فهرست مطالب

فصلنامه خانواده پژوهی
پیاپی 20 (زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1389/03/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمدکریم خداپناهی، آرزو اصغری، بهرام صالح صدق، پور، ژیلا کتیبایی صفحه 423
    مطالعه حاضر با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه حمایت اجتماعی خانواده در بیماران مزمن انجام شده است. به منظور رسیدن به این هدف پرسشنامه ای بر اساس ادبیات نظری و پرسشنامه های موجود در زمینه حمایت اجتماعی تهیه شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه 256 نفری (125 مرد و 131 زن) از بیماران سرطانی متاهل بیمارستان امام خمینی انتخاب و پرسشنامه روی آنان اجرا گردید.
    پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. روش های به کار رفته شامل تحلیل گویه ها (ضریب تمیز و روش لوپ)، روایی محتوا و روایی سازه (تحلیل عاملی) و اعتبار (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و عامل ها) بودند. در نتایج تحلیل عاملی 4 عامل شناسایی شدند که عبارتند از: حمایت عاطفی (هیجانی)، حمایت اطلاعاتی، جستجوی حمایت و حمایت ابزاری. اعتبار این پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 97/0 بدست آمد. با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش می توان گفت که این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار است و عوامل بدست آمده از تحلیل عاملی می توانند حمایت اجتماعی خانواده را به گونه ای مناسب اندازه گیری کنند.
    کلیدواژگان: اعتباریابی، رواسازی، پرسشنامه حمایت اجتماعی، بیماران مزمن
  • افسانه توسلی، سارا منیری فر صفحه 441
    تحقیق حاضر به بررسی جامعه شناختی خشونت علیه زنان در جریان زندگی زناشویی می پردازد. بر همین اساس فرضیاتی از سه دیدگاه منابع، نظریه یادگیری و نظریه تضاد استنتاج شده است. روش تحقیق به صورت پیمایشی بوده و واحد تحلیل آن فرد می باشد. جامعه آماری شامل کارگران، کارمندان و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد شهر تهران در سال 1388-1387 است. در این تحقیق انتخاب نمونه ها از طریق نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای صورت گرفته است.
    حجم نمونه برابر 533 نفر از زنان متاهل می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها، در دو سطح (آمار توصیفی و آمار استنباطی) انجام گرفته است. نتایج حاصله نشان داد که متغیرهای تصمیم گیری زن در امور مهم زندگی، تجربه و مشاهده خشونت زن در خانواده پدری، تجربه و مشاهده خشونت مرد در خانواده پدری، حمایت خانوادگی زن، پایگاه اقتصادی اجتماعی زن و تفاوت پایگاهی بین زن و مرد رابطه معناداری با خشونت دارند و بین حمایت خانوادگی مرد و پایگاه اقتصادی اجتماعی مرد و خشونت رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه کلی این است که بیشترین خشونت از سوی همسر در میان کارگران و کمترین میزان آن در میان کارمندان برآورد شده است.
    کلیدواژگان: خشونت دیدگی، خشونت علیه زنان، تصمیم گیری در امور مهم، مشاهده و تجربه خشونت، فراگیری خشونت، حمایت خانوادگی، پایگاه اقتصادی، اجتماعی
  • فضل الله احمدی، معصومه همتی مسلک پاک، منیره انوشه، ابراهیم حاجی زاده، اسدالله رجب صفحه 455
    بیماری های مزمن از جمله دیابت می توانند اثرات قابل ملاحظه ای را بر کیفیت زندگی روزمره مانند ارتباطات خانوادگی، ازدواج و ارتباطات زناشویی داشته باشند. اگرچه تاثیر دیابت در زندگی هر دو جنس مشهود است ولی این تاثیر در تمام جوانب زندگی یک دختر نوجوان برجسته تر می باشد.
    هدف این مطالعه تبیین مشکلات ازدواج و تشکیل خانواده از دیدگاه دختران نوجوان مبتلا به دیابت است.در این مطالعه کیفی، تعداد 28 دختر نوجوان، بین 18-13 سال، مبتلا به دیابت نوع 1 مراجعه کننده به انجمن دیابت آذربایجان غربی و درمانگاه های بیمارستان های شهر ارومیه با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف مورد مطالعه قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق انفرادی و گروه های متمرکز و تجزیه و تحلیل به روش تحلیل محتوا انجام شد.
