فهرست مطالب

مجله علوم گیاهان زراعی ایران
سال چهلم شماره 1 (بهار 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/01/15
  • تعداد عناوین: 20
|
  • نقشه یابی ژن های اعاده کننده باروری (Rf) در برنج با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره
    لیلا بذرکار خطیبانی، ابوبکر جوهر علی، نادعلی باباییان، علی اکبر عبادی، سید کمال کاظمی تبار، پیمان زندی صفحه 1
    ارقام هیبرید حاصله از سیستم نرعقیمی WA حدود 90% تولید برنج هیبرید را در برمی گیرند. اکثر مطالعات نشان داده است که اعاده کنندگی باروری در این سیستم توسط دو ژن مستقل کنترل می شود. عدم اطلاع صحیح از ژنتیک ژن یا ژن های اعاده کننده باروری برای سیتوپلاسم نوع WA، هنوز آن را به صورت مسئله ای حل نشده باقی گذاشته است. برای شناسایی ژنهای اعاده کننده باروری (Rf)، جمعیت 2F حاصل از تلاقی IR58025A و IR42686R در مزرعه تحقیقاتی پرورش داده شد. برای اولین بار سه ژن کنترل کننده این صفت از طریق مدل اپیستازی غالب سه گانه با نسبت 63:1 (گیاهان بارور به عقیم) گزارش می شود. این سه ژن روی کروموزوم های 1، 7 و 10 با کمک نشانگرهای ریزماهواره (SSR) شناسایی شده اند. از 181 نشانگر SSR مورد استفاده در این مطالعه، 30 نشانگر، نوارهای متفاوتی بین والد نرعقیم (IR58025A) و والد بارور(IR42686R) نشان دادند. بقیه نشانگرها نوارهای مشابه بین والدین تولید نمودند و برخی از آنها نیز تکثیر نشدند. از 30 نشانگر حاصل، 5 نشانگر روی افراد نرعقیم F2الگوی باندی مشابه با لاین نرعقیم تولید نمودند و در جمعیت F2 مورد بررسی قرار گرفتند. نشانگرهای ریزماهواره RM443 و RM315 پیوسته با ژن 3Rf به ترتیب در فاصله 4/4 و 7/20 سانتی مورگان روی کروموزوم 1 قرار داشتند، در حالیکه RM6344 در فاصله نزدیک 6/6 سانتی مورگان نسبت به ژن 1Rf روی کروموزوم 7 قرار داشت. ژن سوم (2Rf) بین دو نشانگر RM258 و RM591 به ترتیب در فاصله ژنتیکی 4/4 و 22 سانتی مورگان روی کروموزوم 10 قرار داشت.
    کلیدواژگان: ریزماهواره (SSR)، _ نرعقیمی سیتوپلاسمی (CMS)، نقشه یابی، برنج، اعاده کننده باروری (Rf)
  • اعظم عباس نژاد، ناصر مجنون حسینی، رضا توکل افشاری، فرزاد شریف زاده صفحه 7
    افزایش سرعت جوانه زنی بذر اهمیت زیادی در بهبود استقرار گیاهچه ها و عملکرد گیاهان زراعی دارد. در همین راستا پژوهشی، در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج در سال های 1383 و 1384 انجام شد. این تحقیق در آزمایشگاه و مزرعه اجراء گردید. ابتدا به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ بر درصد و سرعت جوانه زنی بذر ارقام نخود زراعی (جم و کوروش) آزمایشی بصورت فاکتوریل 2×4×3 در قالب بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار با استفاده از محلول های پرایم پلی اتیلن گلایکول، نیترات پتاسیم و آب مقطر و طول دوره پرایمینگ صفر، 6، 12 و 24 ساعت انجام شد. نتایج نشان داد که تیمار پرایمینگ بر مؤلفه های جوانه زنی تاثیر معنی داری داشت (p<0.01) و اثر محلول اسموپرایم پلی اتیلن گلایکول بر این صفات بیشتر از نیترات پتاسیم بود. طول دوره پرایمینگ نیز بر این مؤلفه ها تاثیر معنی داری داشت و بیشترین آن مربوط به زمان 24 ساعت بود، ژنوتیپ های نخود نیز تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند. در شرایط مزرعه به منظور بررسی اثر دو تاریخ کاشت و پرایمینگ بذور بر عملکرد دانه و اجزای آن در ژنوتیپ های نخود آزمایش بصورت فاکتوریل 2×3×2 با 4 تکرار انجام شد. تاریخ های کاشت شامل 10 اسفند و 15 فروردین، تیمارهای پرایمینگ شامل اسمو پرایم (پلی اتیلن گلایکول)، هیدروپرایم (آب مقطر به مدت 24 ساعت (بر مبنای نتایج آزمایشگاه) به همراه شاهد (بدون پرایم) و دو ژنوتیپ نخود بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که صفات مورد بررسی تحت تاثیر تاریخ کاشت و نوع پرایم قرار گرفتند. تاثیر تاریخ کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه نخود معنی دار شد. مطالعه همبستگی صفات نیز نشان داد که عملکرد دانه با اجزای عملکرد رابطه مثبت داشت. بطور کلی، تاریخ کاشت زودتر با افزایش مدت مراحل رشد (فنولوژی) موجب افزایش عملکرد دانه و اجزاء آن در گیاه نخود زراعی گردید. همچنین، انتخاب پرایم مناسب با افزایش درصد و سرعت جوانه زنی بذر باعث تسریع در زمان رسیدگی و در نهایت عملکرد محصول گردید.
    کلیدواژگان: عملکرد دانه نخود، مؤلفه های جوانه زدن بذر، زمان پرایمینگ، تاریخ کاشت
  • سید محمدرضا احتشامی، مجید آقاعلیخانی، محمدرضا چایی چی، کاظم خاوازی صفحه 15
    اثر تلقیح بذر با ریزجانداران حل کننده فسفات بر رشد، عملکرد و جذب عناصر غذائی ذرت (Zea mays L. SC. 704) در یک آزمایش مزرعه ای مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق در ایستگاه تحقیقاتی مشکین آباد کرج به صورت کرت های خرد شده و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در سال زراعی 1384 اجرا گردید. تیمارهای آبیاری در سه سطح به عنوان عامل اصلی بر اساس 70، 100 و 130 میلی متر تبخیر تجمعی از سطح تشتک کلاس A و تیمارهای کود فسفره در پنج سطح شامل بدون کود، کود سوپر فسفات تریپل، قارچ میکوریزا Glomus intraradices (AM)، باکتری حل کننده فسفات Pseudomonas fluorescens (Pf) و مخلوطی از این دو ریزجاندار به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. تاثیر مثبت بر رشد گیاه، جذب عناصر غذائی، عملکرد و اجزای عملکرد دانه ذرت در تیمار تلقیح بذر با AM و Pf مشاهده شد. تلقیح بذر با AM+Pf تحت شرایط تنش کم آبی به طور معنی داری عملکرد دانه، اجزای عملکرد، شاخص برداشت، غلظت نیتروژن و فسفر دانه، میزان فسفر قابل دسترس خاک و درصد کلونیزه شدن ریشه را افزایش داد. اثر تلقیح بذر با AM نیز مشابه با تاثیر تلقیح بذر با AM+Pf بود. در برخی از صفات اندازه گیری شده تحت شرایط معمولی آبیاری (70 میلی متر تبخیر تجمعی از سطح تشتک کلاس A)، تیمار کود شیمیائی بالاتر از تیمار تلقیح بذر با AM+Pf بود، اما این اختلاف معنی دار نبود. در مقایسه با نتایج به دست آمده از تیمارهای تلقیح بذر با AM+Pf و AM، تیمار تلقیح بذر با Pf تاثیر ضعیفی داشت و حاکی از آن است که این ریزجاندار به منظور تاثیر قوی و مثبت نیاز به یک مکمل دارد. تمام ویژگی های اندازه گیری شده در تیمارهای تلقیح بذر با AM+Pf و AM تحت شرایط تنش کم آبی بالاتر از تیمارهای کود شیمیائی و بدون تلقیح بودند. بعلاوه ویژگی های مورد ارزیابی تیمار تلقیح بذر با AM+Pf تحت شرایط تنش شدید کم آبی به طور معنی داری پائین تر از شرایط معمولی آبیاری و شرایط متوسط تنش کم آبی بودند. بنابراین می توان چنین بیان کرد که این ریزجانداران به زمان بیشتری برای تثبیت و استقرار در خاک نیاز دارند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ریزجانداران حل کننده فسفات می توانند با افزایش رشد و جذب فسفر در ذرت، منجر به افزایش تحمل گیاه تحت شرایط تنش کم آبی گردند
