فهرست مطالب

ارمغان دانش - سال پانزدهم شماره 3 (پیاپی 59، پاییز 1389)

نشریه ارمغان دانش
سال پانزدهم شماره 3 (پیاپی 59، پاییز 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/07/15
  • تعداد عناوین: 10
|
  • فرخ راد، رکسانا یغمایی، پریچهر مهدی آبادی، راز خطیبی صفحه 191
    مقدمه و هدف
    آفت دهان به صورت زخم های منفرد یا متعدد دردناک عود کننده در مخاط دهان تظاهر می یابد. تعدادی از بیماران مبتلا عودهای مداوم را تا چندین سال نشان می دهند، بنابراین آفات درمان ضرورت می یابد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر مقایسه ای پماد تریامسینولون موضعی داخل دهانی و محلول گیاهی مورد در درمان آفت مینور دهان بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی بالینی است که در سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی کردستان بر روی 100 بیمار مبتلا به آفت دهان انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. به یک گروه از بیماران محلول مورد و به گروه دیگر پماد تریامسینولون موضعی داخل دهانی داده شد. یک هفته بعد اظهارات بیماران از لحاظ زمان برطرف شدن درد و بهبود کامل ضایعه دهانی از لحاظ قرمزی و زخم ثبت گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    پس از درمان در گروه پماد تریامسینولون موضعی داخل دهانی و گروه محلول مورد پاسخ درمانی دیده شد که از نظر میزان پاسخ به درمان بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد(05/0p<).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که محلول گیاهی مورد در درمان آفت مینور دهان مؤثر است و اثرات درمانی آن قابل مقایسه با داروی پماد تریامسینولون موضعی داخل دهانی می باشد.
    کلیدواژگان: آفت مینور، محلول مورد، تریامسینولون موضعی
  • علی اصغر وحیدی نیا، راهبه شاکرحسینی*، حسین محجوب صفحه 199
    مقدمه و هدف

    چاقی موجب افزایش استرس اکسیداتیو و پروسه های التهابی در هر دو جنس می شود. نشان داده شده است که آنتی اکسیدان های طبیعی موجود در غذا دارای آثار ضد التهابی و ضد اکسیداسیون می باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی آثار مکمل های آنتی اکسیدان ها بر موش های صحرایی تغذیه شده با رژیم های پر چربی بود.

    مواد و روش ها

    این پژوهش یک مطالعه تجربی است که در سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد. تعداد 48 رت ویستار نر به طور تصادفی به 4 گروه رژیم پرچرب آزاد (61 درصد کالری از چربی)، رژیم پرچرب محدود(30 درصد)، رژیم پرچرب حاوی مکمل آنتی اکسیدان های آستازانتین، ویتامین E و C و رژیم پرچرب محدود(30 درصد) حاوی مکمل های آنتی اکسیدان ها تقسیم و به مدت 12 هفته با رژیم مورد نظر تغذیه شدند. غذای دریافتی حیوانات به صورت روزانه اندازه گیری شده و هفتگی توزین می شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف تک نمونه، آنالیز واریانس یک طرفه و آنالیز واریانس اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    مکمل آنتی اکسیدان ها توانست از افزایش وزن بدن حیوانات گروه رژیم پرچرب آزاد حاوی مکمل آنتی اکسیدان ها (8/9 درصد) و رژیم پرچرب محدود حاوی مکمل آنتی اکسیدان ها (14/18درصد) در مقایسه با رژیم های فاقد آنتی اکسیدان بکاهد. این در حالی بود که انرژی دریافتی روزانه حیوانات در گروه های دسترسی آزاد(8/58 و6/ 58 کیلوکالری در روز به ترتیب برای رژیم فاقد آنتی اکسیدان ها و حاوی آنتی اکسیدان ها) و دسترسی محدود (7/41 و 6/41 کیلوکالری در روز به ترتیب برای رژیم فاقد آنتی اکسیدان ها و حاوی آنتی اکسیدان ها) با هم تفاوت معنی داری نداشتند(05/0p>).

    نتیجه گیری

    این بررسی نشان داد افزودن مکمل آنتی اکسیدان ها به رژیم های القاء کننده چاقی، به خصوص اگر همراه با رژیم های محدود از کالری باشند، قادرند آثار ضد چاقی در رت های تغذیه شده با این رژیم ها بر جای گذارند.

