فهرست مطالب

نشریه جراحی ایران
سال هجدهم شماره 2 (تابستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/06/01
  • تعداد عناوین: 14
|
  • سیدعلی جلالی صفحه 1
    در این مقاله پس از یادآوری کلیاتی در مورد سرطان کلورکتال درمان های جراحی و شیمی درمانی و نیز شیمی درمانی از نوع یاوری کننده (ادجوانت) و رادیوتراپی بحث می شود. همراه شدن علل مستعد کننده و علل ایجاد کننده و پیدایش سلول های اولیه سرطان کلورکتال تا حدود زیادی معلوم شده است. ولی در واقع آنچه نقطه آغاز را ایجاد می کند به درستی شناخته نشده است. در مورد تکنیک هائی که دوباره بشدت رونق یافته اند که برداشتن کامل مزورکتوم و یا مزوکلون است نیز بحث شده و همچنین در مورد بیمارانی که دچار ضایعات متاستاتیک شده اند و چگونگی برخورد با آن پیشنهادهائی ارائه می شود. اهمیت و میزان حاشیه سالم در اعمال جراحی و نیز تعداد غدد لنفاوی برداشته شده و حتی غدد لنفاوی کوچکتر از یک سانتیمتر و همکاری پاتولوژیست با جراح و بالاخره از تاثیر و تعیین دقیق مرحله و میزان پیشرفت بیماری و استفاده از نقشه لنفاوی برای هر چه بیشتر برداشتن آن غدد گفتگو شده است.
    کلیدواژگان: سرطان کلورکتال، رادیوتراپی، کموتراپی
  • عباس امیرجمشیدی، صادق صادقی، هادی روزبه صفحه 9
    زمینه و هدف
    هدف از این مطالعه، بررسی عوامل مؤثر بر نتیجه درمان جراحی در بیماران مبتلا به دیسکوپاتی و یا تنگی کانال نخاع در بیماران دیابتی و غیر دیابتی مراجعه کننده به بیمارستان سینا از ابتدای تیر ماه 85 تا انتهای آذر ماه 88 می باشد.
    مواد و روش ها
    تمامی بیمارانی که از ابتدای تیر ماه 85 تا انتهای آذر ماه 88 جهت عمل دیسکتومی کمری و دکمپرسیون تنگی کانال نخاع، به بیمارستان سینا مراجعه کرده بودند، وارد این مطالعه شدند. بیماران به دو گروه دیابتی و غیر دیابتی تقسیم شدند. مشخصات و متغیرهای مختلف هر بیمار در پرسشنامه از پیش تایید شده درج گردید. جراحی بر اساس یافته های بالینی، رادیولوژیک و ترجیح جراح مسئول انجام گردید. هر بیمار در فواصل 1 و 6 و 12 ماه و سپس سالانه پیگیری می گردید. متغیرهای مختلف و لازم برای بررسی نتیجه درمان مطابق استانداردهای Owestry Low Back Pain Disability Questionnaire and Basic Activity Daily Living (BADL) بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS13 انجام شد.
    یافته ها
    تعداد 152 مرد (شامل 27 دیابتی و 125 غیردیابتی) و 137 زن (شامل 36 دیابتی و 101 غیردیابتی) بین سن های 15 تا 80 سال در این مطالعه قرار گرفتند که میانگین سن آن ها 12 ±52 سال بود. به طور کلی بیماران دیابتی مدت طولانی تری با علائم و نشانه های بیماری درگیر بودند، متوسط درجه Owestry در گروه دیابتی 2/63 و در غیر دیابتی ها 20 بود. مسافت پیموده شده و بی اختیاری در بیماران و فعالیت های اولیه ی زندگی روزمره بیماران در دو گروه بررسی شد که تفاوت معناداری از نظر آماری نشان نداد. هر چند که بعد از جراحی تمامی این شاخص ها در هر دو گروه رو به بهبود گذاشتند، ولی در دو نفر از بیماران دیابتی و 18 نفر از بیماران غیردیابتی تخفیف درد پس از عمل به وجود نیامد که البته از نظر آماری معنادار نبود (111/0 P=). در گروه بیماران دیابتی یک نفر فوت شد و یک نفر مورد عمل مجدد قرار گرفت. در گروه بیماران غیردیابتی نیز 2 نفر فوت شدند و 3 نفر مورد عمل مجدد قرار گرفتند.
    نتیجه گیری
    گرچه با توجه به شیوع همزمان فتق دیسک کمری و تنگی کانال نخاع امکان ارتباط علائم به دیسک یا تنگی نخاع به صورت خالص وجود نداشت، اما در مجموع اینطور به نظر می رسد که الف) بیماری تنگی کانال نخاعی در بیماران دیابتی در مرحله پیشرفته تری ظاهر می شود و ب) نتایج طولانی مدت جراحی این بیماران نسبت به بیماران غیر دیابتی ضعیف تر می باشد و ج) اختلاف بین دو گروه از نظر آماری در سری ما معنی دار نبوده است.
    کلیدواژگان: تنگی کانال نخاع، دیسکوپاتی، دیابت ملتیوس
  • کمال سید فروتن صفحه 17
    زمینه و هدف
    علیرغم مطالعات متعدد در ترمیم عصب به روش انتها به کنار(End-to- side)، نتایج بسیار متناقض می باشد. علت توجه به این روش در چند نکته اساسی نهفته است: اولا«در مواردی که جراح به علت عدم دسترسی به اعصاب اصلی انتخاب دیگری ندارد، این روش بسیار راه گشا است. ثانیا»در این روش به عصب دهنده معمولا«آسیبی از نظر عملکردی وارد نمی شود و ثالثا» این روش در مقایسه با روش های کلاسیک بسیار ساده است و نیاز به وقت و تشریح بدنی کمی دارد. در بسیاری از مطالعات فقط به بررسی نتایج با روش های پاراکلینیک و یا یافته های کلینیکی توجه شده است. به نظر می رسد مطالعه ای که در آن بررسی نتایج پاراکلینیکی و کلینیکی با هم در نظر گرفته شود، مفید و ضروری است و این مطالعه در این راستا طراحی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 40 موش بطور تصادفی به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند: 1- گروه اول: عصب پرونئال در اندام تحتانی چپ در قسمت انتهایی ران قطع و به داخل عضله ادوکتور بخیه شد (کنترل). 2- گروه دوم: عصب پرونئال در اندام تحتانی چپ در قسمت انتهایی ران قطع و به روش انتها به انتها ترمیم شد (آناستوموز انتها به انتها). 3- گروه سوم: عصب پرونئال در اندام تحتانی چپ در قسمت انتهایی ران قطع و به روش انتها به کنار به عصب تیبیال پیوند شد ولی اپی نوریوم روی تیبیال باز شد (آناستوموز انتها به کنار با دریچه). 4- گروه چهارم: عصب پرونئال در اندام تحتانی چپ در قسمت انتهایی ران قطع و به روش انتها به کنار به عصب تیبیال پیوند شد، ولی اپی نوریوم روی تیبیال باز نشد (آناستوموز انتها به کنار بدون ایجاد دریچه). در هر گروه 10موش در نظر گرفته شد. 1 و 8 و 16 هفته پس از عمل جراحی فوت پرینت از تمام موش ها گرفته شد و معیارهای عملکردیPFI و غیرعملکردی بررسی شد و نتایج با هم مقایسه شد. داده های حاصل از بررسی شمارش اکسونی با استفاده از آزمون آماری One Way ANOVA و Paired Sample T-test مورد بررسی قرار گرفتند و از آزمون پست هاک Tukye جهت تایید نتایج استفاده شد و داده های حاصل از بررسی SFI با استفاده از آزمون داده های تکراری مورد بررسی قرار گرفتند و از آزمون دانت نیز جهت تایید داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    در همه گروه های تجربی (گروه های 2،3،4) بهبود عملکرد حرکتی (PFI) در هفته 8 و 16 پس از جراحی از نظر آماری معنادار نبود (05/0 P) ولی در مطالعات بافت شناسی شمارش اکسونی در گروه انتها به کنار با ایجاد دریچه بهتر از سایر گروه ها بود (05/0 >P).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه مؤلفان معتقدند روش ترمیم انتها به کنار باعث ترمیم عصب و رشد آکسو ن ها همچنین بهبود عملکرد قابل مقایسه با روش کلاسیک انتها به انتها در موش می شود. ولی با توجه به اینکه اندازه و قطر اعصاب و همچنین عضلاتی که بایستی عصب گیری شوند. در انسان ها خیلی بزرگتر از موش هستند و ممکن است نتایج ترمیم عصب خصوصا نتایج عملکردی متفاوت باشند. پیشنهاد می شود برای تعمیم یافته های فوق مطالعه ای تجربی در یک مدل حیوانی بزرگتر مثل میمون، مطالعه مشابه تکرار شود.
