فهرست مطالب

Kerman University of Medical Sciences - Volume:9 Issue: 3, 2002

Journal of Kerman University of Medical Sciences
Volume:9 Issue: 3, 2002

  • 55 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1381/06/15
  • تعداد عناوین: 9
|
  • پژوهشی
  • سیمین ترابی نژاد، سیده زینب سهرابی صفحات 114-121
    ترانزیشنال سل کارسینومای (TCC) مثانه توموری است که از نظر رفتار بیولوژیک غیر قابل پیش بینی بوده و روش های مورفولوژیک گریدینگ این تومور برای مشخص نمودن سیر بالینی آن به تنهایی کافی نیستند. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین grading و staging پاتولوژیک و مقدار DNA سلولی به خصوص در تومورهای گرید II (IIa, IIb) است که حالت حد فاصل دارند. در این مطالعه گذشته نگر که بر روی 30 نمونه از بیماران با TCC مثانه انجام گرفت، مقدار DNA سلول های تومورال به وسیله دستگاه فلوسیتومتری اندازه گیری شد و نتایج آن با grade، stageو دیگر شاخص های مورفولوژیک از جمله تهاجم تومور به عروق خونی، لنفاوی و اعصاب مقایسه گردید. رابطه مثبت و معنی داری بین گرید تومور و DNA پلوئیدی وجود داشت (p<0.003). همچنین در تومورهای گرید II که به دو دستهb و a تقسیم شده بودند، بین زیر گروه ها و مقدار DNA رابطه معنی داری برقرار بود stage (p<0.003) تومور و مقدار DNA رابطه معنی داری با هم داشتند (p<0.003) و مقدار DNA سلولی با شاخص هایی نظیر تهاجم تومور به عروق خونی، لنفاتیک و اعصاب از رابطه معنی داری برخوردار بود (p<0.0008) مقدار DNA سلولی در TCC مثانه در تعیین پیش آگهی مفید بوده و به خصوص در گرید II به عنوان یک روش مکمل همراه با گریدینگ و staging در مشخص نمودن سیر بالینی بیماری کاربرد خواهد داشت. در مراکزی که امکان اندازه گیری مقدار DNA سلولی وجود ندارد، استفاده دقیق از شاخص های مورفولوژیک برای گریدینگ تومورهای مثانه تا حدی در تعیین پیش آگهی تومور کمک کننده است.
    کلیدواژگان: سرطان ترانزیشنال، مثانه، درجه بدخیمی، میزان DNA، فلوسیتومتری
  • منصور مؤذن، حمیدرضا نصری صفحات 122-127
    از جمله عوارض مهم بیماری دیابت که کمتر از سوی پزشکان مورد توجه قرار می گیرد، اختلال سیستم عصبی خودکار، به ویژه سیستم عصبی خودکار قلب می باشد که وجود این اختلال پیش آگهی بدی داشته و با افزایش خطر مرگ ناگهانی همراه است. اخیرا در تحقیقات مختلفی که جهت یافتن اختلال سیستم عصبی خودکار قلبی انجام گردیده است، از طولانی شدن فاصله QT در نوار قلب این بیماران به عنوان یک معیار در کنار سایر تست ها نام برده شده است. در این مطالعه که از نوع مقطعی و توصیفی تحلیلی است، سعی شده است ضمن تعیین شیوع اختلال سیستم عصبی خودکار قلبی در 180 بیمار دیابت نوعII که در محدوده سنی 6035 سال قرار داشتند، حساسیت و اختصاصی بودن فاصلهQT به عنوان یک تست در تعیین این اختلال را در یک حجم نمونه بزرگ تر محاسبه نموده و با نتایج مطالعات دیگر مقایسه نمود. جهت تعیین اختلال سیستم فوق با توجه به معیارهای موجود در منابع معتبر، 53 بیمار مرد و 127 بیمار زن مورد بررسی و معاینه قرار گرفتند که از بین آنها 46 بیمار (11 مرد و 35 زن) یعنی25.5 درصد دارای اختلال سیستم عصبی خودکار قلبی بودند. از کل بیماران مورد مطالعه 92 نفر (51.1 درصد) QT طولانی داشتند و از 46 بیمار دارای اختلال سیستم عصبی خودکار قلبی 30 نفر (65.2%) دارایQT طولانی بودند. میزان اختصاصی بودن تست فوق 53.7 درصد و میزان حساسیت آن 65.2% و دقت این آزمون نیز 59.4% محاسبه گردید که تا حداقل قابل قبول یعنی 75 درصد فاصله دارد. نتایج فوق بیانگر آن است که این آزمون حساسیت لازم جهت تشخیص اختلال سیستم عصبی خودکار قلبی در بیماران دیابتی را دارا نمی باشد. البته این تحقیق وجود اختلال سیستم فوق در بیماران دیابتی را مورد تایید قرار می دهد.