    کلیدواژگان: آنتی اکسیدان، رژیم پر چربی، چاقی
  • نامدار یوسف وند، سیمین خانی، سیما نصری صفحه 212
    مقدمه و هدف
    در خصوص تاثیر جنسیت و هورمون های جنسی بر واکنش به درد و یا بر بی دردی حاصل از مورفین اختلاف نظر زیادی وجود دارد، لذا هدف از این تحقیق تعیین تاثیر متفاوت تستوسترون و گنادکتومی بر پاسخ به درد و بروز بی دردی ناشی از مورفین با استفاده از تست فرمالین بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی در سال 1388 در دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شد. تعداد 63 سر موش نر نژاد NMRI به صورت تصادفی به9 گروه مساوی تقسیم شدند. در 5 گروه اول اثر تستوسترون و گنادکتومی بر احساس درد و در 4 گروه دیگر اثر این عوامل بر بی دردی ناشی از مورفین بررسی گردید. هر گروه بسته به نوع گروه بندی، نرمال سالین، تستوسترون و یا مورفین دریافت کردند و بعضی از گروه ها گنادکتومی شدند. در نهایت از همه گروه ها تست فرمالین گرفته شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار گراف پد پریزم و آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در تمام گروه ها پاسخ به محرک دردزا در 5 دقیقه اول (درد حاد) دارای تفاوت معنی داری نبود(05/0p>). تستوسترون در 5 گروه اول، پاسخ به محرک دردزا را در مرحله محیطی شدن درد (زمان3010 دقیقه) و مرحله مزمن درد (60 15دقیقه) افزایش داد، به نحوی که اختلاف گروه دریافت کننده تستوسترون با گروه گنادکتومی معنی دار بود(05/0p<). بی دردی ناشی از مورفین در گروهی که تستوسترون و مورفین دریافت کردند در مقایسه با گروه گنادکتومی شده ای که فقط مورفین دریافت کرده بودند کاهش معنی داری یافت(05/0p<).
    نتیجه گیری
    تستوسترون پاسخ به محرک دردزا را در مرحله محیطی شدن درد و مرحله مزمن درد افزایش می دهد. هم چنین تستوسترون موجب کاهش بی دردی ناشی از مورفین در این مراحل از درد می شود.
    کلیدواژگان: گنادکتومی، درد، بی دردی، مورفین، تستوسترون، تست فرمالین
  • اسفندیار افشون، علیرضا استادرحیمی، هیبت الله صادقی، طاهره افشون، رضا مهدوی صفحه 224
    مقدمه و هدف
    گیاه بیلهر یکی از گیاهان تیره چتریان است که در مناطق حاشیه زاگرس می روید. هدف از این مطالعه بررسی اثر دوزهای 200 و 400 میلی گرم عصاره بیلهر بر روی تومور سینه ناشی از دی متیل بنزآنتراسن در موش های اسپراگ داولی ماده بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی که طی سال های 1389 1388 در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد، تعداد40 سر موش 50 روزه اسپراگ داولی ماده در قالب 5 گروه کنترل و آزمون مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه های آزمون پس از دریافت دی متیل بنزآنتراسن، عصاره الکلی بیلهر در دوزهای 200 و400 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن و گروه کنترل بیمار فقط دی متیل بنزآنتراسن و گروه های کنترل سالم فقط200 و 400 میلی گرم عصاره بیلهر دریافت کردند. بعد از زمان 12 هفته میانگین اندازه تومور، تعداد تومور و بافت شناسی تومور بررسی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری آنالیز واریانس و تی دانشجویی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین اندازه تومور به صورت معنی داری در گروه های آزمون200 و 400 میلی گرم متفاوت بود(05/0p<). در گروه کنترل سالم دریافت کننده 200 میلی گرم عصاره، تومور ایجاد نشد و در گروه کنترل سالم دریافت کننده 400 میلی گرم عصاره، کنترل بیمار و دو گروه آزمون به ترتیب 4،4،1 و6عدد تومور سینه ایجاد شد. میانگین افزایش تومور در گروه های آزمون400 میلی متر بیشتر از سایر گروه ها بود که اختلاف معنی داری با آنان داشت(05/0p<).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که دریافت مقدار 400 میلی گرم عصاره بیلهر منجر به افزایش اندازه تومور، کاهش وزن و ماندگاری موش ها می شود، در حالی که 200 میلی گرم عصاره بیلهر باعث افزایش وزن و کاهش رشد تومور و نکروز تومور سینه در موش های درمان شده با دی متیل بنزآنتراسن شد.
    کلیدواژگان: بیلهر، اسپراگ داولی، تومور سینه، دی متیل بنزآنتراسن
  • امین محمدی دمیه، علی خواجه لندی، افشین رستمی، عزت الله اسدی صفحه 233
    مقدمه و هدف
    ویسفاتین یک آدیپوکین تازه کشف شده است که با چاقی افزایش می یابد. به روشنی مشخص نیست که تمرین های قدرتی و استقامتی می توانند با تغییر توده چربی و سطح چربی های خون در کاهش غلظت ویسفاتین پلاسما مؤثر باشند. هدف از این مطالعه مقایسه اثرات 8 هفته تمرین قدرتی و استقامتی بر سطح ویسفاتین پلاسما در مردان میان سال بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی بالینی است که در سال 1388 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران انجام شد. تعداد 28 مرد میان سال سالم با میانگین سنی 7/4±3/38 سال و قد 9/5±5/173 سانتی متر و شاخص توده بدنی 9/2±9/25 کیلوگرم بر متر مربع به عنوان آزمودنی انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه کنترل(10 نفر)، گروه تمرین های قدرتی(9 نفر) و گروه تمرین های استقامتی(9 نفر) تقسیم شدند. تمرین های قدرتی به مدت 8 هفته با 80 65 درصد یک تکرار بیشینه، 12 8 تکرار، 4 2 نوبت و 3 جلسه در هفته انجام شد. تمرین های استقامتی نیز به مدت 8 هفته با شدت80 65 درصد ضربان قلب بیشینه، به مدت 34 20 دقیقه و 3 جلسه در هفته صورت گرفت. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS وآزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 8 هفته تمرین های قدرتی و استقامتی موجب کاهش معنی دار درصد چربی، نسبت دور کمر به لگن و غلظت ویسفاتین پلاسما شد(05/0>p). از طرف دیگر حداکثر اکسیژن مصرفی پس از اعمال هر دو نوع شیوه تمرینی افزایش پیدا کرد که این افزایش نسبت به گروه کنترل نیز معنی دار بود(01/0> p)، علاوه بر این، ارتباط معنی داری بین سطح اولیه ویسفاتین با درصد چربی و سطح تری گلیسرید مشاهده شد(05/0>p).
