فهرست مطالب

فصلنامه پژوهش های تاریخی
پیاپی 4 (زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سید اصغر محمود آبادی، سید محسن قائم مقامی صفحه 1

    سقوط شاهنشاهی بزرگ هخامنشیان به دست اسکندرمقدونی و یاران او، پیامدهای متفاوت، اما تعیین کننده ای را در آن سرزمین بنیاد نهاد. از یک سو دوران کوتاه حکومت فاتح مقدونی (334- 323 ق.م) و آرمانهای ناتمام او برای ایجاد سرزمینی مشترک بین ایرانیان و مقدونیان با اهداف هلنیستی و از سویی دیگر، نبرد های خونین و طولانی جانشینان او برای تسلط بر سرزمینهای وسیع هخامنشیان، شرایطی را- بویژه در ایران باقیمانده از عهد دولت پارس – پدیدار ساخت که سرانجام چهره ای بسیار متفاوت تر از پیش به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه مغلوب بخشید. سلوکیان که فاتحان مقدونی از فرات تا بلخ بودند، برای حاکمیت بر ایران تغییرات عمده ای را در ساختار سیاسی، اقتصادی فرهنگی مردمان منطقه فراهم ساختند که درپاره ای از شرایط تفاوتهای عمده ای با گذشته آن داشت. حضور بازرگانان و سپاهیان مزدور یونانی و مقدونی چهره تازه ای به آن جامعه بخشید و به دنبال آن شهرهایی پدید آمدند که به شدت با چهره گذشته شهرهای آسیایی متفاوت گردیدند. آنگاه لزوما با تغییرات جدید، فرهنگ های جدید نیز پدیدار شد و بزودی، آن شهرها به پایگاه های اقتصادی و فرهنگی سلوکیان فاتح مبدل گردیدند. آن شهرها-پولیس ها- که در این تحقیق به صورت اختصاصی شهر فرنگ نامیده می شوند، با اقتدار فرهنگ هلنیسم، بزودی گسترش یافته و نه تنها سبب ساز توسعه اقتصادی منطقه گردیدند، بلکه به پایگاه های قدرتمندی برای حفظ نظام دولت سلوکیان مبدل شدند. مقاله پیش رو، در صدد است روند شهر نشینی را در آن شهرهای نو ظهور و عوامل ایجاد و ماندگاری فرهنگ یونانی مآبی را در شهر فرنگ های ایران مورد توجه و تحقیق قرار داده، تاثیر آن شهرها و تغییرات پدید آمده را در ساختار های جدید اجتماعی و تاریخی مطالعه نماید.

    کلیدواژگان: سلوکیان، پولیس ها، اراضی شاهی، مهاجرنشین ها، فرهنگ بازرگانی
  • مرتضی نورایی، النا آندریوا صفحه 21
    مقاله حاضر به تحلیل تاریخی چگونگی کلنی سازی روس ها در نواحی شمال شرقی ایران در اوایل قرن بیستم می پردازد. این اسکان ها در واقع در حصه روس ها بر مبنای معاهده 1907 به طور صلح آمیزی بین روس و انگلیس حل و فصل شد. کلنی سازی اراضی ایران توسط روسها به معنی متفاوت آن، نخست به وسیله روستاییان روسی در سال 1907 آغاز و در سال های 1914-1912، تبدیل به خواست و سیاست دولت روس در ایران شد و از آن پس موجبات تشویق مهاجرت ها را فراهم آوردند. وزارت کشاورزی، وزارت خارجه و وزارت نیرو های مسلح روسیه با همکاری یکدیگر این سیاست را اجرایی کردند. در طول جنگ جهانی اول، اداره مستعمرات روس سازوکارهای تملک زمین در نواحی مزبور را تسریع کرد. این روند با انقلاب فوریه 1917در روسیه کند گردید، و با کودتای بلشویکی در همان سال به حیات کم و بیش کوتاه این سیاست خاتمه داده داده شد. پرداختن به چگونگی مهاجرت، سازوکار های اسکا ن و استملاک، مناطق و روستاهای روسی میان قره سو و استر آباد، از جمله محور های این پژوهش است.
    همچنین این مقاله به چگونگی روابط مؤسسه های روسی مجری این طرح با مقامات ایرانی خواهد پرداخت. در انتها، پرسش های مانده برای تحقیقات بیشتر پیشنهاد می گردد. شایان توجه است که منابع سه گانه روسی، انگلیسی و ایرانی به شکل مقایسه ای مطالعه شده اند. در این میان، منابع روسی در این زمینه برای نخستین بار در آزمون پژوهش تحلیل شده اند.