    کلیدواژگان: حساسیت، ویژگی، فاصله QT، اتونومیک نوروپاتی قلبی، دیابت
  • مریم کوزه کنانی، یدالله نیکیان صفحات 128-133

    هدف از این مطالعه مقایسه سیل آپیکالی حاصل از کاربرد روش ترمافیل با روش های تراکم عمودی و جانبی گوتاپرکا در پرکردگی کانال مزیوباکال دندان مولار فک بالا بود. 245 عدد دندان مولار فک بالا با آپکس سالم جمع آوری و از بین آنها 40 عدد دندان که در رادیوگرافی میزان انحنای کانال مزیوباکال آنها به روش Schneider،2520 درجه و فایل اندازه گیری اولیه در آنها فایل شماره 15 بود، انتخاب گردیدند. سپس کلیه نمونه ها از ناحیهCEJ به وسلیه دیسک الماسی قطع گردیدند و تا فایل شماره 25 به روشstep back آماده شدند. دندان های انتخاب شده به 5 گروه تقسیم شدند. 10 عدد دندان به روش تراکم عمودی، 10 عدد به روش تراکم جانبی و 10 عدد توسط دستگاه ترمافیل و با روش ارائه شده در بروشور آن پر شدند و نیز 5 عدد دندان بعنوان شاهد مثبت و 5 عدد دندان به عنوان شاهد منفی در نظر گرفته شدند. در تمامی گروه ها از ماده گوتاپرکا به انضمام سیلر (AH 26) جهت پرکردن کانال ها استفاده گردید. پس از سفت شدن سیلر (AH 26) در رطوبت 100% و دمای 37 درجه سانتی گراد، گروه شاهد منفی به طور کامل و بقیه دندان ها به جز 1.5 میلی متر آپیکالی کانال مزیوباکال توسط لاک ناخن و موم چسب پوشانیده شدند. نمونه ها به مدت 48 ساعت در محلول رنگی جوهر هندی قرار گرفتند. پس از خارج کردن نمونه ها و شستن و خشک کردن، لاک ناخن و موم چسب برداشته، برش طولی در سطح ریشه ایجاد و نفوذ خطی رنگ توسط استریومیکروسکوپ اندازه گیری شد. در میان 3 روش پر کردن کانال مزیوباکال دندان مولار فک بالا حداکثر میزان ریزنشت رنگ مربوط به گروه ترمافیل و حداقل آن مربوط به گروهی بود که با روش تراکم جانبی پر شده بودند. میانگین و انحراف معیار مقادیر ریزنشت در گروه ترمافیل ±0.54 5.25 میلی متر، در گروه تراکم جانبی 0.24± 2.35 میلی متر و در گروه تراکم عمودی 0.52± 2.91 میلی متر بود. اختلاف آماری میان گروه ترمافیل با 2 گروه دیگر معنی دار بود (P<0.002) ولی بین دو روش تراکم جانبی و تراکم عمودی اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت (P>0.005).