    نتیجه گیری
    به طور کلی می توان عنوان کرد که 8 هفته تمرینات قدرتی و استقامتی به واسطه کاهش توده چربی موجب کاهش غلظت ویسفاتین پلاسما در مردان میان سال می شوند.
    کلیدواژگان: تمرینات قدرتی، تمرینات استقامتی، ویسفاتین پلاسما، اختلالات چربی، مردان میان سال
  • علی میرزایی، مهدی اکبرتبارطوری، هیبت الله صادقی، بهمن شریفی صفحه 243
    مقدمه و هدف
    مصرف ترکیبات آنتی اکسیدانی مشتق از گیاهان باعث کاهش شیوع بسیاری از بیماری های مزمن می شود. هدف از این مطالعه بررسی میزان فنل تام و فعالیت های آنتی اکسیدانی بومادران، درمنه و بابونه بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تجربی در سال 1388 در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد. ابتدا ساقه های هوایی گیاهان مورد مطالعه شامل؛ بومادران، درمنه و بابونه در مجاورت هوا و در سایه خشک شده و پودر گردید. عصاره های هیدروالکلی به روش خیساندن به مدت 48 ساعت در دمای اتاق تهیه شدند. در این مطالعه برای ارزیابی خواص آنتی اکسیدانی از پنج آزمون به نام؛ دی فنیل پیکریل هیدرازیل، توان آنتی اکسیدانی معادل ترولکس، توان آنتی اکسیدانی احیاء آهن، فسفومولیبدنم و قدرت احیا کنندگی که مکانیسم همگی براساس اهدای الکترون استوار است استفاده شد. برای اندازه گیری ترکیبات آنتی اکسیدانی آزمون فنل و فلاونوئید تام به کار رفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار اکسل تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    بهترین فعالیت آنتی اکسیدانی مربوط به گیاه درمنه بود. الگوی فعالیت آنتی اکسیدانی در دی فنیل پیکریل هیدرازیل، توان آنتی اکسیدانی معادل ترولکس و قدرت احیاء کنندگی از بیشترین به کمترین مقدار مربوط به درمنه، بابونه و بومادران بود. الگوی فعالیت آنتی اکسیدانی در دو روش فسفومولیبدنم و فعالیت آنتی اکسیدانی معادل ترولکس به ترتیب مربوط به درمنه، بومادران و بابونه بود.
    نتیجه گیری
    عصاره هیدروالکلی گیاهان بومادران، درمنه و بابونه در تمامی مدل های مورد مطالعه سطوح مختلفی از فعالیت آنتی اکسیدانی از خود نشان دادند. بهترین فعالیت آنتی اکسیدانی مربوط به گیاه درمنه بود.
  • سلیمان افروغی، سقراط فقیه زاده، مجید جعفری خالدی، مهدی قندهاری مطلق صفحه 253
    مقدمه و هدف
    بر پایه مطالعه های انجام شده میزان شیوع پوسیدگی دندان در گروه کودکان پیش دبستانی در کشور ایران بالا بوده و از 64/31 تا 7/83 درصد متغیر است. شاخص کلی dmft قادر به بررسی و تعیین میزان اثرگذاری یک دندان پوسیده روی دندان های همسایه ومجاور نمی باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر دندان های مجاور بر وضعیت پوسیدگی یک دندان به شیوه آمار فضایی بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تحلیلی مقطعی طی سال های 1387 1386 در دانشگاه های تربیت مدرس و علوم پزشکی تهران بر روی 400 نفر از کودکان 5 3 ساله انجام شد. ابتدا ویژگی های جمعیتی وعادات بهداشتی کودکان در پرسشنامه ای ثبت می شد. سپس تشخیص پوسیدگی در تمام بیست دندان شیری هر کودک بر پایه روش های استاندارد و رایج کلینیکی و پاراکلینیکی از جمله؛ سوند، مشاهده مستقیم و عکس برداری انجام گرفت. مدل اتولوجستیک برای بررسی رابطه وضعیت پوسیدگی یک دندان و سه دندان مجاور، شامل؛ دو دندان کناری و دندان مقابل آن به کار برده شد. اثر عوامل مختلف از جمله دندان های مجاور بر بروز پوسیدگی دردندان های شیری، به وسیله آزمون z مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که یک رابطه قوی بین وضعیت پوسیدگی یک دندان وسه دندان مجاور آن وجود دارد و اثر متغیر خود همراه فضایی که عبارت از مجموع وضعیت دندان های مجاور هر دندان می باشد، به طور شدید معنی دار است(0001/0 = p). علاوه بر این اثر موقعیت مکانی دندان از جمله فک خلفی یا قدامی بودن بر پوسیدگی آن به طرز قابل توجهی نیز معنی دار می باشد(0001/0=p).
    نتیجه گیری
    در مجموعه دندان های شیری هر سه دندان مجاور، اثر شدیدی بر وضعیت پوسیدگی یک دندان دارد. می توان بیان کرد که دندان های واقع در فک بالا و درموقعیت خلفی دهان هر کودک، زودتر پوسیده می شوند.
    کلیدواژگان: پوسیدگی، دندان شیری، مدل اتولوجستیک، آمار فضایی، دندان های مجاور
  • سهیلا مولایی، مهدی محبعلی*، اکبر گنجی، فرهاد پورفرضی، داریوش امدادی، نگار مدرس صدرانی، مهراب نصیری، قشم سلیمان زاده، فرج زاده، ذبیح الله زارعی صفحه 262
    مقدمه و هدف

