده است که برخی از آنها به هنگام برخورداری از فر و شکوه و سطح بالایی از اقتدار سیاسی و اقتصادی، گاهی به دلایل ناشناخته ای افول کرده و در نهایت منقرض شده اند؛ حکومت های مقتدری همچون هخامنشی، اشکانی، ساسانی، و صفوی! در این میان امپراتوری هخامنشی یکی از تاثیرگذارترین حکومت های حیات بشری بوده است که به رغم برخورداری از سابقه ای 230 ساله به دست سرداری جوان و کم تجربه منقرض شد. تاسیس این امپراتوری که اقوام، زبان ها و فرهنگ های گوناگون و متنوعی را در بر می گرفت، ابتکاری بزرگ در تاریخ جهان بود؛ دولتی واحد و متمرکز که تا سال ها بعد، فقط امپراطوری روم توانست با آن برابری کند! سوال اصلی پژوهش این است که امپراطوری و تمدنی با این حد از قدرت، عظمت و گستردگی قلمرو، چگونه به مرور زمان از درون فرو پاشید. به نظر می رسد که دلایل بسیاری در انقراض و فروپاشی تمدن ها دخیل اند یا موجب بقا و استمرار حیات آنها می شوند. در این پژوهش چنین فرض شده است که ضعف در تحقق عدالت، پاسخگویی، آزادی و هویت ملی و عواملی چون استبداد، خودشیفتگی و تبعیض، موجب تسریع فروپاشی این تمدن شده اند. بررسی سوابق تاریخی نیز موید این پیش فرض بود که بی عدالتی از جمله مهم-ترین عوامل فروپاشی درونی و تدریجی و کاهش سطح هوشمندی این حکومت ها بوده است.
    کلیدواژگان: دولت هوشمند، تمدن، فروپاشی، عدالت، پاسخگویی، خودشیفتگی، استبداد، هویت ملی
  • غلام علی چگنی زاده صفحه 119
    مقاله ی حاضر در صدد است تا با نگاهی جدید به موضوع تحولات جاری پاکستان نشان دهد که ماهیت تحولات و چالش های کنونی، متفاوت از تمامی مقاطع بعد از استقلال این کشور است. شکل گیری مطالبات جدید در نیروهای اسلامی (که درنتیجه تحولات بین المللی، منطقه ای و ملی می باشد) مبانی ساخت قدرت در پاکستان را با چالشی جدید رو به رو ساخته است. از جمله آثار قطعی این فرایند باز تعریف نقش دین در سیاست است. با طرح این مساله می توان ادعا نمود که مسیر(Trajestory)دولت سازی پاکستان بعد از استقلال، منطق و منابع داخلی و خارجی خود را از دست داده، با بحران جدی روبه رو شده است. در حال حاضر دو بدیل اسلام گرایی و دموکراسی (با تاکید بر مستقل سازی حوزه دین از سیاست) چالشی جدید را برای تاثیرگذاری بر فرآیند دولت سازی جدید در پاکستان آغاز کرده است. مجموع مطالب فوق حکایت از آن دارد که ابهام و سردرگمی نظری و رفتاری موجود درجامعه سیاسی پاکستان که بر آمده از تقابل دیدگاه های متفاوت در حوزه دولت سازی در پاکستان است، ماهیت موضوعات امنیتی در این کشور را دچار تحول ساخته و الگوی درگیری و همکاری را متفاوت با گذشته ساخته است.
    کلیدواژگان: دولت سازی، رادیکالیسم اسلامی، بحران، هویت، الگوی تعارضات و کشمکش ها
  • حسین دهشیار صفحه 153
    ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ خود استراتژی های متفاوت را باتوجه به جایگاه جهانی خود اختیار کرده است. این تغییر استراتژی کاملا طبیعی بوده است. از انزواگرایی تا بین الملل گرایی؛اما آنچه همیشه ثابت بوده، ماهیت استراتژی ها که جملگی هدفشان در راستای ایجاد توانمندی اقتصادی، امنیت فیزیکی و اشاعه ارزشی بوده است.
    آمریکا امروزه استراتژی مبارزه با تروریسم را دنبال می کند که باتوجه به شرایط جهانی و دگرگونی در ارزیابی منافع ملی جایگزین استراتژی سد نفوذ شده است.
    کلیدواژگان: استراتژی، سیاست خارجی، مبارزه با تروریسم، خطر منافع ملی
  • سیاوش جعفری صفحه 183
    هر یک از ما (به مفهوم عام و جهانش مول آن) به جامعه سیاسی خاصی تعلق داریم و طبیعتا ماهیت جامعه یاد شده که عضو آن هستیم و قوانین، نهادها و ارز ش های حاکم بر آن و نوع روابط متقابل ما با نهادهای سیاسی به ویژه دولت، نقشی اساسی در حیات فردی و اجتماعی ما دارد. تعهد و الزام سیاسی (Political obligation) اصطلاحی است که بیشتر در فلسفه سیاسی به کار می رود و بیانگر پیوندهای اساسا اخلاقی وتعهدات متقابلی است که ما را با دولت و جامعه سیاسی پیوند می دهد. نگارنده این مقاله می کوشد مبانی مفهومی و نظری الزام سیاسی - به ویژه محتوای اخلاقی آنرا - آشکار سازد و نشان دهد که الزام سیاسی مفهومی اساسا اخلاقی و رابطه ای دو سویه بین فرد با دولت است.
