فهرست مطالب

مجله علوم گیاهان زراعی ایران
سال چهل و یکم شماره 2 (تابستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/06/01
  • تعداد عناوین: 20
|
  • امیرمهدی خلعتبری، سید محمد باقر حسینی، ناصر مجنون حسینی، داریوش مظاهری صفحه 205
    این تحقیق در سال 1384 در مزرعه آموزشی- پژوهشی (پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران (کرج)) به منظور بررسی کشت مخلوط سورگوم علوفه ای (رقم (KFS2 با ارزن مرواریدی در نسبتها و تراکم‎های مختلف کاشت در 2 چین انجام شد. آزمایش به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. عامل اصلی شامل سه تراکم: 200، 270 و 340 هزار بوته در هکتار برای هر گیاه و عامل فرعی شامل 7 نسبت کاشت؛ تک کشتی سورگوم، تک کشتی ارزن، مخلوط 75% سورگوم+25% ارزن مرواریدی، مخلوط 75% ارزن مرواریدی+25% سورگوم، مخلوط 50% سورگوم+50% ارزن مرواریدی، مخلوط 100% سورگوم+20% ارزن مرواریدی، مخلوط 100% ارزن مرواریدی+20% سورگوم بودند. در چین اول در تیمارهای کشت خالص سورگوم و کشت خالص ارزن مرواریدی بالاترین عملکرد علوفه خشک حاصل شد. با بررسی عملکرد تک بوته مشاهده شد که مخلوط 75% ارزن مرواریدی+25% سورگوم برای گیاه سورگوم علوفه‎ای و مخلوط 75% سورگوم+25% ارزن مرواریدی برای گیاه ارزن مرواریدی دارای بالاترین پتانسیل عملکرد بودند. در چین دوم نیز کشت خالص سورگوم و کشت خالص ارزن مرواریدی بالاترین عملکرد علوفه خشک را به خود اختصاص دادند. از لحاظ عملکرد تک بوته تیمار مخلوط 75% سورگوم+25% ارزن مرواریدی برای سورگوم و ارزن مرواریدی بالاترین میزان را به خود اختصاص دادند. برای مجموع عملکرد هر دو گیاه بالاترین میزان عملکرد علوفه خشک مربوط به کشت خالص ارزن مرواریدی بود، ولی بیشترین میزان عملکرد تک بوته را مخلوط 75% سورگوم+25% ارزن مرواریدی به خود اختصاص داد. محاسبه نسبت برابری زمین (LER) در مجموع دو چین نشان داد که نسبت کشت مخلوط 75% ارزن مرواریدی+25% سورگوم باLER=1.43 بیشترین نسبت برابری زمین را برای علوفه خشک دارا می‎باشد.
    کلیدواژگان: سورگوم علوفه ای، ارزن مرواریدی، کشت مخلوط، نسبت برابری زمین
  • مژگان مسجی باهوش، بابک ربیعی، حمید عباس دخت، علی کافی قاسمی، حسن جهاندیده صفحه 215
    به منظور بررسی ارتباط بین عملکرد دانه با اجزای آن، تجزیه همبستگی ها و پی بردن به آثار مستقیم و غیر مستقیم صفات مختلف بر عملکرد، آزمایشی در سال زراعی 1385 روی 17 هیبرید ذرت دانه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی شاهرود انجام شد. نتایج تجزیه واریانس صفات نشان داد که بین هیبریدها از نظر کلیه ی صفات به غیر از صفات قطر بلال، وزن خشک چوب بلال، وزن خشک دانه، تعداد دانه در بلال و عمق دانه اختلاف معنی داری وجود داشت. بررسی ضرایب همبستگی فنوتیپی صفات مورد مطالعه نیز نشان داد که عملکرد دانه با کلیه صفات به غیر از قطر چوب بلال و ارتفاع محل بلال در سطح احتمال یک درصد همبستگی بسیار معنی داری داشت. نتایج تجزیه علیت بین عملکرد دانه با سایر صفات مورد مطالعه نشان داد که تعداد دانه در بلال و وزن 100 دانه اثر مستقیم مثبت و بالا و طول بلال اثر مستقیم مثبت و متوسطی بر عملکرد دانه داشتند، اما اثر مستقیم ارتفاع محل بلال بر عملکرد دانه منفی و ناچیز بود. به استثنای طول بلال که اثر غیرمستقیم مثبت و متوسطی از طریق تعداد دانه در بلال بر عملکرد دانه داشت، سایر صفات اثر غیرمستقیم قابل توجهی نداشتند. به این ترتیب برای افزایش عملکرد دانه در هیبریدهای ذرت دانه ای گزینش های غیرمستقیم از طریق افزایش تعداد دانه در بلال، وزن 100 دانه و طول بلال توصیه می شود.
    کلیدواژگان: تجزیه علیت، ضریب همبستگی، عملکرد دانه، هیبریدهای ذرت
  • مجتبی رنجبر، محمدرضا نقوی، عباسعلی زالی، محمد جعفر آقایی، عیسی ظریفی صفحه 225
    به منظور شناسایی سطح پلوئیدی جمعیت‎های آژیلوپس کراسای (A. crassa) بومی ایران، 67 نمونه جمع آوری شده از نقاط مختلف ایران با دو روش فلوسایتومتری و سیتوژنتیکی مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس مقایسه نسبت شدت فلورسنس نمونه های آژیلوپس کراسا با آژیلوپس تائوشی (به عنوان شاهد) دو سیتوتیپ تتراپلوئید و هگزاپلوئید در نمونه های بومی ایران شناسایی شد. مطالعات سیتوژنتیکی با نتایج فلوسیتومتری وجود دو سیتوتیپ در آژیلوپس کراساهای بومی ایران را تایید نمود. سیتوتیپ تتراپلوئید دامنه‎ای از طول کروموزوم از 65/0±88/13 میکرومتر (بلندترین کروموزوم) تا 43/0±75/8 میکرومتر (کوتاه‎ترین کروموزوم) با متوسط طول کروموزوم 20/0±21/11 میکرومتر و طول کل ژنوم 88/156 میکرومتر بود. تیپ کروموزوم‎ها در سیتوتیپ تتراپلوئید به جز کروموزوم‎های شماره 4، 8 و13 از نوع متاسنتریک بوده و این 3 کروموزوم از نوع ساب متاسنتریک بودند، که اندازه نسبت بازوی کروموزوم آنها به ترتیب 10/0±70/1، 17/0±16/2 و 12/0±84/1 میکرومتر بوده است. سیتوتیپ هگزاپلوئید که طول کروموزوم‎های آن از 56/0±95/12 میکرومتر (بلندترین کروموزوم) تا 34/0±53/7 میکرومتر (کوتاهترین کروموزوم) تغییر می‎کرد. متوسط طول کروموزوم در این سیتوتیپ 23/0±35/10 میکرومتر و طول کل ژنوم 39/217 میکرومتر بود. تیپ کروموزوم‎های این سیتوتیپ عمدتا از نوع متاسنتریک بود ولی کروموزوم شماره 3 به صورت ساب متاسنتریک با اندازه نسبت بازوی کروموزوم 02/0±76/1 میکرومتر بود و سه جفت ماهواره بر روی کروموزوم‎های شماره 3، 6 و10 وجود داشت، که اندازه آنها به ترتیب 09/1، 09/2 و 54/1 میکرومتر بود. نتایج آزمون مقایسه سیتوتیپ‎ها از نظر صفات مورفولوژیکی نشان داد که صفات ارتفاع، طول برگ پرچم، رنگ گلوم و کرک گلوم دارای تفاوت معنی‎داری در دو سیتوتیپ تتراپلوئید و هگزاپلوئید می‎باشند و بنابراین از این صفات می‎توان برای شناسایی این دو نوع سیتوتیپ استفاده نمود.
    کلیدواژگان: ماهواره، فلوسایتومتری، آژیلوپس کراسا، سیتوتیپ
  • علی ماهرخ، محمدرضا خواجه پور صفحه 235
    این مطالعه به منظور تعیین و تاثیر زمان آبیاری بر شاخص های رشد و عملکرد کمی وکیفی چغندرقند بر اساس تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس Aبه عمل آمد. آزمایش با چهار تیمار آبیاری (I1، I2، I3 و I4 به ترتیب آبیاری پس از 70، 8?، 100 و 11? میلی متر از استقرار تا اواسط شهریور و پس از آن به ترتیب 85، 100، 115 و 130 میلی متر تبخیر تجمعی از تشت تبخیر کلاس A) به عنوان فاکتور اصلی و دو رقم منوژرم به نام های زرقان و شیرین به عنوان فاکتور فرعی در چهار تکرار به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد در سال 1384 اجرا شد. با افزایش تنش رطوبتی از تیمار I1 به تیمار I4، وزن خشک کل بوته 45 درصد کاهش یافت، اما اثر رقم بر وزن خشک کل بوته معنی دار نبود. با افزایش تنش رطوبتی از تیمار I1 به تیمار I4، سرعت رشد محصول کاهش یافت، ولی افزایش تنش رطوبتی از تیمار I2 به بعد تاثیر بسیار جزیی بر سرعت اسیمیلاسیون خالص و سرعت رشد نسبی داشت. تاثیر رژیم آبیاری بر عملکرد ریشه معنی دار بود. حداکثر عملکرد ریشه با تیمار I1 (?/77 تن در هکتار) و حداقل عملکرد ریشه با تیمار I4 (37/?4 تن در هکتار) به دست آمد. اثر رقم بر عملکرد نهائی ریشه معنی دار نبود. حداکثر عیار قند (19/17 درصد) با تیمار I3 و حداقل آن (02/1? درصد) با تیمار I2 بدست آمد. مقدار سدیم، پتاسیم و نیتروژن مضره در تیمار I1 حداکثر و در تیمار I4 حداقل بود. در تیمار I3، حداکثر درصد شکر قابل استحصال (47/13 درصد) مشاهده شد. عملکرد شکر سفید نیز در تیمار I3 حداکثر (4?/8 تن در هکتار) و در تیمار I4 حداقل (99/6 تن در هکتار) بود. از نتایج حاصله می توان چنین استنباط نمود که برای صرفه جوئی در مصرف آب آبیاری و حصول حداکثر عملکرد چغندرقند، آبیاری در اوایل فصل رشد چغندرقند در ماه های فروردین و اردیبهشت بر اساس تیمار I3 و پس از آن بر اساس تیمار I1 انجام گیرد.