    کلیدواژگان: آناستوموز انتها به انتهای عصب، آناستوموز انتها به کنارعصب، بهبود عملکرد حرکتی، بررسی بافت شناسی
  • ژامک خورگامی، فرهاد ملاحسینی، احمدرضا سروش، شیرزاد نصیری، محمدحسین غفاری، حبیب الله محمودزاده صفحه 25
    زمینه و هدف
    کنترل درد پس از عمل جراحی یکی از مسائل مهم مراقبت پس از جراحی است. کاهش درد علاوه بر افزایش رضایتمندی بیمار، باعت بهبودی سریعتر بیمار و بهبود عملکرد سیستم قلبی، عروقی و تنفسی و سیستم گوارشی می شود. کنترل درد با تزریق مواد بی حس کننده در محل زخم یکی از روش های مورد بررسی است. در این مطالعه به بررسی استفاده از کاتتر جهت تزریق متناوب بوپیواکائین در زخم خط وسط شکم «بین دو فاشیای عضله رکتوس» و «روی فاشیا» پرداخته شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، بیماران بعد از کسب رضایت آگاهانه به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. در یک گروه دو کاتتر، هر یک بین دو فاشیای هر عضله رکتوس قرار گرفت و در دو گروه دیگر دو کاتتر پس از ترمیم فاشیا، روی آن قرار داده شد. برای بیماران هر 6 ساعت 5 سی سی بوپیواکائین 25/0% از هر کاتتر تزریق می شد. در گروه سوم به جای بوپیواکائین، نرمال سالین تزریق می شد. در مواقعی که بیماران درد شدید داشت 50 میلی گرم پتیدین وریدی تزریق می شد. میزان درد با کمک مقیاس آنالوگ بصری سنجیده شد و میزان درد، مخدر تزریق شده و سیر بعد از جراحی در سه گروه مقایسه شد. در تحلیل آماری، اطلاعاتی که به شکل تعداد بودند با تست chi-square و اطلاعات عددی پیوسته با تست Anova و آزمون تکمیلی Dunnett مورد تحلیل قرار گرفتند. درد در ساعات مختلف با روش تحلیل اندازه های تکراری در گروه ها مقایسه شد.
    یافته ها
    90 بیمار مورد مطالعه از نظر سن، جنس، طول زخم، نوع جراحی، سطح سواد و همکاری همسان بودند. روند میزان درد در سه گروه در ساعات مختلف بعد از جراحی تفاوت معنی داری داشت (0001/0P <)، به طوری که در دو گروه دارای کاتتر درد به خصوص در روز اول کمتر بود. میزان پتیدین تجویز شده در گروه شاهد 6/116 ± 357 میلیگرم و در گروه دارای کاتتر روی فاشیا 7/135 ± 2/293 و در گروه دارای کاتتر بین شیت رکتوس 3/97 ± 250 میلیگرم بود (01/0 = P). زمان بازگشت صداهای روده و دفع گاز یا مدفوع و زمان بستری بعد از جراحی در گروه شاهد از دو گروه دیگر به طور معنی داری بیشتر بود. عوارض زخم در گروه های دارای کاتتر وجود نداشت. تفاوت مشخصی بین دو گروه دارای کاتتر ملاحظه نشد.
    نتیجه گیری
    تجویز ماده بی حسی بوپیواکائین با کاتتر در زخم جراحی موجب کاهش درد و نیاز به مسکن تزریقی می شود. همچنین این روش می تواند مدت زمان ایلئوس و مدت زمان بستری بیماران را بکاهد و عوارض بیشتری نیز ندارد. گذاشتن کاتتر بین دو شیت رکتوس ارجحیت واضحی نداشت و نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
    کلیدواژگان: بوپیواکائین، کاتتر، درد، لاپاراتومی
  • بابک سیاوشی، داریوش گوران سوادکوهی، میر مصطفی سادات، محمد جواد زهتاب، محمد مهدی غیلیان صفحه 33
    زمینه و هدف
    نکروز آواسکولر سر فمور امروزه یکی از معضلات بیماران ارتوپدی است. در مراحل پیشرفته و تخریب مفصل، درمان مشخص تر است. ولی در مراحل اولیه بیماری سعی در حفظ سر فمور است، ولی روش ارجح آن مورد توافق همگان نیست. کاهش فشار درونی سر فمور با دریل کردن تا زیر غضروف سر فمور همراه با یکی از انواع گرافت های استخوانی یا مشابه آن با نتایج متفاوتی معرفی شده اند. در این مطالعه از دریل کردن و تزریق مایع مغز استخوان در محل دریل استفاده شده است.
    مواد و روش ها
    نهایتا 18 بیمار (23 هیپ) وارد مطالعه شدند. شرط ورود به مطالعه وجود مرحله 1 یا 2 نکروز آواسکولر سر فمور در حداقل یک هیپ، عدم وجود سابقه جراحی روی هیپ مبتلا و سن زیر 50 سال بود. برای بیماران دریل کردن گردن و سر فمور تا قسمت درگیر انجام شد و سپس مایع مغز استخوان حاصل از بال ایلیوم در محل تزریق شد. بیماران در فواصل 3 و 6 و 12 هفته و 6 و 12 ماه با رادیوگرافی ساده از نظر بروز تغییرات شکل سر فمور و ورود به مرحله بالاتر بررسی شدند. نتایچ بدست آمده با تست فیشر ارزیابی شدند.
