فهرست مطالب

فصلنامه روش شناسی علوم انسانی
پیاپی 52 (پاییز 1386)

  • تاریخ انتشار: 1386/07/15
  • تعداد عناوین: 8
|
  • صفحه 5
  • احمدرضا نصر، فریدون شریفیان صفحه 7
    در دهه های اخیر رویکرد کمی در قلمرو پژوهش های تربیتی تسلط داشته است. رویکرد کیفی در حوزه پژوهش نیز در سال های اخیر مورد توجه برخی پژوهشگران قرار گرفته است. علاوه بر این دو رویکرد، رهیافت دیگری را می توان در زمینه پژوهش های تربیتی مطرح کرد که در آن بر کاربرد ترکیبی رویکرد کمی و کیفی تاکید می شود. هدف از نگارش این مقاله، ارایه تبیین مختصری از دو رویکرد کمی و کیفی و تاکید بر کاربرد رویکرد ترکیبی در قلمرو پژوهش های تربیتی است. در این راستا، پس از ذکر مقدمه، دو رویکرد کمی و کیفی و پارادایم های زیربنایی هر یک توضیح داده شده است. سپس، مولفه های اصلی دو رهیافت مذکور با یکدیگر مقایسه شده است. در قسمت پایانی، رویکرد ترکیبی که در این مقاله تاکید بیش تری بر آن شده است، مورد بحث قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: پژوهش های تربیتی، رویکرد کمی، رویکرد کیفی، رویکرد ترکیبی
  • محمدتقی ایمان، اسلام آقاپور صفحه 25
    سنت تحقیقاتی حاکم بر علوم انسانی عمدتا برگرفته از علوم طبیعی است که قابل اعتماد بودن یافته های خود را در گرو پیروی از روش های علوم طبیعی می داند و با عناوینی همچون «کمی»، «عینی» و «تجربی» نامگذاری شده است. در دهه های اخیر الگوی دیگری در تحقیقات علوم انسانی پا به عرصه گذاشت و مقبولیت یافت که از آن با عناوینی همچون تحقیقات «کیفی»، «طبیعت گرایی» و «مطالعه موردی» یاد می شود. نویسنده با توجه با ماهیت واقعیت های انسانی بر این باور است که باید از ترکیب دو روش کمی و کیفی در تحقیقات علوم انسانی استفاده کرد تا بتوان از زوایای مختلف به شناخت بهتری از واقعیت های انسانی توفیق یافت. این ترکیب که به عنوان روش زاویه بندی مطرح است، می تواند موج نوینی از تحقیقات علوم انسانی را موجب گردد و در عرصه نظریه پردازی در علوم انسانی نیز به کار آید. در این مقاله تعریف زاویه بندی، چگونگی استفاده از این تکنیک، کاربرد آن در تجزیه و تحلیل مسائل علوم انسانی، اهمیت استفاده از تکنیک زاویه بندی و در نهایت مزایا و معایب آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: تحقیق کمی، تحقیق کیفی، زاویه بندی، مطالعه موردی، طبیعت گرایی، قوم نگاری
  • حمیدرضا عریضی سامانی صفحه 45
    به گمان نویسنده مدعیان نادرستی روش کمی و جایگزینی روش کیفی برسه فرض اساسی تکیه کرده اند. فرض اول اینکه روش های کمی و کیفی در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند. فرض دوم این است که روش های کیفی در پژوهش جایگاه برتری از روش های کمی دارند. و فرض سوم اینکه برای حل مسایل پیچیده علوم انسانی فقط باید از روش های کیفی استفاده کرد. در این مقاله ضمن بررسی و نقد سه فرض یاد شده، معرفی دو روش تاییدی و اکتشافی در تحقیق کمی، توصیه شده است که از روش های تاییدی در پژوهش کمی استفاده شود. در پایان نویسنده بهره گیری از روش ترکیبی (درهم تنیده) را پیشنهاد کرده و مبانی فلسفی آن را مورد بحث قرارداده است.
    کلیدواژگان: روش کمی، روش درهم تنیده، رویکرد اکتشافی، رویکرد تاییدی، تعامل انسان و ماشین، مقایسه قبل از تجربه و مقایسه پس از تجربه
  • فرهاد خرمایی صفحه 67
    این مقاله، گروه های متمرکز را به عنوان روشی سودمند در پژوهش های کیفی مورد بحث قرار می دهد. گروه های متمرکز در منابع پژوهشی کم تر مورد توصیف قرار گرفته، هرچند که کاربرد فراوانی در پژوهش های کیفی دارد. در این مقاله منشا و تاریخچه گروه های متمرکز، تعریف، کاربرد، انتخاب مشارکت کنندگان، اندازه و تعداد گروه ها، چگونگی پرسیدن سوال در این گروه ها، تعداد پرسش ها، نوع پرسش ها، ویژگی های گرداننده یا تسهیل گر گروه متمرکز، جمع آوری و تحلیل داده ها در گروه های متمرکز و بحث و نتیجه گیری مطرح می شود.
