فهرست مطالب

فصلنامه بیماری های پستان ایران
پیاپی 2 (پاییز 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/10/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مهدی مرادی مرجانه، فاطمه همایی شاندیز، سیدعلی اکبر شمسیان، ایمان افتخارزاده مشهدی، محمدرضا هدایتی مقدم، حمیدرضا بیدخوری، کامران غفارزادگان صفحه 7
    مقدمه
    بیومارکرهایی همچون گیرنده های استروئیدی، HER2/neu و P53، نقشی کلیدی در ارزیابی سیر بالینی، پیش آگهی و نیز تعیین نوع درمان سرطان پستان ایفا می نمایند. با وجود تحقیقات گسترده در این زمینه، اختلافات موجود در نتایج و نیز تاثیر عوامل جمعیتی در وضعیت این بیومارکرها، اهمیت بررسی های بیشتر در مناطق گوناگون از جمله کشور ایران را خاطرنشان می سازد. در مطالعه حاضر، ارتباط ژن های HER2/neu، p53، ER و PR با میزان بقا در مبتلایان به سرطان پستان شهر مشهد، مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه بر روی 339 بیمار مبتلا به سرطان پستان که از سال 1379 تا 1384 به بیمارستان های قائم (عج) و امید مشهد معرفی شده بودند، انجام گردید. به این منظور، وضعیت ایمونوهیستوشیمی بیومارکرها و نیز وضعیت بیمار در پیگیری های متوالی از نظر عود بیماری ثبت گردید. پیگیری بیماران تا پایان سال 1385 ادامه یافت.
    یافته ها
    در ارزیابی ایمونوهیستوشیمی، به ترتیب6/46، 8/43، 7/51 و 1/36 درصد از بیماران از نظر ER، PR، HER2/neu و p53 مثبت بودند. همراهی ER با PR (P < 0.001) و HER2/neu با p53 (P = 0.041) به طور معنی داری مشاهده شد. همچنین بین ER با HER2/neu ارتباط مستقیم و معنا داری مشاهده شد (P = 0.001). در آنالیز بقاء، ارتباط معناداری بین بیومارکرها و بقای عاری از عود مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    الگوی متفاوت بدست آمده در زمینه نقش پروگنوستیک بیومارکرهای سرطان پستان در منطقه شمال شرق کشور، نشان دهنده تاثیر عمده فاکتورهای جمعیتی در این زمینه است. با توجه به اینکه تاکنون مطالعه مشابهی در این منطقه انجام نشده است، بررسی حاضر می تواند مبنایی برای مطالعات گسترده تر در منطقه با تاکید بر زیرگروه های جمعیتی خاص باشد.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، HER2، neu، p53، ER، PR، بقای عاری از عود
  • حمیدرضا میرزایی*، سپیده حاجیان، بهرام مفید صفحه 18
    مقدمه

    طول عمر بیماران با سرطان پستان تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند درگیری غدد لنفاوی زیر بغل، اندازه تومور، وجود یا عدم وجود گیرنده های هورمونی و نوع روش درمان قرار دارد و شناخت و بررسی هر یک به خصوص در بیماران کشورمان بسیار حائز اهمیت است.

