فهرست مطالب

مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
سال هجدهم شماره 3 (پیاپی 73، تابستان 1389)

  • ویژه نامه همایش رفتارهای پرخطر
  • تاریخ انتشار: 1389/05/06
  • تعداد عناوین: 13
|
  • فاطمه حسینی، مجتبی یاسینی اردکانی، محمدحسین احمدیه، محمدرضا وفایی نسب، گلرسته خلاصه زاده، قاسم دستجردی صفحه 152
    مقدمه
    درمان نگهدارنده با متادون یک رویکرد شناخته شده ای جهت درمان وابستگی به مواد و به خصوص کاهش آسیب است. یکی از چالش های عمده دراین روش درمانی میزان ماندگاری در درمان است. هدف این مطالعه بررسی میزان ماندگاری بر درمان در درمان نگهدارنده با متادون است.
    روش بررسی
    در این تحقیق بیمارانی که به مراکز درمان اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد مراجعه کرده بودند و تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار گرفتند این نمونه ها حداقل یک سال و حداکثر 5/2 سال مورد پیگیری قرار داشتند.
    نتایج
    در این تحقیق 155 بیمار با میانگین سنی10± 8/35 سال با دامنه تغییرات 62- 18 سال مورد بررسی قرارگرفتند. 80% مراجعین تحصیلات زیر دیپلم داشتند. 2/43% سابقه مصرف حشیش و 2/54% سابقه مصرف الکل را ذکر کردند و 7/49% در منزل استیجاری زندگی می کردند. 60% بیماران به دلیل مشکلات اقتصادی و 5/15% به دلایل قانونی و 7/67% به دلیل فشار خانواده مراجعه کرده بودند. 6/31 % تریاک و شیره و60% هروئین و 4/8% کراک مصرف می کردند. در 9/21% از مراجعین، مصرف به روش تزریق بود. 8/76% حداقل یک رفتار پرخطر داشتند. میانگین دوز متادون مصرفی 35+5/86 میلی گرم بوده است. میانگین طول ماندگاری 80 هفته با حدود اعتماد 95% از 90-71 هفته بوده است. فراوانی ریزش 3/3% در ماه اول، 9/13% در طول 3 ماه اول، 2/23% در 6 ماهه اول و 8/31% در سال اول و 7/41% در کل ریزش داشته اند. طول مدت بقا با سن رابطه مستقیم و معنی داری داشت و همچنین با نوع ماده مصرفی و روش مصرف رابطه معنی-داری داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به آمار بدست آمده از این مطالعه که میزان ماندگاری بر درمان را که تا یک سال 2/68 % و بالای یک سال 3/58% می باشد و مقایسه آن با مطالعات دیگر که تقریبا همین میزان را گزارش شده است می توان نتیجه گرفت که این روش درمانی می تواند روش موثر در کنترل وابستگی به مواد باشد.
    کلیدواژگان: متادون، درمان نگهدارنده، ماندگاری بردرمان
  • گودرز صادقی هشجین، محمد دهرویه، حسین علی عرب، لیلی محمدیار صفحه 159
    مقدمه
    با صنعتی شدن جوامع انسانی، آلاینده هایی همچون سرب در چرخه زندگی وارد شده که می توانند روی ارگان های بدن تاثیرات سوئی به جای گذارند. اثرات آلاینده ها بر رفتار، چندان مورد مطالعه قرار نگرفته است، هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی اثرات احتمالی سرب بر رفتارهای قابل اندازه گیری در یک موش سوری بوده است.
    روش بررسی
    تعداد 48 عدد موش سوری نر بالغ در 4 گروه 12 تایی قرار داده شدند، در آب آشامیدنی 3 گروه از آنها مقادیر 5، 50 یا ppm 500 استات سرب افزوده شد. پس از 28 روز، رفتار حیوانات در ماز بعلاوه مرتفع (Elevated Plus Maze=EPM) مورد مطالعه قرار گرفت. مدت زمان حضور و دفعات ورود حیوان در بازوهای باز (بدون حفاظ) و به ویژه در یک سوم انتهایی آنها به عنوان رفتار پرخطر در نظر گرفته شد.
    نتایج
    در این تحقیق مشخص شد که تماس با سرب موجب افزایش تعداد دفعات ورود حیوان به منطقه انتهائی بازوی باز (006/0P=) و مدت حضور حیوان در کل بازوی باز (034/0P=) می گردد، همچنین رابطه ی مستقیمی بین غلظت سرب مورد استفاده و تعداد دفعات و مدت حضور حیوان مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مسمومیت با سرب موجب از بین رفتن اضطراب متعارف در موش سوری گردیده و می تواند باعث افزایش خطرپذیری حیوان گردد.
    کلیدواژگان: اضطراب، رفتار پرخطر، موش سوری، سرب
  • خدیجه دهقانی، اصغر زارع، حمیده دهقانی، هاجر صدقی، زهرا پور موحد صفحه 164
    مقدمه
    اعتیاد یکی از مسائل مهم بهداشتی اجتماعی و سیاسی جهان بویژه در کشورهای در حال توسعه است. امروزه این عارضه در میان افراد جوان شایع تر است و در این میان دانشگاه ها نیز در معرض خطر محسوب می شوند. لذا این پژوهش با بررسی شیوع سوء مصرف مواد اعتیاد آور و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه یک پژوهش توصیفی مقطعی است که بر روی 534 نفر از دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال 1388 انجام گرفت. نمونه گیری بطور تصادفی و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه خود ساخته انجام شد و توسط دانشجویان تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کای دو استفاده گردید.
    نتایج
    5/21% افراد مورد بررسی سابقه ی سوء مصرف مواد اعتیادآور داشتند. شیوع مواد اعتیادآور به ترتیب شامل قلیان 9/15%، سیگار 4/14%، تریاک 8/2%، الکل 8/2%، قرص های روان گردان 2/1%، حشیش 1/1%، هروئین 8/0% بوده است. انگیزه ی گرایش به مصرف مواد در بیشتر موارد تفریح و سرگرمی(4/47%) و مهمترین عامل گرایش به آن (98/42%) بیکاری عنوان شده است. شیوع مصرف مواد در مردان مجرد و ساکنین غیربومی خوابگاه بیشتر بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد مسئولین و خانواده ها برنامه و تسهیلات مناسب جهت تفریح، ازدواج و کار جوانان، بویژه دانشجویان را فراهم آورند. از طرف دیگر شیوع بالای مصرف قلیان و سیگار و همراهی آنها با سایر مواد در این تحقیق نیاز به آموزش، ارتقاء ی آگاهی و توجه ویژه دارد.
    کلیدواژگان: سوء مصرف مواد، اعتیاد، دانشجویان
  • سید سعید مظلومی، مریم دارایی، سید مجتبی یاسینی اردکانی صفحه 170
    مقدمه
    سبک زندگی نامناسب یکی از عوامل تاثیرگذار در بروز بیماری های مزمن می باشد. از جمله عادات نابجایی که سبب زندگی ناسالم می شود مصرف سیگار می باشد. طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی مصرف سیگار سالانه چهار میلیون مرگ را در پی دارد. کاربردی ترین مدل مرحله ای تغییر رفتار، الگوی فرا نظریه ای است. بنابراین در این مطالعه از این مدل استفاده گردیده است.
    روش بررسی
    این مطالعه به روش مقطعی بر روی 200 کارمند سیگاری یا سیگار ترک کرده که مدرک دیپلم یا بالاتر داشتند در شهر خرم آباد انجام شد. روش نمونه گیری بصورت خوشه ایدو مرحله ای انجام شد و اطلاعات توسط پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته بود گردآوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. 05/0>P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    نتایج
    میانگین سنی افراد85/7 5/42 سال بود. از نظر قرار گرفتن در مراحل تغییر، 79 نفر در مرحله پیش تفکر، 51 نفردر مرحله تفکر،24 نفردر مرحله آمادگی،11 نفردر مرحله عمل و 35 نفردر مرحله نگهداری بودند. بین سن افراد(001/0=(p، سالهای مصرف سیگار(042/0= (pو داشتن عوارض ناشی از سیگار(000/0=(p و قرار گرفتن در مراحل ارتباط معنی دار مشاهده گردید و اختلاف معنی داری بین وضعیت تاهل، تحصیلات، بعد خانوار و درآمد و مراحل تغییروجود نداشت.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه اکثریت افراد در مراحل ابتدایی تغییر قرار داشتند، بنابراین لازم است برنامه های آموزشی مناسب جهت آنها تدوین گردد. با توجه به این که ارتباط معنی داری بین سن و سالهای مصرف سیگار و قرار گرفتن در مراحل پیشرفته ی تغییر وجود داشت لازم است در سالهای ابتدایی مصرف سیگار افراد را از مشکلات، بیماری ها و عوارض مواد دخانی آگاه نمود که هر چه سریع تر در مورد ترک سیگار تصمیم گیری نمایند.
    کلیدواژگان: مراحل تغییر، ترک سیگار، کارمند، خرم آباد
  • زهرا پور موحد، سید مجتبی یاسینی اردکانی*، محمدحسین احمدیه، خدیجه دهقانی، زهره کلانی صفحه 179
    مقدمه

