فهرست مطالب
مجله چشم پزشکی بینا
سال پانزدهم شماره 4 (تابستان 1389)
- 70 صفحه،
- تاریخ انتشار: 1389/07/05
- تعداد عناوین: 11
-
- مقالات پژوهشی
-
صفحه 245هدفارزیابی نتیجه جراحی اصلاح افتادگی پلک همراه با عملکرد ضعیف عضله بالابرنده با استفاده از عضلات اربیکولاریس (orbicularis) و فرونتالیس (frontalis).
روش پژوهش: این مطالعه به روش مجموعه موارد مداخله ای آینده نگر طی 3 سال بر روی بیماران مبتلا به افتادگی پلک با عملکرد ضعیف (کم تر از 4 میلی متر) عضله بالابرنده پلک انجام شد. در تمامی بیماران از عضلات اربیکولاریس و فرونتالیس جهت بالا کشیدن پلک استفاده شد. فاصله 3 میلی متر یا بیش تر حاشیه پلک فوقانی تا مردمک (MRD1) در نوع دوطرفه و اختلاف کم تر از یک میلی متر بین دو چشم در نوع یک طرفه به عنوان موفقیت عمل درنظر گرفته شد.یافته هامطالعه بر روی 26 چشم از 22 بیمار با میانگین سن 4/9±4/15 سال انجام گردید و بیماران به طور متوسط 4/8±5/13 ماه پی گیری شدند. دوازده بیمار (5/54 درصد) سابقه جراحی ناموفق افتادگی پلک داشتند. شایع ترین علت افتادگی پلک نوع مادرزادی ساده بود که در 15 بیمار (2/68 درصد) مشاهده گردید. نتیجه جراحی در 19 بیمار (4/86 درصد) رضایت بخش بود. بین سن و سابقه جراحی قبلی با موفقیت عمل رابطه معنی داری یافت نشد اما میزان عملکرد عضله بالابرنده پلک با موفقیت جراحی رابطه مستقیم داشت (02/0=P).نتیجه گیریاتصال مستقیم پلک به عضلات اربیکولاریس و فرونتالیس می تواند به عنوان جانشین مناسب روش های قبلی جراحی افتادگی پلک با عملکرد ضعیف عضله بالابرنده در نظر گرفته شود.
-
صفحه 252هدفگزارش اطلاعات اپیدمیولوژیک و نتایج بالینی جراحی ترمیم پارگی مجرای اشک با استفاده از لوله تک کانالیکولی (monocanalicular) مینی مونوکا.روش مطالعهکلیه بیماران کاندید جراحی ترمیم پارگی مجرای اشک در طی 4 سال (1387-1384) در بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز وارد مطالعه شدند. اطلاعات عمومی و جمعیتی، علت آسیب پلک، آسیب های چشمی همراه، زمان آسیب تا مراجعه و ترمیم جراحی همراه با لوله سیلیکون مینی مونوکا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هرگونه شکایت و عوارض احتمالی به ویژه اشک ریزش و خروج خودبه خودی و پیش از موعد لوله سیلیکون نیز ثبت گردید. هم چنین پس از بی حسی موضعی چشم بیمار توسط قطره تتراکایین، پروبینگ تشخیصی و آزمون شستشو (irrigation test) با استفاده از محلول نرمال سالین انجام گردید.یافته هادر طی مدت مطالعه، 97 بیمار به علت پارگی پلک همراه با درگیری مجرای اشکی تحت عمل جراحی قرار گرفتند. در 88 بیمار (90 درصد)، با پارگی تک کانالیکولی، عمل جراحی کارگذاری لوله سیلیکون مینی مونوکا انجام شده و در 9 بیمار دیگر به علت پارگی هم زمان هر دو مجاری اشکی، کارگذاری لوله سیلیکون کراوفورد صورت گرفته بود که این تعداد وارد مطالعه نشدند. بیماران شامل 70 مرد (5/79 درصد) و 18 زن (5/20 درصد) با میانگین سنی 4/174/25 سال (محدوده 12 ماه تا 75 سال) بودند. شایع ترین علت آسیب، تصادفات وسایل نقلیه موتوری بود. درگیری مجرای اشکی تحتانی و فوقانی به ترتیب در 79 (8/89 درصد) و 9 بیمار (2/10 درصد) و آسیب هم زمان چشم در 32 بیمار (3/36 درصد) وجود داشت. پروبینگ تشخیصی و آزمون شستشو در مورد 56 بیمار انجام شد که در 49 بیمار (5/87 درصد) میله و مایع شستشو به راحتی عبور نمود و به عنوان موفقیت آناتومیک تلقی گردید. هیچ کدام از بیماران از اشک ریزش شکایت نداشتند، در نتیجه موفقیت عملکردی معادل 100 درصد درنظر گرفته شد. عارضه اصلی بعد از عمل، خروج پیش از موعد و خودبه خود لوله بود که در 5 بیمار (9 درصد) مشاهده شد. لوله سیلیکون به طور متوسط 8 ماه (محدوده 1 تا 28) در محل کارگذاری شده باقی ماند.نتیجه گیریکارگذاری لوله مونوکانالیکولر مینی مونوکا، یک روش جراحی بی خطر، موثر و آسان در ترمیم پارگی های مجاری اشکی می باشد. برخلاف اعمال جراحی که بر روی هر دو مجرا صورت می پذیرند (دوکانالیکولی)، با این روش بخش سالم مجرا و سیستم تخلیه اشک در معرض خطر آسیب بیش تر قرار نمی گیرد.