    روش بررسی

    در این مطالعه 88 بیمار مبتلا به سرطان پستان با شرایط N0، N1، T1، T2، T3 پس از عمل جراحی تحت درمان های کمکی رادیوتراپی- شیمی درمانی- تاموکسی فن- حذف تخمدان ها، درمان ترکیبی با 2 یا چند نوع درمان و یا حتی یک نوع از درمان ها قرار گرفتند. سپس بیماران بین 3-2 سال بطور منظم پیگیری و از نظر تاثیر عوامل پروگنوستیک در عود بیماری بررسی شدند. نتایج با استفاده از آزمون های X2 و آزمون دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    طول عمر بدون بیماری (Disease free survival) و طول عمر کلی (Overal survival) به ترتیب 3/77% و 5/87% بود و 23% از بیماران دچار عود شدند (20 بیمار) و 5/12% (11بیمار) فوت کردند. بیشترین محل عود، استخوان بود. بیماران با غدد لنفاوی درگیر، 32% بیشتر از بیماران بدون درگیری غدد لنفاوی دچار عود شدند. بیماران با تومور T2، 17% بیشتر از بیماران با تومور T1 عود داشتند. اما بیماران مرحله T3 نسبت به T2 9% کمتر عود داشته و با بررسی بیشتر این دو گروه و مقایسه آنها با گروه مشابه از نظر درگیری غدد لنفاوی و درمان آنان، اختلاف واضح تر شده و نسبت به T3 21% کمتر عود بیماری دیده شد. وضعیت یائسگی بیماران تاثیر معناداری در میزان عود نداشت. بیمارانی که تومور با گیرنده استروژن مثبت داشتند، با عود کمتری همراه بودند (10% در برابر 25%) و در تعداد محدودی از بیماران که حذف تخمدان ها هم انجام شده بود، هیچگونه عودی دیده نشد (P< 0.001). بیمارانی که با عمل جراحی حفظ پستان درمان شده بودند هیچکدام عود در پستان حفظ شده نداشتند. در استفاده از رژیم شیمی درمانی شامل 4 دوره آدریامایسین و سپس 4 دوره نسبت به 6 دوره CMF در بیماران با تعداد غدد لنفاوی درگیر بیشتر از 3 عدد و در حالت T2 یا T3، 13% تفاوت در عود به نفع گروه درمانی اول دیده شد. نهایت اینکه بیماران با غدد لنفاوی مثبت که رادیوتراپی را همراه دیگر درمان های کمکی دریافت کرده بودند، تنها 10% عود موضعی داشتند و 90% کنترل موضعی داشته ایم.

    نتیجه گیری

    چنانچه در مراحل ابتدایی بدون درگیری غدد لنفاوی، بیماریابی و درمان مناسب انجام شود، افزایش طول عمر قابل توجه در سرطان پستان مشاهده می شود.

