فهرست مطالب

زن و جامعه - پیاپی 3 (پاییز 1389)

فصلنامه زن و جامعه
پیاپی 3 (پاییز 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/05/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی دلاور، محمود گلزاری، عباس شجاعتی صفحه 1
    هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های شخصیتی زنان مجرم در جهت پیشگیری به موقع از وقوع جرم، آشنایی و درک بیش تر این ویژگی های شخصیتی در آنان و بدست آوردن قواعدی جهت طبقه بندی افراد مجرم بر اساس پرسشنامه ی شخصیتی MMPI-2 بود. نمونه ی این پژوهش شامل 81 نفر زن مجرم بود که به گونه ی تصادفی از جامعه در دسترس در چهار گروه انتخاب گردید (سرقت، قتل، اعتیاد، منکرات) و پرسشنامه شخصیتی MMPI-2 بر روی آنان اجرا شد.
  • عبدالله شفیع آبادی، لادن معین، میترا وحید واقف صفحه 21
    این پژوهش با هدف مقایسه ی اثر بخشی دورویکرد TA و راه حل محور درتغییر سطح رضایت زناشویی زنان تهران صورت گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری شامل زنانی است که به 10 مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده اند و مشکلاتی در رضایت زناشویی داشته اند. نمونه ی آماری پژوهش 48 زن بودند که به روش تصادفی انتخاب شدند و به گونه ی تصادفی به 3 گروه 16 نفره تفکیک شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه ی انریچ استفاده شد. فرضیه های پژوهش با توجه به پرسشنامه و با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین اثر بخشی دورویکرد TA و راه حل محور بر تغییر رضایت زناشویی زنان متاهل تفاوت معناداری وجود ندارد و هر دو روش باعث افزایش رضایت زناشویی زنان می شوند، اما درخرده مقیاس مذهبی – عقیدتی و شخصیت روش TA موثرتر و در خرده مقیاس ارتباط با اقوام و مسایل جنسی روش راه حل محور موثر تر است.
    کلیدواژگان: تحلیل ارتباط محاوره ای (TA)، روش درمانی کوتاه مدت راه حل محور، رضایت زناشویی
  • حسن سرایی، سوسن سهامی صفحه 41
    ارزش ها از ابتدا به عنوان مفهومی محوری در علوم اجتماعی مطرح بوده اند. مطالعه ی ارزش ها برای تبیین شخصیت و نظام های اجتماعی بسیار مهم وتعیین کننده است. افراد و گروه ها در ارزش ها متفاوتند، با توجه به تغییراتی که در سال های اخیر در زمینه ی حضور زنان در عرصه های عمومی بوجود آمده است، پرسش اصلی پژوهش این است که آیا دستیابی زنان به مشاغل جدید توانسته است جهت گیری زنان را به سمت ارزش های توسعه سوق دهد.
    دیدگاه های نوین در زمینه ی ارتباط ارزش و توسعه و تغییرات اجتماعی را می توان به دو دسته تقسیم کرد از کارل مارکس تا دانیل بل استدلال می کندکه توسعه ی اقتصادی، تغییرات فرهنگی را ایجاد می کنند. دراین پژوهش تاثیر شغل بر ارزش های توسعه مدار زنان مورد بررسی قرار گرفته است و برای سنجش ارزش های توسعه مدار با یک رویکرد فرهنگی دیدگاه های جامعه شناسی را در زمینه ی تغییرات و توسعه و دیدگاه های روان شناسی اجتماعی در زمینه ی ارزش ها را بررسی کرده و بر اساس مبانی نظری خوشه هایی از ارزش ها را بدست آورده ایم. سپس با ساخت پرسشنامه ی اولیه و انجام مطالعه ی مقدماتی و تحلیل عاملی، خوشه ایاز ارزش ها را که روی یک عامل قرار گرفته اند را انتخاب کرده ایم که عبارتند از: جهانی گرایی، عام گرایی، علم گرایی، عقلانیت، رضایت از زندگی وگرایش به کار پویاست.جامعه ی نمونه 534 زن 15-45 ساله شهر شیراز هستند، روش پژوهش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه بود. پرسشنامه دارای روایی صوری و سازه ای است و برای پایایی آن نیز از آلفای کرونباخ استفاده کرده ایم و آلفا برای تمامی مقیاس ها بالای 70/0 است.