    کلیدواژگان: شاخص های رشد، عملکرد های کمی و کیفی، تنش رطوبتی، چغندرقند
  • روح الله عبدالشاهی، علیرضا طالعی، منصور امیدی، بهمن یزدی صمدی صفحه 247
    در این پژوهش به منظور بررسی سازوکارهای تحمل به خشکی در 3 ژنوتیپ کوکری، اکسکلبر و آر.ای.سی 875 در دو نوع خاک رزورسی و مخلوط کالیفرنیا و شرایط تنش خشکی و نرمال در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش گلدانی 3 بار تکرار شد. پتانسیل اسمزی ژنوتیپ‎های مورد بررسی در شرایط تنش خشکی (mOsm/kg0/817) به طور معنی‎داری بیشتر از شرایط نرمال رطوبتی (mOsm/kg 1/478) بود، ولی ژنوتیپ‎های مورد بررسی تفاوت معنی‎داری را با یکدیگر نداشتند. از این رو، ژنوتیپ‎های مورد بررسی فاقد سازوکار تنظیم اسمزی بودند. در شرایط تنش خشکی طول ریشه کاهش، ولی قطر ریشه افزایش یافت. در این شرایط ژنوتیپ‎های متحمل ریشه قطورتری را تولید کردند. کوکری در شرایط تنش و نرمال رطوبتی دارای سیستم ریشه ای ضعیف بود، ولی در مقابل اکسکلیبر در هر دو شرایط سیستم ریشه ای قوی‎تری را تولید کرد. با این که آر.ای.سی 875 در شرایط نرمال از لحاظ سیستم ریشه ای مشابه کوکری بود، ولی در شرایط تنش خشکی سیستم ریشه ای بهتری را ایجاد کرد. اکسکلیبر و آر.ای.سی875 با برخورداری از سیستم ریشه ای بهتر نسبت به کوکری آب بیشتری را جذب کردند. از لحاظ کارایی مصرف آب، آر.ای.سی875 به طور معنی‎داری بهتر از اکسکلیبر و کوکری بود. ولی اکسکلیبر و کوکری تفاوت معنی‎داری را با یکدیگر نداشتند. علاوه بر آن ژنوتیپ‎های متحمل دارای بنیه بهتری نسبت به رقم حساس کوکری بودند.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، گندم، کارایی مصرف آب، خصوصیات ریشه، پتانسیل اسمزی
  • فرح لقا رازقی یدک، رضا توکل افشاری، فرزاد شریف زاده صفحه 259
    شوری آب و خاک یکی از مهمترین عوامل محیطی محدودکننده برای تولید محصول می باشد. آنزیم های فسفاتاز به طور وسیعی در گیاهان یافت می شوند و دفسفریلاسیون فسفات آلی و تبدیل آن به فسفات معدنی را بر عهده دارند. هدف از انجام این آزمایش ارزیابی فعالیت آنزیم های اسید و الکالین فسفاتاز در محور جنینی دو رقم گندم نان بود. در مرحله اول، به منظور ارزیابی تحمل به شوری در ارقام مورد بررسی، آزمایش جوانه زنی بذر دو رقم گندم نان اینیا66 و قدس در پتانسیل های مختلف NaCl انجام گرفت. تنش شوری باعث کاهش درصد، سرعت و شاخص جوانه زنی گردید. در مرحله دوم، به منظور بررسی فعالیت آنزیم های اسید و الکالین فسفاتاز در بذرهای مقاوم و حساس تحت تنش شوری آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اول رقم، فاکتور دوم شوری و فاکتور سوم زمان آبگیری بود. نتایج نشان داد که تنش شوری سبب افزایش فعالیت آنزیم های اسید و الکالین فسفاتاز شدند و با افزایش سطح تنش تا 12- بار فعالیت آنزیم ها افزایش یافت. این افزایش فعالیت آنزیم در رقم مقاوم به تنش شوری (اینیا66) بیشتر از رقم حساس (قدس) بود. فعالیت اسید و الکالین فسفاتاز در هر دو رقم مقاوم و حساس به شوری با افزایش زمان آبگیری افزایش یافت. در این آزمایش بیشترین میزان فعالیت آنزیم اسید و الکالین فسفاتاز مربوط به 18 ساعت آبگیری بود. میزان اسید فسفاتاز در مقایسه با الکالین فسفاتاز در محور جنینی بذر هر دو رقم به طور محسوسی بیشتر بود.
    کلیدواژگان: الکالین فسفاتاز، اسید فسفاتاز، جوانه زنی، گندم نان، تنش شوری
  • محسن محمد طاهری، علی احمدی، کاظم پوستینی صفحه 271
    تعیین سطح محدودیت منبع و/ یا مخزن در طول دوره پرشدن دانه در محصولات زراعی از استراتژی های اصلاحی مهم است. با این حال اطلاعات درباره وجود و شدت محدودیت منبع در ارقام تجاری گندم در شرایط ایران وجود ندارد. هدف از این پژوهش، بررسی حساسیت نسبی ارقام گندم قدیم و جدید، اصلاح شده برای سه اقلیم اصلی کشور در واکنش به کاهش قدرت منبع از طریق حذف برگ بود. آزمایش به صورت گلدانی در محوطه گلخانه گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج، در سال زراعی 86-1385، انجام شد. تیمارها ترکیبی فاکتوریل از 7 رقم گندم نان (ارقام جدید و قدیم گندم از مناطق سرد، معتدل و گرم ایران) و 7 شدت حذف برگ (در دو مرحله: ساقه رفتن و 20 روز پس از گلدهی) بود، که بر پایه طرح بلوک‎های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. به طور کلی، اثر حذف برگ بر حفظ رطوبت خاک از نظر آماری بسیار معنی‎دار بود و تیمارهای کاهش سطح برگ محتوی آب خاک را بهبود بخشیدند. با کاهش قدرت منبع از طریق حذف برگ سرعت فتوسنتز، سرعت تعرق، هدایت روزنه‎ای و پایداری کلروفیل برگ پرچم نسبت به شاهد افزایش یافت. روند تغییرات غلظت CO2 درون روزنه‎ای عکس فتوسنتز بود و با افزایش شدت حذف برگ کاهش یافت که نشان دهنده اثر کنترلی مخزن بر هر دو دسته صفات روزنه‎ای و مزوفیلی مؤثر بر فتوسنتز بود. واکنش عملکرد و مؤلفه های آن در ارقام مختلف، نسبت به تیمار حذف برگ یکسان بود و باقی گذاشتن دو یا سه برگ از مرحله ساقه رفتن به بعد بر روی گیاه، اثر معنی‎داری روی عملکرد دانه نداشت. اما اعمال تیمارهای شدیدتر کاهش معنی‎دار عملکرد را در مقایسه با شاهد (بدون حذف برگ) در پی داشت. اثر حذف برگ بر روی تعداد دانه معنی‎دار بود، در حالیکه روی وزن هزار دانه اثر معنی‎داری نداشت.
    کلیدواژگان: تبادلات گازی برگ پرچم، روابط منبع، مخزن، درصد رطوبت خاک، عملکرد و مؤلفه های آن، حذف برگ، گندم نان
  • سید محمد علوی سینی، جلال صبا، فرهاد جباری، کاظم سلیمانی، جابر نصیری صفحه 281
    این پژوهش برای بررسی الگوی تسهیم مواد فتوسنتزی به اندام‎های هوایی گندم نان در شرایط دیم و همچنین ارتباط آن با عملکرد دانه و مقاومت به خشکی انجام شد. 7 ژنوتیپ شامل 2 رقم زراعی (آذر2 و سرداری) و 5 لاین تهیه شده از مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی زنجان در آزمایشی مزرعه ای به صورت طرح بلوک‎های کامل تصادفی با چهار تکرار به مدت دو سال (1385 و 1386) تحت شرایط دیم مورد بررسی قرار گرفتند. اندازه‎گیری صفات در مرحله گرده‎افشانی و رسیدگی فیزیولوژیک انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده اکثر صفات به جز درصد اختصاص ماده خشک به ساقه در زمان گرده‎افشانی، همبستگی فنوتیپی مثبت و معنی‎داری با عملکرد دانه داشتند. هیچ رابطه‎ای بین درصد اختصاص ماده خشک به برگ و عملکرد دانه وجود نداشت. صفات تسهیم ماده خشک به سنبله در زمان گرده‎افشانی، زیست‎توده و شاخص برداشت رابطه فنوتیپی مثبت و معنی‎داری با عملکرد دانه در طی دو سال آزمایش داشتند، بنابراین می‎توان از این صفات به عنوان ویژگی کارآمد در گزینش ژنوتیپ‎های گندم با عملکرد بالا استفاده کرد.
