فهرست مطالب

ارمغان دانش - سال پانزدهم شماره 1 (پیاپی 57، بهار 1389)

نشریه ارمغان دانش
سال پانزدهم شماره 1 (پیاپی 57، بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/03/15
  • تعداد عناوین: 10
|
  • علیرضا اشرف، حمیدرضا فرپور، شهریار میرشمس صفحات 1-9
    مقدمه و هدف
    بیماری دیابت به علت عدم کنترل مناسب قند خون، سبب ایجاد عوارض وخیمی در انسان می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثرات تحریک الکتریکی عضله بر کنترل قند خون در افراد دیابتی نوع دوم بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی بالینی است که در بهار سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. در این مطالعه 49 بیمار حضور داشتند که به صورت تصادفی به دو گروه مورد(28 نفر) و شاهد (21 نفر) تقسیم شدند. در افراد گروه مورد توصیه های ورزشی و تغذیه ای به همراه تحریک الکتریکی عضله اعمال شد و به افراد گروه شاهد فقط توصیه های ورزشی و تغذیه ای داده شد. آزمایش های قندخون ناشتا و تست تحمل گلوکز قبل از شروع مطالعه و بعد از اتمام شش هفته از اعمال جریان الکتریکی به عمل آمد. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    متوسط قند خون ناشتا در بیماران گروه مورد قبل از انجام تحریک الکتریکی 156 میلی گرم بر دسی لیتر و 6 هفته بعد 123 میلی گرم بر دسی لیتر و در گروه شاهد به ترتیب 158 و 154 میلی گرم بر دسی لیتر به دست آمد که اختلاف معنی داری را نشان می دهد(05/0p<). از طرفی متوسط تست تحمل گلوکز در گروه مورد قبل از تحریک 193 میلی گرم بر دسی لیتر و بعد از 6 هفته 150 میلی گرم بر دسی لیتر و در گروه شاهد به ترتیب 204 و 201 میلی گرم بر دسی لیتر به دست آمد که در این مورد نیز اختلاف معنی دار می باشد(05/0p<).
    نتیجه گیری
    به کار بردن تحریک الکتریکی عضله می تواند به عنوان روش کمکی در پایین آوردن قندخون در افراد دیابتی نوع دوم کاربرد داشته باشد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع دوم، تحریک الکتریکی عضله، تست قندخون ناشتا، تست تحمل گلوکز
  • الهام ارفعی، سیما نصری، رضا محمودی، ایرج امیری صفحات 9-19
    مقدمه و هدف
    نتایج حاصل از برخی مطالعه های آزمایشگاهی جدید نشان داده است که نیتریک اکساید احتمالا نقش مهمی در تمایز سلول های بنیادی مزانشیمال به سلول های استخوانی در محیط کشت دارد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر یک مهار کننده تولید نیتریک اکساید به نام ان نیترو ال آرژنین متیل استر با مقادیر مختلف بر تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان موش صحرایی به سلول های استخوانی در محیط آزمایشگاه بود.
    مواد وروش ها
    این پژوهش یک مطالعه تجربی است که در سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد. سلول های بنیادی مغز استخوان موش های صحرایی در شرایط کاملا استریل جدا شده و در محیط کشت مناسب کشت داده شدند. پس از پاساژ سوم، سلول های فوق برای تمایز به استخوان تحت تاثیر فاکتورهای تمایزی قرارگرفتند. در برخی از پلیت ها در زمان تمایز، ال نایم با غلظت های (125،250 و500 میکرو مولار) به محیط تمایزی اضافه شد تا تاثیر آن بر تمایز سلول ها مورد بررسی قرار گیرد. در حین تمایز محیط تمایزی هر 3 روز یک بار تعویض شد و عمل تمایز تا 28 روز ادامه یافت. پس از پایان دوره تمایز، به منظور بررسی وقوع تمایز استخوانی، از روش رنگ آمیزی آلیزارین رد برای ماتریکس معدنی شده، استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان داد که در حضور ال نایم تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان موش صحرایی به سلول های استخوانی مختل شده و از میزان تولید ماتریکس معدنی شده به طور معنی داری در یک روند وابسته به دز کاسته می شود(001/0p<).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مهار تولید نیتریک اکساید با استفاده از ال نایم موجب اختلال در تمایز به استخوان سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان موش صحرایی در یک روند وابسته به دز در آزمایشگاه می شود.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی، نیتریک کساید، استخوان سازی، ال نایم
  • زهرا ایزدی، گودرز احمدوند*، محمود اثنی عشری، خسرو پیری، پوراندخت داودی صفحات 19-30
    مقدمه و هدف