    کلیدواژگان: روس ها، استعمار، دوما، مالقانی ها، کلنی ها
  • مهدی حقیقت بین، مجتبی انصاری، محمدرضا پورجعفر صفحه 37
    دولت صفوی، در پی تحقق آرمانشهرهایی بوده که ریشه در باورها و اعتقادات اسلامی داشته است. گذشته تاریخی شهرهای صفوی گویای اهمیت آنها به عنوان مکانهایی جهت تجسم سمبل ها و نمادهاست؛ سمبل هایی که علاوه بر تداعی مفاهیم اعتقادی، نمایش دهنده قدرت دولت حاکمه و نمادهایی هویت دهنده به شهر بوده اند. در تاریخ شهرسازی صفوی، ازجمله عناصر نمادین، خیابان (چهارباغ)های عریض و مستقیمی است که از عناصر اصلی توسعه و بهسازی شهرها در این عصر بوده اند. در سابقه تاریخی شهر مشهد نیز به احداث خیابان چهارباغ در زمان شاه عباس صفوی و به منظور بهسازی شهر اشاره شده است که در این مقاله به تفصیل به این مهم پرداخته خواهد شد. بخش ابتدایی این مقاله به توضیح درباره سابقه تاریخی شهر مشهد، بخصوص در عصر صفوی، و همچنین جایگاه منحصر به فرد حرم مطهر در شهرسازی این شهر اختصاص دارد. این مقاله سپس با تکیه به برخی اسناد تاریخی و مطالعات تحلیلی، به تاریخ، چگونگی احداث و همچنین ساختار و ویژگی های کالبدی، عملکردی و ذهنی خیابان چهارباغ شهر مشهد اشاره می نماید. قسمت بعدی مقاله به بررسی میزان تشابه خیابان چهارباغ شهر مشهد با چهارباغ اصفهان می پردازد. نتیجه گیری این مقاله گویای تشابه خیابان چهارباغ شهر مشهد و چهارباغ اصفهان در پیروی از اصول واحدی است که متناسب با شرایط مکان و عناصر موجود در سایت به کار گرفته شده اند.
    کلیدواژگان: مشهد، هویت، خیابان، درخت، صفویه
  • محمد زمان خدایی صفحه 55
    یکی از ضوابط ساخت شهرها در عصر باستان، انتخاب محل مناسب احداث شهر بود. چنین محلی می بایست دارای آب فراوان، خاک حاصل خیز، اقلیمی مناسب و دور از عوامل بیماری زا می بود؛ به طوری که سیل گیر و زلزله خیز هم نباشد. همچنین، می بایست در مسیر راه های تجاری بوده، دفاع از آن هنگام حمله دشمن امکان پذیر می بود.
    اکنون پرسش این است که چنین ضوابطی در انتخاب محل و ساخت شهری به نام جندی شاپور که بنای آن به شاپور یکم ساسانی منسوب است، وجود داشته است؟ به عبارتی دیگر، آیا شاپور که مصمم شد این شهر را بسازد، از مردم منطقه و آگاهان دربار خویش درخصوص اقلیم بسیار گرم خوزستان پرسش ننمود؟ بویژه که گویا شهر را برای سکونت همسر خود، دختر امپراتور روم ساخته بوده است.
    البته، بنای آن شهر بسیار کهنتر از عصر ساسانیان بوده و شواهدی در دست است که در عصر ایلام، شهری مهم بوده است. نام کهن شهر جنتاشاپیرتا یا جنتاشاپیر، نامی هندی است که اشاره به توطن هندیان و نامگذاری شهر توسط آنان دارد. نظر به آنکه هندیان، بویژه بزرگان و فرهیختگان، آگاهی هایی در خصوص پزشکی، داروسازی، نجوم و فلسفه داشته اند، احتمالا بنای شهری علمی توسط آنان پایه گذاری شده که با مهاجرت علمای یونانی و رومی، پذیرای آنان شده است.