    کلیدواژگان: سرطان پستان، عوامل پروگنوستیک، عود بیماری
  • عصمت سادات هاشمی، احمد کاویانی، معصومه نجفی، ندا مهرداد صفحه 24
    مقدمه
    ژیگانتوماستی ناشی از حاملگی از شرایط نادری است که بصورت بزرگ شدن پیشرونده پستان ها در زمان حاملگی بروز می کند. تا بحال دلیل بروز این بیماری شناخته نشده است.
    معرفی بیمار: بیمار خانم 19 ساله ای است که در هفته بیست و دوم اولین حاملگی به علت بزرگی پیشرونده پستان ها از اولین ماه حاملگی مراجعه کرده بود. در معاینه، پستان های بسیار بزرگ که تا کشاله ران بیمار امتداد داشت مشاهده شد. نتایج سونوگرافی و آزمایش های هورمونی بیمار طبیعی بود. در مورد بروز عوارض احتمالی مثل زخمی شدن و عفونت پوست پستان ها اطلاعات کافی به بیمار داده شد. همچنین در دوران بارداری، بیمار مکررا ویزیت شد. در هفته سی و هفتم حاملگی، بیمار با شرایط عمومی بسیار خوب از طریق زایمان واژینال نوزادش را بدنیا آورد. پس از زایمان بیمار تحت انجام ماموپلاستی قرار گرفت.
    نتیجه گیری
    با مراقبت های مناسب دوران حاملگی، ویزیت های مکرر بیمار، آموزش بیمار از نظر بروز عوارض احتمالی و رعایت بهداشت فردی، با وجود پستان های بسیار بزرگ، بیمار می تواند دوران حاملگی را بدون بروز عارضه جدی طی کرده و پس از آن تحت عمل جراحی انتخابی قرار گیرد.
  • حسن خانی، نرگس مسلمی زاده، علی منتظری، غلامعلی گدازنده، آمنه قربانی صفحه 28
    مقدمه
    با توجه به نقش کلیدی کارکنان بهداشت در آموزش برنامه های غربالگری سرطان پستان بنظر می رسد اجرای طرح هایی در جهت افزایش سطوح آگاهی، نگرش، باورها و به تبع آن عملکرد این قشر در خصوص برنامه های پیشگیری از سرطان پستان لازم باشد. هدف از این مطالعه، تعیین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان بهداشت نسبت به خودآزمایی پستان و معاینه بالینی پستان در استان مازندران است.
    روش بررسی
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی بوده که جامعه مورد بررسی آن کارکنان بهداشت بالای 20 سال در استان مازندران طی سال 1385 بوده است. روش نمونه گیری در این مطالعه تصادفی چند مرحله ای بود. یک پرسشنامه با ساختار کوتاه، خود ساخته و استاندارد شده، برای جمع آوری داده ها طراحی شد. کارکنان بهداشت شرکت کننده در این مطالعه بصورت تصادفی از مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی موجود در استان انتخاب شدند.
    یافته ها
    از میان 900 پرسشنامه جمع آوری شده، تعداد (44/79%) 715 نفر از افراد شرکت کننده پرسشنامه تحقیقاتی مطالعه را بطور کامل تکمیل نمودند. پاسخ دهندگان دارای میانگین سنی 54/7 ± 46/34 سال بوده و محدوده سنی 19 تا 59 سال داشته اند. از میان شرکت کنندگان 4/83% متاهل، 9/32% بهورز، 8/63% رابط بهداشتی و 4/3% کارمند مرکز بهداشت بوده اند. سطح آگاهی های مرتبط با سرطان پستان و برنامه های پیشگیری و غربالگری آن در 3/41% موارد خوب، 52% متوسط و 7/6% بد بوده است. تقریبا کلیه پاسخ دهندگان دارای نگرش بسیار موافق و یا موافق با اجرای برنامه های پیشگیری از سرطان بوده اند. اما در عمل فقط 2/26% نفر از شرکت کنندگان هر ماه بطور منظم آن را انجام می دادند. 7/94% نفر از کارکنان بهداشت شرکت کننده در این مطالعه، راغب به شرکت در کلاس های آموزشی اجرای برنامه های پیشگیری و غربالگری سرطان ها بالاخص سرطان پستان بوده اند.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه کارکنان بهداشت شاغل در مراکز درمانی می توانند موجب سالم سازی رفتارهای جامعه گردند، لذا اجرای برنامه های منظم و مدون آموزشی در رابطه با پیشگیری از سرطان پستان بالاخص انجام خودآزمایی پستان، معاینه بالینی پستان و ماموگرافی برای این گروه لازم بنظر می رسد.
    کلیدواژگان: آگاهی، نگرش، عملکرد، سرطان پستان، کارکنان بهداشت
  • فرخنده حیاتی، محمود محمودی صفحه 38
    مقدمه