    کلیدواژگان: گندم، شاخص برداشت، تسهیم مواد فتوسنتزی، سنبله
  • رحمت عباسی، حسن علیزاده، حسن زینالی خانقاه، خلیل طالبی جهرمی صفحه 291
    آزمایش مزرعه ای با هدف تاثیر تلفیق روش های کنترل مکانیکی با علف کش ها بر عملکرد و اجزاء عملکرد سویا در سال زراعی 83-1382 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 18 تیمار و سه تکرار در مزرعه ی پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران (کرج) اجرا شد. تیمارها شامل گروه های: 1- کاربرد مجزای علف کش های تریفلورالین (g ai/ha960)، آلاکلر (g ai/ha2400)، بنتازون (g ai/ha1200) و اکسی فلورفن (g ai/ha360) بترتیب به صورت های پیش کاشت، پیش رویشی و پس رویشی 2- تریفلورالین و یا آلاکلر در تلفیق با کولتیواسیون و یا یکی از علف کش های بنتازون و یا اکسی فلورفن 3- تریفلورالین و یا آلاکلر در تلفیق با کولتیواسیون و میزان کاهش یافته ی یکی از علف کش های بنتازون (g ai/ha960) و یا اکسی فلورفن (g ai/ha 288) 4- علف کش تریفلورالین (g ai/ha1920) به صورت سم آب به تنهایی و یا در تلفیق با یکی از علف کش های بنتازون و اکسی فلورفن 5- شاهد بدون علف هرز بودند. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین تیمارها از نظر کاهش وزن خشک علف های هرز به هنگام رسیدگی فیزیولوژیک محصول وجود داشت. تیمارهای تریفلورالین + اکسی فلورفن و آلاکلر با 95 و 56% بترتیب بیشترین و کمترین راندمان کنترل را به خود اختصاص داده بودند. بین تیمارهای مختلف از نظر تعداد شاخه فرعی، وزن صد دانه، تعداد غلاف در بوته، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در سطح 1% و تعداد دانه در غلاف در سطح 5% تفاوت معنی داری دیده شد. بیشترین و کمترین میزان عملکرد بیولوژیک برابر 10148 و 2981 کیلوگرم در هکتار بود که بترتیب در تیمارهای بنتازون (g ai/ha 1200) و آلاکلر+کولتواسیون+دوز کاهش یافته اکسی فلورفن (g ai/ha 288+2400) بدست آمد. بیشترین عملکرد دانه از تریفلورالین+بنتازون (g ai/ha 960+ 1200) و به میزان 2940 کیلوگرم در هکتار بدست آمد و کمترین میزان نیز از تریفلورالین+اکسی فلورفن (g ai/ha 960+360) بدست آمد. تیمارهای مؤثر به لحاظ کنترل مطلوب علف های هرز و عملکرد بالا، تریفلورالین+بنتازون (g ai/ha 960 + 1200) و تریفلورالین+کولتیواسیون+دوز کاهش یافته بنتازون (g ai/ha 960 + 960) بودند.
    کلیدواژگان: اکسی فلورفن، کولتیواسیون، کنترل مکانیکی، دوز کاهش یافته
  • قاسم کریم زاده، صادق اشکانی، پریچهره احمدیان تهرانی، داریوش داودی، قادر میرزاقادری صفحه 305
    به منظور بررسی تنوع سیتوژنتیکی موجود در گونه های آجیلوپس، کاریوتیپ 15 جمعیت آجیلوپس بومی مناطق مختلف ایران شامل 3 جمعیت دیپلوئید و 12 جمعیت تتراپلوئید مورد مطالعه قرار گرفت و پارامترهای کروموزومی در هر جمعیت بررسی شدند. نتایج بررسی های کاریوتیپی نشان داد که جمعیت ها دارای تعداد متفاوتی از کروموزوم های ماهواره دار بودند. بزرگترین طول کل کروماتین مربوط به جمعیت 11 (2/152 میکرومتر) و کمترین آن مربوط به جمعیت 2 (5/70 میکرومتر) بود. تعداد پنج جمعیت فقط دارای کروموزوم های از نوع متاسنتریک (m) و ده جمعیت نیز دارای هردو نوع متاسانتریک و ساب متاسنتریک (sm) بودند. همچنین تقارن کاریوتیپی به روش استبینز، ده جمعیت را در کلاس1A و پنج جمعیت در کلاس 1B قرار داد. تجزیه واریانس پارامترهای کاریوتیپی نشان داد که بین جمعیت های دیپلوئید از لحاظ پارامترهای طول بازو های بلند و کوتاه، طول کروموزوم و نسبت طول بازوی کوتاه به بلند و در بین جمعیت های تتراپلوئید برای اغلب پارامترها اختلاف معنی دار وجود داشت. روش نواربندی OR در فواصل مختلف زمانی 24 ساعت تا یک هفته بعد از رنگ‎آمیزی با استو اورسئین 1 درصد، بر روی 3 جمعیت از گونه Ae. tauschii (14x=2n=2) انجام شد. مناسب ترین زمان رنگ آمیزی برای نواربندی، یک هفته تعیین گردید.
    کلیدواژگان: سیتوژنتیک، کروموزوم، کاریوتیپ، گندم وحشی Aegilops، نواربندی OR
  • مهدی جودی، علی احمدی، ولی الله محمدی، علیرضا عباسی، حمید محمدی، محمد اسماعیل پور، زینب بیات، بهروز ترکاشوند صفحه 315
    ذخایر ساقه به عنوان یکی از منابع مهم تامین کننده کربن در شرایط تنش خشکی مطرح است. آگاهی از تنوع ژنتیکی برای ذخیره‎سازی و انتقال مجدد کربن در برنامه های اصلاحی می‎تواند مورد استفاده قرار گیرد. هدف تحقیق حاضر مقایسه توان ذخیره‎سازی و انتقال مجدد کربن در کلیه ارقام زراعی گندم‎های ایران (81 رقم) بود. بدین منظور آزمایشی در قالب طرح لاتیس ساده با دو تکرار و در دو شرایط فاریاب و تنش خشکی در مزرعه تحقیقات کشاورزی دانشگاه تهران (کرج) در سال 87-1386 اجرا شد. تنش خشکی از مرحله سنبله‎دهی شروع و تا رسیدگی فیزیولوژیک ادامه یافت. مقدار تجمع و انتقال مجدد مواد فتوسنتزی با استفاده از روش وزنی تعیین شد. اندازه‎گیری وزن خشک از زمان گرده‎افشانی تا رسیدگی فیزیولوژیک با فاصله 8 روز انجام گردید. ارتباط طول و وزن مخصوص میانگره ها با تجمع و انتقال مجدد کربن بررسی شد. نتایج نشان داد که وزن خشک میانگره های زیرین بیشتر از میانگره بالای بود. بیشترین میانگین انتقال مجدد، مربوط به میانگره های زیرین بود. پدانکل و پنالتی میت (میانگره دوم از بالا) در رتبه های دوم و سوم بودند. تنش مقدار آزاد سازی مواد فتوسنتزی از میانگره ها را در برخی از ارقام کاهش و در تعدادی دیگر افزایش داد. روند مشابهی در خصوص کارآیی انتقال مجدد دیده شد. ارتباط بین طول و وزن مخصوص میانگره ها با ذخیره‎سازی و انتقال مجدد کربن بسته به میانگره ها و شرایط آزمایشی متفاوت از یکدیگر بود. ارتباط عملکرد و انتقال مجدد در شرایط فاریاب معنی‎دار نبود. عملکرد دانه در شرایط تنش همبستگی مثبت و معنی‎داری با انتقال مجدد از میانگره های زیرین ساقه نشان داد. وجود تنوع ژنتیکی بالا در ذخیره‎سازی و انتقال مجدد در بین ارقام نشان می‎دهد که امکان تغییر صفات مذکور در برنامه های اصلاح نباتات وجود دارد.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، انتقال مجدد کربن، گندم، ذخیره‎سازی مواد فتوسنتزی
  • غلامعلی اکبری، حمید ایران نژاد، کیوان حسین زاده، اسکندر زند، اسدالله حجازی، علی اکبر بیات صفحه 329
    به منظور بررسی اثرات تداخل علف هرز خردل وحشی (Sinapis arvensis L.) بر عملکرد و شاخص های رشد ارقام مختلف کلزا (Brassica napus L.) پژوهشی طی سال زراعی 86-1385 در مزرعه تحقیقاتی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران انجام گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار به اجراء در آمد. تیمارهای آزمایشی شامل 8 رقم کلزا (Elite، Ebonite، Okapi، Zarfam، SLM046، Orient، Licord و Opera) بود که در دو حالت خالص و مخلوط با علف هرز خردل وحشی کاشته شدند. روند تجمع ماده خشک، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، عملکرد دانه و توانائی تحمل رقابت مورد ارزیابی قرار گرفت. وجود علف هرز خردل وحشی به طور کلی باعث کاهش شاخص های رشد در ارقام کلزا گردید، اما عکس العمل ارقام مختلف متفاوت بود به طوری که ارقام Elite و Okapi به ترتیب به عنوان مقاوم ترین و ضعیف ترین ارقام در مقابل علف هرز خردل وحشی شناخته شدند. رقم Elite همچنین بیشترین عملکرد دانه را در تیمار مخلوط با علف هرز به خود اختصاص داد و کمترین عملکرد دانه در این حالت مربوط به رقم Okapi بود، اما در کشت خالص کلزا ارقام Ebonite و Opera به ترتیب بیشترین و کمترین عملکرد دانه را به خود اختصاص دادند.