    البته، شباهت نام جنتاشاپیر که با جایگزینی واژگان، به جنداشاپور مبدل می شود و نیز شباهت نام اخیر به گنده شاپور یا گندی شاپور، می تواند معرف دو شهر با نامی نسبتا یکسان باشد. شایبه وجود شهر کهن جندی شاپور، در محل روستای شاه ابوالقاسم که مقبره یکی از مریدان شیخ اسماعیل قصری به نام شیخ ابوالقاسم بوده است، از آن جا ناشی می شود، که مرحوم سیدمحمد علی مرتضوی در سال 1316، در محل بقعه این عارف کتیبه ای مشاهده کرد که بر آن ابیاتی منسوب به یعقوب لیث حک شده بود و چون یعقوب در جندی شاپور وفات یافته بود، پس جندی شاپور می بایست در محل روستای شاه ابوالقاسم واقع شده باشد، اما بررسی دقیق منابع، حاکی از این است که گویا تنها یک شهر می توانسته جندی شاپور کهن باشد و آن هم شوشتر است، که در طی تاریخ طولانی اش به نامهای اوان، تیشتر، تشتر، تستر، شاپورگرد، گندشاپور و گندی شاپور خوانده شده است.
    کلیدواژگان: جنتاشاپیرتا، جنتاشاپیر، جندی شاپور، شاپورگرد، شوشتر
  • سید ابوالفضل رضوی صفحه 65
    صلح و امنیتی که با ظهور سلسله ایلخانی، در نیمه قرن هفتم هجری به وجود آمد، موجبات رونق اقتصاد شهری را در بخش وسیعی از قلمرو ایلخانان فراهم آورد. رشد اقتصاد شهری در این بخش از مناطق که در پرتو ملاحظات سیاسی- اقتصادی مورد نظر ایلخانان حاصل شد، به بهبودی نظام پولی این عصر انجامید و در بخشی از دوران حاکمیت آنها ثبات در خور توجهی را در این عرصه ایجاد کرد. با وجود این، برخی محققان، اقتصاد عصر ایلخانان را اقتصاد کالایی به حساب آورده، بدون در نظر داشتن شرایط مختلف حاکم بر این عهد، اقتصاد این عصر را غیر پولی می دانند؛ همین طور در خصوص مسکوکات رایج در این عصر و میزان رواج آنها، به ویژه مسکوکات زرین اغراق کرده و برخی به فقدان این دسته از مسکوکات در حیات اقتصادی این عصر سخن گفته اند. این مقاله با نقد چنین نظریاتی، در پی آن است تا با در نظر داشتن ارتباط متقابل اقتصاد شهری و نظام پولی، چگونگی نظام پولی عصر ایلخانان، رونق یا رکود آن و جایگاه هر کدام از مسکوکات سیمین و زرین را در اقتصاد و جامعه این عصر مورد مطالعه قرار دهد. همین طور به انتشار اولین اسکناس موسوم به «چاو» در تاریخ این عهد می پردازد و علل ناکارکردی آن را مورد ملاحظه قرار می دهد.
    کلیدواژگان: نظام پولی، اقتصاد پولی، اقتصاد کالایی، چاو، ایلخانان
  • محمدعلی رنجبر صفحه 87
    تعطیلی مجلس شورای ملی(1326ق.)به فرمان محمد علی شاه، آغاز دوره استبداد صغیر بود. این وضع، موجب مخالفت-های گسترده ای در میان مشروطه خواهان شد. از جمله این حرکتهای اعتراضی، قیام مردم جنوب ایران، بویژه بوشهر بود. نکته مهم در این قیام حضور و نقش دو چهره روحانی؛ یعنی آیت الله آخوند خراسانی و سید مرتضی اهرمی است. در این مقاله، بر اساس اسناد منتشر نشده، رهبری سید مرتضی اهرمی و نقش و حمایت آخوند خراسانی در این برهه از جنبش مشروطه خواهی مردم ایران توصیف و تبیین می شود. این بررسی پرتو بیشتری بر عمل و نظر رهبری مذهبی در جریان مشروطه خواهی ایرانیان می افکند و بویژه آگاهی های نوی از نگرش آخوند خراسانی به عنوان رهبر روحانی مشروطیت ارایه نموده، بر تمایز منطقه ای حرکتهای مشروطه خواهی تاکید می کند.