-
صفحه 257روش پژوهش: تعداد 38 بیمار که طی سال های 1381 الی 1387 با تشخیص ازوتروپی تطابقی نسبی در بیمارستان نیکوکاری تبریز کاندید عمل جراحی شده بودند، وارد یک مطالعه گذشته نگر توصیفی- تحلیلی شدند. مشخصات بیماران شامل سن، جنس، مقدار عیب انکساری، حدت بینایی، نوع جراحی، میزان انحراف قبل و بعد از جراحی و طول مدت پی گیری ثبت و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هادر بین بیماران مبتلا به ازوتروپی تطابقی، فراوانی نوع نسبی، 29/38 درصد بود. سن بیماران در زمان جراحی به طور متوسط 38/3±32/6 سال، معادل کروی عیب انکساری قبل از جراحی 92/1±1/4+ دیوپتر و 04/54 درصد بیماران مبتلا به تنبلی چشم بودند. بیماران به طور متوسط 58/13±76/18 ماه پی گیری شدند. میزان متوسط انحراف چشم قبل و بعد از جراحی به ترتیب 3/10±87/30 و 7/5±05/2 پریسم دیوپتر (001/0P<) و مقدار متوسط رسس عضلات راست داخلی 66/0±48/5 میلیمتر بود. پس از جراحی اول، در 9/78 درصد موارد، این مقدار به 10 پریسم دیوپتر یا کم تر کاهش یافت. در نهایت در 4/18 درصد بیماران ازوتروپی به طور کامل اصلاح نشد و 6/2 درصد افراد مبتلا به اگزوتروپی متوالی گردیدند.نتیجه گیریمقدار انحراف چشم، عیب انکساری و وجود تنبلی چشم بر میزان موفقیت جراحی ازوتروپی تطابقی نسبتی اثر معنی داری ندارد.
-
صفحه 263هدفتعیین میزان عیب انکساری باقی مانده پس از عمل جراحی آب مروارید و برخی عوامل موثر بر آن.