    کلیدواژگان: تنش کم آبی، جذب عناصر غذائی، _ ذرت، فسفر، ریزجانداران حل کننده فسفات
  • خسرو محمدی، مجید آقاعلیخانی، سید علی محمد مدرس ثانوی صفحه 27
    به منظور بررسی اثر تراکم بوته و تاریخ کاشت بر عملکرد اقتصادی و درصد قند ذرت شیرین آزمایشی مزرعه ای در سال 1383 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تربیت مدرس واقع در غرب تهران به صورت آزمایش کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. در این تحقیق تاریخ کاشت ذرت در چهار سطح (یکم خرداد، بیستم خرداد، دهم تیر و سی ام تیر) به عنوان عامل اصلی و تراکم بوته در چهار سطح (45، 55، 65 و 75 هزار بوته در هکتار) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. عملکرد و اجزای عملکرد شامل تعداد ردیف دانه در بلال و تعداد دانه در ردیف، وزن دانه و صفات ظاهری بلال شامل تعداد بلال در بوته، طول بلال، قطر بلال، اندازه گیری شد. جمع بندی نتایج حاکی از آن است که عملکرد بلال ذرت شیرین در تاریخ کشت های مختلف متفاوت و بیشترین مقدار آن 5/32 تن در هکتار مربوط به تیمار کشت در تاریخ بیستم خرداد با تراکم 75000 بوته در هکتار بود. عملکرد بلال تحت تاثیر تراکم بوته نیز واقع شد. از نظر کیفیت بلال نیز تیمار مزبور به عنوان ترکیب برتر شناخته شد، زیرا درصد کل قند ها و درصد ساکارز خالص دانه این تیمار به ترتیب 96/6 و 97/4 درصد بود. به این ترتیب کشت ذرت شیرین در تاریخ بیستم خرداد با تولید 28 تن بلال در هکتار، حدود 6/22 درصد افزایش نسبت به کشت زود هنگام ایجاد کرده و افزایش تعداد بلال در واحد سطح در تراکم های بالاتر کاهش عملکرد تک بوته ای را جبران کرده است.
    کلیدواژگان: درصد قند، عملکرد اقتصادی بلال، ذرت شیرین، تراکم بوته، تاریخ کاشت
  • شهرزاد نوروزی، حسن محمد علیزاده، حمید رحیمیان مشهدی صفحه 37
    به منظور بررسی اثر نحوه پراکنش بذور یولاف وحشی (Avena ludoviciana)، خردل وحشی (Sinapis arvensis)، جودره (Hordeum spontaneum) و شلمی(Rapistrum rugosum) بر شکار پس از انتشار آنها، آزمایش مزرعه ای در تابستان 1386 در مزرعه جو زراعی (Hordeum vulgare) در منطقه مشهد اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. تیمارها شامل چهار گونه علف های هرز، سه نحوه پراکنش بذور و شش تاریخ نمونه برداری بود. میزان شکار بذور در میان گونه های مختلف تفاوت معنی داری داشت. نحوه پراکنش بذور بر شکار آنها اثر معنی دار داشت. برای هر چهار گونه، بیشترین شکار به تیمار پراکنش لکه ای و کمترین شکار به تیمار پراکنش تصادفی مربوط بود. اثر متقابل گونه علف هرز و نحوه پراکنش نیز معنی دار بود بطوریکه بیشترین و کمترین شکار، به ترتیب به بذور مجتمع خردل وحشی و بذور تصادفی جودره تعلق داشت. نتایج نشان دهنده آن است که در شرایطی که بذور هر یک از علف های هرز به صورت گروهی و لکه ای در مزرعه پراکنده هستند، امکان شکار آنها به وسیله شکارگران بیشتر بوده و در این حالت، شکار نقش موثرتری در مدیریت علف های هرز ایفا می کند.
    کلیدواژگان: مدیریت تلفیقی، بذر علف هرز، نحوه پراکنش، شکار پس از انتشار
  • نقی حسین زاده فشالمی، سید کمال کاظمی تبار، نادعلی باباییان جلودار، پیمان زمانی، مهرزاد الله قلی پور الله قلی پور صفحه 45
    به منظور بررسی روابط صفات مختلف با عملکرد، تعیین تنوع ژنتیکی و طبقه بندی ارقام، تعداد 100 ژنوتیپ برنج در قالب طرح لاتیس ساده 10×10 با 2 تکرار در مؤسسه تحقیقات برنج کشور- رشت در سال 1379 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر کلیه صفات اختلاف معنی دار در سطح احتمال 1 درصد وجود داشت. بیشترین و کمترین مقدار ضریب تغییرات ژنوتیپی و فنوتیپی به ترتیب متعلق به صفات طول خروج خوشه از غلاف و روز های تا 50 درصد گلدهی بود. صفات درصد آمیلوز و درجه حرارت ژلاتینی شدن دارای بیشترین و عملکرد دانه دارای کمترین وراثت پذیری عمومی بودند. صفات تعداد پنجه کل و بارور، تعداد دانه پر در خوشه، وزن تک بوته و درصد آمیلوز همبستگی مثبت و معنی دار با عملکرد دانه نشان دادند. نتایج حاصل از تجزیه علیت نشان داد که وزن تک بوته به دلیل دارا بودن اثرمستقیم زیاد و بالا بودن آثار غیرمستقیم سایر صفات از طریق این صفت می تواند به عنوان معیار گزینش جهت اصلاح و بهبود عملکرد معرفی گردد. در تجزیه عاملی شش عامل اصلی و مستقل به ترتیب تحت عناوین عامل مورفولوژی گیاه، شکل و اندازه دانه، عملکرد و اجزای آن، تعداد دانه، پرشدن دانه و ظهور خوشه بدست آمد که 6/79 درصد تنوع داده های کل بین ارقام را توجیه نمود. تجزیه خوشه ایبا استفاده از روش حداقل واریانس وارد، ژنوتیپ ها را در هفت گروه به ترتیب با 8، 27، 10، 5، 12، 9 و 29 ژنوتیپ طبقه بندی نمود.
    کلیدواژگان: تجزیه خوشه ای، برنج، تنوع ژنتیکی، روش های چند متغیره
  • مهدی فاضل نجف آبادی، محمدرضا بی همتا، حمیدرضا نیکخواه، سیدعلی پیغمبری صفحه 55
    با وجود محدودیتهای اقلیمی از جمله خشکی در ایران، لزوم شناسایی ژنوتیپ های مقاومتر و بکارگیری آنها در برنامه های اصلاحی ضروری به نظر می رسد. این پژوهش به منظور بررسی و ارزیابی تعدادی ژنوتیپ جو در دو شرایط تنش خشکی و بدون تنش و بررسی مهمترین صفات تاثیر گذار بر عملکرد آنها به صورت دو آزمایش مجزا انجام گردید. نتایج نشان داد که در مورد کلیه صفات، بین ژنوتیپ ها و شرایط رطوبتی تفاوتهای معنی داری وجود دارد. بیشترین همبستگی عملکرد در هر دو محیط با صفت وزن زی توده بود. با استفاده از تجزیه رگرسیون گام به گام چهار صفت در محیط تنش و هفت صفت در محیط نرمال دارای اثرات معنی داری بر عملکرد بوته بودند. با توجه به متفاوت بودن تعداد این صفات در دو محیط می توان چنین نتیجه گرفت که پارامترهای زیادی در تشکیل عملکرد گیاه نقش داشته و برآیند آنها در نهایت به صورت عملکرد بوته قابل اندازه گیری است. در حالت غیر تنش ژنوتیپ های زودگل تر، دارای تعداد سنبله های بیشتر و بزرگتر و بوته های بزرگتر، عملکرد بهتری خواهند داشت. با وجود محدودیت آبی در این دوره نیز، محدودیت این صفات تعیین کننده عملکرد خواهد بود بنابراین برای اصلاح عملکرد در شرایط تنش می توان از طریق صفات وزن صد دانه، تاریخ رسیدن، ارتفاع بوته، وزن سنبله اصلی و وزن زی توده اقدام نمود. البته گیاهان بزرگتر و دارای سنبله های بیشتر و سنگین تر که زودرس نیز باشند، می توانند هم در شرایط بدون تنش و هم در شرایط دارای تنش ملایم برتری داشته باشند.