    با توجه به اهمیت پیشگیری و اطلاع رسانی جهت جلوگیری از اعتیاد ضرورت ایجاب می کند به منظور تدوین برنامه های آموزشی، در ابتدا میزان آگاهی دانش آموزان از مواد مخدر ارزیابی شود، لذا پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان آگاهی دانش-آموزان پسر دبیرستان های روستایی استان یزد از مواد مخدر انجام گرفته است.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی بوده که به روش مقطعی انجام شده است. در این تحقیق، 517 دانش آموز پسر دبیرستانی روستاهای یزد به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای به منظور آگاهی از مواد مخدر بود که توسط خود دانش آموزان تکمیل گردید. در نهایت داده ها توسط نرم افزار SPSS ver 13 تجزیه و تحلیل شد

    نتایج

    نتایج حاکی از آن بود که بالاترین نمره ی آگاهی دانش آموزان پسر روستاهای یزد مربوط به تریاک با میانگین 17/3±47/3 و بعد از آن مربوط به هروئین (64/2±68/1) و حشیش (81/1±96/0) از 8 نمره بوده و نمره آگاهی کلی نمونه ها از مواد مخدر 57/7±52/7 از 64 نمره بوده است. 2/70 درصد دانش آموزان با فرد معتاد برخورد داشته و 5/17 درصد مورد پیشنهاد مصرف مواد مخدر از طرف دوستان قرار گرفته اند. همچنین در خانواده هایی که حداقل یک فرد معتاد وجود داشته (1/7 درصد) میانگین نمره آگاهی از موادمخدر و الکل (6/8±86/13) بطور معنی داری بیشتر از خانواده هایی است که فرد معتاد وجود نداشته است (000/0=P).

