Journal of Holistic Nursing and Midwifery
Volume:19 Issue: 2, 2010

مراقبتهای دوران بارداری ابزاری مهم برای تعیین و کاهش خطراتی نظیر تولد نوزادان کم وزن و مرده و یا مرگ کودک در طول سال اول زندگی است. هدف اصلی از ارائه این مراقبت ها، تولد نوزادی سالم بدون به خطر انداختن سلامت مادر میباشد. در این بین برخی عوامل مانع از دریافت صحیح و به موقع مراقبت های دوران بارداری شده و موجب بروز عوارض مربوط به مادر و نوزاد می گردند. شناخت این عوامل جهت شناسایی گروه های در معرض خطر و نیز مناطق نیازمند مداخله، ضروری است.
هدف این پژوهش تعیین چگونگی دریافت مراقبت های دوران بارداری مادران از مراکز بهداشتی درمانی شهر رشت و عوامل موثر بر آن از دیدگاه آنان در سال 1387 می باشد.
پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی است که در آن 354 مادر مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر رشت به صورت چند مرحله ای نمونه گیری شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای 3 بخشی بود. جهت تعیین کفایت یا چگونگی دریافت مراقبت دوران بارداری از ابزار Kotel Chuck استفاده گردید. داده ها با استفاده از SPSS نسخه 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها نشان داد 4/53 درصد زنان، مراقبتهای دوران بارداری را به صورت ناکافی دریافت کرده بودند. بین کفایت دریافت مراقبت و وضعیت اشتغال(026/0 p=)، میزان تحصیلات همسران(042/0 p=) و میزان درآمد(005/0 p=) رابطه معنی دار آماری مشاهده شد. بیشترین عامل موثر بر دریافت مراقبت ها از دیدگاه مادران، اطلاع از نحوه و تعداد درست مراجعات (3/85%)بیان گردید.
با وجود ارائه مراقبتهای بارداری در مراکز بهداشت، حدود نیمی از زنان به طور کامل از این مراقبتها استفاده نمی کنند. از جمله موانع دریافت، عدم اطلاع از نحوه و تعداد درست مراجعات، رعایت حریم خصوصی زنان هنگام ارائه مراقبت و نحوه برخورد فرد مراقبت دهنده در مراکز بهداشت بود. بعضی از خصوصیات فردی و خانوادگی زنان نیز از موانع دریافت مراقبتها بود که به نظر می رسد توجه ارائه دهندگان به این ویژگی ها در جهت بهبود میزان دریافت مراقبت زنان باردار مهم باشد.

رفتارهای بهداشتی یکی از معیارهای عمده تعیین کننده سلامت می باشند و با هدف حفظ، حمایت و ارتقاء سلامت انجام می شوند.
این مطالعه با هدف تعیین وضعیت رفتارهای بهداشتی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد.
در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه پژوهش را کلیه اعضای هیئت علمی شاغل در دانشگاه علوم پزشکی گیلان تشکیل داده که به روش سرشماری انتخاب گردیدند و 203 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای دو بخشی بود که به روش خود ایفا تکمیل شد.
یافته های پژوهش نشانگر آن است که اعضای هیئت علمی در مجموع 9/65 درصد نمره رفتارهای بهداشتی را کسب نمودند. در این بررسی تفاوت معنی دار آماری از نظر میانگین نمره رفتارهای بهداشتی اعضای هیئت علمی با توجه به جنس(001/0= P)، مدرک تحصیلی (004/0 = P)، رتبه علمی(034/0 = P) و سابقه بیماری مزمن(036/0 = P) وجود داشت.
بطور کلی، رفتارهای بهداشتی اعضای هیئت علمی در حد متوسط اما رفتارهای مربوط به فعالیت های جسمانی آنان ضعیف بود. با توجه به نقش الگو بودن این افراد، برنامه های آموزش بهداشت بایستی به منظور ارتقای رفتارهای بهداشتی انجام گیرد.