    یافته های بدست آمده از تحلیل محتوا نشان داد که مشکلات ازدواج از دیدگاه دختران مبتلا به دیابت متاثر از سه عامل نگرش دختر نوجوان نسبت به تاثیر نامناسب بیماری، نگرش خانواده و جامعه نسبت به بیماری و مسائل روان-شناختی می باشد. با توجه به این که جوامع مختلف دارای نگرش ها و باورهای متفاوتی هستند که تغییر دادن آن ها مشکل و نیاز به زمان داشته و از سوی دیگر با توجه به ماهیت مزمن دیابت، نگاه جامعه و خانواده به بیماری دیابت، ویژگی های سنی نوجوانان و با توجه به این که در حال حاضر در کشور ما احتمال ازدواج در این رده سنی وجود دارد و از آن جایی که مشکلات ازدواج و تشکیل خانواده دختران نوجوان مبتلا به دیابت مربوط به عوامل متعددی می-باشد، انجام مداخلات مناسب و اصلاح الگوهای سازگاری در این نوجوانان ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 1، دختران نوجوان، مشکلات ازدواج، مطالعه کیفی
  • علی زاده محمدی، زهره احمدآبادی صفحه 467
    درک خطرپذیری نوجوان به عنوان اقتضای قابل انتظار این دوره سنی و نه به عنوان رفتاری انحرافی و مجرمانه، امکان شناخت و پیشگیری از بروز جرم را در نوجوانان واقع بینانه تر و عملی تر می سازد. در این تحقیق فرض شده است که بین محیط خانوادگی و شیوه های فرزندپروری و ویژگی های زمینه ای فردی و خانوادگی با خطرپذیری (سیگار کشیدن، مواد مخدر و روان گردان، الکل، رانندگی خطرناک، خطرپذیری جنسی و خشونت) رابطه وجود دارد.
    بنابراین از مقیاس های معتبر و هنجار شده در ایران یعنی پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، محیط خانوادگی و دموگرافیک برای سنجش متغیرها استفاده شد. با انتخاب 1204 نفر از دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم، فرضیه های فوق آزمون گردید.
    بر اساس یافته های این تحقیق میانگین خطرپذیری نوجوانان تحت شیوه تربیتی اقتدارگرا پایین تر و میانگین شیوه تربیتی مسامحه کار بالاتر از سایرین بود. در تعیین خطرپذیری رانندگی خطرناک و دوستی با جنس مخالف، سهم متغیرهای کنترلی بیش از متغیرهای گرمی بود. اما در مؤلفه های خشونت، سیگار، مواد مخدر، الکل و رابطه و رفتار جنسی میزان تعیین کنندگی متغیرهای صمیمیت مثل طرد، تایید و ابراز محبت بر کنترل پیشی گرفته بود. پایه تحصیلی (دوم) و جنسیت (پسر)، در پیش بینی واریانس خطرپذیری دوستی با جنس مخالف و رابطه و رفتار جنسی معنا دار بودند. معدل ترم قبل در تبیین تغییرات خشونت، الکل و دوستی با جنس مخالف سهمی منفی و معنا دار داشت. سطح پایین اقتصادی خانواده در پیش بینی رانندگی خطرناک تاثیری منفی نشان داد.
    با شناخت فاکتورهای تاثیرگذار مربوط به خانواده بر خطرپذیری، راهکارهای اجرایی و عملی در سطح خانواده برای کاهش این گونه رفتارها در میان نوجوانان ارائه گردید.
    کلیدواژگان: پیشگیری، خطرپذیری، خانواده، شیوه های فرزندپروری، نوجوان
  • علیرضا مرادی، فرشته چراغی، سعید اکبری زردخانه، خدیجه فولادوند صفحه 487
    شناسایی عوامل خطر مؤثر در خودکشی دانشجویان می تواند زمینه لازم را برای اعمال مداخلات مناسب با هدف پیشگیری و کنترل پدیده خودکشی فراهم نماید. پژوهش حاضر به بررسی عوامل خطر خانوادگی و اجتماعی مؤثر در خودکشی دانشجویان پرداخته است. در این پژوهش 96 نفر (50 زن و 46 مرد) دانشجوی اقدام کرده به خودکشی با 96 نفر (50 زن و 46 مرد) دانشجوی سالم شرکت داده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های عملکرد خانواده و حمایت اجتماعی ادراک شده بود. داده ها با استفاده از آزمون t و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج نشان دادند که دو گروه در هشت خرده مقیاس عملکرد خانواده و همه خرده مقیاس های حمایت اجتماعی تفاوت معناداری دارند. میزان همبستگی خانوادگی، ابراز وجود، جامعه پذیری و آرمان خانوادگی در اقدام کنندگان به خودکشی پایین تر از افرادی است که اقدام به خودکشی نداشته اند. هم چنین میزان تعارض، گسستگی، گرایش های فرهنگی عقلانی و درهم تنیدگی در اقدام کنندگان به خودکشی بالاتر از افرادی است که اقدام به خودکشی نداشته اند. حمایت های اجتماعی در اشکال مختلف آن از عوامل محافظت کننده در برابر رفتارهای خودکشی گرایانه به شمار می روند.
