فهرست مطالب

مجله علوم باغبانی ایران
سال چهل و یکم شماره 1 (بهار 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/05/15
  • تعداد عناوین: 10
|
  • رضا صالحی، عبدالکریم کاشی، جانگ میانگ لی، مصباح بابالار، مجتبی دلشاد، سانگ گیو لی، یون چان هاح صفحه 1
    اثر سه رقم کدوی تجاری’ ایس‘،’ شینتوزا‘ و ’شینتوهونگتو‘ به عنوان پایه، بر زنده مانی و رشد اولیه گیاهچه های خربزه رقم ’خاتونی‘ و طالبی رقم ’سمسوری‘ در شرایط گلخانه ای در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار مورد تحقیق قرار گرفت. همه پایه ها سازگاری و گیرایی بالایی (بیش از 97%) نسبت به پیوند خربزه و طالبی از خود نشان دادند. فعالیت ریشه (غلظت فورمازان سنتز شده در گرم ماده خشک در ساعت) گیاهان پایه 3-2 برابر پیوندک ها بود. همچنین تعداد دستجات آوندی پایه ها به جز در مورد رقم ’شینتوزا‘ بیشتر از پیوندک ها بود. صفات فعالیت ریشه، طول ساقه اصلی، قطر ساقه پایه، محتوای کلروفیل برگ و وزن تر اندام های هوایی در سطح 1% و صفات قطر ساقه پیوندک، تعداد برگ، سطح برگ و وزن تر ریشه در سطح 5% معنی دار شدند. اثر تیمارها روی وزن خشک اندام های هوایی و ریشه معنی دار نبود. در اکثر صفات رشد، گیاهان پیوندی برتر از غیرپیوندی بودند. در بین گیاهان پیوندی، اثر پایه ها روی صفات رشد مورد ارزیابی، بسیار نزدیک به هم و مشابه بود، لذا می توان همه پایه های مورد آزمایش در این تحقیق را سازگار با پیوند خربزه و طالبی ایرانی پیشنهاد نمود.
    کلیدواژگان: پیوندک، خربزه و طالبی، زنده مانی، پیوند سبزی ها، پیوند، پایه
  • سید حسین میردهقان، مجید راحمی صفحه 11
    این پژوهش به منظور تعیین زمان ایجاد خسارت سرمازدگی میوه انار در سردخانه انجام گردید. دو رقم میوه انار به نام های ’ملس یزدی‘ و ’گل گزی ترش هراورجان‘ در مرحله بلوغ تجاری برداشت و به آزمایشگاه پس از برداشت گروه علوم باغبانی دانشگاه شیراز انتقال یافت. میوه ها بدون هیچ تیماری در انبار با دمای 5/0± 1 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 3±85 % به مدت 3 ماه قرار گرفتند. هر 10 روز تعدادی از آنها که شامل 4 تکرار بود، از انبار خارج شد و پس از 72 ساعت میزان نشت الکترولیت ها و کاهش وزن تعیین گردید. نشت الکترولیت ها به عنوان شاخصی برای خسارت سرمازدگی به کار گرفته شده، و بیانگر تغییرات در غشای پلاسمایی است. همچنین قطعاتی از پوست به منظور بررسی آناتومیکی در FAA (فرمالین، الکل، استیک اسید) تثبیت شد. نتایج حاصل نشان داد که با گذشت زمان انبارداری نشت یون و کاهش وزن افزایش یافته، تا اینکه پس از گذشت 40 روز در رقم ’گل گزی ترش هراورجان‘ و 50 روز در رقم ’ملس یزدی‘، این افزایش با شدت بیشتری صورت گرفت، که مبین زمان ایجاد تغییرات در غشا و بروز خسارت سرمازدگی است. این خسارات در رقم ’گل گزی ترش هراورجان‘ زودتر و با شدت بیشتری صورت گرفت، که بیانگر حساسیت بیشتر این رقم به دمای سرد بود. زمان ایجاد تغییرات آناتومیکی در طول دوران انباری قابل تشخیص نبود، با این وجود در مراحل آخر تغییر درنفوذپذیری تونوپلاست و خروج مواد فنلی از آن باعث قهوه ای شدن سلول های پوست گردید.