رضایت از درمان بطور روز افزونی بعنوان شاخصی برای سنجش کیفیت مراقبت بهداشتی در نظر گرفته می شود، از طرفی معیاری برای ارزشیابی عملکرد کارکنان بهداشتی نیز می باشد. متون منتشره در این مورد محدودند و رضایت بیماران از درمان مشخص نیست.
هدف از این پژوهش بررسی رضایت بیماران اسکیزوفرنیک از درمان با داروهای ضد جنون در مرکز روانپزشکی شفا در سال 1386 می باشد.
برای انجام این پژوهش توصیفی مقطعی، 100 مددجوی اسکیزوفرنیک بستری در بخشهای مختلف مرکز آموزشی درمانی شفا انتخاب گردیدند. ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه ای مشتمل بر دو بخش بودکه بخش اول مربوط به مشخصات فردی با 4 سئوال و بخش دوم پرسشنامه رضایت سنجی با 32 سئوال بود.
نتایج پژوهش نشان داد که 60 درصد نمونه ها از درمان خود راضی بودند و رضایت آنان از درمان با جنس(003/0

نتیجه گیری

ارتباط متقابل تیم درمانی و بیمار و همچنین ارتقاء مشارکت بیمار در تعیین برنامه درمانی می تواند بر رضایتمندی بیماران تاثیر گذار باشد.

کلیدواژگان: داروی ضدجنون، رضایت، پرستاری، اسکیزوفرن

با توجه به تاثیر عزت نفس بر ارتقاء سلامت سالمندان، توجه به عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر عزت نفس از اهمیت بسیاری برخوردار است.
این مطالعه با هدف تعیین عوامل اجتماعی، اقتصادی مرتبط با عزت نفس سالمندان ساکن در خانه سالمندان شهر رشت در سال 1387 به مرحله اجرا در آمد.
این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که بر روی 32 نفر از سالمندان ساکن در خانه سالمندان شهر رشت انجام شد. جهت سالمندان شرکت کننده واجد شرایط، پرسشنامه خصوصیات دموگرافیک و مقیاس اندازه گیری عزت نفس رزنبرگ تکمیل گردید. همبستگی بین متغیرها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 15 تعیین گردید.
میانگین سنی افراد شرکت کننده در پژوهش 3/8 ± 5/73 سال بود.4/59 درصد افراد شرکت کننده سالمندانی بودند که همسرانشان را از دست داده بودند، 8/43 درصد فاقد فرزند، 5/87 درصد بیسواد و 5/12 درصد از تحصیلات ابتدایی برخوردار بودند. میانگین مدت اقامت آنها 1357 روز و 2/37 درصد افراد کمتر از یک سال در خانه سالمندان اقامت داشتند. درآمد 4/59 درصد افراد، از طریق فرزندان و اقوامشان تامین می گردید. 4/84 درصد از شرکت کنندگان از ملاقاتهای فامیلی برخوردار بودند. 4/34 درصد افراد سابقه بیماری داشتند. همچنین همبستگی معنی داری بین تعداد فرزندان، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات، شغل و تعداد مشاغل قبلی با جنسیت افراد، شغل با تحصیلات و مشاغل قبلی، وضعیت بازدید با میزان تحصیلات و آخرین زمان بازدید وجود داشت. بین سن و میزان عزت نفس هبستگی منفی و وضعیت اقتصادی سالمندان و میزان عزت نفس نیز همبستگی مثبت معنی دار آماری وجود داشت.
وضعیت اقتصادی و اجتماعی سالمندان مقیم در آسایشگاه سالمندان تاثیر معنی داری بر عزت نفس آنها دارد.