    کلیدواژگان: کلزا، کنترل علف هرز، رقابت، آنالیز رشد
  • حمید حسینیان خوشرو، محمدرضا بی همتا، محمد اسماعیل حسنی، منصور امیدی صفحه 345
    جهت بررسی تنوع آللی در بلوک های ژنی کدکننده پروتئین های ذخیره ای گندم زیر واحدهای گلوتنین با وزن مولکولی پایین (LMW-GS) بین 62 ژنوتیپ از گندم‎های نان، نه جفت آغازگر اختصاصی برای مکان‎های ژنی (Glu-A3، Glu-B3، Glu-D3) بکار گرفته شد. برای تفکیک محصولات واکنش PCR از ژل آگاروز 2 درصد استفاده شد. نتایج نشان داد که تنوع قابل ملاحظه ایی بین ژنوتیپ های گندم نان ایران وجود دارد. بطوری که برای بلوک ژنی Glu-A3 بوسیله دو جفت آغازگر (Glu-A3.1،2) در مجموع هشت آلل شناسایی گردید که در بین آنها آلل cبا فراوانی نسبی 311/0 بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داد. برای بلوک ژنی Glu-B3 در مجموع 17 آلل، بوسیله سه جفت آغازگر اختصاصی (Glu-B3.1، 2، 3)، شناسایی شد که آلل fبا فراوانی نسبی 145/0 بیشترین فراوانی را داشت. برای بلوک ژنی Glu-D3، در مجموع 22 آلل، بوسیله چهار آغازگر اختصاصی (Glu-D3.1، 2، 3، 4) شناسایی شد که آلل h با فراوانی نسبی 174/0 بیشترین فراوانی را در بین آلل های شناسایی شده به خود اختصاص داد. با استفاده از شاخص نی میزان تنوع ژنتیکی به ترتیب برای بلوک ژنی Glu-A3 برابر 818/0، برای بلوک ژنی Glu-B3، 914/0 و برای بلوک ژنی Glu-D3، 915/0 بدست آمد. میانگین تنوع ژنتیکی (H) برای بلوک های ژنی Glu-3 در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه برابر با 894/0 بدست آمد. میزان تنوع ژنتیکی برای هر آغازگر نشان داد که آغازگر Glu-D3.3 قادر به شناسایی آلل های چند شکلی بیشتری نسبت به آغازگرهای دیگر است. تجزیه ارتباطی داده های کیفی و مولکولی با استفاده از روش رگرسیون گام به گام نشان داد که ده آلل دارای بیشترین R2 برای صفات درصد گلوتن مرطوب و خشک می باشد. تنوع شناسایی شده در این پژوهش می تواند به عنوان منبع با ارزش تنوع آللی در برنامه های اصلاحی به منظور بهبود کیفیت محصولات نهایی حاصل از گندم بهره برد.
    کلیدواژگان: تنوع آللی، زیر واحد گلوتنین با وزن مولکولی پایین (LMW، GS)، گندم نان (Triticum aestivum L، )، آغازگرهای اختصاصی
  • رضا محمدی، محمد مهدی مجیدی، مجتبی خیام نکویی، آقافخر میرلوحی صفحه 355
    ایران یکی از منابع سرشار تنوع ژنتیکی گراس‎های علوفه‎ای و مرتعی ازجمله آگروپایرون پابلند (Agropyron elongatum) می‎باشد. اصلاح و تولید ارقام ترکیبی سازگار و پرتولید، نیازمند بررسی تنوع ژنتیکی، گزینش ژنوتیپ‎های برتر و تعیین والدین مناسب از بین آنها است. این مطالعه با هدف بررسی توان تولید، برآورد میزان تنوع ژنتیکی، تخمین پارامترهای ژنتیکی و تعیین شباهت و تفرق بین ژنوتیپ‎های گزینش شده آگروپایرون پابلند از طریق ارزیابی های کلونی، صورت گرفت. بدین منظور تعداد 25 ژنوتیپ به صورت کلون‎های تکرار شده طی دو سال (84 و 85) در قالب طرح آماری بلوک‎های کامل تصادفی بر اساس خصوصیات مورفولوژیک، فنولوژیک و زراعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از اختلاف زیاد و تنوع ژنتیکی وسیع در بین ژنوتیپ‎های مورد مطالعه بود که انتخاب برای اهداف مختلف در این ژرم‎پلاسم را سودمند می‎سازد. بیشترین میزان وراثت‎پذیری مربوط به صفات تعداد روز تا خوشه‎دهی، گرده‎افشانی و ارتفاع بوته و کمترین آن، برای قطر یقه بدست آمد. برآورد ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنتیکی طی دو سال آزمایش نشان داد که حداقل میزان تنوع مربوط به روز تا گرده‎افشانی، روز تا خوشه‎دهی و قطر یقه می‎باشد. عملکرد بذر و پس از آن عملکرد علوفه تر و عملکرد علوفه خشک (چین اول و برداشت مجدد) از حداکثر میزان تنوع ژنتیکی برخوردار بودند. تجزیه خوشه‎ای بر اساس خصوصیات فنوتیپی، ژنوتیپ‎ها را در 3 گروه مجزا طبقه‎بندی کرد که بر مبنای آن ژنوتیپ‎های دارای فواصل ژنتیکی بیشتر به منظور استفاده در مطالعات بعدی شناسایی شدند. در مجموع نتایج این پژوهش حاکی از سودمندی ارزیابی های کلونی در برآورد تنوع ژنتیکی، وراثت‎پذیری و گزینش والدین مناسب به منظور تدوین پروژه های تکمیلی می‎باشد.
    کلیدواژگان: وراثت‎پذیری، کلون، انتخاب، فاصله ژنتیکی، آگروپایرون
  • همایون کانونی، علیرضا طالعی، راجیندر سینگ مالهوترا، سیدعلی پیغمبری، سیدمحمود اخوت، حسین غفاری خلیق صفحه 365
    وجود تنوع ژنتیکی کافی برای مقاومت به بیماری برق‎زدگی در جنس نخود (Cicer spp.)، زمینه لازم جهت اصلاح ارقام مقاوم به برق‎زدگی و توسعه کشت پاییزه این محصول را به منظور افزایش عملکرد دانه‎ایجاد نموده است. در این راستا، درک نحوه توارث مقاومت به برق‎زدگی در نخود به تلاش‎های اصلاحی کمک شایان توجهی می‎کند. این بررسی به منظور تعیین تعداد ژن‎های کنترل کننده مقاومت به برق‎زدگی و اندازه برگ در نخود، و نوع عمل این ژن‎ها، اجرا شد. نتاج F1، F2 و F3 حاصل از تلاقی نخود محلی بیونیج و لاین ICC 12004، به همراه والدین در طرح بلوک‎های کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز بین المللی تحقیقات کشاورزی در مناطق دیم(ایکاردا) تحت آلودگی مصنوعی در شرایط گلخانه کشت شدند. نتایج نشان داد که در نسل‎های F2 و F3 نسبت بوته های حساس به مقاوم اختلاف معنی‎داری با نسبت‎های مورد انتظار 9:7 و 5:3 نداشتند. بنابراین احتمال وجود دو ژن با اثرات افزایشی را می‎توان تصور کرد. نتایج دیگر حاکی از آن بود که با افزایش اندازه برگ مقاومت به برق‎زدگی در نخود کاهش یافت. تجزیه و تحلیل میانگین نسل‎ها برای مقاومت به برق‎زدگی نشان داد که، در تلاقی حاضر آثار افزایشی نقش اصلی را در تنوع مقاومت به برق‎زدگی ایفا کردند، ولی برای اندازه برگ علاوه بر اثر افزایشی، اجزای غالبیت نیز به طور معنی‎داری در این امر دخیل بودند. اثرات غالبیت (h) و اثرات متقابل غالبیت × غالبیت (l)، در مورد هر دو صفت غیر هم علامت بودند و لذا ممکن است اپیستازی از نوع دوگانه وجود داشته باشد. با توجه به نتایج حاصل می‎توان مقاومت در ژنوتیپ مقاوم (ICC 12004) را به صورت R1R1R2R2 پیشنهاد نمود. لذا بر اساس یافته های این تحقیق، روش انتخاب دوره‎ای که به نحو مطلوب از واریانس افزایشی استفاده می‎کند، به عنوان بهترین روش اصلاحی جهت انتخاب ژنوتیپ‎های و الدینی و ایجاد مقاومت به بیماری برق‎زدگی در نخود پیشنهاد می‎شود.