    کلیدواژگان: الزام، وظیفه، باید، الزام قانونی، اجتماعی و سیاسی، محظور دست های آلوده
  • جنیفر میلیکن ترجمه: دکتر حمیرا مشیرزاده صفحه 237
    با افزایش نفوذ پساساختارگرایی و پساتجددگرایی در حوزه ی روابط بین الملل طی دو دهه اخیر، مطالعه گفتمان، مورد توجه فزاینده ای قرار گرفته است. اما این مطالعات همیشه از سوی جریان اصلی روابط بین الملل به این متهم شده اند که فاقد روش های نظام یافته مطالعاتی هستند، به واقعیت های تجربی توجه نمی کنند و نتوانسته اند به یک برنامه پژوهشی شکل دهند. به نظر می رسد مخالفت های دانش پژوهانی که به این نوع مطالعات علاقه مند هستند با علم مدرن و روش های علمی و نگاه انتقادی آن ها به تلاش هایی که برای نظم بخشی به جهان بی نظم صورت می گیرد، جایی برای پاسخ مثبت آن ها به این تقاضای جریان اصلی باقی نمی گذارد. اما در این مقاله نویسنده می کوشد مطالعات گفتمانی را به یک برنامه پژوهشی همراه با روش شناسی نظام یافته تبدیل کند که موضوع مطالعه تجربی نیز دارد و نوعی «علم بهنجار» را به معنای کوهنی آن در چارچوب اجتماع گفتمان یعنی اجتماع دانش پژوهان متعهد به مجموعه تعهداتی که لازمه این گونه مطالعات است (تلقی از گفتمان به عنوان نظام دلالت، مولد دیدن گفتمان و نقش رویه ها) سامان بخشد. در بررسی هر یک از این تعهدات، نویسنده روش هایی را برای انجام مطالعات و تحقیقات عرضه می کند که می توانند برای پژوهشگران علاقه مند به این چشم انداز کلیدهای راهنمای خوبی باشند.
    کلیدواژگان: روابط بین الملل، گفتمان، مطالعات گفتمانی، روش شناسی، پژوهش
|
  • Ebrahim Barzegar, Habibollah Abbas Tabar Firozjah Page 53
    This research in answer to question, "Alfarabi how to give reasons for crisis order political and he what to give solution for exit from it,' Research hypothesis such as has been designed on the basis of research method of spragens: in the farabi's political thought Crisis is Despotism (taghalub) and Decline causes of political order crisis is separation ot rulership is reconstruction of prophetic philosophical rulership. To test hypothesis farabi's political thought secret dimensions cause, the ideal and the solution by historical- disciptive (content analysis) research method. Research gathering method is librarially. It end with conclusions.
    Keywords: Farabi's Political Thought Reseatch Method Of Spragens, Crisis Order Political, Causes Of Political Order Crisis, excellent political order, reconstruction of Prohetic philosophical rulership
  • Ali Asghar Pourezzat, Ghazaleh Taheri Attar Page 79
    Today’s world situation is the result of various historical incidents. During these accidents and changes, some civilizations manifest, grow and collapse. The study and analysis of the effecting factors on stability or disintegration of a civilization could be serving as an example for the existing civilization and developing societies very much. The Iranian civilization is one of the oldest and most effective civilizations in the history of mankind, and Iran land as the cradle of this civilization, has experienced many governments and dynasties. Some of them have declined and finally collapsed for unknown reasons while they had pride, glory, and a high level of political and economical power; like Achaemenian, Sasani, Ashkabni, Safavi, and etc. Achaemenian Empire with a background of 230 years governing on the world was declined by a young, low experienced, ambitious army general. Establishing this Empire which involved different and various races, languages and cultures, was a big revolution in the world history of governance. The world for the first time enjoyed a united and centralized government. It was only Roman Empire that could compete with it years later. The main question of this study is that how an empire and civilization with this level of power, glory and domination gradually collapsed from inside. It seems that many reasons involve in the decline and collapse of a civilization, or its survival and stability. In this study it was assumed that some factors such as justice, responsibility, freedom and national identity lead to stability. On the other hand, factors like despotism, narcissism, and discrimination cause acceleration in civilization's collapse. The study of historical evidences confirms the hypothesis that injustice is one of the most important factors which cause internal collapse, and intelligence level decline in these governments.
    Keywords: justice, Accountability, Civilization, National identity, Despotism, Narcissism, Intelligent State
  • Gholam Ali Chegnizadeh Page 119
    This paper elaborates a new approach to the recent changes in Pakistan. Reasoningpresented in this article signify that the nature of recent changes and challenges is distinguished from all the periods after the independence of this country. The proponing of Islamic forces new demands (resulting from international, regional and national changes), has confronted the foundation of power structure in Pakistan with a new challenge. Doubtless, the certain effects of this process would be the redefining of religion’s role in politics. Having suggested this proposition, it can be claimed that the state formation’s trajectory in Pakistan has lost it’s logic, external and internal sources after the independence and confronted with a serious crisis. Presently, two alternatives, Islam and democracy (emphasizing the separatism of religion from politics), have initiated a new challenge for affecting the new state formation process in Pakistan. It can be inferred from the above that the existing theoretical and practical ambiguities and uncertainties in Pakistan’s political society that results from clashes and different confronting perceptions in state formation domain in the country, have greatly changed the nature of security issues in this country and differentiated the conflict and cooperation pattern from the past.
    Keywords: state formation, Islamic radicalism, Crisis, Identity, conflicts, confrontations pattern
  • Siavash Jafari Page 183
    Each one of us is lelong to the special political society. The nature of our polity and its laws, institutions, and values, as well as type character of the interrelations between us with the political institutions specially the state has naturally a main role in our individual and social life. The political obligation is a expression that is used more in the political philosophy and is the representative of the principally moral ties and the commitments associate us with the state and the political society. The author (of this article) tries to reveal the theoretical and conceptual principles of the political obligation specially its moral content, and show the political obligation is the moral concept and the mutual relation between the individuals and the state.
    Keywords: obligation, Duty, Ought to, Legal, Societal, Political Obligation, Dirty hands dilemma