خطاهای کاری از موارد غیر قابل اجتناب در کلیه حرف از جمله حرفه های بهداشتی و درمانی می باشد و کنترل خطاهای کاری در پرستاری از اهمیت به سزایی برخوردار است.
هدف این مطالعه تعیین موانع گزارش خطاهای کاری کارکنان پرستاری از دیدگاه آنها می باشد.
این پژوهش از نوع توصیفی، مقطعی می باشد. 92 نفر از کارکنان پرستاری شاغل در بیمارستان فاطمه الزهرا (س) نجف آباد اصفهان به روش سرشماری در سال 1387 در این تحقیق شرکت نمودند. داده ها از طریق پرسشنامه ای پژوهشگر ساخته و روا و پایا شده، به صورت خود ایفا جمع آوری شد و با استفاده از آمار توصیفی و به کمک نرم افزار آماریSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
6/95 درصد از پرسنل پرستاری اظهار داشتند که گزارش خطاهای کاری ضرورت دارد. در این میان موانع گزارش خطاهای کاری از دیدگاه آنان در حیطه مربوط به کارکنان پرستاری دارای میانگین نمره 31/0±13/4 و در حیطه مدیریت پرستاری با میانگین نمره 66/0±65/3 اعلام شد. همچنین بیشترین میانگین نمره در حیطه مربوط به کارکنان، وجود مسایل قانونی در زمینه خطا(64/4) و در حیطه مدیریت، نامتناسب بودن واکنش مدیران پرستاری با شدت اشتباه (27/4) بوده است.
با توجه به اینکه از بین بردن خطاهای کاری صد درصد امکان پذیر نمی باشد، تلاش برای کنترل آنها با تکیه بر رویکرد سیستمی برای بررسی و رفع موانع موجود پیشنهاد می گردد.

بیماری، بستری شدن و درد اغلب اولین بحرانهایی هستند که کودکان باآن مواجه می شوند و انجام رویه های دردناک از جمله جاگذاری کاتتر وریدی نیز امری اجتناب ناپذیر و یکی از مهمترین علل درد این کودکان میباشد لذا درمان مناسب درد یکی از اهداف مهم مراقبتی می باشد. از اقدامات مستقل پرستاری جهت تسکین درد که کم هزینه و کاربردی بوده و برای کودکان خردسال نیز جذاب است، استفاده از شیوه های غیر دارویی از جمله انحراف فکر می باشد.
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر انحراف فکر برمیانگین ضربان قلب ناشی از جاگذاری کاتتر وریدی در کودکان6-3 ساله بستری انجام شده است.
در یک مطالعه کار آزمایی بالینی،72 کودک 6-3 ساله بستری در بخش اورژانس که تحت رویه جاگذاری کاتتر وریدی قرار میگرفتند، جهت تعیین تاثیر انحراف فکر، به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. حین کاتتر گذاری، انحراف فکر با استفاده از دستگاه حباب ساز در کودکان گروه آزمون صورت گرفت. ضربان قلب با دستگاه پالس اکسیمتردر دو مرحله قبل و بعد از مداخله به مدت 3 دقیقه اندازه گیری و مقایسه شد.
نتایج نشان داد که اختلاف آماری معنی داری در میانگین ضربان قلب کودکان دو گروه قبل و بعد از مداخله وجود داردP<0/01)) که نشان دهنده تاثیر انحراف فکر بر میانگین ضربان قلب ناشی از جاگذاری کاتتر وریدی می باشد.
انحراف فکراز طریق حباب سازی باعث کاهش میانگین ضربان قلب ناشی از جاگذاری کاتتر وریدی در کودکان6-3 ساله شده و می تواند به عنوان شیوه موثری درکنترل درد ناشی از جاگذاری کاتتر وریدی در کودکان خردسال استفاده شود.

