فهرست مطالب

مجله متن شناسی ادب فارسی
سال دوم شماره 2 (پیاپی 6، تابستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/06/25
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد تقوی صفحه 1
    تطبیق آثار ادبی در زبانهای مختلف یکی از راه های شناخت دقیق ویژگی های فکری، فرهنگی، ذوقی و عاطفی ملل صاحب فرهنگ و ادب است. در حوزه ادبیات تطبیقی گرچه دیدگاه های متفاوتی مطرح است؛ اما صرف نظر از اصول و اسلوب به کار گرفته شده، نتیجه کار به گونه ای باعث شناخت بیشتر و نزدیکی و تفاهم ادبی و فرهنگی خواهد شد. در این مقاله با تطبیق داستان شیخ صنعان عطار و فاوست گوته که نمونه داستانهای عمیق و تامل برانگیز و دارای مضامین جهانشمول است، برخی نزدیکی های فکری و عاطفی دو شاعر و اغراض آن دو از نقل داستانها با اشاره به مشترکات روشن می گردد.
    پس از مروری کوتاه بر مباحث و تعاریف ادبیات تطبیقی، در ادامه مقاله، ابتدا به اختصار به شباهت دو شاعر (از جهت اندیشمندی، نوآوری، وسعت مشرب و شخصیت چند بعدی) و همانندی کلی آثار آنها (از جمله مبتنی بودن دو اثر بر داستانی واقعی و دخل و تصرف کم و بیش مشابه در داستانهای اصلی)، و پس از آن به طور تفصیلی به همانندی های اجزای دو داستان (ساختار و حوادث، ویژگی ها و سرنوشت قهرمانان، مضمونها و موتیفهای مشترک و نوآوری های دو اثر در اندیشه های دوران خود) پرداخته شده است. در پایان نتیجه گرفته شده است که عطار و گوته با داشتن دو مشرب فکری و اعتقادی و زیستن در دو دوره کاملا متفاوت تاریخی، درباره موضوعات معینی به نحو کم و بیش یکسان اندیشیده اند و از این رو، از ساختار مشابهی برای بیان اندیشه های خود بهره گرفته اند. همچنین دو داستان همچون بسیاری از آثار ادبی برجسته، با آموزه های دینی مرتبط است؛ اما این آموزه ها با نگاهی نو و فراتر از سنت و عادت مطرح شده است. علاوه بر این، به این نکته نیز اشاره شده که با توجه به آشنایی گوته با اندیشه های اسلامی و عرفانی (از طریق خواندن ترجمه قرآن کریم و شعر حافظ) احتمال تاثیرپذیری مستقیم یا غیر مستقیم گوته از اندیشه و نگاه عطار در برخی پیامهای مترتب بر داستان وجود دارد.
    کلیدواژگان: عطار، گوته، شیخ صنعان، فاوست، ادبیات تطبیقی
  • تیمور مالمیر صفحه 29
    با توجه به کثرت کاربرد راست در مفهوم سوی و جهت، محققان در گزارش یا تصحیح متون پیشین؛ از جمله شاهنامه، وقتی به تعبیر «راه راست» برخورده اند، آن را در مقابل راه یا جانب چپ تصور کرده اند و از ریشه کهن «راه» و معنی اصلی «راه راست» غفلت کرده اند. بررسی کتابخانه ای تعبیر «راه راست» در متون کهن نشان می دهد، وقتی «راست» صفت «راه» باشد، دارای مفهوم سوی و جهت راست در مقابل چپ نیست؛ بلکه به معنی آشکار و روشن است و «راه راست» به معنی آشکار و روشن یا راه آشکار و مشهور و گشاده در مقابل راه بی راه؛ راه ناشناخته و نامسلوک و پوشیده به کار رفته است. در این مقاله، پس از تبیین ریشه و مفهوم راه راست در برابر راه بی راه، تدبیری نظامی را نشان داده ایم که در شرح متون کهن از آن غفلت شده است، همچنین چند سهو و خطای کاتبان یا مصححان متون کهن را اصلاح کرده ایم.
