فصلنامه فره
پیاپی 6 (بهار 1387)

«در سرگردانی، به دنبال زمین های بکر... پیشگامان را به جلو می فرستند، آنها را وادار به کاشت ذرت می کنند، وقتی محصول آماده برداشت شد، به سمت آن حرکت کن مرا محکم نگه دار!، همیشه با تو خواهم بود، مرا مثل یک تابلو طی کن، مرا از قلب های پاره پاره ی انسانهایی که به تازگی قربانی شده اند تغذیه کن!»آزتک ها همانطور که خدایگانشان گفته بود عمل کردند. آنها زمین ها را گرفتند و قربانی ها را فدیه کردند. کاشتند و برداشتند و در این کار، شکلی از زندگی را بوجود آوردند که هیچگاه مشابه با زندگی سایر مردم یا ملل قاره آمریکا نبود.
ویکتور دابلیو، فون هیگن، یک دانشمند و نویسنده است که در اعماق زندگی باستانی آزتک ها کاوش کرده است و این کتاب شکیل و مصور را بوجود آورده است. او همه آنچه راجع به آزتک ها می خواهیم بدانیم را به ما می گوید. از ساختار سیاسی و اجتماعی آنها یعنی سیستم دموکراتیک ایالت شهری شان تا روش های آماده سازی قربانیان انسانی برای فدیه کردن به درگاه بت هالله و او می گوید که چطور آزتک ها می جنگیدند و الگوی اولیه ی زندگی آنها چگونه بوده است. او اشکال ساده هنری، نوشتاری و مجسمه سازی آزتک ها را تعریف می کند و سرانجام او معابد و قصرهای آنها را، بخصوص عظمت بی بدیل سلطنت موکته زوما (Moctezuma)، شهر بی در و پیکر تنوک تیتلان Tenochtitlan را که در غبارهای دریاچه ی نمک، در عمق خاک مکزیک ساخته شد توضیح می دهد.

مکان؛ ایرلند، اروپا. زمان: زمستان سرد اروپای سال 2003 میلادی. مکشوفه: جسد مردی جوان. موهایش هنوز سبک آرایه تا هنگام مرگش را حفظ کرده است. بدنش تقریبا چروکیده و اصطلاحا چمیده است. این شروع اسرارآمیز داستان گودال است.
او برهنه پیدا شد. سرش به سمت چپ متمایل بود. پاها و قسمت های پائینی دستانش هرگز پیدا نشدند. انگار که یک ماشین بلعنده آنها را برده بود. او در ناحیه کلونی کاوان clonycavan درون یک گودال که مکان ابدی اش بود یافته شد. روی سرش نشان از ضرباتی سهمگین داشت که احتمالا همان ضربات عامل قتل وی بود. بینی اش شکسته بود و جمجمه اش خرد شده بود. شکم وی نیز دریده شده بود. آبهای تیره بر اثر مرور زمان به کل بافت های اندام هایش نفوذ کرده و او را چون قیر سیاه کرده بودند. پوستش خشک و مثل چرم شده بود.

چهل و سه سال پس از اینکه خانم اسپایسر spicer هیولای عجیبی را در دریاچه لاک نس واقع در اسکاتلند دید یک گروه از باستان شناسان و دیرین شناسان مجرب روی این موضوع متمرکز شده و راهی سرزمین های بلند شمال اسکاتلند شدند.
افسانه ی لاک نس در بریتانیا، اسکاتلند و ایرلند شهرت بسزایی دارد و اصل قصه اولین بار در 1400 سال پیش سر زبانها افتاد. در این دریاچه براساس گفته ای قدیمی هیولایی بسیار بزرگ و مهیب زندگی می کند که آخرین بار همین نیم قرن پیش مشاهده شده است. حالا، دانشمندان می خواهند بطور علمی و جدی روی موضوع کار کنند. دریاچه لاک نس بزرگترین دریاچه در کل جزایر بریتانیا محسوب می شود.
تیم اعزامی که در سال 1977 برای اولین بار عازم محل شد از تمامی تکنولوژی های روز شامل دوربین های مجهز عکاسی و ضبط صوت های قوی و پیشرفته برخوردار بود. غواصان همراه تیم به قعر آبهای تازه می رفتند تا بلکه نشانی از هیولا پیدا کنند. در واقع این تیم تمامی تابستان سال 1977 را در دریاچه سپری کرد. چندین دانشگاه معتبر انگلیسی از قضیه اکتشافی حمایت می کردند. البته دانشمندان به اصل موضوع چندان اعتمادی نداشتند و آنرا بیشتر یک افسانه کهن انگلیسی بشمار می آوردند اما کنجکاوی آنها را امان نمی داد. آنها حتی بدشان نمی آمد که واقعا یک هیولا را روبروی خود رؤیت کنند. آیا چنین حیوانی واقعا در دریاچه زیسته است یا هنوز زندگی می کند؟