خواب و استراحت از جمله نیازهای اولیه و اساسی انسان بوده و برای بقاء و سلامتی وی ضروری است. کیفیت خوب خواب در حفظ سلامتی و همچنین بهبودی از بیماری اهمیت زیادی دارد. عادات خواب که در دوران کودکی شکل می گیرد، کیفیت و کمیت خواب را در تمام طول زندگی تحت تاثیر قرار می دهد.
تحقیق فوق با هدف تعیین عادات خواب دانش آموزان مدارس ابتدایی صورت گرفته است.
این تحقیق یک مطالعه توصیفی– مقطعی است و جامعه پژوهش را کلیه کودکان سن دبستان(11-7 سال) شاغل به تحصیل در ناحیه 1و2 شهر رشت تشکیل می دهد. 768 دانش آموز پسر و دختر، مقطع ابتدایی با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ایاز بین دو ناحیه انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ای مشتمل بر سئوالات مربوط به اطلاعات فردی- خانوادگی و عادات خواب بود که توسط مادران کودکان مورد مطالعه تکمیل می شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید.
یافته های پژوهش نشان داد که بیداری در طی شب(با امتیاز43/0±79/1) شایعترین عادت خواب کودکان مورد مطالعه بود. بین برخی ازعادات خواب کودکان مورد مطالعه با سن، پایه تحصیلی، خوابیدن مشترک با خواهر و برادر در یک اتاق، شرکت در کلاسهای ورزشی، تعداد فرزندان خانواده، تعداد اعضای خانواده، سطح تحصیلات والدین، شغل پدر و مادر و درآمد ماهیانه ارتباط معنی دار آماری وجود داشت(01/0 > p).
با توجه به نمره میانگین و انحراف معیار کل عادات خواب کسب شده در این تحقیق(17/0±55/1)که بالاتراز میانگین نمره ابزار بکار گرفته در تحقیق(5/1) می باشد می توان قضاوت کرد که دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر رشت دارای عادات خواب نامناسب بوده اند.

اندومتریوزیک بیماری مرتبط با درد و نازایی است و علایم آن، درد مزمن لگن، دیسمنوره، دیسپارونیا، درد هنگام اجابت مزاج و ناباروری است. تاثیرعلایم آندومتریوز بر کیفیت زندگی چند بعدی است و بیشتر آنها تاثیر منفی بر روی پارامترهای روانی، اجتماعی میباشد. تمام زنان مبتلا درد را بیان می کنند. از آن جایی که درد بر روی کیفیت زندگی اثرات منفی به جا می گذارد، شناخت تاثیر این بیماری بر کیفیت زندگی افراد مبتلا ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه، مروری بر مقالات مربوط به تاثیر اندومتریوز بر کیفیت زندگی می باشد.
مطالعه حاضر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی و پژوهش های انجام گرفته محققان در سایت های معتبر علمی جهان از سال 2002 تا 2008 تدوین شده است.
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که علایم اندومتریوز به ویژه درد بر روی ابعاد زندگی همچون فعالیت فیزیکی، توانایی ایفای نقش و انجام کار، فعالیت اجتماعی، نزدیکی جنسی، سلامت روحی و روانی و انرژی تاثیر می گذارد. ناباروری ناشی از اندومتریوز نیز بر روی حالات روحی روانی و شخصیت افراد تاثیرگذار است. اندومتریوز اثرات منفی بر روی نگرش فرد از خود و از دست دادن احساس قدرت فیزیکی و باروری دارد. مشکلات روحی و روانی در ارتباط با اندومتریوز مانند احساس گناه و پریشانی در محل کار که منشاء گرفته از درد و ناباروری است، بر روی کیفیت زندگی مؤثر است. عوامل دیگر تاثیرگذار بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به اندومتریوزعبارت از ظاهر فیزیکی فرد، احساس انزوای اجتماعی، فقدان خواب مناسب، اجتناب از نزدیکی جنسی و... می باشد.
یافته های حاصل از این تحقیق مروری نشان می دهد اندومتریوز علامت دار به طور معنی دار کیفیت زندگی زنان مبتلا را تحت تآثیر قرار می دهد. براساس شواهد اکثر بیماران مبتلا به اندومتریوز در پی درمان بیماری و مشکلات مرتبط با بیماری های زنان مانند مشکلات روابط جنسی می باشند و کمتر به ابعاد دیگر مانند مشاوره روانی که نقش مهمی در کیفیت زندگی دارند، می پردازند. بعلاوه، آگاهی و علم بیشتر پزشکان و دیگر کارکنان بهداشتی درمانی در اداره بیماران و در نتیجه ارتقای کیفیت زندگی این زنان سودمند است.