    کلیدواژگان: راه، راس و راست، صراط مستقیم، سبیل، راه بی راه
  • خدابخش اسداللهی صفحه 49
    سالکان طریقت، برای رسیدن به مقصود نهایی که همان برطرف شدن تعینات بشری است، باید مراحل مختلف سیر و سلوک را با موفقیت طی نمایند. برای طی این مراحل پرخطر، مقدمات و شروطی لازم است که عین القضاه به آنها اشاره کرده است و مهمترین آنها عبارت است از: شک، درد طلب، سرمایه عشق، وجود پیر و...
    وی که با شوقی وافر به ارشاد و هدایت مریدان نیز می پردازد، به سالکان طریق توصیه می کند: همه وجود خود را به پیر و شیخ خود تسلیم نمایند و بدانند که هیچ عملی بدون اطاعت محض از پیر، ارجی ندارد. همچنین او، مصاحبت با اهل ذوق و خدمت به آنان را در تصفیه باطن، بسیار مؤثر می داند و بر اهمیت و تاثیر ورد، دعا و ذکر مریدان تاکید می ورزد. وی، مرگ اختیاری را که در حکم زایش از خود و دیدن خدا و جهان باقی است، از شروط لازم می شمارد.
    قاضی همدان، علاوه بر این شروط، معتقد است که سالک طریقت باید راه های هفتاد و سه ملت را یکی بیند و خدا را در دنیا و یا در آخرت طلب نکند؛ بلکه ضمن برطرف کردن خودپرستی، او را در اندرون خود، جستجو نماید؛ چه راه طالب اندرونی است؛ نه بیرونی.
    کلیدواژگان: عین القضاه، شروط سلوک، مرید، پیر، ذکر، طلب
  • سعید حسام پور صفحه 61
    اسکندر مقدونی، یکی از چهره های تاریخ ساز و اثرگذار در تاریخ و تمدن بشر بوده است. جای شگفتی است که درباره هیچ شخصیت اسطوره ای و تاریخی تاکنون به اندازه اسکندر اثر مستقل به زبان فارسی تالیف نشده است؛ افزون بر بسیاری از متون تاریخی که به گونه ای مفصل درباره زندگی و شخصیت اسکندر سخن گفته اند، در هشت اثر به صورت نظم یا نثر به داستان زندگی اسکندر پرداخته شده است، از این تعداد سه اثر به نثر نگاشته شده و پنج اثر در قالب شعر سروده شده است. از آن جا که پژوهش های صورت گرفته تا کنون بیشتر در پیوند با شخصیت اسکندر در آثار منظوم؛ بویژه شاهنامه و اسکندرنامه نظامی بوده و به آثار منثور در این باره توجهی نشده است، در این پژوهش کوشش شده، برای شناخت دقیق تر و جزیی تر چهره افسانه ای اسکندر رفتار، گفتار و کردار اسکندر و هم چنین دیدگاه های مؤلفان آثار پدیده آمده درباره اسکندر (داستان اسکندر در شاهنامه، اسکندرنامه نظامی، آیینه اسکندری، خردنامه اسکندری و اسکندرنامه به روایت کالیستنس، داستان اسکندر در داراب نامه و اسکندرنامه منوچهرحکیم) بررسی و تحلیل شود و مطالب در سه بخش زیر دسته بندی شده است: الف) نام، نسب و نژاد ب) شخصیت و خلق و خو ج) لشکرکشی ها و دشمنان اسکندر.
    در این بخش ها تفاوت ها و شباهت های آثار یادشده درباره اسکندر نیز بررسی می شود. گفتنی است، در آغاز هر بخش برای آگاهی بیشتر به کوتاهی مطالب تاریخی نیز درباره هر موضوع ارائه خواهد شد و در پایان دلایل توجه فراوان به اسکندر در زبان و ادبیات فارسی بررسی می شود.