    نتیجه گیری

    به طور کلی آگاهی دانش آموزان در مورد تریاک بیشتر از سایر مواد بوده و وجود فرد معتاد در خانواده یا فامیل و برخورد با فرد معتاد در این آگاهی موثر بوده است. یافته های این پژوهش می تواند مورد توجه مسئولان آموزش و پرورش قرار گرفته تا در جهت برنامه ریزی صحیح آموزشی به منظور پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر بویژه در نوجوانان، افزایش آگاهی و ارتقاء سلامتی آنها مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: دانش آموزان روستایی، آگاهی، مواد مخدر، دبیرستان ها
  • سید سعید مظلومی، محمدحسن احرامپوش، فرخ لقا ثروت، محسن عسکر شاهی صفحه 184
    مقدمه
    دانشگاه یک موقعیت آموزش رسمی است و فراگیران برای این که در این موقعیت موفق شوند باید یادگیری مؤثر داشته باشند. کلید یادگیری موثر انگیزش می باشد، انگیزش تحصیلی علاوه بر یادگیری می تواند نقش پیشگیری در گرایش به رفتارهای پرخطر بهداشتی داشته باشد. بر این اساس ما بر آن شدیم که وضعیت انگیزش تحصیلی در دانشجویان شهر یزد را بررسی نموده و ارتباط انگیزش تحصیلی با رفتارهای پرخطر بهداشتی را مطالعه نمائیم.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر، توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بوده، ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد و محقق ساخت می باشد. حجم نمونه 720 نفر بوده است که بصورت چند مرحله ای مورد مطالعه قرار گرفته است.
    نتایج
    در این مطالعه 4/32 درصد از دانشجویان از وضعیت انگیزش متوسطی برخوردار بودند. 3/23 درصد سیگار و 6/5 درصد داروهای روان گردان مصرف می کردند. این در حالی است که 6/40 درصد از دانشجویان عنوان نموده اند که به طور مرتب ورزش می کنند. یافته های این تحقیق نشان داد که وضعیت استعمال سیگار، مصرف الکل، درگیری فیزیکی، رفتار پرخطر جنسی، تماشای فیلم غیر اخلاقی و وضعیت استفاده از کمربند ایمنی با ا نگیزش تحصیلی همبستگی معناداری دارد(05/0.(P< همچنین بین وضعیت میزان ساعات مطالعه و وضعیت انگیزش تحصیلی همبستگی معناداری وجود داشت(05/0(P<.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه بین وضعیت انگیزش تحصیلی دانشجویان بارفتارهای پر خطر بهداشتی همبستگی مثبت وجود دارد،لذا برگزاری کارگاه های آشنایی با مدل های انگیزش در اساتید و دانشجویان، تحلیل نحوه گذراندن اوقات فراغت در دانشجویان و فراهم کردن زمینه جذب بیشتر دانشجویان در انجمن های علمی ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: انگیزش تحصیلی، رفتارهای پر خطر بهداشتی، دانشجویان، دانشگاه های یزد
  • بهروز یزدانپناه، میترا صفری، مهران یوسفی، پروین عنقا، محمد حبیبیان، کرامت الله زندی، همداد آرانپور صفحه 191
    مقدمه
    چیره شدن بر مشکلات اجتماعی نیازمند رویکردهای مشارکتی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزشی پیشگیری جامعه محور از سوء مصرف مواد مخدر بر کاهش رفتارهای پر خطر انجام شد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر مداخله ای- اجتماعی و مبتنی بر جامعه است. با استفاده از مدل «رویکرد برنامه ریزی شده به سلامت جامعه»، گروه همیار سلامت روستای وزگ شهرستان بویر احمد با شرکت نمایندگان مردم، سازمان های متولی سلامت و پژوهشگران تشکیل شد. با انجام نیازسنجی و اولویت بندی مشکلات سلامت، سوء مصرف مواد مخدر، مشکل اولویت دار روستا شناخته شد. با روش نمونه گیری تمام شماری اعضای بالای 10 سال خانوارها مورد پرسشگری قرار گرفتند. با برگزاری کارگاه های آموزشی در مسجد روستا و تهیه و توزیع جزوات و پمفلت ها و آموزش های چهره به چهره توسط اعضای همیار سلامت، مفاد برنامه، آموزش داده شد و پیگیری لازم به مدت 6 ماه به عمل آمد. بعد از این مدت مجددا پرسشگری انجام شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون های آماری مجذور کای و تی تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    میانگین نمره عوامل و رفتارهای پرخطر مرتبط با سوء مصرف مواد مخدر قبل از اجرای برنامه آموزشی05/2±8/26 و بعد از اجرای برنامه آموزشی3/2±2/25 بود(008/0=P). میانگین نمره وضعیت سلامت روانی قبل از برنامه آموزشی 8/5±2/26 و بعد از برنامه آموزشی به 7 /5±4/26 افزایش یافت(4/0p=). فراوانی بسیاری از رفتارهای منفی مرتبط با سوء مصرف مواد بعد از اجرای برنامه آموزشی کاهش و رفتارهای مثبت افزایش داشت.
    نتیجه گیری
    برنامه های آموزشی جامعه محور با ایجاد بستر مناسب برای جلب مشارکت مردم می تواند الگویی جهت پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر و کاهش رفتارهای پر خطر مرتبط و در نتیجه کاهش هزینه ها و عوارض ناشی از این معضل گردد.
    کلیدواژگان: پیشگیری، آموزش جامعه محور، سوء مصرف مواد مخدر، رفتارهای پر خطر
  • گلرسته خلاصه زاده، نصرالله بشر دوست، نسترن احمدی، قاسم دستجردی صفحه 199
    مقدمه
    کودک آزاری شامل آزارهای جسمی، روانی، جنسی و بدرفتاری با کودک می شود و به سلامتی و آسایش کودک آسیب می رساند. با توجه به اهمیت موضوع، این بررسی جهت تعیین میزان شیوع کودک آزاری در افراد وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد خود معرف شهر یزد اجرا گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت مقطعی بر روی 300 نفر شامل دو گروه 150 نفری معتاد و غیرمعتاد انجام گرفت، گروه معتاد از بین افراد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر یزد و گروه غیرمعتاد به طور تصادفی از جامعه انتخاب شد. جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه پژوهشگر ساخته، و تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون آماری(کای اسکور) صورت گرفت.
    نتایج