    کلیدواژگان: سیل اپیکالی، ترمافیل، روش تراکم عمودی، روش تراکم جانبی، مزیوباکال، مولر فک بالا
  • سید جلال هاشمی، ریحانک طلاکوب، پرویز کاشفی، سید مرتضی حیدری صفحات 134-139
    به علت دستکاری مسیر هوایی حین جراحی لوزه برداری، عوارض خطرناکی بیمار را حین و بعد از عمل تهدید می کنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوارض زودرس این عمل بر روی 74 بیمار صورت پذیرفت. پس از القا بیهوشی عمومی در نیمی از بیماران، یک میلی لیتر از محلول لیدوکائین 2 درصد و در نیمی دیگر یک میلی لیتر محلول نرمال سالین به عنوان دارونما در کپسول لوزه ها تزریق گردید. افزایش فشار خون شریانی و تعداد ضربان قلب حین و بعد از عمل در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کمتر بود ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. میزان بیقراری شدید و افت اشباع اکسیژن خون محیطی پس از عمل در گروه لیدوکائین به طور معنی داری کمتر از گروه نرمال سالین بود (P<0.05)بیماران گروه مورد فاقد بیقراری شدید بودند در حالیکه این حالت در 30% بیماران گروه شاهد وجود داشت. همچنین بیماران گروه لیدوکائین در 26 درصد موارد، افت اشباع اکسیژنی خون محیطی داشته در حالیکه این میزان در گروه نرمال سالین 74 درصد موارد بود. بر اساس نتایج این مطالعه با تزریق لیدوکائین در موضع عمل از شدت برخی از عوارض زودرس، بویژه میزان بیقراری و افت اشباع اکسیژن خون محیطی پس از عمل کاسته شده است.
    کلیدواژگان: لوزه برداری، تزریق موضعی، عوارض بعد از عمل، بی قراری، اشباع اکسیژن خون محیطی، لیدوکائین
  • محمد جواد زاهدی، صدیف درویش مقدم، منیژه عطاپور، مهدی حیاتبخش عباسی صفحات 140-145
    هلیکوباکترپیلوری عامل اصلی گاستریت مزمن، زخم پپتیک، سرطان و لنفوم معده است. میزان آلودگی به این باکتری به وضعیت اقتصادی، فرهنگی و ساختار سنی افراد بستگی دارد. شیوع عفونت در کشورهای توسعه یافته کم ولی در جوامع در حال توسعه بالا است. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی نسبی آلودگی به هلیکوباکترپیلوری در شهر کرمان بود. مطالعه به صورت مقطعی در سال 1379 بر روی 331 نفر از افراد بالای 11 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمان که با روش متوالی انتخاب شدند انجام گرفت. تشخیص آلودگی به هلیکوباکترپیلوری بر اساس تست سرولوژی و اندازه گیری IgG ضد میکروب و به روش Elisa با 98% حساسیت و 96% ویژگی صورت گرفت. در مجموع فراوانی نسبی آلودگی افراد از نظر سرولوژی مثبت برای هلیکوباکتر 61.6% بود. فراوانی نسبی آلودگی در زنان 63.7% و در مردان 59.4% بود که اختلاف معنی داری بین زنان و مردان از نظر آلودگی به این باکتری وجود نداشت. میزان آلودگی در گروه های سنی پایین جامعه تقریبا مشابه افراد بالغ و مسن بود و اختلاف معنی داری بر اساس سن افراد مشاهده نگردید. ضمنا میزان آلودگی در افراد با سطح تحصیلات پایین تر و بعد خانوار بیشتر، افزایش قابل ملاحظه ای نشان می داد. در مجموع میزان شیوع عفونت در شهر کرمان بالا می باشد و اکثر موارد عفونت در دوران کودکی و نوجوانی روی می دهد. بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی و رعایت مسایل بهداشتی می تواند در کاهش میزان عفونت موثر باشد.