    یافته ها
    بسیاری از بیماران که در ابتدای مطالعه در مرحله 2 بیماری بودند (18 هیپ) علیرغم درمان انجام شده در ماه ششم علائم تخریب سر فمور را نشان دادند (16 هیپ 88%) ولی بیماران که در ابتدا در مرحله 1 بودند (5 هیپ) تعداد بیشتری شان تا پایان یک سال دوام آوردند و به مرحله بالاتر وارد نشدند (1 هیپ 20% تخریب بیشتر نشان داد).
    نتیجه گیری
    بنظر می رسد با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون فیشر، روش مورد استفاده روشی مؤثر در جلوگیری از تخریب مفصل نمی باشد و نمی تواند مانع از پیشرفت بیماری و تخریب سر فمور و مفصل هیپ گردد، زیرا تعداد قابل توجهی از بیماران دچار تخریب پیشرونده سرفمور شدند.
    کلیدواژگان: نکروز آواسکولر، دریل کردن، مغز استخوان
  • آزاده جولایی، مژگان کلانتری صفحه 39
    زمینه و هدف
    انقلاب در استراتژی تشخیص و درمان سرطان پستان در طی 30 سال اخیر در عین افزایش دقت تشخیص سرطان و بهبود کیفیت درمان میزان تهاجم به بیمار را به طور قابل توجه کاهش داده است. کار گروهی چند تخصصی (Multidisciplinary Team Work) در Specialized Breast Unit رکن اساسی این نگرش جدید است و در این کار گروهی نقش رادیولوژیست پستان به ویژه رادیولوژیست مداخله گر و ارتباط تنگاتنگ او با جراح بسیار مهم است. در این نگرش جراح به معنای واقعی کلمه درمانگر است و انجام جراحی برای اثبات سرطان و مرحله بندی آن غیر ضروری و غیر قابل حمایت است. جراحی فقط برای درمان سرطان آن هم در یک مرحله و درمان ضایعات خوش خیم علامت دار اندیکاسیون دارد. در این مطالعه تجربه کار گروهی مبتنی بر این نگرش و نقش آن در افزایش دقت تشخیص و کاهش موارد جراحی غیرضروری در نمونه ایرانی معرفی می شود.
    مواد و روش ها
    در فاصله فروردین 1385 لغایت اسفند 1387 تعداد 505 بیمار با شک بالینی و/یا تقسیم بندی BIRADS III-V در تصویربرداری تحت نمونه برداری با سوزن ضخیم قرار گرفتند. در صورت تطابق پاتولوژی با شک بالینی جراحی حذف شده است، در غیر اینصورت و در صورت وجود هیپرپلازی متوسط و شدید با یا بدون آتیپی، ضایعات لوبولار یا پاپیلار، جراحی با هدایت سیم انجام شد.
    یافته ها
    در 30٪ کل موارد این روش وجود سرطان را اثبات نمود. (24٪ در ماموگرافی و 46٪ در سونوگرافی) هیپرپلازی متوسط و شدید با یا بدون آتیپی، ضایعات لوبولار، ضایعات پاپیلار در 5٪ و عدم تطابق پاتولوژی با شک بالینی در 2٪ یافت شد.
    نتیجه گیری
    کار گروهی چند تخصصی و به ویژه همکاری جراح و رادیولوژیست مداخله گر پستان می تواند با حذف جراحی بی مورد در 63٪ موارد، در عین افزایش دقت تشخیص میزان تهاجم به بیمار را به حداقل برساند. تشخیص قبل از عمل با حذف جراحی در حدود دو سوم موارد، حذف تشخیص بافتی حین عمل و درمان سرطان در یک مرحله هزینه کل تشخیص و درمان بیماری های پستان به طور کل و سرطان پستان به طور خاص را به طور قابل توجه کاهش می دهد و امکان مالی مناسبی را برای ارتقاء کیفیت تشخیص و درمان سرطان پستان به ویژه در کشورهای با محدودیت بودجه بهداشتی فراهم می کند.
    کلیدواژگان: نمونه برداری تروکات پستان، کار گروهی چند تخصصی، کشورهای در حال رشد
  • محمدرضا صبحیه، علیرضا صابری، نیکی تدین صفحه 50
    زمینه و هدف
    آنوریسم آئورت شکمی یک بیماری عروقی خطرناک می باشد که در صورت عدم درمان مناسب نتایج فاجعه باری به دنبال خواهد داشت. پیامد و بقای بیمار پس از جراحی ترمیم آنوریسم آئورت پاره شده به کنترل سریع و مطمئن بخش پروگزیمال آئورت بستگی دارد. این مطالعه طراحی شده است تا نتایج استفاده از کاتتر فولی شماره fr 24-20 را به عنوان کنترل کننده خونریزی در بخش پروگزیمال و بالاتر از شریان رنال، در بیماران دچار آنوریسم آئورت پاره شده مورد بررسی قرار دهد.
    مواد و روش ها
    مطالعه اخیر مطالعه ای توصیفی به صورت گزارش مجموعه موردی (Case-Series) در جهت ارائه نتایج روش کنترل اولیه پروگزیمال آئورت بصورت اندولومینال می باشد. در این روش با استفاده از قرار دادن سوند فولی شماره fr 24-20 (برحسب اندازه قطر ائورت) از طریق ساک آنوریسم در محل بالای شریان های رنال کنترل اولیه گرفته می شود. سپس تبدیل آن به روش کنترل مطمئن از ناحیه گردن آنوریسم با استفاده از کلامپ ساتنسکی انجام می شود. بروز عوارض حین و بعد از عمل و میزان مرگ و میر آن با روش های دیگر در مطالعات قبلی مقایسه شده است. برای گزارش متغیرهای کمی از میانگین، انحراف معیار و دامنه و برای متغیرهای کیفی از فراوانی و نسبت استفاده شده است.
    یافته ها
    این مطالعه بر روی 57 مورد آنوریسم آئورت شکمی پاره شده ای که طی سال های 1375 الی 1386 در بیمارستان شهدای تجریش تحت عمل جراحی قرار گرفتند، انجام گرفت. از 57 مورد بیمار مبتلا به RAAA که به اورژانس رسیدند، 22 مورد (5/38%) در اورژانس فوت کردند. میزان مرگ و میر در افرادی که تحت عمل جراحی قرار گرفتند، 26 مورد از 35 مورد بود که 7/68% آنها در 24 ساعت اول فوت کردند. نوع و میزان عوارض بعد از عمل عبارت بود از دیالیز 8 مورد (9/22%)، ایسکمی گوارشی 3 مورد (6/8%)، سکته قلبی 2 مورد (7/5%)، سکته مغزی 1 مورد (9/2%)، ترومبوز ورید عمقی 1 مورد (9/2%) بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از سوند فولی برای کنترل قسمت پروگزیمال آئورت با مورتالیتی و موربیدیتی کمتری همراه است و استفاده از این روش جدید می تواند بهبود نتایج را به دنبال داشته باشد.