    کلیدواژگان: جو، صفات مورفولوژیک، تنش خشکی، تجزیه مسیر
  • امید لطفی فر، غلامعلی اکبری، امیرحسین شیرانی راد، سید احمد سادات نوری، سمانه متقی صفحه 65
    جهت تعیین تاثیر فصل کاشت بر بنیه بذر و برخی شاخص های مرتبط با جوانه زنی در 12رقم پر محصول کلزا بهاره، آزمایشی در سال های 85-84 انجام شد. در سال نخست که در مزرعه انجام گرفت، 12رقم کلزا بهاره در مزرعه تحقیقاتی موسسه اصلاح و تهیه نهال، در دو فصل پاییز و بهار کشت شدند و در سال دوم و با استفاده از آزمون جوانه زنی استاندارد، بذرهای حاصل از سال نخست به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی تحت شرایط استاندارد قرار گرفتند تا توان رشد آنها در اتاقک رشد مورد بررسی قرار گیرد. در نهایت مشخص شد بذرهای حاصل از دو فصل، از لحاظ صفات وزن هزار دانه، درصد جوانه زنی، طول ریشه اولیه و ساقه اولیه، شاخص بنیه گیاهچه، تعداد گیاهچه های عادی و غیر عادی، متوسط جوانه زنی روزانه و سرعت جوانه زنی روزانه به طور معنی دار تفاوت داشتند. همچنین اثر رقم بر شاخص های وزن هزار دانه، درصد جوانه زنی، طول ریشه اولیه و ساقه اولیه و گیاهچه، شاخص بنیه گیاهچه، تعداد گیاهچه های عادی و غیر عادی، متوسط جوانه زنی روزانه و سرعت جوانه زنی روزانه معنی دار بود. بذرهای تولیدی از کشت پاییزه از نظر درصد جوانه زنی، شاخص بنیه گیاهچه و سایر شاخص های مهم در بنیه بذر نسبت به بذرهای تولیدی از کشت بهاره برتری داشتند. در بین ارقام نیز رقم RG405/02 با داشتن وزن هزار دانه بالا توانست از نظر بسیاری از شاخص های اندازه گیری شده نسبت به سایر رقم ها برتری داشته باشد. در این آزمون مشخص شد که صفت کاهش وزن بذر در طی جوانه زنی می تواند به عنوان یک شاخص جهت تعیین بنیه بذر استفاده گردد.
    کلیدواژگان: درصد جوانه زنی، فصل کاشت، بنیه بذر، شاخص بنیه گیاهچه، کلزا
  • فاطمه دستاران ممقانی، رضا توکل افشاری صفحه 77
    به منظور مطالعه خواب بذر، دوره پس رسی و مقاومت به جوانه زنی قبل از برداشت در جو تعداد 57 ژنوتیپ هلندی (مخلوطی از ژنوتیپ های جو دو و شش ردیفه) به همراه دو رقم شاهد ایرانی گرگان و والفجر در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در دو تکرار در سال 1383 کشت گردید. صفات تاریخ خوشه دهی، گلدهی و مرحله رشدی زادکس 92 در طی فصل رشد یادداشت برداری شدند و در مرحله رشدی زادکس 92 خوشه ها جمع آوری شدند. آزمون خواب بذر در شرایط حرارتی c? 20 سانتیگراد و در 3 تکرار انجام گردید و درصد جوانه زنی و خواب بذر اندازه گیری شد. از بین 57 ژنوتیپ، 36 ژنوتیپ، به همراه دو رقم شاهد درصد جوانه زنی پایینی داشتند که نشان دهنده سطح خواب بالا می باشد. برای تعیین طول مدت خواب در بذر، آزمون دوره پس رسیدگی به مدت پنج هفته بر روی ژنوتیپ های خواب و ارقام شاهد در 3 تکرار انجام شد. اغلب ژنوتیپ ها در همان هفته اول در حدود 90 % جوانه زنی داشتند که این نشانگر خواب سطحی این ژنوتیپ ها می باشد و تعدادی از ژنوتیپ ها و ارقام شاهد نیز با گذشت زمان در طول 5 هفته و به تدریج خواب خود را از دست دادند. ارزیابی جوانه زنی روی خوشه نیز به دو روش نمره جوانه زنی (Sprouting Score) و شاخص جوانه زنی (Sprouting Index) اندازه گیری شد. در هر دو روش ژنوتیپ های با سطوح بالای خواب بذر نسبت به جوانه سزنی روی خوشه مقاومت بالائی نشان دادند.
    کلیدواژگان: جو، خواب بذر، جوانه زنی قبل از برداشت، آ، دوره پس رسیدگی
  • ارزیابی تنوع، ارتباط صفات و تعیین فاصله ژنتیکی در جمعیت های فسکیوی بلند ((Festuca arundinacea
    محمد مهدی مجیدی، آقافخر میرلوحی، رضا محمدی صفحه 89
    به منظور تعیین میزان و الگوی تنوع ژنتیکی در ژرم پلاسم گیاه فسکیوی بلند، 38 اکوتیپ داخلی و خارجی (25 نمونه از ایران، 11 نمونه از مجارستان و دو نمونه از آمریکا و لهستان) جمع آوری یا تهیه شد. بذور این اکوتیپ ها ابتدا در گلخانه جوانه دار شده و نشاءها پس از 3 ماه به مزرعه منتقل شدند. عملکرد و صفات مورفولوژیک در یک طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دادکه از لحاظ کلیه صفات بین اکوتیپ های مورد مطالعه اختلاف آماری معنی دار وجود داشت. ضرایب تنوع ژنتیکی صفات از 66/5 برای صفت روز تا گرده افشانی تا 7/57 برای عملکرد علوفه متغیر بود که حاکی از وجود تنوع ژنتیکی گسترده در ژرم پلاسم این گیاه می باشد. صفات روز تا گرده افشانی، روز تا خوشه دهی و ارتفاع بوته بیشترین و قطر یقه و عرض برگ پرچم دارای کمترین وراثت پذیری عمومی بودند. همبستگی عملکرد علوفه با صفات روز تا ظهور خوشه و روز تا گرده افشانی منفی و با صفات ارتفاع بوته، تعداد ساقه و قطر یقه مثبت بود. همچنین صفات روز تا ظهور خوشه و روز تا گرده افشانی با تعداد ساقه و ارتفاع همبستگی منفی و معنی داری داشتندکه نشان می دهد اکوتیپ های زودرس تر تعداد ساقه و ارتفاع بیشتری دارند و تاخیر در گلدهی باعث کاهش این صفات و در نتیجه کاهش عملکرد می گردد. تجزیه کلاستر توانست اکوتیپ ها را به لحاظ منشاء جغرافیای دور، تاریخ بلوغ و عملکرد از همدیگر متمایز کندکه نشانگر تاثیرگذاری تفاوت های اقلیمی و اکولوژیکی بر روند تکامل در مناطق مختلف می باشد. تنوع و فاصله ژنتیکی بالا برای اکثر صفات مورد بررسی، کارایی بالای روش های اصلاحی را در بهبود این صفات و صفات مرتبط با آنها نوید می دهد. همچنین اکوتیپ های دارای فاصله ژنتیکی زیاد می توانند در پروژه های اصلاحی بعدی نظیر انتخاب برای ایجاد واریته ترکیبی و نیز تشکیل جوامع نقشه یابی مورد استفاده قرار گیرند.