    کلیدواژگان: پژوهش کیفی، گروه های متمرکز، گرداننده یا تسهیل گر، تئوری بنیادی، مصاحبه متمرکز
  • مجید صدوقی صفحه 83
    دو نوع اصلی پژوهش در علوم رفتاری به کار رفته است: پژوهش کمی و پژوهش کیفی. پژوهش کمی مبتنی بر پارادایم اثبات گرایی است که به دنبال ارائه تبیین هایی مبتنی بر قوانین جهانشمول و هدف اصلی آن اندازه گیری عینی دنیای اجتماعی، آزمودن فرضیه ها و، پیش بینی و کنترل رفتار انسان است. در مقابل، پارادایم کیفی ریشه در ضداثبات گرایی و رویکرد پدیدا رشناسی داشته، و فردنگر ماهیتا طبیعت گراست و هدف اصلی اش درک حیات اجتماعی و معنایی است که افراد به زندگی روزمره خود می دهند. این مقاله به بررسی زیربنای فلسفی و پرسش های فلسفی مرتبط با پژوهش پرداخته و اصول موضوعه دو پارادایم اثبات گرایی و پدیدارشناسی در پژوهش را مورد کنکاش قرار داده است.
    کلیدواژگان: پژوهش کمی، پژوهش کیفی، پارادایم اثبات گرایی، پارادایم پدیدارشناسی، اصول موضوعه
  • میثم بادامچی صفحه 105
    نزاع فردگرایی و کل گرایی یکی از مباحث محوری فلسفه علوم اجتماعی است. در این مقاله مسایل جاری مطرح میان روشنفکران ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد و پس از تعریف فردگرایی و کل گرایی و ذکر اهمیت بحث، سه نوع برهان هستی شناختی، معرفت شناختی، و معنایی در دفاع از فردگرایی تشریح می گردد. در ذیل برهان زبانی، اشاره ای مجمل به نحوه استفاده کل گرایانه یا فردگرایانه واژه ها در ادبیات کلاسیک ایران شده است. فردگرایی امروزه به شکل خام قرن نوزدهمی آن در میان فیلسوفان و عالمان وجود ندارد؛ از این رو در قسمت بعدی به تبصره هایی که فردگرایان متاخر بر اصول فردگرایی زده اند، پرداخته ایم. این تبصره ها یا اصلاحات به ترتیب تحت عنوان 1 رتبه بندی سطوح تبیین، 2 مساله افراد بی نام، 3 مساله خواص نوظهور و 4 موارد استثنا، ذکر شده اند. در انتها، مقاله را با اشاره ای به قاعده ابتناء به عنوان راه حلی احتمالی برای نزاع میان فردگرایان و کل گرایان بر سر روش به پایان برده ایم. در جای جای این مقاله به نظریات جان واتکینز، یکی از معروف ترین فیلسوفان مدافع فردگرایی معاصر، اشاره شده و در برخی موارد این نظریه ها از موضع کل گرایان مورد نقد واقع شده اند.
    کلیدواژگان: فردگرایی، کل گرایی، جان واتکینز، برهان هستی شناختی، برهان معرفت شناختی، برهان زبانی، اصلاحات فردگرایی، رویکرد متفکران ایرانی
  • شاهین کاوه صفحه 129
    هدف ما در این مقاله بررسی ارتباط احتمالی مفهوم فلسفی کل گرایی با فعالیت های آینده پژوهان است. انگیزه این مطالعه توجهی است که خود متفکران آینده پژوهی، به ویژه وندل بل که می توان او را یکی از معتبرترین نویسندگانی دانست که به فلسفه آینده پژوهی پرداخته اند به این موضوع داشته اند. برای این منظور ابتدا تلاش می نماییم که تعریفی دقیق و فلسفی برای مفهوم کل گرایی و انواع آن ارایه کنیم. سپس به مرور تحلیلی متن کتاب مبانی آینده پژوهی نوشته وندل بل می پردازیم. بخش پایانی این جستار نیز به این پرسش اختصاص دارد که آینده پژوهی کل گرا چگونه علمی می تواند باشد. در پایان نشان خواهیم داد که کل گرا بودن ضرورتا مستلزم وجود یک بدنه نظری علمی در آینده پژوهی است.