    کلیدواژگان: دانشجو، اقدام به خودکشی، عملکرد خانواده، حمایت اجتماعی ادراک شده
  • بهناز جوادی*، سیمین حسینیان، عبدالله شفیع آبادی صفحه 503

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای به مادران بر بهبود عملکرد خانواده آنان بوده است. روش پژوهش، نیمه تجربی بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دانش آموزان دختر دبیرستان های بزرگ دولتی منطقه دو شهر تهران بود که از طریق ترکیبی از روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای50 نفر (برای دو گروه 25 نفری آزمایش و گواه) انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.
    ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سنجش خانواده (FAD)، می باشد که به صورت پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS استفاده شد.
    یافته های پژوهش نشان دادند که این روش بر بهبود عملکرد خانواده مادران موثر می باشد. بدین معنا که آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای، «نقش ها»، «حل مسئله» و «ابراز عواطف» آنان را بهبود می بخشد.

    کلیدواژگان: تحلیل ارتباط محاوره ای، عملکرد خانواده، مادران
  • الناز پوراحمدی، محسن جلالی، محمدرضا شعیری، کارینه طهماسیان صفحه 519
    پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر کوتاه مدت آموزش مدیریت والدین بر اساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند می باشند.
    نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، 30 نفر از مادران کودکانی که بر اساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب و شیوه فرزندپروری آن ها با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا باوم-ریند مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 22 نفر از مادرانی که دارای شیوه فرزندپروری ناکارآمد بودند انتخاب و به دو گروه آزمایش (12n=) و گواه (12n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. در طول دوره آموزش، 3 نفر از مادران گروه آزمایش از شرکت در جلسات خودداری کردند، ولی تعداد افراد گروه گواه ثابت ماند. شیوه های فرزندپروری مادران دو گروه، بلافاصله پس از پایان جلسات آموزشی، مجددا مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج بدست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون پس آزمون شیوه های فرزندپروری در دو گروه آزمایش و گواه نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه و سهل-گیرانه مادران گروه آزمایشی پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغیرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (01/0P<)، در مقابل شیوه فرزندپروری مقتدرانه در گروه آزمایش نسبت به گواه افزایش یافته است (05/0P<). این نتایج نشان می دهند که آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، شیوه های فرزندپروری ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای را تغییر می دهد. با توجه به این که روابط معناداری بین شیوه فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای و بروز، شدت و تداوم بیماری کودکان وجود دارد، لذا با آموزش برنامه هایی که شیوه فرزندپروری والدین را مورد هدف قرار می دهند، می توان مشکلات رفتاری کودکان را کاهش داد.
    کلیدواژگان: برنامه فرزندپروری مثبت، شیوه فرزند، پروری، اختلال نافرمانی مقابله ای
  • زهرا صرامی، حمیدطاهر نشاط دوست، شعله امیری، حسین مولوی، شهلا آکوچکیان صفحه 533
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درمان شناختی رفتاری وسواس مادران بر کاهش افسردگی کودکان آن ها انجام شده است. به این منظور ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی یکی از نواحی پنج گانه استان اصفهان انتخاب و سپس به همین روش دو دبستان از این ناحیه برگزیده شدند به مادران 260 دانش آموز کلاس اول و دوم، پرسشنامه وسواس مادزلی و مقیاس سلامت روانی کودک انتاریو (جهت سنجش افسردگی کودک) داده شد.