    کلیدواژگان: نشت الکترولیت، سرمازدگی، میوه انار، کاهش وزن
  • علیرضا طلایی، فاطمه ناظوری، امان الله جوانشاه صفحه 19
    ناکافی بودن دریافت سرمای سالانه در درختان میوه به ویژه پسته، مشکل عمده ای است که در بسیاری از نواحی دارای زمستان نسبتا گرم مشاهده می شود. این پدیده معمولا منجر به نابسامانی در ساختار رویشی و زایشی، کاهش تولید گرده، ریزش زیاد جوانه ها و در نهایت کاهش و یا عدم تولید محصول می گردد. در حال حاضر امکان استفاده از ترکیبات جایگزین که به طورطبیعی موجب تسهیل در تامین حداقل نیاز سرمایی شوند، در برخی گزارش های علمی تائید شده است. در این پژوهش، آزمایشی به منظور بررسی امکان رفع نیاز سرمایی جوانه گل با استفاده از چند ترکیب روغنی انجام شد تا تاثیر آنها بر درصد جوانه زنی و کمیت گرده تولید شده توسط چهار ژنوتیپ پسته نر مشخص شود. این پژوهش بر روی چهار ژنوتیپ نر پسته (دو زودگل 1P، 6P و دو دیرگل 7P و 10P ‍‍(به منظور تعیین نقش ترکیبات روغنی بر روی شکستن رکود، جوانه زنی و مقدار دانه گرده در مؤسسه تحقیقات پسته کشور در رفسنجان در سال های 1384 و 1385 انجام گرفت. ژنوتیپ های انتخاب شده در مطالعات قبلی به عنوان بهترین گرده دهنده برای ارقام تجاری پسته ایران معرفی شده بودند. مواد روغنی مورد استفاده در تیمارها عبارت بودند از: روغن ولک (4 درصد)، روغن سویا (5 درصد) و مخلوط اسیدهای چرب کنجاله آفتابگردان (4 درصد). این مواد، در اواسط بهمن ماه بر روی شاخه های درختان پاشیده شده و با استفاده از آزمایش کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی انجام شد و فاکتورهای مورد بررسی شامل: زمان شروع گلدهی، کمیت و کیفیت دانه های گرده بودند. نتایج آزمایش نشان داد درختان تیمار شده در مقایسه با شاهد دو تا چهار روز (بسته به نوع تیمار) سریع تر به مرحله شکوفه دهی رسیدند. مقدار گرده تولید شده در شاخه های مورد تیمار با ترکیبات روغنی در مقایسه با شاهد اختلاف معنی داری نشان ندادند. در این آزمایش روغن ولک (4 درصد) و روغن سویا (5 درصد) در مقایسه با شاهد اثرات مثبت بیشتری بر افزایش درصد جوانه زنی دانه های گرده در شرایط مصنوعی (In vitro) داشتند.
    کلیدواژگان: روغن سویا، نیاز سرمایی، پسته نر، اسید چرب کنجاله آفتابگردان، روغن ولک
  • اکبر محمدی محمدآبادی، حمید علیپور، فرشته غفاری موفق، علیرضا منعم زاده صفحه 27
    تحقیق حاضر به مدت چهار سال در مجتمع کشت و صنعت گوهر کوه خاش ایرانشهر در قالب آزمایش اسپلیت پلات به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار بر روی درختان بارور پسته رقم اوحدی انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه عبارتند از تیمار اصلی دور آبیاری در سه سطح 30، 40 و 60 روز و کود ازته به عنوان تیمار فرعی در سه سطح بدون کود ازته، 750 و 1500 گرم برای هر درخت انتخاب شد. بالاترین عملکرد محصول مربوط به درختانی بود که در دور آبیاری 30 روزه بیشترین مقدار ازت را دریافت کردند و کمترین عملکرد محصول مربوط به تیمارهای دور آبیاری 30 روزه بدون استفاده از کود ازته (تیمار شاهد ازت)، و دور آبیاری 60 روزه بدون استفاده از کود ازت (تیمار شاهد ازت)، گزارش شد. در هر دور آبیاری کمترین رشد رویشی مربوط به تیمارهایی بود که ازتی دریافت ننموده بودند و در اغلب موارد با افزایش سطوح بکار رفته ازت، رشد رویشی نیز افزایش معنی داری پیدا نمود. حداکثر رشد رویشی مربوط به تیمارهای دور آبیاری 30 روزه و استفاده از 1500 گرم کود ازته برای هر درخت و همچنین دور آبیاری 40 روزه و استفاده از 750 گرم کود ازته برای هر درخت، حداقل رشد مربوط به تیمارهای دور آبیاری 40 و 60 روز بدون استفاده از کود ازته بود. اثر سال و اثر تیمارهای دور آبیاری و اثرات متقابل آنها بر فاکتور وزن محصول خشک در سطح احتمال 1%، معنی دار شد. همچنین حداکثر خندانی مربوط به دورآبیاری 40 روز بدست آمد. بیشترین مقدار خندانی در کاربرد مقادیر مختلف ازت نیز مربوط به تیمارهایی بود که مقدار 750 گرم کود ازته به ازای هر درخت دریافت نمودند.