    کلیدواژگان: نخود زراعی، اثر ژن، تجزیه میانگین نسل‎ها، بیماری برق‎زدگی
  • اسما میلادی لاری، پرویز احسان زاده صفحه 375
    خشکی مهم ترین عامل محدودکننده تولید گیاهان در جهان می باشد و بخش اعظم اراضی کشور ایران جزو مناطق خشک و نیمه خشک طبقه بندی می گردد. جهت بررسی تاثیر رژیم آبیاری بر فلورسانس کلروفیل، عملکرد واجزاء عملکرد گلرنگ پژوهشی در سال 1386 با استفاده از طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. در این تحقیق فاکتور اصلی رژیم آبیاری بر اساس تبخیر تجمعی از طشت تبخیر کلاس A شامل سه سطح آبیاری پس از I1 (75میلی متر تبخیر)، I2 (105میلی متر تبخیر) و I3 (135میلی متر تبخیر) و فاکتور فرعی شش ژنوتیپ گلرنگ شامل اراک 2811، کوسه، نبراسکا10،، C111 S149 و K12 بود. اعمال رژیم‎های آبیاری پس از استقرار و تنک کردن بوته ها آغاز شد. رژیم آبیاری برشاخص سطح برگ، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، درصد روغن و همچنین پارامترهای فلورسانس کلروفیل در دو مرحله طبق دهی و گرده افشانی تاثیر معنی‎داری گذاشت، اما شاخص برداشت تحت تاثیر رژیم آبیاری قرار نگرفت. سطح آبیاری I3 کمترین عملکرد بیولوژیک (65/24 گرم در بوته)، عملکرد دانه (47/1393 کیلوگرم در هکتار) و درصد روغن (4/26 درصد) را به خود اختصاص داد. همچنین پارامتر فلورسانسی FV/FM (بیشینه کارایی کوانتومی فتوسیستم? ?) در هر دو مرحله اندازه گیری در سطح آبیاری I3 نسبت به سطح I1کاهش یافت (از 734/0 به 694/0). با توجه به نتایج بدست آمده می‎توان نتیجه گیری نمود که کمبود آب در سطح آبیاری I3 هم از طریق کاهش سطح فتوسنتزکننده و هم کارآیی سیستم فتوسنتزی بر عملکرد و اجزای عملکرد درگلرنگ تاثیر منفی می‎گذارد و پارامترهای فلورسانس کلروفیل در ارتباط با تشخیص تاثیر تنش خشکی بر فتوسنتز گلرنگ می‎توانند به کار گرفته شوند.
    کلیدواژگان: گلرنگ، شاخص سطح برگ، رژیم آبیاری، فلورسانس کلروفیل، عملکرد دانه
  • فرخ لقا رازقی یدک، رضا توکل افشاری صفحه 385
    مقاومت به خشکی در مرحله جوانه‎زنی بذر و مراحل اولیه رشد گیاهچه برای بقاء و رشد آن در زمین‎هایی که با کمبود آب مواجهند مهم است. آنزیم های فسفاتاز به طور وسیعی در گیاهان یافت می شوند. فسفاتازها دفسفریلاسیون فسفات آلی و تبدیل آن به فسفات معدنی را بر عهده دارند. آزمایش جوانه‎زنی در دو رقم گندم نان (سرداری و الوند) در پتانسیل‎های مختلف پلی اتیلن گلایکول (0، 4-، 8-، 12-، 16- بار) انجام گرفت. تنش خشکی باعث کاهش صفات جوانه‎زنی در هر دو رقم سرداری و الوند گردید. به منظور بررسی فعالیت آنزیم‎های فسفاتاز (اسیدی و قلیایی) در بذرهای مقاوم و حساس به خشکی در شرایط تنش خشکی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل رقم (سرداری و الوند)، تنش خشکی (0، 4-، 8-، 12- و 16- بار) و زمان آبگیری (6، 12 و 18 ساعت) بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب افزایش آنزیم‎های فسفاتاز (اسیدی و قلیایی) گردید و با افزایش سطح تنش تا 12- بار فعالیت این آنزیم‎ها افزایش یافت. این افزایش فعالیت آنزیم در رقم مقاوم به تنش خشکی (سرداری) بیشتر از رقم حساس (الوند) بود. فعالیت فسفاتاز اسیدی و قلیایی در هر دو رقم مقاوم و حساس به خشکی با افزایش زمان آبگیری افزایش یافت. در این آزمایش بیشترین میزان فعالیت آنزیم فسفاتاز اسیدی و قلیایی مربوط به 18 ساعت آبگیری بود و فعالیت فسفاتاز اسیدی در محور جنینی از فسفاتاز قلیایی بیشتر بود.
    کلیدواژگان: آنزیم فسفاتاز، بذر، تنش خشکی، جوانه‎زنی، گندم نان
  • بهروز واعظی، جعفر احمدی صفحه 395
    انتخاب ارقام بهبود یافته و پرمحصول با پایداری عملکرد بالا یکی از اهداف مهم اصلاح جو برای مناطق دیم و خشک می‎باشد. همچنین بررسی اثر متقابل ژنوتیپ با محیط به منظور آزادسازی ارقام پایدار برای مناطق مختلف حائز اهمیت است. بدین منظور در این تحقیق به منظور مطالعه سازگاری و پایداری عملکرد دانه لاین‎های پیشرفته جو در شرایط دیم مناطق گرمسیر و نیمه‎گرمسیر کشور، تعداد 18 لاین پیشرفته جو (یک لاین شاهد، LB) در قالب طرح بلوک‎های کامل تصادفی با چهار تکرار در چهار منطقه گچساران، کوهدشت، مغان و گرگان به مدت سه سال زراعی از نظر پایداری عملکرد دانه مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر رقم و اثر متقابل رقم با محیط (مکان و سال). بر اساس نتایج تجزیه پایداری با مدل ابرهارت و راسل لاین‎های 2، 12 و 18 با عملکرد نسبتا بالا و ضرایب رگرسیونی غیرمعنی‎دار با یک و حداقل انحراف از رگرسیون به عنوان لاین‎های با سازگاری عمومی بالا برای تمام مناطق شناخته شدند. بر اساس نتایج واریانس درون مکانی لین و بینز پایدارترین و بهترین ژنوتیپ لاین 11 بود. در روش تجزیه رتبه‎ای لاین‎های 14، 11 و 1 جزو ژنوتیپ‎های پایدار بودند. در نتیجه گیری نهایی با روش‎های مختلف پایداری لاین‎های 11، 2 و 18 به ترتیب با 4122، 4096 و 3943 کیلوگرم در هکتار به عنوان مناسب‎ترین و پایدارترین لاین‎ها انتخاب و معرفی گردید.
    کلیدواژگان: جو، پایداری، سازگاری، عملکرد بالا
  • مریم ثمن، علی سپهری، گودرز احمدوند، سید حسین صباغپور صفحه 403
    تنش خشکی خصوصا در دوره رشد زایشی از مهم ترین عوامل کاهش دهنده عملکرد گیاه نخود (Cicer arietinum L.) محسوب می شود. به منظور بررسی اثرات تنش خشکی در مراحل تشکیل غلاف و پرشدن دانه (تنش خشکی آخر فصل) بر فنولوژی، رشد و عملکرد اقتصادی پنج ژنوتیپ نخود شامل آرمان، جم، هاشم، Flip93-93 (آزاد) و ILC482 آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا در سال 1385 انجام گرفت. طرح آزمایشی مورد استفاده کرت-های خرد شده بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود که در آن رژیم آبیاری در سه سطح (آبیاری در مرحله تشکیل غلاف، آبیاری در دو مرحله تشکیل غلاف و پرشدن دانه ها و بدون آبیاری) در کرت های اصلی و پنج ژنوتیپ نخود در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد طول دوره رشد، عملکرد بیولوژیک و عملکرد اقتصادی ژنوتیپ های نخود، بطور قابل ملاحظه ای در اثر تنش خشکی کاهش یافتند اما تفاوت معنی داری بین سطوح مختلف آبیاری از نظر شاخص برداشت مشاهده نشد. در بین اجزاء عملکرد تعداد غلاف در بوته و وزن دانه بیشترین تاثیر را در کاهش عملکرد اقتصادی در شرایط تنش داشتند. اعمال یکبار آبیاری در مرحله تشکیل غلاف عملکرد اقتصادی ژنوتیپ های مختلف را بین 12 تا 60 درصد افزایش داد اما این افزایش تنها در دو ژنوتیپ جم و ILC482 معنی دار بود. مقایسه عملکرد اقتصادی در شرایط تنش نشان داد در بین ژنوتیپ-های مورد بررسی رقم هاشم کمترین و رقم جم بیشترین عکس العمل را نسبت به تنش خشکی داشته است.