روش پژوهش: جمعیت هدف بیماران مبتلا به آب مروارید بودند که طی سال های 1382 الی 1385 در بیمارستان فارابی تهران کاندید عمل جراحی شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده و معیار خروج شامل سابقه یووییت، جراحی و آسیب چشمی ثبت شده در پرونده بیماران بود. محاسبه قدرت عدسی با استفاده از فرمول SRK-II صورت پذیرفت. اختلاف عیب انکساری پس از عمل و مقدار مورد نظر، به عنوان عیب انکساری غیر منتظره تعریف شد. این متغیر به صورت میانگین و درصد بر اساس فواصل 5/0، 1 و 2 دیوپتر از امتروپی گزارش گردید.یافته هادر پرونده 423 نفر اطلاعات بیومتری ثبت شده بود که این افراد وارد مطالعه شدند. میانگین قدر مطلق عیب انکساری غیرقابل پیش بینی از بین 558 بیمار مورد مطالعه، 69/0±80/0 دیوپتر بود. این نوع عیب انکساری در افراد با طول قدامی خلفی (AL) طبیعی چشم از کم ترین (61/0±72/0) و در افراد با AL بلند، از بیش ترین مقدار برخوردار بود (001/0P<). 174 (1/41 درصد)، 301 (6/71 درصد) و 393 نفر (4/93 درصد) به ترتیب معادل کروی 5/0، 1 و 2 دیوپتر از امتروپی داشتند. پس از عمل در موارد AL کوتاه، عیب انکساری مثبت و در افراد با AL بلند، عیب انکساری منفی بود. از نظر کراتومتری، بیش ترین و کم ترین آستیگماتیسم ایجاد شده به ترتیب در روش خارج کپسولی و فیکو مشاهده شد (001/0P<).نتیجه گیریدر این مطالعه بر اساس فرمول SRK2، پس از جراحی آب مروارید در بیش از 50 درصد بیماران، عیب انکساری بیش از 5/0 دیوپتر از امتروپی فاصله داشت. بر اساس یافته های ما، طول قدامی خلفی چشم از عوامل مهم و تاثیرگذار بر عیب انکساری باقی مانده پس از جراحی آب مروارید می باشد، به نحوی که در AL بلند یا کوتاه، عیب انکساری غیرقابل پیش بینی، بیش از موارد طبیعی AL مشاهده می شود.
-
صفحه 274هدفبررسی اثر تزریق زیر ملتحمه ای و داخل زجاجیه ای داروی اوستین بر سلول های اندوتلیوم قرنیه، بر اساس یافته های اسپکولار میکروسکوپی.
روش پژوهش: این مطالعه مداخله ای آینده نگر بر روی 42 بیمار مبتلا به ناخنک و 40 بیمار دیابتی مبتلا به نورگ زایی شبکیه یا ادم ماکولا صورت گرفت. اوستین به میزان cc 1/0/mg 25/1، از ناحیه 4 میلی متری پشت لیمبوس به داخل زجاجیه تزریق شد. در بیماران مبتلا به ناخنک نیز میزان cc 2/0/mg 5/2 اوستین زیر ملتحمه نزدیک لیمبوس تزریق گردید. کلیه بیماران قبل و در ماه های اول و سوم بعد از تزریق توسط اسپکولار میکروسکوپ، مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هادر تزریق داخل زجاجیه ای و زیرملتحمه ای اوستین، تعداد سلول های قرنیه پس از یک ماه تغییری نکرد اما پس از سه ماه از تعداد این سلول ها مختصری کاسته شد که از نظر آماری معنی دار نبود (میزان P به ترتیب 752/0 و 29/0).نتیجه گیریتزریق اوستین به صورت داخل زجاجیه ای و زیر ملتحمه ای تا مدت سه ماه پس از تزریق اثر سویی بر سلول های اندوتلیوم قرنیه ندارد.
-
صفحه 278هدفارزیابی نتایج تزریق داخل زجاجیه و اتاق قدامی بواسیزوماب در بیماران مبتلا به گلوکوم نورگ زا (NVG).
روش پژوهش: این مجموعه موارد مداخله ای بر روی 40 چشم از 40 بیمار مبتلا به گلوکوم نورگ زا صورت پذیرفت. پیش از مداخله، کلیه اطلاعات شامل نورگ زایی عنبیه (NVI)، نورگ زایی زاویه اتاق قدامی (NVA)، پیش رفت چسبندگی محیطی عنبیه به قرنیه (PAS) و فشار داخل چشم (IOP) ثبت گردید. پس از انجام اقدامات درمانی رایج، در همه بیماران، 1 میلی گرم داروی بواسیزوماب در اتاق قدامی و 5/1 میلی گرم از این دارو در داخل زجاجیه به صورت هم زمان تزریق و 6 هفته بعد به همان صورت تکرار شد.یافته هامیزان متوسط فشار داخل چشم از 33/1815/40 به 07/1527/29 میلی متر جیوه کاهش یافت (001/0P<). NVI و NVA به ترتیب در 5/97 و 100 درصد چشم ها محو شد، اما تغییر قابل توجهی در دید اصلاح شده بیماران به وجود نیاید. در یک مورد پس از تزریق، هایفما ایجاد شد.نتیجه گیریتزریق داخل زجاجیه و اتاق قدامی بواسیزوماب در مبتلایان به NVG، موجب کاهش قابل توجه IOP و نورگ زایی داخل چشمی می گردد.
