فهرست مطالب

فصلنامه زمین شناسی ایران
پیاپی 8 (زمستان 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/10/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • سعید قره چلو، سید کاظم علوی پناه، سادات فیض نیا، خسرو میرآخورلو صفحه 3
    به منظور مطالعه وتفکیک رخساره های ژئومرفولوژی بخشی ازحوزه آبخیز حبله رود از داده های ETM+ مربوط به مسیر 164 و ردیف 35 به تاریخ 28/10/2004 با ترکیب باندی 1،4،7 به ترتیب ازچپ قرمز، سبزوآبی استفاده شد. از روش بسط تباین وفیلترینگ برای بارزسازی تصویر بهره گرفته شد. جهت مطالعه رخساره ها وتفکیک وتفسیر واحدهای فتوموفیک ازتلفیق وتفسیر لایه های رقومی، واحدهای سنگی، توپوگرافی، شبکه آبراهه ای، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، عکس های هوایی ودیگر داده های موجود استفاده شد. همچنین باکمک سیستم موقعیت یاب جهانی وپیمایش صحرایی داده های مربوط به هر واحد چک گردیدند. برای پردازش تصاویر از نرم افزار ایلویس استفاده شد. بر اساس مطالعات انجام شده در این تحقیق، 44 واحد فتومورفیک بر اساس تجزیه وتحلیل سیمای سرزمین وچشم انداز تصاویر ماهواره ای ازیکدیگر تفکیک شدند. از مجموع این واحدها، 2 واحد مربوط به اراضی کشاورزی،3واحد آن تراس های آبرفتی، 3 واحدآن دشتهای میان کوهی، 28 واحد آن کوهستان و8 واحد آن مربوط به تیپ تپه می باشد. مطالعه انجام شده نشان داد که مقیاس در نظر گرفته شده برای نمایش تصویر یا مقدار بزرگنمایی تصویر بر روی نمایشگر جهت تفسیر واحدها نقش بسیار مهمی در تفکیک وتفسیر پدیده ها دارد. بهترین تفکیک پذیری واحدهای فتومورفیک با مقیاس 1:50000 بدست آمد. این مطالعه توانایی داده های لندست جهت تفکیک پدیده های زمینی ورخساره های مختلف منطقه مورد مطالعه را نشان می دهد. بنابر این از این روش سریعتر می توان به نقشه رخساره های ژئومرفولوژی یک منطقه، خصوصا مناطق خشک مشابه این تحقیق دست یافت.
    کلیدواژگان: واحدهای فتومورفیک، رخساره های ژئومرفولوژی، چشم انداز، تصاویر ماهواره ای ETM+ حبله رود
  • محمد معانی جو، ایرج رسا، دیوید لنتز، سعید علیرضایی صفحه 17
    معدن مس چهل کوره یک معدن باستانی در منطقه کوه لونکا است که در 120 کیلومتری شمال غرب زاهدان (جنوب شرق ایران) قرار دارد. محدوده توده معدنی دارای امتداد کلی W°23 N به طول 1500متر می باشد که توسط گسل های شرقی-غربی جابجا شده است. سنگ های میزبان کانی سازی، توربیدیت های ائوسن (فلیش)، شامل گریواک، سیلت استون و شیل می باشد. چندین استوک و دایک شامل گرانودیوریت، کوارتزمونزودیوریت و گرانیت در درون نهشته های توربیدیتی نفوذ کرده اند و به طور محلی هورنفلس ایجاد نموده اند. کانی سازی اولیه در کانسار چهل کوره در دو مرحله صورت گرفته است و شامل کوارتز، کلسیت، دولومیت، آنکریت، سیدریت، ایلمنیت، روتیل، پیریت، کالکوپیریت، پیروتیت و مولیبدنیت اسفالریت، گالن، گالن غنی از Se، مارکازیت، نوسکیت و پاراگواناژوتیت می باشد. طبق عملیات حفاری انجام شده ذخیره ای از کانه مس و سرب و