    اگر چه از آنتی بیوتیک ها به عنوان درمان مرسوم در بیماری ها استفاده می شود، اما این درمان ها با مشکلات زیادی از جمله؛ عوارض جانبی ناخواسته و مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک ها همراه می باشد. گیاهان مریم گلی و نعناع فلفلی از جمله گیاهانی هستند که به سهولت در بسیاری از مناطق ایران یافت می شوند. با توجه به دارا بودن اثرات ضد میکروبی این گیاهان، در این مطالعه فعالیت های آنتی اکسیدانی و رادیکال زدایی اسانس های این گیاهان مورد سنجش قرار گرفته و تاثیر ضد میکروبی آنها ارزیابی شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه تجربی در سال 1388 در دانشگاه بوعلی سینا همدان انجام گرفت. اسانس گیاهان مریم گلی و نعناع فلفلی با روش تقطیر با بخار آب استخراج و ترکیب های آنها با دستگاه های گاز کروماتوگرافی و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی شناسایی شدند. میکروارگانیسم های مورد پژوهش اشرشیاکلی، استافیلوکوکوس اورئوس، سالمونلا انتریتیدیس و لیستریا مونوسیتوژنز بودند. فعالیت های آنتی اکسیدانی و رادیکال زدایی اسانس ها مورد سنجش قرار گرفته و تاثیر ضد میکروبی آنها ارزیابی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی و دانکن تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    در اسانس های مریم گلی و نعناع فلفلی به ترتیب 28 و 37 ترکیب شناسایی شدند. میکروارگانیسم های لیستریا مونوسیتوژنز، اشرشیاکلی، استافیلوکوکوس ارئوس و سالمونلا انتریتیدیس به ترتیب نسبت به اسانس ها حساسیت نشان دادند. تاثیر ضد میکروبی برگ نعناع فلفلی قوی تر از مریم گلی بود. همچنین اندازه قطر هاله عدم رشد ارتباط چندانی با سینتیک میکرب کشی آن نداشت.

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش بیانگر تاثیر مناسب اسانس های مریم گلی و نعناع فلفلی بر 4 میکروارگانیسم می باشد و می توان به ساخت داروی مناسب برای از بین بردن این میکروارگانیسم ها با منشا گیاهی و با عوارض بسیار کمتر دارویی امیدوار بود.

    کلیدواژگان: مریم گلی، نعناع فلفلی، روغن های اسانسی، آنتی اکسیدان
  • نرگس علوی، مریم نعمتی*، معصومه کاویانی، محمدحسین طبایی صفحات 30-38
    مقدمه و هدف

    یکی از مسایل مهمی که هنوز ذهن و خاطر زنان باردار را مشغول می سازد، مسئله درد زایمان است و علت اصلی ترس مادران از زایمان و رو آوردن آنها به انجام عمل سزارین می باشد. هدف از این بررسی، تعیین تاثیر رایحه اسطوخودوس بر شدت درک درد و سرانجام زایمان در زنان نخست زا بود.

    مواد و روش ها

    این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده است که در سال 1386 در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. 160 نفر از زنان باردار نخست زای بالاتر از 36 هفته حاملگی، با دیلاتاسیون 43 سانتی متر به روش آسان انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون دستمال حاوی 1/0 سی سی اسانس اسطوخودوس مخلوط با 1 سی سی آب مقطر و گروه کنترل دستمال حاوی 2 سی سی آب مقطر را در حالی که نزدیک بینی به لباسشان وصل شده بود، استشمام کردند و میزان شدت درک درد قبل، 30 و60 دقیقه بعد از مداخله با استفاده از مقیاس سنجش دیداری درد در دو گروه اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای و تست تی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که میانگین افزایش شدت درک درد در 30 و 60 دقیقه بعد از مداخله در گروه آزمون به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود(05/0>p)، هم چنین میا نگین شدت درک درد در قبل از مداخله با 30 و 60 دقیقه بعد از مداخله افزایش معنی داری نداشت، در حالی که در گروه شاهد شدت درک درد افزایش معنی داری داشت (05/0p<). رایحه بر طول مرحله اول و دوم زایمان، نوع زایمان وآپگار نوزادی تاثیری نداشت.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که رایحه اسطوخودوس مانع از افزایش شدت درک درد در زنان نخست زا می شود.

    کلیدواژگان: رایحه اسطوخودوس، درد، زایمان، نخست زا
  • هدایت الله شیرزاد، اکرم صداقت، ثریا قاسمی*، مریم شیرزاد صفحات 38-47
    مقدمه و هدف

    التیام زخم روندی ترمیمی است که متعاقب آسیب پوست و بافت نرم رخ می دهد. به دنبال آسیب، پاسخی التهابی رخ می دهد و سلول های زیر پوست تولید کلاژن را افزایش می دهند. پس از آن بافت اپیتلیال بازسازی می شود. ژل رویال یکی از محصولات زنبور عسل می باشد که گزارش های زیادی در مورد فعالیت های دارویی آن در حیوانات آزمایشگاهی وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر ژل رویال در بهبود زخم ناشی از برش استریل در موش بالب سی بود.

