فهرست مطالب

Islamic Dental Association of IRAN - Volume:22 Issue: 2, 2010

Journal of Islamic Dental Association of IRAN
Volume:22 Issue: 2, 2010

  • تاریخ انتشار: 1389/06/01
  • تعداد عناوین: 9
|
  • شهید آیت الله مرتضی مطهری صفحات 71-74
    به این نکته اشاره شد که لازمه خروج انسان از زندگی حیوانی به یک زندگی انسانی اینست که از اصول معین و مشخصی پیروی کند البته لازمه پیروی از اصول معین و مشخص که خود را در چارچوب همان اصول محدود کرده و از حدود آنها تجاوز نکند. به تعبیری آنجا که هوی و هوسهای آنی او را تحریک می کند که از حدود خود تجاوز کند، می بایست خود را «نگهداری» نماید، نام این خودنگهداری که مستلزم ترک برخی از افعال و گفتار است تقوا می باشد. نباید تصور کرد که تقوا از مختصات دینداری است از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا لازمه انسانیت است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگی حیوانی و جنگلی خارج شود ناچار است که تقوا داشته باشد، در شرایط فعلی ملاحظه می گردد که تقوای اجتماعی و سیاسی را اصطلاح کرده اند. چیزی که هست تقوای دینی یک علو و قداست و استحکام دیگری دارد و در حقیقت پایه دین است که می توان تقوائی مستحکم و با مبنا به وجود آورد و جز بر مبنای محکم ایمان به خدا نمی توان بنیانی مستحکم و اساسی و قابل اعتماد به وجود آورد، قرآن می فرماید: «افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا جرف هار» آیا آنکس که بنیان خویش را بر مبنای تقوای الهی و رضای او بنا کرده بهتر است یا آنکه بنیان خویش را بر پرتگاهی سست مشرف بر آتش، قرار داده است.
  • عزت الله جلالیان، مونا صادق، الهام حدادیان پور صفحات 75-79
    زمینه و هدف
    تطابق لبه ای در رستوریشن های تمام سرامیک در میزان موفقیت این روکشها اهمیت تعیین کننده ای دارد، به همین جهت هدف از این مطالعه مقایسه تطابق لبه ای در سه نوع رستوریشن تمام سرامیکی IPS Empress2، IPS e.max press و In Ceram می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه یک سو کور تجربی آزمایشگاهی یک دندان سانترال بالارزینی به عنوان مدل آزمایشگاهی با ابعاد هفت میلی متر طول و پنج میلی متر قطر تهیه و به طور استاندارد تراش داده شد، به طوری که خط انتهای آن شامل یک میلی متر تراش شولدر نوددرجه که با زاویه سه درجه تیپر (Taper) شده بود. سپس از روی آن ده روکش از جنس In Ceram، ده روکش از جنس IPS e.max press و ده روکش از جنس IPS Empress2 ساخته شد. بعد از سمنت کردن در جهت باکولینگوالی سایش آنها صورت گرفت و سپس زیر میکروسکوپ الکترونی SEM میزان گپ ناحیه مارجین در هر نمونه بررسی گردید. پس از تعیین داده ها از آنجا که داده های مورد نظر دارای توزیع نرمال بودند جهت بررسی آماری از آزمون ANOVA استفاده شد.
    یافته ها
    میزان گپ در گروه IPS e-max press، 59/8 ± 22/ 29 میکرون و در گروه In-Ceram، 32/9 ± 94/49 میکرون و در گروه IPS Empress2 38/5 ± 88/40 میکرون بود. آزمون ANOVA نشان داد که تفاوت معناداری بین سه گروه ذکر شده وجود دارد.
    نتیجه گیری
    در رستوریشن های تمام سرامیک استفاده از سیستم IPS e.max press به لحاظ تطابق لبه ای شرایط مطلوبتری ایجاد می شو د.
    کلیدواژگان: روکشهای تمام سرامیک، تطابق لبه ای، متال سرامیک
  • رودابه کودریان، حسن سازگارا، کاوه سیدان، علی حافظ قرآن صفحات 80-86
    زمینه و هدف
    اگر چه روکشهای تمام سرامیکی به طور وسیعی استفاده می شوند، معذالک هنوز اطلاعات کمی در مورد اثر سیکل های پخت پرسلن بر تطابق لبه ای این روکشها وجود دارد. به همین جهت هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر پخت پرسلن بر تطابق لبه ای در رستوریشن های تمام سرامیک پروسرا (Procera) و متال سرامیک می باشد.