روی با عیار 5/1% مس، 88/0% سرب و 81/1 % روی وجود دارد. بافت های رشد درهم که بعضی از آنها نمایانگر بافت های اکسلوشن هستند، در کانه های چهل کوره، معمول اند و بیانگر دماهای بالای C o400 برای تشکیل کانسار چهل کوره است. نتایج حاصل از آنالیز میکروپروب کانی های سولفیدی بیانگر حضور مقادیری عنصر Se و Bi در آنها است. مقدار میانگین Se در پیریت 01/0 درصد، در اسفالریت 018/0 درصد، در کالکوپیریت 028/0 درصد، در پیروتیت 025/0 درصد، و در گالن 015/0 درصد است. Bi علاوه بر کانی های مستقل، در کانی های سولفیدی گهگاه به مقدار قابل توجه، حضور دارد. نسبت S/Se در انواع سولفیدهای چهل کوره در حد پایینی است که پایین ترین مقدار آن در گالن و بالاترین مقدار آن درپیریت است، و مجموعا بیانگر مرتبط بودن این سولفیدها با سنگ های آذرین منطقه است.
    کلیدواژگان: زاهدان، کانسار چهل کوره، مینرالوگرافی، میکروپروب، Se
  • محمد لنکرانی، عبدالحسین امینی صفحه 29
    نهشته های پرمین (سازندهای دورود و روته) که در گستره وسیعی از البرز مرکزی رخنمون دارند، در شرق فیروزکوه (ناحیه گدوک) به ضخامت 348 متر، از طبقات آواری و کربناته تشکیل یافته اند. این توالی رسوبی با ناپیوستگی فرسایشی بر روی طبقات متعلق به کربونیفر زیرین (سازند مبارک) قرار گرفته و با واسطه افقهای لاتریت - بوکسیتی و ولکانوژنیک به طبقات آهکی تریاس زیرین (سازند الیکا) ختم می گردد. بررسی مشخصات سنگ شناسی، فرم هندسی، ضمایم فسیلی، ساختهای رسوبی و ماهیت سطوح طبقه بندی در مطالعات صحرایی همراه با ترکیب کانی شناسی، مشخصه های بافتی، عوارض اصلی دیاژنتیک و ضمایم میکروفسیلی در بررسی های آزمایشگاهی، امکان تفکیک 4 رخساره آواری و 13 رخساره کربناته را میسر نموده است. با تکیه بر مشخصات سنگ شناسی، تنوع ضمایم فسیلی به ویژه فرامینیفرها، جلبکهای سبز آهکی و عوارض ائوژنز (سیمان سیلیسی)، واحدهای مذکور در قالب 7 سکانس اصلی رسوبی رده بندی شده اند. بر پایه موارد مذکور، 8 مرز سکانسی و 7 سطح حداکثر غرقابی در توالی مطالعه شده مشخص گردید. نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که توالی رسوبی برش مطالعه شده، در یک محیط کم عمق دریایی واقع در حاشیه غیر فعال اقیانوس پالئوتتیس (شمال گندوانا) نهشته شده است. این محیط دریایی در پرمین پیشین، شرایط یک کفه آواری را داشته (سازند دورود) ولی به تدریج شرایط آن به یک رمپ کربناته در پرمین میانی (سازند روته) تغییر نموده است. مقایسه سکانس های مورد مطالعه با سکانس های پرمین شناخته شده در سایر نقاط جهان نشان می دهد که نهشته های پرمین، یک سکانس رسوبی رده دوم را در بر می گیرند که به طور جهانی با ابر سکانس آبزاروکای میانی مطابقت دارد. افت نسبی سطح آب دریا در پرمین پسین موجب گسترش ناپیوستگی چرتی- لاتریتی در مرز پرموتریاس شده است. سطوح چینه بندی واجد گرهکهای چرتی در توالی های کربناته، در هنگام حداکثر افت سطح آب دریا گسترش می یابند و می توانند به عنوان شاخصه مرز سکانسی نوع اول (SB-I) در نظر گرفته شوند.