    مواد و روش ها

    این یک مطالعه تجربی است که در سال 1387 در دانشگاه علوم پزشکی شهر کرد انجام شد. تعداد60 سر موش بالب سی جنس ماده با سن 8 هفته انتخاب و به طور تصادفی به 6 گروه مساوی تقسیم شدند. جهت آماده سازی موش ها برای ایجاد زخم، آنها را با اتر بیهوش نموده، سپس موی پشت آنها تراشیده شد و با الکل ضد عفونی گردید، سپس برشی به طول 10 میلی متر و با ضخامت کامل پوست ایجاد شد. در گروه 1 یا کنترل منفی منحصرا سرم فیزیولوژی روی زخم مالیده شد. در گروه دوم یا کنترل مثبت، پماد نیتروفورازون به صورت روزانه، در گروه سوم 200 میلی گرم بر کیلوگرم ژل رویال روزانه، گروه چهارم 200 میلی گرم بر کیلوگرم یک روز در میان، گروه پنجم300 میلی گرم بر کیلوگرم ژل رویال روزانه و گروه ششم 300 میلی گرم بر کیلوگرم ژل رویال یک روز در میان بر روی زخم مالیده شد. طول زخم ها با کولیس ورنیه به صورت یک روز در میان تا بهبود کامل زخم ها اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری کروسکال والیس تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    بین گروه های 1 و 2 با دیگر گروه ها تفاوت معنی داری از نظر طول زخم وجود داشت(05/0p<). ژل رویال موجب بهبود زخم به طور واضحی در گروه های 3 و 5 نسبت به گروه کنترل مثبت و منفی شد، اما تفاوت معنی داری بین دو دوز200 و 300 میلی گرم بر کیلوگرم ژل رویال مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان می دهد که استفاده روزانه ژل رویال اثر بیشتری روی بهبود زخم نسبت به پماد نیتروفورازون و استفاده یک روز در میان ژل رویال داشت.