    کلیدواژگان: تجزیه کلاستر، تنوع ژنتیکی، فسکیوی بلند، آ، همبستگی صفات
  • عبدالرضا لیاقت، محمدرضا چایی چی، سید محمد باقر حسینی صفحه 99
    به منظور بررسی تاثیر برداشت تاخیری، تراکم بوته و شدت برداشت بر روی عملکرد علوفه کل و قابل دسترس و برخی ویژگی های رویشی یونجه یکساله Medicago scutellata آزمایشی بصورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران واقع در کرج در سال 1384 انجام شد. در این آزمایش زمان آغاز برداشت در کرت اصلی قرار گرفت که شامل دو سطح برداشت مستمر (40 روز پس از کاشت و در زمان استقرار یونجه یکساله) و برداشت تاخیری (برداشت پس از گذشت 14 روز تاخیر نسبت به سیستم برداشت مستمر) بود. عامل فرعی اول تراکم بوته در سه سطح 25، 75 و 225 بوته در مترمربع و عامل فرعی دوم شدت برداشت در سه سطح برداشت از ارتفاع 2، 4 و 8 سانتیمتری از سطح زمین در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد میزان کل علوفه برداشت شده در دو سیستم برداشت تاخیری و مستمر تفاوت معنی داری با هم دارند، بطوریکه میزان کل علوفه خشک تولیدی در سیستم برداشت مستمر 6/3624 کیلوگرم در هکتار (حدود 29 درصد بیشتر از برداشت تاخیری) بود. در این آزمایش با افزایش تراکم بوته میزان کل علوفه تولیدی بیشتر شد. بهترین ارتفاع برداشت از سطح زمین ارتفاع 4 سانتیمتری بود. با افزایش تراکم و کاهش ارتفاع برداشت (افزایش شدت برداشت)، با توجه به کاهش تعداد ساقه، ارتفاع بوته و تعداد گره در گیاه از قدرت تولید علوفه کاسته شد. با توجه به نتایج این تحقیق چنین به نظر می رسد که اگر هدف کشت صرفا تولید علوفه باشد، می بایست مراتع را با تراکم بالا (225 بوته در مترمربع) کشت نمود و از ارتفاع 4 سانتیمتری به روش مستمر 40 روز بعد از کاشت) برداشت نمود تا به حداکثر عملکرد علوفه دست یافت.
    کلیدواژگان: زمان برداشت، تراکم بوته، شدت برداشت، یکساله، تولید علوفه
  • امیر یزدان سپاس، ساسان کشاورز، آرش کبریایی، شهرام رفیعی پور، غلامرضا امین زاده، احمدرضا کوچکی، مهرداد چایچی، توحید نجفی میرک صفحه 109
    به منظور مطالعه میزان تحمل ژنوتیپ ها نسبت به تنش خشکی آخر فصل، 20 ژنوتیپ امیدبخش گندم نان زمستانه و بینابین در سال زراعی 81-1380 از لحاظ چهار صفت عملکرد دانه (YLD)، شاخص برداشت (HI)، تعداد دانه در سنبله (GNS) و وزن هزار دانه (TKW) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در کرج، اردبیل، اراک و همدان تحت دو شرایط آبیاری نرمال و قطع آبیاری پس از مرحله گلدهی مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج تجزیه واریانس مرکب تیمار آبیاری، ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × مکان تاثیر معنی داری برروی عملکرد دانه، شاخص برداشت، تعداد دانه در سنبله و وزن هزاردانه داشتند. مقایسه ژنوتیپ ها با استفاده از شاخص های TOL، SSI، MP، GMP و STI نشان داد که ژنوتیپ شماره 20(1-27-6275/Cf1770/5/Gds/4/Anza/3/Pi/Nar//Hys) از لحاظ عملکرد دانه مطلوب تر و متحمل تر از بقیه ژنوتیپ ها می باشد. در صفت شاخص برداشت ژنوتیپ شماره 13(Darunk)، و در صفت تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه هم ژنوتیپ شماره 6 (1-60-1//Emu”s”/Tjb84/3/1-12638) نسبت به سایر ژنوتیپ ها وضعیت بهتری داشته و در شرایط تنش متحمل تر بودند. نتیجه گیری کلی از بررسی شاخص ها نیز موید برتری شاخص های MP، STI و GMP در مقایسه با دو شاخص TOL و SSI بود زیراکه سه شاخص یادشده فوق تقریبا در تمامی صفات قادر به گزینش ژنوتیپ هایی شدند که علاوه بر متحمل بودن در شرایط تنش از میانگین عملکرد مطلوبی نیز برخوردار بودند.
    کلیدواژگان: حساسیت، _ تجزیه واریانس مرکب، تنش خشکی، شاخصهای تحمل، گندم نان
  • روح الله امینی، ناصرمجنون حسینی، حمید رحیمیان مشهدی، داریوش مظاهری، حسن محمدعلیزاده صفحه 121
    علف های هرز یکی از مشکلات مهم در تولید لوبیا قرمز می باشند که باعث کاهش کمی و کیفی این محصول می گردد. آزمایشی در سال 1385 در مزرعه پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران جهت ارزیابی قدرت رقابتی ارقام مختلف لوبیا قرمز با تاج خروس ریشه قرمز انجام گرفت. در این آزمایش 5 سطح تراکم صفر، 4، 8، 16 و 32 بوته تاج خروس در متر مربع با 3 رقم لوبیا قرمز شامل دو رقم بوته ای اختر و لاین D81083 و یک رقم نیمه رونده صیاد به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. در این آزمایش تاثیر تراکم تاج خروس بر روی شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، عملکرد دانه و بیولوژیک لوبیا مورد ارزیابی قرارگرفت. نتایج نشان داد که در تراکم 32 بوته تاج خروس در مترمربع، رقم صیاد و لاین D81083 به ترتیب بیشترین و کمترین شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول را داشتند. عملکرد دانه و بیولوژیک ارقام لوبیا قرمز با هم تفاوت معنی دار داشتند و لاین D81083 کمترین میزان عملکرد دانه و بیولوژیک را تولید کرد. تراکم 32 بوته تاج خروس در متر مربع عملکرد دانه ارقام صیاد، اختر و لاین D81083 را به ترتیب حدود 42، 57 و 72 درصد کاهش داد. عملکرد دانه ارقام لوبیا قرمز نسبت به عملکرد بیولوژیک بیشتر تحت تاثیر افزایش تراکم علف هرز تاج خروس قرار گرفت و افت عملکرد دانه شدیدتر از افت عملکرد بیولوژیک بود. بر اساس ضرایب مدل افت عملکرد (a و m)، در بین ارقام لوبیا قرمز، رقم صیاد بیشترین و لاین D81083کمترین قدرت رقابت را با تاج خروس داشت. لاین D81083 حداکثر افت عملکرد دانه و بیولوژیک را داشت. همچنین رقم صیاد و لاین D81083 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر روی بیومس و شاخص سطح برگ تاج خروس داشتند که بیانگر توانایی رقابت بیشتر رقم صیاد با تاج خروس است.
    کلیدواژگان: شاخص سطح برگ، عملکرد دانه و بیولوژیک، سرعت رشد گیاه، _ توان رقابتی، تاج خروس، لوبیا قرمز، مدل افت عملکرد
  • سیدمحمود پورموسوی، محمد گلوی، جهانفر دانشیان، احمد قنبری، نصرالله بصیرانی، پریسا جنوبی صفحه 133
    به منظور بررسی اثر استفاده از کود دامی در شرایط تنش خشکی، بر عملکرد کمی و کیفی سویا، آزمایشی در سال 1383 در مرکز تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر اجرا گردید. در این آزمایش از طرح کرتهای یک بار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی استفاده شد. تیمارهای آبیاری به عنوان عامل اصلی در سه سطح قرار گرفتند که شامل آبیاری پس از 50، 100 و 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A بودند. تیمار کود دامی نیز به عنوان عامل فرعی و در چهار مقدار صفر، 15، 30 و 45 تن در هکتار در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش معنی دار ارتفاع بوته، تعداد گره، طول میانگره، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته و وزن هزار دانه شد. استفاده از کود دامی سبب افزایش معنی دار صفات مذبور در گیاه گردید. با افزایش فواصل آبیاری عملکرد کل کاهش معنی داری یافت. حداکثر عملکرد دانه به تیمار آبیاری کامل با 2511 کیلوگرم در هکتار تعلق داشت. میزان کاهش عملکرد دانه در تنش ملایم و شدید به ترتیب برابر 22 و 39 درصد بود. با افزایش کود دامی عملکرد افزایش یافت، به طوری که حداکثر عملکرد دانه با مصرف 45 تن کود دامی در هکتار به میزان 2243 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. با افزایش دور آبیاری مقدار روغن دانه کاهش و میزان پروتئین دانه افزایش یافت. مقادیر مختلف کود دامی تنها توانست باعث تفاوت معنی دار در مقدار پروتئین دانه شود و بر روی میزان روغن دانه تاثیر محسوسی نداشت، به نحوی که بیشترین مقدار کود دامی باعث کاهش مقدار پروتئین دانه (21/36%) شد.