    کلیدواژگان: البرز، پرمین، سازند دورود، سازند روته، پالئوتتیس، سکانس رسوبی، چینه نگاری سکانسی
  • داود عاشورلو، علی اکبر متکان، آزاده کاظمی، امین حسینی، محسن آزاد بخت، محمد حاجب، علی غلامپور صفحه 47
    اندازه پیکسل های مدل رقومی ارتفاع(DEM) به دلیل ماهیت پیکسلی(سلولی) در بسیاری از مدل های مهندسی هیدرولوژی نقش تعیین کننده دارد.در این مدل اندزه پیکسل از عوامل اساسی است که دقت مدل را تحت تاثیر قرار می دهد. با کاهش اندازه پیکسل دقت مدل افزایش می یابد.همچنین کاهش بیش از مقدار مجاز اندازه سلول باعث اغراق آمیزی می گردد. بنابر این تعیین اندازه پیکسل جهت محاسبه خصوصیات فیزیوگرافی حوضه آبریز دارای اهمیت ویژه می باشد.
    به این منظور در نقشه های توپوگرافی با مقیاس 1:25000 سازمان نقشه برداری کشور از پنج منطقه کشور پس از ویرایش و رفع خطا (اتصال خطوط تراز و آبراهه ها، دادن ارتفاع صحیح به خطوط تراز) در محیط GIS در هشت اندازه پیکسل مختلف(5و10و15و25و20و30و40و50و100) اقدام به تهیه DEM گردید.به منظور تعیین نقش تغییرات اندازه پیکسل، آبراهه ها و مساحت استخراج شده با استفاده از مدل D8 با آبراهه های نقشه های 1:25000 در اندازه پیکسلهای مختلف از لحاظ طول آبراهه، جابجائی آبرا هه ها و بعد فراکتال ابراهه ها مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج بعد فراکتال نشان داد که اندازه پیکسلهای بیشتر از 30 متر دارای الگوی هندسی متفاوتی با رودخانه اصلی می باشند. همچنین خطای جابجائی آبراهه های استخراج شده از اندازه پیکسلهای 5 و10 متر کمتر بوده و دارای دقت بیشتری هستند نتایج این تحقیق نشان داد که اندازه پیکسل 5 و 10 متر، اندازه پیکسل های مناسب بوده و در سایر اندازه پیکسل ها خطای آبراهه ها از لحاظ طول، جابجائی و الگو افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: مدل رقومی ارتفاع، اندازه پیکسل، طول آبراهه، جابجائی آبراهه، فراکتال
  • کیمیا سادات عجایبی، محمدحسن کریم پور، سید احمد مظاهری، سعید سعادت صفحه 55
    منطقه مورد مطالعه، در استان خراسان رضوی، شمال کاشمر واقع شده است. قرارگیری این محدوده بر روی کمربند خواف- درونه، شرایط تکتونیکی این کمربند و فعالیت های ماگمایی متنوع در ترشیاری، موجب گردیده تا کانی سازی های ویژه ای در طول این کمربند تشکیل شوند. شواهد سنگ شناسی (نفوذ توده های نیمه عمیق کالک آلکالن و ساب آلکالن) و همچنین زون های آلتراسیون مرتبط با توده های نفوذی، حضور آنومالی طلا، پیریت و اکسیدهای آهن ثانویه در تمامی منطقه تشابهی را با مناطق حاشیه قاره و ولکانیک های پورفیری ساز ائوسن نشان می دهند. براساس مطالعات سیالات درگیر و با توجه به میزان شوری (5 تا بیش از 44 درصد وزنی)، دمای همگن سازی (200 تا 360 درجه و بالاتر از آن) و نمودارهای مربوطه، نمونه های منطقه در دو