فهرست مطالب

آموزه های قرآنی - سال نهم شماره 33 (پاییز 1388)

مجله آموزه های قرآنی
سال نهم شماره 33 (پاییز 1388)

  • آموزه های فلسفی-کلامی
  • 200 صفحه، بهای روی جلد: 10,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1389/01/25
  • تعداد عناوین: 9
|
  • پژوهشها
  • رضا اکبریان صفحه 3
    درتاریخ فلسفه اسلامی از زمان فارابی تا عصر حاضر بحث خیال از مباحث بسیار مهم بوده و در حل بسیاری از مسائل موثر افتاده و توانسته است که به حل مسائل غامض تری چون مساله شناخت، ربط حادث به قدیم و بحث از حیات اخروی مدد برساند، تا جایی که بعضی صاحب نظران این توجه را از ممیزات فلسفه اسلامی دانسته اند. فارابی تجرد خیال را چه در قوس صعود و چه در قوس نزول منکر است، بلکه جمیع قوای مربوط به غیب نفس غیر از قوه عاقله را مادی می داند، لذا قائل است که انسان تنها به عنوان عقل جزئی بعد از موت باقی است و سایر قوای او از بین می رود. ابن سینا همگام با وی، خیال را قوه ای جسمانی می داند و به تبع، به عدم بقای خیال و صور خیالی ملتزم می شود، گرچه نشانه هایی از گرایش به تجرد خیال در بعض آثار او به چشم می خورد.
    سهروردی با استناد به عالم خیال به حل بسیاری از مسائل و مخصوصا به جمع میان دین و فلسفه؛ و مشاهده و برهان؛ و نقل و عقل نائل می شود. وی علیرغم پیروی از شیخ الرئیس در جسمانیت خیال، صور خیالی را مجرد، باقی و موجود در عالم مثال اکبر یا خیال منفصل می شمارد. از اینرو در کتب خود از یک سو برهان بر وجود چنین عالمی که از آن به مثال مطلق و عالم برزخ «برزخ نزولی» تعبیر می شود، اقامه نموده است و از سوی دیگر قوه متخیله و همین طور سایر قوای مربوط به غیب نفس غیرعاقله را مادی می داند و سنخیت بین مدرک و مدرک را حفظ نکرده و قائل به رویت صور خیالی در مثال مطلق توسط نفس می شود.
    در این میان صدرالمتالهین بر خلاف فلاسفه پیشین، خیال را قوه ای مجرد- به تجرد مثالی- و باقی به بقاء نفس و به تعبیر دقیق-تر، عامل بقای نفس پس از مفارقت از بدن می داند. از نظر او جمیع صور خیالیه در موطن و صقع نفس اند و صوری را که نفس اختراع می نماید و از دعابات وهم و قوه خیال است، نمی توان در عالم مثال مطلق دانست. بهشتی که آدم از آن هبوط نمود، مثال مطلق است و جنتی را که برای متقین مهیا نموده اند، «برزخ صعودی» است نه نزولی. نسبت صور خیالی به قوه تخیل و متخیل نسبت علت به معلول است نه حال به محل و قیام صور خیالی به نفس قیام صدوری است نه حلولی و صور علمیه مخلوق نفس و نفس منشا صور است. اثبات اختصاص این نظریه به ملاصدرا و نقد نظریه سهروردی و ابن سینا بر اساس آن با عنایت به نتایج و آثار فلسفی مترتب بر هر یک، هدف اصلی این مقاله است.
    کلیدواژگان: عالم خیال، قوه خیال، برزخ نزولی، برزخ صعودی، سهروردی، ملاصدرا
  • سید مرتضی حسینی شاهرودی صفحه 33
    اصل علیت که از بدیهی ترین اصول مورد پذیرش همه انسانها در طول تاریخ بوده و نقش تعیین کننده و بدون جایگزینی در پیش بینی رخدادهای طبیعی و فرا طبیعی داشته و دارد، در فیزیک کوانتوم با چالش رو به رو شده است. دیدگاه مکانیکی نیوتن نیز که یکی از پایه های اساسی علم به حساب می آید قرنها مورد پذیرش قرار گرفته بود ولی صحت و اصالت این دیدگاه بر اثر پیشرفتهای علمی سالهای اخیر به ویژه با مطرح شدن نظریه کوانتوم در فیزیک به صورت جدی مورد تردید قرار گرفته و به تصویری کاملا متفاوت از جهان هستی رسیده است.
    این مقاله به بررسی و نقد دیدگاه فیزیک کوانتوم درباره اصل علیت می پردازد.
    کلیدواژگان: فیزیک کوانتوم، اصل علیت، بوهر
  • حسین غفاری، رحمت الله کریم زاده صفحه 63