    کلیدواژگان: عملکرد، تنش خشکی، نخود، اجزاء عملکرد، طول دوره رشد
  • احمدعلی شوشی دزفولی، اردلان مهرانی صفحه 413
    به منظور ارزیابی عملکرد و روابط همبستگی بین عملکرد و اجزا آن در 10 رقم ارزن دم‎روباهی (KFM10 تا KFM1) ارسالی از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل 10 تیمار (10 رقم) و سه تکرار به مدت سه سال زراعی از سال 1382 تا 1384 در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول اجرا شد. طی فصل رشد مشخصات رویشی و زایشی هر یک از ارقام یادداشت برداری شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب سه ساله، اختلافات معنی‎داری را بین ارقام از نظر صفات مورد بررسی نشان داد. رقم شماره KFM10 به علت عملکرد دانه و علوفه بالا و همچنین ورس کمتر به دلیل قطور بودن ساقه، سازگار ترین رقم بین ارقام مورد بررسی در منطقه صفی آباد دزفول شناخته شد. به منظور بررسی روابط علی و معلولی بین عملکرد دانه با دیگر صفات مورد بررسی و همچنین عملکرد علوفه خشک با دیگر مشخصات یادداشت برداری شده از روش تجزیه علیت استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه علیت برای صفت عملکرد دانه نشان‎دهنده اثرات مستقیم و مثبت تعداد روز تا 50 درصد گلدهی، تعداد پنجه و قطر ساقه (به ترتیب 472/0، 564/0 و 516/0) واثر غیرمستقیم و منفی طول سنبله (323/0-) بود. برای میزان علوفه خشک تولیدی صفت تعداد روز تا50 درصد گلدهی دارای بالاترین اثر مستقیم (628/0) و در مرحله بعد صفات تعداد پنجه، تعداد برگ و تعداد دانه در سنبله (به ترتیب با اثر مستقیم 3/0 و 221/0 و 247/0) قرار داشتند. در نتیجه پیشنهاد می‎شود برای بهبود عملکرد دانه در ارزن دم‎روباهی باید تاکید برانتخاب بوته های دیررس با تعداد پنجه و قطرساقه زیاد و همچنین طول سنبله کوتاه داشت. برای بهبود میزان علوفه خشک تولیدی نیز باید در مرحله اول تاکید بیشتر بر انتخاب بوته های دیررس و در مرحله بعد بوته های با تعداد برگ و پنجه زیاد و همچنین تعداد دانه در سنبله بالا باشد. اثرات باقیمانده بالای برآورد شده برای عملکرد دانه (67/0) و میزان علوفه خشک (667/0) در این طرح بیانگر این مطلب است که تعدادی از فاکتورهای مؤثر بر عملکرد دانه و عملکرد علوفه خشک در این تحقیق منظور نشده است.
    کلیدواژگان: ارزن دم‎روباهی، عملکرد دانه، تجزیه علیت، ضریب همبستگی
|
  • Page 205
    To study the effects of intercropping fodder sorghum with pearl millet at different row proportions and plant densities, an experiment was conducted at the research farm of University of Tehran in 2005. The experimental design was a split plot with three replications. Three different densities of 200000, 270000 and 340000 plants per hectare were as main factor and seven different planting proportions of pure stand of sorghum, pure stand of pearl millet, 75% sorghum + 25% millet, 75% millet + 25% sorghum, 50% sorghum + 50% millet, 100% sorghum + 20% millet and finally 100% millet + 20% sorghum constituted the sub-factor. Taking into consideration the fodder yield on a dry weight basis, the pure stand of sorghum had the highest fodder yield in the first harvest, whereas during the second harvest the highest fodder dry weight obtained from pure stand of pearl millet. Evaluation of the two harvests together revealed that the highest fodder dry yield obtained from pure stand of pearl millet. In the first harvest, the highest sorghum fodder yield obtained in a combination of 75% millet + 25% sorghum and the highest pearl millet fodder yield resulted in a combination of 75% sorghum + 25% millet. However, in the second harvest a similar fodder yield for each of sorghum and pearl millet obtained in the combination of 75% sorghum + 25% millet. Evaluation of land equivalent ratio (LER) indicated that the highest ratio (LER=1.43) belonged to the combination of 75% millet + 25% sorghum.
  • Page 225
    In order to determine the cytotypes of 67 accessions of Aegilops crassa from Iran, two flow cytometry and cytogenetics methods were applied. The nucleus of the young leaves was colored using DAPI and the intensity of fluorescent determined by flow cytometry. By comparing the intensity of the fluorescent of the Ae. crassa samples with Ae. tauschii (as an standard sample), two cytotypes 4x and 6x were identified. Cytogenesis study through flow cytometry confirmed the existance of two cytotypes, 4x and 6x, in the Iranian accessions. In tetraploid cytotypes the size of chromosomes ranged from 13.88±0.65 to 8.75±0.43 µm with a mean size of 11.21±0.20 µm per chromosome and a total genome size of 156.88 µm. All the chromosomes in these cytotypes were metacentrics except choromosome 4, 8 and 13 which were submetacentric with arm ratio of 1.70±0.10, 2.16±0.17 and 1.84±0.12 µm, respectively. Moreover pairs 4 and 10 were satellited chromosomes with the sizes of 1.33 and 2.19 µm, respectively, while, in hexaploid cytotypes the size of chromosomes ranged from 12.95±0.56 µm to 7.53±0.23 µm with a mean of 10.35±0.23 µm and total genome size of 217.39 µm. All the chromosomes in these cytotypes were metacentrics expect choromosome 3, which was submetacentric with arm ratio of 1.76±0.02 µm. Chromosome pairs 3, 6 and 10 were satellited ones with the sizes of 1.09, 2.09 and 1.54µm, respectively. The results of comparing of two cytotypes for evaluated morphological characteristics indicated that plant height, flag leaf length, color and wooly glums were significantly different between 4x and 6x cytotypes which could be employed for distinguishing these two cytotypes.
  • Page 235
    This study was conducted to determine the appropriate irrigation interval on the basis of cumulative water evaporation from Standard Evaporation Pan (Class A) and to find out the effects of irrigation regimes on growth indices and on qualitative and quantitative yields of sugar beet. The experiment was conducted in 2005 at the Lavark Agricultural Experiment Station Fields, Isfahan University of Technology located near Nejaf-abad using a randomized complete block design with four replications. The study included four irrigation regimes of: I1, I2, I3, and I4, namely, irrigation after 70, 85, 100 and 115 mm of cumulative pan evoporation up to September while afterwards, irrigation at 85, 100, 115 and 130 mm of cumulative pan evaporation, as the main plots along with two monogerm cultivars (Zarghan and Shirin) as subplots. Total dry weight decreased by about 45% as water regime was held from I1 to I4 treatment, while the effect of cultivar on total dry weight being non significant. The effect of irrigation treatments on leaf area index (LAI) was significant in all the samplings, being reduced with hold in water. The effect of cultivar on LAI was non significant in some samplings, but LAI in Zarghan was higher than that in Shirin cultivar. Crop growth rate decreased as irrigation was held from I1 to I4. However, moisture stress further than I2 negligibly affected net assimilation and relative growth rate. The effect of water regime was significant on root yield. Maximum root yield (77.5 t ha-1) was obtained from I1 treatment while the minimum (54.37 t ha-1) obtained from I4. Cultivars did not significantly differ for root yield. Maximum (17.19%) and minimum (15.02%) sugar content was obtained from I3 and I2 irrigation treatments, respectively. The highest and the lowest sodium, potassium as well as harmful nitrogen contents were found in I1 and I4 irrigation treatments respectively. The highest extractable sugar content (13.47%) was obtained from I3 irrigation treatment. The highest (8.45 t ha-1) and the lowest (6.99 t ha-1) white sugar yield were obtained from I3 and I4 irrigation treatments, respectively. From the obtained results, it can be concluded that to economize in irrigation water and at the same time to obtain optimum yield, irrigation of the crop (at the beginning of the growing season, namely months of April an May) must be on the basis of I3 while later on the irrigation should be based upon I1 treatment.
  • Page 259
    Water and soil salinity are two of the most important limiting factors in crop production. Phosphatase enzymes are widely found in plants. Phosphatase enzymes are responsible for de-phosphorylation of organic phosphate and altering it to mineral phosphate. Germination experiments were conducted using two bread wheat cultivars, namely, Iniya66 and Ghods along with application of different NaCl potentials. Salt stress significantly reduced all the germination traits. For assessing phosphatase enzymes activities in salt resistant and salt sensitive cultivars, an experiment was done under salinity stress conditions. The experiment was conducted using a completely randomized design of three replications. Treatments included cultivar, salinity and imbibition time. Results indicated that salinity stress enhanced phosphatase enzymes activities (Acid & alkaline) and by increase in stress level to -12 bars, phosphatase enzymes activities increased. Enzyme activity was higher in salt resistant cultivar (Iniya66) than in the sensitive one (Ghods). Acid and alkaline phosphatase activities in both cultivars (salt resistant and non resistant) increased with increasing of seed imbibition time. The greatest activity of the enzyme was detected after 18 hours of seed imbibition.