    لیشمانیوز احشایی (کالاآزار) یکی از مهم ترین بیماری های انگلی است که به صورت آندمیک در استان اردبیل دیده می شود. هدف از این مطالعه مروری بر مطالعه های انجام شده پیرامون جنبه های بالینی، تشخیصی و اپیدمیولوژی لیشمانیوز احشایی در انسان است که با استفاده از آزمایش سرولوژی آگلوتیناسیون مستقیم در مناطق اندمیک شمال غربی ایران انجام شده است.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش توصیفی تحلیلی نتایج مهم و قابل توجه مطالعه های مختلفی که طی سال های 13881365 پیرامون جنبه های بالینی، تشخیصی و اپیدمیولوژی لیشمانیوز احشایی در انسان با استفاده از آزمایش سرولوژی آگلوتیناسیون مستقیم در شمال غرب ایران انجام شده است، مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    از مجموع 2703 مورد لیشمانیوز احشایی انسانی تشخیص داده شده در استان اردبیل، 1787 مورد(1/66 درصد) آن مربوط به شهرستان مشگین شهر، 837 مورد(31 درصد) مربوط به شهرستان مغان و 79 مورد (9/2 درصد) آن مربوط به شهرستان اردبیل بوده است. از نظر توزیع سنی؛ سن 98 درصد از مبتلایان زیر 10 سال و فقط 5/0 درصد آنها بالای 20 سال سن داشتند. از نظر جنسی نسبت شیوع بیماری در جنس مذکر به مونث3/1 بود. بیشترین شیوع کالاآزار در اواخر فصل زمستان و اوایل بهار و کمترین موارد بیماری در ماه های تابستان و اوایل پاییز بود. بر اساس این مطالعه ها، موارد بیماری از سال 1365 تا1370 سیر صعودی داشته سپس هر 54 سال یک بار با نوسانات متناوب افزایشی و کاهشی همراه بود.