    ظاهرا در وجود جوهر جسمانی تردیدی نیست، بلکه نزاع عمده در نحوه وجود آن است. برخی می گویند جسم از جواهر غیر قابل انقسام ترکیب یافته است. برخی از اینها قائل به عدم تناهی جواهر فرد شده اند، این قول نظام و پیروان او است. برخی قائل به تناهی جواهر فرد شده اند که قول جمهور متکلمان است. برخی گفته اند آن جوهر متصل به صورت مالانهایه قابل انقسام است، این قول جمهور حکماست. بعضی مثل صاحب ملل و نحل قائل به قابلیت انقسام جسم به عدد متناهی شده اند و سپس انقسام نمی پذیرد. برخی مانند ذیمقراطیس قائل به عدم انقسام مطلقا هستند. برخی قائل اند که جسم جوهری است بسیط و دارای امتداد در جهات ثلاث و این اتصال مقداری است و قائم به ذات نیز می باشد. این دیدگاه منسوب به افلاطون و مذهب رواقیان و سهروردی است. گروهی معتقد به ترکب جسم از دو جوهر که یکی صورت اتصالی و دیگری قابل آن است. این دیدگاه ارسطو و پیروان او از جمله فارابی و ابن سیناست. برخی بر این عقیده اند که جسم مرکب است از یک جوهر و یک عرض که همان اتصال مقداری باشد. این قول شیخ اشراق در تلویحات است.
    نسبت به حقیقت صورت اتصالیه که آیا یک کمیت مقداری است یانه، باید گفت که مراد از این اتصال این است که جسم ذاتا قابل انقسام و این انقسام به صورت فرضی و امکانی است، این معنی کمیت مقداری نیست که در خارج عارض اجسام می شود. بلکه این تعریف جسم تعلیمی است، نه حقیقت جسم طبیعی.
    اما نسبت به سازگاری دیدگاه حکماء با علم امروزی و مقایسه آن با نظریه ذیمقراطیس، باید گفت که دو دیدگاه را در اینجا می توان در باب حقیقت جسم و جوهر اتصالی بودن آن بیان کرد. یکی اینکه علم امروز ثابت کرده است که جسم محسوس، متصل واحد نیست، بلکه اجسام از ذراتی تشکیل شده اند که دارای جرم بوده و فاصله میان آن ذرات، چندین برابر امتداد جرم آنهاست. از این جهت این نظریه، موافق نظریه ذیمقراطیس و مخالف نظریه حکماست.
    از طرف دیگر، جسم، مرکب از ماده و صورتی است که تا بی نهایت قابل انقسام می باشد. علم از این جهت که ذرات را تا بی نهایت قابل انقسام می داند موافق نظریه حکماست.
    دیدگاه دومی در این خصوص وجود دارد مبنی بر اینکه اتصال اجسام به این گونه تصویر می شود که صورت اتصالی اجسام به اعتبار آن فضا و مکانی است که آنجا را اشغال کرده است. هرجسمی که فضا و مکان خاصی را پر کرده است به اعتبار همان فضا و مکان خاص، به آن جسم می گوییم از صورت اتصالیه برخوردار است، هرچند که این جسم به اعتبار ذات خود از اجزاء و ذرات ریز تشکیل شده باشد. با این بیان می توان اختلاف دیرینه بین متکلمان و حکماء و فلسفه و علم را برداشت.
    کلیدواژگان: جسم، جوهر جسمانی، حکما، متکلمان، جزء لایتجزی، اتصال جوهری
  • محمداسحاق عارفی شیرداغی صفحه 83
    رابطه نفس و بدن یکی از مهمترین و مشکلترین مسائل نفس شناسی قلمداد می شود این مشکل از اینجا پدید می آید که نفس مجرد انسانی چگونه می تواند با بدن مادی ارتباط داشته باشد و موجود واحدی را تشکیل دهد؟
    در این تحقیق نشان داده می شود که این مشکل بر اساس فلسفه ابن سینا و شیخ اشراق قابل حل نبوده و تنها در فلسفه ملاصدرا امکان حل آن و جود دارد.
    کلیدواژگان: نفس، بدن، رابطه نفس و بدن، رابطه اتحادی، نفس مجرد، ملاصدرا
  • ولی الله عباسی صفحه 103
    «تجربه دینی» یکی از مباحث مهم فلسفه دین معاصر است که رویکردهای متعددی نسبت به آن وجود دارد. توجیه باور دینی بر مبنای تجربه دینی یکی از این رویکردهاست که از آن به معرفت شناسی تجربه دینی تعبیر می شود. ویلیام آلستون، معرفت شناس و فیلسوف دین برجسته معاصر از پیشگامان و نظریه پردازان مهم در این عرصه می باشد. بر همین اساس مقاله حاضر دیدگاه آلستون را در دفاع از منزلت معرفتی تجربه دینی تبیین نموده و در ادامه مورد نقد و ارزیابی قرار داده است.
    کلیدواژگان: تجربه دینی، توجیه باور، مبناگرایی، توجیه معرفتی، توجیه دستوری
  • ترجمه چکیده ها
  • محمد سلامی صفحه 181
  • رحمت الله کریم زاده صفحه 194