    کلیدواژگان: کود، عملکرد، دور آبیاری، پسته
  • یونس مستوفی، ابوالفضل اصغری مرجانلو صفحه 39
    توت فرنگی به عنوان یکی از میوه های بسیار فساد پذیر در معرض حمله عوامل قارچی به ویژه قارچ بوترتیس سینرا (Botrytis cinerea) بوده بنابراین عمر انباری آن بسیار کوتاه می باشد. استفاده از ترکیبات شیمیایی مصنوعی برای کنترل پوسیدگی خاکستری توت فرنگی و سایر میوه هایی که به مصرف مستقیم انسان می رسند، دارای محدودیت هایی است. بنابراین استفاده از روش های غیرشیمیایی و سالم برای کنترل پوسیدگی خاکستری در محصولات باغبانی ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف کنترل قارچ بوترتیس سینرا با استفاده از نور فرابنفش در طول موج 254 نانومتر انجام گرفت. پس از آلوده سازی میوه ها با قارچ بوترتیس سینرا، نور فرابنفش در شدت های 0، 25/0، 75/0، 5/1، 5/2 و 5 کیلوژول بر مترمربع روی میوه های آلوده شده تیمار شد و میوه ها در دمای 3 درجه سانتیگراد انبار شدند. سپس شاخص های کیفی از قبیل میزان پوسیدگی، رنگ، pH، اسیدیته قابل تیتراسیون، مواد جامد محلول، شاخص رسیدگی، ویتامین C و درصد کاهش وزن، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که تیمار فرابنفش در شدت های بهینه، از رشد قارچ بوترتیس سینرا جلوگیری کرده و در عین حال روی اکثر پارامترهای کیفی تاثیر مثبت دارد به طوری که میوه های تیمار شده با نور فرابنفش در شدت های بهینه در مقایسه با میوه های شاهد، میزان پوسیدگی قارچی پایین، سفتی بالا، ارزش های رنگی(L*، a*، b* و زاویه هیو) بهتر، درصد کاهش وزن کمتر، میزان مواد جامد محلول بیشتر، pH بالا و اسیدیته قابل تیتراسیون پایین تری داشتند. طبق نتایج می توان گفت که نور فرابنفش در شدت های بهینه، می تواند جایگزین مواد شیمیایی به خصوص قارچ کش ها در انبارمانی محصولات باغبانی بشود.
    کلیدواژگان: شاخص های کیفی، توت فرنگی، نور فرابنفش، قارچ
  • ابوذر هاشم پور، رضا فتوحی قزوینی، داود بخشی، سمانه اسدی صنم صفحه 47
    در این پژوهش شاخص های کیفی، ترکیبات فنولی (هیدروکسی تیروزول، تیروزول، اسید وانیلیک و سینامیک)، اسیدهای چرب و رنگیزه های روغن زیتون ارقام زرد، روغنی و ماری در منطقه کازرون واقع در استان فارس مطالعه گردید. اندازه گیری ترکیبات فنولی نشان داد روغن رقم ماری دارای میزان بالاتری اسید سینامیک و وانیلیک به ترتیب با 40/1 و 18/1 میلی گرم در کیلوگرم روغن در مقایسه با ارقام زرد و روغنی بود. در حالی که روغن رقم زرد بیشترین میزان تیروزول (18/1 میلی گرم در کیلوگرم) را داشت. همچنین میزان فنول کل در روغن رقم روغنی بیشترین میزان (9/179 میلی گرم در کیلوگرم) و در روغن رقم ماری در کمترین میزان (9/169 میلی گرم در کیلوگرم) بود. تجزیه اسیدهای چرب با دستگاهGC نشان داد که رقم ماری دارای بالاترین میزان اسید اولئیک (92/77 درصد) و کمترین میزان اسید پالمتیک (05/14 درصد) است. همچنین بیشترین میزان کلروفیل و کاروتنوئید به ترتیب مربوط به ارقام زرد و روغنی بود.