    تعیین راهبردهای مقابله با استرس در زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان های وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران طی سال 1386 بود.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع توصیفی مقطعی بود که بر روی 175 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، صورت گرفت. روش گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه و ابزار مورد استفاده پرسشنامه های حاوی مشخصات فردی و آزمون شیوه های مقابله با استرس بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج تحقیق نشان داد که در بعد شیوه های مقابله با استرس مشکل مدار، 1/57 درصد از نمونه ها در حد متوسط، 7/41 درصد خوب و 1/1 درصد به شکلی ضعیف از شیوه های مقابله ای مشکل مدار استفاده کرده اند. در بعد شیوه های مقابله ای هیجان مدار، 7/89 درصد از نمونه ها متوسط، 9/6 درصد خوب و مابقی آنها (4/3 درصد) به شکل ضعیف از شیوه های مقابله هیجان مدار استفاده کرده اند. بیشترین کاربردها در بعد شیوه های مقابله با استرس مشکل مدار به ترتیب مربوط به سؤال «وضعیت را آنطور که هست می پذیرم» و سؤال «سعی می کنم موقعیت پیش آمده را درک کنم» 6/56 درصد بود و 4/55 درصد جواب «همیشه»را داده بودند. کمترین کاربردها مربوط به سؤال «برای اینکه کاری کرده باشم به هر عملی دست می زنم» و سؤال «می خواهم شخص دیگری مشکلم را حل کند» بود و بطور مساوی 7/1 درصد، جواب «همیشه» را داده بودند. در رابطه با شیوه های مقابله با استرس هیجان مدار، بیشترین کاربردها به ترتیب مربوط به سؤال «دعا می کنم و به خدا متوسل می شوم» و سؤال «امید دارم اوضاع بهتر خواهد شد» 88 درصد بود و 4/71 درصد جواب «همیشه» را داده بودند. کمترین کاربردها مربوط به سؤال «نارضایتی و فشار ناشی از مشکل را به دیگران انتقال می دهم» و سؤال «دیگران را مقصر می دانم و آنها را سرزنش می کنم» بطور مساوی بود و 4/3 درصد جواب «همیشه» را داده بودند.
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان داد که اکثر بیماران مبتلا به سرطان پستان از راهبردهایی چون راهبرد مذهبی، نگرش مثبت و امیدواری و خوشبینی، پذیرش حقیقت بیماری، تلاش در جهت درمان بیماری، کنترل درونی، بازنگری مثبت، نگرانی، درخواست حمایت اجتماعی و فراموشی عمدی استفاده می کردند. اکثر شیوه های مقابله کاربردی توسط زنان ایرانی مثبت بود و اعتقاد مذهبی به عنوان یک منبع مهم فردی برای تطابق با بیماری در این زنان استفاده می شد.
    کلیدواژگان: مقابله با استرس، سرطان پستان
  • سمانه حاجی حسینی، مجید متولی باشی، زهره حجتی نجف آبادی صفحه 44
    مقدمه
    سرطان پستان، شایعترین بدخیمی در زنان ایرانی است که علی رغم پیشرفت های چشمگیر در تشخیص و درمان آن، برخی از بیماران در نتیجه متاستاز و شروع مجدد بیماری از بین می روند. آنزیم های ماتریکس متالوپروتئیناز نقش مهمی در تکامل و شکل گیری غدد پستانی دارند. آنزیم های مذکور با تجزیه ترکیبات مختلف ماتریکس خارج سلولی، زمینه را جهت تشکیل مجاری و غدد شیر ساز فراهم می کنند. آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز 3 (MMP3) یکی از مهمترین اعضای خانواده ماتریکس متالوپروتئینازهاست و در شکل گیری، ایجاد مجاری و لوله های جدید در غدد پستانی نقش دارد. در ناحیه 1171- پروموتور ژن MMP3پلی مرفیسم تک نوکلئوتیدی5A/6A ناشی از دخول و حذف نوکلئوتید داکسی آدنوزین وجود دارد. این پلی مرفیسم بر میزان ظهور MMP3 مؤثر است به طوری که آلل 5A قوی تر بوده و ظهوری در حدود دو برابر بیشتر از آلل6A دارد. افزایش ظهور MMP3 در نتیجه پلی مرفیسم مذکور شرایط را به سمت سرطانی شدن و ایجاد تومورهای بدخیم فراهم می کند.
    روش بررسی
    ژنوتیپ حاصل از SNP ژنMMP3 با استفاده از تکنیک PCR-RFLP در 120 بیمار مبتلا به سرطان پستان و 60 نمونه کنترل سالم از جمعیت اصفهان تعیین گردید. بیماران مبتلا به سرطان پستان به دو گروه بیماران متاستازی (M+) و غیر متاستازی (M-) تقسیم شدند.
    یافته ها
    نتایج، گویای فراوانی بالای آلل 5A در گروه (M+) (95% CI 98/8- 94/0، 74/0= P، 91/2= OR)، در مقایسه با فراوانی آلل 5A در گروه (M-) و کنترل های سالم است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر تصور می شود که افزایش ظهور MMP3 در حاملین آلل 5A مبتلا به سرطان پستان، احتمال متاستاز را افزایش می دهد.
    کلیدواژگان: ماتریکس متالوپروتئیناز 3(MMP3)، پلی مرفیسم تک نوکلئوتیدی(SNP)، متاستاز و سرطان پستان
