نشریه ارمغان دانش
سال هفتم شماره 1 (پیاپی 25، بهار 1381)

تک یاخته Giardia lamblia در ابتدای روده باریک انسان زندگی نموده و باعث اختلال،بیماری و سوءجذب،بخصوص در اطفال می گردد. این انگل از نظر شیوع یکی از فراوان ترین عوامل انگلی بیماری زا در انسان بوده و از نظر پزشکی حائز اهمیت فراوان می باشد. لذا تحقیق و مطالعه در زمینه این انگل مورد توجه است.
مطالعات بیولوژیک تک یاخته مستلزم دست یابی به تروفوزئیت در شرایط آزمایشگاهی است. همچنین با گسترش تستهای سرولوژیک و نیاز به آنتی ژن انگل، تکثیر تروفوزوئیت در آزمایشگاه بیش از پیش احساس می شود.
در این تحقیق از محیط کشت RPMI1640 جهت رشد و تکثیر ژیاردیا استفاده گردید. کیستها به روش سوکروز چهار لایه ای تخلیص و پس از تحریک در محیط اسیدی به لوله هایی حاوی محیط کشت منتقل و در انکوباتور 37 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. نمونه ها پس از 24 ساعت، به مدت یک هفته، هر روز از نظر وجود تروفوزوئیت بررسی گردیدند. از 53 نمونه کشت داده شده، در 25 نمونه تروفوزوئیت ژیاردیا رؤیت گردید. تکثیر تک یاخته به مدت طولانی و مقدار فراوان صورت نگرفت و مدت زمان متوسط حیات تروفوزوئیت 6/38ساعت محاسبه گردید.نتایج این تحقیق نشان می دهد که از محیط کشت RPMI1640 می توان می توان جهت تبدیل کیست ژیاردیا به تروفوزوئیت و همچنین نگهداری تروفوزوئیت در شرایط آزمایشگاهی استفاده نمود.اما برای تکثیر و پاساژ آن لازم است مواد دیگری به محیط اضافه شود.

پژوهشی به منظور تعیین میزان تنیدگی شغلی پرستاران شاغل در بیمارستانهای شرق استان مازندران در سال 1378 انجام گرفت.این پژوهش به روش توصیفی بر روی 339 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستانهای دولتی،خصوصی،موزشی و غیرآموزشی در سال 1378 انجام گرفت. نمونه گیری در بیمارستانهای بهشهر، ساری و قائم شهر با مراجعه به بخشهای عمومی و ویژه به طور تصادفی با دردست داشتن فهرس اسامی پرسنل پرستاری انجام پذیرفت. برای دستیابی بهتر به نمونه ها و با استفاده از فرمول حجم نمونه، نیمی از جامعه پژوهش به عنوان نمونه انتخاب گردید.روش جمع آوری اطلاعات،پرسشنامه ای مشتمل بر دو بخش خصوصیات فردی و حرفه ای و 33 سئوال درباره عناوین تنیدگی بوده است، به هر گزینه امتیاز 0 تا 3 تعلق می گرفت. در تجزیه و تحلیل یافته ها، از آزمون آماری کای دو استفاده شد.
این بررسی نشان داد که میزان تنیدگی شغلی اکثر(86/72درصد) پرستاران شاغل در بیمارستانهای شرق استان مازندران در حد متوسط است و بین میزان تنیدگی شغلی و ویژگی های فردی و حرفه ای تنها در دو مورد(نوبت کاری و شغلی و منبع درآمد دیگر) ارتباط معنی دار آماری مشاهده گردید.با توجه به این که درصد زیادی از پرستاران دارای متوسطی از تنیدگی هستند، راه کارهای مقابله با تنیدگی(به عنوان پیشگیری) از جمله حمایت های اجتماعی و حرفه ای پیشنهاد می گردد.

این پژوهش به صورت مقطعی، به منظور تعیین شیوع کیست هیداتید در دامهای ذبح شده در کشتارگاه قوچان در سال 1380 انجام گرفت. در طی این بررسی 68 راس بز،26راس گاو و 738 راس گوسفند مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که شیوع کیست در بزها 4/7%، در گاوها9/26% و در گوسفندها 6/20% بود. میزان آلودگی در دامهای نر حدود 4/8%، دامهای ماده 9/22% و در کل دامها 7/19% بود. در این بررسی شیوع آلودگی در احشای مختلف با توجه به سن و نوع دام تعیین گردیده است. نتایج این تحقیق نشان داد، آلودگی به کیست هیداتید در دامهای کشتارگاهی قوچان، شیوع نسبتا بالایی در مقایسه با شهرهای همجوار و سایر نقاط کشور دارد. از این رو با توجه به زیانهای اقتصادی ناشی از معدوم کردن احشای آلوده و پیشگیری از انتقال عفونت به انسان، لزوم کنترل بیماری در منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است.