    کلیدواژگان: آنوریسم، آئورت شکمی
  • سید فرامرز کریمیان، مهندس علیرضا میرباقری، فرزام فرهمند، کرم الله طولابی، عباس ربانی، سعید سرکار صفحه 57
    زمینه و هدف
    ربات ابزاری الکترومکانیکی است که به منظور انجام یک کار فیزیکی خاص با دقت و مهارت بالا ساخته می شود. ربات های پیشرفته امروزی قادرند طیف وسیعی از حرکات پیچیده و از پیش تعریف شده را بارها، با دقت زیاد و بدون خستگی به انجام رسانند. لذا در مواردی که از نیروی انسانی انتظار انجام چنین وظیفه ای می رود، ربات جایگزین مناسبی است. در این مقاله، ضمن توصیف ویژگی های فنی و عملکردی یک ربات جدید دستیار جراح، برای نگهداری دوربین در حین جراحی لاپاروسکوپی، گزارشی از نتایج تست بالینی مقدماتی آن ارایه می شود.
    مواد و روش ها
    پس از بررسی و ارزیابی طرح های پیشین، یک ربات سیار با فرمان پذیری صوتی و پدالی طراحی و ساخته شد که قادر است مطابق فرمان جراح، دوربین لاپاروسکوپ را در جهات مختلف (بالا، پایین، چپ، راست، داخل و خارج) حرکت داده و در موقعیت مناسب نگهداری نماید. نمونه اولیه دستگاه پس از انجام تست های کارایی و ایمنی، طی 29 عمل جراحی مختلف لاپاروسکوپیک شامل برداشتن کیسه صفرا، برداشتن آپاندیس، برداشتن طحال و ترمیم فتق در اتاق عمل بیمارستان امام خمینی (دانشگاه علوم پزشکی تهران) مورد آزمایش مقدماتی قرار گرفت. در طی آزمایش ها ربات جایگزین فرد نگاهدارنده دوربین شده و کارآیی آن در حین عمل مورد بررسی قرار گرفته است.
    یافته ها
    نتایج حاصل از اندازه گیری و ثبت زمان لازم برای راه اندازی ربات، سهولت کار کردن با ربات، کیفیت عملکرد ربات در پاسخ به دستورات جراح، میزان دقت در حرکات ربات، توانایی ربات در ارائه پوشش تصویری کامل، عدم لرزش یا تکان خوردن تصویر، خستگی ناپذیری ربات در اعمال جراحی طولانی، فقدان حرکات ناخواسته و فقدان خطا در حرکت ها حاکی از ایمنی و کارایی ربات و عملکرد رضایت بخش آن در جریان اعمال جراحی است. اگرچه راه اندازی ربات مستلزم صرف زمان و کار اولیه است، ولی نتایج حاکی از کاهش زمان کل عمل، در اکثریت موارد است.
    نتیجه گیری
    نرمی حرکات، پایداری و عدم لرزش تصویر از جمله برتری های ربات نگهدارنده لاپاروسکوپ نسبت به دست انسان است، به همین دلیل این ربات می تواند جایگزین مناسبی برای فرد نگهدارنده دوربین باشد. گام بعدی ساده تر نمودن کار با دستگاه از طریق ارتقاء نرم افزار و انجام مطالعات بالینی بیشتر به منظور ارزیابی مقایسه ای عملکرد ربات خواهد بود.
    کلیدواژگان: جراحی رباتیک، ربات دستیار جراح، نگهدارنده دوربین، جراحی لاپاروسکوپی
  • امیر درخشان فر، حمیدرضا خورشیدی، امین نیایش، علی عزتی صفحه 68
    زمینه و هدف
    سرطان کولورکتال، دومین علت شایع مرگ ناشی از سرطان در ایالات متحده است. در ایران بروز سرطان کولورکتال رتبه سوم در مردان و رتبه چهارم را در زنان دارد. بر اساس مطالعات انجام شده، اپیدمیولوژی سرطان کولورکتال در مناطق مختلف متفاوت است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های اپیدمیولوژیک سرطان کولورکتال در یک دوره 10 ساله در بیمارستان های اکباتان و بعثت همدان انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی و گذشته نگر، پرونده 167 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال که به بیمارستان های اکباتان و بعثت همدان طی سال های 1378 تا1387 مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با نرم افزار آماری SPSS ویرایش 17 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و در موارد مورد نیاز، از آزمون های آماری تی تست و کای اسکور استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 31/14± 67/58 سال (87-14 سال) بود. 12% بیماران، در گروه سنی کمتر از 40 سال قرار داشتند. اکثریت بیماران مورد مطالعه را مردان تشکیل می دادند (1/52%). تفاوت معنی داری بین دو جنس از نظر سنی وجود نداشت (939/0=P). رکتوم با 1/31%، سیگموئید با 4/20% و کولون صعودی با 6/18% شایعترین محل تومور بودند. آدنوکارسینوم با 4/96% شایعترین پاتولوژی گزارش شده بود. بیشتر بیماران در مرحله دوم بیماری قرار داشتند (5/39%). 5/30% بیماران سیگار مصرف می کردند. خونریزی از رکتوم شایعترین شکایت بیماران در زمان مراجعه بود (22%). میانگین مدت زمان بروز علایم تا تشخیص بیماری 54/3±13/4 ماه بود، که این زمان در زنان به طور معنی داری کوتاه تر از مردان بود (008/0=P).
    نتیجه گیری
    بیشترین علامت هنگام مراجعه بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال خونریزی از رکتوم و بیشترین نوع سرطان در آنها را آدنوکارسینوما تشکیل داده است. انجام مطالعات آینده نگر با تمرکز بر ریسک فاکتورهای بیماری می تواند در کاهش موارد بیماری کمک کننده باشد.