محدوده مربوط به سیستم های پورفیری و اپی ترمال قرار می گیرند. همچنین بر اساس نمودار تغییرات فشار و عمق در برابر دما، سیالات درگیر، عمق تقریبا 840 متری و فشاری در حدود 200 تا 300 بار را معرفی می نماید که این میزان، با محاسباتی که در سایر سیستم های پورفیری مس - اپی ترمال طلا انجام شده است تشابه نزدیکی را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: پورفیری، پیریت، تنورجه، طلا، مس، سیالات درگیر
  • حسین حاجی علی بیگی، سید احمد علوی، جمشید افتخار نژاد، محمد مختاری صفحه 71
    تاقدیس اناران در حاشیه گسل جبهه کوهستانی قرار دارد و از جمله تاقدیس های کمربند چین خورده-رانده شده زاگرس می باشد. گسل جبهه کوهستانی به عنوان یک جبهه توپوگرافیک کمربند چین خورده-رانده شده زاگرس را به چندین منطقه شامل ایذه، فارس، لرستان و فروافتادگی دزفول تقسیم می کند. منطقه گسلی بالارود که به صورت یک گسل راندگی مدفون بخشی از گسل جبهه کوهستانی است حد فاصل منطقه لرستان (جنوب) و منطقه فروافتادگی دزفول (شمال) قرار دارد. منطقه گسلی بالارود با عبور از حاشیه جنوبی تاقدیس اناران، این تاقدیس و تاقدیس های هم جوار را تحت تاثیر عملکرد خود قرار داده است.
    برداشت های صحرایی و تجزیه و تحلیل پارامترهای هندسی تاقدیس و مقایسه آنها با مدل های ارائه شده برای انواع چین های مرتبط با گسلش، حکایت از آن دارد که می توان تاقدیس اناران را به عنوان یک نمونه از چین خم گسلی نوع Π که دچار برش متاثر از عملکرد منطقه گسلی بالارود شده، پیشنهاد نمود.
    کلیدواژگان: اناران، بالارود، راندگی مدفون، زاگرس
  • ابراهیم قاسمی نژاد، فرشته سجادی، فیروزه هاشمی یزدی صفحه 85
    از سازند دلیچای در برش بلو واقع در منطقه پیغمبران، شمال سمنان، تعداد 55 نمونه که به طور عمده شامل شیل، شیل آهکی، و آهک می باشد برداشت شد. محیط دیرینه این سازند با استفاده از پالینومورفها و مواد ارگانیکی مورد مطالعه قرار گرفت. اسلایدهای تهیه شده از این برش، حاوی گروه های مختلف پالینومورف با حفظ شدگی خوب شامل اسپور، پولن، داینوسیست، آکریتارک، پوسته داخلی فرامینیفرا، خرده های چوب و همچنین مواد ارگانیکی بی شکل (AOM) می باشد. حضور فراوان AOM شفاف، محیط کم اکسیژن با سرعت رسوبگذاری پایین را نشان می دهد. بررسی نسبت پالینوماسرالهای اپک تیغه ای شکل به هم بعد و نسبت AOMبه پالینومورف های دریایی نیز حکایت از یک محیط ساحلی کم عمق، کم اکسیژن با سرعت رسوبگذاری پایین می نماید. همچنین تفکیک سه نوع پالینوفاسیس (VI، IV، II) مربوط به ستون چینه شناسی بلو، مؤید یک محیط ساحلی کم عمق، کم اکسیژن با سرعت رسوبگذاری پایین می باشد که با توجه به افزایش تعداد و تنوع داینوسیست های کوریت در دو محدوده از ستون چینه شناسی شاهد پیشروی کوتاه مدت دریا و افزایش عمق حوضه رسوبی در این فواصل می باشیم.