    کلیدواژگان: آخوند خراسانی، اهرمی، دریابیگی، بوشهر، مشروطیت، اسناد
  • نفیسه واعظ صفحه 109
    در این پژوهش تلاش شده است تا نوع وجایگاه نهادهای سیاستگذار برای ایلات وعشایردر دوره پهلوی اول توصیف وتحلیل شود. بر پایه قانون اساسی ایران، در ساختار حقوقی قدرت سه نهاد سلطنت، مجلس شورای ملی و هیات وزرا از حق قانونی برای سیاستگذاری، از جمله برای ایلات و عشایر برخوردار بودند، اما در ساختار حقیقی قدرت، شان رسمی پادشاه در تصمیم گیری، مؤلفه های فردی رضاشاه، باور داشت های منفی او درباره بازدارندگی جامعه ایلی و عشیره ای در پروژه نوسازی کشور و صدور فرمانهای متعدد درباره آنان، در حقیقت جایگاه منحصر به فردی در خط مشی گذاری ایلی و عشیره ای به رضا شاه در مقایسه با مجلس و هیات وزرا بخشیده بود.
    در این پژوهش، همچنین جایگاه مجلس در فرآیند سیاستگذاری از رهگذر مصوبات عام وخاص برای ایلات و عشایر نیز تحلیل شده است و بنا بر نتایج این تحقیق، مجلس هشتم با تصویب هشت مصوبه برای ایلات و عشایر، از همسوترین و پرکارترین مجالس دوره پهلوی درخط مشی گذاری برای ایلات و عشایر بوده است.
    همچنین هیات وزیران از طریق تقدیم لوایح و گذراندن «تصویب نامه»، بخشنامه، «اساسنامه» و«آیین نامه» در جریان سیاستگذاری مشارکت می نمود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که متغیر شخصیت رضا شاه بر سایر نهادهای سیاستگذار اولویت می یافت و عموما به دلیل مقام پادشاهی و فرمانده کل قوا بودن، سایر نهادهای اصلی و فرعی را تحت شعاع جایگاه فراقانونی و تلقی و اشتیاقهای مدرنیستی خود از مساله پیچیده و چند وجهی ایلات و عشایر قرار می داد.
    کلیدواژگان: رضاشاه، ایلات و عشایر، نهاد سلطنت، مجلس شورای ملی، هیات وزرا، دولت پهلوی اول
|
  • Dr. Seyyed Asghar Mahmoudabadi, Dr. Seyyed Mohsen Qaeimmaqami Page 1

    The invasion of the Achaemenids Empire by Alexander the Great and his companions brought about many changes to Persia. Alexander’s Hellenic policy of continued invasions around the country for a long time created a different socio-cultural reality for the defeated country. Seleucians, as the successors of Alexander, caused various changes particularly in the field of social and economic structure of Persian, through the lands between Euphrates and Balkh. The presence of the Greek and Macedonian traders and hired-armies as the main elements for the change, led to an establishment of a new form of city. The form, differing from that of the Asian cities in the area, soon became the economical-cultural centre for the Seleucian's conqueror. These cities grew in numbers in Persia and became strong legitimizing elements of power for the Seleucians. This research focuses on the process of formation and inhabitation of these newly established cities as the key factor for the stability of the Hellenic culture in Persia. Also the degree of effect and changes that these cities made in the field of new social structure will be examined.

  • Dr. Morteza Nouraei, Dr. Elena Andreeva Page 21
    This paper analyzes the history of Russian settlements in the northern provinces of Iran in the early 20th century. These settlements developed in what was defined as the Russian sphere of influence by the Anglo-Russian Convention of 1907 and, unlike in the Caucasus of Central Asia, preceded a military conquest. Russian colonization in Iran started as a spontaneous peasant migration in 1907 and by 1912-1914 turned into a state – encouraged and state – assisted colonial enterprise marked by a close cooperation between the Ministries of Agriculture, Foreign Affairs and the Military. During the First World War, the Russian colonial administration sought to take advantage of the situation and accelerate the colonization of the occupied lands. The process was stalled by the February revolution of 1917. The Bolshevik coup in October 1917 abruptly ended the short-lived Russian colonial venue.The article discussed the emergence and location of Russian villages, the numbers and social background of the settlers, their motives for emigrating, and their methods of land acquisition in Iran. It analyzes settlers’ relations with the local Iranian authorities and peasants and their impact on local affairs. The article also poses questions for further research of Russian colonization of Iran. It draws upon a variety of Iranian and Russian sources and relies heavily on archival materials. To the best of the authors’ knowledge, this is the first scholarly work to address Russian colonization of northern Iran.