    کلیدواژگان: فراوانی، آلودگی، هلیکوباکترپیلوری، کرمان
  • کرامت مظفری نیا، محمود دریجانی صفحات 146-152
    در این تحقیق که به منظور بررسی تاثیر بیماری دیابت بر شنوایی بیماران مبتلا به بیماری دیابت غیر وابسته به انسولین صورت گرفته است 130 بیمار دیابتی و 100 فرد سالم مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران دیابتی به دو گروه دیابتی و پای دیابتی تقسیم شدند. ابتدا افراد مورد مطالعه توسط کارشناس شنوایی سنجی تحت شنوایی سنجی که شامل (Pure Tone Audiometry) PTA (Speech Dischrimination Score) SDS, (Speech Reception Threshold) SRT, Impedance Audiometry بود قرار گرفتند. PTA در فرکانس های 250، 500، 1000، 2000، 4000 و 8000 هرتز انجام شد. جهت مقایسه، آستانه های شنوایی به دو گروه فرکانس های پایین (شامل 250، 500، 1000 و 2000) و فرکانس های بالا (4000 و 8000) تقسیم شدند و سپس مقادیر آستانه شنوایی با استفاده از آزمونt با یکدیگر مقایسه شد. اختلاف آستانه درفرکانس های پایین اختلاف آستانه 3.5 دسی بل و در فرکانس های بالا 11.5 دسی بل بود که تفاوت آماری معنی داری را نشان داد. میانگین آستانه ها در گروه بیمار در تمام فرکانس ها 9.4±18.6 و در گروه شاهد 3.7±12.6 بود که دال بر رابطه دیابت و کاهش شنوایی می باشد. بین بیماران دیابتی و بیماران پای دیابتی از نظر کاهش شنوایی تفاوتی وجود نداشت و کاهش شنوایی در فرکانس های بالا بیشتر بود. از نظر طول دوره بیماری با افزایش طول دوره بیماری کاهش شنوایی بیشتر می شد. میانگینSDS در بیماران 99% بود که نشانه سالم بودن سیستم مرکزی شنوایی است. بین گوش راست و چپ و نیز در گروه های سنی مختلف تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت.
    کلیدواژگان: کاهش شنوایی، دیابت نوع 2، پای دیابتی، کرمان
  • حمید عبدالهی، فرزانه زندی. سودابه زندی، امیرحسین جعفریان، عباس بهرامپور صفحات 153-158
    هر فرآورده دارویی که در محیط داروخانه، بیمارستان و یا کارخانه ساخته شده باشد، ممکن است با میکروب هایی آلوده گردد. این آلودگی می تواند از مواد اولیه منشا گرفته باشد یا در حین ساخت وارد فرآورده شود. بنابراین مشخصه هایی با دقت و اهمیت متفاوت بر اساس خطر ناشی از استفاده از فرآورده های دارویی استریل و غیر استریل و مواد خام مورد مصرف تدوین شده است. در مورد فرمولاسیون های غیر استریل موضعی و خوراکی و اجزای تشکیل دهنده آنها استانداردهای اجباری مشخص مانند آنچه در مورد استریلیتی مطرح می باشد وجود ندارد، بلکه در این قبیل موارد میزان عاری بودن از میکروب هایی که موجب تجزیه مواد شده و یا منجر به ایجاد عفونت ناشی از مصرف دارو می شوند مورد ارزیابی قرار می گیرند، که متاسفانه در کشورهای مختلف دارای استانداردهای یکسانی نمی باشد. در بررسی حاضر وضعیت آلودگی میکروبی 5 نوع فرآورده نیمه جامد مختلف (از هر کدام 10 نمونه و جمعا 50 نمونه) به طور عادی با ارائه نسخه از 10 داروخانه شهر کرمان به صورت تصادفی