    تحلیل نتایج در مرحله اول، همبستگی 49/0 و معناداری را در سطح 01/0 بین وسواس مادر و اختلالات رفتاری کودک نشان داد. در مرحله دوم از میان کل آزمودنی ها 40 نفر از افرادی که بالاترین نمره را در سیاهه وسواس مادزلی کسب کرده بودند، انتخاب و مورد مصاحبه تشخیصی قرار گرفتند. از این افراد، 32 نفر که بر اساس ملاک های تشخیصی چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSMIV) واجد علائم وسواس، تشخیص داده شدند به طور تصادفی در دو گروه 16 نفری آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. نمرات اولیه آزمودنی ها در دو مقیاس نام برده، به عنوان نمره پیش آزمون در نظر گرفته شد. گروه آزمایش، در مدت یک ماه، 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری گروهی شامل آرام سازی عضلانی، شناخت خطاهای منطقی، چالش با افکار، مواجهه و جلوگیری از پاسخ را دریافت نمود. بعد از پایان جلسات درمانی، پس آزمون بر روی دو گروه اجرا شد. یک ماه بعد از اجرای پس آزمون نیز آزمون پیگیری انجام گرفت. تحلیل کوواریانس نتایج نشان داد که علائم وسواس مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری به طور معناداری کاهش یافته است (0001/0P<). افسردگی کودکان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری نسبت به گروه کنترل نداشت (118/0=P)؛ اما در مرحله پیگیری، نمرات گروه آزمایش کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل نشان داد (012/0=P).
    کلیدواژگان: اختلال وسواس، اجبار، افسردگی کودک، درمان شناختی، رفتاری گروهی
|
  • Khodapanahi , Asghari, J. Katebaii Page 423
    The aim of the present study is pre-paring and investigating the reliability and validation of the family social support questionnaire in chronic pat-ients. In order to achieve the aim, a questionnaire was developed based on literature and existing questionnaires in the field of social support. 256 (125 male and 131 female) married cancer patients were selected by random clu-ster sampling method from Imam Khomeini Hospital.Applied methods were: Item analysis (discrimination coefficient, loop me-thod), content validity and construct validity (factor analysis) and relia-bility of factors and total score. In factor analysis 4 factors (Emotional support, informational support, sup-port seeking and instrumental support) were extracted. The reliability of the questionnaire was 0.97 Considering the results of this study, FSSQ has a good reliability and validity and factors can measure appropriately the family social support.
  • Tavasoli, S. Monirifar Page 441
    The study aims on “violence against women” during marital life from a sociological point of view. Assumptions are based on the per-spective of three theoretical views including Sources Theory, Learning Theory and Conflict theory.The study population includes aca-demic and non-academic staff of Azad University of Tehran in 1387-1388.The sample size consists of 533 ma-rried women, who were selected thr-ough the year multistage cluster sampling? The results show that var-iables such as woman decision making in important situations of life, women experience of observation violence in family of origine, men experience of violence in family of origine, women family support, women social-eco-nomic status, and social-economic status differences between men and women have significant relationship with violence. However, there was no significant relationship between men family support and social-economic status and violence. Final results show that in these three groups the most violence rate against women is among non-academic and the least is among staff. Also higher social-economic status of women compared with their husbands is related to higher rates violence against wives.
  • F. Ahmadi , M. Hemati Maslakpak, Ms.C., M. Anoosheh , E. Hajizadeh, A. Rajab Page 455
    Chronic diseases like Diabetes affect quality of life, family relations, marriage and sexual relations. Dia-betes Mellitus may afflict men and women equally, but the suffering associated with the disease when it appears in an adolescent girl will have disastrous impact on her life. The aim of the study was to explore Iranian diabetic adolescent girl's per-spective on marriage problems. A qualitative design using content analysis was applied including unstr-uctured interviews conducted on 28 adolescent girls, aged 13 to 18, with type I diabetes. The participants were recruited through purposeful sampling of "West Azerbaijan Diabetes Ass-ociation" members’ as well as some patients from Uremia city hospitals. Qualitative content analysis demonstr-ated three original categories related to marriage problems: 1- Ado-lescents attitude toward negative effects of diabetes 2-Social and fa-mily negative attitude toward diseases 3- psychological issues. Also it was shown that the cultural habits and attitudes can change, and the marriage problems among adolescent girls are decreased by developing coping strategies in adolescents and providing suitable interventions.
  • A. Zadeh Mohammadi, Z. Ahmad Abadi Page 467
    Adolescents take risky behaviors from early through middle of the per-iod which significantly drops by the late adolescence. A random selected sample of 1204 students completed Risk-taking Scale measuring 7 risky behaviors such as violation, smoking, drug use, alcohol drinking, and sexual relations. In addition, School Con-nection Questionnaire and FACES-III were used. Results indicated that perceived fa-mily cohesion was correlated with decreased risky behaviors, and perc-eived family adaptability in boys was significantly associated with increased violence and substance use. Those adolescents who perceived their par-ents as authoritative had a lower risk-taking and those who perceived their parents as neglectful or permissive were found to engage in risky behaviors more frequently. The adol-escent's perception of the parents demanding behaviors, as associated with authoritative style parenting, was found to be a strong predictor of the risky behaviors. Mother’s high edu-cation and family economic well-being are significantly associated with permissive mother’s parenting which may be associated with high risk behaviors increase.