    کلیدواژگان: اسکندر، اسکندرنامه ها، شخصیت، ادبیات فارسی
  • مهیار علوی مقدم، سوسن پورشهرام صفحه 83
    در روان شناسی نوین، «رنگ» یکی از معیارهای سنجش شخصیت است. رنگ ها نوعی انرژی ارتعاشی و اصوات مرئی اند که در زندگی نقش مهمی دارند. نفوذ رنگ بر روح و روان بشر نیز غیر قابل انکار است. کارکرد این پدیده مهم، بر روان انسان تا آن جاست که به خوانش جریان ذهنی کمک می کند. گرایش ذهنی به رنگ های مختلف، از مطلوب ترین رنگ تا منفورترین آن، نشان دهنده بازتاب های مختلف روانی است. به بیان دیگر، رنگ نمودی از وضعیت روانی و جسمانی فرد است؛ زیرا هر رنگ، تاثیر خاصی بر روح و جسم باقی می گذارد و این موضوع با توجه به پیشرفت دو دانش فیزیولوژی و روان شناسی به اثبات رسیده است.
    روان شناسی رنگ «ماکس لوشر»، بعد از آزمون معروف رورشاخ در زمینه شناخت شخصیت انسان از طریق لکه های رنگین جوهر، نظریه ای جدید است. در این روش، رنگ ها هر کدام با یک عدد مشخص می شود و رنگ‎هایی که در اولویت قرار می گیرد و یا طرد می‎شود، هر کدام به نوعی، بیانگر احساسات و اندیشه های خاص فرد خواهد بود. در حقیقت، این انتخاب خاص ناشی از طبیعت شخص و تجربیاتی است که وی آگاهانه یا ناآگاهانه نسبت به شرایط زندگی خود داشته است.
    به عبارت بهتر، گزینش واژگان و توجه به رنگ های ویژه، بیانگر شخصیت و تصویری از خلق و خوی هر فرد است. فروغ فرخزاد؛ از جمله شاعرانی است که در شعر خود بارها واژه رنگ و طیف های مختلف رنگی را به کار برده است؛ اما کاربرد فراوان رنگ سیاه، از رویکردهای خاص این شاعر معاصر است. در این پژوهش، با بهره گیری از نظریه روان شناسی رنگ ماکس لوشر رنگ های به کار رفته در مجموعه اشعار فروغ فرخزاد تحلیل می شود و با روشی علمی و کاربردی، تصویری دقیق و منطقی از اندیشه ها و نگرش های شاعر ارائه می گردد.
    کلیدواژگان: تحلیل روان شناسی رنگ، ماکس لوشر، فروغ فرخزاد، نقدادبی
  • علیرضا خان جان، بتول علی نژاد صفحه 95
    مقاله حاضر تلاشی است، در پی گیری برخی از مفاهیم بدیع دانش زبان شناسی نوین در آراء حکیم ناصر خسرو قبادیانی بلخی که از رهگذر بازخوانی یکی از آثار منثور وی با عنوان جامع الحکمتین حاصل آمده است. ابتدا ضمن واکاوی فصل «اندر نطق و کلام و قول» و برخی فصلهای دیگر کتاب، دیدگاه های ناصر خسرو را در باب زبان یک به یک معرفی کرده-ایم و آنگاه با مقایسه تطبیقی آراء یاد شده با نظریه های نوین زبان شناسی و بحث درباره پیامدهای نظری و روش شناختی مفاهیم مورد نظر، به طور غیرمستقیم بر اهمیت و عمق اندیشه های زبانی حکیم بلخ تاکید نموده ایم.
