فهرست مطالب

Journal of Research Development in Nursing and Midwifery
Volume:6 Issue: 1, 2009

  • تاریخ انتشار: 1388/01/01
  • تعداد عناوین: 9
|
  • اعظم جعفری، معصومه سیاحی، فاطمه سیفی صفحات 1-6
    زمینه و هدف
    قاعدگی یکی از مراحل بسیار مهم در تکامل یک فرد مونث و یکی از مراحل بلوغ است زنان در این دوران در معرض مسائل جسمی و روانی متعددی مانند کم خونی، دل درد و کمر درد، تهوع، استفراغ،ترس و اضطراب هستند که هر کدام از این مسائل نوعی تهدید برای سلامت زنان است. هدف این مطالعه تعیین تاثیر ویتامین B1 بر عوارض دیسمنوره اولیه است.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی یک سو کور است. نمونه های این پژوهش از 90 نفر دانشجوی 18-22 ساله مبتلا به دیسمنوره شدید ساکن در خوابگاه دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد در سال 1385 انتخاب شدند،نمونه ها به طور تصادفی به دو گروه 45 نفری گروه درمان با ویتامین B1 وگروه دارونما تقسیم شدند. شدت درد طبق معیار چند بعدی گفتاری آندریش میلسوم که به 4 درجه صفر، یک، دو، سه، تقسیم بندی شده است، اندازه گیری شد. مشخصات قاعدگی توسط پرسشنامه ای که در اختیار واحدهای پژوهش قرار می گرفت بررسی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده با استفاده از آزمون آماری فریدمن و کای دو صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان دادکه عوارض دیسمنوره در گروه ویتامین B1 در مقایسه با گروه دارو نما از لحاظ آماری تفاوت معنی داری داشت (000/0>P).
    نتیجه گیری
    از آنجا که ویتامین B1 برای درمان دیسمنوره و عوارض همراه آن بسیار موثر است به عنوان دارویی موثر بدون عارضه جانبی برای درمان دیسمنوره اولیه و عوارض آن پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: دیسمنوره اولیه، ویتامین B1
  • الهام ایمانی، آرزو ایمانی صفحات 7-14
    زمینه و هدف
    شیوع اختلالات خواب در بین بیماران تحت درمان با همودیالیز سبب گردیده که اکثر این افراد ناچار به استفاده از داروهای خواب آور باشند و با وجود این نتایج مطلوب و مورد انتظار حاصل نمی گردد. درمانهای مکمل از جمله ماساژ، روشی غیر تهاجمی و بدون هزینه است که اثرات آرام بخش آن در درمان بسیاری از اختلالات ثابت گردیده است. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر ماساژ پاها بر وضعیت خواب بیماران تحت درمان با همودیالیز است.
    روش بررسی
    این مطالعه نیمه تجربی و از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن وضعیت خواب نمونه هایی که ویژگی واحدهای پژوهش را داشتند در شبهای قبل و بعد از انجام ماساژ مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه در بخشهای دیالیز بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1384 انجام گردید. نمونه گیری به صورت مبتنی بر هدف بود و سؤالات قبل از شروع مداخله و در پایان هفته اول، دوم، سوم و چهارم پس از شروع مداخله از بیماران پرسیده شد. مداخله به صورت ماساژ استروک پاها به مدت 10 دقیقه در زمان انجام همودیالیز، سه بار در هفته و در طول چهار هفته متوالی انجام گردید. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون آماری Q کوکران صورت گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که مدت زمانی که طول می کشد تا فرد به خواب برود یا پس از بیدار شدن از خواب، مجددا بخوابد، در شبهای پس از مداخله به طور معنی داری کاهش می یابد (001/0 P <) و با استفاده از آزمون آماری فریدمن مشخص گردید مدت خواب شبانه افزایش یافته و به طور کلی وضعیت خواب بیمار با تکرار مداخله در هر هفته نسبت به هفته قبل بهبود یافته است (001/0P <). اما ماساژ بر دفعات بیدار شدن از خواب در طول شب تاثیر معنی داری نداشته است(05/0 P <).