  • Mehdi Haghighat Bin, Dr. Mojtaba Ansari, D.R. M. Reza Pourjafar Page 37
    The aim of the Safavid architecture and urban design was to establish an ideal city based on Islamic beliefs and ideologies. Safavid cities included some symbols with religious significance, power of government and identity- giving. During the Safavid Period, wide and straight streets, major symbolic elements, were used to develop and improve new cities. The same design has been used in the city of Mashhad during Shah Abbas’ reign. This paper introduces one of the special streets in Mashhad. The first part of this paper introduces Mashhad’s history during the Safavid period and the special position of Imam Reza’s Holy Shrine. The latter part of the paper focuses on historical documents and analytical studies in order to explain a number of physical, functional and subjective features of Mashhad street; charbagh. Finally, the paper aims to highlight similarities of Mashhad's charbagh with Isfahan’s charbagh. The study shows that Mashhad’s charbagh and Isfahan’s charbagh have similar origins, yet these origins have been used in accordance with the site conditions and existent elements.
  • Dr. Mohammad Zaman Khodaei Page 55
    One of the basic rules for the construction of a city during the ancient period was selecting an appropriate place. Such a place should have sufficient amount of water, moderate climate, fertile soil, location on or near trade routes and easy to defend. Did such conditions prevail in the area where the city called Jundi Shâpur was founded? Did Shâpur make an inquiry about the site and its climate before he finally ordered the construction of the city? The city believed to have been constructed for his queen, the daughter of Emperor of Rom. Long before Shâpur ordered the building of the city, there had been a city in the same site called Janta Shapir or Janta Shapirta, an Indian name which meant “attractive garden”. This indicates that long before the reign of Shâpur this part of Iran was known to Indians. They perhaps either resided there or frequently visited the site after leaving India, mostly due to internal conflicts. Naturally, the ancient sources relating the history of both of the countries throw light on old routed relations between the two countries.
  • Dr. Sayyed Abolfazl Razavi Page 65
    The rise of the Ilkhanid dynasty in the middle of the 13th century brought about proportional security to Iran, also leading to improvements in the urban economy resulting improvements in a vast area of the country.The growth of the urban economy that followed political- economic considerations of the Ilkhanids, caused a noticeable development in the fiscal system. This can be seen as a distinct era. Nevertheless, some experts consider the Ilkhanid's economy as a non-monetary economy and deny the use of any currency in many areas in Iran. This paper examines the nature of the fiscal system in the Ilkhanid era, the significance of the urban economy to the system, and the briskness or stagnancy of money in the period. This article also pays attention to the circulation of the first banknote, Chao, in the territory of Ilkhanids.
  • Dr. Mohammad Ali Ranjbar Page 87
    The closure of the National Assembly (1908/1326) by Mohammad Ali Shah coup is marked as the beginning of a Minor Autarchy (estebdad-e saghir) era in Iran. This made many constitutionalists disillusioned and dissatisfied. One of the protesting movements was the uprising of the Iranians in the south, especially in Bushehr. Two clerical figures, Ayatollah Akhund Khorasani and Sayyed Morteza Ahrami, were of paramount importance during this movement. This article, based on documentary studies, focuses on the leadership of Ahrami and the role of Khorasani as a supporter of the Iranian constitutional movement. The act and thought of religious leadership in the Iranian constitutional movement is another aspect studied here. It specifically broadens a view of Khorasani's approach as the clerical leader of the constitutional movement and confirms the existence of regional distinctions in the constitutional movements.
  • Dr. Nafiseh Vaez Page 109
    The aim of this research project is to assess and evaluate procedures and resources of policy makings upon to tribes and nomads during the reign of Pahlavi I. In the legislative system tribes and nomadic groups’ right of policy making were recognized through three institutions: the monarchy, National Assembly and the Council of Ministers. Reza Shah as the monarch and chief of the Iranian armed forces had an important role in this decision making process. Nevertheless, in a comprehensive analysis of the subject matter one ought not to overlook the role played by the other two institutions. Iranian National Assembly, as the institution for passage of nomadic and tribal laws, played a significant role which will be analysed here. Proposals, legal drafts and bills implemented by the Council of Ministers were also crucial and had a great impact on the nomadic and tribal life in Iran. This paper argues that the efforts of the last two institutions have been overshadowed by the institution of monarchy and the personality of Reza Shah due to his enthusiasm to modernize Iran.