    از 150 نفر معتاد(56%) کودک آزار بودند، 3/45% مرد، 7/10% زن، 7/18% تحصیلات بسیار پایین، 46% سابقه طلاق در خانواده،38% سابقه آزار جسمی در کودکی داشتند. بیشترین نوع آزار جسمی سیلی زدن به صورت، 24% بود، که 26% این افراد اعلام کردند که یان عمل اقدامی در جهت تربیت است. از 150نفر گروه سالم 42% کودک آزار، 7/26% مرد،3/15% زن، 4/23% سابقه طلاق در خانواده، 4/30% خود در کودکی آزار جسمی دیده بودند که بیشترین نوع آزار جسمی سیلی زدن با فراوانی 7/22% بود که از این تعداد 33% علت این اقدام را تربیت فرزند اعلام نمودند.
    نتیجه گیری
    ارتباط مستقیمی بین کودک آزاری و وابستگی به مواد افیونی دیده شد. سطح تحصیلات پایین، سابقه طلاق در خانواده و قربانی کودک آزاری بودن در کودکی در ایجاد این پدیده نقش دارد. لذا ضرورت پایش کودکان، تدوین قوانین حمایت از کودکان و ایجاد مراکز حمایتی و آموزش والدین می تواند در کاهش کودک آزاری نقش داشته باشد.
    کلیدواژگان: کودک آزاری، مواد افیونی، معتاد
  • حمید حجتی، سودابه آلوستانی، گلبهار آخوندزاده، بهروز حیدری، سید حمید شریف نیا صفحه 207
    مقدمه
    اعتیاد به دلیل ماهیت پیشرونده اش در همه ابعاد زندگی، سلامتی افراد را به خطر انداخته و آثار سوء آن به وضوح بر سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی، هیجانی، معنوی و شناختی فرد قابل مشاهده است. این مطالعه به منظور بررسی بهداشت روان و کیفیت زندگی معتادین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان گلستان، انجام گردید.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی 322 نفر که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به صورت سرشماری از مراکز ترک اعتیاد استان طی سال 1388 انتخاب شدند. داده ها در یک پرسشنامه حاوی مشخصات دموگرافیک و دو پرسشنامه در ارتباط با بهداشت روان(MSE) و کیفیت زندگی SF17)) ثبت گردید.
    نتایج
    52درصد واحدهای مورد پژوهش بهداشت روان تاحدی مطلوب و 17درصد مطلوب گزارش کردند. از طرفی 53درصد کیفیت زندگی تاحدی مطلوب و 8 درصد کیفیت زندگی مطلوب داشتند. بین بهداشت روان با کیفیت زندگی ارتباط معنی معنی داری نشان داده شد. همچنین بین بهداشت روان با جنس و نوع ماده مصرفی و کیفیت زندگی با شغل، جنس و نوع ماده مصرفی ارتباط معنی داری یافت شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که بازگشت های مجدد و متوالی به مواد و ناتوانی از ترک در اکثر قریب به معتادان مشاهده می شود، اعضای تیم درمانی می توانند با شناسایی خصوصیات رایج و صفات شخصیتی و سیستم های حمایتی و ارتقای بهداشت روان و کیفیت زندگی معتادین، امر پیشگیری، درمان و بازتوانی را تسهیل نمایند.
    کلیدواژگان: بهداشت روان، کیفیت زندگی، اعتیاد
  • قاسم دستجردی، وجیهه ابراهیمی دهشیری، گلرسته خلاصه زاده، فاطمه احسانی صفحه 215
    مقدمه
    برای کاهش رفتارهای پرخطر ناشی از اعتیاد می بایست اعتیاد را درمان نمود، یکی از این روش های درمانی درمان با داروی متادون می باشد.این پژوهش با هدف ارزیابی اثر متادون بر جلوگیری و یا کاهش رفتارهای پر خطر در مراجعین به مرکز درمان سوءمصرف مواد دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد صورت گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه بر روی 93 نفر از مراجعین به مرکز درمان سوءمصرف مواد دانشگاه که در حال درمان با نگهدارنده یا MMT بودند صورت گرفت. جهت انجام این مطالعه از پرسشنامه ای شامل سوالاتی برگرفته از MAPو سوالاتی در مورد چند رفتار پرخطر دیگر استفاده گردید و در شروع درمان و بعد از شش ماه از درمان، تکمیل و تحلیل گردید.
    نتایج
    2/89% افراد متاهل و 8/10% مجرد بوده و 5/63% افراد در محدوده سنی40-20 سال قرار داشتند. بیشترین ماده مصرفی هروئین و پس از آن تریاک بود. قبل از شروع درمان 6/37% سابقه زندان، 5/35% تزریق مشترک، 3/32%رابطه جنسی محافظت نشده، 6/22% خالکوبی و 4/5% خودزنی را در دوران مصرف مواد ذکر کرده اند و تنها 6/36% هیچکدام از موارد فوق را نداشتند. این رفتارها در مصرف کنندگان هروئین و در محدوده سنی 40-20سال بیشتر بود. پس از شروع درمان و در این شش ماه یا بیشتر 86% مراجعین هیچکدام از موارد فوق را نداشتند و تنها 14% روابط جنسی محافظت نشده را دارا بودند.
    نتیجه گیری
    اعتیاد می تواند باعث رفتارهای پرخطر گردد و سنین جوانی، نوع ماده هروئین، تحصیلات پائین و عدم اطلاعات کافی عوامل تاثیرگذار در بروز رفتارهای پرخطر می باشد. درمان معتادان به روش نگهدارنده با متادون نقش کاملا واضحی بر کاهش بروز رفتارهای پرخطردارد. لذا توسعه مراکز MMT و تشویق معتادان به درمان مزبور توصیه می گردد.
    کلیدواژگان: متادون، رفتارهای پرخطر، سوءمصرف مواد
  • اقبال زارعی صفحه 220
    مقدمه
    خانواده نخستین محیطی است که کودک در آن پرورش می یابد و در رفتار بعدی فرد فوق العاده مؤثر است. نوع تشویق ها، تنبیه و تحذیرها، بی اعتنایی ها و رفتارها در مراحل اولیه ی زندگی فرد آثاری برای دوره های بعدی در او بر جای می گذارد. هدف کلی این پژوهش، بررسی رابطه ی بین شیوه های فرزند پروری والدین با ارتکاب نوجوان به رفتار های پرخطر می باشد.
    روش بررسی
    روش تحقیق این مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی است. در این مطالعه شیوه های فرزند پروری آسان گیرانه، مقتدرانه و مستبدانه با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزند پروری والدین بامریند(Bamerind) و رفتارهای پر خطر با مقیاس های رفتارهای پرخطر کلونینگر(Cloninger) مورد سنجش قرار گرفتند. نوجوانان رده ی سنی 18-11 ساله ی شهر بندرعباس و والدین آنها به عنوان جامعه ی آماری تعیین شد و150 نفر به عنوان نمونه های آماری به طور تصادفی از بین آنها انتخاب شدند.
    نتایج
    نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد که بین شیوه ی فرزند پروری آسان گیرانه والدین و خرده مقیاس یا(Sub Scale) اجتناب از آسیب درمقیاس رفتار پرخطر کلونینگر در سطح معناداری 035/0 و بین شیوه ی فرزند پروری دموکراتیک والدین و خرده مقیاس یا (Sub Scale)طهور و نوآوری درآزمون رفتار پرخطر کلونینگر در سطح معناداری 022/0 رابطه وجود دارد. همچنین شیوه ی فرزند پروری اقتدار– منطقی و خرده مقیاس یا(Sub Scale) پاداش اجتماعی در مقیاس رفتار پر خطر کلونینگر در سطح معناداری 027/0 نیز با هم رابطه دارند.