-
صفحه 284هدفمقایسه میزان درد بعد از عمل فتورفرکتیوکراتکتومی در محیط سرد (cooling PRK) و روش معمول PRK.
روش پژوهش: این کارآزمایی بالینی بر روی 94 چشم از 47 بیمار انجام شد. یکی از دو چشم بیمارانی که جهت درمان عیب انکساری مراجعه نموده بودند، به صورت تصادفی تحت درمان با روش PRK در محیط سرد (گروه 1) و چشم دیگر با روش معمول PRK (گروه 2) جراحی شد. جهت ارزیابی میزان درد بیماران از مقیاس (visual analogue scale) VAS در ساعات 6 و 12 و روزهای 2 و 3 بعد از عمل استفاده شد. هم چنین حدت بینایی، کدورت قرنیه و ادم پلک و ملتحمه در دو گروه بررسی و مقایسه شد.یافته هامتوسط سن بیماران مورد مطالعه 5/4±8/24 سال (محدوده 36-18 سال) و میانگین عیب انکساری آنان 6/1±6/3 دیوپتر بود. میانه شدت درد در گروه (1) در 6 و 12 ساعت اول به ترتیب 15 و 10 و در ساعات 24 و 48 صفر بود. میانه شدت درد در گروه (2) در 6 ساعت اول 30، در 12 ساعت اول 15 و در ساعات 24 و 48 صفر بود که در 6 ساعت اول اختلاف دو گروه از نظر آماری معنی دار بود. هر دو گروه فاقد عوارض ناخواسته بودند.نتیجه گیریروش PRK در محیط سرد در کاهش شدت و میزان درد، تسریع بهبود درد و حفظ شفافیت قرنیه بیماران موثر می باشد.
-
صفحه 289هدفارزیابی اثر سیکلوفتوکوآگولیشن از طریق تماس با اسکلرا در بیماران مبتلا به افزایش غیرقابل کنترل فشار داخل چشم به دنبال عمل جراحی ویترکتومی عمیق با یا بدون وجود روغن سیلیکون در چشم.
روش پژوهش: این مطالعه گذشته نگر بر روی داده های موجود 35 چشم از 35 بیمار با سابقه عمل ویترکتومی عمیق، صورت گرفت. در گروه مورد بررسی به منظور کنترل فشار داخل چشم، درمان سیکوفتوکوآگولاسیون از طریق تماس با اسکلرا انجام شده بود. لیزر مورد استفاده از نوع دیود با طول موج 810 میلی متر بود که به مدت 2 ثانیه با قدرت 3-1 وات و به تعداد 30-25 نقطه، توسط پروب G از طریق تماس با اسکلرا اعمال گردیده بود. متغیرهای مورد بررسی شامل حدت بینایی، فشار داخل چشم، تعداد اعمال جراحی قبلی، دفعات سیکلوفتوکوآگولیشن و تعداد داروهای پایین آورنده فشار داخل چشم بودند.یافته هابیماران به طور متوسط 431/13 ماه (از 6 تا 60 ماه) پی گیری شدند. میانگین فشار داخل چشم با حداکثر درمان قبل از سیکلوفتوکوآگولیشن 8/9±46/33 (12 تا 38) میلی متر جیوه بود که در آخرین معاینه پس از لیزردرمانی همراه با حداکثر دارو به 21/8±57/16 (2 تا 46) میلی متر جیوه کاهش یافت (001/0>P). تعداد داروهای کنترل کننده فشار چشم از 09/1±6/2 دارو قبل از لیزردرمانی به 99/0±31/1 دارو در آخرین معاینه رسید (001/0>P). موفقیت کلی در 29 بیمار (83 درصد) و موفقیت کامل در 9 بیمار (26 درصد) به دست آمد. عوارض ایجاد شده شامل هیپوتونی (3 درصد)، خون ریزی موقت اتاق قدامی (8 درصد) و یک مورد از دست رفتن بینایی (3 درصد) بود.نتیجه گیریسیکلوفتوکوآگولیشن با استفاده از لیزر دیود و از طریق اسکلرا، روشی مطمئن و کم عارضه می باشد که در مبتلایان به افزایش غیرقابل کنترل فشار داخل چشم به دنبال جراحی ویترکتومی عمیق و عدم پاسخ به درمان طبی توصیه می شود.