    روش بررسی
    برای انجام این مطالعه تجربی، ده روکش استاندارد از سیستم پروسرا بر روی دای فلزی ساخته شد. روکشهای متال-سرامیک (MCR) ساخته شده به روش معمول، به عنوان گروه کنترل استفاده شدند. جهت تکرارپذیر شدن موقعیت نمونه ها حین ارزیابی تطابق لبه ای، وسیله ای ساخته شد. نمونه ها بدون سمان شدن روی دای فلزی قرار داده شدند و میزان عدم تطابق لبه ای با استفاده از استریومیکروسکوپ اندازه گیری گردید. آنالیز آماری با استفاده از تست های Paired sample t- test و ANOVA انجام گردید.
    یافته ها
    روکشهای MCR (8/44 ± 17/69 میکرون) و روکشهای تمام سرامیکی پروسرا (79/43 ± 35/61 میکرون) مقادیر تطابق لبه ای تقریبا مشابه داشتند و آنالیز آماری تفاوت قابل ملاحظه ای در مقادیر عدم تطابق لبه ای این دو گروه نشان نداد. افزودن پرسلن به کوپینگ های پروسرا باعث تغییر در مقادیر عدم تطابق لبه ای نشد (7/0= P)، اما تطابق لبه ای گروه کنترل به طور قابل ملاحظه ای بعد از پخت پرسلن تغییر کرد.(001/0 < P)
    نتیجه گیری
    در محدوده این مطالعه، سیستم تمام سرامیکی پروسرا از نظر کلینیکی تطابق لبه ای قابل قبول دارد و سیکل های پخت پرسلنی بر تطابق لبه ای این سیستم تاثیری ندارد.
    کلیدواژگان: رستوریشن دندانی، تمام سرامیک، تطابق لبه ای، پروسرا، پرسلن دندانی
  • پروین میرزاکوچکی بروجنی، محمدرضا مالکی پور، مرال توکلی صفحات 87-92
    زمینه و هدف
    بسیاری از مطالعات نشان داده اند که سفید کردن دندانها باعث کاهش محتوای معدنی مینا و در نتیجه باعث افزایش نفوذپذیری مینا می شود. به همین جهت هدف از ای ن مطالعه بررسی تاثیر استفاده از فلوراید قبل یا بعد از عمل سفید کردن دندانها بر روی افزایش نفوذپذیری مینا می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مداخله ای تجربی شصت دندان پره مولر سالم خارج شده انسانی جمع آوری و سطوح آنها اعم از تاج و ریشه به استثنای مربعی به مساحت شش میلی مترمربع از سطح باکال توسط لاک ناخن پوشیده و به پنج گروه 12تایی تقسیم و به مدت هفت روز در بزاق مصنوعی و در دمای 37 درجه قرار گرفتند.
    گروه اول (کنترل): نمونه ها تحت هیچ درمانی قرار نگرفته و تنها به مدت پنج روز، در محیطی عاری از نور، در محلول نیترات نقره 50 ٪ غوطه ور شدند.
    گروه دوم: نمونه ها، تحت عمل سفید کردن با کاربامیدپراکساید 45 ٪ قرار گرفتند.
    گروه سوم: نمونه ها تحت درمان با وارنیش سدیم فلوراید قرار گرفتند. گروه چهارم: تمام مراحل شبیه گروه دوم بود و نمونه ها پس از پنج روز نگهداری در بزاق مصنوعی مانند گروه سوم و پنجم فلورایدتراپی شدند.
    گروه پنجم: تمام مراحل شبیه گروه چهارم بود با این تفاوت که فلورایدتراپی، قبل از عمل سفیدکردن نمونه ها انجام گرفت.