    کلیدواژگان: سرطان کولورکتال، اپیدمیولوژی، همدان
  • سید اسماعیل حسن پور، عبدالناصر فرزان صفحه 78
    زمینه و هدف
    اصلاح ناحیه فرم پیشانی و کاسه چشم روش درمانی انتخابی برای بیماران مبتلا به کرانیوسینوستوز است که قسمت قدامی جمجمه و اربیت را درگیر کرده است. روش های ثابت کردن قطعات استخوانی در جراحی اصلاح ناهنجاری های جمجمه و صورت ناشی از بسته شدن زودرس درزهای جمجمه از مسائل مورد بحث در جراحی پلاستیک است. استفاده از پیچ و پلاک های قابل جذب دراین بیماران ضمن ثابت کردن کافی قطعات استخوانی، اشکالات انواع پلاک های ماندگار را ندارد. با این حال قابل لمس بودن و قابل دید بودن و زخم شدن پوست روی پلاک و تغییرات استخوانی بصورت جذب استخوان و ایجاد کپسول در اطراف آن گزارش شده است. در این مطالعه از یک ردیف سوراخ های مش قابل جذب به جای پلاک استفاده شد و نتایج مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی از نوع نیمه تجربی انجام شد. از اردیبهشت ماه سال 1385 تا اردیبهشت ماه 1388، 20 بیمار (14 پسر و 6 دختر) با میانگین سن 3±6 ماه (4 - 19 ماه) مورد عمل جراحی قرار گرفتند. دلایل انجام عمل در 8 بیمار بسته شدن زودرس سچور متوپیک، سچور کرونال یکطرفه در 5 بیمار و سچورکرونال دو طرفه در 3 بیمار و سچور ساژیتال دریک بیمار و سچورهای متعدد در 3 بیمار بود. بیماران تحت جراحی اصلاح تغییر شکل ناحیه پیشانی و حدقه چشم با برش کرونال دو طرفه قرار گرفتند، استئوتومی ناحیه فوقانی اوربیت و ادامه آن به ناحیه تمپورال بصورت زبانه در شیار (Tongue in Groove) انجام شد. برش های استخوانی همراه با شکستن استخوان بصورت دنده بشکه (Barrel Stave) برای اصلاح باریک شدن ناحیه تمپورال انجام شد. اصلاح تغییر شکل های موجود در قطعات استخوانی پیشانی بالای حدقه های چشم و قسمت فوقانی استخوان پیشانی بصورت جداگانه انجام شد. قرار دادن مجدد قطعات فوقانی کاسه چشم بصورت قرینه انجام شد و برای ثابت کردن قطعات استخوانی از پیچ و پلاک های قابل جذب ساخته شده از مش استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین پیگیری بیماران 6±15 ماه (6 – 36 ماه) بود. تمام بیماران قبل از عمل مورد ارزیابی بالینی و فتوگرافی، رادیوگرافی، سی تی اسکن سه بعدی قرار گرفتند و بعد از عمل معاینه مجدد در هفته های 1 و 2 و 3 و 6 و تا 30 ماه بعد از عمل انجام شد. در دوره های پیگیری بیماران شکستگی پلاک، عفونت، خارج شدن پلاک، قابل دید بودن، جابجائی مشاهده نشد. نتایج از نظر زیبائی براساس طبقه بندی بارتلت (Bartlett) در 90% موارد قابل قبول (Category 1 & 2 A) بود و در 10% موارد (Category 2 B) خوب بود. هیچیک از بیماران نیاز به عمل مجدد نداشتند.
    نتیجه گیری
    استفاده از پیچ و پلاک های قابل جذب برای ثابت کردن قطعات استخوانی در بیماران مبتلا به کرانیوسینوستوز که مورد جراحی اصلاح بد شکلی ناحیه پیشانی و حدقه چشم قرار می گیرند، ثبات کافی ایجاد می کند، ولی مسائل و مشکلات وسایل فلزی دائمی را ندارد. استفاده از یک ردیف سوراخ های مش که ضخامت کمتری دارد به جای پلاک معمولی می تواند در کاهش قابل دید بودن و قابل لمس بودن و آسیب پوست مؤثر باشد.
    کلیدواژگان: کرانیوسینوستوز، فرونتواوربیتال، مش قابل جذب
  • جهانگیر رافت، مرتضی عطری صفحه 85
    زمینه و هدف
    سرطان پستان شایعترین بدخیمی در جمعیت زنان بالغ است. اختلافات متعددی از نظر میزان بروز و مرگ و میرناشی از آن در جمعیت های مختلف وجود دارد. یکی از مهم ترین و اساسی ترین عواملی که می تواند به میزان بالایی بر مرگ و میر ناشی از یک سرطان در یک جمعیت تاثیر بگذارد، مرحله ای است که در آن، سرطان تحت توجه پزشکی واقع می گردد. در این مطالعه، ما مشخصات 1500 مورد سرطان پستان را در زمان تشخیص، شرح دادیم و همراهی احتمالی پاره ای از عوامل را با مرحله ای که در آن سرطان تحت توجه پزشکی قرار می گیرد، مورد ارزیابی قرار دادیم.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه گذشته نگر، پرونده های 1500 بیمار مبتلا به سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفت. این بیماران به یک کلینیک خصوصی سرطان پستان مراجعه کرده بودند و تشخیص سرطان پستان توسط مطالعه آسیب شناسی، تایید شده بود. داده های مربوط به عوامل زیر از پرونده ها استخراج شدند: سن بیماران، سطح تحصیلات، شغل، فاصله بین جست و جوی توجه پزشکی و تایید تشخیص، سابقه خانوادگی سرطان پستان در خویشاوندان درجه اول، روش تشخیص، نتایج ماموگرافی، اندازه تومور، تعداد گره های لنفاوی درگیر، تعداد کل گره های لنفاوی برداشته شده و مرحله آسیب شناسی تومور.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران 46/10±38/49 سال بود. از میان بیماران با اندازه شناخته شده تومور 5/74%، اندازه تومور بیشتر از 2 سانتی متر بود و در میان بیمارانی که مرحله تومور آنها شناخته شده بود، 3/78% از بیماران در مرحله 2 یا بالاتر قرار داشتند که بدین معناست که آنها حداقل یک گره لنفاوی درگیر داشته اند. به طور میانگین، فاصله 15/1±73/2 ماه بین زمان شک به بیماری و زمان تشخیص قطعی موجود بوده است.
    نتیجه گیری
    براساس یافته های این مطالعه نتیجه می گیریم که مرحله سرطان پستان در زمان تشخیص بیماری، در بیماران ما در مقایسه با کشورهای غربی بالاتر است. این تفاوت نتیجه پذیرش پایین تر از سوی بیماران و نیز نقائص خدمات عمومی می باشد.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، آسیب شناسی
  • حمید کریمی صفحه 91
    سوختگی حرارتی که شایعترین علت سوختگی است از طریق هدایت حرارت منجر به تخریب و آسیب بافتی می شود و هر چه شدت گرما و مدت تماس بیشتر باشد، درجه و عمق تخریب بافتی بیشتر است. در سوختگی شمیایی با اسید همواره عمق آسیب بافتی از ظاهر سطحی آن بیشتر بوده و ارزیابی عمق تخریب بافت مستلزم دبریدمان کامل است. در دو بیمار که کارگر کارگاه شیرینی پزی بودند، همزمان دو سوختگی یکی حرارتی در اثر شعله ور شدن بنزین و دیگری شمیایی به علت تماس با اسید شستشو دهنده در کف کارگاه ایجاد شد. گزارش حاضر نوع زخم، سیر بیماری و نتایج درمان را ارائه می کند.
    کلیدواژگان: سوختگی حرارتی، سوختگی شیمیایی
  • علی غفوری، سعادت مولانایی، ابوالفضل شجاعی فرد صفحه 97
    تومورهای فیبروی منفرد پرده جنب، نادر، اغلب خوش خیم و برخاسته از سلول های مزانشیمال پلور (نه مزوتلیال) هستند. تظاهرات بالینی بسته به اندازه و محل تومور ممکن است با اثرات فشاری بر روی اعضاء مجاور و یا با تظاهرات پارانئوپلازیک مانند هیپوگلیسمی وکلابینگ انگشتان همراه باشد. در این گزارش یک بیمار مرد 70 ساله که باعلایم نورولوژیک شامل سرگیجه، ضعف، خستگی وکاهش وزن قابل توجه به درمانگاه مراجعه نموده بود، معرفی شده است. در یافته های آزمایشگاهی هیپوگلیسمی و در رادیوگرافی قفسه سینه اولین علامت وجود یک توده در سمت چپ قفسه سینه همراه با بالا رفتن یکطرفه دیافراگم مشاهده گردید. بیمار تحت عمل جراحی توراکوتومی سمت چپ قرار گرفت و یک توده 3 کیلوگرمی داخل کپسولی از قفسه سینه خارج گردید. در بررسی هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی بافت تومورال، نسج همبندی خوش خیم بدون هیچگونه علائمی از بدخیمی مشاهده گردید. دوره بعد از عمل جراحی بدون هیچ عارضه ای سپری شد و بیمار با قند خون نرمال مرخص گردید.