    یافته های مقایسه ای عقلانیت، علم گرایی و رضایت از زندگی، در بین سه گروه زنان خانه دار، شاغل و محصل تفاوتی نداشته است. به بیان دیکر اشتغال زنان به عنوان امری مدرن در ساختار اجتماعی جامعه ی مورد مطالعه نتوانسته تجهیز شناختی لازم برای زنان ایجاد کند، بنابراین این ارزش های معطوف به توسعه ی زنان در این گروه ها یکسان است، اما ارزش های جهانی گرایی، عام گرایی وگرایش به کار پویا بین سه گروه تفاوت معنی داری را نشان می دهد.
    کلیدواژگان: ارزش اجتماعی، شغل، توسعه، جهانی گرایی، عام گرایی، علم گرایی، عقلانیت، رضایت از زندگی وگرایش به کار پویا
  • مجید موحد، منصوره دسترنج صفحه 63
    این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ی زمینه های مرتبط با جامعه پذیری گذشته با زمینه های فعلی بر عزت نفس زنان متاهل انجام شده است. در این مطالعه که به روش پیمایش صورت گرفته، 400 نفر از زنان متاهل شهر لار مورد بررسی قرار گرفتند. چارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریه ی کنش متقابل نمادین بوده است.
    یافته های پژوهش نشان می دهد که از 400 نفر زن متاهل، 3/17 درصد دارای جامعه پذیری اقتدارگرایانه، 4/66 درصد بینابین و 3/16 درصد از زنان دارای جامعه پذیری دموکرات بوده اند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، 6/15 درصد از زنان احساس منفی، 4/69 درصد احساسی متوسط و 15درصد از آن ها احساس مثبت نسبت به خود داشته اند. در تحلیل چند متغیره ی عامل های جامعه پذیری گذشته توانسته اند در کل 6/35 درصد از واریانس متغیر وابسته و عامل های جامعه پذیری کنونی 25 درصد از واریانس متغیر وابسته را در جامعه ی آماری تبیین کنند.
    کلیدواژگان: جامعه پذیری، عزت نفس، زنان متاهل
  • پروین غیاثی، لادن معین، لهراسب روستا صفحه 77
    موضوع این پژوهش، بررسی عامل های اجتماعی مؤثر بر گرایش زنان به طلاق در بین زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده شیراز است. چارچوب نظری این پژوهش با توجه به پژوهش های پیشین و مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است، ترکیبی از نظریه های جامعه شناسی خانواده و انحرافات اجتماعی است که از نظریه هایی مبادله، توسعه ی خانواده، نظام ها، نقش ها و انحرافات اجتماعی استفاده شده است. روش پژوهش از نوع پیمایشی می باشد و ابزار مورد استفاده برای گرد آوری داده ها پرسشنامه بوده است. در این پژوهش داده های مورد نظر از افرادی است که در سال 1388 به دادگستری مراجعه و گرایش به طلاق داده بودند، گرد آوری شد. حجم نمونه 353 نفر می باشد که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که در بخش آمار استنباطی از رگرسیون دو متغیره، چند متغیره، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون و آزمون F استفاده شده است، نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که: در تحلیل رگرسیون دو متغیره، متغیرهای اختلاف تحصیلی زوجین، اختلاف سن زوجین، تحصیلات زن و سن ازدواج با گرایش زنان به طلاق رابطه ای معنادار و مستقیم دارند و متغیرهای مدت زندگی مشترک و تعداد فرزندان با گرایش به طلاق زنان رابطه ای معنا دار و معکوس دارند. متغیرهای برآورده نشدن انتظارات از نقش همسری، خشونت شوهر، عدم صداقت همسر و عدم مشورت در امور زندگی با میزان گرایش زنان به طلاق رابطه ی معنا دار دارند. در تحلیل رگرسیون چند متغیره، معادله ی رگرسیونی جهت پیش بینی میزان گرایش زنان به طلاق به روش گام به گام استفاده شد و متغیرهای عدم برآورد نشدن انتظارات نقش همسری، خشونت همسر و عدم صداقت توانستند 69 درصد از واریانس متغیر وابسته (گرایش به طلاق) را پیش بینی کنند.