    کلیدواژگان: عملکرد کمی و کیفی، کود دامی، تنش خشکی، آ، سویا
  • محمد مهدی مرتضویان، محمدرضا بی همتا، عباسعلی زالی، علیرضا طالعی، رجب چوگان صفحه 147
    در راستای بررسی اثرمتقابل ژنوتیپ×محیط و تعیین الگوهای سازگاری عمومی و خصوصی عملکرد هیبریدهای ذرت دانه ای، از روش امی (تجزیه اثرات اصلی جمع پذیر و اثر متقابل ضرب پذیر) استفاده شد. در این تحقیق 12 هیبرید دیررس و متوسط رس ذرت در 24 محیط شامل دو سال و 12 مکان مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش در 2 سال زراعی 1381 و 1382 و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. براساس نتایج بدست آمده از تجزیه واریانس های ساده و مرکب تفاوت های معنی داری بین کلیه ژنوتیپ ها مشاهده شد. براساس تجزیه امی مشخص شد که اثرات تیمار، مدل، ژنوتیپ، محیط و اثر متقابل ژنوتیپ × محیط بسیار معنی دار هستند و چهار مولفه اول در مجموع بیش از 80% از مجموع مربعات اثر متقابل را بیان نمودند. بر مبنای بای پلات اجزاء ژنوتیپ، مکان و محیطی اولین مولفه اصلی اثر متقابل و میانگین های عملکرد ژنوتیپ ها، محیط ها و مکانها و همچنین نتایج تجزیه خوشه ایارزشهای ژنوتیپی و محیطی نتیجه گیری شد که Sc 76 با دارا بودن کمترین IPC1 پایدارترین واکنش را دارد. گروهبندی ژنوتیپ ها بر اساس آماره های پایداری مدل AMMI4 (SIP4، EV4 و AMGE4) تایید کننده نتیجه فوق بود، تجزیه الگوی واکنش ژنوتیپی بر اساس دو مولفه اول معنی دار مدل، نیز Sc 76 را به عنوان پایدارترین رقم جهت گزینش و یا ورود به برنامه های اصلاحی متمایز کرد. لذا بر مبنای نتایج این پژوهش سینگل کراس های 725 و 726 به ترتیب با عملکردهای 93/11 و 84/11 تن در هکتار و واکنش پایدار در همه محیط ها به عنوان ارقام مناسب پایدار برای توصیه به زارعین و یا ورود به برنامه های اصلاحی معرفی می شوند.
    کلیدواژگان: هیبریدهای دیررس و متوسط رس، آ، پایداری عملکرد، ذرت دانه ای، تجزیه الگوی پراکنش ژنوتیپی
  • نادعلی باقری، نادعلی باباییان جلودار، اسماعیل حسن نتاج صفحه 161
    اثر ترکیب پذیری عمومی و خصوصی و نحوه عمل ژن ها برای صفات عملکرد و اجزای عملکرد در پنج ژنوتیپ برنج با استفاده از طرح تلاقی دای آلل یکطرفه مورد مطالعه قرار گرفت. ژنوتیپ های برنج شامل حسنی، دیلمانی، شصتک محمدی، سنگ طارم و دائی شصتک می باشند. بذر 10 هیبرید نسل F1 به همراه پنج والد آنها در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در بهار سال 1384 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری کشت گردید. نتایج نشان داد که بین ترکیب پذیری عمومی و خصوصی ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات مورد مطالعه اختلاف معنی داری وجود دارد، این مطلب بدین معنی است که هر دو نوع اثر ژن (افزایشی و غیر افزایشی) در توارث این صفات وجود دارد. همچنین با برآورد نسبت واریانس GCA به SCA مشخص شد که در توارث صفات ارتفاع بوته، عرض برگ پرچم، تعداد خوشچه اولیه و ثانویه و تعداد دانه پر در خوشه سهم واریانس افزایشی بیشتر بود، بنابراین گزینش بر اساس این صفات موفقیت آمیز خواهد بود. اما در توارث صفات تعداد پنجه، طول برگ پرچم، طول خوشه، طول و عرض شلتوک، وزن هزار دانه و عملکرد بوته واریانس غیرافزایشی ژن ها نقش بیشتری داشته و توارث پذیری خصوصی کمتری دارند. بنابراین این صفات صرفا در رابطه با تولید واریته هیبرید و استفاده از پدیده هتروزیس می توانند مهم باشند. بررسی ترکیب پذیری عمومی والدین نشان داد که رقم دائی شصتک بهترین ترکیب شونده عمومی برای عملکرد بوته می باشد.
    کلیدواژگان: عمل ژن، تلاقی دای آلل، برنج، آ، قابلیت ترکیب پذیری
  • احمد احمدیان، احمد قنبری، محمد گلوی صفحه 173
    کود دامی ضمن تامین عناصر مورد نیاز گیاه با افزایش ظرفیت نگهداری آب در خاک باعث افزایش رشد، عملکرد، کیفیت و میزان اسانس در گیاهان دارویی می شود. به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی و مصرف کود دامی بر عملکرد و اجزاء آن، میزان اسانس و شاخصهای شیمیایی اسانس گیاه دارویی زیره سبز، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 83-82 در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی زهک- زابل در چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل دفعات آبیاری در سه سطح (2، 3 و 4 بار آبیاری) و کود دامی در دو سطح (مصرف و عدم مصرف 20 تن در هکتار کود گاوی پوسیده) بود. مقایسه میانگین داده ها نشان داد صفات تعداد چتر در بوته، تعداد بذر در گیاه، وزن هزار دانه، عملکردهای بیولوژیک، کاه و دانه به طور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای آبیاری واقع شدند. عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه در اثر استفاده از کود دامی حدود 15 درصد افزایش یافت. بیشترین عملکرد دانه و بیولوژیک در تیمار سه بار آبیاری با مصرف کود دامی بدست آمد. نتایج نشان داد در صورت استفاده از کود دامی میتوان از دفعات آبیاری کاست و عملکرد مناسب را بدست آورد. کوددامی و تنش خشکی باعث افزایش درصد اسانس و میزان شاخصهای شیمیایی آن شد. بیشترین میزان کومینآلدهید و پاراسیمن و کمترین میزان بتاپینن، گاماترپینن و آلفاپینن در تیمار سهبار آبیاری با مصرف کود دامی بدست آمد. نتایج آزمایش، حاکی از وجود رابطه بین غلظت ترکیبات اصلی اسانس زیره سبز تحت شرایط تنش رطوبت و عناصر غذایی خاک میباشد.