    تمامی نمونه هادر آخر به مدت پنج روز، در محیطی عاری از نور، در محلول نیترات نقره 50 ٪ غوطه ور شدند. کلیه نمونه هادر جهت باکولینگوالی و طولی برش داده شده و به مدت شش ساعت در داروی ظهور قرار گرفتند و سپس نفوذ رنگ، توسط استریومیکروسکوپ و دوربین دیجیتال اندازه گیری شد. آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون ANOVA و پس آزمون DUNN انجام گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه میانگین نفوذ رنگ در مینا به ترتیب در گروه 1 به عنوان گروه کنترل 32/345، گروه 2 به عنوان گروه سفید شده 12/1382، گروه 3 به عنوان گروه فلورایدتراپی شده 75/143، گروه 4 به عنوان گروهی که ابتدا سفید و سپس فلورایدتراپی شده 56/765 و در گروه 5 که ابتدا فلورایدتراپی و سپس سفید شده 26/918 میکرون به دست آمد. این نتایج نشان داد که عمل سفید کردن دندانها به طور معنی داری باعث افزایش نفوذپذیری مینا می گردد، اما دندانهایی که پس از سفید شدن، تحت درمان با فلوراید قرار گرفته بودند،این افزایش نفوذپذیری را به صورت کمتری نشان دادند.
    نتیجه گیری
    در روند سفید کردن دندانها فلوراید تراپی، بعد از عمل سفید کردن باعث کاهش نفوذپذیری مینا می شود.
    کلیدواژگان: سفید کردن، نفوذپذیری مینا، فلورایدتراپی
  • مژگان علاءالدینی، دینا موسوی، نصرت الله عشقیار، شهرو اعتماد مقدم صفحات 93-99
    زمینه و هدف
    ارتشاح آئوزینوفیلی از عوامل مؤثر بر تهاجم و متاستاز در برخی نئوپلاسم ها از جمله کارسینوم سلول سنگفرشی (SCC) عنوان شده است. هدف این مطالعه تعیین ارتباط حضور ائوزینوفیل ها در SCC دهان با و بدون متاستاز به گره های لنفاوی گردنی و درجه بافت شناختی تومور بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، از بین پرونده های موجود در بایگانی انستیتو سرطان بیمارستان امام خمینی، بیست نمونه SCC دارای متاستاز و بیست مورد بدون متاستاز به غدد لنفاوی گردن انتخاب گردید و با استفاده از لام های رنگ آمیزی شده با هماتوکسیلین/ائوزین، درجه بندی بافت شناختی و حضور آئوزینوفیل ها ارزیابی شد. در هر نمونه ده میدان متراکم و ده میدان کلاسیک شمارش و ائوزینوفیلیا بین درجات 0 - 4 گزارش گردید. جهت آنالیز آماری نتایج از آزمونهای Mann-Whitney-U و Kruskal-Wallis استفاده شد.
    یافته ها
    بیشترین نمونه ها در گروه دارای متاستاز و بدون متاستاز بر اساس درجه آئوزینوفیلیا در شمارش متراکم به ترتیب 50% در درجه یک و 70% در درجه دو و در شمارش کلاسیک 50% در درجه یک و صفر و 70% در درجه یک به دست آمد. اختلاف آماری معنی داری از نظر حضور آئوزینوفیل ها بین دو گروه با و بدون متاستاز، مشاهده نشد (05/0 > P). میانگین این سلول ها در درجات مختلف بافت شناختی در شمارش کلاسیک اختلافی را نشان نداد (029/0= P)، ولی در شمارش متراکم اختلاف معنی دار به دست آمد (004/0= P).
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج به دست آمده، به نظر می رسد نقش آئوزینوفیل ها در ارتباط با متاستاز لنفاوی SCC ناچیز باشد. با عنایت به محدودیتهای موجود در مطالعه حاضر، تحقیقهای بیشتر در خصوص نقش سلول های مذکور در این ضایعه توصیه می شود.