    کلیدواژگان: اسیدهای چرب، رقم، ترکیبات فنولی، رنگیزه ها
  • نجمه زینلی، عبدالکریم کاشی، محمدرضا فتاحی مقدم صفحه 55
    به منظور بررسی اثرهای متقابل خیار و کرفس در کشت توام و اثر فاصله و الگوی کشت بر روی عملکرد این دو محصول، آزمایشی به مدت یک سال (1385) در مزرعه تحقیقاتی گروه علوم باغبانی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران با استفاده از طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با پانزده تیمار و در سه تکرار انجام شد. در این آزمایش خیار و کرفس در سه الگوی کشت توام، شامل کشت کرفس بین بوته های خیار، کرفس بین ردیف های خیار و کرفس بین بوته ها و ردیف های خیار در سه فاصله بوته مختلف (20، 30 و 40 سانتی متر) کاشته شدند و نیز کشت خالص این دو محصول در سه فاصله بوته یاد شده انجام شد. با محاسبه نسبت برابری زمین (LER) مشخص شد که همه تیمارهای کشت توام دارای LER بزرگ تر از یک هستند، بنابراین سودمندی کشت توام این دو محصول مورد تایید قرار گرفت. همچنین تیمار کشت توام خیار و کرفس بین ردیف های خیار به فاصله بوته 30 سانتی متر از نظر تولید بیشترین عملکرد خیار تیمار برتر آزمایش شناخته شد. در این آزمایش برای خیار فاصله بوته 20 سانتی متر و برای کرفس فاصله بوته 30 سانتی متر بهترین تراکم از نظر تولید بیشترین عملکرد در کشت خالص بودند. طبق نتایج این تحقیق، کشت توام خیار و کرفس می تواند توسط پرورش دهندگان سبزی مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: فاصله کشت، خیار، نسبت برابری زمین (LER)، کرفس، کشت توام
  • هادی شعبانی، غلامعلی پیوست، جمالعلی الفتی چیرانی، پروین رمضانی خرازی صفحه 63
    امروزه از کمپوست زباله شهری به طور فزاینده ای در کشاورزی به عنوان اصلاح کننده خاک و همچنین به عنوان کود آلی استفاده می شود. هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای طی مراحل کمپوست شدن زباله های شهری در آن تشکیل می گردد که دارای خاصیت سرطان زایی و جهش زایی می باشند. هدف از این آزمایش که در سال 1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان انجام شد بررسی تاثیر کمپوست زباله شهری بر میزان جذب دو هیدروکربن آروماتیک چند حلقه ای اشباع شده (پیرن و آنتراسن) توسط گیاه بادنجان بود. در این آزمایش چهار سطح کمپوست زباله شهری (50،100،150،200 تن در هکتار) به همراه شاهد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اعمال گردید. نتایج نشان دادند که میزان پیرن و آنتراسن به ترتیب 616/1 و 255/0 میلی گرم در یک کیلوگرم کمپوست زباله شهری می باشد ولی با توجه به نمودار های حاصل از عصاره میوه ها حتی با افزایش 200 تن کمپوست زباله شهری در هکتار این دو ترکیب در هیچ یک از میوه های تیمار شده با کمپوست زباله شهری مشاهده نگردید و بنابراین این میوه ها هیچ خطر سمیتی را در مورد این دو ترکیب به همراه ندارند.
