فهرست مطالب
فصلنامه روش شناسی علوم انسانی
پیاپی 61 (زمستان 1388)
- تاریخ انتشار: 1389/04/06
- تعداد عناوین: 9
-
-
صفحه 7هدف این مقاله معرفی مهم ترین مبانی جامعه شناسی اسلامی، در قالب ارائه پارادایمی مقایسه پذیر با پارادایم های موجود است که ماهیت انسان و جامعه، هدف و روش تحقیق و ارزش ها در جامعه شناسی مهم ترین عناصر هستند. این پارادایم از نظر انسان شناسی، بر اصل فطرت استوار است و با رد جبر اجتماعی، تلفیقی را بین فردگرایی و کل گرایی روش شناختی می پذیرد و درباره چیستی جامعه تصویری ارائه می کند که در آن، رابطه انسان با خداوند مد نظر قرار می گیرد. به علاوه، واقعیت اجتماعی را شامل نظم ها و قوانین تجربی و نیز سنت های اجتماعی می داند؛ ضمن آنکه مناسبات اجتماعی را بر پایه عناصر متعدد شامل مهرورزی، استخدام متقابل انسان ها و تضاد تبیین می کند. اهداف تحقیق در این پارادایم عبارت اند از: تبیین علی و معنا شناسی رفتار، نقد اوضاع اجتماعی و غایت شناسی پدیده های انسانی از حیث استنادشان به خداوند. همچنین به موجب این پارادایم، جامعه شناسی اسلامی دو سطح متمایز دارد: تجربی و فراتجربی. در سطح نخست، در مقام گردآوری به طور عمده، از روش استنباط فقهی- تفسیری و در مقام داوری، از روش تجربی و در سطح دوم، به فراخور مورد از هر یک از روش های معتبر، اعم از وحیانی، عقلی و تجربی بهره می گیرد. همچنان که در سطح نخست می کوشد از دخالت ارزش ها در توصیف و تبیین واقعیات تا حد امکان بکاهد؛ اما در سطح دوم، توسل به ارزش های دینی برای نقد اوضاع اجتماعی و ارائه راهکار برای تحقق وضعیت مطلوب را رد نمی کند.
کلیدواژگان: علم دینی، جامعه شناسی اسلامی، اسلامی کردن علوم، پارادایم های جامعه شناسی -
صفحه 29بررسی نظام آموزش علم اقتصاد در دوره اخیر نشان می دهد که پس از انقلاب اسلامی، دیدگاه های متفاوتی درباره نحوه تعامل با علوم متعارف از جمله اقتصاد به نحوی که بتواند پاسخگوی نیازهای کشور اسلامی ما باشد، مطرح شد. به دلایل مختلف، در نهایت آنچه اتفاق افتاد، اتخاذ رویکردی تفکیکی در تدریس اقتصاد متعارف بود. این رویکرد که هنوز با تغییرات مختصری ادامه دارد، به این معنی است که درس های اقتصاد متعارف بدون تغییری اساسی ارائه شوند و درس های دیگری که به اقتصاد اسلامی مرتبط هستند، به صورت کاملا مستقل از درس های متعارف، به واحدهای درسی دانشجویان اضافه شوند. این مقاله به بررسی و نقد «رویکرد تفکیکی» در آموزش اقتصاد می پردازد و نشان می دهد این رویکرد، هم به لحاظ نظری و روش شناختی و فلسفی، و هم به لحاظ عملی و با در نظر گرفتن تجربه سه دهه اخیر، با چالش هایی جدی مواجه شده است. پس از آن «رویکرد تلفیقی» را به عنوان الگویی جایگزین در دو نسخه حد اکثری و حد اقلی ارائه می کند و نشان می دهد که رویکرد تلفیقی، نسبت به دیدگاه فعلی مزیت هایی دارد. در واقع، در این رویکرد دیگر اقتصاد اسلامی تنها به چند درس خاص محدود نمی شود، بلکه به بسیار توسعه یافته، درس های اصلی رشته اقتصاد را دربر می گیرد.