    کلیدواژگان: کارسینوم سلول سنگفرشی، آئوزینوفیل ها، متاستاز لنفاوی
  • مژگان پاک نژاد، افشین خورسند، نادیا ویسی، ندا مسلمی، محمد جواد خرازی فرد صفحات 100-107
    زمینه و هدف
    در بسیاری از موارد آنتی بیوتیک ها به عنوان مکمل در درمان پریودنتال پیشنهاد شده است. آزیترومایسین، آنتی بیوتیکی با فعالیت بسیار عالی علیه باکتری های گرم منفی می باشد که نیمه عمر طولانی و نفوذ بافتی بسیار خوبی دارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر داروی آزیترومایسین بر روی شاخصهای کلینیکی پریودنتال در بیماران مبتلا به پریودنتیت مزمن می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه کارآزمایی بالینی - دو سویه کور و کنترل شده با دارونما در چهل بیمار مبتلا به پریودنتیت مزمن مراجعه کننده به بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی تهران صورت گرفت. در بیماران شاخصهای بالینی (PBI) Papilla Bleeding Index، Probing Depth (PD) و Clinical Attachment Level (CAL) با استفاده از پروب پریودنتال اندازه گیری گردید و آموزش بهداشت، جرم گیری و تسطیح سطح ریشه ها انجام شد. پس از یک ماه، بیماران به صورت تصادفی به دوگروه تست و کنترل تقسیم شدند. به گروه تست آزیترومایسین پانصد میلی گرم و به گروه کنترل دارونما روزی یک بار تا سه روز تجویز شد. مجددا دو و چهار ماه پس از آغاز مطالعه شاخصهای مذکور اندازه گیری و ثبت شدند. داده ها با آزمون Repeated measure ANOVA مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    قبل از آغاز دارودرمانی (یک ماه پس از آغاز درمان پریودنتال) دو گروه تست و کنترل از لحاظ شاخصهای PBI، PD، CAL تفاوت معنی داری نداشتند. (05/0 > P) در هر دو گروه تست و کنترل، میزان تمام شاخصهای مورد بررسی (PBI، PI، و CAL) در یک ماه، دو ماه و چهار ماه بعد از آغاز درمان پریودنتال در مقایسه با زمان پایه به طور معنی داری کمتر بود. (در تمام موارد 05/0 > P) همچنین تمام شاخصها در دو ماه بعد و نیز چهار ماه بعد در گروه تست به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. (05/0 < P)
    نتیجه گیری
    با توجه به محدودیتهای این مطالعه، تجویز داروی آزیترومایسین همراه با جرم گیری و صاف کردن سطح ریشه در مقایسه با جرم گیری و صاف کردن سطح ریشه به تنهایی می تواند در بهبود شاخصهای بالینی پریودنتال در بیماران مبتلا به پریودنتیت مزمن متوسط تا شدید مؤثرتر عمل کند.
    کلیدواژگان: آزیترومایسین، پریودنتیت مزمن، آنتی بیوتیک، پریودنتال
  • حمیدرضا عظیمی، معصومه دهقان، ژاله افشارپور صفحات 108-114
    زمینه و هدف
    کمبود استخوان یکی از مشکلات درمان ایمپلنت می باشد که جهت رفع آن از مواد پیوندی استفاده می شود. یکی از موادی که به طور شایع مورد استفاده قرار می گیرد بیواوس می باشد. ماده ای که اخیرا مورد توجه قرار گرفته عاج دمینرالیزه اتوژن می باشد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیر عاج دمینرالیزه اتوژن با بیواوس بر میزان افزایش ارتفاع عمودی استخوان آهیانه خرگوش می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه که روی شش خرگوش سفید نژاد نیوزلندی انجام شد. در استخوان آهیانه هر خرگوش دو پیچ تیتانیوم با موقعیت قدامی و خلفی قرار گرفت. در اطراف پیچ قدامی پودر بیواوس و در اطراف پیچ خلفی ذرات عاج دمینرالیزه اتوژن قرار داده شد و سپس پیچها توسط غشای گوتا پرکا در محل پوشانده شدند. خرگوشها 12 هفته بعد از جراحی کشته شدند و نمونه برداری انجام شد. میزان استخوان سازی در نمونه ها با میکروسکوپ نوری بررسی شد. اطلاعات با استفاده از آزمون آماری غیرپارامتریک paired t و Mann Whitney مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    دامنه تغییرات ارتفاع استخوان در گروه بیواوس 1/-1/2 میلی متر و در گروه عاج دمینرالیزه 4/-2/3 میلی متر بود. متوسط ارتفاع استخوان در گروه بیواوس 84/0 ± 43/1 و در گروه عاج دمینرالیزه 03/1 ± 4/1بود. آزمون Mann Withney نشان داد اختلاف دو گروه از نظر میزان استخوان سازی معنی دار نیست. میزان افزایش ارتفاع عمودی در گروه بیواوس و عاج دمینرالیزه اتوژن تقریبا یکسان بود.
    نتیجه گیری
    میزان افزایش ارتفاع توسط بیواوس و عاج دمینرالیزه اتوژن در این مطالعه مشابه هم می باشد. بنابراین می توان عاج دمینرالیزه را به عنوان ماده ای مؤثر جهت افزایش ارتفاع استخوان در این بررسی دانست.