    کلیدواژگان: سازند دلیچای، ژوراسیک میانی، محیط دیرینه، پالینومورف، سمنان
  • شهروز حق نظر، منصور وثوقی عابدینی، محمدپورمعافی صفحه 95
    بازالت های جواهردشت در دامنه شمالی بخش غربی زون البرز مرکزی واقع شده است. بررسی های ژئوشیمیایی عناصر اصلی و کمیاب و نیز نسبت های ایزوتوپی 87Sr/86Sr و 143Nd/144Nd نشان از نشات گیری ماگمای والد این بازالت ها از یک گوشته استنوسفری منبع مورب با ترکیب لرزولیت تهی شده با رخساره اسپینل دارد. این مطالعه ما نشان می دهد که این بازالت ها در فشارهای بین 20-15 کیلو بار و از اعماق کمتر از 60 کیلومتر نشات گرفته و در حین صعود توسط سنگ های پوسته قاره ای تحتانی آلوده شده و به همین دلیل خصوصیات نواحی غنی شده را به طور کاذب نشان می دهند.
    کلیدواژگان: آلودگی پوسته ای، اسپینل لرزولیت، بازالت های جواهر دشت، گوشته منبع مورب
  • سید محمد زمانزاده، عبدالحسین امینی، هادی سردار صفحه 103
    مطالعه ماسه سنگهای سازند فراقان در کوه گهکم نشان می دهد که گسترش سیمانهای رسی در این ماسه سنگها فراوان است. از نظر فراوانی کائولینیت بیش از دیگر رسها و در رتبه های بعدی اسمکتیت، ایلیت و کلریت دیده می شود. دیکایت به عنوان محصول دیاژنزی اعماق بالای حاصل از کائولینیت نیز اغلب مشاهده می شود. تشکیل کائولینیت غالبا در اعماق کمتر و عمدتا در اثر تجزیه فلدسپارها صورت گرفته که در اثر تدفین به دیکایت تبدیل شده است. تشکیل کلریت و ایلیت در اعماق بالا و به ترتیب در اثر تبدیل برتیرین و کائولینیت به آنها صورت گرفته است. تشکیل اسمکتیت در این ماسه سنگها به هر دو مرحله ائوژنتیک و تلوژنتیک (بالا زدگی) این ماسه سنگها منتسب شده است. تشکیل کانی های رسی مراحل مزوژنتیک (کلریت، ایلیت و دیکایت) همزمان با تشکیل هیدروکربنهای گازی در نظر گرفته شده است.
    کلیدواژگان: سازند فراقان، دیاژنز، سیمانهای رسی، کائولینیت، اسمکتیت، کلریت، دیکایت، ایلیت
  • صفحه 112
|
  • Gharachelos., Alavipanah, S.K., Feiznia, S. Mirakhurlu, Kh Page 3
    For studying and differentiation of geomorphological units in part of Hableh-Rood drainage basin, Enhancement Tematic Mapper (ETM+) Landsat data with the bound combination of 7, 4, and 1 in red, green and blue colors were used. For image enhancement, stretching and filtering methods used. For Facies analysis and differentiation and interpretation of photomorphic units, geology, topography, vegetation and land use maps, arial photography along with other data and field controls were used. Also for image processing, Ilwis software was used. According to the result, 44 photomorphic units were differentiated; of whose 2 are agriculture land, 3 alluvial trasses, 3 intermountain, 28 mountains and 8 hills area. The regarded scale for displaying image or among of image magnification on monitor for interpretation, units play important role in differentiates and interpretation phenomenal. The best differentiation of photomorphic units was obtained with the scale of 1:50000. This study has shown the potential of Landsat data for differentiation of land phenomenal and different facies of arid region and quick access to unit in geomorphological map.