    کلیدواژگان: بادنجان، کمپوست زباله شهری، هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای
  • سید عبدالله افتخاری، محمدرضا حسندخت، محمدرضا فتاحی مقدم، عبدالکریم کاشی صفحه 71
    این تحقیق به منظور تعیین تنوع ژنتیکی 44 توده اسفناج بومی ایران با استفاده از 21 صفت مورفولوژیک بر اساس توصیفگر در شرایط مزرعه ای انجام شد. بر اساس نتایج تجزیه واریانس داده ها، تفاوت های معنی داری در اکثر صفات رویشی اندازه گیری شده در بین توده ها مشاهده شد. نتایج نشان داد که توده تبریز دارای بیشترین درصد بوته ماده (49/89%) و کمترین میانگین طول دمبرگ (35/4 سانتی متر) بود. در بین توده ها، توده کرمان دارای بیشترین میانگین درصد ماده خشک (6/14%) بود. بیشترین میانگین وزن تر بوته (43/84 گرم) و تعداد برگ (4/18 عدد) به ترتیب به توده های ورامین2 و ورامین3 اختصاص داشت. توده بجنورد 1 دارای بیشترین مقدار آنتوسیانین بود. در این تحقیق هفت نوع شکل برگ در توده های مختلف اسفناج شناسایی گردید. ضریب همبستگی بین صفات کلیه توده های مورد بررسی نشان داد که بین تعداد برگ با طول و عرض پهنک برگ همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت. همبستگی مثبت و معنی داری نیز بین طول دمبرگ با طول و عرض پهنک برگ و همچنین بین قطر دمبرگ با طول و عرض پهنک برگ و طول دمبرگ مشاهده شد. بر اساس تجزیه خوشه ای، توده ها به چهار گروه با 14، 4، 19 و 7 توده تقسیم شدند. در گروه اول توده ها از نظر شکل برگ و درصد بوته های ماده مشابه بودند. وجه تشابه گروه دوم، تعداد و شکل برگ، طول دمبرگ، طول دوره رشد و وزن تر بوته ها بود. در گروه سوم، که تقریبا شامل تمامی توده های اسفناج با بذر خاردار بود، وزن تر بوته و طول دوره رشد توده ها مشابه بود. در گروه چهارم شباهت توده ها با هم، درصد ماده خشک آنها بود. نتایج بیانگر این است که توده های اسفناج بومی با صفات باغبانی با ارزش مانند، بالا بودن درصد بوته های ماده، تعداد برگ، طول دمبرگ، طول دوره رشد، وزن تر بوته و یا درصد ماده خشک، جزو ذخایر ژنتیکی غنی برای برنامه های اصلاحی به شمار می روند.
    کلیدواژگان: صفات مورفولوژیکی، اسفناج، تنوع ژنتیکی، توده بومی
  • سحر قاضی زاده، محمد اسماعیل حسنی، عبدالله محمدی، مریم بهرامی راد صفحه 83
    فلفل گیاهی است از خانواده Solanaceae، که به عنوان طعم دهنده غذا، رنگ دهنده و نیز به دلیل داشتن خواص دارویی متعدد در دنیا مورد توجه است، ولیکن تاکنون در ایران تحقیقی برای شناسایی و ارزیابی ژنوتیپ های فلفل صورت نگرفته است. این آزمایش به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی جنس فلفل با استفاده از?? صفت مورفولوژیکی بر اساس توصیف نامه فلفل، برروی 77 ژنوتیپ در قالب طرح آگمنت با 3 بلوک و 3 شاهد انجام گردید. در بررسی همبستگی صفات کمی، بیشترین همبستگی مثبت بین عرض میوه و وزن تر میوه (**8?3/0) مشاهده شد. نتایج تجزیه به عامل ها نشان داد 13 عامل اصلی و مستقل،? 9/7? درصد از تغییرات کل داده ها را توجیه کردند. با استفاده از رگرسیون گام به گام، هنگامی که وزن تر میوه به عنوان متغیر وابسته و سایر صفات کمی به عنوان متغیرهای مستقل درنظرگرفته شدند، صفات عرض میوه، ضخامت دیواره میوه، طول برگ، عرض برگ و طول میوه، 8/73 درصد از تغییرات متغیر وابسته را به خود اختصاص دادند و این صفات باید درتوجیه تغییرات وزن تر میوه مدنظر قرار گیرند. تجزیه خوشه ای(کلاستر) بر اساس صفات اندازه گیری شده با استفاده از روش وارد نشان داد، 77 ژنوتیپ در? گروه قرار می گیرند، ضمنا تنوع ژنتیکی درنمونه ها با پراکندگی جغرافیایی آنها مطابقت نداشت. به طور کلی نتایج به دست آمده از این تحقیق مشخص کرد اولا، ژنوتیپ های مورد مطالعه، از نظر صفات بررسی شده از تنوع بالایی برخوردارند و منابع ژنتیکی مناسبی برای انجام امور اصلاحی هستند ثانیا، همانطور که تحقیقات گذشته نشان داده بود صفات مرفولوژیکی، ابزاری کارا و دقیق در طبقه بندی ژنوتیپ های گیاهی هستند و می توانند در گروه بندی و تفکیک ژنوتیپ های فلفل نیز، مؤثر واقع شوند.