    کلیدواژگان: خرگوش، ارتفاع عمودی استخوان، عاج دمینرالیزه اتوژن، بیواوس
  • ابوالفضل شفیعی سورک، سعید باقی، آزاده عدالت، مهران مرتضوی صفحات 115-119
    مقدمه
    هیپوفسفاتازیا، یک اختلال ارثی نادر است که با نقص فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز غیراختصاصی بافتی در استخوان، کبد و کلیه مشخص می شود و باعث مینرالیزاسیون غیرنرمال بافتهای اسکلتی و دندانی می گردد. تظاهر بالینی، بسیار متغیر است و از مرگ جنین، بدون مینرالیزاسیون استخوان، تا افتادن زودرس دندانهای شیری، بدون ایجاد سمپتوم های استخوانی، گسترده است. تشخیص بیماری، بر اساس مشاهده کاهش سطح آنزیم آلکالین فسفاتاز سرم و افزایش مقادیر فسفواتانول آمین، پیریدوکسال 5-فسفات وپیروفسفات غیرارگانیک در سرم یا ادرار بیمار صورت می گیرد. شش فرم کلینیکی از این بیماری شناخته شده است که شامل انواع پری ناتال کشنده، پری ناتال خوش خیم، نوزادی، کودکی، بزرگسالی و ادنتوهایپوفسفاتازیا می باشند.
    معرفی مورد: بیمار، دختری 27 ماهه بود که با شکایت اصلی لق شدن و افتادن خودبه خود دندانهای قدامی شیری، به بخش کودکان دانشکده دندانپزشکی شیراز ارجاع شده بود. در معاینه داخل دهانی بیمار، عدم وجود دندانهای 61، 62، 71، 72و 81 مشاهده شد. در لثه بیمار، علامتی از التهاب دیده نمی شد. رشد بیمار با توجه به منحنی های قد و وزن، کمتر از حد طبیعی بود. در تاریخچه پزشکی بیمار، تا خیر یک ساله در شروع به راه رفتن و ایستادن و نیز سابقه درد پا و خستگی زودرس وجود داشت. آزمایشهای درخواست شده برای بیمار، کاهش سطح آلکالین فسفاتاز سرم و افزایش فسفواتانول آمین ادرار را نشان دادند. در بررسی هیستولوژیک، فقدان سمنتوم بر سطح ریشه دندانها مشاهده گردید. همچنین پزشک بیمار، وجود دفورمیتی های اسکلتال و نقص مینرالیزاسیون را در استخوانهای دست و پای کودک، گزارش کرد.
    کلیدواژگان: هایپوفسفاتازیا، آلکالین فسفاتاز، از دست رفتن زودرس دندانها
  • حمید کرمانشاه، معصومه حسنی طباطبایی، حسن سرشتی، مهدی آزادی صفحات 120-126
    زمینه و هدف
    پلی مریزاسیون مواد ترمیمی با بیس رزینی تحت شرایط کلینیکی کامل نیست و باعث آزاد شدن منومرهای واکنش نکرده، می شود، این امر از نظر یکپارچگی ماده و سازگاری حیاتی بسیار مهم می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر نوع دنتین باندینگ، نوع دستگاه کیور کننده و فاصله نوک دستگاه تا ماده بر میزان آزاد شدن منومر می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی بر روی سطوح صاف و سالم چهل دندان خارج شده، حفراتی با طول و عرض یکسان و عمقهای متفاوت تراش داده شد. از باندینگ های Scotch Bond Multi Purpose و Clearfil SE Bond طبق دستور کارخانه در حفرات زده شد و به وسیله دستگاه QTH و LED کیور شدند. دندانها درون لوله آزمایش حاوی دو سی سی متانول به مدت 24 ساعت درون انکوباتور 37 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. سپس محلولهای حاوی منومرهای آزاد شده به وسیله دستگاه کروماتوگرافی گاز (GC) برای بررسی میزان منومرهای TEG DMA، Bis-GMA، HEMA، UDMA و Bis-EMA مورد مطالعه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری نتایج به وسیله Independent T، 3-way ANOVA انجام شد.