-
صفحه 298هدفبررسی اثر تخلیه زودرس خون ریزی فوق مشیمیه ای (SCH: suprachoroidal hemorrhage) تاخیری متعاقب جراحی گلوکوم.
روش پژوهش: در این مطالعه، مواردی از خون ریزی فوق مشیمیه ای تاخیری به دنبال اعمال جراحی گلوکوم با شیوه ای متفاوت درمان شدند. برخلاف روش معمول که بیمار به مدت 7 الی 14 روز جهت لیز لخته خون تحت نظر قرار می گیرد، در این بیماران بلافاصله پس از تشخیص، خون فضای فوق مشیمیه تخلیه شد.یافته هاهفت چشم از 7 بیمار شامل 4 مرد و 3 زن وارد مطالعه شدند. میانگین سن بیماران 61/2957/42 سال و طول مدت پی گیری به طور متوسط 35/1343/21 ماه بود. فشار چشم بیماران در آخرین معاینه نسبت به قبل از جراحی کاهش قابل توجهی داشت (001/0P=) و میانگین دید نهایی 31/00857/1 لوگمار بود.نتیجه گیریبه نظر می رسد تخلیه زودرس خون ریزی فوق مشیمیه ای، یک روش موثر و مناسب در درمان بیماران مبتلا به خون ریزی تاخیری متعاقب جراحی گلوکوم باشد و مداخله زودهنگام، می تواند التهاب داخل چشمی بر اثر احتباس طولانی مدت خون و عوارض ناشی از آن را کاهش دهد. انجام تحقیقات بیش تر در این زمینه توصیه می گردد.
- گزارش مورد بیماری
-
صفحه 304هدفمعرفی علایم بالینی و روش درمانی بیمار مبتلا به فیستول حاد شریان کاروتید-سینوس کاورنوس به دنبال ضربه.
معرفی بیمار: دختر 13 ساله یک ماه پس از حادثه تصادف خودرو و آسیب صورت با بیرون زدگی (proptosis)، التهاب و خون ریزی شدید ملتحمه (chemosis) و محدودیت حرکات چشم راست در تمام جهات مراجعه نمود. وجود سوفل در ناحیه گونه و پیشانی و ورید افتالمیک متسع در تصویربرداری کره چشم به نفع فیستول وریدی-شریانی بود. در آنژیوگرافی محل دقیق فیستول کاروتید- سینوس کاورنوس مشخص گردید. بیمار تحت مداخله عروقی و استفاده از بالون از مسیر شریان قرار گرفت. پس از این مداخله، فیستول مسدود و علایم و نشانه های بیماری تقلیل یافت.نتیجه گیریبا وجود آن که در اغلب موارد متعاقب ضربه، سلولیت به عنوان تشخیص علایم حاد التهابی چشم مطرح می گردد، اما فیستول های عروقی نیز می توانند این علایم را ایجاد نموده و می بایست مورد بررسی قرار گیرند.
- مقاله تصویری
-
Page 245PurposeTo evaluate the outcomes of ptosis surgery in patients with weak levator function using orbicularis oculi and frontalis muscles.MethodsThis prospective interventional case series study was conducted over 3 years on patients with ptosis and weak levator function (less than 4mm). In all cases, orbicularis oculi and frontalis muscles were used directly to correct the ptosis. Success was defined as upper lid margin to central corneal reflex distance (MRD1) equal or higher than 3 mm in bilateral cases and less than 1 mm difference between the two eyes in unilateral types.ResultsThe study included 26 eyes of 22 patients with mean age of 15.4±9.4 years; 12 patients (54.5%) had a history of previous unsuccessful ptosis surgery. Mean follow up was 13.5±8.4 months. The most common cause of ptosis was congenital which was present in 15 patients (68.2%). The operation was successful in 19 patients (86.4%). Age and history of previous surgery was not correlated with success rate but the amount of levator function was directly correlated with success (P=0.02).ConclusionDirect use of orbicularis and frontalis muscles to correct ptosis in patients with weak levator function can be a good substitute for other methods of surgery.