    نتیجه گیری
    بین شیوه های فرزند پروری والدین و رفتارهای سازنده و مخرب فرزندان به دلیل نقش برجسته و با اهمیت والدین رابطه معنادار وجود دارد. لذا آگاه ساختن والدین و ارائه ی آموزش های خانواده جهت پرورش افراد سالم در جامعه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و سازمان های ذیربط می بایست در این زمینه نقش فعال تری ایفا نمایند.
    کلیدواژگان: شیوه های فرزند پروری والدین، نوجوان، رفتارهای پرخط، مقیاس کلونینگر
  • ایرج شاکری نیا، هری محمد پور صفحه 225
    مقدمه
    امروزه همه اقشار برای انجام فعالیتهای روزمره ی خود نیازمند وسایط نقلیه هستند. به نظر می رسد برخی افراد فاقد مهارتهای لازم در استفاده از وسایط نقلیه هستند و با انجام رفتارهایی که مصداق رفتار پرخطراست، موجب بروز خسارات جبران ناپذیر جانی و مالی می شوند. به اذعان پژوهش های انجام شده مولفه های گوناگونی در بروز رفتار پرخطر در رانندگی نقش دارند که مولفه های روان شناختی یکی از مهمترین آنهاست.
    روش بررسی
    با هدف بررسی رابطه ی مولفه های روان شناختی (سلامت روانی، پرخاشگری، شخصیت نوع A) با عادات رانندگی، از110 راننده مرد حادثه دیده مقصر شهر رشت خواسته شد تا پرسشنامه های رفتار رانندگی منچستر، شخصیت تیپA، پرخاشگری و سلامت عمومی راتکمیل کنند، داده های بدست آمده با آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    یافته های بدست آمده از تحقیق، نشان داد که بین سلامت روانی، پرخاشگری، تیپ شخصیتی و عادات رانندگی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون به شیوه ی گام به گام نشان داد که متغیرهای پرخاشگری و سلامت روان توانسته اند رفتار خطرناک رانندگی آزمودنی ها را پیش بینی کند. در عین حال شخصیت نوع A نتوانست رفتار رانندگی را پیش بینی کند.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که رانندگی پرخطر پدیده ای است که آسیبهای جبران ناپذیری را برای فرد و جامعه ایجاد می کند، پیشنهاد تحقیق این است که با هدف کاهش خطرات وآسیب های احتمالی، هنگام اخذ گواهینامه رانندگی، تمدید آن و حتی در فواصل زمانی منظم ارزیابی های روان شناختی از رانندگان (شخصی یا همگانی) اخد شود و رانندگان پرخطر یا هجومی که نیازمند آموزش یا مشاوره هستند در برنامه های آموزشی- مشاوره ای قرار گیرند.
    کلیدواژگان: سلامت روانی، پرخاشگری، شخصیت نوع A، عادات رانندگی، رانندگی پرخطر
  • صدیقه معلمی، مهوش رقیبی، زهره سالاری درگی صفحه 234
    مقدمه
    سوء مصرف مواد پدیده ای مزمن است که آسیب های فراوان جسمی، روانی، اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی را به دنبال دارد، به طوری که شخص مبتلا را دچار افت جدی در کنش های فردی و اجتماعی می کند. هدف از این مقایسه هوش معنوی و سلامت روانی در افراد معتاد و غیر معتاد و بررسی رابطه ی این دو متغیر در دوگروه است.
    روش بررسی
    نمونه ها شامل 80 نفر معتاد به مواد مخدر و 80 نفر افراد غیر معتاد بودند که افراد معتاد به شیوه نمونه گیری در دسترس از مراکز درمان و بازتوانی دولتی و غیر دولتی شهر زاهدان انتخاب شدند. افراد غیرمعتاد نیز به صورت نمونه گیری در دسترس از لحاظ سن و جنس با افراد معتاد یکسان انتخاب شدند. آنگاه آزمودنی ها پرسشنامه ی خود گزارشی هوش معنوی و فرم 28 سئوالی پرسشنامه ی سلامت عمومی گلدبرگ (1979)را تکمیل کردند، سپس و داده ها با آزمون آماری همبستگی پیرسون وt مستقل تحلیل شد.
    نتایج
    یافته ها نشان داد بین نمره های هوش معنوی و سلامت روان معتادان و غیر معتادان تفاوت معناداری وجود دارد به طوری که معتادان به مواد مخدر از هوش معنوی و سلامت روانی پایین تری نسبت به گروه عادی برخوردار بودند. همچنین در هر دو گروه بین هوش معنوی و سلامت روان همبستگی معنادار مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    سوء مصرف مواد سلامت جسمانی و روانی افراد را به خطر می اندازد، افراد با هوش معنوی پایین به احتمال بیشتری دچار سوء مصرف می شوند. این احتمال وجود دارد که بتوانیم با پرورش هوش معنوی افراد، از مبتلا شدن آنها به این معضل جلوگیری کنیم.
    کلیدواژگان: هوش معنوی، سلامت روان، اعتیاد
|
  • Hosseini, M. Yassini, M. Ahmadieh, M. Vafaei, Nasab, G. Kholasezadeh, G. Dastjerdi Page 152
    Introduction
    Methadone maintenance therapy is a well-known approach to the treatment of drug use disorders and harm reduction. But the main challenge is retention rate in MMT
    Methods
    Through simple random sampling, 155 addicts aged between 18-60 years who referred to drug addiction center of university and underwent MMT were followed for at least one year and up to two and half years.
    Results
    Of the total, 3.9% female, 62% married, 37.4% workers and 27.1% were jobless. 80% had education level of less than diploma, 43.2% abused marijuana, 54.2% abused alcohol and 49.7% were living in rented houses. 60% referred to this center because of economical problems, 15.5% because of legal issues and 67.7% because of family pressure. 31.6% were opium and opium resin addicts, 60% were heroin addicts, 8.4% were crack addicts and 21.9% were IV abusers. 76.8% had at least one high risk behavior. Average dose of methadone was 86.5+35 mg/day. Mean survival time was 80 weeks. Relapse rate was 3.3% in the first month, 13.9% in three months, 23.2% in six months, 31.7% in first year and 41. 7% was a total relapse rate. Survival rate had a direct significant statistical relationship with the age, type of drug and method of use.
    Conclusion