    نتیجه گیری

    در حال حاضر کالاآزار به عنوان یکی از بیماری های انگلی بومی مناطقی از شمال غرب ایران محسوب شده و در آزمایش سرولوژی آگلوتیناسیون مستقیم عیارهای آنتی بادی اختصاصی ضد لیشمانیا مساوی و یا بیشتر 1:3200 همراه با علایم بالینی از قبیل؛ تب، کم خونی و بزرگی طحال و کبد به عنوان بیمار مبتلا به کالا آزار تلقی می گردد و عیارهای پایین تر یا مساوی 1:800 بدون علامت اختصاصی به عنوان عدم ابتلاء به کالاآزار در نظر گرفته شده اند.

    کلیدواژگان: لیشمانیوز احشایی(کالا آزار)، سرواپیدمیولوژی، انسان
  • مهین روزی طلب، بیژن محمدی، شهلا نجفی دولت اباد، صدرالله محرابی صفحه 273
    مقدمه وهدف
    بیماری های قلبی عروقی و عدم کفایت همودیالیز اصلی ترین عوامل تعیین کننده ناتوانی و مرگ و میر در بیماران دیالیزی است. بالا بردن کفایت همودیالیز در پیش آگهی بیماران کاملا مؤثر است. روش های متعددی برای بررسی میزان نیاز و کفایت همودیالیز وجود دارد. یکی از این روش ها، بررسی و محاسبهKt/V بیماران همودیالیزی است. این مطالعه با هدف تعیین میزان کفایت همودیالیز بیماران مراجعه کننده به بخش های همودیالیز انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی است که در سال 1388 بر روی 41 بیمار واجد شرایط در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد. از کلیه بیماران قبل و بعد از انجام همودیالیز نمونه خون تهیه و میزان نیتروژن اوره خون و کراتینین اندازه گیری شد. برای بررسی کفایت همودیالیز از روش Kt/V و نسبت کسر اوره استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تی و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین نیتروژن اوره خون قبل از دیالیز، 6/23 ± 9/69 میلی گرم درصد و بعد از آن 96/11± 63/32 میلی گرم درصد بود که اختلاف معنی داری را نشان می دهد(05/0p<). به طور کلی در بخش های همودیالیز بیمارستان های استان، حداقل میزان Kt/V، 45/0 و حداکثر 77/1 با میانگین 4/0 ± 94/0 بوده است. با توجه به معیارKt/V، 17 نفر(5/41 درصد) دارای کفایت مطلوب دیالیز، 3 نفر (3/7 درصد) نزدیک به میزان مطلوب و 21 نفر(2/51 درصد) کمتر از حد مطلوب بودند. حداقل میزان نسبت کسر اوره، 28 درصد و حداکثر میزان آن 75 درصد با میانگین، 69/ ± 50 درصد بود. با توجه به معیار نسبت کسر اوره، 11 نفر (8/26 درصد) دارای کفایت مطلوب دیالیز، 10 نفر (4/24 درصد) نزدیک به میزان مطلوب و 20 نفر(8/48 درصد) کمتر از حد مطلوب بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به معیار Kt/V و نسبت کسر اوره درصد بالایی از بیماران این مراکز همودیالیز ناکافی داشتند. با توجه به اهمیت موضوع و ارتباط مستقیمی که بین میزان کفایت همودیالیز و نتایج کلینیکی و مرگ و میر وجود دارد، لازم است علل آن بررسی و رفع گردد.
    کلیدواژگان: همودیالیز، کفایت دیالیز، نسبت کسر اوره
  • عطیه مخلوق، نجمه اعزی نیا، محمدرضا حق شناس، حافظ تیرگرفاخری، ایرج ملکی، ترنگ تقوایی، محمد رضامهدوی صفحه 283
    مقدمه و هدف
    ویروس هپاتیت c، یک ویروس RNA دار تک رشته ای، پوشش دار و از خانواده فلاوی ویریدیه بوده که مسئول90 درصد از موارد هپاتیت های ویروسی غیر A و غیرB می باشد. این ویروس دارای ساب تایپ های متعددی است که شش تایپ آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. شیوع عفونت با ویروس هپاتیت c دربین بیماران همودیالیزی مزمن بسیار بالا است. هدف از مطالعه حاضر مقایسه فراوانی ژنوتیپ های ویروس هپاتیت c دربیماران همودیالیزی با بیماران غیر اورمیک بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش مورد شاهدی است که درطی سالهای 1389-1388 در دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. جامعه آماری شامل 113 بیمار اورمیک و غیر اورمیک مبتلا به ویروس هپاتیت c مراجعه کننده به درمانگاه نفرولوژی بیمارستان امام خمینی، بیماران همودیالیزی مراکز دیالیز ساری و قائم شهر بودند. گروه مورد شامل 55 بیمار ویروس هپاتیت c همودیالیزی و گروه شاهد شامل 58 بیمار ویروس هپاتیت c غیر اورمیک بودند. بیماران همودیالیزی 2 تا 3 جلسه در هفته تحت همودیالیز بودند. دراین بررسی وجود عفونت ویروس هپاتیت c به روش RT-PCR مشخص شد. هم چنین ژنوتیپ ویروس هپاتیت c به روش RT-PCR و با استفاده از پرایمر و پروب های اختصاصی تعیین گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای و تی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین سنی گروه مورد 6/14±88/44 سال و گروه شاهد 9/11±73/46 سال بود. در گروه مورد 23 بیمار(8/41 درصد) مؤنث و32 بیمار(2/58 درصد) مذکربودند، در مقابل در گروه شاهد 14 بیمار(25 درصد) مؤنث و 42 بیمار(75 درصد) مذکر بودند. شایع ترین ژنوتیپ در گروه مورد، تایپ 1 (7/72 درصد) و در گروه شاهد3a (50 درصد) بود. از لحاظ ژنوتیپ های ویروس هپاتیت c، بین دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنی دار وجودداشت(05/0p<). کراتی نین و نیتروژن اوره خون در بیماران همودیالیزی نسبت به گروه شاهد اختلال واضحی را نشان داد، در حالی که آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و تست ترمبوپلاستین جزیی در گروه شاهد نسبت به بیماران همودیالیزی افزایش بیشتری داشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که ژنوتیپ های ویروس هپاتیت c وفاکتورهای خطر وابسته به آن در بیماران همودیالیزی با بیماران غیر اورمیک مبتلا به هپاتیت c به وضوح متفاوت است به طوری که در گروه مورد، تایپ غالب تایپ 1 بوده در حالی که در گروه شاهد تایپ غالب تایپ 3a بوده است.
    کلیدواژگان: ژنوتیپ، ویروس هپاتیت c، اورمی، بیماران همودیالیزی
|
  • Rad F., Yaghmaee R., Mehdiabadi P., Khatibi R Page 191
    Introduction &
    Objective
    Aphthous stomamtitis is characterized by single or multiple painful recurrent lesions in oral mucosa. Lesions can relapse in some patients for several years. Therefore treatment of such cases seems necessary.The aim of this study was to compare the therapeutic effect of topical Myrtus communis (myrtle) solution with topical triamcinolone (Adcortyle) in the treatment of minor apotheosis.
    Materials and Methods
    This clinical-trial study was conducted at Kurdistan University of Medical Sciences in 2009. 100 patients were randomly assigned into 2 groups. The 1st group received topical myrtle solution. The 2nd group received topical trimcinolone (Adcortyle). After one week, patient's declaration about time of the recovery of the pain and deterioration of oral lesion was recorded. The gathered data was then analyzed using the SPSS statistical software using t-test and chi-square.
    Results
    After treatment, both groups showed response to topical medications with no significant difference between them (p>0.05).
    Conclusion
    results of this study showed that topical myrtle solution is effective in the treatment of minor aphthous stomatitis and its therapeutic effect is comparable with topical triamcinolone (Adcortyle).
  • Vahidinia Aa, Shakerhossini R., Mahjub H Page 199