    کلیدواژگان: هیپوگلیسمی، تومور فیبروی منفرد، سندرم پارانئوپلازیک
  • ترجمه: دکتر سیدعباس میرمالک صفحه 104
    استفاده از ابزار بصری در ارائه مطالب به کاهش زمان توضیح دادن کلامی، افزایش توجه مدعوین، حفظ دسته بندی مطالب و... کمک می کند. بدیهی است استفاده نابجا از ابزار ارائه بصری مطالب ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. دستورالعمل ارائه شده در این مقاله کمک به استفاده بهینه از این ابزار می کند.
|
  • Ali Jalali Page 1
    In this article after a short review about colorectal carcinoma, recent advances in surgical as well as radiation, adjuvant and neo-adjuvant treatments has been discussed. The preparative and generative causes of primary cells of colorectal cancer is relatively known, but little is known about what initiates the process. We discuss about all recent techniques of total mesorectomy or mesocolectomy, and we also discuss about those patients which have been affected by metastatic lesions and their treatment. There is also discussion about the significance and extent of safe margin in the surgery, the number of resected lymphatic glands (even lymphatic glands smaller than one centimeter), the collaboration of pathologist with the surgeon, the determination of the extent of the disease advancement, and the use of lymphatic map for maximizing the number of resected glands.
  • Abbad Amir Jamshidi Page 9
    Introduction &
    Objective
    The aim of this study is the assessment of the factors effective in the outcome of surgical treatment of discopathy and or spinal canal stenosis among two groups of patients with and without diabetes mellitus (DM) at Sina Hospital during 2006-2009.
    Materials and Methods
    We conducted a prospective cohort on all the patients with discopathy and/or spinal canal stenosis, who underwent surgical treatment at Sina hospital, Tehran University of Medical Sciences during during 2007-2009. The patients were divided into 2 groups according to being diabetic or nondiabetic. All the varients were included in the validated data sheet. The operations were performed according to the clinical findings, images and the attending surgeons’ preference. They were followed up for 1 and 6 months and annually thereafter. To measure the outcome a modification of the Owestry low back pain disability questionnaire and basic activity daily living (BADL) was used. Data were analyzed using SPSS version 13.
    Results
    There were 152 male and 137 female patients with the age range between 15 to 80 years, mean=52±12 years. Patients with DM reported signs and symptoms of illness for a longer period of time compared to nondiabetic patients. The mean value of the Owestry disability score was 36.1 for diabetic and 20.0 for nondiabetic cases. Walking distance, incontinency and BADL did not show any statistical differences between two groups preoperatively. However, they indicated marked improvement in both groups. Pain relief was not reported by two diabetic patients and 18 non-diabetics (P=0.111). One case of death was reported among diabetic group and two cases of death occurred among non-diabetics. Four cases of reoperation were registered during the follow up period (one diabetic and 3 non-diabetic patients).
    Conclusions
    Due to the prevalence of the combination of disc herniation and lumbar spinal canal stenosis in the population, it may be impossible to distinguish between the two affections in a specific manner, but It can be concluded that 1) spinal canal stenosis appears in more advanced stages among diabetic patients and 2) long term outcome of surgical treatment is not as good for diabetic patients as the case of nondiabetic patients 3) the difference is not statistically significant between the two groups.
  • Kamal Forotan Page 17
    Introduction &
    Objective
    Despite different studies on end-to-side nerve repair, the results are controversial. The importance of end-to-side method is that, it is very useful in cases that proximal nerve is not available and also in this method, the donor’s nerves remain intact and without injury. Finally comparison to other classic procedures, end-to-side repair need less time and less dissection. The majority of studies only evaluated nerve recovery by non functional or functional parameters. As it has been proven, the results of functional and non functional studies are not always matched. This study was designed to evaluate this method by both functional (SFI) and non-functional parameters (histochemical study).
    Materials and Methods
    In this study, the 40 rats were randomly classified in to 4 groups of 10 rats: 1- control group (n=10) in which the nerve was exposed and cut and implanted onto adductor muscles, 2- end-to-end anastomosis (n=10) in which peroneal nerve cut and two segment were anastomosed end-to-end, 3- end-to-side anastomosis with window (n=10) in which peroneal nerve was cut and anastomosed with window to tibial nerve, 4- end-to-side anastomosis without window (n=10) in which that peroneal nerve was cut and anastomosed without window to tibial nerve. After the 1th, 8th, 16th week functional (PFI) and non functional (histological) studies were performed and the results were compared. The axon count was analyzed by the statistical tests any way Anova and paired sample t-test and were checked by post Hoc Tukye’s test. The data from FSI test were checked with data from repeated tests. Danet test was also used for the confirmation of the data.
    Results
    In all experimental groups (group 2,3,4) motor recovery (SFI) at 8th, and 16th week were not statisticaly different (P >0.05). In histological study axon count in end -to-side with window anastomosis were higher than other experimental groups (P
  • Khorgami Zh. , Mollahosseini F. , Soroush Ar. , Nasiri Sh. , Ghaffari Mh. , Mahmoodzadeh Ha. Page 25
    Introduction &
    Objective
    Pain control after surgery is one of the important issues in postoperative care. Pain alleviation leads to patient satisfaction, faster recovery, and improvement in the function of cardiovascular, respiratory, and gastrointestinal systems. Pain control with anesthetic substances administration in the wound through catheter, is one of the methods which is under study. In this study we assessed Bupivacaine administration in the wound through catheter between and over rectus fascia after midline laparotomy.
    Materials and Methods
    In this study, after informed consent, the patients were divided into three groups. In one group, a catheter was placed between fascias of each rectus muscle. In other groups two catheters ware placed over fascia, after fascia repair. In first two groups, 5cc Bupivacaine 0.25% was administered through each catheter. In third group, normal saline was used and when patients suffered server pain, 50mg pethidine was administered. Pain score was assessed by visual analogue score and narcotic use and post-operative recovery were compared in the three groups. For statistical analysis, the proportions were compared using chi square test. The continuous variables were compared with ANOVA test followed by Dunnett post-test for significance.
    Results
    All 90 patients under study were similar according to age, gender, incision length, literacy level, and cooperativeness. Pain scores in three groups were different (P < 0.0001) and pain was less in patients with catheter in their wounds. Dose of pethedine administration in patients with catheters between rectus fascias, over fascias, and the control group were 250±97.3, 293.2±135.7, and 357±116.6 milligrams respectively (P=0.01). Time of return of bowel sound and gas passage, and hospital stay after surgery were longer in the central group than the other two groups significantly. No wound complication was seen in patients with catheter. There was no significant difference between the two groups with catheters.