    کلیدواژگان: ژل رویال، ترمیم زخم، پماد نیتروفورازون
  • سایه بیداران، سیما نصری صفحات 47-56
    مقدمه و هدف
    زودرس ترین و مهم ترین اثرات توکسیک سرب بر روی ارگان های مختلف بدن به صورت اختلالات عصبی و روانی می باشد. مشاهدات زیادی در مطالعه های کلینیکی نشان می دهد که مغز نسبت به اثرات مضر سرب بیشتر است. تماس با سطوح پایین سرب در دوران تکامل مغزی عصبی بر روی عملکرد سیستم اعصاب مرکزی اثر گذاشته و سبب ایجاد تغییراتی در عملکرد سیستم عصبی و اختلال در تکامل نورون ها می گردد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات سرب بر روی یادگیری و حافظه موش های صحرایی نر طی دوران پس از شیرخوارگی و بلوغ بود.
    مواد و روش ها
    این یک مطالعه تجربی است که در سال 1387 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند انجام شد. آزمایش یادگیری و حافظه به روش آموزش اجتنابی فعال، بر روی 8 گروه 9 تایی موش صحرایی نر از نژاد NMRI با وزن 30 ± 220 گرم شامل؛ 6 گروه آزمایش(3 گروه موش هایی که در دوران پس از شیرخوارگی یعنی سه هفته پس از تولد قرار داشتند و 3 گروه موش هایی که دوران بلوغ را سپری می کردند و همگی در معرض استات سرب با دوز های 05/0، 1/0 و 2/0 درصد قرار گرفتند) و 2 گروه به عنوان شاهد گروه موش های دوران پس از شیر خوارگی و گروه موش های بالغ انجام شد. تعداد شوک های دریافتی به وسیله حیوان معیاری از کاهش یادگیری و حافظه در نظر گرفته شد. هر 6 گروه تیمار به مدت 45 روز در معرض سرب قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی دانشجویی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در گروه موش های دوران پس از شیر خوار گی غلظت 05/0 درصد استات سرب بر روی سرعت یادگیری و حافظه اثر معنی داری نداشت. غلظت 1/0 درصد سرب سرعت یادگیری را به طور معنی داری کاهش داد(05/0 >p) و حافظه در این دوز کاهش داشت، ولی اختلاف معنی داری را با گروه شاهد در دوران پس از شیرخوارگی نشان نداد. غلظت 2/0 درصد بر روی سرعت یادگیری و حافظه اثر داشت و اختلاف معنی داری را با گروه شاهد در دوران پس از شیرخوارگی نشان داد(05/0p<). در موش های بالغ غلظت 05/0 درصد استات سرب اگر چه باعث کاهش سرعت یادگیری و حافظه شد، ولی اختلاف معنی داری را نشان نداد. غلظت 1/0 درصد سرب حافظه را به طور معنی داری کاهش داد (05/0 >p) و سرعت یادگیری در این دوز کاهش داشت، ولی اختلاف معنی داری را با گروه شاهد بالغ نشان نداد. غلظت 2/0 درصد بر روی سرعت یادگیری اثر معنی داری نداشت اما بر روی حافظه اثر داشته و اختلاف معنی داری را با گروه شاهد بالغ نشان داد(05/0>p).
    نتیجه گیری
    از آنجا که تغییرات در یادگیری و حافظه یک پیامد عادی تماس سموم می باشد این امکان وجود دارد که یک جایگاه هدف مهم برای سموم عصبی هیپوکامپ باشد و سرب بر روی نوروژنز و مورفولوژی نورون های هیپوکامپ اثر بگذارد.
    کلیدواژگان: استات سرب، یادگیری، حافظه، پس از شیرخوارگی، موش صحرایی نر بالغ
  • ناهید صادقی، مختار مختاری، امیر قنبری، فاطمه صناعی مقدم، مهرزاد جعفری، زینب صناعی مقدم، امرالله روزبهی صفحات 56-67
    مقدمه و هدف
    مواد مؤثر سنبل الطیب در صنایع داروسازی استفاده فراوانی دارند و به عنوان آرام‎بخش، ضد تشنج، خواب‎آور و نیز برای درمان افسردگی مورد استفاده قرار می‎گیرند. با توجه به وجود گزارش هایی مبنی بر اثرات آرام بخشی و ضد افسردگی گیاه سنبل الطیب هدف از این مطالعه تاثیر عصاره هیدروالکلی ریشه گیاه سنبل الطیب بر تعداد و اندازه نورون های هسته رافه ماگنوس موش صحرایی بالغ بود.
    مواد و روش ها
    این یک مطالعه تجربی است که در سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد. از 40 سر موش صحرایی بالغ نژاد ویستار با وزن 250170 گرم استفاده شد. موش ها به طور تصادفی به 4 گروه شامل؛ یک گروه کنترل و سه گروه آزمایش تقسیم شدند. به موش های گروه آزمایش روزانه عصاره هیدروالکلی ریشه گیاه سنبل الطیب با دوزهای 300، 400 و 600 میلی گرم بر کیلوگرم وزن و به گروه کنترل آب مقطر داده شد. بعد از یک ماه برای بررسی بافت شناسی، حیوانات از طریق تزریق داخل قلبی پرفیوژ شده و پس از آمادش بافتی مقاطع 10 میکرومتری از ناحیه هسته رافه ماگنوس تهیه گردید. مقاطع با هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی گردید و تغییرات هیسیتولوژیک ایجاد شده در نورون های این هسته با میکروسکوپ نوری بررسی شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و ال اس دی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین تعداد نورون های هسته رافه ماگنوس موش صحرایی در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری نشان نداد. مقایسه میانگین قطر بزرگ و کوچک نورون ها تفاوت معنی داری در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل نشان داد(001/0p<). هسته نورون ها در گروه های آزمایش روشن تر از گروه کنترل بود.
    نتیجه گیری
    عصاره هیدروالکلی ریشه گیاه سنبل الطیب بر تعداد نورون های هسته رافه ماگنوس تاثیر ندارد، اما بر اندازه نورون های این هسته مؤثر می باشد که بیان کننده افزایش فعالیت این نورون ها و در نتیجه افزایش ترشح سروتونین می باشد.
    کلیدواژگان: سنبل الطیب، عصاره هیدروالکلی، رافه ماگنوس، نورون
  • علی میرزایی، هاجر جابری هفشجانی صفحات 67-76
    مقدمه و هدف
    از زمان های گذشته استفاده از گیاهان دارویی برای درمان بیماری ها مورد توجه می باشد و پژوهش های بسیاری اهمیت گیاهان مختلف را در پیشگیری و درمان بیماری ها نشان داده است. کلپوره گیاهی از تیره نعنا است که تقریبا به مدت 2000 سال به عنوان گیاه دارویی در بسیاری از مناطق جهان از جمله ایران استفاده می شود. با توجه به مطالعه های ضد و نقیضی که در مورد تاثیرهای کلپوره بر قند خون، لیپیدهای خون و کبد وجود دارد، هدف از این مطالعه بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی کلپوره بر پارامترهای بیوشیمیایی و هماتولوژیکی موش های صحرایی هپاتوکسیک بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی که در سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام گرفت، از 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 300 250 گرم استفاده شد. این حیوانات به طور تصادفی به چهار گروه هشت تایی تقسیم بندی شدند؛ گروه های 1، 2 و 3 به ترتیب روغن زیتون، محلول تتراکلرید کربن(1 میلی لیتر در کیلوگرم وزن) و عصاره هیدروالکلی کلپوره را دریافت کردند. گروه چهارم (درمان)عصاره هیدروالکلی کلپوره و تتراکلرید کربن را دریافت نمودند. پس از پایان 8 روز از موش ها خون گیری به عمل آمد و پارامترهای بیوشیمیایی و هماتولوژی اندازه گیری شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در گروه دریافت کننده عصاره کلپوره میانگین غلظت گلوکز، کلسترول و تری گلیسرید به طور معنی داری نسبت به سایر گروه ها افزایش یافت(به ترتیب01/0p< و0001/0p<). استفاده هم زمان عصاره گیاهی و تتراکلرید کربن موجب افزایش معنی دار غلظت آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز نسبت به سایر گروه ها شده است(0001/0>p). میانگین تعداد گلبول های سفید و پلاکت ها در گروه های دریافت کننده تتراکلریدکربن، عصاره و درمان نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری یافت (به ترتیب0001/0=p و 009/0p=).
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه نشان می دهد که مصرف عصاره کلپوره باعث آسیب شدید کبدی نمی شود، ولی به علت افزایش گلوکز، تری گلیسرید و کلسترول خون لازم است مصرف آن با احتیاط صورت پذیرد.
    کلیدواژگان: کلپوره، هماتولوژی، بیوشیمیائی، هپاتوکسیک