    کلیدواژگان: شاخص های شیمیایی اسانس، زیره سبز، آ، کود دامی، آبیاری
  • علی احمدی_عادل سی و سه مرده_کاظم پوستینی_محمد اسمعیل پورجهرمی صفحه 181
    کشور ایران با توجه به اقلیم نیمه خشکی که دارد، به طور گسترده ای متاثر از تنش خشکی می باشد. به منظور تعیین روابط احتمالی بین سرعت و مدت پر شدن دانه، انتقال مجدد و عملکرد در شرایط تنش و عدم تنش رطوبتی، تعداد 11 رقم گندم آبی و دیم با پتانسیل عملکرد و مقاومت به خشکی متفاوت طی سه سال زراعی (81-1379) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گریزه سنندج مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش، بصورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی شامل دو فاکتور رژیم آبیاری به عنوان فاکتور اصلی (آبیاری و عدم آبیاری) و ارقام گندم به عنوان فاکتور فرعی (الوند، کراس شاهی، مهدوی، m-75-7، طوس، بک کراس روشن، گلینسون، سبلان، آذر2، آگوستا- سفید و سرداری) در چهار تکرار اجرا گردیدند. در شرایط آبی ارقام مهدوی، الوند و بک کراس روشن یشترین و ارقام سبلان، سرداری و آگوستا سفید کمترین میانگین عملکرد سه ساله را داشتند. با این وجود، ارقام مهدوی و الوند کمترین میزان عملکرد و بیشترین درصد کاهش عملکرد در شرایط تنش را نیز به خود اختصاص دادند. براساس شاخص حساسیت به تنش(SSI)، ارقام سرداری، آگوستا-سفید، آذر2 و سبلان که دارای SSI کمتر بودند به عنوان ارقام مقاوم و ارقام الوند، کراس شاهی و مهدوی کهSSI بیشتری داشتند به عنوان ارقام حساس به خشکی در نظر گرفته شدند. به طور کلی تنش خشکی میزان انتقال مجدد مواد فتوسنتزی کاهش داد اما کارایی انتقال مجدد را افزایش داد. در شرایط تنش خشکی، ارقام مقاوم آگوستا-سفید، سرداری و سبلان، بیشترین میزان و کارایی انتقال مجدد را به خود اختصاص دادند. سرعت رشد دانه در تیمار آبی بیشتر از تنش خشکی بود. در کل ارقام قاوم در راحل اولیه توسعه دانه، سرعت رشد بیشتری در مقایسه با ارقام حساس داشتند. در شرایط تنش رقم آگوستا- سفید (مقاوم) دارای بیشترین سرعت رشد دانه در دو هفته دوم و بیشترین انتقال مجدد بود، در حالیکه رقم کراس شاهی (حساس) کمترین سرعت رشد دانه و انتقال مجدد ماده خشک را از ساقه در بین 11 رقم گندم مورد بررسی دارا بود. طول دوره پرشدن دانه نیز تحت تاثیر تنش خشکی از 42 روز به 28 روز کاهش یافت.
    کلیدواژگان: گندم، _ سرعت و مدت پر شدن دانه، رقم، تنش خشکی، انتقال مجدد
  • افشین توکلی، علی احمدی، هوشنگ علیزاده صفحه 197
    تنش خشکی یکی از عوامل اصلی کاهش تولید محصولات زراعی است و مطالعه صفات فیزیولوژیک مرتبط با تحمل تنش خشکی و صفات مرتبط با تعیین عملکرد در این شرایط می تواند به شناخت راهکارهای برای انتخاب ارقام متحمل و افزایش عملکرد گیاهان زراعی کمک کند. به همین منظور یک آزمایش گلخانه ای و یک آزمایش مزرعه ای بر روی دو رقم حساس و دو رقم متحمل به خشکی گندم انجام شد. اعمال تنش خشکی پس از گرده افشانی باعث کاهش محتوی آب نسبی، میزان فتوسنتز، دوام سطح برگ، محتوی کلروفیل، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و عملکرد دانه شد. به طوری که میانگین عملکرد دانه در شرایط مزرعه از 5152 به 3051 کیلوگرم در هکتار و در شرایط گلخانه از 85/0 به 51/0 گرم در بوته کاهش یافت. ارقام متحمل دارای محتوی آب نسبی بالاتر و افت کمتر عملکرد در شرایط تنش بودند. همچنین ارقام متحمل دارای میزان انتقال مجدد و کارایی بالاتر ساقه در انتقال مجدد مواد بودند. که همین عامل باعث افت کمتر عملکرد آنها بود. از بین اجزاء عملکرد تنش خشکی پس از گرده افشانی فقط وزن هزار دانه را کاهش داد که علت آن را احتمالا محدودیت منبع در تامین مواد فتوسنتزی و کاهش قدرت مخزن در جذب و ذخیره مواد فتوسنتزی می توان ذکر کرد. میزان محتوی آب نسبی با میزان فتوسنتز و میزان عملکرد همبستگی مثبت و معنی داری نشان داد که با توجه به بالاتر بودن آن در ارقام متحمل می توان از آن به عنوان معیاری برای انتخاب ارقام متحمل استفاده کرد همچنین بالاتر بودن کارایی ساقه در انتقال مجدد مواد می تواند باعث ثبات بیشتر عملکرد و افت کمتر آن در شرایط تنش خشکی پس از گرده افشانی شود.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، گندم، انتقال مجدد، فیزیولوژی عملکرد، محتوی آب نسبی
  • حبیب الله شیروانی، سید علی محمد مدرس ثانوی، آریا دولت آبادیان صفحه 213
    به منظور بررسی اثر ‎بذر غنی شده با عناصر کم مصرف روی و منگنز بر عملکرد کیفی دو رقم گلرنگ پاییزه تحت تنش خشکی، آزمایشی در مزرعه ‎پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس واقع در 17 کیلومتری بزرگراه تهران-کرج و در سال زراعی 1383-1384 انجام شد. آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‎های کامل تصادفی با سه تکرار بود. عامل اصلی شامل سطوح مختلف تنش خشکی در سه سطح (بدون قطع آبیاری، قطع آبیاری در مرحله رشد رویشی، قطع آبیاری در مرحله گلدهی و گرده‎افشانی) و عامل فرعی شامل ترکیبی از غلظت های مختلف روی و منگنز بذر، و رقم بود. غلظت های مختلف روی و منگنز بذر در سه سطح (دارای روی و منگنز کم، دارای روی زیاد و دارای منگنز زیاد) و رقم در دو سطح (رقم ورامین 295 و رقم LRV 5151) بود. مزارع مادری در فصل کاشت قبلی با سولفات روی یا سولفات منگنز محلول پاشی شده و بذرهای برداشت شده از این مزارع پس از انجام آزمایش های دقیق و اطمینان از بالا بودن غلظت روی یا منگنز نسبت به شاهد، در این آزمایش استفاده شدند. صفات مورد ارزیابی عبارت بودند از: پرولین برگ، قندهای محلول کل برگ، درصد روغن دانه و ترکیب اسیدهای چرب روغن دانه. اثر تنش خشکی بر تجمع پرولین و قندهای محلول در برگ کاملا معنی دار بود به طوری که تحت شرایط تنش، بیشترین مقدار پرولین و قندهای محلول در برگ ها تجمع یافت. درصد روغن دانه به طور معنی داری تحت تاثیر هیچ یک از تیمارهای اعمال شده (و از جمله تنش خشکی) قرار نگرفت. تحت شرایط تنش در مرحله زایشی اسید پالمیتولئیک (16:1) بیشترین مقدار را داشت. تحت شرایط تنش، بیشترین مقدار اسیدهای چرب اشباع پالمیتیک و استئاریک و نیز کمترین مقدار اسیدچرب غیر اشباع لینولنیک تولید شد.