    Introduction &

    Objective

    obesity is independently associated with increased oxidative stress in men and women. Natural antioxidants showed substantial antioxidative and anti-inflammatory activities in vivo. In this study, we examined the preventive effect of antioxidants supplement and/or restricted diet on the development of obesity induced by feeding a high-fat (HF) diet.

    Materials and Methods

    The present study was conducted at Hamadan University of Medical Sciences in 2009. Forty-eight male Wistar rats were randomly assigned to HF purified diet (61% kcal from fat) ad libitum, HF restricted (30%), HF supplemented with astaxanthin, vitamin E and C (HFS), HFS restricted (30%) for 12 weeks. Daily food intake and weekly body weight gain were measured. The collected data were analyzed by the SPSS software using Colmogroph- Smirnov, One-Way ANOVA, and Two-Way ANOVA.

    Results

    Dietary antioxidants suppressed body weight gain in the HF-diet ad libitum (-9.8%), and in HF restricted diet (-18.14%). Energy intake was not significant in HF with HFS (58.8 and 58.6 kcal/rat/d, respectively) and in HF restricted with HFS restricted (41.7 and 41.6 kcal/rat/d, respectively).

    Conclusion

    results of this study suggest that antioxidants supplement might be of value in reducing the likelihood of obesity in rats fed with high-fat diets, especially when accompanying with restricted diets.