  • مرضیه اکبرزاده، فرشته مرادی، دکترمحمد حسین دباغ منش، دکترمحمد ابراهیم پارسانژاد، دکترپیمان جعفری صفحات 76-87
    مقدمه و هدف
    مقاومت به انسولین و هیپرانسولینمی به طور شایع در مبتلایان به سندرم تخمدان پلی کیستیک وجود دارد. تقریبا40 درصد از خواهران سالم زنان مبتلا دارای فنوتیپ هایپرآندورژنمیا بوده و دارای اختلالات نیز می باشند. هدف از این مطالعه بررسی تحمل غیرطبیعی گلوکز و مقاومت به انسولین و بروز دیابت در خانواده زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش مورد شاهدی است که در سال 1387 در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. با روش نمونه گیری تصادفی ساده مبتنی بر هدف از افراد خانواده مبتلایان به سندرم تخمدان پلی کیستیک تعداد 107 نفر به عنوان گروه مورد و 107 نفر فرد سالم از خانواده های غیر مبتلا به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. شاخص توده بدنی و شاخص دور کمر به باسن افراد در هر دو گروه اندازه گیری شد. سپس نمونه خون جهت بررسی سطح سرمی انسولین، قند خون و تستوسترون گرفته شد. در ادامه شرکت کنندگان 75 گرم گلوکز محلول مصرف نموده و 2 ساعت بعد مجددا سطح سرمی قندخون آنها اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    بین مقاومت به انسولین بر حسب نمایهHOMA، QUICKI و انسولین ناشتا با چاقی و چاقی مرکزی در گروه های مورد مطالعه ار تباط معنی داری وجود داشت (05/0 >p). در دو گروه مورد و شاهد ارتباط معنی داری بین چاقی مرکزی و عدم تحمل به گلوکز مشاهده شد(05/0 >p)). ارتباط معنی داری بین چاقی و دیابت تیپ2 در دو گروه مورد و شاهد وجود داشت(05/0 >p).
    نتیجه گیری
    خانواده افرادمبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک یک گروه پرخطر را تشکیل می دهند که باید مقاومت به انسولین در آنها شناسایی شود تا به موقع از بروز و پیشرفت آن جلوگیری گردد.
    کلیدواژگان: تخمدان پلی کیستیک، مقاومت به انسولین، اختلال تحمل به گلوکز
  • سعادت محرابی، صدرالله محرابی صفحات 87-94
    مقدمه و هدف
    یکی از عوارض نادر اعمال جراحی باقی ماندن جسم خارجی در حفرات بدن می باشد که منجر به مشکلاتی برای بیمار؛ پزشک و بیمارستان می شود. گوسیپیبوما یک عارضه نادر جراحی است که شامل یک توده یا ضایعه سیستیک مانند ناشی از باقی ماندن گاز جراحی در بدن بیمار می باشد. باقی ماندن جسم خارجی منجر به ایجاد توده، فیستول، آبسه و انسداد بعد از عمل جراحی شده و از طریق بررسی های رادیولوژیک تشخیص داده می شود. در تمام بیمارانی که از درد، توده قابل لمس و یا عفونت بعد از عمل شاکی هستند باقی ماندن جسم خارجی باید در لیست تشخیص های افتراقی قرار گیرد. در این مقاله یک بیمار با دو عدد گاز و لنگاز باقی مانده در شکم با تظاهر سیستیک معرفی می شود. معرفی بیمار: بیمار خانمی 32 ساله بود که در سال 1388 به بیمارستان شهید بهشتی یاسوج مراجعه نمود و تحت عمل لاپاراتومی قرار گرفت. بیمار مذبور در سال 1387 تحت عمل سزارین قرار گرفته بود و بعد از عمل از درد شکم، بی اشتهایی و کاهش وزن شکایت داشت. در مراجعات به پزشکان متخصص بررسی های انجام شده شامل؛ آزمایش های مختلف، سونوگرافی، سی تی اسکن و اندوسکوپی بوده است که یافته های سونوگرافی و سی تی اسکن دال بر وجود دو عدد کیست با جدار کلسیفیه در طرفین شکم بود. بیمار با تشخیص کیست هیداتید به جراح معرفی می شود. یافته های حین عمل توده کیستیک با چسبندگی به احشاء در سمت راست و توده کولون نزولی در سمت چپ بود. یافته پاتولوژی وجود گاز درتوده سمت راست و لنگاز در داخل روده در سمت چپ بوده است.
    نتیجه گیری
    در بیماران بعد از عمل جراحی که با درد شکم و یا توده شکمی مراجعه می کنند، باقی ماندن جسم خارجی باید در لیست تشخیص های افتراقی قرار گیرد.
    کلیدواژگان: گوسیپیبوما، جسم خارجی، توده کیستیک
|
  • Ashraf A., Farpour H., Mirshams Sh Pages 1-9
    Introduction &
    Objective
    Diabetes, i.e. lack of proper control of blood sugar, may cause serious complications in patients. The objective of this study was to assess the influence of electrical muscle stimulation on glucose control in type 2 diabetes mellitus.
    Materials and Methods
    This clinical-trial study was conducted in 2009, in Shiraz, Iran. Forty nine diabetes mellitus patients, Type 2, participated in this study. In 28 cases, dietary and exercise modifications were recommended and electrical muscle stimulation was carried out. For the other 21 cases, only dietary and exercise modifications were recommended. Laboratory tests, including fasting blood sugar (FBS) and glucose tolerance test (GTT), was performed before the study and 6 weeks afterward. The results were analyzed by SPSS version 15.5 software and using t-test.
    Results
    The mean of FBS in the case group before EMS was 156 mg/dl and 6 weeks later changed to 123 mg/dl (p < 0.05), while in the control group these indices were 158 mg/dl and 154 mg/dl respectively. The mean of GTT in patients before EMS was 193 mg/dl and 6 weeks later became 150 mg/dl (p < 0.05), whereas in the control group these figures were 204 mg/dl and 201 mg/dl respectively.
    Conclusion
    The results of this study confirmed that the use of electrical muscle stimulation can be effective on glucose control in type 2 diabetes mellitus.
  • Arfaei E., Nasri S., Mahmodi R., Amiri E Pages 9-19
    Introduction &
    Objectives
    Recently, the findings of some studies have shown that, nitric oxide (NO) probably has an important role in differentiation of mesenchymal stem cells to osteoblasts. The aim of the present investigation was to study the effects of nitric oxide production inhibitor named, NG-nitro-L-arginine methyl ester (L-NAME), on rat mesenchymal stem cells differentiation to osteoblasts in vitro.
    Materials and Methods
    This was an experimental study conducted at Hamedan University of Medical Sciences in 2009, in which rat bone marrow stem cells were isolated in an aseptic condition and cultured in vitro. After third passage, the cells were cultured in osteogenic differentiation medium. To study the effects of L-NAME on osteogenic differentiation, the L-NAME was added to the culture medium at a concentration of 125, 250, and 500 μM in some culture plates. During the culture procedure, the media were replaced with fresh ones, with a three days interval. After 28 days of culturing; the mineralized matrix was stained using Alizarian red staining method. The gathered data were analyzed by SPSS software version 12 using one way ANOVA.
    Results
    The findings of this study showed that in the presence of L-NAME, differentiation of bone marrow mesenchymal stem cells to osteoblasts was disordered and matrix mineralization significantly decreased in a dose dependent manner.
    Conclusion
    This study revealed that, inhibition of nitric oxide production using L-NAME can prevent the differentiation of rat bone marrow mesenchymal stem cells to osteoblast. The results imply that NO is an important constituent in differentiation of mesenchymal stem cell to osteoblasts.
  • Izadi Z., Ahmadvand G., Esna-Ashari M., Piri Kh, Davoodi P. Pages 19-30