    کلیدواژگان: اسیدهای چرب، غلظت روی و منگنز بذر، تنش خشکی، گلرنگ، قندهای محلول کل، روغن، پرولین
|
  • Mapping of Fertility Restorer Genes (Rf) using Microsatellite Markers (SSR) in Rice
    Page 1
  • Page 7
    Augment of germination rate is important in seedling establishment and crop yield. A set of study in laboratory & field conditions at Agronomy Department of University of Tehran was conducted during 2004-2005. In lab. experiment the effects of seed priming was evaluated on germination indices (germination percentage and rate) of chickpea genotypes in a factorial experiment of 4×3×2 arranged in a complete randomized block design of three replications. The treatments included: some priming solution (PEG, KNO3 and H2O), duration of seed priming (6, 12 and 24 hours) and two chickpea genotypes (Jam and Kourosh). Analysis of variance indicated that seed priming had significant effect on germination indices (p? 0.01). PEG affected germination indices more than KNO3. Prolonged priming duration for 24 hours increased speed of seed germination (p? 0.05); however the germination indices did not significantly differ among chickpea genotypes. In field trials the effects of both seed priming and change in sowing date were assessed on yield in chickpea genotypes through a similar design (3×2×2 factorial) arranged in a complete randomized block design of four replications. Treatments were comprised of three kinds of priming solution (PEG, H2O and nonprimed or check), two sowing dates (March 1st and April 5th) along with the same chickpea genotypes. The chickpea traits were significantly affected by priming and sowing date treatments (p? 0.05). First (early) sowing date significantly differed from the other date as to seed & biological yield, harvest index, number of pods per plant, seed no. per pod and 1000 seed weight. Primed seed sown early produced more seed and biological yields (p? 0.05). Chickpea seed yield and yield components showed significant relationships. In general, the earlier sowing date (March 1st) prolonged the phenological stages of chickpea genotypes and resulted in more seed yield as well as yield components. The selection of proper seed priming treatments also led to improved germination indices and prolonged crop duration with more yields, thus higher yields.
  • Page 15
    The effect of seed inoculation by phosphate solubilizing microorganisms on growth, yield and nutrient uptake of maize (Zea mays L. SC. 704) was studied in a field experiment. This experiment was conducted in Meshkin Abad Experimental Station during 2005. The experiment design consisted of four randomized complete blocks in a split-factorial arrangement. The main-plots regarding simulating water deficit stress levels consisted of three water regimes, achieved by scheduling cumulative pan evaporation in mm. The irrigations were scheduled for various treatments, when the cumulative pan evaporation readings reached 70, 100 and 130 mm. The sub-plots included the application of microbial inoculants [Glomus intraradices; Pseudomonas fluorescens strain 93; Glomus intraradices + Pseudomonas fluorescens strain 93] and none [triple super phosphate fertilizer; without fertilizer (control)]. Positive effects on plant growth, nutrient uptake, grain yield and yield components in maize was recorded in the treatment receiving mixed inoculums of Glomus intraradices (AM) and Pseudomonas fluorescens (Pf). Co-inoculation treatment significantly increased grain yield, yield components, harvest index, grain N and P, soil available P and root colonization percentage under water deficit stress. Seed inoculation with only AM positively affected the measured parameters as much as co-inoculated treatments. In some investigated characteristics under well-watered conditions, chemical fertilizer treatment was superior to co-inoculated treatments, but the difference was not significant. According to the results obtained, in contrast to the inoculated treatments with AM+Pf and AM, the application of Pf alone led to a comparatively poor response. Therefore, this microorganism needs a complement for its activity in soil. All the assessed parameters in inoculated treatments were of higher values than those in the uninoculated treatments under water deficit stress conditions. Furthermore, the investigated characteristics of co-inoculated plants under severe water deficit stress were significantly less pronounced than co-inoculated plants under well-watered and moderate-stressed conditions. Therefore it could be stated, these microorganisms need more time to fix and establish themselves in soil. The present finding showed that phosphate-solubilizing microorganisms can positively interact in promoting plant growth as well as in P uptake in maize plants, leading to plant tolerance improving under water deficit stress conditions.
  • Page 27
    In order to study the effect of plant density and sowing date on ear economic yield and sugar content in sweet corn (Zea mays L. cv. Saccarata), a field experiment was conducted at Tarbiat Modarres University (Tehran West) in 2004. The experiment was carried out using split plots based on randomized complete block design of 4 replications. Four levels of sowing date (May 22th, June 10th, July 1th and July 21th) as the main factor and four levels of plant density (45000, 55000, 65000 and 75000 plants/ha) as sub-plots were investigated. Yield and yield components as well as ear formative characteritics, including ear number per plant, ear length and diameter, grain row number per ear and grain number per row were assessed. Results showed that ear fresh yield in different sowing dates was varied and S2D4 treatment (sowing in June 10th with 75000 plant/ha) with 3250 g/m2 being the superior treatment. Also ear yield was affected by plant density. This treatment carries the highest rate of total sugar and sucrose (6.96 and 4.97 percent respectively). Therefore sweet corn sowed on June 10th produced about 28 tons/ha of fresh ear (22.6 percent increment due to early sowing, May 22th). A large number of ears per unit area in the high density treatment compensated for the yield loss per each plant.
  • Page 65
    To study the effects of sowing dates on seed germination and on seed vigor of 12 spring rapeseed cultivars, an experiment was performed in years 2005-2006. During the first year, 12 cultivars of spring rapeseed were planted in the Research Field of Seed and Plant Improvement Institute, Karaj, Iran. During the second year, standard germination test was conducted to study the performance of the seeds grown during the first year of the experiment. A factorial experiment in randomized complete block design was employed. According to the results, the seeds grown during the two seasons were significantly different from the view point of seed weight, germination, length of radicle and plumule, seedling vigor index, number of normal and abnormal seedlings, mean daily germination as well as daily germination index. In addition, the effect of cultivar was significant on seed weight, germination, length of radicle, plumule and seedlings, seedling vigor index, number of normal and abnormal seedling, mean daily germination as well as daily germination index. The seeds of autumnal cultivation were better off from the view point of seedling vigor as well as other important characteristics of seed vigor. Among the cultivars, RG405/02 was better than the others due to its high seed weight. A reduction of seed weight during germination could be used as a valuable index to determine seed vigor.
  • An Assessment of Variation, Correlation and Genetic Distance in Tall Fescue (Festuca arundinacea Schreb) Accessions
    Page 89
    Analysis of genetic diversity in germplasm collections can facilitate reliable classification of accessions as well as identification of subsets of core accessions with possible utility for specific breeding purposes. To investigate the pattern of genetic variation in tall fescue (Festuca arundinacea Schreb) germplasm, a field experiment was accordingly conducted. Seeds of 25 Iranian, 11 Hungarian, one American as well as one Polish accession were germinated in a greenhouse. After a lapes of 3 months, seedlings were transported to field and plants surveyed in a randomized complete block design of three replications. Significant differences were observed for all the characters indicating broad variation in germplasm. Genotypic coefficients of variability for forage hay yield and for number of stems were 57.7 and 29.1 respectively showing a high rate of variation. Estimates of broad sense heritability for height, date of inflorescence emergence and pollination were recorded higher than 85 and for crown diameter as 40.37 percent. Correlation coefficients of hay yield with date of inflorescence emergence and pollination were observed as negative and with height and number of stems as significantly positive. Also, correlation coefficients for date of inflorescence emergence and pollination with plant height and number of stems were significantly negative showing tillering and height as two major components affecting hay yield. Applying WARD method of cluster analysis on the studied attributes, three groups of clusters were obtained. Accessions from same country were clustered in a same cluster. As regards the morphological characters, the least and the most similar accessions were identified to be further employed in the future breeding projects.
  • Page 99
    To evaluate the effects of sowing density, deferred harvesting, and harvest intensity on forage yield and an some vegetative characteristics of annual medic (Medicago scutelatta Var Robinson) an experiment was conducted on the Research Farm of College of Agriculture, University of Tehran, Karaj, during 2005 growing season. The expremental treatments were arranged in split-split plots based on a complete randomized block design of four replications. Where the commencement of harvesting (continues and deferred) were allocated to main plot, the sowing density of 25, 75 and 225 plant/ m2 to split plots and the harvest intensities (different heights of forage cutting from ground level) of 2, 4 and 8 cm to the split-split plots. The results indicated that the total forage (accumulated forage) production in continuous harvesting system (3624 kg/ha) was significantly higher than in the deferred system. As the sowing density increased, forage production followed an increasing trend. The best harvest height was determined as 4cm from ground surface. As sowing density and harvest intensity increased, branch number per plant, number of nodes/plant and branch length followed a decreasing trend. Time of defoliation commencement was significant (P<0.01) on mean availability of forage, Medic forage yields and growth rates across all harvests.