  • Yousofvand N., Khani S., Nasri S Page 212
    Introduction &
    Objective
    There are too many disagreements about the effects of gender and sex hormones on the behavioral responses to noxious stimuli and morphine analgesia. The purpose of this study was to determine the different effects of testosterone and gonadectomy conditions on pain and morphine-induced analgesia, using the formalin test.
    Materials and Methods
    The present study was conducted at Razi University, in Kermanshah. Sixty three male NMRI mice were divided into nine groups (n=7). The effects of gonadectomy and testosterone on responses to noxious stimuli were evaluated in five groups (G1 to G5). The effects of these factors on morphine-induced analgesia were investigated in other groups (G6 to G9). According to grouping, each group received normal saline, testosterone, testosterone solvent or morphine and some groups were also gonadectomized and separately received these agents. Finally, the formalin test was taken from all groups. Data were statistically analyzed by one-way ANOVA.
    Results
    The results showed that the response to the painful stimuli had no significant difference in 5 minutes (acute pain) in all groups. Testosterone increased the response to the noxious stimuli in sub acute pain (10-30 minutes) and chronic phase (15-60 minutes) stages. This increase was significant in the group receiving testosterone compared with the gonadectomized group in both stages. In the presence of morphine, there were no significant differences in response to painful stimulus in 5 minutes (acute pain) in all groups. But testosterone in the presence of morphine caused an increased in pain score in sub acute pain (10-30 minutes) and chronic phase (15-60 minutes) stages.
    Conclusion
    Testosterone increased the response to the painful stimuli in sub acute and chronic pain stages. Testosterone also reduced morphine-induced analgesia in peripheral and chronic pain stages in mice.
  • Afshoon E., Ostad Rahimi Ar, Sadeghi H., Afshoon T., Mahdavi R Page 224
    Introduction &
    Objective
    Dorema aucheri is from the piaceae family that exists in margins of Zagros mountains in Iran. In this study, the effect of 200 and 400 mg doses of Dorema aucheri extract on DMBA induced breast tumors in rats was investigated.
    Materials and Methods
    This experimental study, was conducted in Herbal Medicine Research Center of Yasuj University of Medical Sciences. Forty rats were allocated in experimental and control groups. In experimental groups, after receiving DMBA, Dorema aucheri alcoholic extract in doses of 200 and 400 mg/kg of body weight were used orally for 12 weeks. One group of control animals received DMBA only and the other group received 200 mg of Dorema aucheri extract. At the end of 12 weeks, the tumor mass was isolated and evaluated by hematoxylin eosin histology staining. The average tumor size, number of tumors, and histology of tumors in groups were compared. The gathered data were analyzed using SPSS version 18, using ANOVA and Paired T test.
    Results
    Mean of tumor number were significantly different in experimental and control groups. No tumor was seen in control group which received 200 mg of the extract while breast tumor was seen in other groups. Mean of tumor number in animals which received 400 mg of extract was significantly higher that the other groups (p<0.05).
    Conclusion
    It seems that the dose of 400 mg extract of Dorema aucheri increases the tumor size, causes weight loss, decreases longevity and durability of rats while dose of 200 mg of extract reduces the tumor growth and tumor necrosis in Sprague Dawley female rat’s with breast tumor induced by DMBA
  • Mohammadi Damieh A., Khajelandi A., Rostami A., Asadi E Page 233
    Introduction &
    Objective
    Visfatin is a newly discovered adipokine which increases with obesity. It is not clear whether resistance versus endurance training which induces changes in adipose tissue and blood lipids might decrease the plasma level of visfatin. Thus, the purpose of this study was to examine the effect of eight weeks of resistance versus endurance training on plasma level of visfatin in middle-aged men.
    Materials and Methods
    This clinical-trial study was conducted in 2010, in Ghachsaran, Iran. Twenty eight healthy middle-aged men (aged 38.3 ± 4.7 years; height 173.5 ± 5.9 cm; BMI 25.9 ± 2.9 kg/m2) were the subjects of this study. The subjects were randomly assigned into resistance training group (n=9), endurance training group (n=9) or control group (n=10). Resistance training performed 3 d/wk at an intensity corresponding to 65–80% of one-repetition maximum, 8-12 repetitions and 2-4 sets for 8 weeks. Endurance training group underwent an 8-week intervention with a frequency of 3 d/wk at an intensity corresponding to 65 – 80% maximum heart rate for 20 – 34 minutes. Collected data were analyzed by SPSS version 15.5 software using t-test.
    Results
    The results showed that the body fat percent, WHR and plasma visfatin were decreased after resistance and endurance training (P<0.05). Maximum oxygen consumption, on the other hand, increases significantly in the two training groups compared with the control group (P<0.05). Plasma visfatin levels at baseline were positively correlated with body fat percent and triglyceride concentration (P<0.05).
    Conclusion
    It seems that eight weeks of resistance and endurance training induces change in adipose tissue, and also decreases the plasma visfatin level in middle-aged men.
  • Mirzaei A., Akbartabar M., Sadeghi H., Sharifi B. Page 243
    Introduction &
    Objective
    Consumption of plant derived antioxidant contributes to reducing risks of certain chronic and degenerative diseases. The aim of the present study was to study the antioxidant activities and total phenolic of Artemisia Martima, Achillea Millefolium and Matricaria Recutica
    Materials and Methods
    The present study was conducted at Yasuj University of Medical Sciences in 2009. The Stem and flower sample of plants were air-dried, and then grinded and were finally extracted by ethanol: water (70: 30) for 48 h in room temperature. Extracts were filtered and dried under vacuum system. The antioxidant activity of three ethanol extract of the medicinal plants, Artemisia martima, Achillea millefolium and Matricaria recutica, were analyzed by five different methods; (1,1-diphenyl-2-picrylhydrazyl (DPPH) radical, 2, 20azinobis- (3-ethylbenzthiazoline -6-sulphonic acid (ABTS) radical cation,Ferric-reducing antioxidant power assay (FRAP), phosphomolybdenum (PMB) and reducing power (RP). In addition, for determination of antioxidant components, the total phenolic content was also analyzed. The collected data was analyzed by SPSS software.
    Results
    For all antioxidant activity assays, Artemisia martima had the highest antioxidant activity value and also total phenol content. Antioxidant capacity analyses revealed that the FRAP and DPPH had comparable results. Antioxidant activity at 1 mg/mL, in ABTS were in the order Artemisia martima> Achillea millefolium> Matricaria recutica. Similar trend was observed for PMB content. RP, FRAP and DPPH were in the order Artemisia martima> Matricaria recutica > Achillea millefolium.
    Conclusion
    The extracts showed a variety of antioxidant activities in all antioxidant assay system. This study demonstrated that Artemisia martima crude extract exhibit significant antioxidant activity.
  • Molaie S., Mohebali M. Gangi A. Pourfarzi F. Emdadi D. Modarres - Sadrani N., Nasiri M. Soleimanzadeh Gh. Farajzadeh M. Zarei Z Page 262

    Introduction &

    Objective

    Visceral Leishmaniasis (kala-azar) is the most important endemic disease in Northwestern Iran, particularly in Ardabil province. This study aimed to review the seroepidemiological studies which have been performed in Ardabil province during 1986-2009.