    According to the results of the present study that indicate a survival rate of 68.2% in a year and 58.3% after a year and also considering the results of other studies, we can conclude that MMP could be an effective method in the treatment of opiate drug disorders.
  • G. Sadeghi-Hashjin, M. Dehrouye, H. Arab, L. Mohammadyar Page 159
    Introduction
    With industrialization of human societies, pollutants like lead have entered in the life cycle, causing harmful effects on body organs. No sufficient studies have been done on the effects of pollutants on behavior. The aim of this study was to investigate possible effects of lead on some measurable behaviors of an animal model.
    Methods
    Forty eight male adult mice were divided into 4 groups of 12 each. Lead acetate was added at concentrations of 0, 5, 50, or 500 ppm to the drinking water of the animals for 4 weeks (28 days). On day 29, animals were placed on an Elevated Plus maze (EPM) for 5 min and the time in sec spent was measured on closed arms, open arms and the end 1/3rd of the open arms. Increased time on open arms, particularly the end 1/3rd was considered to reflect an enhanced risk-accepting behavior.
    Results
    In this study, it was shown that lead exposure caused an increased number of entrance (P=0.006) and time spent (P=0.034) by mice on open arms of the EPM. There was a positive correlation between the concentration of lead acetate and those two effects.
    Conclusion
    The present study demonstrated that lead poisoning may decrease normal anxiety in mice and increase risky behavior in this species. Clinical studies on human subjects with risky behavior are strongly suggested in order to find a possible relation between chronic exposures to lead as well as plasma concentration of lead with the extent of this kind of behavior.
  • Page 164
    Introduction
    Addiction and drug abuse in one of the most important health, social and political problems in the world, especially in developing countries. Nowadays this problem has higher prevalence in young people, and so students of the universities are at risk. The aim of this study was to identify drug abuse prevalence and risk factors in students of Shaheed Sadoughi Medical University, Iran, Yazd
    Methods
    This was a descriptive cross sectional study and 534 students were selected through random sampling from different medical sciences colleges. The data was collected by self-designed questionnaire and interview, and then analyzed using SPSS software and chi-square test.
    Results
    Data showed the prevalence of drug abuse in students to be 21.5%, frequency of drug abuse was as follows: Hookah 15.9%, cigarette 24.13%, opium 2.8%. The major risk factors were amusement 47.4% and unemployment 42.98%. It was higher in single males who lived in university dormitories.
    Conclusion
    According to the study results, it is recommended that families and university managers facilitate student's entertainment, marriage and occupation. The high prevalence of smoking hookah which is usually accompanied by use of other drugs should be considered in educational programs.
  • Page 170
    Introduction
    Improper lifestyle is one of the factors affecting the incidence of chronic diseases. According to the World Health Organization statistics, smoking causes four million deaths annually. Studies show that in 1993, 28.6% men and 3.6% of women older than 15 years in the country were smokers. The most practical stage behavior change model is Transtheoretical model. Therefore, this study used this model.
    Methods
    This cross-sectional study was done on 200 smokers or ex- smokers of Khorramabad who had high school diploma or higher educational levels. Cluster sampling was conducted in two stages. Data was collected by a questionnaire whose validity and reliability had been approved. Data was analyzed by using SPSS statistical software 11.5 and descriptive statistics. P level <0.05 was considered as significant.
    Results
    Mean age was 42.5±7.85 years. Regarding stages of change, 39.5% were in pre-contemplation stage, 25.5% in contemplation stage, 12% in preparation stage, 5.5% in action stage and 17.5% were in maintenance stage. Variables that had a significant relationship with stages of change included; years of smoking (p=0.001), complications of smoking (0.000), and age (p=0.04). There was no significant relationship between marital status, education, family and income, and stages of change.
    Conclusion
    In this study, majority of the population under study were in the early stages. It is therefore necessary to provide educational programs and develop strategies for the same. Due to the significant relationship between age and years of smoking and exposure to advanced stages of change, people should be made aware of the problems of smoking earlier so that they can decide as soon as possible about smoking cessation.
  • Z. Pourmovahed, M. Yassini Ardakani, M. Ahmadieh, K. Dehghani, Z. Kalani Page 179
    Introduction