    نتیجه گیری
    با وجود اختلالات بسیار زیاد خواب در بین بیماران تحت درمان با همودیالیز می توان با استفاده از روش های کم هزینه و بی خطر مثل ماساژ پاها که آموزش آن به خانواده ها نیز بسیار ساده و ممکن می باشد، سبب بهبود وضعیت خواب در این بیماران گردید و موجبات راحتی و آرامش آنها را فراهم نمود.
    کلیدواژگان: اختلالات خواب، همودیالیز، درمانهای مکمل، ماساژ
  • سید عابدین حسینی، محمد تقی بادله، قنبر روحی، علی عباسی صفحات 15-21
    زمینه و هدف
    امروزه نتایج قسمت اعظم تحقیقات انجام گرفته در رشته های مختلف علوم پزشکی در جهان به زبان انگلیسی نوشته می شود و انتشار می یابد واز این کتابها و مقالات بی شمار متاسفانه فقط تعداد کمی در ایران به زبان فارسی ترجمه می شوند. این وضعیت به احتمال قریب به یقین حداقل در آینده نزدیک نیز بدین گونه خواهد بود، یعنی سلطه زبان انگلیسی بر قلمرو تحقیقات و انتشارات علمی، روز به روز بیشتر می شود، لذا با توجه به تاثیر عوامل مختلف بر یادگیری دانش زبان انگلیسی محقق را بر آن داشت تا تاثیر آزمون های مداوم از نوع بسته را بر میزان یادگیری زبان تخصصی دانشجویان رشته های پرستاری و مامایی اندازه گیری کند.
    روش بررسی
    این پژوهش، نیمه تجربی و جامعه پژوهش دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی و نمونه های پژوهش دانشجویان رشته های پرستاری و مامایی بوده اند که در زمان اجرای طرح درس زبان انگلیسی را انتخاب کرده بوده اند، در این مطالعه ابتدا از دانشجویان (یک کلاس پرستاری و یک کلاس مامایی) که درس زبان انگلیسی ESM را انتخاب کردند، تست استاندارد((CELT گرفته شد و افراد همگن (همگراه) انتخاب شدند و به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان گروه مورد (18نفر) و کلاس دیگر به عنوان گروه شاهد (18نفر) انتخاب شدند. سپس به منظور انجام پیش آزمون، آزمونی متناسب با کتاب ESM، طراحی شد و روی 20 نفر دانشجویی که تقریبا هم سطح با دانشجویان مورد آزمایش بوده اند مطالعه آزمایشی (PILOT) انجام شد، علاوه بر تعیین ضریب دشواری و ضریب سهولت سوالات، اعتبار سوالات با استفاده از فرمول آلفاکرونباخ، مشخص و استاندارد شد و با استفاده از این سوالات، پیش آزمون در دو گروه انجام شد. روش آموزش گروه شاهد به روش معمول بود وهیچ گونه امتحانی در طول دوره از آنها گرفته نشد ولی در گروه مورد در طول نیمسال آزمون از نوع کلوز (close) به صورت مستمر برگزار شده است. در انتهای پژوهش از دو گروه پس آزمون به عمل آمد، سپس با استفاده از آزمون آماری کولموگراف اسمیرنوف از نرمال بودن داده ها مطمئن ونتایج با استفاده از آزمون تی زوجی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    مقایسه بین دو گروه نشان داد که بین میانگین دانش زبان تخصصی دو گروه قبل از اجرای مطالعه تفاوت معنی داری وجود نداشت، اما با مقایسه میانگین دانش زبان تخصصی در دو گروه، قبل و بعد از انجام مطالعه نشان دهنده آن است که در گروه مورد با افزایش 5/97 درصدی و در گروه شاهد با افزایش 5/37 همراه بوده است و میزان یادگیری زبان تخصصی در گروه مورد با استفاده از آزمون های مداوم از نوع بسته نسبت به گروه شاهد تفاوت معنی داری دارد (0001/0P=).