کلیدواژگان: اقتصاد اسلامی، نظام آموزشی، پژوهش در اقتصاد، ایران -
صفحه 51شکل گیری علم اقتصاد اسلامی چالش اساسی اقتصاد اسلامی است. حل این چالش از نظر شهید صدر، از دو طریق ممکن است:1- اصول قطعی مکتب اقتصاد اسلامی، با فرض تحقق آنها، پی آمدهایی در ساحت اقتصاد به دنبال دارد. تحلیل علمی این پی آمدها، زمینه پیدایی نظریات علمی اقتصاد اسلامی است.
2- اگر به مکتب اقتصاد اسلامی در روابط اقتصادی جامعه عمل شود، رویدادهای عینی اقتصادی به دنبال دارد. اقتصاد دان به تحلیل این رویدادهای عینی می پردازد و در نهایت، علم اقتصاد شکل می گیرد.
شهید صدر راه دوم را ترجیح می دهد. این مقاله درصدد است بیان کند این ترجیح، متاثر از دیدگاه شهید صدر درباره وظیفه و هدف علم اقتصاد است. در این مقاله، این دیدگاه بررسی و در پایان، راه دیگری برای شکل گیری علم اقتصاد اسلامی ارائه می شود.
کلیدواژگان: علم اقتصاد، مکتب اقتصاد اسلامی، هدف علم اقتصاد، آموزه های اسلامی، نظریه پردازی -
صفحه 63در چند دهه اخیر، جوش و خروشی روش شناسانه برای احیای مفهوم علیت، به ویژه درک مکانیسمی از علیت در علوم اجتماعی می بینیم تا جایی که بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی، با وجود تمام اختلافات عمده در موضوعات مهم نظری و روش شناسی، به طور مشترک، بر تبیین پدیده های اجتماعی از طریق ارجاع به مکانیسم های علی تاکید فزاینده ای کرده اند. با وجود ادبیات نسبتا گسترده موجود در خصوص درک مکانیسمی از علیت، سوالات متعددی در خصوص معنا و کاربرد مکانیسم های علی در علوم اجتماعی مطرح هستند. در این مقاله تلاش شده است ضمن کالبدشکافی مفهومی از واژه «مکانیسم» نشان داده شود که چرا دانش پژوهان علوم اجتماعی، به ویژه جامعه شناسان که عهده دار مطالعه پدیده های پهن دامنه و کلان هستند، نیاز مبرمی به مطالعه مکانیسم های علی دارند. به عبارت دیگر نشان داده شده است که مکانیسم ها چگونه می توانند برخی مشکلات اساسی و دیرپا را در مطالعات جامعه شناسی، تا حدود زیادی حل کنند. همچنین رابطه درک مکانیسمی از علیت با فردگرایی روش شناختی در علوم اجتماعی تجزیه و تحلیل شده است.
کلیدواژگان: تبیین اولیه، تبیین نهایی، مکانیسم علی، مشکل جعبه سیاه، مشکل غلط اندازها، مشکل تورش متغیر نادیده گرفته شده، فردگرایی روش شناختی -
صفحه 103هدف این مقاله بررسی دیدگاه هربرت بلومر درباره روش شناسی تحقیقات کیفی است. او یکی از اندیشمندان برجسته مکتب شیکاگوست که اصطلاح «تعامل گرایی نمادی» را ابداع کرده است. او از روش کیفی طبیعت گرایانه طرف داری می کند که واکنشی است در برابر سیطره جامعه شناسی کارکردی- ساختاری و روش های کمی در علوم اجتماعی. دیدگاه او سبب شد رویکردی تفسیری در علوم اجتماعی تقویت و گسترش یابد. در کانون آثار بلومر، نوع رابطه روش های علوم طبیعی و اجتماعی قرار دارد. او به نقد روش شناسی اثبات گرا و کاربرد تکنیک های کمی در تحقیقات جامعه شناسی می پردازد. او روش های کمی را روش می نامد و استدلال می کند که استفاده از تحلیل متغیر معمولا، نقش اساسی فرایندهای تفسیری را در شکل گیری رفتار انسان نادیده می گیرد. سرانجام، انتقادات وارد بر دیدگاه بلومر نیز در این مقاله ارائه می شوند.