    Materials and Methods

    In this descriptive analytical study, studies which have been carried out from 1986 through 2009 in Northwestern Iran about clinical, diagnostic and epidemiological features of Kala azar, using DAT, were reviewed. Collected data were analyzed using the SPSS software.

    Results

    in total, 2703 of human visceral leishmaniasis were detected by direct agglutination test (DAT) in Ardabil province, 1787 (66.1%) of them were from Meshkin-shahr district, 837 (31%) cases were from Moghan district, and 79 (2.9%) cases were from Ardabil district. Ninety eight percent of the cases were under 10 years old while only 0.5% of the VL cases were ≥20 years old and 17% of them were under 1 year of age.

    Conclusion

    Currently Kala-Azar is the most important endemic disease in Northwestern Iran, particularly in Ardabil province. Anti-Leishmania antibodies at the titers of ≥1:3200 using DAT along with clinical signs including fever, anemia and hepatosplenomegaly are considered as active visceral leishmaniasis. DAT antibody titer of 1/800 and lower and absent of clinical signs is considered as negative VL.

  • Roozitalab M. Moohamadi B. Najafi Sh. Mehrabi S Page 273
    Introduction &
    Objective
    Cardiovascular disease and hemodialysis incompetence are the main factors determining the disability and mortality in dialysis patients. Increasing in adequacy of hemodialysis is quite effective in patient's prognosis. There are several methods for evaluating the adequacy and need of hemodialysis. One of these methods is the assessment of KT/V in patients. This study aimed to determine the adequacy of hemodialysis patients in hemodialysis units in Kohgilouyeh and Boyerahmad hospitals.
    Materials and Methods
    This was a cross-sectional descriptive study which was conducted at Yasuj University of Medical Sciences in 2009. The study population included all patients under hemodialysis. In this study, 41 patients were eligible for study in hemodialysis units. From all patients, before and after hemodialysis, blood samples were taken and blood urea nitrogen and creatinine were measured. KT/V and URR were used for the evaluation of dialysis adequacy. Collected data were analyzed by descriptive statistics (mean, standard deviation) and inferential (one way ANOVA test and t-test) using the SPSS software.
    Results
    Results of this study showed that the mean BUN of patients before dialysis was 69.9 ± 23/6 and after that was 32/63 ± 11/96. Minimum KT/V, 0.45 and a maximum of 1.77 with average was 0.94 ± 0.4. Considering the standard KT/V, 17 patients (41.5 percent) with optimal dialysis adequacy, 3 patients (7.3 percent) near-optimal rate and 21 people (51.2 percent) were less than optimal. The minimum URR was 28% and the maximum was 75% with an average of 50% ±0.69 respectively. Considering the URR criteria, 11 patients (26.8 percent) with optimal dialysis adequacy, 10 patients (24.4 percent) near to the optimum level and 20 patients (48.8 percent) were less than optimal.
    Conclusion
    in view of the standard KT/V and URR, much of the patients had inadequate hemodialysis at these hemodialysis centers. Because of the direct connection between the clinical status and adequacy of hemodialysis and mortality, evaluation of the related causes is necessary.
  • Makhloogh A., Aezinia N. Haghshenas Mr. Tirgar Fakheri H. Maleki I.Taghvaei T. Mahdavi Mr. Page 283
    Introduction &
    Objective
    Hepatitis C viruses (HCVs), which is an enveloped RNA cense positive, are classified into six major genotypes and multiple subtypes. Infection with this virus has been found to be a major cause of liver disease. Also, HCV infection is quite high among chronic hemodialysis patients. The purpose of the present study was to compare the genotypes of HCV and associated risk factors in hemodialysis patients with positive HCV non uremic patients.
    Materials and Methods
    Sera sample were taken from population consisted of 113 non uremic patients and uremic ones with HCV who referred to Imam Khomeini nephrology clinic and Sari and Ghaemshahr Dialysis Centers: Case group was consisted of 55 patients with positive HCV hemodialysis disease. The control group consisted of 58 patients suffering from non-uremic positive HCV. Samples were tested with improved Real-Time PCR technique using the appropriate kit.
    Results
    In this study, the mean age of case group was 44.88±14.6 and for the control group was 46.73±11.9. Considering the sex of participants, 23 (41.8%) were female patients and 32 (58.2%) were in the case group while 13 female (22.4%) and 45 male (77.6%) were in the control group. The most common genotype of HCV in case group was 1a-b (72.7%) and in control group was 3a (50%). Significant differences (p<0.05) were seen in HCV genotypes between two case and control groups. BUN and Cratinin in hemodialysis patients showed observable differences in comparison to control group (p<0.05), while PTT, AST, ACT in control group were higher in compare with hemodialysis patients (P < 0.05).
    Conclusion
    This study showed that the hepatitis C virus genotype and its associated risk factors in hemodialysis patients and non uremic patients is different.