    نتیجه گیری
    در مقایسه میانگین های میزان یادگیری زبان تخصصی در دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده شده است که خود نشان دهنده تاثیر آزمون های بسته بر میزان یادگیری زبان تخصصی است لذا پیشنهاد می شود در حین کلاسهای آموزش زبان عمومی و تخصصی برنامه های آزمون های مداوم به خصوص آزمونهای از نوع بسته اجرا شود.
    کلیدواژگان: آزمون مداوم، آزمون بسته، میزان یادگیری، زبان تخصصی
  • اکرم ثناگو، لیلا جویباری، زهرا شاهینی صفحات 22-30
    زمینه و هدف
    علی رغم اهمیت جایگاه مادران در سیستم مراقبتی، اطلاعات موجود در خصوص نیازهای آموزشی و مراقبتی مادران پس از زایمان و چگونگی اولویت این نیازها نزد مادران و کارکنان بهداشتی اندک است. هدف از این مقاله بررسی مقایسه ای دیدگاه مادران و کادر مراقبتی درباره اهمیت فعالیتهای مراقبتی بعد از زایمان است.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی، کلیه کادر مراقبتی بخش پس از زایمان شامل 16 نفر از تنها مرکز آموزشی درمانی تخصصی زنان شهر گرگان و سه برابر آن شامل 48 مادران از طریق نمونه گیری تصادفی در مطالعه شرکت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مورالز (1989) و برای تحلیل داده ها از آزمون کای اسکوئر و تی تست و من ویتنی استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد در ترتیب اولویت بندی نیازهای مراقبتی بعد از زایمان در بین مراقبان و مادران تفاوت چشمگیری وجود دارد. اکثر نیازها در حیطه های مختلف مراقبتی "آموزشی، جسمی و روانی اجتماعی" برای کادر مراقبتی نسبت به مادران با اهمیت تر بود (000/0P=). در بعد آموزشی در هر دو گروه کادر مراقبتی و مادران به یک میزان اهمیت قائل بودند.
    نتیجه گیری
    مراقبت بعد از زایمان، کادر مراقبتی، مادران، ادراک، دیدگاه پرستاران به دلیل تعداد زیاد بیمار و حجم کار و کمبود وقت، نمی توانند مادران را در مدت کوتاه اقامت در بیمارستان در تمام موارد لازم آموزش دهند. از آنجایی که مادران، مسئول مراقبت از خود و نوزاد می باشند، باید آن چیزی را آموزش ببینند که بیشتر بدان نیاز دارند. برای آموزش مؤثر بایستی در تعیین اولویت نیازهای آموزشی مادران را مشارکت فعال داد و آنچه که از نظر مادر نیاز به آموزش بیشتری دارد در اولویت قرار گیرد.
    کلیدواژگان: مراقبت بعد از زایمان، کادر مراقبتی، مادران، ادراک، دیدگاه
  • فاطمه سیفی، پوراندخت افشاری، نرجس سادات برقعی، زهرا سیفی صفحات 31-38
    زمینه و هدف
    یکی از عوامل مهم در تلفات جنین و کودکان سنین زیر یکسال تولد نوزادان نارس وکم وزن هنگام تولد می باشد. پژوهشگران معتقدند که عدم رعایت فاصله گذاری مناسب بین بارداری ها یکی از عوامل کم وزنی به هنگام تولد است.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی از نوع همگروهی می باشد. نمونه مورد بررسی در این مطالعه از خانمهای باردار که در طول اجرای تحقیق برای زایمان به بیمارستانهای آموزشی اهواز(رازی، امام، سینا) مراجعه نمودند 644 نفر بر اساس معیارهای انتخاب و حذف نمونه به صورت مبتنی بر هدف انتخاب شده، دردو گروه آزمون و گواه قرار گرفتند.