-
Page 252PurposeTo report the demographics and clinical profile, and outcomes of canalicular laceration repaired with Mini Monoka monocanalicular stent.MethodAll patients who had undergone canalicular laceration repair over 4 years (2004-2008) at Imam Khomeini Hospital, Ahwaz, were retrospectively reviewed. Demographics, the cause of eyelid injury, associated ocular damage, time interval between injury and surgery, and surgical management with Mini Monoka stent were analyzed. Patients were observed for complications (especially for epiphora) and premature extrusion. Afterwards, probing and irrigation test were done under topical anesthesia.ResultsEighty-eight out of 97 referred patients with eyelid laceration including 70 men (79.5%) and 18 women (20.5%) had monocanalicular injury and underwent Mini Monoka stent implantation. Mean age at presentation was 25.4 (range: 12 months to 75) years. The main cause of laceration was motor vehicle accidents. Lower and upper canalicular injuries were present in 79 (89.8%) and 9 patients (10.2%), respectively. Simultaneous ocular injury was noted in 32 patients (36.3%). Probing and irrigation test was done in 56 patients which was normal in 49 patients; therefore, anatomical success rate was considered 87.5%. There was no epiphora in any patient (functional success rate defined as 100%). Premature stent loss was the main post operative complication in 5 patients (9%). Mean duration of the stent remaining in its place was 8 months (range: 1 to 28).ConclusionThe MiniMonoka monocanalicular stent is a safe, effective and uncomplicated surgical technique. Unlike bicanalicular procedures, this procedure does not threaten unaffected parts of the lacrimal drainage system.
-
Page 257PurposeTo determine the surgical results of partially accommodative esotropia (PAET).MethodsThirty-eight patients with PAET scheduled for surgery from 2002 to 2008 were enrolled in a descriptive, analytic retrospective study. Patient characteristics including age, gender, refractive error, visual acuity, pre and post operative deviation, technique of surgery and follow up duration were recorded and analyzed.ResultsPAET accounted for 38.29% of accommodative esotropia. Mean age and refractive error (spherical equivalent) were 6.323.38 years and +4.1±1.98 diopters, respectively. The prevalence of amblyopia was 54.04% and patients were followed up for 18.7613.58 months. Mean pre and post operative deviation were 30.87±10.3 and 2.05±5.7 PD, respectively (P< 0.001). Mean amount of bilateral medial rectus recession was 5.48±0.66 mm. In 78.9% of patients, postoperative deviation was within 10PD of orthotropia. Residual esotropia and consecutive exotropia were seen in 18.4% and 2.6% of patients, respectively.ConclusionPre-operative deviation, refractive error and amblyopia had no significant effect on outcomes of surgery.
-
Page 263PurposeTo evaluate residual refractive errors after cataract surgery and its determinant factors at Farabi Eye Hospital, Tehran.MethodsSimple random sampling was done among cataract surgery scheduled patients over a 4 year period (2003-2006). Exclusion criteria were uveitis, previous intraocular surgery and ocular trauma. After applying the exclusion criteria, 423 patients were studied. Lens calculation was performed using the SRK-II formula. Unexpected refractive errors were defined as the difference between postoperative refractive errors with target refraction. Mean and percentage of this variable were reported based on 0.5, 1 and 2 D of ametropia.ResultsOf 558 studied patients, 78.1% had biometric data before and refractive data after surgery. Mean absolute unpredictable refractive error was 0.84±0.89 D. Eyes with normal axial length (AL) had the least (0.76±0.84) and those with long AL had the most unpredictable refractive errors (P<0.001). 45.9%, 73.9%, and 91.7% of the study cases had refractive errors within 0.5, 1 and 2 D of emmetropia, respectively. Eyes with short AL had positive refraction and those with long AL had negative refraction after surgery. The majority of keratometric astigmatism followed extra-capsular surgery while the least measures were associated with phacoemulsification (P<0.001).ConclusionAxial length was one of the important factors influencing residual refractive errors after cataract surgery. Unpredictable refractive errors were more common in eyes with long and short AL than those with normal AL.
-
Page 274PurposeTo evaluate corneal endothelial cell changes after intravitreal and subconjunctival injection of avastin (bevacizumab) based on specular microscopic findings.MethodsThis prospective interventional study was performed on 82 eyes of 82 patients. Forty-two cases with ptrygia received a subconjunctival injection of bevacizumab (2.5mg/0.2ml) and 40 diabetic subjects with retinal neovascularization or macular edema received an intravitreal injection of bevacizumab (1.25mg/0.1ml). Specular microscopy, including corneal endothelial cell count, size and shape, was performed in all patients for the injected eye before, and one and three month after injection and the results were compared and analyzed.ResultsThere was no change in the corneal endothelial cells count after one month but there was mild reduction of endothelial cells after 3 months which was not statistically significant.(P=0.75 and 0.29, respectively).ConclusionSubconjunctival and intravitreal injection of bevacizumab (up to 1.25 mg/0.1 ml and 2.5 mg/0.2 ml, respectively) entails no harmful effect on human corneal endothelial cells up to three months following the injection.