    کلیدواژگان: ناصر خسرو، زبان شناسی، چامسکی، سوسور، جامع الحکمتین، زبان شناسی ایرانی
  • غلامحسین غلامحسین زاده، قدرت الله طاهری، فرزاد کریمی صفحه 109
    از شکل گیری نشانه شناسی چند دهه ای بیش نمی گذرد. این دانش دارای ظرفیت های فراوانی برای خوانش و نقد آثار ادبی است و اگر به مباحث نقد و تحلیل ادبیات نزدیک شود؛ امکانات علمی دقیق تری، از آنچه تاکنون به عنوان نقد ادبی شناخته شده است، در اختیار منتقدان قرار می دهد. نشانه شناسی، نشانه ها و رمزگان را در چارچوب هایی مشخص و متمایز طبقه بندی می کند و این طبقه بندی، ماده خام اولیه ای برای نقد ساختاری متون ادبی خواهد بود. «افسانه»ی نیمایوشیج، اگرچه اولین شعر غیرسنتی ایران نیست و اگرچه تا رسیدن به قالب اصلی شعر نیمایی هنوز فاصله زیادی دارد، به دلیل پاره ای نوآوری ها؛ بخصوص نوآوری های محتوایی، اغلب به عنوان اولین شعر نو فارسی تلقی می شود. افسانه در واقع، یکی از نخستین شعرهای روایی نیما است که از دو روایت کامل و تعدادی پاره روایت تشکیل شده است. در این تحقیق، جنبه های روایی این منظومه مورد بررسی قرار می گیرد. ابتدا دو روایت اصلی نشانه شناسی می شوند؛ یعنی نوع نشانه ها و رمزگان موجود در آن دو روایت مورد شناسایی و تحلیل قرار می گیرد و سپس با استناد به این تفکیک، میزان فراوانی و نوع عملکرد آن ها، وضعیت روایی شعر تحلیل می شود.
    کلیدواژگان: نشانه شناسی، نشانه، رمزگان، نقد ساختاری، روایت، پاره روایت
|
  • Mohammad Taghavi Page 1
    The following article is a comparative study of Attar’s Sheik of San’an and Goethe’s Faust. Both stories demonstrate a similarity of theme and structure as they call upon the reader to discover the external world through journey and have a deeper conception of his inner self via meditation and contemplation; though it is true that Attar and Goethe have different worldviews and that they belong to two diametrically opposed epochs. They have a similar conception of certain things and have therefore used a certain structure to express them. Furthermore, both stories express religious themes in a new way that transcends the tradition. The author has also tried to show that the Islamic mysticism might have been a source of inspiration for Goethe.
  • Teymoor Malmir Page 29
    The concept of Right or Straight has been used prolifically for designating directions. Whenever scholars have encountered “Right Path” in the old texts, they have interpreted it as opposed to “Left Path” and ignored the etymology of “Path” (Rah) and the main meaning of Right Path. An analysis of the expression “Right Path” in old texts reveals that when right is used as a modifier for path, it is not an opposite of left; rather, it signifies a clear and obvious path as opposed to a dead and / or an unknown path. In this study we have tried to clarify the significance of “Right Path” and we have shown a military device which has been ignored in the old texts. Moreover, we have corrected some of the mistakes in the works of textual critics of old texts.
  • Khodabakhsh Asadollahi Page 49
    In order to achieve the ultimate purpose which is getting rid of humane materialities, path weyfares should traverse different stages successfully. In order to traverse these hazerdous stages, some conditions and rudiments are needed. “Eynolqozat” enumerates some of them. Among these conditions and rudiments, the following are the most important: doubt, demand agony, love asset, presence of the master.He, who guides the disciples with great enthusiasm, recommends the wayfarers to submit all of their existence to their master and know that there is no benefit for an action which is done without perfect obedience to the master. And he also believes that companionship with talented people and serving them is so useful in spiritual catharsis and he emphasises the importance of prayer and blessings. He considers volitional death which is tantamount to auto-generation and seeing God and Eternal World, as one of the necessary conditions.Besides these conditions, the Judge of Hamadan believes that path wayfarer should consider the seventy three nations paths as single path and not demand God in the world or the hereafter. Rather, as he gets rid of vanity, he can seek Him inwardly. Since the Rath of demanding is inward not outward.