جمع آوری و به روش فارماکوپه امریکا مورد ارزیابی قرار گرفت. 48 نمونه (96%) از خود آلودگی میکروبی نشان دادند که در 86% از آنها آلودگی بیشتر از 100 باکتری در هر گرم بود. 24 نمونه (46% نمونه ها) به باسیل های گرم مثبت، 10 نمونه (20%) به استافیلوکوک آرئوس، 9 نمونه (18%) به اشریشیاکلی، 5 نمونه (10%) به سودوموناس آیروژینوزا، 7 نمونه (14%) به استافیلوکوک های کوآگولاز منفی و 7 فرآورده (14%) به دیگر کوکسی های گرم مثبت آلوده بودند. لازم به ذکر است که برخی از نمونه ها بیش از یک نوع آلودگی میکروبی داشتند. هر چند در این پژوهش منبع آلودگی مشخص نگردید، اما به نظر می رسد که اغلب آلودگی ها در طول نگهداری مواد اولیه در داروخانه پس از باز نمودن ظروف و یا در حین تهیه فرآورده پدیدار می شوند. از این رو توصیه می شود که داروخانه ها هنگام تهیه فرآورده های ساختنی دقت بیشتری در رعایت اصول بهداشتی به منظور کاهش آلودگی مبذول دارند.
    کلیدواژگان: آلودگی میکروبی، داروهای ساختنی، داروخانه، کرمان
  • مقالات موردی
  • زهرا کامیابی صفحات 159-161
    مورد گزارش شده بلع پرده آمنیوتیک توسط نوزاد تازه متولد شده از خانم مولتی پار 30 ساله ای است که در حاملگی چهارم و ترم با آبریزش شفاف مراجعه نموده بود. 12 ساعت بعد از پارگی کیسه آب، اینداکشن با اکسی توسین شروع شد و بعد از 5 ساعت نوزاد پسر متولد گردید. در طول لیبر اختلالی در ضربان قلب جنین وجود نداشت. بعد از تولد سر جنین بافت نواری شکلی به طول پنج سانتی متر که از دهان نوزاد آویزان بود، مشاهده شد. آپگار نوزاد در دقیقه اول9 و در دقیقه پنجم 10 بود. بعد از خروج کامل نوزاد بافت آویخته به آرامی با رینگ فورسپس از دهان نوزاد بیرون کشیده شد. نواری با شکل و ضخامت پرده آمنیوتیک با طول 40 سانتی متر و ضخامت 0.5 سانتی متر از حلق نوزاد خارج شد. ضخامت باند در تمام طول آن یکسان بود و در حدود 10 سانتی متر آخر آن تغییر رنگ سبز صفراوی وجود داشت. در سونوگرافی انجام شده در طول حاملگی گزارشی از این باند و آنومالی وجود نداشت. در جفت و پرده های جنینی محل و منشا خارج جنینی آن پیدا نشد. نوزاد ظاهرا سالم بود و ناهنجاری مادرزادی نداشت. تشخیص نهایی آسیب شناسیAmniotic string اعلام شد. نوزاد و مادر بدون هیچ عارضه ای با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص شدند.
    کلیدواژگان: نوزاد آمنیون، بلع توسط جنین
  • علی اصغر کتابچی صفحات 162-164
    این گزارش یک مورد نادر از آژنزی پروستات با دوگانگی مجرا در یک مرد 63 ساله است که با علایم انسداد مجاری تحتانی ادراری مراجعه نموده بود. در سونوگرافی و متعاقب آن اورتروگرافی رو به عقب تنگی گردن مثانه با یک دیورتیکول مجرای پروستاتیک و دوگانگی ناکامل مجرای بولبر مشخص شد. در نهایت بعد از رزکسیون گردن مثانه (جهت رفع انسداد) و با بررسی آسیب شناسی نمونه ها تشخیص آژنزی پروستات و دوگانگی مجرا داده شد.
    کلیدواژگان: آژنزی پروستات، دوگانگی ناکامل مجرا، دیورتیکول مجرا