    Conclusions
    Bupivacaine administration with catheter in surgical wound after midline laparotomy can reduce pain. This method can reduce period of ileus and hospital stay without major complications. Inserting Bupivacaine catheter between rectus muscle fascias was not significantly beneficial and needs more studies.
  • Siavashi B. , Goran Savadkohi D. , Sadat M.M. M Page 33
    Introduction &
    Objective
    Avascular necrosis of femoral is one of the complexities in orthopedic surgery. In advanced cases, the treatment is more straight forward but in early stages the goal is the preservation of head of femur. However there is no agreement with regard to the method. Decompression and drilling with one of bone grafting methods is used with variable results. In this study, decompression and drilling with bone marrow injection, aspirated from iliac crest is investigated.
    Materials and Methods
    Finally 18 patients (23 hips) were included in study. Inclusion criteria were: stage 1 or 2 of avascular necrosis of femoral head, no previous operation on the involved hip and the age under 50. Drilling to subchondral bone and injection of bone marrow from iliac crest was done. Then in 3 and 6 and 12 weeks and 6 and 12 months after operation radiography from hip joint was done and evaluated for signs of collapse and destruction of joint. Results were evaluated with fisher test.
    Results
    A large number of patients who had stage 2 at the beginning of study (18 hips) showed collapse in about 6 months after operation (16 hips 88%). But patients at stage 1 had better results and showed destruction after 12 months of follow up (1 hips 20%).
    Conclusions
    It seems (after evaluation of the results with fisher test) that drilling and bone marrow injection can not prevent progression of disease even in primary stages of the disease.
  • Joulaee A. , Kalantari M. Page 39
    Introduction &
    Objective
    Revolutionary concept in the strategy of diagnosis and treatment of breast cancer in the last 30 years has significantly increased the accuracy of diagnosis and the quality of treatment while decreasing invasion to the patient. Multidisciplinary team work approach in the Specialized Breast Units is the key point in this new approach. Intimate collaboration of the breast surgeon with the interventional breast radiologist is the base of this multidisciplinary team work. In this new approach the surgeon is in a real sense the one who treats the patient. The surgery is neither acceptable for diagnosis nor for staging purpose. Rather it is done only to treat the cancer mostly as a single stage and to remove symptomatic benign breast lesions. In this study multidisciplinary team work based on this new concept and its role in increasing the accuracy of diagnosis and the quality of care while decreasing unnecessary surgery, is evaluated for the case of Iranian patients.
    Materials and Methods
    Between March 2006 to Feb 2009, trucut biopsy was done for 505 patients with clinical suspicion and/or BIRADS III-V classification in imaging. If pathologic result and clinical suspicion were in concordance, surgery was replaced by short term follow up. Otherwise, and in the presence of moderate and severe hyperplasia, with or without atypia, lobular or papillary lesions guide wire open biopsy was done.
    Results
    Cancer was found in 30% of the cases (24% in stereotactic and 46% in sono-guided biopsies). Moderate and severe hyperplasia with or without atypia, lobular or papillary lesions were found in 5%. There was 2% discordance between clinical/image suspicion and pathologic result.
    Conclusions
    Multidisciplinary team work approach, especially by intimate collaboration between breast surgeon and interventional breast radiologist, can eliminate the need for surgery in 63% of the cases while increasing the accuracy of diagnosis. Pre-operative tissue diagnosis will decrease the expenses of diagnosis of breast disease and breast cancer significantly by omitting unnecessary surgeries, intra-operative pathologic evaluation by frozen section and one stage cancer treatment. This approach which is especially suitable for countries with limited health budget, improves the quality of diagnosis and treatment for breast disease and especially breast cancer.
  • Mozafar M. , Sohhiyeh M.R.Md, Saberi A.R. , Tadayon N. Page 50
    Introduction &
    Objective
    The rupture of an abdominal aortic aneurysm (AAA) is often life threatening and inappropriate treatment can be catastrophic. The outcome and survival after the operative repair of ruptured abdominal aortic aneurysm depends on a quick, reliable proximal aortic control. This study has been designed to evaluate the result of using a NO20- 24 Foley catheter as proximal aortic control above renal arteries in patients with ruptured abdominal aortic aneurysm.
    Materials and Methods
    This study is a descriptive and Case-Series study for reporting of the results of endoluminal proximal control in aorta. In this surgical method, NO20- 24 Foley catheter is used throughout aneurismal sack on the proximal of the renal arteries. In reporting on quantitative variables, use is made of the average, standard deviation and amplitude, and in reporting on qualitative variables, abundance and ratio is used.
    Results
    Of fifty-seven patients with ruptured abdominal aortic aneurysm 35 patients underwent repair of a ruptured AAA and 22 patients (38.5%) died in emergency room of shohadaye Tajrish Hospital (between 1996 to 2007), where they were operated upon. Mortality rate of patients whom underwent repair was 26 out of 35 and 68.7% of them was in the first 24 hours. The type and rate of complications after surgery were dialysis in 8 (22.9%), gastrointestinal ischemia in 3 (8.6%), myocardial infarction in 2 (5.7%), stroke in 1 (2.9%) and deep vein thrombosis in 1 (2.9%) patients.
    Conclusions
    Using a Foley catheter as proximal control of aorta leads to less mortality and morbidity. Improved outcome can be expected with this new technique.
  • Karimian F. Facs, Mirbagheri A.R. Mech. Eng, Farahmand F. Page 57
    Introduction &
    Objective
    A robot is an electro-mechanical device made to accomplish a defined physical action skillfully and with high precision. Modern advanced robots are capable of doing a wide range of complex predefined functions precisely and repeatedly, without getting tired. Therefore, they are a good alternative when humans are expected to perform such tasks. In this paper the technical and functional features of a new camera holder robot for laparoscopic surgery are described and the results of its preliminary clinical tests are presented.
    Materials and Methods
    After reviewing the previous experiments, a portable robot capable of gripping the laparoscopic camera, moving at all directions(up, down, left, right, in, and out), and holding the camera steadily at any desired position was designed and developed. It could be controlled by foot pedals or voice commands, alternatively. Preliminary clinical test was conducted on the prototype in different laparoscopic surgeries including cholecystectomy, appendectomy, splenectomy, and inguinal hernia repair, at Imam Khomeini Teaching hospital (Tehran University of Medical Science). During these tests the robot fully replaced the human camera holder, and its functional efficacy was evaluated.
    Results
    Variables, including robot setup time, ease of use, robot’s response to the surgeon’s command(s), precision of movements, provision of optimal view, stability of image, absence of tiredness in long time surgeries, absence of unwanted movement, and absence of incorrect movement were measured that indicated safety, efficacy, and satisfactory function of the robot, which speeded up the course of surgery while facilitating the flow of procedure. Although the setup of the robot takes time and needs some additional work at the start, findings revealed a significant decrease in surgery time in most of operations.
    Conclusions
    Stability of the image, absence of unwanted fine movements and smoothness in changing the view are advantages exclusive to robot. Regarding so, laparoscopic camera holding robot can be a good alternative to its human counterpart. The next step is to simplify the operation of robot through upgrading its software, and conducting a larger randomized clinical study for comparative evaluation of its efficacy.