    کلیدواژگان: طلاق، گرایش به طلاق، عامل های اجتماعی
  • جهانگیر جهانگیری، طاهره شکری زاده صفحه 105
    جوامع امروزی زمانی به توسعه دست می یابند که همه ی افراد صرف نظر از جنسیت در اداره ی امور مشارکت داشته باشند. نظریه پردازان توسعه بر این باورند که سازمان های غیر دولتی می توانند با توانمندسازی و وارد کردن زنان در پروسه ی تصمیم گیری، مشارکت آنان را در جامعه افزایش دهند. در پژوهش انجام شده تاثیر سرمایه های اجتماعی به عنوان متغیر مستقل بر عملکرد سازمان های غیر دولتی زنان(متغیر وابسته) با توجه به فرمول ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش، تشکل های غیر دولتی زنان شیراز می باشد و حجم نمونه 322 نفر است. نتایج نشان می دهد که رابطه ای معنی دار بین تاهل، قومیت، تحصیلات اعضا و تحصیلات همسرانشان با متغیر وابسته (عملکرد سازمان) وجود ندارد، اما بین شاخص های سرمایه ی اجتماعی ساختاری و شناختی با عملکرد سازمان رابطه وجود دارد، به گونه ای که با افزایش این نوع متغیرها، عملکرد سازمان ها نیز افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: سازمان های غیر دولتی، سرمایه ی اجتماعی، عملکرد سازمان
  • افسانه جوادزاده شهشهانی، سهیلا جاهدی، سرمست عرب صفحه 121
    این مقاله به بررسی اثر بخشی مشاوره به شیوه ی تمرکز بر هیجان ها (EFT) بر بهداشت روانی معلمان زن مقطع متوسطه ی شهر مرودشت پرداخته است. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده ومتغیر مستقل در این پژوهش مشاوره به شیوه ی هیجان مدار (EFT) است. جامعه ی آماری این پژوهش، معلمان زن مقطع متوسطه آموزش و پرورش شهر مرودشت که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به کار هستند، می باشند. نمونه ی این پژوهش را 30 نفر از معلمان زن که به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل انتخاب شدند، تشکیل داده است. ابزار اندازه گیری در این پژوهش برای سنجش سلامت روانی، پرسشنامه ی 90 سؤالی scl-90می باشد. نتایج نشان داد که میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل کم تر بوده است و در این آزمون نمره ی کم تر، نشانه ی بهداشت روانی بیش تر است. به بیان دیگر، مشاوره به روش هیجان مدار (EFT) بر بهداشت روانی معلمان زن مقطع متوسطه شهر مرودشت تاثیری مثبت داشته و همچنین مشاوره به روش هیجان مدار (EFT) باعث کاهش افسردگی، اضطراب و حساسیت بین فردی معلمان زن مقطع متوسطه شهر مرودشت شده است.
    کلیدواژگان: مشاوره ی هیجان مدار (EFT)، بهداشت روانی، معلمان زن
  • زهرا قادری، زهرا خدادادی، زهرا عباسی صفحه 137
    این پژوهش به منظور بررسی اثر بخشی گروه درمانی تلفیقی به شیوه ی تصمیم گیری دوباره و روایت درمانی بر کنترل عواطف در نوجوانان دختر انجام گرفته است. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی ناحیه ی یک شهر شیراز در سال تحصیلی 1389 – 1388 تشکیل دادند. نمونه ی مورد پژوهش 20 نفر بودند که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند؛ برای این منظور از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای استفاده شد. ابزار پژوهش مقیاس کنترل عواطف بوده است و همچنین در این پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بود که مشاوره ی تلفیقی تصمیم گیری دوباره و روایت درمانی تاثیری معنادار بر کنترل عواطف، خشم و عاطفه ی مثبت در نوجوانان دختر داشته است.
    کلیدواژگان: شیوه ی تصمیم گیری دوباره، شیوه ی روایت درمانی، کنترل عواطف، خشم، عاطفه ی مثبت