شناسایی کودکان دارای اختلال سلوک در مدارس ابتدایی و بررسی عوامل مؤثر در بروز این گونه رفتارها می تواند در برنامه ریزی برای آموزش والدین و اولیای مدارس جهت پیشگیری از بروز رفتارهای بزهکارانه نقش بسزایی داشته باشد.در این بررسی تعداد 254 دانش آموز دارای اختلال سلوک دختر و پسر دبستانی از پایه های مختلف تحصیلی بر حسب موقعیت جغرافیایی و تراکم جمعیت به صورت نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب گردید و به همان اندازه نمونه های فاقد اختلال سلوک به طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند.
ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که بخشی از آن توسط معلمین و بخشی دیگر توسط والدین تکمیل گردید. دو گروه مورد مطالعه از نظر سن،جنس،پایه تحصیلی و وصعیت اقتصادی مشابه سازی شده بودند.
تجزیه و تجلیل یافته ها نشان داد که بیشترین درصد کودکان دارای اختلال سلوک را پسران(6/71%) تشکیل می دهند. در این میان بیشترین فراوانی پسران در پایه پنجم ابتدایی(3/37%) و از نظر سن بیشترین فراوانی در گروه سنی یازده سال(2/21%) بود. بیشترین درصد معدل کودکان در هر دو گروه مورد(8/26%) شاهد(1/57%) بین 18-20 بود.
6/34% کودکان مورد و 4/22% کودکان شاهد سابقه ابتلا به بیماری داشتند. میزان تحصیلات پدران کودکان مورد در حد بی سواد و ابتدایی(8/50%) و در کودکان شاهد در حد دیپلم به بالا(9/40%) بود. والدین کودکان مورد به میزان بیشتری (8/72%) از تنبیه بدنی نسبت به گروه شاهد(5/53%) استفاده کرده بودند. آزمون آماری کای دو، اختلاف معنی داری بین دو گروه مورد و شاهد از نظر معدل، ابتلا کودک به بیماری، سطح تحصیلات والدین، جدایی والدین از یکدیگر، نحوه ارتباط والدین با کودک، استفاده از تنبیه های بدنی و نحوه ارتباط کودک با همسالان نشان داد.

این پژوهش به منظور تعیین متوسط سن اولین قاعدگی دختران(در محدوده سنی سال آخر دبیرستانهای یاسوج) و تاثیر بخشی از عوامل اقتصادی اجتماعی بر آن انجام گرفته است. در این مطالعه توصیفی تحلیلی 161 دختر دانش آموز به طور تصادفی انتخاب و از طریق پرسشنامه مورد تحقیق قرار گرفتند.جهت تعیین ارتباط آماری از روش های آماری پارامتری و ناپارامتری استفاده گردید. متوسط سن دختران در هنگام وقوع منارک 4/13 سال(3/1=Sd) و در مادران آنها 04/14 سال (9/1=Sd) بود. مشاهده شد که دختران سنگین تر منارک زودتری داشته اند(05/0p<). سن منارک در قومیتهای مختلف نیز از لحاظ آماری تفاوت معنی داری داشت(05/0P<). به طوری که د فارس ها 9/11سال(2/3P<) و در ترکها 7/12 سال(1/1=Sd) و در دختران لر 4/13 سال(6/1=Sd) بود. منارک با تعداد فرزندان خانواده از لحاظ آماری ارتباط معنی داری را نشان می دهد(05/0P<). بیشترین شیوع اولین قاعدگی در اردیبهشت ماه و شهریور ماه و کمترین آن در اسفندماه بود و از لحاظ فصلی بیشترین شیوع را در فصل بهار و کمترین شیوع را در فصل زمستان مشاهده می کنیم.