    کلیدواژگان: تجزیه کلاستر، همبستگی، فلفل، صفات مرفولوژیکی
|
  • Page 19
    A lack of adequate annual chilling in temperate zone fruit growing trees, especially pistachio is a main problem observed in many areas with partly warm winters. Usually this phenomenon results in disorders in vegetative and reproductive structures, decrease in production of pollen, falling of flower buds and decrease in or loss of fruit set. Presently the use of some substitute chemical compounds which somehow compensate for the lack of chilling requirement is confirmed by some scientific reports. This research was done in Iran’s Pistachio Research Institute during early Feb 2006 and 2007 on four male pistachio genotypes [tow early (P1, P6) and two late flowering (P7, P10)] to determine the role of oil compounds on breaking of dormancy, germination and amount of pollen grains. Selected genotypes had been introduced as the most suitable pollinators for Iranian commercial pistachio cultivars in some previous studies. The oil compounds used as treatments in the study were Volck oil (mineral oil) (4%), soybean oil (5%) and fatty acids (4%). This experiment was designed in split plot, based upon random complete block the main plots of which were genotypes, and the secondary plots oil compound treatments. The factors recorded included: date of bud break, quantity (mg) and quality (percentage of germination) of pollen grains. The results revealed that trees treated with oil compounds went into anthesis 2-4 days earlier than the untreated ones. Pollen grain production in treated tree branches, as compared with control, did not show any significant differences. In this experiment, it was shown that Volck oil (4%), and soybean oil (5%) had more positive effects on germination of pollen, in In vitro conditions.
  • Page 27
    This study was carried out in the Agro-industry Complex of Gohar Kouh, Khash in Iranshahr. A split-plot experiment based on RCBD was employed with three irrigation intervals including 1: 30 day interval 2: 40 days of irrigation interval 3: 60 day irrigation interval along with three levels of nitrogen application including 1: no nitrogen fertilizer 2: 750 grams of nitrogen fertilizer per tree 3: 1500 grams of nitrogen fertilizer per tree as a sub plots. The results showed the highest yield was 4349 grams per tree that belonged to trees irrigated in 30 day intervals, and with the highest nitrogen application level. The lowest yield was obtained from I40N0, I40N750, I60N0 treatments. Each of the irrigation interval treatments with N0 level showed the lowest vegetative growth. Vegetative growth was improved by increase in nitrogen application level in most of the treatments. The most vegetative growth rate was obtained from the treatments of I30N1500 and I40N750 namely 13 and 12.4 centimeters of growth respectively while the lowest vegetative growth was obtained from treatments of I60N0 and I40N0 namely an average of 7.2 centimeters of vegetative growth. Results indicated that, the most nitrogen concentration resulted in leaf growth of 1.9 percent (I60N1500 treatment) while the lowest nitrogen concentration (I30N0 treatment) ended up with a leaf growth of 1.4 percent.
  • Page 39
    Strawberry as a very perishable fruit, is exposed to fungi pathogens especially Botrytis cinerea, thus its storage life is very limited. The use of synthetic chemical compounds to control gray mold on strawberry as well as on other fruits that are directly consumed by humans, have become less and less advisable. On the other hand the use of non chemical and safe methods of controlling gray mold in horticultural crops is essential and on the increase. The aim of this study was mainly the control of B. cinerea through application of Ultraviolet light at 254 nm. Following inoculation of fruits with B.cinerea, Ultraviolate light at 0.25, 0.75, 1.5, 2.5 and 5 Kj/M2 was applied on fruits and then they were stored at 3°C. Later on, the quality characteristics of the fruits (pH, TA, TSS/TA, Vitamin C, color, decay, weight loss) were assessed. The results indicated that UV-C treatment effectively controlled B. cinerea and had positive effects on some quality charactersistics. The treated fruits with UV-C at optimum doses encountered have low decay, high firmness, TSS and pH, more appropriate color values (L*, a*, b*, and hue angle), a low percentage of weight loss and a low TA as compared to control. According to the results, it can be concluded that UV-C light at its optimum doses can act as an alternative to synthetic chemical compounds, especially fungicides during storage of most horticultural crops.