  • A. Moradi , Akbari Zardkhaneh, Foladvand Page 487
    The present study investigates the causes and factors of university students suicide. A sample of university students who attempted swiced (n = 96) and non- suicidal ones (n=96) were selected. Information was collected using Fa-mily Performance Scale and Multid-imensional Scale of Perceived Social Support. Data was analyzed using t-test.there was a significant difference between groups in eight subscales of Family Performance and in all subscales of Social Support. It was found that subscales of family cohesion, expressiveness, sociability and family idealization in suicidal attempted students was lower than non-suicidal attempted students. Also, Conflict, discord, intellectual/cultural orientations and enmeshment level in suicidal attempted students is higher than non- suicidal attempted students. Social support in different forms (family, friends, special person) revealed as a protective factor in suicidal behaviors
  • Javady, M. A., S. Hosseinian, A. Shafiabadi Page 503

    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of tran-sactional analysis training on mothers to improve their family function. A semi-experimental method was app-lied in this research. Statistical po-pulation consisted of all mothers of girl students in the state girl’s high schools of the second district in Te-hran. 50 mothers were selected thr-ough combination of cluster and random sampling methods, divided randomly into two groups of 25 mem-bers called experimental and control, which assigned into two control and experimental groups. Family assessment device (FAD) que-stionnaire, were filled at pre-test and post-test. The analysis of covariance test was carried out using SPSS so-ftware.The results of the research show that this method is effective for improving the family function of the mothers. It means, transactional analysis training improves their “roles”, “problem solv-ing” and “affective responsiveness”.

  • E. Pour Ahmadi, M. A., M. Jalali, M. A., M. A. Shaeiri , K. Tahmassian Page 519
    The purpose of the study was to investigate the effectiveness of the short-term triple p-positive parenting program in modification of parenting styles of mothers of children with oppositional defiant disorder (ODD). Four schools were randomly selected from schools of Nahavand city. 27 mothers whose children had received scores above of cut-off points on oppositional defiant disorder subtest of Child Behavioral Checklist (CBCL) and their problems were also con-firmed by the Teacher Report Form (TRF) were selected. Parenting styles questionnaire was administered to the mothers. A sum of 22 mothers that had ineffective parenting styles were randomly selected and allocoted to the experimental and control groups. Experimental group received Triple-p for 8 weekly sessions each lasted for two houres. Upon the completion of the training, the parenting style questionnaire was administered as a post-test to both groups of mothers. Data obtained from this study was analyzed using the Mann-Whitney U procedure. The results indicated that there is a significant difference be-tween the experimental and control groups after the training. The ex-perimental group reported a sign-ificant decrease in authoritarian and permissive parenting styles (p<0/01) and significant increase in author-itative parenting style (p<0/05).Parenting styles impacted the develop-pment of prolem behaviors in chil-drens with oppositional defiant dis-order. The results of this research suggest that the triple p-positive parenting program is helpful for modification of effectless parenting styles of mothers of childrens with oppositional defiant disorder.
  • Z. Sarrami, M. A., H. T. Neshat Doost , Sh. Amiri, H. Molavi , Sh. Akochekiya Page 533
    The purpose of this study was to examine the efficacy of cognitive-beh-aviour therapy of maternal obsessive-compulsive symptom on their children depression. There fore, one of the fifth educational regions of Isfahan and two elementary school of this region were randomly selected.Then 260 student’s mothers in grade one and two were asked to complete Moudzly Obsessive-Compulsive Inve-ntory (MOCI) and Ontario Child Health Scale (OCHS). The result of Pearson correlation showed a correlation of 0.49 between mother’s obsession and her child depression. This correlation was significant at the level of 0.01 (2- tailed). In the second step 40 mothers with highest MOCI score were interviewed. As a result 32 mothers received the diagnosis of OCD. These subjects were randomly divided into two experimental and control groups. The 8 cognitive-behaviour therapy sessions of 90 minutes addressing parenting styles, "perfectionism" a cause of anxiety, relaxation, logical errors, challenging thoughts, exposure and response pre-vention (E/RP) were conducted during one month on the experimental group. The control group received no intervention. The MOCI and OCHS scores were taken at pre-test and post-test. One month later they were followed-up using the same scales. The results of analysis of covariance showed that symptoms of maternal OCD in the experimental group was significantly reduced in comparison to the control group in post-test and follow-up phases (p<0.0001). The mean score of child depression didnt decrease significantly in comparison to the control group at post-test (P=0.118), but it was decreased in the follow-up phase (P=0.012).