کلیدواژگان: تعامل گرایی نمادی، روش شناسی، روش تفسیری، مکتب شیکاگو، بلومر، طبیعت گرایی -
صفحه 123در این مقاله ابتدا، بحث مختصری درباره توسعه دانش مدیریت اسلامی و شرایط فنی و زمینه ای آن ارائه و این نتیجه حاصل شده است که در موقعیت کنونی، اکتشاف، استخراج و تحلیل داده ها و اطلاعات مرتبط، و استنتاج و استحصال دانش از آنها، مستلزم کاربست الگوها و روش های کیفی خاصی است. در این باره، فرایند چرخه ای تحلیل سارانتاکوس (1998)، به عنوان یک روش تحلیل کیفی و مشتمل بر سه مرحله تقلیل داده ها، سازماندهی و تفسیر، به طور مختصر معرفی شده است. در ادامه، نگارنده با عنایت به توانایی های ویژه این روش و نیز با نظر به مقتضیات زمینه ای توسعه دانش مدیریت اسلامی و بر اساس تجربه های خود در کاربست روش یادشده در پنج پژوهش، آن را به عنوان یک روش پژوهش کیفی که می تواند در مسیر توسعه دانش مدیریت اسلامی مفید باشد، به طور مستدل توسعه داده است. این روش که مشتمل بر چهار مرحله گردآوری اطلاعات، تقلیل احیاگرانه داده ها، سازماندهی و تحلیل اطلاعات، تفسیر و نتیجه گیری است، به طور کاربردی شرح و بسط داده شده است. در پایان نیز، یک نمونه پژوهش انجام شده با استفاده از این روش، مختصرا توصیف شده است.
کلیدواژگان: مدیریت اسلامی، مدیریت دانش، تحقیق کیفی، روش فرایند چرخه ای تحلیل -
صفحه 143هدف این نوشته آن است که با بررسی نظریه ها و مدل های روان شناسان اخلاق و پیوند زدن این مباحث با مفهوم «استعاره»، پیشنهادی کاربردی برای تقویت تفکر اخلاقی کودکان، از طریق بازی و ادبیات ارائه کند. ابتدا به بررسی الگوی پیاژه برای رشد اخلاقی کودک می پردازیم و سپس بحث را با بررسی آراء کولبرگ، از دیگر روان شناسانی که در قالب رویکرد شناختی، به این موضوع نگاه کرده است، دنبال می کنیم. در ادامه، با بیان برخی انتقادهای وارد بر این رویکرد، به بررسی آراء گیلیگن، از نظریه پردازان فمینیست، در باب نسبت رشد اخلاق و «روایت» می پردازیم. سپس با طرح نکاتی درباره تعریف مفهوم استعاره، به استعاره های مفهومی و غیر زبانی خواهیم پرداخت. هدف از این نکات آن است که بتوانیم «بازی»، به ویژه «بازی وانمودی» را به عنوان نوعی استعاره مفهومی تعمیم یافته تعریف کنیم. چنین تعریفی به ما اجازه می دهد که در چارچوب رویکرد روایت محور به اخلاق، به امکانات بالقوه ادبیات و بازی به عنوان یکی از مهم ترین سرچشمه های تقویت قوه اخلاقی کودکان بیشتر واقف شویم.
کلیدواژگان: روان شناسی اخلاق، رویکرد شناختی به رشد اخلاقی، رویکرد روایت محور به رشد اخلاقی، استعاره مفهومی، بازی -
صفحه 175
-
Page 7purpose of this paper is to introduce the most important principles of an Islamic sociology in the form of a paradigm compared with the working sociological paradigms in which human nature, social reality, social research goal and method and values in sociology are the most important elements. These principles are as follows:1) acceptance of innate attributes of humans, 2) rejection of social determinism and stressing on free-will, 3) mixing methodological individualism and holism, 4) emphasizing on human-God relationship, 5) emphasizing on divine laws as parts of social reality, 6) explaining social relations with regard to struggle and relying on some features such as kindness and mutual employing of others, 7) explanation and comprehension of the causes and meanings of behavior, criticizing social conditions and the purposes of social phenomena in term of their relation with God 8) distinguishing between experimental and meta-experimental levels in sociology as a discipline, 9) emphasizing on scientific method in the context of justification., in the experimental level 10) emphasizing on value-freedom in the experimental level.