    یافته ها
    نوع باندینگ در میزان رهاسازی منومر تاثیر معنی دار داشت و ماده Scotch Bond منومر بیشتری نسبت به Clearfil SE آزاد کرد (001/0= p). نوع دستگاه لایت کیور در میزان آزادسازی تاثیر قابل ملاحظه ای نداشت ولی حفراتی که با عمق چهار میلی متر تراش داده شده بودند نسبت به حفرات دو میلی متری در ماده اسکاچ باند، منومر بیشتری آزاد کرد (018/0 = p). از بین پنج منومر تزریق شده به دستگاه، تنها منومر HEMA شناسایی و تعیین مقدار شد.
    نتیجه گیری
    مطالعه ماده باندینگ Scotch Bond (نسل 5- توتال اچ) منومر بیشتری نسبت به باندینگ Clearfil SE (سلف اچ نسل 6) آزاد کرد. فاصله بیشتر ماده اسکاچ باند با نوک دستگاه پخت کننده باعث آزادسازی بیشتر منومر شد.
    کلیدواژگان: باندینگ، منومر، کروماتوگرافی، پلی مریزاسیون
|
  • Ezatolah Jalalian, Mona Sadegh *, Elham Hadadin-Pour Pages 75-79
    Background And Aim
    Marginal gap determines the success rate in all ceramic crown restorations. However, there is insufficient information about marginal fitness of different ceramic systems. The aim of this study was to compare the marginal gap in three different kinds of ceramic restorations namely “In-Ceram”, “IPS-e.max Press” and “IPS Empress2”.
    Materials And Methods
    This in-vitro experimental investigation was conducted using a single blind technique. A total of 10 upper incisor teeth were prepared with size reduction 7mm in height, and 5mm diagonally. With a 1mm shoulder finishing line and tapered about 3 degrees. Then 10 ceramic crowns were built on top of each preparation. After cementation they were grinded at buccolingual direction. Finally, marginal gap analysis was conducted using Stereotactic electronic microscope (SEM).
    Results
    The marginal gap in IPS e.max pres was 29.22 (± 8/59) μm. In–Ceram showed 49.94 (± 9/32) μm and IPS Empress 2 group demonstrated 40.88 (± 5/84) μm.
    Conclusion
    The gap in IPS e.max Press was less than the gap in In-Ceram and IPS Empress 2 in full ceramic restorations.
  • Rodabe Koodaryan, Hasan Sazgara, Kave Seyedan, Ali Hafezeqoran * Pages 80-86
    Background And Aim
    Although all-ceramic restorations are widely used, there is lack of information about how the fit is affected by fabrication procedures. This study evaluated the marginal gap of Pocera all-ceramic crowns before and after porcelain firing cycles.
    Materials And Methods
    This was an experimental study, using ten standardized all-ceramic crown of Procera system that were fabricated on metal die crowns of the conventional metal-ceramic restorations served as control group. A device was used to retain specimen during measurement and to reposition them on the device after each manufacturing process. The specimens were not cemented and the gaps were measured on the metal die using stereo microscope. The crown systems were compared by using ANOVA and paired sample t-tests.
    Results
    The conventional metal ceramic (69.17 ± 44.8 µ) and Procera crowns (61.35 ± 43.79 µ) demonstated nearly identical marginal discrepancy values. Statistical analyses demonstrated no significant differences in the marginal discrepancy values of Procera and metal ceramic crowns. The findings indicate that the addition of porcelain to the copings of Procera did not cause significant change in marginal discrepancy values (P=0.7), although there were a significant difference in marginal discrepancy values of control group after firing cycles (P=0.001)
    Conclusion
    Within the limitation of this study, it was concluded that Procera all ceramic crown system demonstrated an acceptable marginal fit. The porcelain firing cycle did not affect the marginal fit of this system.
  • Parvin Mirzakoucheki-Boroujeni *, Moham Reza Malekipor, Meral Tavakoli Pages 87-92
    Background And Aim
    Bleaching may cause decrease in Calcium, Phosphate and Fluoride content of enamel. However, the topical use of fluoride can help reabsorb those minerals. The aim of this study was to determine the effect of fluoride therapy before and after bleaching on enamel dye penetration.