  • طاهره سیدنوری، طیبه زحمتکش، طاهره ملایی، پوران اکبری، زهرا حقی، پرندک محسنی آزاد صفحه 53
    مقدمه
    علیرغم پیشرفت در پیشگیری، تشخیص و درمان سرطان پستان، این بیماری هنوز شایع ترین بدخیمی و دومین علت مرگ بر اثر سرطان در زنان است. مدل گیل با استفاده از پارامترهای مهم بالینی بطور وسیعی برای تعیین خطر ابتلا به سرطان پستان در مشاوره یا تعیین ضرورت بررسی های تکمیلی رادیوگرافی و ژنتیک استفاده می شود. هدف از این مطالعه تخمین خطر پنج ساله و خطر مادام العمر سرطان پستان در زنان مراجعه کننده به بیمارستان دولتی زنان الزهرا (س) می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی در سال 1386 بر روی 314 خانم مراجعه کننده به کلینیک های مختلف تنها بیمارستان دولتی تخصصی زنان شهر رشت انجام شد. سن شرکت کنندگان، 35 سال یا بیشتر بوده و سابقه سرطان پستان نداشتند. برآورد خطر با استفاده از آزمون کامپیوتری گیل طراحی شده توسط مؤسسه ملی سرطان ایالات متحده و بر اساس اطلاعات پرسشنامه ای مشتمل بر 8 س ؤ ال صورت گرفت که نمرات بیشتر از 66/1% نشان دهنده افزایش خطر بود. این آزمون توسط حداقل 5 مطالعه تایید روایی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.10 انجام شد.
    یافته ها
    متوسط سن شرکت کنندگان 4/9 ± 8/45 سال (فاصله 35 تا 81) بود. 17نفر (4/5%) حداقل یک فامیل درجه یک مبتلا شده به سرطان پستان داشته، 20 نفر (4/6%) بیوپسی شده و 16 نفر (1/5%) دارای افزایش خطر بودند. میانگین خطر 5 ساله 1 ± 8/0% با محدوده (5/12-1%) و میانگین خطر تاپایان عمر 9/3 ± 9% با محدوده (4/49-8%) محاسبه گردید که از میانگین خطر 5 ساله و مادام العمر برای همان سن و نژاد کمتر بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به افزایش میانگین خطر و تعداد افراد در معرض خطر در مطالعه ما در مقایسه با مطالعه مشابه خارجی، جهت پیشگیری از افزایش مرگ و میر، لازم است که درمانگاه های عامل مراقبت های اولیه توانایی پیدا کردن عوامل خطر، میزان خطر و معرفی افراد پرخطر را داشته باشند. لذا استفاده روتین از مدل گیل در زمینه پیشگیری از سرطان پستان توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: ارزیابی خطر، سرطان پستان، مدل گیل
|
  • Moradi Marjaneh M., Homaii Shandiz F., Shamsian A., Eftekharzadeh I., Bidkhori H., Ghaffarzadegan K Page 7
    Introduction
    Breast cancer is one of the main causes of cancer fatality in women. Among Iranian females, it is the most common cancer which tends to affect younger ones. Molecular biomarkers such as steroid receptors, HER2/neu and p53 are valuable in evaluation the clinical course, prognosis and treatment decisions. However their prognostic role in Iranian patients has not been explained completely. The correlation of mentioned factors with survival of breast cancer has been assessed in this study.
    Materials And Methods
    IHC staining for steroid hormone receptors, HER2/neu and p53 in 339 breast cancer patients diagnosed between 2000- 2006 was done. All cases were followed up to March 2007 and the significance of biomarker status for prognosis was analyzed.
    Results
    Of the 339 studied patients, 46.6%, 43.8%, 51.7% and 36.1% were positive for ER, PR, HER2/neu and p53 respectively. ER considerably correlated with PR (P = 0.000). There was a similar relation between HER2/neu and p53 (P = 0.041) as well HER2/neu and ER (P = 0.001). Survival analysis detected no correlation between molecular biomarkers and recurrence free survival.
    Conclusion
    The presented pattern of prognostic role of these biomarkers is explained partly by demographic factors. Since no similar study has been conducted in this region, larger studies in the basis of demographic variables are suggested.
  • Mirzaei Hr, Hajian S., Mofid B Page 18
    Introduction