در سال 1998 استنسیل هایی از دست های انسان با سمبول های اسرارآمیزی از «درخت زندگی» بر دیواره های غاری در جنگل های استوایی شرق بورنئو کشف شد. در طی یک سلسله عملیات اکتشافی، گروهی تشکیل شده از باستان شناسان فرانسوی و اندونزیایی موفق به کشف صدها نمونه از این نقاشی ها در بیش از 30 غار گردید. کهن ترین سنگ نگاری های این منطقه که بیش از 10000 سال قدمت تاریخی دارند، نشان دهنده ی گونه ای آیین گزاری شمنانه (شمنی) بوده، و گمان می رود که با هنر پیش تاریخی بومیان استرالیا هنر ایما و اشاره ای انسان های نخستین در ارتباط باشد.

در عالم باستان شناسی و تاریخ نام جیمز هنری برستد که اکثرا وی را با نام هنری برستد می شناسند نامی بسیار آشنا و معروف محسوب می شود. او یکی از بزرگترین باستان شناسان و مورخان آمریکایی است که در زمینه تمدن باستانی مصر فعالیت های شایانی نموده است. اگر در جهان باستان شناسی بیست نام بزرگ داشته باشیم، هنری برستد قطعا یکی از این بیست نفر است. هنری برستد اساسا کسی بود که باستان شناسی آمریکا را متوجه فرهنگ باستانی مصر و مصرشناسی کرد. او از جمله پیشروترین و در حقیقت پیشگام عرصه شناسایی و تحقیق در زمینه مصر باستان در ایالات متحده آمریکاست و تمامی توجه و شناخت اولیه آمریکایی ها نسبت به مصر کهن مدیون مطالعات و توجهات شخص هنری برستد است.
جیمز هنری برستد در 27 اوت 1865 میلادی در شهر راکفورد واقع در ایالت ایلی نویز آمریکا متولد شد. او از کالج مرکزی شمال در سال 1888 فارغ التحصیل شد و در همان سال وارد یک تشکیلات مذهبی در شیکاگو شد که بیشتر دانشگاهی در زمینه الهیات و خداشناسی بود. اما برستد بزودی به دانشگاه ییل رفت تا زبان و ادبیات عربی را بیاموزد. دانشگاه بزرگ ییل یکی از معتبرترین دانشگاه های سراسر خاک آمریکاست. او یک مدرک فوق لیسانس از ییل در 1891 گرفت و تحت تاثیر نصایح ویلیام رینی هارپر William Rainey Harper به برلین (آلمان) رفت. در آنجا برستد به شاگردی آدولف ارمان Adolf Erman درآمد که همان تازگی ها یک مکتب جدید به اسم مصرشناسی Egyptology بنیان نهاده بود و بطور سیستماتیک متمرکز بر گرامر، دستور زبان و ارتباط لغات با هم در عصر باستان و بخصوص مصر بود.

علم یا جریده یکی از وسیله های نمادین به کار رفته در آیین سوگواری عاشورا در میان شیعیان است. این وسیله معمولا چوبی بلندی به ارتفاع پنج شش مته که سر آن پنجه ای برنجین می گذارند و پارچه های رنگین قیمتی به چوب می بندند. علم از فلز ساخته شده، توسط علم دار حمل می شود.