    Introduction &

    Objective

    Although antibiotics are used in conventional treatment of infectious diseases, a lot of unexpected side effects along with resistance to antibiotics appear. Salvia officinalis and Mentha piperita are plants found abundantly in most parts of Iran. In the present study, we extracted and identified the chemical compounds of the essential oils of Salvia officinalis and Mentha piperita. Moreover, the anti-oxidative property, free radical scavenging capacity, and antimicrobial activities of the essential oils of these plants were studied.

    Materials and Methods

    This study was conducted in the Biotechnology Department laboratories, Agricultural Faculty of Avicina University, Hamadan, Iran, in 2009. The aerial parts of Salvia officinalis and Mentha piperita were harvested in summer, when the plants were in their full blooming stage and dried in the shade. The essential oil of the aerial parts was extracted by hydro-distillation and was analyzed by capillary GC and GC/MS method. The micro-organisms employed in this study were: E. coli, S. aureus, S. enteritidis, L. monocytogenes. By employing disc diffusion and tube dilution methods, antimicrobial effects of the oils were studied. Antioxidative property, free radical scavenging capacity, and antimicrobial activities of the oils were also studied.

    Results

    Chemical analysis of the extracts resulted in the identification of 28 and 37 compounds in the essential oils of Salvia officinalis and Mentha piperita respectively. The sensitivity of the bacteria to the oils in order of decreasing the sensitivity was L. monocytogenes, E. coli, S. aureus, and S. enteritidis. The antibacterial properties of the essential oil from Mentha piperita leaves were higher than the oil of Salvia officinalis leaves. Also inhibitions zones of microbial growth were not correlated with the microbicidal kinetics of the oils.

    Conclusion

    This study showed that the herbal essences of Salvia officinalis and Mentha piperita are very active against E. coli, S. aureus, S. enteritidis and L. monocytogenes.

  • Alavi N., Nemati M., Kaviani M., Tabaie Mh Pages 30-38

    Introduction &

    Objective

    Labor pain is one of main preoccupations of pregnant women. In this study, our aim was determining the lavender aromatherapy on pain intensity perception and intrapartum outcome in primipare.

    Materials and Methods

    The present randomize control trial (RCT) study was conducted at Shiraz University of Medical Sciences in 2007.One hundred sixty participants, who enrolled voluntarily in our survey and signed the consent form, were divided into two equal groups by simple sampling. The intervention days were randomly separated to avoid any bias. The aroma group received 0.1 milliliter of lavender essential oil mixed with 1 milliliter of distilled water, via tissues attached to their gown close to their nostrils, and the control group received just 2 cc of distilled water via the same way.Pain perception intensity was measured by visual analogue scale (VAS) before the intervention, 30 and 60 minutes after aromatherapy respectively. Both groups were observed during labor time to monitor any aroma side effects. Collected data were analyzed by t-test and chi-square using the SPSS software.