    Survival of patients with breast cancer is affected by factors such as involved lymph nodes, tumor size, hormone receptors and kind of treatment, so recognizing and investigation of each one especially in patients in Iran is so important.

    Materials And Methods

    In this study, we had 88 patients with breast cancer, T1, T2, T3, N0, N1, who had taken adjuvant therapies such as radiotherapy, chemotherapy, Tamoxifen, ovarian ablation, combination of 2 or more therapies or even one kind treatment after surgery. Then patients were followed up for 2-3 years and were investigated for prognostic recurrence factors. The results were analysed by X2 test and Fisher test.

    Results

    Free Disease Survival (FDS) and total survival were 77.3% and 87.5% respectively and 23% of patients had recurrence (20 patients).12.5% (11patients) passed away. The most common site of metastases was bone. Patients with involved lymph nodes had 32% higher recurrence than the patients without involved lymph node. Patients with T2 tumor, had 17% higher recurrence than patients with T1 tumors. But patients at T3 stage had 9% lower recurrence in comparison with T2 stage and according to equal prognostic factors, they had 21% lower recurrence. Menopausal status did not any influence on tumor recurrence. Patients with positive estrogen receptor had lower recurrence (10% versus 25%).In few patients with ovarian ablation, there was no recurrence (P<0.001). Patients, who had taken breast conservative surgery, did not have any recurrence. Chemotherapy including 4 courses Adriamycine and then 4 courses CMF versus 6 courses CMF in patients with involved lymph nodes more than 3, and in T2 or T3 there was 13% lower recurrence rate in first group. Finally, patients with positive lymph node who had radiation therapy with other treatments, there was only 10% recurrence and we had 90% locally control.

    Conclusion

    If treatment is accomplished at primary stages with no lymph node involvement, there will be higher survival in breast cancer.