  • Page 271
    Source limitation during grain filling is important for both management and breeding strategies of grain crops. There is little information on the sensitivity of grain yield to various source-sink ratios in various wheat (Triticum aestivum) cultivars. The objective of the current study was to evaluate the response of grain yield as well as yield components to different source-sink ratios during grain filling in wheat cultivars improved for contrasting environments. Pot experiment was carried out outside, under natural conditions in greenhouse areas of College of Agriculture, University of Tehran, Karaj, in 2007-08 cropping season. Treatments consisted of 7 cultivars of bread wheat (new and old cultivars from moderate, cold and warm climates of Iran) and 7 defoliation treatments were carried out at the late joining stage and at 20 days after anthesis. Treatments were arranged in a 3-replicated factorial combination based on RCBD design. In general, defoliation treatments improved soil water content. The results indicated that defoliation increased photosynthesis and transpiration rates, stomatal conductivity and chlorophyll stability in flag leaf as compared to control. There was no significant interaction between cultivars and defoliation treatments regarding yield and yield components. Although severe defoliation treatments reduced grain yield, other defoliation treatments (2L and 3L) did not much affect grain yield. The number of grains in spike was affected by defoliation treatments, while it didn’t significantly affect the 1000-seed weight.
  • Page 281
    This study was performed to investigate the photosynthetic partitioning pattern of materials to aerial parts of bread wheat in dryland conditions. It was as well to study its relationship with bread wheat resistance and grain yield in drought conditions. Seven genotypes including two cultivars (Azar2, Sardari) and five lines were investigated in a field experiment through a randomized complete block design with four replicates and in rainfed conditions during the 2 years of 2006 and 2007. Samplings were carried out in anthesis as well as in physiological ripening stages. Results showed that there are significant and positive phenotypic correlations between yield and most of the traits except percent of dry matter partitioning to stem during anthesis. As well no phenotypic relationships were observed between grain yield and percent of dry matter partitioning to leaf. Results also showed that the amount of spike dry matter in anthesis, biomass and harvest index had a positive and significant, phenotypic correlation with grain yield. Therefore, these traits can be employed in the selection of genotypes with high yields as the effective traits.
  • Page 291
    To study the effects of integration of mechanical control with herbicides on yield and yield components of soybean (Glycine max) a field experiment was conducted during 2003-2004 at the research farm of Agronomy Department, Agriculture Campus of Tehran University, Karaj. A Randomized Complete Block Design (RCBD) of 18 treatments was applied, each treatment being replicated 3 times. Treatments included 5 groups, viz: 1-tifluralin pre planted (960 gr ai/ha), alachlor pre emergence (2400gr ai/ha), bentazon (1200 gr ai/ha) and oxyflourfen (360 gr ai/ha) both post emergence, 2-trifluralin and alachlor plus cultivation or tank mixed with bentazon and/or oxyflourfen, 3-trifluralin and alachlor, plus cultivation and a reduced dose of bentazon (960 gr ai/ha) and/or oxyflourfen (288 gr ai/ha), 4-Trifluralin (1920 gr ai/ha) applied with irrigation water (herbigation) separately, and tank mixed with bentazon or oxyflourfen, and finally 5-weed free check. There were significant differences between treatments regarding weed dry weight at the physiological maturity stage of soybean crop. Trifuralin + oxyfluorfen and alachlor with 95 and 56% control were among the most efficient treatments. Treatments varied significantly with number of lateral branches, 100 seed weight, number of pods/plant, biological yield and harvest index at P=0.01 and number of seeds/pod at P=0.05. The highest (10148 Kg/ha) and the lowest (2981 Kg/ha) biological yields were obtained when applying bentazon at 1200 g ai/ha and alachlor + cultivation + reduced dose of oxyfluorfen at 288 + 2400 g ai/ha, respectively. The highest (2940 Kg/ha) and the lowest yields were obtained when applying trifluralin + bentazon at 1200 + 960 g ai/ha and trifluralin + oxyfluorfen at 360 + 960 g ai/ha, respectively. Best treatments in terms of weed control and optimum yield are considered to be tank mixes of trifluralin and bentazon (1200 + 960 g ai/ha), trifluralin, (plus cultivation), plus a reduced dose of bentazon (960 + 960 g ai/ha).
  • Page 305
    In order to deliberate karyologic and cytogenetic parameters, fifteen Aegilops populations, collected from different regions of the country, were studied. These populations included 3 diploids of Ae. tauschii, 6 tetraploids of either Ae. triuncialis or Ae. cylindrica species. The resultant data were analyzed according to a 2-factorial experiment on the basis of a completely randomized design (CRD) with 5 replicates of cells. The factors considered were populations (3 and 12 levels) and chromosome (7 and 14 levels) for diploids and tetraploids, correspondingly. The ANOVA results indicated conspicuous between-diploid differences for L, S, TL and r-value, between-tetraploid differences for RL%, and between-chromosomes either diploid or tetraploid differences for L, S, TL, RL% and F%. Mean comparisons were carried out, using LSR test. Both type populations differed in satellite number, ranging from 0 to 2 pairs. The most chromatin length was detected in pop. 11 (152.18 µm), while pop. 2 bore the least (70.52 µm). Among 15-population karyotypes, 10 were determined in 1A class of Stebbin's classification vs. 5 in 1B class. According to Levan's chromosome nomenclature, the chromosomes of 5 pops. were identified as medium region " m " and those of 10 pops. as both medium region " m " and sub medium region " sm ". Chromosome banding has proven to be a valuable tool for karyotype analysis and for rapid detection of gross chromosomal rearrangements, including large deletion and insertion mutation as well as transpositions. This research was carried out towards an establishment of a procedure, OR-banding, for the detection of the Aegilops chromosomes. Chromosomes OR-banding technique was investigated on 3 Iranian pops. of Ag. tauschii. Chromosome slides were prepared via squash technique in different intervals (24 h to one week) after being slained with 1% aceto-orcein dye. Chromosomal banding pattern was observed 3 d after staining. It was shown that the number of the bands decreased from prophase to metaphase stages of mitosis. The best time for observation of the OR-Banding pattern in Aegilops samples was a long-term (one week) past remaining of the root meristems in dye. This method can be empolyed for an identification of metaphase chromosomes in wild relatives of wheat.
  • Page 315
    Wheat stem reserves can be an important contributor to grain filling particularly under drought conditions. Knowledge concerning genetic variation in stem reserve could be empolyed to develop wheat genotypes more adapted to harsh environments. The aim of this research was to study the ability to store assimilates in stem and their re-mobilization to the grain in all the 81 Iranian wheat cultivars. The plant materials were evaluated using two simple lattice designs with two replications under irrigated and drought conditions at University of Tehran Research farm during 2007-2008. Drought stress was imposed by the plants being withheld from being watered at the heading stage. The level of dry matter stored and mobilized was estimated by measurement of changes in masses of internodes from anthesis to maturity at 8 day intervals. Relationships among internode's length as well as specific weight and accumulation and re-mobilization of stem reserves were determined. The results revealed that dry weight of lower internodes was higher than that of the upper ones. Maximum release of stored carbon, on the average, was found in lower internodes followed by penultimate and peduncle. Release of dry matter from internodes was decreased by drought stress in some cases, while in some other cases the reverse trend was observed. The same pattern was observed for re-mobilization efficiency. Relationship among internodes characteristics and accumulation and re-mobilization were not the same for stem segments and in all experimental conditions. Release of dry matter from internodes was not correlated with grain yield in well watered conditions. Dry matter mobilized from lower internodes was significantly correlated with grain yield in drought affected plants. Significant genotypic variation for accumulation and re-mobilization was observed under both conditions indicating that these traits can be advantageously manipulated in breeding programs.
  • Page 329
    This research was carried out in the Research Field of Aboureyhan Campus, University of Tehran during 2006-07 growing season to investigate the effect of Sinapis arvensis L. interference on yield and growth indexes of different canola (Brassica napus L.) varieties. The experimental design was a complete randomized block arrangement in factorial with three replications. Eight canola varieties namely: Elite, Ebonite, Okapi, Zarfam, SLM046, Orient, Licord and Opera were planted in either pure or mixed cultivation with the weed. Trend of Dry Matter (TDM) accumulation, Leaf Area Index (LAI), Crop Growth Rate (CGR) and grain yield were investigated in the canola varieties. In general, the weed reduced growth indexes in canola varieties, but the response of canola varieties were different. Elite and Okapi were recognized as the most resistant and sensitive varieties in competition with the weed, respectively. Elite variety produced the highest grain in mix treatment while the lowest one belonged to Okapi variety, but in pure canola cultivation Ebonite and Opera yielded the maximum and minimum grain, respectively.