  • Derakhshanfar A. , Khorshidi H.R. , Niayesh A., Ezati A Page 68
    Introduction &
    Objective
    Colorectal carcinoma is the second most common cause of cancer death in United States. In Islamic Republic of Iran, the incidence rate of colorectal carcinoma is third among men and fourth among women. Based on performed studies, the epidemiology of colorectal carcinoma differs in various regions. Present study has been performed during a 10 years period for assessing epidemiologic features of colorectal carcinoma at Ekbatan and Besat hospitals of Hamedan Iran.
    Materials and Methods
    In this retrograde descriptive study, the dossiers of 167 patients with colorectal carcinoma, who had referred to Ekbatan and Beasat hospitals during years 1998 to 2008 were assessed. Acquired data were analyzed statistically with the SPSS 17, and T-test and Chi-square test were used whenever was necessary.
    Results
    The mean age of patients was 58.67 ± 14.31 years (14-87 years). 12% of patients belonged to the group younger than 40 years. The majority of patients under our study were male (52.1%). There was no significant age difference between the two sexes (P = 0.939). The most common locations of tumor were rectum, sigmoid colon and ascending colon with the frequency of 31.1%, 20.4% and 18.6% respectively. The most common reported pathology was adenocarcinoma (96.4%). Most of the patients were in the second stage of disease (39.5%). 30.5% of patients were consuming cigarette. Rectal bleeding was the most common the symptom presented by patients (22%). The mean duration between the appearance of symptoms and diagnosis of the disease was 4.13±3.54 months. This duration was significantly shorter in women than men (P=0.008).
    Conclusions
    The most common symptom presented by patients with colorectal carcinoma was rectal bleeding and the most common carcinoma was adenocarcinoma. Performing prospective studies with attention to risk factors of the disease can help decreasing the incidence of this disease.
  • Hassanpour S. E. , Farzan A. Page 78
    Introduction &
    Objective
    Fronto-orbital remodeling is the procedure of choice for the treatment of craniosynostosis, affecting the anterior area of the skull and orbital regions. The resorbable plating systems provide rigid fixation while potentially minimizing the long term drawbacks of permanent plating systems. However, plate palpability, visibility, skin breakdown over the plate, encapsulated foreign body and osteolytic changes have been reported. The absorbable fixation systems are composed of either a plate or a mesh and screws. In this clinical trial, we have used plates prepared by cutting a row of mesh for fixation, reducing the palpability and visibility of the implant.
    Materials and Methods
    In this Q experimental study from May 2006 to May 2009, 20 patients (14 males, 6 female) aged 4 to 19 months (mean 6±3 months) underwent operation. Indications for operation were Metopic suture in 8 patients, unicoronal suture in 5 patients, Bicoronal suture in 3 patients, Sagittal suture in 1 patients, Multiple suture suture in 3 patients. All patients underwent fronto-orbital remodeling with cranial reshaping. Through bicoronal approach, once the supra orbital bar is remodeled, a new forehead is created by remodeling the rest of it.Symmetrical repositioning and fixation of supraorbital bar was done, and frontal bone segments were fixed in to position by handmade resorbable mesh plates and screws. The temporal muscle was then advanced to lateral orbital rim and temporal crest, and the priosteum was advanced for the coverage of reconstructed forehead region. The results of treatment, at aminimal follow-up of 6 months were assessed, based on preoperative and postoperative photographs and direct patient examination.
    Results
    The follow-up of the patients ranged from 6 to 36 months (mean 15±6 months). All patients were studied, using photography, radiography, and 3-D CTscans preoperatively and were visited in the clinic 1, 2, 3, 6 week and up to36 months after their operations. During the observation period of up to 36 months, no infection, visibility, exposure, instability or dislocation was observed. The results aesthetically were satisfactory in 90% and good in 10% of patients, according to Bartlett categorization.
    Conclusions
    Absorbable fixation devices in the fronto-orbital remodeling surgery of patients affected by craniosynostosis provides secure fixation while avoiding the potential and well-documented problems with rigid metal fixation. Using a row of absorbable mesh, instead of conventional plate, could effectively reduce visibility and even the palpability of the normal fixation device.
  • Raafat J. , Atri M. Page 85
    Introduction &
    Objective
    Breast cancer is the most common malignancy in adult female population. Great variations exist in incidence and mortality rate of this cancer in different populations. One of the most important and central factors that can greatly affect mortality of a cancer in a population is the stage of cancer which comes under medical attention. In this study, we describe characteristics of 1500 cases of breast cancer at the time of diagnosis and evaluate probable association between some factors and stage of cancer in which cancer comes under medical attention.
    Materials and Methods
    This retrospective study reviewed files of 1500 cases of female breast cancer. These cases had been referred to a breast cancer private clinic and diagnosis of breast cancer was confirmed by pathologic study. Data about following factors were extracted from files: age of patients, educational level, profession, interval between seeking medical attention and diagnosis confirmation, family history of breast cancer in first-degree relatives, method of diagnosis, results of mammography, tumor size, number of involved lymph nodes, total number of resected lymph nodes, and pathologic stage of tumor. All data of been obtained at the time of diagnosis.
    Results
    Mean age of patients was 49.38± 10.46 years. From patients with known size of tumor, 74.5% had a size of more than 2 cm in our population and in patients with known stage of disease, 78.3% of patients were stage 2 or more which means that they had at least one involved lymph node. On an average, an interval of 2.73 ±1.15 years existed between the time of suspicion and time of definite diagnosis.
    Conclusions
    Finally we conclude that stage of breast cancer at presentation is higher in our country when compared with western countries. This difference is both the result of lower compliance of patients and defects in public services.
  • Hamid Karimi Page 91
    Thermal burn, which is the most common cause of burns, leads to the destruction of tissues via heat conduction. The heat leads to cellular damage. The depth and severity of burn is determined by the temperature and the duration of contact. In chemical burns with acid, the depth of injury is more than what can be seen initially and the exact evaluation of the depth of the wound needs complete debridement. Here we report about the cases of two pastry workers who had mixed Burns: thermal and chemical (acid). The termal burn was due to the ignition of gasoline and chemical burn was due to the contact with acid that was used for cleaning of the floor. We report on the type of the wound and the follow up and the final results of the treatments of these two patients.
  • Ghafouri A. , Molanaee S. , Shojaeefard A. Page 97
    Solitary fibrous tumors of the pleura (SFTP) are rare and often benign tumors, originating from mesenchymal (not mesothelial) cells of pleura. Depending on tumor size and its location it may present with compression effects on adjacent structures or pareneoplastic features such as hypoglycemia and clubbing of the fingers. In this presentation, we reported a 70 years old man who referred to our outpatient's clinic, showing with neurological symptoms such as dizziness, weakness, fatigue and significant weight loss. Laboratory findings showed hypoglycemia, and chest x-ray detected the first indication of the existence of a mass in the left hemi thorax, elevating the ipsilateral diaphragm. He underwent left thoracotomy and a well-encapsulated mass weighing 3 Kg was resected from the thorax. Histopathologically, it was a benign connective tissue without any evidence of malignancy as was shown by immunohistochemistry. Postoperative period was uneventful and patient was discharged from hospital with normal blood sugar.