    Results

    Independent T test analysis revealed that the differences in the means of pain perception intensity before intervention between the two groups are not significant while the means of pain perception intensity in the aroma group was lower than that of the control group at 30 and 60 minutes after the interventions (p<0.001). Paired T test showed that the means of pain perception intensity in the aroma group did not differ before the intervention,30 and 60 minutes after the intervention, but in the control group, had significant increasing in pain perception intensity (p<0.001) was seen. Aromatherapy with lavender did not affect the duration of labor phases and Apgar score.

    Conclusion

    The present study revealed that aromatherapy with lavender affects pain perception of labor pain in the aroma group, but did not affect duration of labor phases and Apgar score.

  • Shirzad H., Sedaghat A., Ghasemi Sshirzad M Pages 38-47

    Introduction &

    Objective

    Wound healing is the process of repairing following injury to the skin and other soft tissues. Following injury, inflammatory response occurs and the cells below the dermis begin to increase collagen production, later on, the epithelial tissue is regenerated. Royal jelly (RJ) is a bee product. There are many reports on pharmacological activity of RJ on experimented animals. The purpose of this study was to investigate the effect of RJ on the induction of wound healing of sterile incision in Balb/C mice.

    Materials and Methods

    In this experimental study which was conducted at Shahr-e-kord University of Medical Sciences in 60 female Balb/C mice (8 weeks old) were selected. The mice were anesthetized with ether. The dorsal fur of the animals was shaved and sterilized with alcohol, and then a longitudinal para vertebral full thickness incision of 10mm long was made. The animals were then divided into six equal groups. In group one (negative control), nothing was applied to the wound. Group 2 (positive control) was treated with nitrofurazon ointment, group 3 was treated with RJ 200 mg/kg daily, group 4 was treated with RJ 200 mg/kg every two days, group 5 was treated with RJ 300 mg/kg daily, group 6 treated with RJ 300 mg/kg every two days. Royal jelly was topically used on the wounds. The wound length was measured with vernier capilar every two days until the complete healing was occurred. The data were analyzed with SPSS version 11.5 using Kruscal Walis tests.

    Results

    There was a significant difference between groups 1, 2 with the other groups (p< 0.015). RJ promoted wound healing activity significantly in group 3, 5 compared to negative and positive control groups. There was no significant difference between the dosage of 200mg/kg with 300 mg/kg of RJ (p>0.015).

    Conclusion

    The results of this study indicated that daily application of RJ possesses betters wound healing effects than nitrofurazon.