    Considering high prevalence of addiction, the age range of drug abuse and availability of new synthetic drugs, evaluation of knowledge of adolescents about drugs would be a priority in research.

    Methods

    In this descriptive cross-sectional study, 517 rural high school students were asked to complete a questionnaire and through SPSS soft ware version 13, collected data was analyzed by chi-square and analysis of variance tests.

    Results

    7.1% of rural families with at least one boy in high school had an addict family member. 70.2% of high school students had had a contact with an addict and 42.5% knew an adolescent addict. Also, 17.5% had been offered drugs and 37.9% of high school students claimed that there was at least one addict in their family or relations.

    Conclusion

    Considering the frequency of addiction in families and rate of invitation to drug abuse in students, there is a high risk of increment of addiction in high schools and therefore real and urgent need to do an intervention.

  • Ss Mazloomy, M. Ehrampoush, F. Servat, M. Askarshahi Page 184
    Introduction
    University is a position of formal training and learning and students in order to successful in this position should have effective learning. Motivation is key to effective learning. Additional to academic motivation can have the role of prevention in high-risk health behaviors. We examined students motivation in Yazd and communication with academic motivation in high-risk health behavior study.
    Methods
    This was a cross-sectional study and the sample size was 720. Analysis of the data, collection tool and standard questionnaire construction was achieved.
    Results
    In this study, 32.4 percent of students enjoyed modest motivation condition. 23.3 percent were smokers and 5.6 percent seemed to have used illicit drugs, 40.6 percent of the students exercised regularly. The findings of this research proved that there is a significant correlation between smoking status, alcohol consumption, physical involvement, high risk sexual behavior, watching movies, non-moral condition of the safety belt and academic motivation (P<0.05) There was a significant correlation between the amount of study hours and academic motivation (P<0.05).
    Conclusion
    In order to promote academic motivation in students, both students and teachers should become more acquainted with workshop models and also, students leisure time activities should be analyzed and they should be attracted towards scientific and community organizations.
  • B. Yazdanpanah, M. Safari, M. Yosefi, P. Angha, M. Habibian, K. Zandi, H. Aranpour Page 191
    Introduction
    Overcoming social problems requires a participatory approach. This study was performed in order to determine the effect of community based educational prevention program of drug abuse in reduction of high risk behavior.
    Methods
    This study was a community based participatory research. According to planned approach to community health model, "the health companion group" was established with participation of public representatives of villages, researchers, and managers of health sectors. Need assessment and priority setting of health problems was done. Drug abuse was selected as the topmost priority of health problems. By interviewing 10 year olds and older members of households, the questionnaires were completed. By conducting workshops, distributing educational pamphlets and face to face training for six months, the educational program was carried out. After this period, the study population was interviewed again. Data was analyzed by SPSS software, X2, and T tests.
    Results
    The mean score of drug abuse related high risk behavior was 26.8 +/- 2.05 before educational program and 25.2 ±2.3 after the program. The mean score of psychological health was 26.2±5.8 before educational program and 26.4±5.7 after the program. The rate of negative drug abusing related behavior decreased and positive behavior increased after the educational program.
    Conclusion
    The community based participatory research with participation of the public can be a proper pattern to prevent drug abuse and related high risk behaviors and as a result reduce costs and complications of this problem.
  • G. Kholasezadeh, N. Bashardoost, N. Ahmadi, G. Dastjerdi Page 199
    Introduction
    Child abuse includes; abuse of the body, mental and sexual abuse or misbehavior against children that leads to damage to the child's heath and comfort. Therefore, the present study was done in order to determine the prevalence of child abuse in opiate addicts referring to addiction withdrawal centers.
    Methods
    The cross sectional study included 300 participations (150 addicts and 150 non-addicts) The addicted group comprised of opiate addicts referring to addiction withdrawal centers of Yazd. The non addicted group was selected randomly from healthy people. Data collection was performed via a standard questionnaire. Data assessment was done via statistical analysis (K S)
    Results
    Collected data in the addicted group showed the following results; about 56 percent were child tormentors, 1- 45.3% males, 10.7% females, 2-18.7% uneducated, 3-46% with divorce history in their family and 4-38% child body abuse. The most prevalent type of the body abuse was slapping (24%), mostly because of bad training (26%). Collected data in the no addicted group showed the following results; 42% were child tormentors (26% male and 15.3% female) 23.4% with family divorce history, 30.4% were child body abuse and the most prevalent type of body abuse was slapping (22.79%), mostly because of bad training (33.3%)
    Conclusion
    A direct relationship was observed between child abuse and persons addicted to opiates. Factors playing an important role include; illiteracy, divorce history in the family and history of child abuse in childhood period. Therefore, compilation of rules supporting children, establishment of support and parent education centers can be effective to reduce child persecution.
  • H. Hojjati, S. Aloustani, G. Akhondzadeh, B. Heidari, H. Sharif, Nia Page 207
    Introduction
    Because of the progressive nature of addiction in all aspects of life, it influences the health of society individuals and has bad effects on psychological, physical, social, emotional, spiritual and cognitive health. In order to investigate mental health and the quality of life of addicts referring to addiction centers in Golestan province, this research was done.
    Methods
    A total of 322 patients were selected from the addiction census centers of the province during 2009 and studied in a descriptive cross-sectional analysis. The data included a questionnaire about demographic characteristics and two questionnaires contained the mental health (MHC) and the quality of life (SF17) variables.
    Results