گروه آزمون322 زن باردار با فاصله طولانی بین موالید(60ماه و بیشتر) باگروه گواه 322 زن باردار که فاصله مناسب بین موالید (59-25 ماه) داشتند از نظر قومیت، شهری و روستایی بودن، سن و شغل و تحصیلات مادر و همسر، تعداد حاملگی ها، کافی و ناکافی بودن مراقبتهای بارداری، شاخص توده بدنی مادر، وضعیت حاملگی (خواسته و ناخواسته)، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، مکان و زمان نمونه گیری یکسان سازی شده و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه و چک لیست مربوطه در دو گروه تکمیل گردید و پس از کد گذاری و ورود به کامپیوتر با استفاده از نرم افزار SPSS،EPIوآمار توصیفی و استنباطی تی، من ویت نی، مجذور کای و مقایسه نسبتها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    بررسی ارتباط فاصله گذاری طولانی بین تولدها با وزن هنگام تولد، نشان داد که در گروه خانمها با فاصله گذاری طولانی (60 ماه و بیشتر) 9/19 درصد نوزاد با وزن کم هنگام تولد که در مقایسه با فاصله متوسط (25-59 ماه) 7/8 درصد نوزاد با وزن کم هنگام تولد دیده شد (000/0P =). همچنین بر اساس یافته های ما چنین به نظر می رسد که با افزایش خطر تولد نوزاد کم وزن درفاصله گذاری متوسط در فواصل 2- 5/2 سال و 4-5 سال مواجه باشیم و در فاصله گذاری طولانی بیشتر از 5 سال نیز میزان وزن کم هنگام تولد افزایش می یابد به خصوص در فاصله120 ماه یا بیشتر از 10 سال افزایش محسوس دیده می شود.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های موجود در این تحقیق فاصله بیشتر از 60 ماه با خطر وزن کم هنگام تولد همراه است و به نظر می رسد کم خطرترین فاصله 36-48 ماه (3-4 سال) باشد. بنابراین نتایج حاصل از این مطالعه و مطالعات اخیر اهمیت رعایت فاصله گذاری مناسب بین تولدها را در افزایش وزن و ارتقای سطح سلامت نوزادان نشان می دهد.
    کلیدواژگان: حاملگی، فاصله بین موالید، عواقب، وزن کم هنگام تولد
  • غلامرضا وقاری، عباسعلی کشتکار، لادن شمالی، حمیده اصلانی، حبیبه مرادیان صفحات 39-46
    زمینه و هدف
    شیر مادر در 6 ماه اول زندگی تمامی نیازهای تغذیه ای کودک را تامین می نماید و در حفظ سلامتی آنان نقش بسزایی دارد و با توجه به اینکه میزان آگاهی اقشار مختلف جامعه یکسان نیست، این مطالعه با هدف بررسی میزان آگاهی معلمین مقطع ابتدایی در مورد اهمیت تغذیه با شیر در مدارس استان گلستان به اجراء در آمده است.
    روش بررسی
    مطالعه از نوع توصیفی – مقطعی است که تعداد 745 نفر به طریقه نمونه گیری خوشه ایو تصادفی ساده انتخاب گردیدند جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه ای که حاوی سئوالاتی در زمینه عوامل دموگرافیک و همچنین در زمینه آگاهی در مورد تغذیه مناسب در شش ماه اول زندگی بود به عمل آمد. آنالیز داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS و از تست آماری کای دو استفاده شده است.
    یافته ها
    53 درصد مرد و 47 درصد زن بوده که عمدتا در سنین 31-50 سال قرار داشتند. 6/81 درصد و 6/17 درصد معتقد بودند که بترتیب تغذیه انحصاری با شیر مادر و شیر مادر همراه با شیرهای دیگر بهترین ماده غدایی در 6 ماهه اول زندگی است.آگاهی در زمینه تغذیه انحصاری با شیر مادر در افراد با سطح سواد دیپلم (78 درصد) و بالای دیپلم (3/83 درصد) بود. همچنین این نسبت در مورد معلمان ترکمن 1/85 درصد و غیر ترکمن 2/80 درصد و در مردان 6/80 درصد و در زنان 6/82 درصد بود. اختلاف میزان آگاهی از نظر میزان سواد، قومیت و جنسیت معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    اگرچه معلمان از قشر با سواد جامعه می باشند، اما در زمینه مزایای تغدیه با شیر مادر آگاهی کافی ندارند و عوامل اجتماعی- اقتصادی در این امر موثر است. با توجه با اهمیت موضوع پیشنهاد می شود که بررسی های بیشتری در زمینه موانع تغذیه با شیر مادر به عمل آید.