  • Maanijoum., Rasai., Lentz, D. Alirezaei, S Page 17
    The Chehelkureh copper deposit is located in Kuh-e-Lunka area, about 120 km NW of Zahedan (SE Iran). The ore field extends for 1500m in N23°W direction, and is displaced by late brittle faults, striking E-W roughly. The host rocks are Eocene intercalated turbiditic greywacke sandstones, siltstones, and shale (flysch). Several stocks and dykes of granodiorite to quartz monzodiorite and granite composition intruded the turbidites, hornfelsing them locally. Primary mineralization occurred in two stages, and comprises quartz, dolomite, ankerite, siderite, calcite, and lesser amounts of pyrrhotite, arsenopyrite, pyrite, chalcopyrite, sphalerite, galena, Se-rich galena, marcasite, molybdenite, ilmenite, rutile, nevskite, and paraguanajuatite. According to drill holes, there is a reserve of copper, lead, and zinc, with an average of 1.48% Cu, 1.77% Zn, and 0.85% Pb (4.1% Cu+ Zn + Pb). Complex intergrowth textures, some of which represent exsolution textures, are common in ore minerals, indicating temperatures greater than 400ºC for the formation of Chehelkureh ore deposit.EPMA results of sulfides indicate the presences of Se, and Bi. The average content of Se is 0.01% in pyrite, 0.018% in sphalerite, 0.028% in chalcopyrite, 0.025% in pyrrhotite, and 0.015% in galena respectively. Besides Bi minerals, bismuth element is present sometimes in considerable amounts in sulfides. S/Se ratio in the Chehelkureh ore deposit is lower in galena, and higher in pyrite. These ratios, as a whole, show magmatic origin for mineralization.
  • Lankaranim., Amini, A Page 29
    Permian deposits, including Doroud and Ruteh Formations, have extensive outcrops in Central Alborz. The Gaduk Section, east of Firuzkuh city provides a good example from these exposures. The siliciclastic and carbonate deposits of Permian in this section, about 348 meters thick, overlie the Lower Carboniferous limestones of Mobarak Formation and are unconformably overlain by Lower Triassic carbonate rocks of Elikah Formation. Detailed description of geometry, fossil content, sedimentary structures, and stratal surfaces in the field along with lithological characteristics, textural properties, and microfossil components of the rocks in the lab led to identification of 4 terrigenous and 13 carbonate facies. Using major characteristics of the facies, diversity of fossil content especially foraminifra and green algae, and eodiagenetic siliceous cement; these facies were formed in the 7 depositional sequences. Depositional environment of the facies were determined as a continental shelf in the Paleotethyan passive margin (North of Gondwanaland). This environment shows the characteristics of a siliciclastic shelf for Lower Permian deposits and a carbonate ramp for the Middle Permian rocks. Comparing with sequences from other parts of the world, the studied sequences were classified in second and third order types. Relative sea level fall in the Late Permian led to development of cherty – lateritic unconformity in the Permo-Triassic boundary. Cherty nodule bearing strata can be related to maximum sea level fall as an indicator for type one sequence boundary determination.
  • Ashurlud., Matkan, A.A., Kazemia., Hosseini A., Azadbakhtm., Hajeb, M. Gholampoor Page 47
    Because of cellular nature of Digital Elevation Model (DEM), it is very important in most of hydrology engineering models. In this model, pixel size is basic factor that is effects on its accuracy.In this study, we notice the role of pixel size changing in calculation of channel length as a most important hydrological parameter. Maps with scale of 1:25000 from five regions of Iran edited and then interpolated in eight different pixel sizes.For appointment of role of pixel size changing, channel extracted is compared with use of D8 model with channel of maps with scale of 1:25000 in different pixel size with a view to length, movement and fractal dimension. Result of this study showed that pattern changes where the pixel size of channel length changes. The results of fractal diminution show that the pixel sizes large than 30 meter have difference geometric pattern with real channels. Also delineation channels errors from 5 and 10 meters was lees and has high accuracy.