  • Page 345
    To evaluate allelic diversity at loci encoding low molecular weight glutenin subunits (LMW-GS) among 62 genotypes of bread wheat, nine specific primer pairs for Glu-A3, Glu-B3, Glu-D3 loci were employed. PCR products were separated on 2% agarose gels. Two pairs of specific primers, at amplified Glu-A3 locus, 8 alleles were detected the c allele of which was the most abundant with a frequency of 0.311.Seventeen alleles were detected at Glu-B3 loci by through specific primers, the f allele of which was the most abundant with a frequency of 0.145. For Glu-D3 loci; in total 22 alleles were detected by four specific primers the h allele of which was the most abundant with a frequency of 0.174. Using Nei’s genetic variation index (H), the genetic diversity for Glu-A3, Glu-B3 and Glu-D3 loci, were estimated as 0.818, 0.914 and 0.915 respectively. The mean genetic diversity (H) for Glu-3 loci was 0.894 among the genotypes. Genetic variation index (H) for each primer revealed that Glu-D3.3 primer exhibits more polymorphism than the other primers. Related analysis of quality and molecular data through use of stepwise regression method indicated that the highest number of informative markers belong to dry and wet gluten. The results revealed that there is a considerable diversity among Iranian bread wheat genotypes which could be employed as a valuable source for improving the quality of wheat final products.
  • Page 355
    Tall wheat grass (Agropyron elongatum), as many other grasses, benefits from wide genetic bases in Iran. Estimation of genetic diversity and a selection of suitable genotypes is the initial step for developing adaptable synthetic varieties in many cool season grasses. In order to investigate production, variation and genetic similarity of 25 tall wheat grass genotypes, an experiment was conducted using clonally propagated material. Genotypes were evaluated for agronomic, phenological and morphological traits using a randomized complete block design during 2005 and 2006. Results indicated that there were significant differences between genotypes for all the traits examined indicating a broad genetic diversity in this germplasem. The highest estimates of heritability were observed for days to heading, days to pollination and plant height, while the lowest observed for crown diameter. Genotypic coefficients of variability were highest, for forage and seed yield while the lowest belonging to phenological traits and crown diameter. Applying cluster analysis on the studied attributes, three groups were obtained. Regarding all the assessed characters the least and the most similar accessions were identified to be used in the further future breeding projects. Finally, on the basis of the results it can be concluded that clonally evaluation trails can be useful in estimating the genetic variation and selection of appropriate parents for conducting advanced breeding programs.
  • Page 365
    Available genetic variation for ascochyta blight resistance in genus Cicer has prompted interest in the development and use of autumn sown resistant chickpea cultivars. A thorough understanding of the mode of inheritance of resistance to ascochyta blight in chickpea would assist the breeding efforts. In order to determine the number of genes, as well as to evaluate heritability and action of genes conferring blight resistance and leaf size in chickpea, two genotypes, Iranian local-Bivanij and ICC 12004 were crossed. Parents along with F1, F2 and F3 generations were sown in a Randomized Complete Block Design with three replications at International Center for Agricultural Research in the Dry Areas (ICARDA) under artificial infection conditions. Results showed that, in F2 and F3 generations, ratio of resistance to susceptible plants didnt show significant differences with the respective expected ratios of 9:7 and 5:3. There was a negative correlation observed between leaf size and blight score, meaning that, large leaf genotypes are more susceptible to ascochyta blight. Generation means analysis for resistance to blight revealed that, in this study, additive components played the main role in blight resistance variability, while dominant ones had a significant contribution in variation for leaf size. For these two traits, dominance effects (h) and dominance × dominance interaction (l) had opposite signs which may show the presence of a duplicate epistasis. With respect to these findings, genotypes of the resistant parents could be considered as R1R1R2R2. According to these results, breeding programs could be suggested which appropriately use additive variance for gene pyramiding that can lead to developing ascochyta resistant genotypes in chickpea.
  • Page 375
    Drought is considered as the most important constraint to world’s crop production. Furthermore arid and semiarid climate accounts for nearly most of terrestrial areas of Iran. Therefore in order to study the effect of irrigation regimes on growth, physiological attributes and grain yield as well as components of such a crop plant as safflower a 4-replicate split plot RCBD field study was performed at Lavark Reasrch Farm, Isfahan University of Technology, Isfahan, Iran in 2007. Three irrigation levels, including irrigation after 75 mm (I1), 105 mm (I2) and 135mm (I3) evaporation from a Standard Class A Pan served as main plots, while six safflower genotypes including Arak2811, Kooseh, Nebraska-10, C111, S149 and K12 constituted the subplots. Chlorophyll fluorescence parameters (F0, FM and FV/FM) at heading and at pollination, leaf area index (LAI) at %50 flowering, head/plant, seed/head, 1000 seed weight, grain and biological yield, oil content and harvest index were the traits assessed. LAI differed among irrigation levels and genotypes, amounting to 5.05 and 2.33 for I1 and I3 levels of irrigation and 4.42 and 2.99 for S149 and Nebraska, respectively. Among chlorophyll fluorescence parameters, FV/FM decreased under I3 level of irrigation at both stages. Grain yield decreased with drought, I1 outyielding I3 by 39%, due apparently to a greater seed/head (26%), head/plant (33%) and 1000 seed weight (10%) in the I1 as compared to I3 irrigation level. Among grain yield components, head/plant and 1000 seed weight indicated the highest (0.86**) and the lowest (0.62**) correlation with safflower grain yield. Irrigation level affected biological yield, with 37.18 and 24.65 g/plant for I1 and I3 respectively. It could be concluded that with genotypes employed in this experiment and the environmental conditions in 2007 in Isfahan, drought negatively affects grain yield and it’s attributes due apparently to decrease in photosynthetic quantum efficiency and photosynthetic surfaces in safflower. Chlorophyll fluorescence parameters proved useful in studying photosynthetic activity of safflower under drought stress.
  • Page 385
    Drought resistance is a very important characteristic needed for plant survival especially at germination stage, in arid and semi-arid lands. Phosphatase enzymes are widely found in plants. These enzymes are responsible for dephosphorylation of organic phosphate and altering it to mineral phosphate. Germination experiments were conducted in two bread wheat cultivars (Sardari and Alvand) under simulated drought conditions using different polyethylenglycol concentrations (0, -4, -8, -12, -16 bars). Drought stress decreased germination indices. For assessing phosphatase enzymes activities in drought resistant vs. susceptible cultivars, an experiment was conducted under osmotic conditions with three replications using a completely randomized design. Factors included cultivars, osmotic potentials, and seed imbibition times. Results indicated that drought stress caused the increasing of phosphatase enzymes (acid and alkalin). Also, along with increase in osmotic potential up to -12 bars, phosphatase enzyme activities increased. This increasing enzyme activity was much more pronounced in drought resistance cultivar (Sardari) than the susceptible one (Alvand). Acid and alkalin phosphatase activities in both cultivars (drought resistant and susceptible) increased with increasing seed imbibition time. In this experiment the highest activity for phosphatase enzymes was detected at 18 hours of seed imbibition. However, the activity of acid phosphatase was significantly higher than that for alkalin phosphatase.
  • Page 403
    Drought, specially in reproductive stage is one of the major constraints, limiting the productivity of crops, including chickpea (Cicer arietinum L.). To study the effects of drought during pod set and seed filling stages (terminal drought) on phenology, growth and seed yield of 5 Kabuli chickpea genotypes of: Arman, Jam, Hasham, Flip93-93 (Azad) and ILC482, an experiment was conducted during the 2006 growing season at the experimental field of the Agricultural Faculty of Bu-Ali Sina University. The trial was a split plot one on the basis of a randomized complete block design with three replications. The irrigation levels (irrigation at podding, at both podding vs seed filling stages and no irrigation) constituted the main plots while the chickpea genotypes constituting the subplots. The results revealed that growth duration, biological and seed yields were significantly decreased by drought stress but no significant difference was observed between harvest index among all the irrigation levels. Among the yield components, the number of pods per plant and seed weight exerted the most effect on reduction of seed yield in water stress conditions. Irrigation at podding increased seed yield of genotypes by 12 to 60% but there was no significant difference observed among the yield of genotypes in drought conditions as compared with irrigation at podding except in Jam and ILC482. A comparsion of seed yield of genotypes in drought conditions showed that Hashem and Jam cv's exhibited the least and the most reaction to drought stress, respectively.
  • Page 413
    To study yield and its relationships with yield components in 10 varieties of foxtail millet (KFM1 to KFM10), an experiment was carried out in Safiabad Agricultural Research Center in RCBD design with three replications for a period of three years (2003 to 2005). Vegetative and reproductive characteristics of each cultivar were recordered during the growing seasons. Three year results showed significant differences among cultivars for all the traits. KFM10 was found out as the most adaptable among the studied cultivars in Safiabad region due to its high seed and forage yield and less lodging because of its stem thicknes. Path analysis was employed to study the correlations among seed yield, dry forage yield as well as other traits. Results of path analysis for seed yield indicated that the number of tillers, stem diameter and days to 50% flowering positively and direct affected seed yield (respectively 0.564, 0.516, 0.472) while effected negatively (-0.323) spike length. Results of path analysis for dry forage yield indicated that the number of seeds per spike, number of leaves, number of tillers as well as days to 50% flowering had positive direct effect on the yield (respectively 0.247, 0.221, 0.3, 0.628). To improve seed yield in foxtail millet, it is finally recommended to select late maturity cultivars with high number of tillers, thicker stems and shorter spike lenght. In order to increase dry forage yield, the first priority should be firstly given to a selection of late maturity plants and then to plants with a higher number of leaves & tillers as well as higher number of seeds per spike. High residual effect for seed yield (0.67) and for dry forage yield (0.667) was indicative of the fact that lots of traits that affected seed yield and dry forge yield had not been dealt with in this research.