    Of the total, 52 percent reported their mental health to be somewhat favorable and 17 percent reported favorable. On the other hand, 53 percent reported somewhat favorable quality of life and 8 percent had a desirable quality of life. There was significant relationship between mental health and quality of life. Mental health was significantly related to sex and type of material consumption, while quality of life was significantly related to job and type of material consumed.
    Conclusion
    Many addicts can’t give up addiction and repeatedly refer to centers. But care team members can identify common characteristics, personality traits and support systems for promoting mental health and the quality of addict’s life which facilitate prevention, treatment and rehabilitation.
  • G. Dastjerdi, V. Ebrahimi Dehshiri, G. Kholasezade, F. Ehsani Page 215
    Addiction as a social, health problem with its specific complications threatens societies. High risk behaviors such as violence, self mutilation, tattooing, shared injections and unprotected sex behaviors are some of the problems in addicts that need to be treated. One of these treatments is methadone therapy. The purpose of this study was to evaluate effectiveness of methadone in prevention or reduction of high risk behaviors in clients of a MMT center of Shaheed Sadoughi University of medical sciences of Yazd.
    Methods
    This study was done on 93 clients of a MMT center.Questionnaire for this study included items from MAP and questions about some other risky behaviors. This questionnaire was completed at onset of treatment and 6 months after. Data was analyzed with SPSS software program
    Results
    89.2% of participants were married and 10.8% were single. 63.5% of them were in the20-40 years age group. Most commonly abused substances were heroin and opium. Before onset of treatment, 37.6% of participants had history of imprisonment, 35.5% had shared injections, 32.3%had had unprotected sex, 22.6%had tattooing and 5.4%had mutilated their own selves. Only 36.6% didn’t have any high risk behavior. These behaviors were more common in heroin users and in the20-40 years age group. After onset of treatment and during 6 month of MMT, 86% of clients didn’t have any risky behavior. Only 14%of them continued to have unsafe sex behaviors
    Conclusion
    Addiction can cause high risk behaviors. Data in this paper suggests that young age, heroin use, low education level and no or inadequate information about addictive substances and their consequences are effective and important factors that cause high risk behaviors. Treatment of addicts with methadone maintenance therapy plays an important role in reduction of risky behaviors. Development of appropriate and more MMT centers are recommended.
  • Zarei Page 220
    Family is the initial nurture environment of a child that affects future behavior. The types of rewards and punishments in the initial stages of life affect future behavior. The aim of this study was to study the relationship between parent child– rearing practices and high risk behavior on basis of Cloninger's scale in Bandarabbas city.
    Methods
    The study was a descriptive correlation study. In this study permissiveness, democratic and authority parent child– rearing practices were measured with Bamerind parent child– rearing practices inventory and Cloninger's high risk behavior scale. The population under study included adolescents aged 11-18 years and their parents. A total of 150 subjects were selected randomly.
    Results
    The results of analysis showed that there was a significant correlation between parent child– rearing practices and subscale avoid of pathology in high risk behavior (P value =0.035). The relation between parent child– rearing practices and authority- logical and subscale innovation in high risk behavior was also significant (P=0.022). The relation between subscale authority- logical parent child– rearing practices and subscale social reward in high risk behavior with P value of 0.037 was significant.
    Conclusion
    There is a significant relationship between parent child– rearing practices and helpful, harmful or destructive behavior and therefore parent's role is very important. Parent's knowledge and family trainings for rearing health are very important.
  • I. Shakerinia, M. Mohammadpoor Page 225
    Today, all kinds of people need vehicles for performing their daily activities. The need for use of these vehicles for transportation frequently leads to a high rate of road accidents and it seems that certain people do not have enough ability to use these vehicles. Dangerous behaviors lead to financial and life risking irreparable damages.
    Methods
    The aim of the study was to examine the relationship between psychological characteristics (mental health, aggression, type A characteristic) and driving habits. The researchers chose 110 injured men drivers and asked them to complete the Manchester Driving Behavior, Type A Characteristic, Ahvaz Aggressive and Mental Health questionnaires. The data was analyzed by Pearson's Correlation and Regression Analysis.
    Results
    The findings showed that there is a significant relation between psychological characteristics (mental health, aggression, type A characteristic) and driving habits. The regression analysis also foresees the aggressive and mental health of testers’ dangerous driving behavior. Meanwhile, Type A characteristic is not able to foresee driving behaviors.
    Conclusion
    Risky driving is a phenomenon that leads to many irreparable damages for the society and individual. Present study suggests that in order to reduce dangers and probable damages, procurement of driving license procedures should be prolonged and drivers should be regularly assessed psychologically (personal or public). Risky drivers or the attackers who need education or consultation should attend education-consultation programs.
  • Page 234
    Substance abuse is a chronic phenomenon that affects mental and physical health and results in a lot of social, domestic and economic trauma.
    Methods
    The samples included 80 addicts and 80 healthy individuals. The addicts were selected randomly from private and state remedy and rehabilitation centers of Zahedan city. Healthy individuals were matched with addicts in respect to age and sex and also selected randomly. Then, participants were assessed with The Spiritual Intelligence Self‐Report Inventory-24(SISI) and General Health Questionnaire (GHQ). The data was analyzed with Pearson correlation coefficient and t test for independent groups.
    Results
    There were significant differences in SISI scores and GHQ scores. Addicts scored lower in two scales. There was a significant positive correlation between SISI scores and GHQ scores and subscales of GHQ (P< 0.01) in two groups. Substance abuse affects mental and physical health. Individuals with lesser spiritual intelligence levels are more prone to addiction and maybe with higher levels of spiritual intelligence, we can prevent individuals from addiction.