    کلیدواژگان: شیر مادر، معلم، آگاهی، قومیت، استان گلستان
  • معصومه اکبربگلو، رقیه بایرامی صفحات 47-52
    زمینه و هدف
    به وجود آوردن محیطهای بالینی با کیفیت، مسئولیتی است که در آن دولتها، کارکنان، پرستاران و سازمان های پرستاری سهیم می باشند.انتقال دانشجویان از دانشکده های پرستاری به محیطهای بالینی برای بسیاری از پرستاران تازه فارغ التحصیل یک چالش محسوب می شود. آنها نیاز به یک محیط حمایتی برای تقویت و تثبیت دانش، قضاوت و همچنین گسترش مهارتهای بالینی خود دارند. لذا مطالعه حاضر جهت مشخص کردن کیفیت محیطهای بالینی به منظور حمایت دانشجویان تازه فارغ التحصیل پرستاری صورت گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بوده، حجم نمونه شامل 70 نفر از پرستاران طرحی تازه فارغ التحصیل در بخشهای مختلف بیمارستانهای شهید مدنی و قمربنی هاشم خوی بود. نمونه گیری به روش سرشماری انجام یافت. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ای که شامل پنج حیطه از خط مشی ها برای کیفیت محیط های بالینی می باشد، انجام گردید. روایی ابزار به روش روایی محتوایی و ترجمه، و پایایی ابزار به روش آلفای کرونباخ اجرا شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در کل میزان حمایت دریافتی در حد متوسط (61/7 ±34/66) بود. بین پنج حیطه از حمایتها تفاوت آماری معنی داری مشاهده شد (001/0> P) و بیشترین حمایت برای بهبود کیفیت و حمایت از دانشجویان از طرف "مدیریت پرستاری" بود و کمترین حمایتها که مانع بهبود کیفیت محیط های بالینی می شد شامل حیطه "حمایت سازمانی" و "کنترل حجم کاری اضافی" بود.
    نتیجه گیری
    محیط بالینی با کیفیت باعث می شود تا پرستاران تازه فارغ التحصیل دارای عملکردهای بهتر و مطمئن شده، آماده پرستاری شوند.
    کلیدواژگان: پرستار، حمایت پرستاری، محیط بالینی
  • اکرم ثناگو، زهرا محمدی، لیلا جویباری صفحات 53-61
    زمینه و هدف
    عوامل بیماری زای عفونی ممکن است از طریق آلودگی تجهیزات پزشکی و محیط های فیزیکی بیماران انتقال یابند. پژوهش حاضر به منظور تعیین رشد انواع میکروارگانیسم و میزان آنها به صورت کلونی در محیطهای فیزیکی بیماران و لوازم و تجهیزات در مرکز آموزشی درمانی دزیانی شهر گرگان طی سال های 1387-1384 اجرا شده است.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی گذشته نگر است. اطلاعات از طریق چک لیست از منابع موجود در بخش کنترل عفونت بیمارستانی دزیانی از 1384-1387 از روی برگه های آزمایش بایگانی شده به دست آمد. این نمونه ها از اتاقها و محیطهای فیزیکی بیماران و لوازم و تجهیزات در 4 سال گذشته گرفته شده بود. روش نمونه گیری به صورت سرشماری بر روی 620 برگه انجام شد. متغیرهایی از قبیل سال، محیطهای فیزیکی، سطوح نمونه گیری شده، تجهیزات، هوا، نوع میکروب رشد یافته و سایر مشخصات در چک لیست ثبت شد. اطلاعات وارد نرم افزار SPSS گردید و سپس با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از تعداد 620 نمونه، 7/47درصد (296 نمونه) از نظر رشد باکتری مثبت و رشد قارچها در 9/1 درصد موارد مثبت بوده است. 5/82 درصد نمونه های آشپزخانه، 2/52 درصد نمونه های زایشگاه، 7/51 درصد بخش نوزادان، 7/46 درصد بخش زنان،3/29 درصد نمونه های NICU و 6/13 درصد نمونه های اتاق عمل مثبت گزارش شدند. ارتباط بین رشد باکتری و نوع بخش معنادار بوده است (000/0P=). بیشترین فراوانی آلودگی قارچی به ترتیب مربوط به بخشهای نوزادان، زنان، NICU بوده است. ارتباط معنی داری بین نوع بخش و آلودگی قارچی یافت نشد(1/0P=). آلوده ترین نمونه ها "تخت بیمار ودستگاه ساکشن" بوده است. ارتباط فلور باکتریایی با وسایل معنی دار بوده است(000/0P=). بیشترین رشد باکتری استاف کواگولاز منفی بوده است.