-
Page 29Recent evaluation of the educational system of economics in Iran shows that different views have been presented in this regard. Lately, the view that got popular, is the segregating approach. This approach, which yet continues, believes that the lessons which are related to economics must be taught all together and the lessons that are related to Islamic Economics must be separated from these lessons and be taught as a whole. This paper criticizes this segregating approach and proves theoretically that this approach faces different philosophical, methodological and practical challenges. After that, it suggests a synthetic approach as a substitute for the segregating approach and shows that this approach has different theoretical merits. In this approach, Islamic economics is not confined to some special lessons but is widened considerably in a way to include conventional lessons, as well.
-
Page 51The formation of Islamic economics is one of the serious challenges of Islamic economy. Martyr Sadr thinks that there are two ways for settling this problem.1- If the fundamental principles of Islamic economy school have achieved, changes will take place in the field of economy.2- When Islamic economy school begins its activity in establishing the economic relations of society, objective economic events will happen. When economists analyze these events, economics will take from.Martyr Sadr selects another way to achieve this goal. The present article seeks to show that martyr sadr`s preference of another way is influerced by his view of the function and aim on economics.The article sheds light of this view and offers another way of giving form to Islamic economics.
-
Page 63Over the recent few decades we have observed a new wave of methodological attempts for the revival of the concept of causality, especially the mechanismic understanding of causation in social sciences. Many social scientists, despite their major differences in significant theoretical and methodological issues, have jointly laid an increasing emphasis on explaining phenomena through causal mechanisms. Despite the relatively voluminous literature on mechanismic understanding of causation, there are a number of questions about the meaning and application of causal mechanisms in social sciences. The present article is an attempt to offer a conceptual anatomy of the term of mechanism and demonstrate why scholars of social sciences, particularly sociologists who study macro-level phenomena crucially need to study causal mechanisms. In other words, attempts have been made to demonstrate how mechanisms can, to a great extent, solve the longstanding and enduring problems in sociological studies. Also the relationship between mechanismic understanding of causation with methodological individualism in social sciences have been analyzed.
-
Page 103The aim of this article is to examine Blumer's point of view related to methodology of qualitative research. He is one of the famous thinkers of Chicago School and the first to introduce the term of symbolic interactionism term. He advocates a qualitative methodology named naturalistic method. This his view was a reaction against the hegemony of functional-structutal sociology and quantative methods used in social sciences. His idea reinforces and expands interpretative approach to social sciences. Blumer's works focus on the relation between natural and social sciences. He also criticizes the positivistic approach and the use of quantative techniques in sociological research. He argues that quantative methods are not more than variable analysis and concludes that using variable analysis ignores the dominant role of the pracesses of interpreting human behaviour. Finally, Blumersideas have been criticized in this paper.
-
Page 123At the outset of this paper, the Islamic management’s knowledge development (IMKD) and it’s technical and contextual circumstance has been briefly discussed and it has been found that under the present circumstances exploration, drawing out, and analysis of relevant data and information, and extracting knowledge from them requires some particular qualitative research methods. Then the Cyclical Process of Analysis (CPA), as a qualitative research method, propounded by Sarantakos (1998), consists of data reduction, data organization, and interpretation. The author could, through reasoning, develope CPA as a qualitative research method that could be effective in the course of IMKD, taking into account its special capabilities, contextual condition and contingencies of IMKD, and making use of his experiences in utilizing the mentioned method in some researches. Consequently, a new applied version of CPA of four steps: data gathering, revival data reduction, data analysis and organization, interpretation and conclusion has been explained. Finally, a brief acconunt of a fulfilled research has been reported.
-
Page 143this paper the author suggests a practical way to strengthen the moral faculty of children by means of literature and play. Firstly, two examples of cognitive moral development approach, Piaget's and Kohlbergs, are briefly introduced and discussed. by considering some feminist's objections to this approach, the author reviews Gilligan's alternative, narrative/hermeneutic approach to moral development. then he defines metaphor, both conceptual and non-linguistic and concludes that play, especially pretend play, is a kind of extended conceptual metaphor. This definition can help us realize the potentiality of literature and play as two main sources of children`s moral development in the context of a narrative-based approach.