    Materials And Methods
    Sixty extracted carries-free human premolars were selected. All teeth surfaces were covered by nail varnish, except a square about 6 mm² on the buccal surfaces for exposure to fluoride and bleaching agent. The teeth were randomly divided into 5 groups (n=12) and then stored in artificial saliva at 37ºC for 7 days. Each group was processed as below: Group1: Specimens with no treatment were immersed in 50% silver nitrate solution. Group2: Specimens were bleached by 45% carbamide peroxide for 30 minutes twice a day for 5 days. Group3: the sodium fluoride varnish was used on specimens for 5 minutes. Group4: After bleaching like group2, specimens were stored in artificial saliva. Fluoride therapy was performed next like group3. Group5: All processes were conducted like group4 after fluoride therapy. All specimens were cut bucco-lingually along the longitudinal axis and stored in developer solution for 6 hours. Stereotactic microscope images were captured by digital camera for dye penetration assessment. Data was analyzed using SPSS (11.5) software and ANOVA and Kruskal Wallis tests.
    Results
    Data showed that bleaching can significantly (P=0.001) increase dye penetration. However, fluoride treatment can significantly decrease dye penetration (P=0.001).
    Conclusion
    Fluoride therapy is highly recommended after bleaching process.
  • Mojgan Alaeddini, Dina Mousavi, Nosratolah Eshghyar, Sharoo Etemad-Moghadam * Pages 93-99
    Background And Aim
    Eosinophils are suggested to have had participated in neoplastic invasion and metastasis. The aim of the present study was to evaluate eosinophilic infiltration in oral squamous cell carcinoma (OSCC) and assess its correlation with cervical lymph node metastasis and histological grading.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study used 20 OSCCs samples with lymph node metastasis and 20 samples without (NLM) were selected from the files of Tehran Cancer Institute. Hematoxylin-eosin stained sections were used to evaluate the presence of eosinophils in neoplastic tissues and OSCCs grading. Eosinophils were counted in 10 dense- and 10 classic-high-power-fields and graded from 0 to 4. Statistical analysis as well as Mann-Whitney-U and Kruskal-Wallis tests.
    Results
    The largest percentage of cases in OSCCs with and without LNM based on Eosinophil grading was 50% in grade 1 and 70% in grade 2, based on the dense-field count; and 50% in grades 1 and 0 and 70% in grade 1, when using the classic-field counting method, respectively. Eosinophilic infiltration was not significantly different between the two groups (P>0.05). A significant difference in mean Eosinophilic count was observed among the histological grades when using the dense-field method (P=0.004), but not the classic technique (P=0.029).
    Conclusion
    Within limitations of present study it appears that the presence of Eosinophils in OSCC specimens could not be used as a clinical predictor for lymph node metastasis, however further investigation with a larger sample size is required to clarify the role of these inflammatory cells in OSCC cases.
  • Mojgan Paknejad, Afshin Khorsand, Nadia Veisi, Neda Moslemi *, Mohammad Javad Kharazifard Pages 100-107
    Background And Aim
    The use of antibiotics in conjunction with scaling and root planning is indicated in several cases of periodontitis. Azithromycin is effective against gram negative microorganisms and has a long half life. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of Azithromycin on clinical parameters in patients with chronic periodontitis.
    Materials And Method
    This randomized double-blind placebo-controlled clinical trial was conducted by recruiting 40 patients with chronic periodontitis referring to the Periodontics Department of Tehran University Dental School. The Papilla Bleeding index (PBI), Probing Depth (PD), and Clinical Attachment Level (CAL) were measured. The clinical examination was folloed by scaling and root planning (SRP). Patients were assigned randomly to test (Azithromycin, 500 mg once daily for 3 days) and control (placebo, once daily for 3 days) groups one month after SRP. All parameters were measured again 2 and 4 months after baseline evaluation.
    Results
    Before administration of antibiotics (one month after baseline) the levels of clinical parameters (PBI, PD, and CAL) were not statistically different between the test and control groups. All clinical parameters (PBI, PD, and CAL) were significantly improved in both test and control groups one month after baseline (P‹0.05). In addition, all parameters were significantly lower in test group when compared with control group at 2 and 4 months (P‹0.05).
    Conclusions
    Within the limits of this study, oral administration of Azithromycin in conjunction with scaling and root planning was useful in the treatment of moderate to severe chronic periodontitis.
  • Hamid Reza Azimi *, Masomeh Dehghan, Jale Afsharpoor Pages 108-114
    Background And Aim
    Lack of sufficient bone is a main problem in implant treatment. Bone graft materials are potential solutions to this problem. Bioose is a grafting material that is routinely used for this purpose. In some studies autogenous demineralized dentin matrix (ADDM) has been used as bone substitute. The aim of this investigation was to compare the two grafting materials (ADDM and Biooss) on vertical bone augmentation in parietal bone of rabbits.