    نتیجه گیری
    استفاده از وسایل ضد عفونی مناسب و اجرای آن به صورت استاندارد، تاسیس سیستم کنترل عفونت های بیمارستانی، کنترل مستمر عفونت ها، شناسایی میکروارگانیسمهای شایعتر و اجرای کشتهای مستمر از مهمترین راهکارهایی هستند که برای کنترل عفونت بایستی در بیمارستانها اجرا شوند.
    کلیدواژگان: عفونت بیمارستانی، کنترل عفونت، رشد میکروارگانیسم، تجهیزات و محیط فیزیکی بیمارستان
  • هاجر پاشا، ندا قاضی نژاد، عاطفه حسین زاده صفحات 62-68
    زمینه و هدف
    یکی از بزرگترین گرایشهای اخیر در مراقبتهای پزشکی استفاده از طب مکمل و جایگزین از جمله به کارگیری داروهای گیاهی است. رایحه درمانی یکی از روش های موثر غیر دارویی تسکین درد خصوصا دردهای زایمانی است و در بهبود نتایج لیبر و پیشرفت پروسه زایمان نقش بسزایی دارد. لذا بر آن شدیم تا با هدف ارزیابی رایحه درمانی بر روند زایمانی به مطالعه حاضربپردازیم.
    روش بررسی
    اطلاعات این بررسی با جستجوی مقالات متعدد از سال 2000 تا 2008 از سایت های مختلف اینترنت و کتاب گرد آوری و مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    ورود رایحه ها در بدن با آزاد سازی اندورفین و انکفالین همراه بود و سبب تسکین درد زایمان و همچنین کاهش و یا حتی عدم نیاز به تسکین درد، داروی اضافی و هزینه کمتر در مادران شد. میزان اثر بخشی رایحه درمانی با یا بدون ماساژ بر کاهش عوارض روحی روانی، رفع استرس و اضطراب لیبر بالا بود. استفاده از روغنهای ضروری در رایحه درمانی سبب آمادگی و پیشرفت لیبر، تسهیل سازی مکانیسم لیبر، عملکرد موثر رحمی، تقویت انقباضات رحمی در موارد اختلالات عملکردی لیبر، دیلاتاسیون سرویکس، ایجاد انرژی مثبت و کسب قدرت کافی برای زایمان در طی فاز فعال لیبر، نرم شدن پرینه، زایمان با پرینه سالم شد و سبب بهبود نتایج لیبر و زایمان، و افزایش درصد زایمان واژینال خود به خودی شد. بهبود نتایج نوزادی در استفاده از رایحه مشهود بود و اثرات زیانبار نوزادی وجود نداشت. پذیرش NICU برای نوزاد به طور معنی داری کاهش یافته بود و به علت کاهش اضطراب، اندوه و افسردگی مادران در پس از زایمان، توجهات مادر به نوزاد تسهیل و رفتاری های فعال بین والد و کودک افزایش یافته بود.
    نتیجه گیری
    نظر بر افزایش ترس از درد زایمان و همراهی آن با اثرات نامطلوب زایمانی و افزایش بی رویه سزارین و با توجه بهبود نتایج زایمانی برای مادران و نوزادان در استفاده از رایحه، شایسته است آن متخصصان و مراقبان بهداشتی بیشتر به آن توجه کنند تا ضمن کاهش آلام زنان، از نیاز آنان به استفاده از داروهای کاهنده درد و همچنین صرف هزینه های اضافی تحمیلی کاسته شود.
    کلیدواژگان: درد، زایمان، رایحه درمانی