-
Page 278PurposeTo evaluate the effects of intravitreal and intracameral injection of bevacizumab in patients with neovascular glaucoma (NVG).MethodsThis interventional case series was conducted on 40 eyes of 40 patients with neovascular glaucoma. Data included the extent of iris (NVI) and angle neovascularization (NVA), peripheral anterior synechia (PAS), and intraocular pressure (IOP). Following standard NVG treatment, 1.5 and 1 mg of Bevacizumab were injected intravitreally and intracamerally, respectively. Six weeks after injection, the same procedure was repeated.ResultsIntraocular pressure decreased significantly from 40.15±18.33 to 29.27±15.07 mmHg (P<0.001). NVI and NVA were eliminated in 97.5% and 100% of patients, respectively. No significant change was seen in best corrected visual acuity (BCVA). After the injection, hyphema occurred only in one eye.ConclusionIntravitreal and intracameral injection of bevacizumab is an effective complementary treatment for reducing NVI and NVA and hence IOP in NVG.
-
Page 284PurposeTo compare post-operative pain with cooling photorefractive keratectomy (PRK) versus conventional PRK.MethodsA prospective clinical trial was performed on 94 eyes from 47 patients scheduled for PRK. Patients were randomly assigned to either cooling or conventional PRK. Pain was evaluated 6, 12, 24 and 48 hours post-operation using a visual analogue scale (VAS). Corneal haze, conjunctival and palpebral edema, and complications were also assessed.ResultsMean age of the patients was 24.8±4.5 (range: 18-36 years) and mean refractive error was 3.6±1.6 diopters. Median pain score in the cooling group at 6 and 12 hours was 15 and 10, respectively and zero at 24 and 48 hours. Median pain score in the conventional group at 6 and 12 hours was 30 and 15 and was zero at 24 and 48 hours. There was no adverse effect in either of the groups.ConclusionCooling PRK effectively reduces post-operative pain after PRK without any additional adverse effect.
-
Page 289PurposeTo evaluate the effect of trans-scleral cyclophotocoagulation (TSCPC) in reducing intraocular pressure in eyes with history of pars plana vitrectomy with or without intraocular silicone oil and refractory to medical treatment.MethodsMedical records of 35 eyes of 35 patients who underwent TSCPC for medically uncontrolled glaucoma after pars plana vitrectomy for retinal pathology were reviewed retrospectively. Diode laser contact TSCPC was performed at a power of 1-3 watt, for a duration of 2 seconds and with 15-30 applications. Intraocular pressure, visual acuity, number of previous operations, number of medications, number of treatment sessions per eye. Laser parameters and complications were evaluated.ResultsAfter a mean follow-up period of 13.314 (range 6-60) months, mean IOP was decreased from 33.46±9.80 (12-38) mmHg before surgery to 16.57±8.21 (2-46) mmHg after TSCPC (P<0.001). The number of anti-glaucoma medications was reduced from 2.60±1.09 preoperatively to 1.31±0.99 at final follow up (P<0.001). Qualified success and complete success were achieved in 29 (83%) and 9 eyes (20%), respectively.ConclusionPatients with medically uncontrolled intraocular pressure following to pars plana vitrectomy with or without intravitreal silicone oil can be treated successfully with TSCPC.
-
Page 304PurposeTo describe a complicated case of traumatic carotid-cavernous fistula (CCF) and our management strategy. Case report: A 13-year-old patient was referred one month following a car accident and facial trauma with severe proptosis, chemosis and limitation of ocular movement. Presence of murmur and an enlarged superior ophthalmic vein on orbital imaging suggested an arteriovenous fistula. The patient underwent transarterial fistula ballooning which resulted in alleviation of the fistula and improvement of signs and symptoms.ConclusionOrbital signs and symptoms following trauma may indicate an arteriovenous fistula.