    Materials And Methods
    Six white Newsland rabbit were used in this study. Two screws were inserted on the parietal bone of each rabbit in anteroposterior direction. Biooss powder was put around the anterior screw and ADDM particles around the posterior screw and both were covered with gutta percha membrane. The rabbits were sacrificed after 12 weeks and the specimens were sent for histological examination. Mann Whitney and paired T-tests were used to analyze the data.
    Results
    Range of bone height in Biooss group were between 0.1-2.1 and in ADDM group were 0.4-3.2 mm. Mean Bone height in Biooss group was 1.43± 0.84 and in ADDM group was 1.4±1.03. Mann Whitney test showed no significant difference between the two groups in bone height.
    Conclusion
    In this study the vertical bone augmentation in Biooss and ADDM groups were the same. Therefore, ADDM was an effective biomaterial for vertical bone augmentation in this study.
  • Abolfazl Shafiei-Soork *, Saeid Baghi, Azadeh Edalat, Mehran Mortazavi Pages 115-119
    Introduction
    Hypophosphatasia is a rare inherited disorder characterized by deficient activity of tissue non-specific alkaline phosphatase (found in the bone, liver and kidney) which leads to abnormal bone and tooth mineralization. The symptoms are highly variable in their clinical manifestation, ranging from stillbirth without mineralized bone to early loss of primary teeth without bone symptoms. The diagnosis is based on low levels of serum alkaline phosphatase and increased serum or urine concentrations of phosphoethanolamine, pyridoxal 5’-phosphate and inorganic pyrophosphate. Six clinical forms of Hypophosphatasia are currently recognized: prenatal (lethal), prenatal benign, infantile, childhood, adult and odontohypophosphatasia. Case report: A 27-month-old girl was referred to the Paediatric Dentistry Department of Shiraz Dental School with chief complaint of spontaneous loosening and shedding of anterior deciduous teeth. In clinical examination, it was noticed that, teeth number 61, 62, 71, 72 and 81 were absent. There was no sign of gingival inflammation. According to the height and weight curves, growth of patient was below the normal rate. About 1 year delay in the date of her standing or walking capability was recorded in the patient’s medical history. Also there was a history of foot pain and early fatigue. CBC, serum alkaline phosphatase and urine phosphoethanolamine tests were requested for the patient. Results showed decreased serum alkaline phosphatase and increased urine phosphoethanolamine. In histological survey of exfoliated teeth, the absence of cementum on root surfaces was detected. Also, the patient’s physician reported skeletal deformities and defective mineralization in her hands and feet.
  • Hasan Kermanshah, Masomeh Hasani-Tabatabaei *, Hasan Sereshti, Mehdi Azadi Pages 120-126
    Background And Aim
    Polymerization of resin-based dental materials is not complete; and the release of unreacted monomers has undesirable effects on biocompatibility and integrity of material. The aim of this study was to evaluate the type and effect of dentin bonding agents, type of light curing unit, the distance between the tip of curing unit and surface of bonding agents on monomer leaching.
    Materials And Methods
    This experimental study used 40 sound extracted teeth, with prepared cavities about 3x3x2 and 3x3x4 mm on the smooth surfaces. A self-etch bonding (Clearfil SE Bond Curary, Japan) and one etch and rinse (Scotch Bond multipurpose, USA) were applied on cavities according to the manufacturer’s instruction. The bonding agents were cured with halogen (Optilux 501, Colten) and LED (Ultalume 2, Vivadent) lights. The samples were saved in pure methanol with 37 ° C for 24h. Liquids were studied with gas chromatography (GC) for detection of different monomers. Data were analyzed using 3-Way ANOVA and Independent T-tests.
    Results
    The type of bonding agent had significant effect on monomer release. Scotch Bond released more monomer than Clearfil SE Bond (P=0.001). The effect of light curing unit on monomer leaching was not significant, but the samples of Scotch Bond with more distance released more monomer. Only HEMA monomer was detected from dentin bonding agents in this study.
    Conclusion
    Scotch Bond released more HEMA than Clearfil SE Bond. Halogen and LED lights had no significant effect on monomer leaching. More distance between the tips of light causes less degree of polymerization.