  • Bidaran S., Nasri S Pages 47-56
    Introduction &
    Objective
    Numerous observations in clinical and preclinical studies indicate that the developing brain is particularly sensitive to lead (PB)'s pernicious effects. The effects of low concentrations of lead on neurodevelopment are complicated. Lead acetate can disrupt both the CNS activity and neurons development. The present study was carried out to assess the effect of low level lead exposure on learning and memory by active avoidance learning.
    Materials and Methods
    This experimental study was conducted at the Islamic Azad University of Parand in 2008. Eight groups of NMRI rats (9 rats in each group) (weight 220±30 gr) consisting of six experimental groups (3 after infancy and 3 adult groups) were exposed to low concentrations of lead for 45 days. The drinking water of the experimental groups was replaced by 0.05 %, 0.1 % and 0.2 % of lead acetate solution whereas the two control groups received distilled water. The results were analyzed using the SPSS software and student t-test.
    Results
    In this study, the learning and memory tests showed no significant differences between experimental groups (infancy and adulthood) and infancy control and adult control in number of shocks for 0.05% concentration of lead acetate. The memory test showed an increase in number of shocks for 0.1% and 0.2% concentration of lead acetate in adult groups and an increase in number of shocks for 0.2% concentration of lead acetate in infancy groups (P<0.05). The learning test showed an increase in number of shocks for 0.2% concentration of lead acetate in infancy groups (P<0.05).
    Conclusion
    Mechanisms of lead poisoning in the CNS are not clear; and it as been suggested that lead exposure during life alters the granule cell neurogenesis and morphology in the hippocampus of infant or young adult rats.
  • Sadeghi N., Mokhtari M., Ghnbari A., Sanaei Moghadam F., Jafari M., Sanaei Moghadam Z., Rozbehi A Pages 56-67
    Introduction &
    Objective
    Effective materials from Valerian officinalis L. have too much usage in the pharmacological industry. It is used as a sedative, anticonvulsion, and antidepressant drug. Serotonin has a widespread role in vital function such as sleep, awareness and calmness. In this study we evaluated the effect of hydrochloric extract of valerian on number and size of raphe magnus neurons in adult rat.
    Materials and Methods
    In this experimental study, which was conducted at Yasuj University of Medical Sciences in 2009, forty adult Wistar rats, each 170-250 gr, were divided randomly into four groups (one control group and three experimental groups). The animals were injected daily for one month with doses of 300, 400 and 600 mg/kg of the extract. The control group just received distilled water. After transcardial perfusion, the whole brain was separated, then 10 μm sections of the brain stem were prepared, and hematoxylin and eosin (H&E) staining were done. Number and size of raphe magna neurons were observed under light microscope. The gathered data were analyzed by the SPSS software using One-way ANOVA and LSD.
    Results
    The control group did not statistically show significant changes in number of raphe magna neurons. Comparison of the means of long and short diameter neurons showed significant increases in experimental groups with control group (P<0.05). In experimental groups the neuron nucleuses were more euchromatic than the control group.
    Conclusion
    Hydrochloric extract of valerian has no effect on raphe magnus neurons, but it is effective on neuron's size. It can be concluded that the extract increases both neurons activity and serotonin secretion.
  • Mirzaei A., Jaberi Hafshajani H Pages 67-76
    Introduction &
    Objective
    The remedial use of plants dates back to ancient time. Medicinal plants are considered to be an important source for their therapeutic and preventive effects against many diseases. Teucrium polium (Lamiaceae) is a plant that has been used over 2000 years in traditional medicine. The wild-growing, flowering plant, found abundantly in many areas of the world, including Iran. The biological activities of T. polium is widely reported and it has been shown to have, anti-hypertensive, weight loss and hypoglycemic effects. There are contradictory studies about the effects of T. polium on blood glucose, lipid, and the liver. In the present study, the effects of hydroalcoholic extract of T. polium on biochemical and hematological parameters of hepato-toxic rats were evaluated.
    Materials and Methods
    This experimental study was conducted in 2009 at Yasuj University of Medical Sciences, Iran. Thirty-two Wistar male rats, weighing 250–300 gr, were randomly divided into four groups, 8 rats in each group. Animals in groups 1, 2 and 3 received 0.5 mL/kg olive oil (i.p), CCl4 (1 mL/kg, i.p) plant extract 200 mg/kg (o.p) respectively. The rats in group 4 were injected with CCl4 and plant extract. After eight days, blood samples were collected by direct cardiac puncture. The animal whole blood and serum were processed for evaluating the hematological and biochemical parameters.
    Results
    The results showed that serum glucose, cholesterol, and triglyceride values were significantly increased in animal which received T. polium in comparison with the control group. There was a significant increase in both ALT and AST enzyme activities in groups 2 and 4 compared with the control group. WBC and platelets count increased significantly in groups 2, 3, and 4 compared to the control group.
    Conclusion
    According to the findings of the present study, the use of Teucrim polium does not lead to severe liver damage, although it increases the blood cholesterol, glucose, and triglyceride. Accordingly, consumers should be advised that caution be exercised in the consumption of Teucrim polium.
  • Akbarzadeh M., Moradi F., Dabbaghmaneh Mh, Parsanezhad Me, Jafary P Pages 76-87
    Introduction &
    Objective
    Polycystic ovarian syndrome is one of the most common hyper androgenic disorders with hyperandrogenemia and insulin resistance affecting women. Approximately 40% of sisters of patients with polycystic ovarian syndrome have hyperandrogenemia phenotype. The current study was conducted to survey the abnormal glucose tolerance, insulin resistance, and incidence of diabetes type2 in first degree relatives of patients with polycystic ovarian syndrome.
    Materials and Methods
    This was a case-control study which was conducted at Shiraz University of Medical Sciences in 2008. One hundered and seven individuals as case group and 107 individuals as control group were evaluated. After registering their height and weight, a blood sample was obtained from all participants in order to assay both their serum insulin and blood sugar. Then participants were asked to drink 75 gr glucose solutions, and after lapsing for 2 hours, a blood sample was taken from all participants again. After doing biochemical tests, data were gathered and analyzed by means of independent t-test and Fisher's exact test as well as chi-square. Analysis was done by using SPSS software, version 11.5.
    Results
    Insulin resistance with fasting insulin, glucose intolerance and obesity of control group were much different from case group and these differences were statistically significant (p<0.05).
    Conclusion
    The first degree relatives of women suffering from polycystic ovarian syndrome are exposed to impaired tolerance glucose, Insulin resistance and diabetic mellitus.
  • Mehrabi S., Mehrabi S Pages 87-94
    Introduction &
    Objective
    One of the infrequent complications of surgical operations is retained foreign body in body cavities which lead to morbidity and mortality for patients and also medico-legal problems for surgeons. Gossypiboma is an uncommon surgical complication, which is defined as a mass or cystic lesion due to retained surgical sponge in the abdominal cavity. Retained foreign body causes abscess, fistula, mass, obstruction after surgical operations and is diagnosed by x ray evaluation. In all patients, it is presented with pain, palpable mass. The infected post operation retained foreign bodies should be considered in differential diagnosis. In this study, we reported a patient with systemic presentation of retained two foreign bodies (surgical sponge) in abdominal cavity. Case: The patient is a 32 years old female, which after cesarean section in 2008 developed abdominal pain, anorexia, and weight loss. The patient was referred to a specialist, and para-clinical checkup was done on her. In sonography and CT-scan, two cystic lesions with calcified wall were reported in the left and right sides of the abdomen. Then, the patient was referred to a surgeon with the diagnosis of hydatid cyst. During operation, cystic lesion with adhesion to viscera in the right side of the abdomen and a mass lesion in the descending colon in the left side were seen.The pathology report showed a surgical sponge in the right cystic lesion and surgical towel in the descending colon.
    Conclusion
    Retained foreign bodies should be considered in differential diagnosis of any post operative patients who are presented with pain, infection, or palpable mass.