  • Page 109
    To study the tolerance of genotypes under terminal drought stress, 20 promising winter and facultative bread wheat genotypes were evaluated at Karadj, Ardebil, Arak and Hamedan Agricultural Research Stations during 2001-02 cropping season. The experimental design in all the locations was randomized complete block of three replications. Grain yield (YLD), Harvest Index (HI), Grain Number per Spike (GNS) and Thousand Kernel Weight (TKW) were the traits evaluated in the study. Combined ANOVA showed significant effect for irrigation, genotype and genotype × location interaction on YLD, HI, GNS and TKW. Comparison of the genotypes using TOL, SSI, MP, GMP and STI showed genotypes 20 (1-27-6275/ Cf1770/ 5/ Gds/ 4/ Anza/ 3/ Pi/ Nar/ Hys) and 13 (Darunk) as the superior ones under terminal drought for YLD and HI, respectively. For GNS and TKW, genotype 6 (1-60-1//Emu”s”/Tjb84/3/1-12638) was identified as the superior genotype under terminal drought stress condition. All in all, MP, GMP and STI were identified as better means than TOL and SSI for a determination of the tolerant and high yielding genotypes.
  • Page 121
    Weeds are reported as one of the most serious problems in red kidney bean production. To evaluate the competitive ability of red bean cultivars with red root pigweed an experiment was conducted at the Research Farm of the University College of Agriculture and Natural Recourses, University of Tehran in 2006. Different densities of pigweed including 0, 4, 8, 16 and 32 plants/m2 along with three cultivars of red bean (AKHTAR, SAYYAD and Line D81083) were employed in a factorial experiment with complete randomized block design. The effects of pigweed density on leaf area index, crop growth rate, biological and grain yield of dry bean were investigated during the study. Results indicated that at a density of 32 plants/m2 of pigweed, cultivar SAYYAD and Line D81083 had the most vs the least leaf area index and crop growth rate, respectively. Differences between grain and biological yield of cultivars were significant with Line D81083 exhibiting the least grain and biological yield. The density of 32 plants/m2 of pigweed, reduced grain yield of cultivars SAYYAD, AKHTAR and Line D81083 about, 42, 57 and 72%, respectively. Grain yields of red bean cultivars were more seriously affected by pigweed interference, in comparison with their biological yields. Based on the coefficients of yield loss models (a & m), red bean cultivar of SAYYAD had the most competitive ability among the red bean cultivars. The Line D81083 suffered from the most grain and biological yield loss. Also cultivar SAYYAD and Line D81083 had the most vs the least effect on biomass and leaf area index of pigweed respectively, indicating that cultivar SAYYAD has the most competitive ability against pigweed.
  • Page 147
    To study Genotype × Environment (GE) interaction, assess and determine the general and specific adaptation of grain yield in maize hybrids, AMMI (Additive Main effect and Multiplicative Interaction) method was employed. Twelve late and mid mature maize hybrids were evaluated in 24 environmental conditions, namely (2 years × 12 locations). The experiment was conducted in 2003 and 2004 in RCB design of 4 replications in all the locations. According to simple and combined ANOVA results, differences among genotypes were significant. AMMI analysis revealed that treatment, model, genotype, environment and GEI had highly significant effects on the first four components in total expressing more than 80% of GEI sum of squares. According to AMMI analysis SC 76 with the lowest IPC1 was determined as the most stable hybrid. AMMI 4 parameters (SIPC 4, EV 4 and AMGE 4) confirmed the above results. Also, pattern analysis on basis of the first two components of the model distinguished SC 76 as the most stable for either release or being used in breeding programs. So, according to the obtained results SC 725 and 726 with 11.93 and 11.84 tha-1 of grain yield respectively as well as stable performance in all environments were determined as the desired varieties.
  • Page 181
    Iran is widely drought prone, considering its semi-arid climate. Eleven wheat cultivars differing in yield potential and drought resistance were employed to determine the possible relationship among grain filling rate and duration, stem reserves remobilization and grain yield under either irrigated (IR) or non-irrigated (NIR) conditions at Gerizeh research station in Sanandaj for a duration of 3 years (2001 – 2003). A split plot design based on RCB of four replications in which water moisture regime (irrigated and non-irrigated conditions) was considered as main plot and cultivar as sub plot were employed in each experimental year. Mahdavi, Alvand and Roshan- Back cross appeared as high yield while Sabalan, Sardari, Agosta-Sefid as low yield cultivars under irrigation conditions. Meanwhile, Mahdavi and Alvand (the high yield cultivars) produced low yields and thus suffering from greater yield loss under NIR conditions. Sardari, Agosta-Sefid, Azar 2 and Sabalan exhibited low values of stress susceptibility index (SSI) and thus were considered as resistant cultivars whereas Alvand, Cross-Shahi and Mahdavi with high SSI as susceptible ones. Water stress decreased the rate of stem reserves remobilization but increased the efficiency of remobilization under NIR conditions. Water stress reduced grain filling rate. At an earlier stage, grain filling rate of resistant cultivars was higher than that of susceptible ones. Under NIR conditions, Agosta-Sefid (resistant cultivar) with the highest stem remobilization showed a highest value of grain filling rate during the 14 to 28 days after anthesis, whereas Cross-Shahi (susceptible cultivar) with lowest stem remobilization, showed a low value of grain filling rate during the foregoing growth stage. Water stress also reduced grain filling duration from 42 to 28 days. Under IR conditions, there was no relationship observed between grain yield, and grain filling rate and its duration. Under NIR conditions, resistant cultivars had a higher grain filing rate than the susceptible ones although the grain filling period was the same in either of the resistant and susceptible cultivars. Since Mahdavi cultivar benefitted from a higher mean yield than the other cultivars, thus it is proposed that this cultivar be cultivated in such cold areas as Kurdistan province
  • Page 197
    Drought stress is a major factor limiting crop production. Investigation of physiological characteristics related to drought tolerance and crop production may be useful in selecting drought tolerant cultivars as well as in improving crop yield. Two drought tolerant (Azar2 & Back cross Roshan) and two drought susceptible (Marvdast & Shiraz) cultivars were investigated in both greenhouse and field experiments. Post-anthesis drought stress caused decrease in Relative Water Content (RWC), photosynthetic rate, leaf area durability duration, chlorophyll content, biomass production, harvest index as well as grain yield. Drought tolerant cultivars exhibited higher RWC, stem reserve remobilization and lower yield losses compared to susceptible cultivars. High stem reserve remobilization resulted in grain yield stability under drought stress conditions. Among the yield components only thousand seed weight was reduced by post-anthesis drought stress. Both source and sink limitation appeared to be responsible for reduction of thousand seed weight under drought stress conditions. RWC was significant and positively correlated with photosynthetic rate and with grain yield. RWC was higher in tolerant cultivars than in susceptible ones. Thus RWC could be used as a useful marker for selecting drought tolerant cultivars. High stem reserve remobilization may result in yield stability and lower reduction of yield under post-anthesis drought stress conditions
  • Page 213
    To determine the effect of Zn and Mn enriched seed on quality of two winter safflower varieties under drought stress, an experiment was conducted at the Agricultural Faculty Research Field, Tarbiat Modarres University, during 2004-2005 cropping season. The design was a split factorial randomized complete block one of 3 replications. Main plots were composed of 3 different levels of drought stresses (S1: no cutting of irrigation water, S2: cutting irrigation at vegetative stage, S3: cutting irrigation at reproductive stages). Subplots were composed of different Zn and Mn concentration levels in seeds and varieties. The three different Zn and Mn concentrations in seed were: F1: low Zn and Mn, F2: high Zn, F3: high Mn while the 2 varieties were V1: Varamine 295 and V2: LRV5151. Parent field (pervious cultivation) had been sprayed with adequate zinc and manganese sulfate. Seeds harvested from the previous field were tested for Zn and Mn to make sure of their high contents of these elements as compared with the control. Measured traits were leaf proline and total soluble carbohydrates, seed oil content and fatty acid composition of seed oil. Drought stress significantly affected proline and total soluble carbohydrates were accumulation in the leaves so that the most proline and soluble carbohydrates accumulated in leaf under drought stress. Seed oil content was not affected by any of the treatments (as an example drought stress). The highest palmetoleic acid content (16: 1) was produced under drought stress and the at reproductive stage. The highest saturated fatty acids e.g. palmetic and stearic acids and the least unsaturated fatty acids like lenolenic were produced under drought stress conditions