این مطالعه به منظور آگاهی از نگرش بهورزان و پزشکان شاغل در سطح اول ارائه خدمات بهداشتی درمانی(مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی و خانه های بهداشت) در شهرستان بویراحمد نسبت به سیستم ارجاع و تشخیص موانع و مشکلات اجرای سیستم ارجاع به اجرا درآمد. نمونه مورد مطالعه کلیه پزشکان و بهورزان شاغل در مراکز بهداشتی درمانی و خانه های بهداشت بودند(در کل تعداد 20 نفر پزشک و 160 نفر بهورز). جمعیت مورد مطالعه از طریق پرسشنامه کتبی و با همکاری کاردانان و مسئولین فنی مراکز بهداشتی درمانی و کارشناسان مرکز بهداشت شهرستان یاسوج مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته های طرح به صورت جداول توزیع فراوانی هم برای پزشکان و هم برای بهورزان به صورت مجزا تنظیم گردید، آگاهی پزشکان نسبت به سیستم ارجاع و لزوم اجرای این سیستم و همچنین آموزش آنان در بدو ورود به سیستم بهداشتی درمانی و دوره های بازآموزی متاسفانه رضایت بخش نیست، اما آگاهی بهورزان نسبت به سیستم ارجاع نسبتا خوب است. بیشتر مشکلات عدم اجرا سیستم ارجاع از نظر بهورزان عدم توجه و پیگیری مراکز بهداشتی درمانی مربوطه(کارشناسان) و عدم توجه بیمارستان به بیماران ارجاعی، نبود دارو و در دسترس نبودن فرمهای مربوطه و... عنوان شده است.

تربیت ماماروستا به منظور کاهش عوارض بارداری و زایمان صورت گرفته است ولی متاسفانه در بسیاری از مناطق روستایی علی رغم دسترسی به ماما روستا، زایمانهای زیادی توسط ماماهای سنتی آموزش ندیده انجام می شود. لذا در مین راستا پژوهش حاضر با هدف تعیین نگرش زنان روستایی در مورد ویژگی های عمومی و شغلی ماما روستا انجام گردید.
پژوهش حاضر مطالعه توصیفی و ابار گردآوری داده پرسشنامه مصاحبه ای بود که با مراجعه مستقیم به 325 زن متاهل روستایی در سنین باروری که به صورت تصادفی از لیست روستاهای دارای ماماروستا انتخاب شده بودند،تکمیل گردید. نتایج نشان داد که اکثر زنان در سنین 20 تا 30 سال و بی سواد بودند و محل زایمانشان در منزل(8/64%) و توسط مامای محلی_2/64%) صورت گرفته بود و علل مختلفی را برای عدم مراجعه به ماما روستا ذکر کرده اند، نگرش اکثر زنان نسبت به ویژگی های عمومی ماما روستا منفی(1/86%) ویژگی های شغلی مثبت(2/89%) و نگرش کلی آنها مثبت بود و آزمونهای آماری ارتباط معنی داری بین نگرش و برخی ویژگی های جمعیتی آنان نشان داد. نتایج نشان می دهد علی رغم نگرش مثبت نسبت به ویژگی های شغلی ماماروستا، به علت نگرش منفی زنان روستایی به ویژگی های عمومی شان از آنها به خوبی استقبال نمی شود.لذا با توجه به تاثیر بسزای باورهای سنتی فرهنگی مناطق روستایی در پذیرش ماماروستا، پیشنهاداتی از جمله بازنگری در معیارهای اولیه گزینش و انتخاب ماما روستا ارائه گردید.

این مطالعه به منظور شناسایی کانونهای خطر یا ایجاد حادثه،علل حادثه،نوع جراحت و صدمات بدنی شدید و یا مرگ و... برای پیشگیری از وقوع حوادث مشابه می باشد.اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرونده کارگران و براساس برگ گزارش حادثه، تکمیل شده توسط بازرسان فنی اداره کل کار و امور اجتماعی و سایر فرمهای موجود در پرونده کارگران استخراج شد. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از نرم افزار SPSS فراوانی داده ها محاسبه و نتایج حاصله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان داد که از کل 210 مورد حادثه بررسی شده در فاصله زمانی ابتدای سال 1375 تا پایان تیر 78، 3/97درصد افراد دارای جراحت و صدمات بدنی شدید، مرد و 7/2 درصد انها زن و 100 درصد افراد فوت شده مرد بودند. بیشترین حوادث منجر به جراحت و صدمات بدنی شدید و مرگ در گروه سنی 30-39 سال به ترتیب برابر با 9/36 و 5/56درصد بود.از نظر سابقه کار دردصد حوادث منجر به جراحت و صدمات بدنی شدید و مرگ در افراد دارای سابقه کار کمتر از یکسال به ترتیب 5/30 و 7/21 درصد بود.
2/65درصد حوادث منجر به مرگ در خارج کارگاه اتفاق افتاده و 9/73 درصد مرگها، ناشی از تصادف با وسایل نقلیه می باشد. بیشترین جراحت و صدمات مربوط به اندامهای فوقانی با وفور 4/59درصد می باشد. همچنین بیشترین قطع عضو مربوط به انگشتان دیت ها با وفور 88درصد می باشد.