  • Saeed Hesampour Page 61
    Undoubtedly, Macedonian Alexander is one of the history makers and effective miens in the history and civilization of human being. It is surprising that independent works on Alexander in Persian literature are much more than any other historical or mythical figure. In addition to many historical texts which are talking about Alexander,s life and personality in detail, eight works have been written in prose and verse about the story of Alexander,s life. Three of them have been written in prose and five of them have been written in verse. There is no attention to prose works in this regard because researches in this field have been on verse works especially in Alexander’snameh and Shahnameh. In this study, we try to study and analyze the Alexander,s story in Shahnameh, Nezami,s Alexander,snameh, Alexanderian mirror, Kheradnameh of Alexander and Alexander,snameh which was narrated by Kalistence, the story of Alexander in Darabnameh and Alexander,snameh of Manuchehr Hakim in order to recognize mythical and legendary mien of Alexander,s behavior, speech, and deed as well as the authors, views in these works thoroughly and carefully.This study consists of three sections: (A) name, race, and lineage (B) personality and manner (C) Alexander,s military expeditions and his enemies.In these sections, we will also study the differences and similarities of the mentioned works about Alexander. It must be said that in the beginning of each part, we will offer the historical issues about each subject briefly to make the readers more familiar with these issues. And in the last part, we will study the reasons of frequent regard and notice of Alexander in Persian literature and language.
  • Page 83
    Colour is recognized as one of the criteria for personality analysis in modern psychology. Colours are a kind of energy and visible sounds which play an important role in one's life. Their influences on human's soul and mind are undeniable. In other words, colour can be considered as a reflection of one's mental and physical situation since colours have special influence on soul and body equally. Max Lusher's study of colours is among the most recent theories which deal with psychological analysis and character explication. In this method, colours are introduced as numbers. Those which are denied and those which are well- accepted are the reflection of one’s thoughts and feelings. Hence, word selection and colour choice can help us to analyze the poet's personality and mind. Among the modern poets, Forogh Farrokhzad has repeatedly manipulated colours in her poems among which "black" is a specific one. This paper aims at interpreting Forogh Farrokhzad poetry in terms of colour analysis on Max Lusher's theory.
  • Alireza Khanjan, Batool Alinezhad Page 95
    The present paper aims at searching for some essential concepts of modern linguistics in Nasir-e Khosraw’s writings through reading back one of his prose works under the title Jami' al-Hekmatain (written 1069 A.D.). To this end, we have first focused on one of the chapters entitled “andar notgh va kalam va ghowl” (On the Faculty of Language, Discourse, and Speech) as well as some other chapters of the book in order to introduce Nasir-e Khosraw’s linguistic ideas, and then, we have tried to compare these ideas, one by one, with the findings of modern linguistic theories. By doing so and by making reference to theoretical and methodological consequences of the linguistic notions in question, we have indirectly focused on the depth and significance of Nasir-e Khosraw’s viewpoints in relation to language.
  • Gholamhussein Gholamhussein Zadeh, Ghodratollah Taheri, Farzad Karimi Page 109
    Semiology is a new science and its history returns to several decades ago. This science has a great capacity for reading and criticism of literary works. If this science approaches to literary analysis and critism, it will provide a great deal of precise scientific possibilities for the critics. Semiology classifies signs and codes into distinguished frameworks and this classification is the raw material for structural criticism of literary works. Although Nima Youshij’s “Afsaneh” is not the first non-traditional Iranian poem and has a long way to its original structure, but because of some innovations (especially in content), it can be considered as the first Persian Free Verse. Indeed, "Afsaneh" is one of the narrative poems of Nima that comprises two narratives and some partial narratives. In this study, the narrative aspects of this epopee will be considered. At first, two main narratives are analyzed semiologically, i.e. the type of signs and codes are recognized and, then, according to this distinction, their frequency and functions, the narrative state of poem will be analyzed.