  • Ajayebi, K.S., Karim Poor, M.H., Mazaheri, S.A. Saadat Page 55
    The study area is located in Khorasan Razavi province, north of kashmar city. The structural location of the study area along the Khaf-Doruneh Belt and near the Doruneh Fault and close to the various Tertiary magmatism caused special mineralizations throughout the studied area. The presence of petrology (calk-alkaline sub volcanic bodies), various alteration zones, presence of gold anomalies, pyrite and secondary iron oxides, in this area indicate some similarities to continental margin zones and Eocene porphyry-forming volcanics. Fluid inclusion studies (homogenization temperature between 200 to more than 400 °C with salinity between 5 to 40 %wt NaCl, 840 m depth with 200-300 bar pressure) shows some similarities to Cu porphyry and Au epithermal systems.
  • Hajialibeigih., Alavi, S. A., Eftekharnezhadj., Mokhtari, M Page 71
    The Anaran anticline is located between Lurestan (in the north) and Dezful Embayment (in the south) zones in the Zagros fold-thrust belt. This anticline and adjacent anticlines are affected by the Balarud blind thrust fault zone, which is a part of Mountain Front Fault. The Mountain Front Fault is a major topographic front that can be traced along the Zagros folded-thrust belt in the Izeh, Fars, Lurestan and Dezful Embayment. The field observations, analyses of the geometric parameters and comparison of the anticline with the theoretical fault-related folding models suggest that the Anaran anticline is a fault-bend fold mode Π that is sheared by Balarud blind thrust fault zone.
  • Ghasemi- Nejade., Sajjadi, F. Hashemi-Yazdi, F Page 85
    The Dalichai Formation at Balu section in Payambaran area, northern Semnan, was studied by using palynomorphs and organic matter contents in order to determine its Palaeonvironmental conditions. A total of 55 samples were collected and treated for palynological studies. The formation at this section consists mainly of shale, calcareous shale and limestone. Palynologically, productive samples contain spore, pollen grains, dinoflagellate cysts, foraminiferal linings, acritarchs, wood debris (plant tissue) and Amorphous Organic Matters (AOM). The high amount of the AOM indicates a shallow, low oxygen levels and relatively quiet environment. Based on palynofacies data, such as proportion of blade-shape to equal dimensional opaque palynomacerals, the percentage of AOM to marine palynomorphs was determined. This indicates deposition of Dalichai Formation in a shallow, low oxygenated condition with a slow rate of sedimentation. However, occurrence of marine elements testifies intermittent marine incursions. The sharp increases in abundance of chorate dinoflagellate cysts in two parts of the section indicate short-term marine incursions in these parts.
  • Haghnazar, Sh., Vosoughy Abedinim., Pourmoafi Page 95
    The Javaherdasht Basalts are situated in northern part of west-central Alborz. Geochemical surveys of major and trace elements and 143Nd/144Nd and 87Sr/86Sr isotopic ratios show that the source of the parent magma of basalts is from a MORB source astenospheric mantle with depleted Lherzolite composition and Spinel facies.This studies show that the basalts originated from less than 60 km depth in the pressures between 15-20Kbar which are contaminated with lower continental crust during magma rising.Due to the contamination, the basalts exhibit enriched zone properties untruth.
  • Zamanzadeh, S.M., Amini, A. Sardar Page 103
    Study of the Faraghan Formation sandstone illustrates the development of clay cements in them. Kaolinite is by far the most abundant clay cement in sandstones and smectite, illite and chlorite are the next frequent cements respectively. Dickite also occurs as the deep burial diagenetic product from kaolinite. Formation of kaolinite is attributed to shallow diagenetic environments mainly due to feldspar alteration. Formation of chlorite and illite is attributed to deep burial diagenetic environments due to transformation of bertierine and kaolinite precursors respectively. Smectite is suggested to form in either eogenetic or telogenetic environments. The maximum burial depth estimated for this formation, mainly based on the development of mesogenetic clays (i.e. chlorite, illite and dickite), is closely corresponding with the generation of gas.