  • Hashemi E., Kaviani A., Najafi M., Mehrdad N Page 24
    Introduction
    There are several benign breast diseases associated with the gravidity and lactating state. Gigantomastia is the worst acute and extreme end of the breast hypertrophy that occurs in two forms: Adolescent hypertrophy and gestational macromastia. Surgery is the mainstay of treatment for both of them.
    Case Presentation
    We present a case of 19- year- old patient, gravid one, with very huge breasts without any serious complication during pregnancy. The patient underwent reduction mammoplasty after vaginal delivery.
    Conclusions
    Although gestational gigantomastia is very rare disorder, it can cause life threatening complications during pregnancy. Good management of the patient will decrease maternal morbidity and may allow continuing pregnancy with excellent outcome.
  • Khani Iurigh H., Moslemizadeh N., Montazeri A., Godazandeh Ga, Ghorbani A Page 28
    Introduction
    Since Health Workers have a professional responsibility to teach others about breast cancer screening programs, it is important to plan interventions that can increase female health care professionals’ awareness of breast cancer beliefs and behaviors. This study was conducted to examine the state of knowledge, attitudes and practices towards breast cancer prevention programs among Iranian Health Workers in Southern Coastwise of the Caspian Sea in Mazandaran Province, Iran in 2006.
    Material And Methods
    This was a descriptive, cross-sectional study. The samples were the Iranian Health workers, with 20 years of age and older, living in southern coastwise of the Caspian Sea in 2006. The sampling method was Multistage Random Sampling. A short structured self-administered questionnaire was used to collect data. Health workers randomly selected from urban or rural health-medical centers.
    Results
    715 (79.44%) of the 900 eligible participants completed the questionnaire. The mean age of the respondents was 34.46 years (SD = 7.54) with a range of 19–59 years. 83.4% were married. 32.9% were Behvarzes, 63.8% were Health volunteer, and 3.4% were Health care. Knowledge about breast cancer prevention was acceptable in 41.3%, middle in 52%, and low in 6.7%. Almost, all participants have very positive or positive attitude related to breast cancer prevention programs. But 26.2% of the women performed breast self-examination monthly. 94.7% were interested in receiving some form of continuing education regarding cancer prevention programs especially breast cancer.
    Conclusions
    Considering the role that health care workers may play in communicating health behaviors to the general public, planning education interventions for this group of females is essential.
  • Hayati F., Mahmoody M Page 38
    Material And Methods
    This study performed to determine coping strategies in women with breast cancer refer to hospitals of Medical sciences universities of Tehran, 1386. This was a descriptive cross- sectional study in which data were obtained through of questionnaires. 175 breast cancer patients were selected by randomization. Findings were analyzed by descriptive statistical tests.
    Results
    Findings showed that most of women used coping styles such as religious coping, positive idea (hopefulness and optimistic), Try for treatment, internal control, positive reappraisal, anxiety, social support and intentionally amnesia for adaptation.
    Conclusion
    Fortunately, Findings suggest that the most samples with breast cancer used positively coping strategies for adaptation. Future studies with larger sample size are needed for clarifying coping strategies in breast cancer.
  • Haji Hosseini S., Motavalibashi M., Hojati Najafabadi Z Page 44
    Introduction
    Breast cancer is the most common malignancy in Iranian women. Nevertheless develops in breast cancer diagnosis and treatment, some patients die from metastasis. Matrix metalloproteinase enzymes have important role in mammary gland evaluation and production. These enzymes degrade different components of extra cellular matrix. Matrix metalloproteinase-3 (MMP-3) is one of the most important members of MMPs family. Also MMP3 affect on mammary gland evaluation. There is a single adenine insertion/ deletion polymorphism (5A/6A) at the position -1171 MMP3 gene promoter. This polymorphism affect on MMP3 expression, so the 5A allele express more than 6A allele. As a result of this SNP and MMP3 over expression, malignant tumors are created.
    Material And Methods
    MMP3 genotyping was done with PCR-RFLP technique on 120 cancer patients and 60 controls. The breast cancer patients were divided in to two groups: metastatic patients (M+) and non- metastatic patients (M-).
    Results
    The results show that the 5A allele was more prevalent in the M+ group than controls and M- (OR= 2.91, P= 0.74, 0.94-8.98 CI 95%).
    Conclusion
    So the probability of metastasis increase in 5A/5A genotypes.
  • Mitchell Dowsett Page 49
    Between 75% and 80% of breast cancer is estrogen receptor (ER)- positive and is treated with some form of endocrine therapy. It is clear that patients do not benefit from this therapy equally, and major efforts have been undertaken to identify biomarkers that predict the sensitivity to tamoxifen, and more recently, to aromatase inhibitors. Low levels of ER and human epidermal growth factor receptor 2 (HER2)- positive status seem to negatively affect response to tamoxifen; there is evidence for HER2 that this relative insensitivity may not extend to aromatase inhibitors in terms of early response, but data from adjuvant trials do not reveal differential benefit between tamoxifen and aromatase inhibitors on the basis of HER2 status. Progesterone receptor expression has strong prognostic significance in ER-positive disease but is not predictive of benefit from endocrine therapy.
  • Seyednoori T., Zahmatkesh T., Mallaee T., Akbari P., Haghee Z., Mohseni Azad P Page 53
    Introduction
    Despite advances in prevention, diagnosis, and treatment, breast cancer remains the most common malignancy and the second leading cause of cancer deaths in women. The Gail model is widely used to quantify an individual woman’s risk of developing breast cancer by utilizing important clinical parameters usually for clinical counseling purposes or to determine eligibility by radiographic and genetic trials.
    Objectives
    The aim of this study was to estimate the 5-year and life time breast cancer risk in referring persons at Alzahra public women hospital.
    Material And Methods
    A cross-sectional study was performed in 1386 of 314 women referring to the different clinics at only public women hospital in Rasht. Participant's ages were 35 and over years with no personal history of breast cancer. Risk estimation was performed utilizing the computerized Gail model provided by the National Cancer Institute with a questionnaire containing 8 questions. A calculated 5-year risk >1.66% was considered high-risk. This model has been validated with at least 5 studies. Data analyzing was done with SPSS.10.
    Results
    The mean age was 45.8± 9.4 years (range 35–81), and 17 (5.4%) patients had at least one first-degree relative with breast cancer. 20 person (6.4%) had biopsy history. Sixteen (5.1%) women had a 5-year risk >1.66%. The mean 5-year risk for all patients was 0.84± 0.99 (range 1-12.5) and lifetime risk was 9± 3.9 (range8-49.4)
    Conclusion
    On the results this group of Rasht women's breast cancer risk is lower comparing mean similar age but for avoiding an increase in the morbidity and mortality of the population, it is necessary that primary care clinics be able to determine risk factors and risk level and presenting high risk persons therefore it is recommended routine utilization of the Gail model for cancer prevention