  • Page 47
    In this research, the quality indices, phenolic compounds (Hydroxy tyrosol, tyrosol, cinamic and vanilic acid), fatty acids and pigments from olive oil of cultivars ‘Zard’, ‘Roghani’, and ‘Mari’ (from Kazeroon region, located in Fars Province), were assessed. Measurement of phenolic compounds showed that ‘Mari’ cultivar oil contained the highest cinamic and vanilic acids with 1.4 and 1.18 milligram per kilogram, respectively. ‘Zard’ cultivar in the other hand had the highest content of tyrosol (1.18 milligram per kilogram). Total phenols content was the highest in ‘Roghani’ cultivar (179.9 milligram per kilogram) while it was the lowest in ‘Mari’. Analysis of fatty acids whereas it carried GC indicated that ‘Mari’ cultivar had the highest oleic acid (77.92%), and the lowest palmitic acid content (14.05%). The highest contents of chlorophyll and carotenoids were related to ‘Zard’ and ‘Roghani’, respectively.
  • Page 55
    To study the mutual interfering effects between cucumber and celery itercropping, along with the effect of planting density and pattern on yield of cucumber and as well, on celery, an experiment was carried out during 2006 in the horticultural fields of Tehran University. The experiment was performed, employing a complete randomized block design of fifteen treatments, each in three replications. Cucumber was planted as the main crop with three planting spaces (20, 30 and 40 cm), while celery being transplanted as the partner within the rows, between the rows and in a combination. The value of Land Equivalent Ratio (LER) was calculated. For all the treatments, a greater than 1 LER obtained, indicated the intercropping system as beneficial. The treatment of intercropping between cucumber and celery (planting space: 30 cm between the rows) produced the maximum yield. In single crop system, the treatments with planting spaces of 20 cm for cucumber and 30 for celery produced the maximum yields. According to the results obtained, an intercropping culture of cucumber and celery can be beneficially employed by the vegetable growers.
  • Page 63
    Municipal solid waste compost (MSWC) has been reported to improve soil fertility, plant development, yield and quality. Polycyclic Aromatic Hydrocarbon (PAH) is produced during the composting process which may cause cancer if introduced in human diet. An experiment was conducted at the experimental field of the Agronomy Faculty, University of Guilan, Rasht, Iran, in 2008, to determine the effect of MSWC on the absorption of Pyrene and Anthracene by eggplant. The experiment was established using four levels of municipal solid waste compost (50, 100, 150 and 200 t. ha-1) and a bare soil as control in a RCB design. The results revealed that 1 kg of municipal solid waste compost included 1.616 and 0.255 mg. kg-1 Pyrene and Anthracene respectively but none of these compounds were detected in eggplant fruits.
  • Page 83
    An investigation was conducted to determine the genetic diversity among 44 Iranian spinach (Spinacia oleracea L.) landraces using 21 morphological characteristics under open field conditions. According to data analysis results, significant differences were found among landraces in vegetative traits at 1 and 5% levels. Results showed that Tabriz landrace had the highest percentage of female plant (89.49%) and the lowest pedicle length (4.35 cm). Kerman landrace bore the highest dry matter (14.6%). The highest fresh weight (84.43 g) and leaf number (18.4 leaves) belonged to Varamin 2 and Varamin 3, respectively. Bojnourd1 contained the highest anthocianin. Seven types of leaf shapes were recognized in the study. On the basis of correlation coefficients, positive and significant correlations were observed among leaf number vs. length and width of leaf blade (r = 0.32, 0.53). Also positive and significant correlations were observed between petiole length and diameter vs. length and width of leaf blade (r = 0.46, 0.56) and (r = 0.77, 0.65, 0.60) at 1% level. Based upon cluster analysis, landraces were classified into four groups each with 14, 4, 19 and 7 landraces. As for the first group landraces were similar for their leaf shape and female plant percent. The similarity of the second group was leaf number and shape, pedicle length, growing period and fresh weight. Almost all bearing landraces seed spine belonged to the third group. They were similar for their plant fresh weight as well as growing period. The forth group were similar in plant dry weight. Results finally indicated that Iranian spinach landraces with their valuable horticultural traits constitute rich genetic resources for further future breeding programs